پنجشنبه۱آبان ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۲۰۳
«آ.سه.آن» و قدرتهاي اقتصادي آسيا
001946.jpg
دكتر عليرضا سطاني
در نوشتار مورخ ۲۳/۷/۱۳۸۲، يكي از متغيرهاي مهم و كليدي تقويت و توانمندي اقتصادي آ.سه.آن، وجود قدرتهاي اقتصادي تثبيت شده و در حال ظهور آسيايي بيان گرديده در حال حاضر مجموعه كشورهاي عضو آ.سه.آن، ژاپن، چين و هند چهار قطب آسيايي را تشكيل مي دهند كه در اين زمينه نبايد نقش كشورهايي چون كره جنوبي و تايوان را ناديده گرفت. هر يك از قطب هاي اقتصادي فوق به استثناي ژاپن كه نقشي ثابت و سنتي در تعاملات اقتصادي آسيا و جهان دارد، به دليل رشد اقتصادي بالا و قابل توجه، بار اصلي بالندگي و پويايي اقتصاد آسيا را بر دوش دارند كه در اين ميان نقش و جايگاه چين برجسته تر مي باشد. بدون ترديد پيوندهاي سازنده قدرتهاي اقتصادي آسيايي، به دليل ماهيت تكميلي ساختارهاي اقتصادي نه تنها زمينه ساز تسريع رشد آ نها مي شود، بلكه به رشد كمي و كيفي تعاملات اقتصادي آسيا نيز كمك مي  كند. قدرتهاي آسيايي نيز به خوبي به اين مساله واقف هستند كه پيوندهاي درون منطقه اي به دليل بالابودن جمعيت و در نتيجه وجود بازارهاي جذاب و همچنين تجربه روندها و الگوهاي جديد توسعه  بهتر به فرايند توسعه اقتصادي آنها كمك مي كند. به عبارت ديگر پتانسيل ها و و توانمنديهاي درون منطقه اي، بيشتر و بهتر فعاليتهاي اقتصادي را تحريك و تقويت مي نمايد.
بازخواني تاريخ تحولات اقتصادي جنوب و شرق آسيا حداقل در طول يك دهه گذشته، بيانگر بالابودن ترتيبات اقتصادي آ.سه.آن با سه كشور ژاپن، چين و هند نسبت به پيوندهاي سه قدرت اخير با يكديگر مي باشد. به عبارت ديگر در حال حاضر، آ.سه.آن محور پيوندها و تعاملات استراتژيك اقتصادي آسيا به شمار مي رود. در اين زمينه علي رغم وجود برخي مشكلات و چالشها، طرفين نسبت به تقويت اين پيوندها گرايش خوبي نشان داده اند. نماد عيني اين مهم امضاء اسناد همكاري اقتصادي و تجاري بين آ.سه.آن و سران كشورهاي چين، ژاپن، هند و كره جنوبي در نشست اخير سران كشورهاي عضو آ.سه. آن در بالي اندونزي است كه به صورت جداگانه انجام گرفت.
كارشناسان اقتصادي هر چند نقش  ژاپن و كره جنوبي را در ترغيب و تحريك روندهاي توسعه كشورهاي عضو آ .سه.آن در طول دو دهه گذشته كتمان نمي كنند، با اين حال پيوندها و ترتيبات اقتصادي اين اتحاديه با چين را مهمتر و مؤثرتر ارزيابي مي كنند. اين مساله جداي از اثرات مثبت متقابل اقتصادي ناشي از نگراني هايي است كه عمدتا از جانب كشورهاي عضو آ.س.آن نسبت به اثرات منفي رشد اقتصادي بالاي چين بر كشورهاي منطقه در آينده ابراز مي شود.
با اين حال براساس مواضع اخير كشورهاي عضو آ.سه.آن و حتي ژاپن برقراري روابط اقتصادي و تجاري نهادينه شده و مبتني بر منافع متقابل، عامل  كاهنده نگراني اين كشورها در مقابل قدرت رو به رشد چين است.
براساس آمار منتشره، ميزان تبادلات تجاري چين و آ.سه.آن در سال ۲۰۰۲، در حدود ۵۰ ميليون دلار بوده اين ميزان، بيانگر چهار برابر شدن مبادلات تجاري چين و آ .سه.آن در طول يك دهه گذشته است. علاوه بر اين سرمايه گذاري چين در كشورهاي عضو آ.سه.آن در اين مقطع زماني به طور متوسط سالانه ۶۰ درصد رشد داشته است. از سال ۱۹۹۷، مناسبات نهادينه شده چين و آ.سه.آن در قالب بيانيه مشترك توسعه همكاري دوجانبه آغاز گرديده كه اين مهم با انعقاد موافقتنامه توسعه همكاري هاي اقتصادي و ايجاد منطقه آزاد تجاري در سال ۲۰۰۲ تكميل گرديد. در اجلاس بالي نيز چين با پذيرش معاهده دولتي و همكاري در آسياي جنوب شرقي گام بلند ديگري براي نزديكي به آ .سه.آن برداشت. معاهدات و توافقات اقتصادي فوق با انعقاد قراردادهاي دوجانبه در زمينه ارتباطات، توسعه منابع انساني مسائل امنيتي و مبارزه با تروريسم در سالهاي اخير تكميل شده است. علاوه بر اين چين و آ.سه.آن در راستاي توسعه همكاري در ترتيبات منطقه اي متعددي همچون مجمع منطقه اي آ.سه. آن (ARF)، گفتگو براي همكاري آسيايي (ACD)، همكاري اقتصادي آسيا- پاسيفيك (APEC)، ميتينگ آسيا- اروپا (ASEM) و مجمع همكاري شرق آسيا- آمريكاي لاتين (FEALAC) عضويت دارند.
مجموع ترتيبات اقتصادي و سياسي چين و آ.سه.آن در جهت تقويت روندهاي توسعه اقتصادي منطقه و نهادينه شدن ثبات و امنيت منطقه اي مهم ارزيابي مي گردد . برخلاف چين كه رشد اقتصادي آن از سوي كشورهاي آسياي جنوب شرقي با نوعي نگراني پيگيري مي شود، ژاپن به دليل حضور سنتي در منطقه و نقشي سازنده در توسعه اقتصادي كشورهاي منطقه در طول چهار دهه گذشته، از جايگاه بالايي در بين افكار عمومي و رهبران كشورهاي منطقه برخوردار است. روابط سنتي ژاپن و آ.سه.آن و كره جنوبي زمينه ساز پيدايي اين ايده در دهه ۱۹۸۰ شد كه شرق و جنوب شرق آسيا به عنوان يكي از سه قدرت اقتصادي جهان به رهبري ژاپن در حال ظهور است. اين ايده هر چند همچنان مورد توجه مي باشد با اين حال اهميت آن با درخشش چين در صحنه اقتصاد جهاني كمرنگ شده است با وجود قدمت و تعميق روابط اقتصادي ژاپن و آ.سه.آن، اين روابط در دهه ۱۹۹۰ شاهد تحولي قابل توجه و رو به پيشرفت در قالب الگوهاي جديد تجاري و اقتصادي نبوده است. اين مساله عمدتا ناشي از ركود اقتصاد ژاپن از ابتداي دهه ۱۹۹۰، آثار سياسي و اقتصادي رشد اقتصادي بالاي چين در منطقه و همچنين فراهم شدن بسترهاي ادغام كشورهاي عضو آ.سه. آن در اقتصاد جهاني بوده است. در نتيجه روابط اقتصادي و تجاري ژاپن و آ.سه.آن به غير از روند عادي گسترش مبادلات تجاري و سرمايه گذاري مستقيم خارجي به لحاظ كيفي ترتيبات جديد را در طول دهه ۱۹۹۰ تجربه نكرده است. نقش كمرنگ ژاپن در بازسازي اقتصادي پس از بحران مالي ۱۹۹۷ كشورهاي جنوب شرق آسيا مؤيد اين امر است، علي رغم شرايط موجود، به نظر مي رسد در سالهاي اخير گرايش به توسعه كيفي روابط اقتصادي آ.سه.آن و ژاپن افزايش يافته است. در واقع رهبران كشورهاي مزبور به دليل تجربه الگوهاي مشابه توسعه اقتصادي در طول دهه هاي گذشته، كاميابي خود را در مواجهه با مسائل و بحرانهاي اقتصاد جهاني در پيوند سازنده با يكديگر مي بينند. نقطه مركزي توسعه كيفي روابط آ.سه. ان با ژاپن جداي از الگوهاي نوين تجاري، سرمايه گذاري هاي مشترك در حوزه هاي مختلف مي باشد. بنابراين در كوتاه مدت در نتيجه پيشرفت اصلاحات اقتصادي ژاپن و رونق اقتصادي در منطقه بايد شاهد انجام ادغامات و تملكهاي فرامرزي بين شركتهاي ژاپني، كره اي و آ.سه.آن بود.
نتيجه اينكه اهميت اقتصادهاي آ.سه.آن و ژاپن براي يكديگر در نزد رهبران اين كشورها فرضي مسلم و غيرقابل رد مي باشد.
براساس آمار منتشره در سال ۲۰۰۰، كشورهاي آسيايي در حدود ۱۴% تجارت خارجي ژاپن را به خود اختصاص داده اند. اين ميزان در مورد سرمايه گذاري هاي مستقيم خارجي در حدود ۱۱ درصد مي باشد.
قدرت سوم اقتصادي قابل طرح هند است. هند بر خلاف ژاپن و حتي چين، به عنوان دارنده پتانسيل هاي اقتصادي مؤثر بر تعاملات اقتصادي آسياي جنوب شرقي، متغيري جديد است. آ.سه.آن از اواسط دهه ۱۹۹۰ نزديكي و گسترش روابط با هند را در دستور كار خود قرار داد. علت اصلي اين گرايش، تحولات اقتصادي رو به پيشرفت در هند است. در واقع تجربه رشد ۶ درصدي توليد ناخالص داخلي كشور يك ميليارد نفري از ابعاد مختلف و از سوي كشورها قابل توجه و جذاب مي باشد. از سوي ديگر كشورهاي آسيا جنوب شرقي با تداوم روند آزادسازي اقتصادي در هند به دنبال بدست آوردن فرصتهاي سرمايه گذاري در اين كشور هستند. اين گرايش پس از بحران مالي سال ۱۹۹۷ جدي تر شده است. علاوه براين، از آنجا كه ساختار اقتصادي كشورهاي عضو آ.سه.آن، ساختاري دوگانه است، يعني برخي كشورها نظير سنگاپور، مالزي و تايلند به لحاظ اقتصادي پيشرفته تر نسبت به كشورهايي چون لائوس، كامبوج و ميانمار هستند و اين مشكلاتي را براي آنها در همكاري اقتصادي فراهم مي سازد، كشوري چون هند به دليل نزديكي و همجواري با كشورهاي كمتر توسعه يافته تر آ.سه.آن مي تواند در تقويت اين كشورها در حوزه هاي تجاري، فني و تكنيكي مهم باشد. اين اهميت براي كشورهاي آ.سه.آن به خوبي درك شده است. در مقابل مقامات هندي نيز با هدف دسترسي به منابع سرمايه اي، فني و همچنين بازارهاي كشورهاي آ.سه.آن تحركات گسترده اي را در جهت نزديكي با اين كشورها و انعقاد قراردادهاي تجاري و سرمايه گذاري مشترك آغاز كرده اند. در صدر اين تحركات حضور نخست وزير هند در اجلاس اخير سران آ.سه.آن در اندونزي بود كه منجر به امضاء قراردادي دوجانبه در زمينه توسعه همكاري هاي اقتصادي و افزايش ميزان مبادلات تجاري از طريق ايجاد منطقه آزاد تجاري شد. بر اين اساس توافق گرديد كه سطح مبادلات تجاري هند و آ.سه.آن تا سال ۲۰۰۷ به ۳۰ ميليارد دلار در سال برسد. در حال حاضر سطح مبادلات دو طرف در حدود ۱۰ ميليارد دلار در سال مي باشد.
در مجموع تحركات برون منطقه اي آ.سه.آن در ايجاد پيوندهاي اقتصادي و تجاري با قدرتهاي اقتصادي آسيا، فرصت مناسبي را در فرايند گذار به توسعه اقتصادي كشورهاي عضو فراهم نموده است. در واقع سياست آ.سه.آن در ميان مدت رفع مسائل و شكافهاي اقتصادي و سياسي بين كشورهاي عضو با بهره گيري از توانمنديهاي قدرتهاي اقتصادي همجوار است. اين سياست كه از سوي چين، ژاپن، هند و حتي كره جنوبي با استقبال مواجه شده، تأثيرات گسترده  اي بر اقتصاد جهان و آسيا خواهد داشت.

بيانيه  پاياني اجلاس  سران « اپك »
رهبران  كشورهاي  عضو اپك  در پايان  يازدهمين  نشست  خود در بانكوك  بيانيه اي با عنوان  همكاري  آينده  صادر كردند.
به  گزارش  خبرنگار اعزامي  ايرنا از بانكوك ، در بخش  نخست  اين  بيانيه سه  بندي  و ۴ صفحه اي  با عنوان  ارتقاي  بازرگاني  و آزادسازي  تجارت  آمده است : ما بر اهميت  نظام  بازرگاني  چند سويه  تأكيد داريم  و بر اين  باوريم كه  برنامه  كار توسعه  دوحه  داراي  توان  لازم  براي  دست  يافتن  به  اهداف اقتصادي  در زمينه هاي  اصلاح  كشاورزي  و بهبود بازار براي  دستيابي  به خدمات ، كالا و بهبود نظام  بازرگاني  مي باشد.
در اين  بيانيه  آمده  است : ما حمايت  خود را از ادامه  فعاليت  ارزشمندهمايش  وزيران  در مكزيك  براي  توسعه  دستور كار دوحه  اعلام  مي كنيم  و براين  باوريم  كه  براي  شكوفايي  بازرگاني  آزاد جهاني  بايد توافق هاي  بازرگاني منطقه اي  آزاد و دوسويه  با اصول  سازمان  تجارت  جهاني  همخواني  داشته  باشدو اهداف  آن را به  پيش  برد.
براساس  اين  بيانيه ، براي  پيش  بردن  اهداف  برنامه  كار توسعه  دوحه بايد فرآيند گفت  وگو در آن تقويت  شود و هر نوع  يارانه  بر صادرات  كشاورزي و ممنوعيت هاي  غيرضروري  برداشته  شود.
در اين  متن  همچنين  بر حمايت  از دسترسي  روسيه  و ويتنام  به  سازمان  تجارت جهاني  تأكيد شده  و آمده  است  كه  با فساد كه  مانع  اصلي  توسعه  اقتصادي  واجتماعي  است  بايد مبارزه  شود.
در بند دوم  اين  بيانيه  كه  عنوان  آن افزايش  امنيت  انساني  است  آمده :تروريسم  و پيشبرد توليد سلاح هاي  كشتار جمعي  چالش هاي  مستقيم  و اصلي  دربرابر اقتصاد آزاد و موفق  است  و ما توافق  كرديم  كه  نه  تنها اپك  را وقف شكوفايي  اقتصادي  خود كنيم  بلكه  آن را در راه  فراهم  آوردن  امنيت  مردم  خودبه  كار بريم .در اين  متن  سپس  بر نابودي  سريع  و بدون  تاخير گروه هاي  تروريستي  كه اقتصاد اپك  را تهديد مي كنند تأكيد شده  است .
نابودي  سلاح هاي  كشتار جمعي  و جلوگيري  از جابجايي  آن از راه  تقويت قوانين  مرزي  و صادراتي  از ديگر موارد عنوان  شده  در بند دوم  اين  بيانيه است .
در اين  بند همچنين  بر افزايش  تلاش  مشترك  براي  مبارزه  با تهديد تروريسم و سلاح هاي  كشتار جمعي  و دستيابي  تروريست ها به  سيستم هاي  دفاعي  هوايي قابل  حمل  كه  مي تواند عليه  سيستم  هوانوردي  بين المللي  مورد استفاده قرار گيرد تأكيد شده  است .
اجراي  طرح  اقدام  اپك  در مبارزه  با سارس  و هر نوع  بيماري  تهديد آميزو بيوتروريسم  و گشايش  مركز جلوگيري  و مبارزه  با بيماري هاي  منطقه اي پيشنهاد شده  از سوي  سنگاپور و آمريكا از ديگر موارد اين  بند مي باشد.در بند سوم  اين  بيانيه  با عنوان  استفاده  از اپك  براي  كمك  به  مردم  وجوامع  در بهره وري  از جهاني سازي  ابتدا گفته  شده  است  كه  توسعه  اقتصادي پايدار به  تقويت  مردم  و جوامع  در پديده  جهاني سازي  نياز دارد.سپس  آمده  است  كه  اپك  مي تواند از راه  تقويت  همكاري هاي  فني  و به كارگيري  بخش هاي  خصوصي  و موسسه هاي  مالي  بين المللي  در اين  راه  كارآمد ترباشد.همچنين  براي  پديد آوردن  شرايطي  كه  به  مردم  اجازه  مي دهد بيشترين استفاده  را از توانايي  بالقوه  خود به  كار گيرند و با چالش هاي  آينده روبرو شوند، سران  كشورها موافقت  كردند كه  به  تقويت  جوامع  بپردازند وبازرگاني هاي  كوچك  را تقويت  كنند.
رهبران  ۲۱ كشور عضو اپك  موافقت  كردند تا اقتصاد مبتني  بر دانش  را درميان  مردم  رايج  سازند و استفاده  از اينترنت  را همگاني  كنند.
تقويت  نظام هاي  اقتصادي  كارآمد، توسعه  بازارهاي  منطقه اي  اوراق  قرضه و بيمه  كردن  وام هاي  دراز مدت  از ديگر موارد ياد شده  در اين  بند است .
در پايان  اين  بيانيه  بر اصلاح  ساختاري  اپك  و كارآمدتر ساختن  آن تأكيدشده  است .

فرانسه و نوسازي راكتورهاي هسته اي
* فرانسه  در ميان  ۱۰ كشور توليدكننده  انرژي  اتمي  در جهان ، تنها كشوري است  كه  بالاي  ۵۰ درصد از سوخت  خود را از راه  نيروي  اتمي  تامين  مي كند.و به  تازگي  اعلام  كرده است كه  درصدد نوسازي  صنايع  هسته اي  خود براي  بهره وري  بيشتر است
001942.jpg

فرانسه  به  عنوان  يكي  از هفت  كشور بزرگ  صنعتي  جهان  همواره  از پيشتازان صنايع  اتمي  بوده  و فناوري  هسته اي  آن تاكنون  به  ديگر كشورهاي  جهان براي  ايجاد نيروگاههاي  اتمي  صادر شده  است .
فرانسه  در ميان  ۱۰ كشور توليدكننده  انرژي  اتمي  در جهان ، تنها كشوري است  كه  بالاي  ۵۰ درصد از سوخت  خود را از راه  نيروي  اتمي  تامين  مي كند.
هم  اكنون  كشورهاي  آمريكا، انگلستان ، آلمان ، اوكراين ، كانادا، سوئد، روسيه ، ژاپن  و كره  جنوبي  تنها بخشي  از نياز برق  خود را از راه  انرژي اتمي  تامين  مي كنند.
كشورهاي  فوق  هر يك  به  ترتيب  ۲۰، ۲۲، ۳۰، ۴۶، ۱۲، ۴۶، ۱۶، ۳۹، و ۳۹درصد از برق  خود را از اين  راه  تامين  كرده  و براي  مازاد نياز انرژي خود از سوخت هاي  ديگر استفاده  مي كنند.
اين  كشورها به  ترتيب  ۱۰۴، ۲۷، ۱۹، ۱۳، ۱۵، ۱۱، ۳۰، ۵۳ و ۱۸راكتور اتمي  دارند و در اين  ميان  سهم  فرانسه  به  تنهايي  ۵۹ راكتور اتمي است .
براساس  آمار ورلد نوكلر اسوسييشن  در رده  بندي  برق  اتمي  توليد شده ، فرانسه  با ۴۱۵ ميليارد كيلووات  ساعت  پس  از آمريكا در رده  دوم  قرار مي گيرد.سهم  توليد آمريكا ۷۸۰ ميليارد كيلو وات  ساعت  برق  است .
نيكول  فونتن  وزير مشاور در امور صنايع  فرانسه  به  تازگي  اعلام  كردكه  اين  كشور درصدد نوسازي  صنايع  هسته اي  خود براي  بهره وري  بيشتر است .
وي  طي  سخناني  كه  واكنش  رهبران  احزاب  و گروههاي  فرانسوي  را برانگيخت ، بازسازي  تاسيسات  اتمي  فرانسه  و تجهيز آن به  نمونه  جديد تري  از راكتورهاي هسته اي  را مورد تأكيد قرار داد.
وزير مشاور در امور صنايع  فرانسه  گفت : تجهيزات  اتمي  اين  كشور با فناوري روز دنيا برابر نيست  و فرانسه  براي  حركت  همگام  با ديگر كشورهاي  صنعتي  درخصوص  صنايع  هسته اي  نياز به  فناوري  روز اتمي  مجهز دارد.
استفاده  ارزانتر از انرژي  اتمي ، انرژي  كاراتر و پاكيزه تر و نيز عمربالاي  راكتورهاي  فعلي  از ديگر استدلالهاي  اين  گروه  از طرفداران  اين  تحول تكنولوژيك  است .
نيكول  فونتن  با بيان  اين كه فرانسه  نمي تواند برنامه ريزيها و چشم اندازهاي  آينده اش  را با اين  روند موجود تامين  كند، برنامه  تاسيسات  اتمي نسل  سوم  يا اپر را پيشنهاد كرده  است .
به  نظر وي  عمر زياد پايگاههاي  اتمي  فرانسه ، دستيابي  سهل  و ارزانتر به انرژي  اتمي ، اجتناب  از حملاتي  چون  ۱۱ سپتامبر از جمله  عواملي  است  كه  مي توان  از آنها به  عنوان  دلايل  نوسازي  اتمي  فرانسه  ياد كرد.
به  عقيده  كارشناسان ، عمر مفيد راكتورهاي  فرانسه  در حال  كاهش  است ، بنابر آمار گلوبال  شانس  ۶ درصد از راكتورهاي  فرانسه  عمري  ميان  ۲۳ تا ۲۴سال ، ۳۴ درصد آنها عمري  ميان  ۱۸ تا ۲۲ سال ، ۴۰ درصد از آنها ۱۳ تا ۱۷سال ، ۱۳ درصد آنها ۷ تا ۱۲ سال  و ۷ درصد از راكتورها عمري  كمتر از ۷سال  دارند.
طرح  خانم  فونتن  يك  برنامه  سي  ساله  براي  انرژي  اتمي  فرانسه  است  و به همين  جهت  برخي  از مخالفين ، اين  نوع  از راكتورهاي  اتمي  يا نسل  سوم  رابراي  يك  برنامه  ۳۰ ساله  مناسب  نمي دانند.
آنها معتقدند كه  دنياي  امروز به  سوي  راكتورهاي  نسل  چهارم  در حركت  است .و راكتورهاي  قديمي نمي تواند توانايي  فرانسه  را در رقابت  با كشورهايي همچون  آلمان ، ژاپن  و آمريكا تامين  كند.
برخي  ديگر نيز در شرايط كنوني  استفاده  فرانسه  از اين  راكتورها را به شرطي  مناسب  مي دانند كه  فرانسه  بتواند از اين  راه  بزودي  به  فناوري راكتورهاي  نسل  چهارم  راه  يابد.
عده اي  ديگر نيز چون  ادگار مورن  فيلسوف  و جامعه شناس  معروف  فرانسوي شرايط كنوني  دولت  را با هزينه هاي  در جريان  براي  اين  اقدام  مناسب  نمي دانند و معتقدند كه  تامين  سه  ميليارد دلار براي  اين  كار بايد تا سال  ۲۰۱۰به  تعويق  افتد.
رئيس  شركت  برق  فرانسه  كه  در واقع  مسئول  مستقيم  استفاده  از اين  نوع نيروگاههاست  معتقد است  كه  بنا بر برنامه  از پيش  تعيين  شده ، فرانسه  مي بايست  تا سال  ۲۰۱۵ به  اولين  راكتور از اين  دست  مجهز شود.
به  گفته  وي ، از همان  سال  نيز بايد ساخت  هفت  تا هشت  راكتور مشابه ديگر در فرانسه  آغاز گردد.
از نظر وي  عمر متوسط ۵۹ راكتور كنوني  فرانسه  ۱۸ سال  است ، و ۴۸دستگاه  از اين  راكتورها در سال  ۲۰۲۵، عمري  ميان  ۴۰ تا ۴۵ سال  خواهندداشت ، بنا بر اين  بايد از هم  اكنون  براي  ايمني  بيشتر به  فكر جايگزيني بود.
تنها مقامات  صلاحيت  دار براي  تشخيص  ادامه  استفاده  از راكتورهاي  بالاي ۴۰ سال ، ماموران  ايمني  اتمي  فرانسه  يا ژاندارم هاي  اتمي  هستند كه  مجوزادامه  استفاده  يا عدم  آن را صادر مي كنند.
فراماتوم  كه  سازنده  اين  راكتورها بوده  نيز سالهاست  كه  به  انتظاراجازه  دولت  نشسته  است .
مسئولان  اين  شركت  فرانسوي  بيشتر از فقدان  رقابت  دربازارهاي  جهاني  ناراضي  هستند.به  نظر آنان  فرانسه  و آمريكا دو كشور پيشتاز اين  فناوري  در سطح  جهان هستند، در حاليكه  چيني ها و ژاپني ها از غيبت  فرانسويها در بازاراستفاده  كرده  و جاي  آنان  را پر مي كنند.
به  علاوه  نيكل  فونتن  وزير مشاور فرانسوي  معتقد است  كه  اين  راكتورها به دليل  تعهد فرانسه  در پيمان  زيست  محيطي  كيوتو، براي  مقابله  با آثار گازهاي گلخانه اي  مناسب  تر است .
اپر يا راكتورهاي  نسل  سوم  اتمي  فرانسه  در حقيقت  در دهه  ۱۹۹۰ توسط دوشركت  فراماتوم  فرانسه  و زيمنس  آلمان  طراحي  شده اند تا جايگزين  راكتورهاي كنوني  شوند.
حدود ۱۵ سال  است  كه  كارشناسان  كميسارياي  انرژي  اتمي  فرانسه  و همتايان آلماني  آنها درانديشه اند تا بتوانند با ساخت  راكتورهايي  تواناتر ازراكتورهاي  آب  سبك  كنوني  و رايج  در دنيا وارد ميدان  شوند.
در حقيقت  تجارب  دو نيروگاه  تري  ميل  آيسلند در آمريكاي  ۱۹۷۹ و چرنوبيل اوكراين  در ۱۹۸۶ به  آنها آموخت  كه  بايد به  فكر ايمني  اين  نيروگاهها بودو ضريب  ايمني  آنها را افزايش  داد.
حادثه  ۱۱ سپتامبر نيز بر ترس  مسئولان  غربي  افزوده  است  كه  مبادا با بروزحادثه  مشابهي ، تاسيسات  حساس  و خطرناك  اتمي  در معرض  نابودي  و آسيب  قرارگيرد.
اپر مخفف  يوروپئن  پريسورايزد راكتور و مدل  تكامل  يافته  راكتورهاي ان  ۴ فرانسه  است .
ونسان  مورل  رئيس  شركت  فراماتوم  معتقد است  كه  اين نيروگاهها مطمئن  تر، ارزانتر و پاكيزه  تر هستند.
اين  راكتورها از اين  جهت  مطمئن  تر بوده  كه  در برابر حوادث  طبيعي  همچون زلزله ، سيل  بسيار مقاوم  است .
اين  نوع  راكتورها با پيش بيني  حوادثي  چون ۱۱ سپتامبر و حمله  هواپيماهاي  مهاجم  از دو جدار مقاوم  استفاده  مي كند.
در صورتي  كه  اين  راكتورها مورد تهاجم  قرار گيرند كمترين  آثار محيطي  رااز خود برجاي  مي گذارند.
به  علاوه  در صورت  بروز انفجارهاي  دروني ، اين راكتورها امكانات  خنك كننده  سريع  دارند تا اتمسفر و محيط پيرامون  را ازآلودگي هاي  احتمالي  مصون  نگاه  دارند.
از سوي  ديگر اين  راكتورها، زباله هاي  اتمي  كمتري  توليد مي كنند.
مسئله زباله هاي  اتمي  يكي  از بحث  انگيزترين  مباحث  در ميان  طرفداران  محيط زيست است .
در چند سال  گذشته  حزب  سبزهاي  آلمان  و فرانسه  به  دليل  دفن  زباله هاي اتمي  فرانسه  در مرزهاي  آلمان  دست  به  اعتراض  و تظاهرات  زدند و اين  مسئله تا آنجا پيش  رفت  كه  قطار حامل  زباله هاي  اتمي  متوقف  شد.
افزون  بر همه  اين  موارد، بايد از ارزاني  اين  نوع  راكتورها نيز ياد كرد.راكتورهاي  نسل  سوم  كه  براي  يك  عمر ۶۰ ساله  در نظر گرفته  شده اند، سوخت مصرفي  را بصورتي  بهينه  مصرف  كرده  و حتي  مي تواند در زمان  تعمير و نگهداري نيز بكار خود ادامه  دهد.
از ديگر سو اين  نوع  راكتورها مي توانند قيمت  هر كيلو وات  ساعت  برق توليدي  را ۱۰ درصد ارزانتر از قيمت  كنوني  به  بازار عرضه  كنند.
با اين  همه  حتي  اگر دولت  به  اين  نوسازي  راي  مثبت  دهد، اين  نوع  راكتورهااز رقابت  بازارهاي  جهاني  ايمن  نيستند.
از ميان  رقباي  مشابه  اين  راكتور مي توان  از نوع  آپ  ۱۰۰۰ وستينگهاوس ، آبور ۱۳۰۰ جنرال  الكتريك ، هيتاچي  و توشيبا يا وور ۱۰۰۰وي  ۳۹۲ روسي نام  برد كه  اين  مورد اخير ارزانتر نيز تمام  مي شود.
برخي  از صاحب  نظران  راكتورهاي  نسل  چهارم  يا نوترون  سريع  با دماي بسيار بالا و نمك  تغليظ شده  را براي  فرانسه  مناسب  تر مي دانند.
چرا كه اين  نوع  از راكتور علاوه  بر توليد انرژي ، مي تواند سوخت  هيدروژني  ياپاكيزه  نيز براي  وسايل  نقليه  توليد كند و نيز آب  دريا را براي  شرب تبديل  و آماده  سازد.
اما همين  كارشناسان  اظهار نظر كرده اند كه  تا پيش  از سال  ۲۰۳۰ نمي توان به  صورت  عملياتي  به  اين  نوع  از راكتورها دست  يافت .
فرانسه  در زمينه  سوخت هاي  تجديد پذير از برنامه  تعيين  شده  خود عقب مانده  است  و راه  اندازي  برنامه  نوسازي  اتمي  از سوي  خانم  فونتن  باز هم  مي تواند صاحبان  اين  نوع  صنايع  را نگران  كند.
پاريس  به  دليل  وجود دستگاه  بوروكراسي  سنگين  و فقدان  معيارهاي  لازم  وسريع ، هنوز نتوانسته  است  به  تعهدات  خود در زمينه  دستيابي  به  سطح  ۲۱ درصدانرژي  تجديد پذير در توليد برق  تا سال  ۲۰۱۰، دست  يابد و اين  انتظارتاكنون  در سطح  يك  درصد باقي  مانده  است .
آندره  آنتوليني  رئيس  سنديكاي  انرژي هاي  تجديد پذير از هم  اكنون  هشدارداده  است  كه  اگر فرانسه  با همين  سرعت  به  پيش  رود فقط در ۲۵۰ سال  آينده خواهد توانست  به  اهداف  از پيش  تعيين  شده  خود دست  يابد.
به  اين  جهت  طرفداران  افزايش  قدرت  انرژي هاي  تميز از پيشنهادهاي ژان  بسون  نماينده  مجلس  در گزارش  خانم  فونتن  بسيار استقبال  كرده اند.
بسون  نماينده  مجلس  ملي  فرانسه  است  كه  از سوي  خانم  فونتن  مامور اداره بحث  ملي  درباره  سوخت هاي  موجود شده  است .
دولت  فرانسه  به  مناسبت  نوسازي اتمي  و انرژي  اين  كشور بحثي  را در معرض  عام  گشوده  است  تا مردم  وكارشناسان  در اين  مورد اظهار نظر كنند.
بسون  نيز در پي  اين  ماموريت  گزارشي  تهيه  كرده  است  كه  سه  محور اصلي  آن به  قرار زير است :۱- مسئله  محيط زيست  و كاهش  آلاينده ها دغدغه  اساسي  دولت  بوده  و هدف  دولت كاهش  گازهاي  گلخانه اي  لايه  اوزن  به  يك  چهارم  ظرفيت  موجود است .
۲- افزايش  مصارف  عمومي  در بخش  انرژي  زمينه  دوم  اين  طرح  است  كه  دولت  راوادار مي سازد تا در بخش هاي  مسكن ، اداري  و حمل  و نقل  پاسخگوي  نيازموجود باشد.
001940.jpg

۳- سومين  دليل  دولت  براي  اين  تحول  تكنولوژيك ، ايجاد تعادل  در بخش  بودجه براي  انرژي  فرانسه  بويژه  در زمينه  انرژي هاي  تجديد پذير است .
دولت  فرانسه  بايد تا سال  ۲۰۱۰ سهم  انرژي  تجديد پذير را در مصرف  برق كشور از ۱۵ درصد به  ۲۱ درصد برساند تا به  انتظار اتحاديه  اروپا در زمينه حفاظت  از محيط زيست  و لايه  اوزن  پاسخ  گفته  باشد.طرح  انرژي هاي  بادي  نيز كارشناسان  را از هم  اكنون  نگران  كرده  است  كه دولت  نتواند وسايل  و تجهيزات  لازم  را براي  اين  نوع  از انرژي  در زمان  لازم فراهم  كند.
به  علاوه  همين  كارشناسان  از دولت  مي خواهند كه  براي  ايجاد يك  تحول تكنولوژيك  در زمينه  انرژي  بويژه  انرژي  بادي  بايد اندكي  از بار مقررات اداري  كاسته  شود.
گزارشها حاكي  از اين  است  كه  درخواست هاي  خصوصي  براي  راه اندازي  اين نوع  صنايع  در استانها فراوان  است .بطور مثال  براي  اخذ ۱۲ مجوز داده  شده در منطقه  لانگدوك  تاكنون  ۵۰۰ درخواست  به  مقامات  محلي  ارائه  شده  است .به  نظر طرفداران  اين  نوع  از انرژي  ها، زمينه  كافي  براي  كار مهياست  ولي در دولتمردان  فرانسه  اراده  لازم  براي  آن مشاهده  نمي شود.
يك  مقام  حزبي  فرانسه  معتقد است  كه  دولت  مدام  از مفيد بودن  اين  نوع  انرژي ها سخن  مي گويد ولي  در عمل  كاري  از پيش  نمي رود.
در اين  ميان  در بين  احزاب  و مقامات  سياسي  فرانسه  حال  و هوايي  سياسي  حاكم است  و احزاب  مخالف  دولت  از سوسياليست ها گرفته  تا سبزها جبهه  واحدي  دراين  خصوص  ندارند.
به  عبارت  ديگر اين  طرح  دولت  توانسته  در جناح  مخالف  دولت  بقدر كافي تفرقه  ايجاد كند.
سبزها كه  همواره  بر حفظ محيط زيست  تأكيد دارند وشعار هميشگي  خود را مي دهند با طرح  دولت  مخالفند ولي  سوسياليست ها بر چنددسته اند.
سوسياليست ها معتقدند، فناوري  اتمي  اپر كهنه  است  و نمي تواند پاسخگوي نياز و وجهه  بين المللي  فرانسه  باشد و نيز يك  جهش  تكنولوژيك  براي  فرانسه محسوب  نمي شود.
به  نظر اين  دسته  تكنولوژي  اپر نمي تواند مشكل  زباله هاي  اتمي  را حل كند، از سوي  ديگر عمر مفيد راكتورهاي  موجود فرانسه  ۴۰ سال  است  و هنوزفرصت  كافي  براي  بررسي  و تحقيق  در زمينه  انتقال  به  نسل  چهارم  نيروگاههاي اتمي  وجود دارد.
در اين  ميان  جناح  امانوئلي  در حزب  سوسياليست  با اين  تصميم  دولت  موافق است .
كريستيان  باتاي  نماينده  سوسياليست  از اين  دسته  كه  براي  بررسي مسئله  زباله هاي  اتمي  به  بلژيك  سفر كرده ، از نظر علمي  اين  تصميم  دولت را ستوده  است .
وي  با اين  بيان  كه  نسل  سوم  راكتورها يا اپر نسبت  به  راكتورهاي  موجوددر فرانسه  بسيار كامل  و پيشرفته  تر است  اظهار داشته  كه  دل  بستن  به راكتورهاي  نسل  چهارم  كه  فقط مي تواند در سال  ۲۰۵۰ عملياتي  شود يك اشتباه  است .
به  اعتقاد اين  نماينده  سوسياليست ، نسل  راكتورهاي  اپر مي تواند درزمان  حاضر برتري  فرانسه  را نسبت  به  ژاپن  و آلمان  حفظ كند.
در اين  بين فرانسوا اولاند رهبر حزب  سوسياليست  با دستور به  تهيه  يك  گزارش  در اين زمينه  و اظهار تلويحي  به  موافقت  با دولت ، سعي  مي كند تا نظرات  مختلف  رابه  هم  نزديك  كند.
سبزها اين  اقدام  دولت  را يك  اشتباه  مالي  و تكنولوژيك  مي دانند ولي  درهمين  ميان  نظرگاه  راست ها نيز جالب  است .
در ميان  جبهه  راست  و حاكم  بردولت  فرانسه ، حزب  يو.د.اف  ساز مخالف  مي زند.
اين  حزب  به  رهبري  فرانسوا بايرو چندي  است  كه  سعي  مي كند تا يك  موضع مستقل  نسبت  به  دولت  داشته  باشد.
اين  حزب  كه  نماينده  متخصصي  در اين  زمينه نيز در مجلس  دارد معتقد است  كه  دولت  بايد ابتدا به  مردم  فرصت  انديشه  كافي در اين  زمينه  بدهد و سپس  با پخته  شدن  بحث ، آن را بصورت  كارشناسي  در مجلس مطرح  كند.
به  نظر اين  كارشناس ، دولت  اين  بحث  مهم  و حساس  را در سطح  ملي  و مجلس  فداي سرعت  آن مي كند.
سرعتي  كه  دولت  آن را يك  ضرورت  براي  فرانسه  امروز خوانده است  و نياز اين  كشور را به  اين  تكنولوژي  پيشرفته ، ارزان  و تميز مدام گوشزد مي كند.
امروزه  از ميان  ۱۵ كشور فعلي  اتحاديه  اروپا، هشت  كشور صاحب  تكنولوژي راكتور اتمي  هستند.
به  جز فرانسه  كشورهاي  انگليس ، سوئد، آلمان ، بلژيك ، اسپانيا و هلند، دانمارك  و لوكزامبورگ  در مصارف  گوناگون  از اين  فناوري استفاده  مي كنند.
در ميان  اين  كشورها وحدت  نظري  نيز در مورد استفاده  از اين  فناوري  وجودندارد و جالب  اينجاست  كه  در حاليكه  بنا بر ادعا، آلمان ، سوئد و بلژيك  خودرا آماده  مي سازند تا از اين  نوع  فناوري  براي  استفاده هاي  پيش  گفته  فاصله بگيرند، فرانسه  خود را براي  نوسازي  و بهسازي  راكتورها آماده  مي كند.
آلمانها سال  ۲۰۲۰ و بلژيكي ها سال  ۲۰۲۵ را براي  كنار گذاشتن  اين  نوع  ازانرژي  انتخاب  كرده اند ولي  كارشناسان  فرانسوي  اين  ادعاها را چندان  جدي نگرفته اند ومعتقدند كه  تعيين  زماني  به  اين  بلندي  راه  را براي  هر گونه تغيير عقيده  باز مي گذارد.
اين  مسئله  در مورد آلمان  جاي  بحث  باقي  نمي گذارد چرا كه  شرودر صدراعظم اين  كشور براي  به  همراه  داشتن  آراي  سبزها، لازم  است  تا در مورد تغييرمنابع  انرژي  در اين  كشور شعارهايي  سر بدهد.
صدراعظم  هنوز خاطره  شهرك  ويل  در منطقه  راين  و نزديك  مرز فرانسه را براي  ايجاد يك  مركز اتمي  از ياد نبرده  است  كه  سبزهاي  آلمان  با واكنش سريع  براي  هميشه  به  اين  طرح  نقطه  پايان  گذاشتند.
افكار عمومي  نيز براي  دولتمردان  همه  اين  كشورها يك  مانع  بزرگ  در ايجادتاسيسات  و اتخاذ چنين  تصميمهايي  بوده  است  و از سوي  ديگر وجود قوانين  دست و پا گير كه  موانع  فراواني  براي  چنين  اقدامهايي  مي تراشد.فضاي  كنوني  در دنيا نيز مويد اين  مطلب  است  كه  انتقال  از انرژي  اتمي  به انرژي هاي  ديگر و ترك  اين  نوع  از اين  انرژي  به  اين  آساني  هم  نيست ، بطورنمونه  از سوئد مي توان  نام  برد كه  در سال  ۱۹۸۰ با يك  همه  پرسي  عمومي كنار گذاشتن  انرژي  اتمي  را در سال  ۲۰۱۰ به  تصويب  رسانده  است .مورد ديگر نيز فنلاند است  كه  با همه  مخالفت ها و ائتلاف  احزاب  سياسي  راست و چپ  سرانجام  در سال  گذشته  تصميم  گرفت  تا يك  مركز اتمي  ايجاد كرده  و آن را در سال  ۲۰۰۹ ميلادي  عملياتي  كند.
البته  مبناي  استدلال  فنلاندي ها بهره وري  ازانرژي  ارزان  و رهايي  ازوابستگي  به  روسيه  در زمينه  انرژي  است  !بر هر حال  همه  اين  هياهو در فرانسه  براي  آن است  كه  اين  كشور بيشتر از۴۰۰۰ مگاوات  انرژي  در سال  استفاده  كند.
اين  فشار نيز در اصل  از سوي  وزارت اقتصاد بر سازمان  برق  فرانسه  او.د.اف  و شركت  سازنده  راكتور اپروارد شده  است  كه  با توجه  به  كسري  بودجه  و نگراني هاي  مالي ، در فكر انرژي ارزان  باشند.
براي  نوسازي  و بهسازي  ميدان  انرژي ، فرانسه  بايد هر سال  پنج  ميليارديورو صرف  كند.
براي  تحقق  اين  هدف  حدود ۱۰ سايت  اتمي  مشخص  شده اند تاراكتور اپر در آنها نصب  شود.
كميته اي  كه  براي  بررسي  اين  امر در افكار عمومي  مشخص  شده  كميته  عقلانام  گرفته  است  و در آن ادگار مورن  فيلسوف  و جامعه  شناس ، پير كاستيون رئيس  پيشين  آكادمي  تكنولوژي ، مك  لگي  روزنامه  نگار علمي  و متخصص  عضويت دارند.
امروز مسئله  مهم  زمان  نصب  و راه  اندازي  اين  راكتورهاست ، اگر بنا برگزارش  اين  كميته ، براي  اين  اقدام  ملي  امروز تصميم  مثبت  گرفته  شود به  يقين راكتور انتخابي  فرانسه  اپر خواهد بود و در غير اين  صورت  يعني  تعويق زمان ، دست  براي  انتخاب  تكنولوژيهاي  ديگر اتمي  باز است .
آروا سازنده  اصلي  اين  نوع  از راكتور كه  ناظر بر عمليات  كمپاني فراماتوم  است ، به  اخذ اين  تصميم  بسيار دل  بسته  و اميدوار است  كه  با ساختن يك  نمونه  عملياتي  بتواند اين  فراورده  را در بازار آسيا به  مشتريان  آسيايي نيز عرضه  كند.
فرانسه  در شرايط دشوار تصميم گيري  در اين  مورد است .
از سويي  انرژيهاي بادي  موجود كه  فقط ۲۲۰ مگاوات  برق  در فرانسه  توليد مي كنند ( اين  نسبت در آلمان  ۱۳۰۰۰ مگاوات  و در اسپانيا ۵۰۰۰ مگاوات  است  ) و عدم  آمادگي صنايع  اين  بخش  و از سوي  ديگر آينده  اقتصادي  اين  كشور راهي  براي  ترديدباقي  نمي گذارد.
گرچه  خانم  فونتن  وزير مشاور در امور صنايع  قول  داده  است  كه  تا سال ۲۰۱۰، فرانسه  صاحب  ۱۰ هزار مگاوات  انرژي  بادي  خواهد شد كه  مستلزم سرمايه گذاري  ۱۰ ميليارد يورويي  بخش  خصوصي  است  ولي  اين  مسئله  نياز امروزفرانسه  را رفع  نخواهد كرد.
با توجه  به  موارد بالا، تذكر اين  نكته  بي فايده  نيست  كه  حال  كه  كشورهاي قدرتمند جهان  خود براي  صرفه  جويي  بيشتر در انرژي  و اقتصاد به  فكر چاره افتاده اند چرا در مورد ديگران  سياست  يك  بام  و دو هوا را پيش  گرفته اند؟
سالهاست  كه  كشورهاي  جنوب  از سياست هاي  دوگانه  حاكم  بر جهان  در رنج اندتعريف  مفاهيم  ويژه  و عملياتي  كردن  آنها تاكنون  هميشه  به  سود كشورهاي شمال  بوده  است .در حالي  كه  برخي  كشورهاي  ديگر جهان  از سوي  آژانس  انرژي  اتمي  تحت  فشارقرار مي گيرند تا نتوانند از انرژيهاي  خداداد و طبيعي  براي  رفاه ، امنيت  وسلامت  ملت  خويش  بهره  ببرند، در بخش  ديگري  از جهان  همان  سياست ها به  نحوديگري  عملي  مي شود !در همان  كشورهاي  شمال ، گروههاي  طرفدار محيط زيست ، سبزها و طرفداران حقوق  بشر با ايجاد تاسيسات  اتمي  مخالفت  مي ورزند ولي  همين  افكارعمومي  در قالب  قانون گذاريهاي  مبتني  بر اراده  واحد در سطح  جهان  اقناع  وخاموش  مي شود.
انرژي  اتمي  يك  نعمت  طبيعي  است  و همه  ملتها بايد بتوانند از منافع  آن دراقتصاد، انرژي  و صنعت  و زمينه هاي  ديگر بهره  مند باشند.
اخلاق  عمومي  اقتضانمي كند كه  در جهان  امروز سياست  يك  بام  و دو هوا حاكم  بوده  و نوعي  تبعيض ميان  ملتهاي  جهان  اعمال  شود.
همچنانكه  مردم  فرانسه  حق  دارند از اين  نوع  فناوري  بهره مند باشند و دولت بايد اقتصاد آنان  را بهينه سازي  كند بايد به  ساير كشورها نيز حق  داد تابراي  استفاده هاي  صلح  آميز و قانوني  در چارچوب  آژانس  انرژي  اتمي ، از اين فناوري  بهره مند شوند. (ايرنا)

افزايش بيكاري و فقر در جهان عرب
بر اساس  يك  تحقيق  صندوق  سازمان  ملل ، با وجود آن كه كشورهاي  عربي  از نظرذخاير هيدروكربن  در جهان  ثروتمندترين  مناطق  جهان  هستند اما از نظر منابع آبي  و كشاورزي  فقيرترين  منطقه  جهان  به شمار مي روند.
به گزارش ايرنا، بر اساس  اين  تحقيق  كه روز سه شنبه  در مقر سازمان ملل  در نيويورك  منتشر شداين منطقه  با ۲۹۵ ميليون  نفر جمعيت ، داراي  درآمد سرانه اي  معادل  دوهزارو ۴۴۵دلار است  كه اين  منطقه  را ازنظر ميزان  درآمد در رديف  كشورهاي  طبقه  متوسط جهان  قرار داده است .
بر اساس  اين  تحقيق ، از سال  ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۵ ميلادي ، عملكرد توسعه اي  منطقه عربي  از تمام  كشورهاي  جهان ، به جز آسيا بيشتر بوده و اين  درحالي  است  كه  توزيع  درآمد در اين منطقه به  دليل  درآمدهاي  بادآورده  ازنفت  متعادل نبوده است .
در  ۱۵ سال  گذشته ، سرمايه گذاري  و ميزان  بازده  توليد اين  كشورها تنزل يافته  است . رشد اقتصادي  اين  كشورها به  سختي  با افزايش  جمعيت  همگام  بوده و يكي  از علتهاي  اين  كاهش ، كاهش  درآمدهاي  حاصل  از نفت  بوده  است .
درآمد سرانه  كشورهاي  عربي  حدود يك  درصد در سال  گذشته  كاهش  يافت  و قيمت ميانگين  نفت  خام  از بشكه اي  ۲۷ دلار در سال  ۱۹۸۵ به  بشكه اي  ۱۲ دلار در سال ۱۹۹۹ رسيد كه  اين  امر موجب  كاهش  قابل  ملاحظه اي  در درآمدها، سرمايه گذاري و اشتغال  در كشورهاي  عربي  شد.صندوق  بين المللي  پول ، يادآور شد: سقوط قيمت  نفت  عامل  اصلي  كاهش  رشداقتصادي  اين كشورها در طول  سال هاي  ۱۹۸۶ تا ۲۰۰۲ به  شمار مي رود.
به  هرحال عملكرد برخي  از كشورهاي  عرب  غير صادركننده  نفت  مانند مصر، سوريه ، وتونس  با ديگر كشورهاي  درحال  توسعه  قابل  مقايسه  و در اين  دوره  دلگرم كننده بوده  است  و امروزه  اقتصاد آنان  متنوع  تر از كشورهاي  عمده  صادركننده  نفت منطقه  مي باشد.
فروپاشي  نظامهاي  اقتصادي  متمركز برنامه  ريزي  شده ، عامل  ديگر اين  وضعيت است .بسياري  از اين  كشورها به دليل  نداشتن  ديدگاهي  روشن  و با در نظر گرفتن فشارهايي  كه  جمعيت  درحال  رشد با تقاضاهاي  اجتماعي  رو به  ازدياد خود، آن را خلق  كرده  بود براي  تصويب  سياستهاي  مناسبي  براي  رشد و اصلاحات  بينادين ناكام  ماندند و راهبرد آنها به  انباشت  سرمايه  مادي  متكي  ماند و نياز براي توسعه  انساني  و بنيادين  را ناديده  گرفتند.سياستهاي اقتصاد كلان  نامناسب ، عامل  ديگر وضعيت  نابسامان اقتصادي  كشورهاي عربي  بوده  است .نرخهاي  مبادله  (ارز) انعطاف  ناپذير و بيش  از ارزش  واقعي ، نرخهاي  بهره بالا، و اتكاء به  ماليات هاي  غير مستقيم  به  انحرافهايي  جدي  منجرشده  است .اين  تحقيق ، بي ثباتي  و رشد نرخ  بالاي  جميعت  و حكومت  ضعيف  را براي  جذب سرمايه  خارجي ، از ديگر مشكلات  كشورهاي  عربي  ذكر كرده  و مي افزايد: كشورهاي عربي  درحال  حاضر ۵/۲ درصد رشد دارند كه  اين  امر موجب  افزايش  بيكاري  وفقر درميان  كشورهاي  عربي از جمله  كشورهاي  نفت  خيز عرب  نظير كويت  و عربستان سعودي  شده است .

بين الملل
آب و كشاورزي
اقتصاد
بازرگاني
ساختمان و مسكن
صنعت
گزارش
|  آب و كشاورزي  |  اقتصاد  |  بازرگاني  |  بين الملل  |  ساختمان و مسكن  |  صنعت  |  گزارش  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |