جمعيت، محيط زيست و انرژي هاي تجديدپذير
|
|
اشاره: نيم قرن اول هزاره جديد، توليد انرژي از منابع تجديدپذير در مقياس گسترده تجاري يكي از چالش هاي مهم فني، اقتصادي و سياسي براي بسياري از كشورها خواهد شد. چشم اندازهاي موجود نشان مي دهند كه انرژي به وسيله سوزاندن سوختهاي فسيلي (زغال سنگ، نفت و گاز) در نيروگاههاي بزرگ توليد مي شود. احتمالاً چشم انداز جديد انرژي مبتني بر الگوي پراكنده واحدهاي توليدي كوچك مقياس خواهد بود. در حال حاضر انرژي تجديد پذير در مقياسي بسيار كوچك از خورشيد، باد، امواج، جزر و مد، رودخانه ها، منابع انرژي زمين گرمايي و بيوماس به دست مي آيد. به نظر برخي كارشناسان برق هسته اي به عنوان منبع جايگزين براي انرژي تجديدپذير محسوب مي شود زيرا ذخاير شناخته شده سوخت هسته اي مي تواند براي هزار سال ديگر دوام بياورد. اين مقاله استفاده از انرژي تجديدپذير را حول سه دليل اصلي زيست محيطي سياسي و اقتصادي بررسي مي كند و توجه ويژه اين مقاله به برنامه انرژي تجديدپذير در انگلستان مي باشد.
امروزه جامعه علمي جهان گرم شدن كره زمين را به عنوان مهمترين مشكل زيست محيطي اين سياره مي شناسد. در اجلاس بين المللي كيوتو در سال ۱۹۹۷ اين مسأله از ديد سياسي بررسي شد. در اجلاس مذكور اغلب كشورهاي امضا كننده موافقت كردند كه هر كدام به ميزان متفاوتي، انتشار گاز دي اكسيد كربن را كاهش دهند. سوزاندن سوختهاي فسيلي تقريباً باعث انتشار ۶ گيگا (ميليارد) تن دي اكسيد كربن در هر سال مي شود.
از آغاز انقلاب صنعتي در حدود ۲۰۰ سال پيش بهره برداري گسترده سوختهاي فسيلي، حجم بسيار زيادي از گازهاي دي اكسيد كربن، دي اكسيد سولفور و دي اكسيد نيتروژن انتشار يافته است. بيشتر گازهاي گلخانه اي، كه مهمترين آن دي اكسيد كربن مي باشد، به طور طبيعي در جو وجود دارند (كلروفلورو كربن ها استثناء مي باشند). اين گازها خاصيت منحصر به فردي دارند و هنگام دريافت امواج كوتاه تابش خورشيد به صورت شفاف هستند. اما در موقع برگشت تابش موج بلند ساطع شده از سطح زمين به صورت كدر مي باشند(يعني موج كوتاه تابش خورشيد را عبور داده اما مانع از بازگشت تابش موج بلند مي شوند). افزايش تمركز گازهاي گلخانه اي، كه ناشي از افزايش فعاليت ها مي باشد، انرژي بازگشتي بيشتري را به دام انداخته و باعث گرم شدن زمين شده است.
در طول قرن گذشته به خاطر كاهش قابل ملاحظه توانايي سياره زمين در جذب دي اكسيدكربن، روند گرم شدن زمين شدت يافته است. پيش از اين سياره زمين به طور طبيعي و در مقياسي بسيار وسيع دي اكسيد كربن را جذب و ذخيره مي كرد. مهمترين فروبرنده هاي كربن عبارتند از: اقيانوسها، خاكها، پوشش گياهي و جنگلها. فرو برنده هاي كربن به حفاظت از چرخه كربن زمين كمك مي كنند و به اين ترتيب رژيم حرارتي سياره زمين كنترل مي شود.
يكي از فرو برنده هاي مهم كربن، جنگلها هستند كه به شدت به وسيله فعاليتهاي انساني كاهش يافته اند و اين روند باعث افزايش دماي زمين شده است. ارزيابي ها نشان مي دهند كه پوشش جنگلي جهان (كه دو هزار سال پيش، بيش از ۴۷ درصد سطح زمين را پوشانده بود) از ۶ ميليارد هكتار به ۴ ميليارد هكتار، يا ۳۳ درصد سطح زمين كاهش يافته و آمريكاي لاتين و آسيا دو پنجم پوشش جنگلي سابق خود و آفريقا تقريباً نيمي از جنگلهاي خود را از دست داده اند.
جنگل زدايي سريع تري در مناطق حاره اي در حال رخ دادن است و تخمين سازمان خوار بار و كشاورزي (فائو) نشان مي دهد كه در اوايل دهه ۱۹۹۰ سالانه حدود ۱۶ ميليون هكتار از جنگلهاي حاره اي (منطقه اي برابر با بيش از نصف اندازه كشور بلژيك) از بين رفته است. بيش از نيمي از جنگلها به صورت هيزم و به طرز ناكارآمدي سوخته شده يا براي آتش گشودن و تبديل به زغال مورد استفاده قرار گرفته اند و يا اينكه در طول فرايند پاكسازي گسترده در جهت دست يافتن به زمين كشاورزي تلف شده اند. اين زمينهاي كشاورزي نمي توانند بيش از چند سال مورد كشت و كار قرار گيرند. در سالهاي اخير نشانه هاي آشكار اين فرايند در حال پيشرفت (تخريب جنگلها)، ستون هاي گسترده دود بوده است كه از جانب اندونزي، صد كيلومتر دورتر به طرف سنگاپور و مالزي دامن كشيده اند.
گرم شدن جهان هنوز هم بحث هايي را ايجاب مي كند و چالش هاي بسيار زيادي در مورد ميزان ذوب قطعات يخي قطب، افزايش سطح دريا، تغيير جهت جريان گلف استريم و آنچه كه از جريانهاي اقيانوسي جهان با نام مجموعه انتقال اقيانوسي شهرت دارد و بر وقوع حوادث طبيعي تأثير مي گذارد، وجود دارد، تحت تأثير دگرگوني هاي پيش گفته محيط زيست جهان در حال تغيير است. براي مثال در دسامبر ۱۹۹۹ فاجعه وحشتناك زمين لغزه توده اي در ونزوئلا به وقوع پيوست كه اگرچه فقدان برنامه ريزي شهري در آن دخالت داشت اما مسبب اصلي اين سانحه بارش بارانهاي سنگين و نابهنگام بوده است.
دلايل سياسي
الف- رأي دهندگان طرفدار محيط زيست
توسعه هاي اساسي در بخش انرژي هر كشور نيازمند موافقت دولت و حمايت سياسي قوي مي باشد. در طول ۲۵ سال گذشته، افراد تحصيل كرده اي كه به فعاليت هاي قوي زيست محيطي مشغول بوده اند، از موضوعات مربوط به محيط زيست آگاهي بيشتري يافته اند. در انگلستان عليرغم تغييرات پي درپي، دولت ها به سياست هاي زيست محيطي پاسخ داده اند. اين سياستها تا اندازه اي براي حفظ سهم آنان از تعداد فزاينده رأي دهندگان حامي محيط زيست بوده است.
در انگلستان نخستين تعهد سوختهاي غيرفسيلي (NFFO) در سال ۱۹۸۹ معرفي گرديد كه اين تعهد، صنعت برق را كه به تازگي به بخش خصوصي واگذار شده بود ملزم مي كرد تا قسمتي از برق را (از طريق نظام يارانه ها) از منابع غيرفسيلي به دست آورد. اين طرح در ابتدا به وسيله دولت محافظه كار مارگارت تاچر پيشنهاد شد تا به صنعت انرژي هسته اي امكان دهد كه با برق ارزان توليد شده از طريق زغال سنگ، نفت و گاز رقابت كند.
در سال ۱۹۹۷، دولت جديد حزب كارگر كه خود را ملزم به رعايت سياستهاي قوي زيست محيطي كرده بود طرحي را ارائه داد كه مطابق آن تا سال ۲۰۱۰ ، ۱۰ درصد برق مورد نياز انگلستان بايد از منابع تجديد پذير به دست آيد و انتظار مي رود كه اين طرح به طور قابل ملاحظه اي به كاهش گازهاي گلخانه اي و تشويق صنايع رقابتي در عرصه بين المللي كمك كند.
ب- خودكفايي
جداي از پاسخگويي به رأي طرفداران محيط زيست، بسياري از دولتهاي غربي متوجه شده اند كه نظر خوبي است تا در صورت ممكن از لحاظ تأمين انرژي خودكفا باشند. سوختهاي فسيلي بيشتر در ذخاير عظيم بعضي از كشورهاي محدود متمركز شده اند. نفت نمونه خوبي مي باشد و بحرانهاي نفت ۱۹۷۴ و متعاقب آن جنگ نفت در سال ۱۹۹۱ نشان داد كه از لحاظ جهاني وابستگي به اين منبع سوخت داراي ماهيت بي ثباتي است. در فرانسه كه هيچ منبع مهم سوخت فسيلي وجود ندارد، سياست دولت باعث شده است تا ۷۵ درصد وابستگي كشور به برق توليد شده در نيروگاههاي برق هسته اي اين كشور متمركز باشد.
ج- تنوع تأمين انرژي
يكي ديگر از عوامل مهم سياسي تنوع بخشيدن به منابع تأمين انرژي است. د ر طول قرن گذشته تا دهه ۱۹۶۰ انگلستان در توليد برق ناشي از زغال سنگ خودكفا بود. اما صنعت زغال سنگ به وسيله يكي از قدرتمندترين اتحاديه هاي كشور تحت فشار قرار گرفت. اين اتحاديه يعني اتحاديه ملي كارگران معدن اين قدرت را داشت تا از طريق اعتصاب بر سياست هاي اقتصادي دولت تأثير بگذارد. اما ساخت نيروگاههاي نفتي و گازي به همراه انرژي هسته اي، اين روند را تغيير داد و راههاي تنوع بخشيدن به منابع انرژي را به دولت نشان داد. انگلستان داراي موقعيت جغرافيايي و آرايش طبيعي با توجه به امواج، جزر و مد و بادهاي غالب مي باشد و داراي توان بالقوه براي توسعه گسترده و متنوع منابع انرژي است.
دلايل اقتصادي
در حال حاضر سوختهاي فسيلي منبع نسبتاً ارزان انرژي را فراهم مي كنند اما طبق تازه ترين برآورد ذخاير شناخته شده زغال سنگ، گاز و نفت با توجه به سطح توليد كنوني آنها به ترتيب ۲۵۰ ، ۶۰ و ۴۰ سال دوام خواهند آ ورد.
همچنين برآوردهاي تازه در مورد رشد جمعيت جهان نشان مي دهند كه تا سال ۲۰۴۰ جمعيت جهان حدود ۴۰ درصد افزايش خواهد يافت و از حدود ۶ ميليارد نفر به تقريباً ۹ ميليارد نفر خواهد رسيد. با حفظ سطح توليد كنوني، سرانه مصرف انرژي به طور قابل ملاحظه اي كاهش خواهد يافت و همچنين با افزايش مصرف بي رويه نفت و گاز، احتمالاً قيمت اين منابع بسيار كمياب بالا خواهد رفت. بنابراين بحثهاي اقتصادي زيادي براي توسعه منابع جايگزين انرژي تجديدپذير وجود دارد.
منبع: Geography Review
ترجمه : مهدي دهقان- كارشناس ارشد جغرافيا و برنامه ريزي شهري
|