پنج شنبه ۲۴ مهر ۱۳۸۲ - شماره ۳۱۹۶- Oct, 16, 2003
Super Bowl
فراتر از يك مسابقه
012920.jpg
سيامك قليچ خاني
در پي مسابقه فوتبال بين تيم هاي شاهين و تهرانجوان در تاريخ ۱۶/۴/۴۶ كه با نتيجه ۳ بر ۱ به نفع شاهين به اتمام رسيد به خاطر درگيري لفظي كه بين مسئولين باشگاه شاهين و اعضاي فدراسيون در جايگاه ويژه ورزشگاه امجديه اتفاق افتاده بود چهار روز بعد يعني در تاريخ ۲۰/۴/۴۶ اطلاعيه اي با امضاي منوچهر قره گزلو به عنوان رئيس سازمان تربيت بدني مبني بر انحلال باشگاه شاهين صادر گرديد و بدين وسيله شاهين سقوط كرد. در اين اوضاع و احوال باشگاه پرسپوليس كه در سال ۱۳۴۳ توسط شركتي به نام سي آر سي متعلق به علي عبده تأسيس شده بود واكثراً در رشته بولينگ فعاليت مي كرد كليه بازيكنان شاهين سابق را به پرسپوليس دعوت نمود كه اتفاقاً اولين حضور جدي تيم پرسپوليس در تاريخ ۱۶/۱/۴۷ در امجديه و در برابر تيم تاج- استقلال- صورت گرفت و نقطه بسيار مهم و حائز اهميت حضور طرفداران شاهين در ورزشگاه و حمايت آنها از تيم پرسپوليس بود كه اين سر آغاز پيوندي مستحكم ميان مردم و پرسپوليس شد كه اينك بعد از گذشت چندين سال ادامه دارد و نوسانات و جريانات زياد در طول ساليان اخير هيچ خللي در پيوند اين تيم و مردم به وجود نياورده است.
اما استقلال . روز چهارم مهر ماه سال ۱۳۲۳ چهار جوان نظامي و دانشجو تصميم گرفتند باشگاه ورزشي راه بيندازند ، محل باشگاه نيز خيابان فردوسي در نظر گرفته شد. اعضاي اين باشگاه، جانان پور، خاكزاد، گيتي، گريش، كلاني، مهديون، حسيني ، ميرزايي و خشايار بودند و به دليل علاقه مندي اين مؤسسان به ورزش دوچرخه سواري نام باشگاه را (دوچرخه سواران) گذاشتند. در ابتدا تنها رشته فعال باشگاه دوچرخه سواري بود اما در مدت زمان كوتاهي رشته هاي واليبال، بسكتبال، پينگ پنگ، وزنه برداري، كشتي، شنا و فوتبال نيز فعاليت خود را در باشگاه دوچرخه سواران آغاز كردند.
از سوي ديگرباشگاه تور كه توسط مرحوم علي دانايي فرد تشكيل و هدايت مي شد با شكست دادن تيم كارگر آبادان، مورد توجه مسئولان باشگاه دوچرخه سواران قرار گرفت و طي مذاكراتي موافقت شد كه تور با نام دوچرخه سواران وارد عرصه رقابت در فوتبال شود. رقابت اصلي در فوتبال كشور تا پيش از ۱۳۲۵ بين تيم هاي دارايي، شاهين و سرباز بود.
دوچرخه سواران كه از همان ابتدا با رنگ آبي وارد ميدان شد و طي سالهاي ۱۳۲۵ تا ۱۳۲۸ در مسابقات باشگاهي شركت كرد. در سال ۱۳۲۵ و ۱۳۲۶ دو عنوان نايب قهرماني در مسابقات باشگاه هاي تهران، را كسب كرد. نايب قهرمان جام حذفي تهران در سال ۱۳۲۵ و قهرمان جام حذفي در سال ۱۳۲۶ ديگر مقام هاي اين تيم طي سالهاي پس از آغاز بود.
سپهبد پرويز خسرواني در سال ۱۳۲۸ امتياز اين باشگاه را خريد و نام آن را به تاج تغيير داد. در همين سال باشگاه تاج قهرمان مسابقه هاي باشگاه هاي تهران شد.
علي  دانايي فرد مؤسس باشگاه دوچرخه سواران و تاج براي تقويت تيم اصلي تاج با همكاري مسئولان وقت باشگاه تصميم به تأسيس باشگاه هاي جنبي گرفت كه تغذيه كننده تيم اصلي باشند. تيم هاي تورج، افسر، ديهيم، نگهبان و... از اين تيم ها بودند. پس از آن تاج گسترش يافت و در استان خوزستان و شهرهايي همچون رشت و انزلي ،پايگاه مردمي يافت و رشد كرد.
در دهه پنجاه همزمان با پيروزي انقلاب اسلامي ابتدا قرار بود به دليل نزديكي تاج با حكومت ساقط شده پهلوي اين تيم منحل شود، اما اينگونه نشد و با تلاش برخي از بازيكنان و مربيان اين تيم مسئولان با ادامه فعاليت اين باشگاه تحت نامي جديد موافقت كردند و از آن زمان نام تاج به استقلال تغيير كرد .اين بود زندگي دو تيمي كه فوتبال ايران را تحت الشعاع خود قرار داده اند.
و فردا بار ديگر استقلال و پرسپوليس، يك دربي سنتي كه مي توان گفت شباهتي به هيچ دربي - ديدار دو تيم همشهري- در دنيا ندارد. جدال سلتيك با رنجرز به دليل تعصبات مذهبي ميان كاتوليكها و پروتستانها كه هميشه جنجال  برانگيز بوده، پيكار رئال مادريد و آتلتيكو مادريد قصه شاهزاده و گدا است، «منچستر يونايتد» و «منچسترسيتي» و يا اورتون و ليورپول بيشتر درگيري محلي و كوچه پس كوچه هاي شهر خودشان را دارند و ميلان و اينتر هم كه آنقدر مافياي ايتاليا رشته هاي اين دو تيم را به هم وصل كرده تا كم اثرترين دربي بزرگ دنيا باشد و رم و لاتزيوكه نيز محدود به شهر رم است و كريهاي بين مناطق شمال شهر و جنوب شهر. اما حكايت دربي ما متفاوت است. پيكار استقلال و پرسپوليس اگرچه ديداري بزرگ و سنتي ميان دو تيم از يك شهر- تهران- است اما كل كشور را در برمي گيرد و ابعادي به بزرگي ايران دارد. ديداري بسيار مهم و تأثيرگذار روي كل جامعه و حتي مهم تر از آنچه مسئولين ورزشي بيان مي كنند، مگر آنكه چشم خود را ببنديم و حقيقت اين رخداد را نبينيم. براي فوتبال پرتلاطم ايران اين بازي هميشه نقطه عطف فوتبال باشگاههاي ما بوده است. اين بازي نقطه تلاقي دو تيمي است كه اكثريت علاقه مندان به فوتبال را جذب نموده است. مگر مي توان اين خيل عظيم هواداران دو تيم را انكار كرد؟ اين دو تيم نزديك به نيم قرن است كه در قالب نامهاي مختلف به عنوان طلايه داران فوتبال ايران شناخته شده  اند.
تيم هاي ملي ما هميشه با نام بازيكنان اين دو تيم شكل گرفته و در يكايك افتخاراتي كه كسب كرده ايم به گونه اي اين دو تيم و بازيكنان آنها نقش داشته اند و در واقع ديدار استقلال و پرسپوليس آينه تمام نماي فوتبال ايران طي نيم قرن اخير بوده است. فوتبال ايران از اين دو تيم شكل گرفته و اين دو تيم از فوتبال ايران بسيار آموخته اند و فوتبال ايران با فرهنگ غني خود رقابتها به چشم ديده و در برشهاي تاريخي يادگارهاي به يادماندني از خود بر جاي نهاده است و فردا دو تيم استقلال و پرسپوليس در ميدان سبز آزادي يكبار ديگر در مقابل هم قرار مي گيرند و حالا حرف رنگهاست، اينجا رقابتي است از جنس فوتبال.
يك توپ با رازهاي بسيار و گردشهاي غيرقابل پيش بيني. در اين ميدان راز ديگري از فوتبال فاش مي شود. شادي و شعف عده اي در مقابل نگاههاي تلخ ناشي از شكست تعداد ي ديگر. حلاوت فوتبال در همين دوگانگي و دوسويه بودن است. بايد جلوتر، دورتر و عميق تر نگريست تا در ذات اين ورزش ارزشهاي اجتماعي پيدا كرد.
در ميدانهاي آبي و قرمز شور و شوقي است. حنجره هاي باز، پيروزي تيمشان را فرياد مي زنند و چه شورها كه در اين ميدان تخليه نمي شود.
ديدار استقلال و پرسپوليس هميشه براي فوتبال روز ديگري بوده است. هر چند انتظارات، هميشه بيشتر از گنجايش اين ميدان بوده است. در اين دربي حساس كه سابقه پنجاه ساله دارد خيلي ها به همه چيز فكر مي كنند جز فوتبال ،چرا كه اين پديده بزرگ را درك نمي كنند. اتفاقاً فوتبال خشونت مي خواهد و تا حدودي شيطنت، درس اخلاق را مي توان گذاشت براي آنهايي كه ژست آن را مي گيرند. اخلاق را مي توان از آن صد هزار نفري ياد گرفت كه بدون هيچ امكانات رفاهي و در سخت ترين شرايط از صبح زود و شايد روز قبل وارد ورزشگاه مي شوند و پس از پايان بازي زماني وارد خانه هاي خود مي شوند كه ساعتهاست از آن جدال گذشته و دم برنمي آورند. اين خود بزرگترين درس اخلاق است.
خشونت را موقعي «ابزاري» مي ناميم كه براي تأمين هدف معين در پيش گرفته شده باشد و هنگامي «عاطفي» مي شماريم كه خود به عنوان هدفي لذت بخش و ارضا كننده مطرح باشد يا تحت تأثير احساس منفي نيرومندي مانند خشم به كار رفته باشد.
درك غلط از جنجال و هياهو و بي توجهي به ريشه هاي آن موجب سختگيري مسئولان و اتخاذ روشها و اقدامات تنبيهي بيشتري مي شود اما اين اقدامات نه تنها مسئله را حل نمي كند بلكه برنامه ريزي را در كار خشونتگران افزايش مي دهد.
فوتبال يك نمايش است. يك نمايش شاد كه مي تواند تبديل به جشن بزرگي شود و بازي استقلال و پرسپوليس اين توانايي را دارد كه تبديل به يك جشن ملي شود. در تمام كشورهاي دنيا مسابقات خاصي برگزار مي شود كه اعتبار بسياري دارد كه حتماً در روز تعطيل برگزار مي شود تا جدا از تماشاگران حاضر در ورزشگاه، ميلونها نفر نيز در خانه و حتي پاركها، سينماها و مكانهاي عمومي به ديدن تلويزيوني آن بازي در كنار خانواده هايشان مشغول شوند.
مثل فينال  جام حذفي انگليس، فينال فوتبال آمريكايي در ايالات متحده، ديدار فينال رگبي و كريكت در كشورهاي اقيانوسيه، هند و پاكستان و... كه به نام «Super Bowl» معروف است.
استقلال و پرسپوليس «Super Bowl» ورزشي ايران است.

نگاه امروز
نقطه تلاقي
جهانگير كوثري
نقطه جوشش فوتبال و شايد ورزش ما هميشه بازي دو تيم استقلال و پرسپوليس بوده است. در واقع فوتبال ما وارث فرهنگي است كه در ماهيت خود اين توجه، هيجان رقابت و هياهو را دارد.
چندان هم غير منطقي نيست، چون ذات و جوهره ورزش در رقابت هاي سالم نهفته است، در مبارزه شرافتمندانه، تقابل فكر و جسم بدون آنكه اخلاق خدشه دار شود و دوستي آسيب ببيند.
پديده اجتماعي چون فوتبال به دليل ابعاد گسترده اي كه در جهان امروز پيدا كرده است و از تنگناهاي سياسي و حتي اقتصادي گذشته، اين ويژگي را دارد كه ميليونها نفر را با خود به ميدان و پاي تلويزيونها بكشاند. در اين ميان شايد يك بازي بزرگ روي تمام جريانات جاري در جامعه نيز اثر بگذارد و شهر نيمه تعطيل شود كه اين نيز غير معقول نيست.
زماني كه ورزش مي تواند اين گرايش سالم را در مردم به وجود آورد و براي يك بازي بيش از يكصد و بيست هزار نفر به ورزشگاه بروند، حتما معيارهاي شناخته شده اي دارد و ارزشهايش در اجتماع تأييد شده است.
فوتبال ما متأسفانه مانند اكثر كشورهاي جهان تابع دو باشگاه بزرگ است كه از ديرباز در صحنه رقابت ها مدعي قهرماني اند. خوشبختانه اين روند با قهرماني سپاهان در سال گذشته بهم خورد. پرسپوليس و استقلال دو باشگاه ريشه دار در تاريخ ورزش به حساب مي آيند. با وجود دگرگوني تحولات و تغييرات عمده اي كه داشته اند، اما هميشه بوده اند و در بستر ورزش عمده تر شده اند.
ثبات اين دو تيم ريشه در علاقه مردم دارد. لااقل امروزه اينچنين است و اينكه در گذشته پايه هاي آن چگونه گذاشته شده است مهم نيست، آنچه در شرايط فعلي جلوه مي كند، محور قرار گرفتن اين دو تيم در فوتبال پر هياهوي ماست كه بايد آنرا حفظ كنيم. چون براي بدست آوردن چنين تيمهايي بايد نيم قرن سرمايه گذاري كرد تا به نقطه فعلي رسيد. فردا دو تيم پرسپوليس و استقلال يكبار ديگر به نقطه تلاقي يك رخداد بزرگ ورزشي مي رسند.
اين بازي پس از پيروزي ايران بر نيوزيلند انجام مي شود. درواقع تمام نگاه ها در سطح قاره آسيا و بخشي از اروپا و آمريكا متوجه اين بازي است. برداشت عمومي مردم از فوتبال ما در برآيند توانايي هاي اين دو تيم ديده مي شود. رفتارهاي اخلاقي و اجتماعي اين بازي نيز در بخش خاص خود مورد ارزيابي قرار مي گيرد.
روح فوتبال در اين ديدار به مراتب غني تر از روح حس برتري جويي افراطي است. اين رفتار در داخل زمين و روي سكوها تقسيم مي شود و به همان نسبت كه برخوردها در داخل ميدان بايد سنجيده و غيراحساسي باشد در روي سكوها نيز بايد با اين حس به تشويق بپردازيم كه همه تماشاگران بيش از هر چيز به خود فوتبال احترام مي گذارند و از منظر ورزش به آن مي نگرند. رفتارهاي اجتماعي در اين بازي تعريف مي شود و آنچه انعكاس مي يابد اعمال و كردار روي سكوهاست.
قبل از اين كه بخواهيم از حس و شوق تماشاگران بكاهيم بر اين فرضيه صحه مي گذاريم كه پرسپوليس و استقلال از تهران و ايرانند، از مجموعه اي كه تيم ملي را مي سازند.
فردا يكي ديگر از تست هاي رفتاري مردم و بازيكنان انجام مي شود و انتظار مي رود در اين تعامل به دستاوردهاي مثبتي برسيم. فردا همه با استقلال و پرسپوليس خواهيم بود، فردا همه با ايران خواهيم بود.

«دربي ۵۵»
بازي آبي بازي قرمز
گروه ورزشي: پنجاه و پنجمين بازي استقلال و پرسپوليس به نوعي متفاوت از گذشته است. هر دو تيم متحول شده اند و زندگي تازه اي را شروع كرده اند. دوره اي جديد با مديرهاي جديد و مربيان جديد و بسيار متفاوت.
012962.jpg

انگار پرسپوليس همان مدل استقلال زمان فتح الله زاده شده است و استقلال هر قدمي را كه برمي دارد سعي مي كند به نوعي باشد تا هيچ شباهتي به دوره فتح الله زاده نداشته باشد. اما اين ميدان خود حديث ديگري دارد. براي استقلال و پرسپوليس اين بازي يعني گذراندن سخت ترين امتحان كه اگر به سلامت از آن عبور كنند پاس كردن ديگر درس ها دردسر زيادي ندارد. دوران دگرگوني، دگرديسي و هر تحولي سرجاي خود، اما اين بازي جايگاهي خاص دارد كه خود زمينه ساز تحولات بسيار بوده است.
از پرسپوليس شروع مي كنيم و به داشته هاي فني و نحوه بازي آنها مي پردازيم. پرسپوليس از روزي كه بگوويچ آمد تغييرات فني خود را آغاز كرد. او با استفاده از بضاعت خويش سعي كرد ضمن حفظ شيوه سه دفاعي كه بازيكنان به آن خو گرفته اند نقاط ديگر تيمش را ترميم كند. براي اين منظور در مقابل اين دفاع سه نفره، چهار هافبك قرار داد به اين صورت كه در مركز ميدان يك مركز ثقل استقرار پيدا مي كرد كه در مقابل آنها سه بازيكن براي پوشش عرض زمين بازي كنند. در مقابل آنها نيز دو هافبك هجومي قرار گرفتند كه بيشتر به عنوان هافبك كنار كلاسيك بازي كنند و يك مهاجم نوك كه اين دو هافبك وظيفه دارند به اين مهاجم تمام كننده اضافه شوند.
پرسپوليس در تمام روزهاي آمادگي - در تهران و تركيه - با اين سيستم بازي كرد و انگار در همان زمانها بگوويچ روزي را مي ديد كه پرسپوليس با علي دايي به ميدان رود. براي اين بازي نيز بعيد است بگوويچ از اين سيستم دست بكشد. پرسپوليس در بازي فردا، درون دروازه كماكان از ساشا ايليچ استفاده مي كند. او هر چند با فضاي سنگين اين بازي سنتي بيگانه است اما نسبت به دو ذخيره اش توانايي بيشتري دارد. در واقع او يكي از بهترين دروازه بانان حاضر در ليگ است، هرچند كه گلهاي زيادي دريافت كرده است. براي دفاع سه نفره دو گزينه قطعي است، مجيد گل محمدي در مركز خط دفاع قرار مي گيرد و افشين پيرواني متمايل به راست بازي مي كند. براي سمت چپ خط دفاع يونس باهنر با همه كاستيهايش جاي مي گيرد. شايد اگر انصاريان از پرسپوليس نمي رفت مثلث خط دفاعي قرمزها كامل مي شد. براي چهار بازيكن مقابل خط دفاع از آنچه كه هفته هاي قبل مشاهده كرديم، بهترين گزينه ها حسن خان محمدي در راست، پژمان جمشيدي در چپ و كريم باقري به همراه عارف محمدوند هستند. اما ارتباط بسيار نزديك بگوويچ با ايوانكوويچ به نوعي است كه بايد براي كاويانپور مكاني بازشود تا او بازي كند و حضور او در تركيب ثابت تيم ملي مقابل نيوزلند اين گمانه ها را تقويت كرده است. اگر كاويانپور بازي كند او در همين جمع چهار نفره قرار مي گيرد. دو مهاجم - در واقع دو بال - مقابل اين هافبك ها نيز مشخص هستند. رضا جباري در چپ و جواد كاظميان در راست و در نوك حمله علي دايي كه با وجود ناآمادگي و آسيب ديدگي اش مرد اول اين ميدان است. بگوويچ و پرسپوليس در مكان ديگري هم نسبت به استقلال برتري دارند و آن نيمكت ذخيره هاست.
عليرضا امامي فر،  مهرداد ميناوند، علي سلماني، عيسي تراوه، سهراب انتظاري، اميرحسين اصلانيان و حميد استيلي نفراتي هستند كه هر لحظه وارد ميدان شوند يك نيروي مثبت به حساب مي آيند تا پرسپوليس به هدف برسد.
به استقلال مي رسيم كه پس از پشت سرگذاشتن بحرانهاي فصل قبل اين بار به امير قلعه نويي جوان اعتماد كرده است و تا اينجاي كار نيز توانسته تا حدودي به مرز آرامش و ثبات تيمي نزديك شود. امير قلعه نويي مربي باهوشي است كه مي تواند مربي بزرگي در فوتبال ما باشد،  هرچند كه او نيز مثل اكثر مربيان داخلي به فوتبال و ابعاد گوناگوني كه دارد فقط در محدوده زمين بازي تمرين و مسابقه توجه دارد و فوتبال به عنوان يك شغل پذيرفته نشده است. همين عدم آگاهي نسبت به تحولات هر روز فوتبال او را در سيستم كهنه(۲-۵-۳) محبوس كرده است. هر چند كه در سيستم(۲-۵-۳) او تاكتيكهاي متغيري را فراگرفته اما در كل به آن روش كهنه وفادار مانده است.
استقلال در اين بازي هم با همان روشي كه در هفته هاي گذشته بازي كرد به ميدان مي رود.
در درون دروازه باز هم بايد به پرويز برومند اعتماد كند. در قلب دفاع ستار همداني بازي مي كند كه در دو سوي او اميرحسين صادقي و پيروز قرباني قرار مي گيرد. دو مدافع جوان كه تاكنون خوب جواب داده اند اما معلوم نيست در فضاي سنگين بازي جمعه دوام بياورند. در اين ميان صادقي مامور مهار نفر به نفر دايي خواهد بود و او بايد يك نقش تاريخي ايفا كند. اين بازي صادقي را مي تواند تا تيم ملي پرتاب كند. در دو جناح كناري استقلال محمد نوازي و عليرضا واحدي نيكبخت بازي مي كنند. عالي در نفوذ و متوسط در دفاع. و اگر بالهاي كناري پرسپوليس را نفوذ آنها را در منطقه يك سوم دفاعي استقلال ببندند، آبي ها بسيار روز سختي را تجربه مي كنند. در ميانه ميدان محمود فكري بايد منفذهاي بازي خط دفاعي اش را پر كند و در جنگهاي فيزيكي حاضر باشد.
در مقابل فكري كه تا حدودي محتاطتر از هميشه بايد بازي كند، فرزاد مجيدي و يدالله اكبري بازي مي كنند. دو طراح اصلي استقلال كه مصدوم هم هستند. شايد صدمه ديدگي اكبري باعث شود يزداني به جاي او ثابت بازي كند. در خط حمله عنايتي مهاجم نوك است و فابريتيزيو پشت سر عنايتي يك مهاجم كاذب است كه مامور حفظ توپ براي ايجاد برتري عددي استقلال در منطقه يك سوم دفاعي قرمزهاست. در نيمكت ذخيره ها امير قلعه نويي بجز سامره مهره تعيين كننده اي ندارد.
اينها بود بضاعت دو تيمي كه قرار است بازي بزرگ سال را رقم بزنند. با وجود تواناييهاي تاكتيكي دو تيم، نفراتي هستند كه مي توانند سهم اصلي در موفقيت تيمشان داشته باشند. براي پرسپوليس به جز دايي كه نقش اول را بازي مي كند جواد كاظميان هم مي تواند كاراكتر اصلي شود و در استقلال رضا عنايتي و شايد سامره جانشين نقش منجي تيمشان را پيدا كنند.
012964.jpg
012966.jpg

سايه روشن ورزش
قاب تاريخ
۱ - پرسپوليس  صفر استقلال  صفر ۱۶ فروردين  سال  ۱۳۴۷
۲- پرسپوليس  صفر استقلال  صفر ۲۰ دي  سال  ۱۳۴۷
۳- پرسپوليس  ۱ استقلال  ۳ ۳۱ مرداد سال  ۱۳۴۸
۴- پرسپوليس  صفر استقلال  ۱ ( ۳ بر صفر) ۱۷ بهمن ۱۳۴۸
۵ - پرسپوليس  ۲ استقلال  ۳ ۳ مهر ۱۳۴۹
۶- پرسپوليس  ۱ استقلال  ۱ ( ۳ برصفر) ۲۷ دي  ۱۳۴۹
اين  بازي  تا دقيقه  ۷۵ يك  بر يك  مساوي  بود كه  پرسپوليس  به  دليل  اعتراض  به  قضاوت  داور، زمين  را ترك  كرد و طبق  رأي  صادره  از سوي  فدراسيون فوتبال  تيم  استقلال  ۳ برصفر برنده  شد.
۷ - پرسپوليس  ۱ استقلال  ۱ ۲۸ خرداد ۱۳۵۰
۸ - پرسپوليس  ۴ استقلال  ۱ ۱۵ بهمن  ۱۳۵۰
۹- پرسپوليس  ۲ استقلال  صفر ۳ فروردين  ۱۳۵۱
۱۰- پرسپوليس  صفر استقلال  ۲ ۱۱ اسفند ۱۳۵۱
۱۱- پرسپوليس  صفر استقلال  ۱ ۲۵ خرداد ۱۳۵۲
۱۲- پرسپوليس  ۶ استقلال  صفر ۱۶ شهريور ۱۳۵۲
۱۳- پرسپوليس  ۱ استقلال  ۱ ۱۸ آذر ۱۳۵۲
۱۴- پرسپوليس  صفر استقلال  ۱ ۴ خرداد ۱۳۵۳
۱۵- پرسپوليس  ۲ استقلال  ۱ ۲۷ آذر ۱۳۵۳
۱۶- پرسپوليس  ۱ استقلال  ۳ ۵ ارديبهشت  ۱۳۵۴
۱۷- پرسپوليس  ۲ استقلال  صفر ۲۵ مهر ۱۳۵۴
۱۸- پرسپوليس  ۱ استقلال  ۱ ۲۷ اسفند ۱۳۵۴
۱۹- پرسپوليس  ۱ استقلال  ۱ ۲ مهر ۱۳۵۵
۲۰- پرسپوليس  صفر استقلال  ۳ ۱۸ ارديبهشت  ۱۳۵۶
۲۱ - پرسپوليس  ۲ استقلال  ۱ ۱۸ آذر ۱۳۵۶
۲۲- پرسپوليس  صفر استقلال  ۱ ۲۵ آبان  ۱۳۵۸
اين  بازي  در دقيقه  ۷۵ به  دليل  هجوم  تماشاگران  به  داخل  زمين  نيمه تمام  ماند.
۲۳ - پرسپوليس  صفر استقلال  صفر ۱۳ تير ۱۳۵۹
۲۴- پرسپوليس  صفر استقلال  صفر ۱۶ مهر ۱۳۶۰
۲۵- پرسپوليس  ۱ استقلال  ۱ ۱۷ دي  ۱۳۶۱
۲۶- پرسپوليس  صفر استقلال  ۱ ۱۵ مهر ۱۳۶۲
۲۷- پرسپوليس  ۳ استقلال  صفر ۲۵ خرداد ۱۳۶۵
۲۸- پرسپوليس  صفر استقلال  صفر ۷ فروردين  ۱۳۶۶
۲۹- پرسپوليس  ۱ استقلال  ۱ ۱۸ شهريور ۱۳۶۷
۳۰- پرسپوليس  ۴ استقلال  ۲ (وقت  معمولي  صفربرصفر) ۱۹ اسفند ۱۳۶۷
 ۳۱ - پرسپوليس  ۱ استقلال  صفر ۱۷ آذر ۱۳۶۸
۳۲- پرسپوليس  ۱ استقلال  ۲ ۴ خرداد ۱۳۶۹
۳۳- پرسپوليس  ۱ استقلال  ۱ ۲۸ دي  ۱۳۶۹
۳۴- پرسپوليس  صفر استقلال  صفر ۴ بهمن  ۱۳۷۰
۳۵- پرسپوليس  صفر استقلال  ۲ ۱۵ اسفند ۱۳۷۰
۳۶- پرسپوليس  صفر استقلال  ۱ ۸ خرداد ۱۳۷۱
۳۷- پرسپوليس  صفر استقلال  صفر ۱۱ دي  ۱۳۷۱
۳۸- پرسپوليس  ۲ استقلال  ۲ ( ۳ برصفر) ۳۱ دي  ۱۳۷۳
اين  بازي  تا دقيقه  ۸۸ دو بر دو مساوي  بود، اما به  دليل  درگيـري  بازيكنان  دوتيم  و هجوم  تماشاگران  به  داخل  زمين  نيمه  تمام  ماند و درنهايت  با راي  فدراسيون  تيم  استقلال  ۳ برصفر برنده  شد.
۳۹ - پرسپوليس  صفر استقلال  صفر ۷ بهمن  ۱۳۷۳
۴۰- پرسپوليس  ۱ استقلال  ۳ ۶ مرداد ۱۳۷۴
گلهاي  تيم  استقلال : ادموند اختر ۷، صادق  ورمزيار ۱۶ و پنالتي ، محمد تقوي ۳۶
گل  تيم  پرسپوليس : مرتضي  كرماني  مقدم  ۴۹
۴۱- پرسپوليس  صفر استقلال  صفر ۸ دي  ۱۳۷۴
۴۲- پرسپوليس  ۱ استقلال  صفر ۲۷ مهر ۱۳۷۵
گل  تيم  پرسپوليس : ادموند بزيك  ۸۷
۴۳- پرسپوليس  ۳ استقلال  صفر ۲۰ تير ۱۳۷۶
گلهاي  تيم  پرسپوليس : ادموند بزيك  ۳۰، مهدي  مهدوي  كيا ۷۱، بهنام طاهر زاده  ۸۷
۴۴- پرسپوليس  ۱ استقلال  صفر ۲۲ آبان  ۱۳۷۷
گل  تيم  پرسپوليس : مهدي  هاشمي نسب  ۴۵
۴۵- پرسپوليس  ۱ استقلال  ۱ ۲۰ فروردين  ۱۳۷۸
گل  تيم  استقلال : فرد ملكيان  ۴۳
گل  تيم  پرسپوليس : مهدي  هاشمي نسب  ۳
۴۶- پرسپوليس  ۲ استقلال  ۱ ۲۰ تير ۱۳۷۸
گل  تيم  استقلال : سهراب  بختياري  زاده  ۵۰
گلهاي  تيم  پرسپوليس : مهدي  هاشمي نسب  ۱۲
و پنالتي ،افشين  پيرواني  ۸۵
۴۷- پرسپوليس  صفر استقلال  صفر ۲ مهر ۱۳۷۸
۴۸- پرسپوليس  ۲ استقلال  صفر ۸ اسفند ۱۳۷۸
گلهاي  تيم  پرسپوليس : مهدي  هاشمي نسب  ۷، پايان  رأفت  ۸۰
۴۹- پرسپوليس  ۲ استقلال  ۲ ۹ دي  ۱۳۷۹
گلهاي  تيم  استقلال : محمد نوازي  ۶۷، مهدي  هاشمي نسب  ۸۶
گلهاي  تيم  پرسپوليس : بهروز رهبري  فرد ۵۷ و پنالتي ، علي  كريمي ۸۹
۵۰- پرسپوليس  صفر استقلال  ۱ ۵ اسفند ۱۳۷۹
گل : عليرضا اكبرپور دقيقه  ۷۲
۵۱- پرسپوليس  ۱ استقلال  ۱ ۲۸ اسفند ۱۳۸۰
گل  پرسپوليس : رضا جباري  دقيقه  ۲۵ گل  استقلال : محمد نوازي  دقيقه  ۳۸ (پنالتي)
 ۵۲ - پرسپوليس  صفر استقلال  صفر ۱۹ ارديبهشت  ۱۳۸۱
۵۳- پرسپوليس  ۱ استقلال  ۱ ۲۰ دي  ماه  ۱۳۸۱
گل  استقلال : علي  سامره  دقيقه  ۱ گل  پرسپوليس : علي  انصاريان  دقيقه  ۷۰ (پنالتي )
۵۴ - پرسپوليس  ۲ استقلال  ۱ ۲۳ خردادماه  ۱۳۸۲
گلهاي  تيم  پرسپوليس : يحيي  گل  محمدي  ۱۱ و بهنام  ابوالقاسم  پور ۵۰
گل  تيم  استقلال  عليرضا اكبرپور ۶۳
۵۵- پرسپوليس؟ استقلال؟ ۲۵ مهرماه ۱۳۸۲

ورزش
ادبيات
اقتصاد
روزنت
سفر و طبيعت
سياست
فرهنگ
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  روزنت  |  سفر و طبيعت  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |