گروه فوتبال : منچستر يونايتد دو تن از شاخص ترين چهره هاي خود را فروخته و هنوز الكس فرگوسن هيچكس را جايگزين آنها نكرده است. او حتي در جذب رونالدينهو نيز ناكام ماند، تا رفته رفته شايعات پيرامون نام«كايرون داير» و حضور او در اولدترافورد شكل بگيرد. آن هنگام «فردي شفرد» رئيس باشگاه نيوكاسل، اگر چه شايعات را رد كرد اما به جاي ماندن در كوآلالامپور و نظاره بازيهاي تيمش، با جت اختصاصي خود، به سرعت به لس آنجلس - جايي كه منچستر يونايتد اردوي پيش از آغاز فصل خود را مي گذراند- پرواز كرد: «تنها به دلايل تجاري به اينجا آمده ام» شفرد در جواب پرسش خبرنگاران سمج افزوده بود: «جزئيات فعاليتم در آينده اعلام خواهد شد اما حضورم در اينجا هيچ ارتباطي با فوتبال ندارد.»
اكنون با گذشت زمان، دريافته اند سفر شفرد به آمريكا، نه كايرون داير، كه گفتگو با تهيه كنندگاني از هاليوود بود كه قصد ساختن فيلمي چند ميليون دلاري درباره فوتبال دارند.
به هنگام تماشاي ديدار نهايي جام جهاني ۲۰۰۲ انديشه اي جالب در ذهن «مايك جفريز» و «مت بارل» نقش مي بندد. آنها قصد پرداختن پروژه اي سه قسمتي درباره بازيكن جواني از آمريكاي لاتين و مرارت  هايي كه در راه رسيدن به كاميابي تحمل مي كند، را دارند.
در فيلم اول او از شرق آمريكاي لاتين براي بازي در ليگ برتر راهي جزيره مي شود. در سري دوم به باشگاه پر آوازه اي در اروپا مي پيوندد و در واپسين قسمت قهرمان فيلم به همراه مردان كشورش به سوي فتح جام جهاني گام برمي دارد. بخش اول اين سه  گانه سال آينده، قسمت دوم در سال ۲۰۰۵ و قسمت آخر در ۲۰۰۶، همزمان با برگزاري جام جهاني اكران خواهد شد.
تجربيات قبلي
اكنون مساله مهم، بازگشت سرمايه و سود تجاري فيلم است كه همواره در فعاليت هاي هاليوودي در نخستين وهله مورد ارزيابي قرار مي گيرد.
Bend it like Beckham فيلمي با تبليغاتي اندك و بدون هيچ پشتوانه قابل توجهي بود كه در سال ۲۰۰۲ روي پرده سينماهاي سراسر دنيا به نمايش درآمد و برخلاف تمامي پيش بيني ها، با فروشي هفتاد و پنج ميليون دلاري همگان را به حيرت واداشت. تنها سي و دو ميليون دلار فروش فيلم در آمريكا و كانادا نشان از اقبال عمومي به اين ورزش دارد. وقتي ميزان فروش فيلم اهميتي دو چندان مي يابد كه به ياد بياوريم سرمايه ساخت آن بيش از ۲/۵ ميليون دلار نبوده. زمانيكه فيلمي چهارده برابر هزينه اوليه سود در پي داشته باشد، به سادگي قادر است نظر تهيه كنندگان زيرك و هوشيار هاليوود را معطوف خويش سازد و بي ترديد زمانيكه فيفا اعلام مي كند ديدار نهايي جام جهاني ۲۰۰۲ كه ميان برزيل و آلمان برگزار شد، بيش از يك ميليارد و يك صد ميليون بيننده تلويزيوني داشته است، قطعاً اين تهيه كنندگان به سرعت براي ساخت فيلمي كه مي تواند بسيار پرفروش از آب در بيايد، وارد كار مي شوند.
Bend it like Beckham درباره دختركي هندي - ساكن بريتانيا - بود كه روياي بازي در مستطيل سبز را در سر مي پروراند و در مقابل، پدر و مادرش با اين تمنا مخالفت مي ورزيدند. اگر چنين نمايشي با پشتوانه اندك مالي دچار موفقيتي نامنتظره شود احتمالاً دورنماي پيش روي فيلمي سي ميليون دلاري درباره جوان پرشور در آمريكاي جنوبي كه به سوي شهرت گام برمي دارد، مشهود مي نمايد.
همچنين حضور چند تيم نامدار و چهره پرفروغ نيز مي تواند بر جذابيت هاي اين طرح بيافزايد. اما زماني خيال همه از موفقيت طرح عظيم فراروي خود آسوده شد كه «لورنس بندر» كه مي توان مجسمه اسكار را در مجموعه افتخاراتش يافت، به گروه تهيه كنندگان افزوده شد. در ميان ساخته هاي او مي توان «Pulp Fiction» «گوئينتين تارانتينو» را يافت كه با سرمايه تنها هشت ميليون دلار به فروش باور نكردني دويست و دوازده ميليون دلار دست يافت و حالا «بندر» آماده است. اعلام نام او از سوي مديران بلندپايه فيفا به عنوان يكي از تهيه كنندگان فيلم، اعتباري قابل توجه را براي «Goal» به ارمغان آورده است.
به هر روي اگرچه «Bend it like Beckham» نشان داد فوتبال مي تواند سوژه دلپذيري باشد، اما براي موفقيت حضور ستاره ها نيز لازم مي نمايد.
در حاليكه عنوان مي شود «گارسيا برنال» نقش اصلي فيلم را ايفا خواهد كرد، مي توان به جرأت ادعا كرد ستاره هاي واقعي فيلم باشگاه ها و بازيكنانشان خواهند بود.
دردسرهاي تجاري
از هم اكنون رقابت سختي ميان دو باشگاه منچستريونايتد و نيوكاسل و بالطبع نايك و آديداس كه با آنها قراردادهاي مالي كلاني امضا كرده اند، در گرفته است. مديران نيوكاسل و يونايتد هر دو خواستار جلب توجه تهيه كنندگان فيلم هستند تا ستاره لاتين اولين سري از سه گانه «Goal» را در تيم آنها به بازي بپردازد. در قسمت دوم، بسته به اينكه كداميك از دو شركت بزرگ پيروز اين ستيز باشند، بازيكن ۲۰ رئال مادريد (آديداس) يا بارسلونا (نايك) خواهد پيوست و سرانجام در بازيهاي جام جهاني نيز با پيراهن آرژانتين (آديداس) يا برزيل (نايك) خواهد درخشيد.
البته در اين ميان بخت آديداس بيش از ديگر رقيب است زيرا آنان در زمره پانزده شريك رسمي تجاري فيفا جاي دارند. در ديگر سو نايك هم اكنون بر سر مسائل پيش آمده در جام جهاني ۲۰۰۳ زنان با فيفا وارد جدال شده است.
سود فيلم تنها به تهيه كنندگان آن باز نخواهد گشت بلكه نيوكاسل - يا هر تيمي كه مد نظر توليدكنندگان قرار گيرد - بهره وافري از آن خواهد برد، زيرا با افزوده شدن بر تعداد طرفداران تيم، كالاهاي باشگاه فروش افزون تري خواهند يافت. خصوصاً نوعي همبستگي ميان قشر دلدادگان فوتبال در آمريكاي جنوبي - كه افراد بيشماري را در برمي گيرد - و نيوكاسل - كه هواداران زيادي در آنجا ندارد - شكل خواهد داد.
شايد تنها عاملي كه سد بزرگي بر سر دستيابي به اين روياها ايجاد كرده، گرفتار آمدن در دام كليشه است كه همواره فيلم هاي ورزشي را به سوي پاياني مشخص و از قبل آشكار رهنمون مي شود. اما دست كم «بندر» با خوش بيني «Goal» را دگرگوني بزرگ و هيجاني بي بديل - و آشكارا ماتريكسي ديگر- در عرصه سينما مي خواند.
به هر جهت ظاهراً تا پايان هفته «بندر» و شركايش،  تيم مورد نظر خود را برخواهند گزيد تا در نهايت، فوتبال، اين بار بر پرده سينماها شور بيافريند.
در ديگر ورزش ها نيز گمنامان بسياري پس از ستاره شدن سر از هاليوود در آوردند. يكي از آنها تايگر وودز ستاره سياه پوست گلف جهان است
«تايگر وودز» برترين گلف باز جهان با يك قرارداد ۵ ساله به ارزش ۱۲۵ ميليون پوند به تيم «نايك» پيوست. وي كه هم اكنون براي شركت در مسابقات قهرماني «اكسپري آمريكا» در حال آماده سازي است، گفت: از اينكه باشگاه مورد نظرم را پيدا كرده ام بسيار خوشحالم، فكر مي كنم در اينجا بتوانم به موفقيت هايم استمرار دهم. «كل دولين» مدير ورزشي باشگاه «نايك» نيز اضافه كرد: در اينكه او يك ورزشكار استثنايي است شكي نيست، او به توپ ضربات خاصي مي زند و توپ هم به طرز عجيبي مي چرخد. «وودز» كه در آتلانتا در حال تمرين كردن است گفت: خودم را براي مسابقات قهرماني «اكسپرس آمريكا» كه در ايرلند برگزار مي شود، آماده مي كنم و اميدوارم موفق باشم.
تايگر وودز قرار است بزودي با نيكول كيد من در يك فيلم به نام ستاره سياه همكاري كند.

علي شاكري- در ورزش ايران در هنگامه كسب موفقيت تاكنون كمتر سابقه داشت كه عملكرد مربيان يا يك مربي به طور شفاف مورد ارزيابي و نقد قرار گيرد، خصوصاً آنكه پاي يك مربي خارجي وسط باشد. البته اين مطلب در مورد بازيكنان كمتر صدق مي كند و منتقدين همواره پس از فارغ شدن از يك دوره بازي ها، كارنامه ورزشكاران را با عناوين و تيترهاي مختلفي چون بازيكنان زير ذره بين، مورد تجزيه و تحليل قرار مي دهند.
رسم هم هميشه بر اين بوده كه در مراسم ها و ضيافت ها نيز پس از موفقيت، همواره از لحظات شاد پيروزي صحبت شود و كاستي هاي فني به شايد وقتي ديگر موكول گردد. حالا با فروكش كردن تب واليبال و موفقيت بزرگ آن در رقابت هاي قهرماني مردان آسيا و اقيانوسيه قصد داريم به سراغ «پارك كي ون» سرمربي كره اي تيم ملي واليبال ايران برويم. چشم بادامي عبوس و تند خويي كه در سايه جديت و برقراري انضباط سفت و سخت، واليبال ايران را در كمتر از يك سال صاحب دو مدال ارزشمند ساخت. تيم ملي واليبال ايران در حضور نخست اين مربي پس از چهل و چهار سال توانست مدال نقره بازيهاي آسيايي ۱۹۵۸ توكيو را در بازيهاي آسيايي ۲۰۰۲ بوسان تجديد كند و در حضور دومش براي اولين بار پس از نزديك به ۲۸ سال انتظار موفق به كسب مدال برنز در رقابت هاي قهرماني آسيا و اقيانوسيه شد. مي خواهيم بدانيم در دو موفقيت اخير تيم ملي بزرگسالان، «پارك كي ون» تا چه اندازه نقش داشت و چه سهمي را بايد براي او قايل شد؟ برنامه ريزان فدراسيون واليبال و بازيكنان كه مجري دستورات مربي هستند در كسب اين نتايج چه سهمي داشتند؟ در ارزيابي تيم ايران در واليبال آسيا و اقيانوسيه وعده كرده بوديم كه نگاهي هم به عملكرد اين مربي كره اي داشته باشيم و به نوعي كار او را نقد كنيم.
شكي نيست در موفقيت به دست آمده او هم سهمي داشت ولي نبايد در اندازه هاي سهم او دچار افراط و تفريط شويم و به نوعي دچار اغراق گويي گرديم. به ديد ما «پارك كي ون» در همين مسابقات اگرچه در بازي با تيم هايي چون هند، ژاپن و استراليا با تدابير تاكتيكي مؤثر، تجزيه و تحليل درستي از حريفان داشت و توانست توجه همگان را به خود جلب كند، اما همين مربي طي يك سال گذشته با تيم ملي واليبال ايران به يك سبك و سياق طي سه بازي مشابه مغلوب كره اي شد كه به نظر مي رسيد با توجه به شناخت اين مربي از واليبال كشورش تيم ما لااقل به نسبت هر بازي قبلي خود نتيجه اي بهتر گيرد كه عملاً چنين نشد و اين خود كارنامه موفق او را زير سؤال مي برد.
در اينكه «پارك كي ون» يك مربي آشنا به واليبال امروز جهان به  دليل حضور ۲۳ ساله اش در ايتالياست، هيچ ترديدي به خود راه نمي دهيم. قدرت برنامه ريزي، بازي خواني حريفان، آشنايي به روانشناسي، اعتماد به نفس، شناخت توانايي بازيكنان خودي و استفاده درست از داشته هايش در طول مسابقات از جمله نقاط قوت اين مربي كره اي محسوب مي شود. اما خودخواهي و تكروي اش در تصميم گيري ها و بها ندادن به دستياران ايراني و عدم آشنايي با مقررات داوري و عصبانيت بيش از حدش در طول بازي ها كه تأثير منفي بر عملكرد فني بازيكنان مي گذاشت از جمله عيوبي بود كه سخت به چشم مي آمد. براي آنكه قضاوت بهتري روي عملكرد «پارك كي ون» داشته باشيم، نظر رئيس فدراسيون واليبال، رئيس كميته آموزش و دو تن از كارشناسان واليبال را در مورد سؤالات مطرح شده جويا شديم. ماحصل اين گفتگو را مي خوانيد.
اسب زين كرده
يزداني خرم رئيس فدراسيون واليبال در اين مورد مي گويد: در اينكه «پارك كي ون» يك مربي حرفه اي است و به كارش كاملاً آشناست شكي نيست. اما او اسب زين كرده را به ميدان مسابقه برده است. ما همه چيز را طي چندين سال تلاش و برنامه ريزي آماده كرديم و او هم به عنوان سواركار ماهر توانست نتايج مطلوب بگيرد. رئيس فدراسيون واليبال مي افزايد: «پارك كي ون» در مورد پذيرش پيشنهاد مربيگري از سوي ما خودش عنوان داشت كه وقتي ديدم همه چيز آماده است حاضر به كار در كشور شما شدم وگرنه ترجيح مي دادم كه با همان بازيكنان دويست هزاردلاري در ايتاليا به مربيگري ادامه دهم. وي البته شايستگي هاي اين مربي كره اي را كتمان نمي كند و دانش فني، آشنايي اش به واليبال روز جهان همراه با مديريت و دلسوزي را از جمله دلايل موفقيت «پارك كي ون» بر مي شمارد.
چماقي براي كوبيدن مربيان داخلي
جمشيد حميدي كارشناس واليبال ضمن ناديده نگرفتن زحمات «پارك كي ون» اعتقاد دارد، كه نبايد همه چيز را به نام او تمام كرد و نوشت. او معتقد است مربيان خارجي بزرگي در سالهاي دور به ايران آمده بودند كه «پارك كي ون» شاگرد آنها هم نبود. وي به عنوان نمونه از «پروفسورايم» از كشور چك اشاره مي كند كه پس از مربيگري در ايران و رئيس كميته مربيان فدراسيون جهاني نيز شد. حميدي دليل موفقيت «پارك كي ون» را ناشي از تغيير تفكر واليبال و حاكم شدن ديدگاه حرفه اي، دانسته. وي مي گويد: بازيكنان متفاوت با سالهاي دهه هاي سي و چهل تمرين مي كنند. وي ادامه مي دهد: در اين موفقيت ها نبايد نقش و زحمات مربيان ايراني و بخصوص فدراسيون واليبال را در زمينه  ايجاد امكانات ناديده گرفت هرچند كه هميشه در نزد ما مرغ همسايه غاز بوده و موفقيت مربيان خارجي را بدل به چماقي براي كوبيدن مربيان داخلي ساختيم.
حميدي مي افزايد: «پارك كي ون» در اين مقطع مربي مناسبي براي واليبال ايران است ولي بگوئيم ايده آل است بي انصافي كرده ايم.
سؤالات «بودار»!!
مهدي صابر پور يكي از مربيان سابق تيم ملي و رئيس كميته آموزش فدراسيون از پاسخگويي به سؤالات ما طفره رفت و گفت: راستش نمي توانم پاسخگوي اين سؤالات «بودار» باشم. البته «بودار» از نظر او كه تصورش اين بود صحبت هايش مي توانست براي او مشكل ساز شود! صابرپور اينكه واليبال ما از چه مربيان خارجي بايد بهره مند شود گفت:  جنگ ما در آسياست و ما بايد از مربياني استفاده كنيم كه با تاكتيك سرعت كاملاً آشنا باشند چرا كه هنوز به لحاظ قدي دچار مشكليم. البته كشورهاي مطرح آسيايي همانند كره، ژاپن و چين هم با اين اشكال مواجه هستند. وي براي قياس بهتر واليبال آسيا و جهان اين مثال را زد كه وزن يك بازيكن ۲ متر آسيايي به سختي به ۸۰ كيلوگرم مي رسد و اين در حالي است كه واليباليست ايتاليايي، روسي يا برزيلي با همين قد با وزن ۱۰۰ كيلوگرم يا بالاتر از فيزيك و قواره بهتري برخوردار است و در واليبال به لحاظ بازي قدرتي و چه سرعتي مؤثرتر از همتاي آسيايي اش عمل مي كند. وي به همين دليل اعتقاد دارد كه آسيايي ها بايد در برنامه هاي فعلي خود تجديد نظر كرده تا بتوانند سهم بيشتري در مسابقات پراعتبار جهان براي خود دست و پا كنند.
سال ۹۴ آغاز تحول
سيف الله ترابي مفسر واليبال، سهم «پارك كي ون» را سهمي چشمگير به دليل برقراري نظم و انضباط و سيستم دادن به بازي بازيكنان تيم ملي در كسب موفقيت ها مي داند، اما او هم همانند ساير كارشناسان اعتقاد دارد، كه اين موفقيت ها خلق الساعه و به يكباره حاصل نشده است. وي مي افزايد: زمينه هاي شكل گيري اين پيروزيها از سال ۱۹۹۴ چيده شده سالي كه فدراسيون و برنامه ريزانش به سرمايه گذاري درست روي آورده و با جذب بازيكنان بلند قامت و مستعد آنها را تحت آموزش هاي يك مربي زحمت كش به نام «ايوان بوگاينكف» قرار دادند. از اين سال به بعد بود كه واليبال ايران با ورود بازيكنان تعليم ديده و حضور تدريجي آنها از تيم جوانان به تيم ملي بزرگسالان با گذشت سالها صاحب تيم هاي توانمندي شد. واليبال ايران با همين بازيكنان تيم ملي قبل از تصاحب مدال نقره بازيهاي آسيايي بوسان و مدال برنز قهرماني آسيا و اقيانوسيه در چندين ميدان مهم آسيايي آبديده شد تا سرانجام توانست ثمره سالها تلاش و سرمايه گذاري خود را روي كارهايي زيربنايي با كسب دو مدال ارزشمند بگيرد. البته اين نكته را هم فراموش نكنيم كه جدا از نقش بوگانيكف و مربيان ايراني فدراسيون واليبال در هيچ دوره اي به اندازه دو سال اخير در خدمت تيم ملي بزرگسالان ايران نبوده است و از هيچ كوششي به جز مشخص نبودن جايگاه بازيهاي تداركاتي دريغ نورزيده است.

ترانسفر به چه قيمتي؟
گروه واليبال : در اينكه واليبال هم حق دارد بازيكن ترانسفر كند، حرفي نيست، اما اينكه با چه هدف و چه قيمتي و به كدام كشور، جاي بحث دارد. يك موقع بازيكن به روسيه، ايتاليا و يا كشورهاي صاحب واليبال اعزام مي كنيم حداقل امتيازش دستاورد تازه اي براي واليبال و ارتقاي فني براي خود بازيكن به همراه دارد و يك موقع هم به خاطر چندرغاز ناقابل بازيكن را به عنوان بازيكن مازاد راهي كشوري مي كنيم كه عايدي اش جز هدر رفتن سرمايه نيست. اعزام افشين عليايي ملي پوش آملي واليبال را بايد از اين ديدگاه ارزيابي كرد. بازيكني كه به دليل داشتن قامت مناسب حضورش در كشوري صاحب واليبال مي توانست يك امتياز براي تيم ملي تلقي شود به كشوري مي رود كه هنوز ورزش و به خصوص واليبال را جدي نمي گيرند و جنبه سرگرمي و تفريح آن بر ساير مسائل ورزش رجهان دارد.
اين را ما نمي گوييم، بد نيست نظر رفتگان قبلي چون ايرج مظفري و پيمان اكبري (كاپيتان هاي سابق و فعلي تيم ملي) را جويا شويد تا بدانيد كه در كويت خبري از واليبال نيست. اندكي تعمق و دور نگري مي تواند مانع از سوخت شدن اين مهره بلند بالاي تيم ملي شود. بازيكني كه در صورت مازاد بودن در پيكان خواستاران فراواني در ميان ساير تيم هاي ليگي دارد.

مشكل داوران واليبال
در جلسه توجيهي داوران قضاوت كننده در ليگ برتر واليبال كه با حضور ۵۵ داور برگزار شد، ابراهيم نعمتي قديمي ترين داور كشورمان به عنوان مدرس فدراسيون جهاني واليبال چند توصيه مهم به داوران جوان داشت كه به كار بستن هر يك از نكات اعلام شده مي تواند موفقيت آنان را در ميادين بين المللي تضمين كند. اولين توصيه استاد نعمتي يادگيري زبان انگليسي بود و دومين و آخرين نكته هم انگشت گذاشتن بر روي ضعف بزرگ داوران ايراني در روي توپ هاي روي تور و توپ هايي كه به دفاع برخورد مي  كند، بود. وي از همتاهاي جوان خود خواست كه با جاگيري مناسب و دقت بر اين مشكل فائق آيند. وي همچنين از قاضيان سرمه اي پوش درخواست نمود تا به جاي دشمني با يكديگر رقابت سالم با هم داشته باشند تا هميشه جو داوري در واليبال با آرامش پيش برود.

واليبال و مشكل سالن
در نشست مسئولان تيم هاي شركت كننده در ليگ برتر فصل جاري با مسئولان واليبال باز هم موضوع قديمي مشكل سالن  شهرهايي چون گنبد، شيروان و اروميه بحث داغ حاضرين در جلسه بود. با وجود گذشت سالها هنوز سالن جديد گنبد با وجود قول مساعد مسئولان محلي آماده بهره برداري نشده است. در اروميه نيز با وجود آماده شدن سالن بزرگ متعلق به استانداري مربيان اروميه به بهانه ناآشنايي بازيكنان با فضاي سالن ترجيح مي دهند تا بازيها در همان سالن قديمي كه تماشاگر احاطه بيشتري بر بازي دارد انجام شود.
به هر روي بسياري از مربيان حاضر در جلسه از فدراسيون خواستند تا مصرانه بر انجام بازيها در اين دو شهر در سالن جديد اصرار ورزند و حتي به طور موقت هم شده گنبد بازيهايش را در شهرهاي گرگان و يا آق قلا برگزار كند. در اين زمينه فدراسيون واليبال از نماينده اروميه خواست تا بازيهاي پگاه در سالن استانداري انجام شود و گنبد هم بازيهايش را در گرگان برگزار كند. هر چند كه نماينده اروميه قول همكاري و مساعدت را داد؛ طاهر آزمون سرپرست نئوپان سعي كرد تا از پذيرش اين درخواست طفره رود.

«ماتسو دايرا» در اجلاس واليبال آسيا
مدتها خبري از «ماتسو دايرا» رئيس سابق كنفدراسيون واليبال آسيا (AVC) و نايب رئيس سابق فدراسيون جهاني واليبال نبود، تا اينكه يزداني خرم رئيس فدراسيون واليبال در بازگشت از هانوي محل برپايي اجلاس سالانه كنفدراسيون آسيا از حضور «ماتسو دايرا» و همسرش خبر داد. «ماتسو دايرا» كه از دوستان نزديك و مشوقين رئيس فدراسيون واليبال ايران محسوب مي شود و در طول دوران تصدي اش بر كنفدراسيون آسيا بارها با اعزام مربي و وسائل آموزشي مورد نياز او را ياري داده است، ضمن ستايش پيروزي هاي واليبال ايران پيروزي تيم ايران بر ژاپن را به او تبريك گفت. «ماتسو دايرا» براي چندمين بار به يزداني تأكيد كرد تا براي اوج گيري واليبال ايران ارتباطش را با واليبال اروپا و  آمريكاي جنوبي بيشتر سازد.

تبعيض بين بازيكن بومي با مهاجر
تبعيض در انعقاد قرارداد بين بازيكنان مهاجر با بومي در واليبال دردسرساز شده است. بسياري از بازيكنان سرشناس بومي  تيم هاي اروميه، اصفهان از اين بابت سخت گلايه دارند و بارها براي احقاق حق خود به مسئولان واليبال رجوع كردند. آخرين نمونه اين اعتراضات از سوي «ساسان خداپرست» كاپيتان سابق تيم ملي مطرح شد كه مي پرسيد چرا بايد به بازيكني در اندازه هاي او نيمي از رقم دريافتي يك بازيكن مهاجر پرداخت شود. اين درست كه بازيكنان بومي از نظر تغذيه و اسكان شرايطي متفاوت با بازيكنان مهاجر دارند، اما اين همه تفاوت و تبعيض پذيرفتني نيست و تيم هاي شهرستاني بايد به فكر راهكار بهتري باشند.

«كيم سيليستر» برترين تنيسور زن
مسيح فرزانه- «كيم سيليستر» بلژيكي با ۶۵۷۹ امتياز در صدر جدول برترين تنيسورهاي زن جهان قرار گرفت، پشت سر وي ژاستين هنين هاردن، سرنا ويليامز، ليندزي داوون  پورت، جنيفر كاپرياتي و ونوس ويليامز قرار گرفتند.
در رده بندي مردان نيز، اندي راديك، خوان كارلوس فرور، راجر فرور، اندري آغاسي، گيلرموكورپا، رينرشاتلر، كارلوس موپا، ديويد نل بتويان، مارك فيليپوسيس و ليتون هيوئيت به ترتيب با ۸۰۷ ، ۷۲۶، ۶۲۹ ، ۶۰۵ ، ۵۸۹ ، ۴۹۳ ، ۳۹۸ ، ۳۵۸ و ۳۱۰ امتياز در مكانهاي اول تا دهم جاي گرفتند.

آرسنالي هاي مؤدب!!!
«آرسن ونگر» پس از مسائل پيش آمده در بازي «منچستر يونايتد و آرسنال» و مشكلات حاشيه اي كه «مارتين كيئون» پيش آورد گفت: به عقيده من او به خوبي با مسئله برخورد كرد و به راحتي اعصابش را كنترل كرد. خود «كيئون» نيز دراين باره گفت: هيچ مشكلي در پايان بازي پيش نيامد، من بازيكن خشني نيستم و همه به اين مسئله در باشگاه واقف هستند. او در ادامه گفت: درگيري هاي لفظي در پايان بازي انجام شد، اما من به هيچ كس صدمه نزدم. اگر كسي حرف هايم را باور نمي كند مي تواند به عملكرد من در سالهاي گذشته رجوع كند، من چه در داخل و چه در خارج از زندگي فرد خشني نيستم. در آن روز به درستي وظيفه ام را در زمين انجام داد و فكر مي كنم من يك الگوي مناسب براي جوانان انگليس باشم. همچنين «ونگر» در ادامه دفاع از بازيكن ۳۷ ساله و خشنش گفت: عملكرد او در بازي مقابل «منچستر» فوق العاده بود ومن به هيچ وجه او را نكوهش نمي  كنم. «ونگر» در ادامه و در مورد عملكرد تيمش مقابل «لوكوموتيو مسكو» گفت: ما مي توانستيم بازي را ببريم و مستحق پيروزي بوديم، اما كمي احتياط كرديم و همين امر سبب به تساوي كشيدن بازي شد.

«اولريش» با بيانكي
«يان اولريش» دوچرخه سوار آلماني و قهرمان «تور دوفرانس» براي بازگشت به تيم «تله كام» با «والتر گادفادر» مدير اين تيم به توافق نرسيد. در جلسه اي كه در برلين و بين «اولريش»، «رودي پوناگ» (دوست اولريش) و مسئولان تيم «تله كام» آلمان برگزار شد، وي تصميم گرفت تا همچنان در تيم «بيانكي» بماند. «وولفگانگ استروباند» مدير برنامه هاي «اولريش» اعلام كرد:  تمام توافقات نهايي مربوط به نظر خود «يان» بود، اما او راضي به امضاي اين تفاهم نامه نشد.

فتح شياطين مهمتر از قهرماني است؟!
مريم دري منش: صدرنشيني در بوندس ليگا و نايب قهرماني دوره گذشته را يك طرف قرار دهيد چراكه شكست دادن منچستريونايتد خود يك داستان جداگانه اي است. اشتوتگارت حالا آرزوهاي بزرگي دارد. پس از گذشت سالها كه مثلث آتشين جيواني البر، فراي بوبيچ و بالاكف از اشتوتگارت قدرت مثال زدني ساخته بود، اشتوتگارت بار ديگر به جمع غولان اضافه شده است. بعد از پيروزي مقابل شياطين سرخ، ذوق زدگي را مي توان به وضوح در تك تك اشتوتگارتي ها ديد.
اظهارنظرهايي كه پيرامون ديدار اشتوتگارت و منچستريونايتد شد را مي خوانيد:

كوين كوراني گلزن اشتوتگارت:
«من خيلي به اشتوتگارت افتخار مي كنم. ما نشان داديم كه تيم بسيار خوبي هستيم و به مرور چيزهاي بيشتري ياد مي گيريم. كليد پيروزي ما اين بود كه همه خيلي خوب بازي كردند. گل زدن هميشه لذت بخش است. گلي كه به منچستر زدم اعتمادبه نفس زيادي براي حضور در تيم ملي به من داد. بديهي است كه حالا مي خواهيم مسابقه بعدي را هم برده و به مرحله بعد صعود كنيم.»

فليكس ماگات:
«امروز ما بهترين تيم هستيم گرچه در شروع كار خودمان را كمتر از آنها مي دانستيم. خيلي خوب بود كه در مقابل تيمي بسيار قدرتمند توانستيم خودمان را نشان دهيم. شب فوق العاده اي بود. بازيكنان جوان ما طبق برنامه ازپيش تعيين شده و خيلي حرفه اي بازي مي كردند. اغلب خودم هم متعجب مي شدم كه چقدر پخته عمل مي كنند. از اين پيشرفت خوشحالم آنچه امروز اتفاق افتاده رويايي است كه يك سال قبل هيچكدام از ما حتي تصورش را هم نمي كرديم.

تيهو هيلده براند دروازه بان اشتوتگارت:
«در مقابل يك تيم بسيار نيرومند بازي بسيار خوبي انجام داديم. از همه بهتر اينكه حالا بيرون مي رويم و چند دور افتخار مي زنيم. البته اين تنها يك بازي بود و همه اميدواريم كه بازهم تجربيات ديگري از اين نوع داشته باشيم.»

هورست هلد بازي ساز اشتوتگارت:
«كمي بعد از زمان استراحت بين دو نيمه، دو گل مهم زديم. مربي از بازي نيمه اول هم راضي بود، با اين وجود گفت كه ما بايد هنگام حمله اعتمادبه نفس بيشتري داشته باشيم.
شايد منچستر از خود مي پرسيد كه اصلا اشتوتگارت كيست. خود آنها همگي فوتباليست هاي خيلي خوبي هستند ولي آنها هم فقط دوپا دارند و اگر تيمي دوبرابر بدود و هماهنگي هم داشته باشد در برابر امثال آنها هم شانس خواهد داشت. درهرصورت ما بايد از بابت توانائي هايمان راضي باشيم.