شنبه ۲۶ مهر ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۱۹۸
آموزش عالي ؛ كالايي جهاني
000102.jpg
زير ذره بين
پيش بيني مي شود نزديك به ۶۰۰ هزار دانشجوي خارجي در سال تحصيلي جديد وارد ايالات متحده آمريكا شوند كه بخش بزرگي از آنان را هندي ها و چيني ها تشكيل مي دهند.
با افزايش شكاف ميان آمريكا با باقي دنيا، روند اين گونه مهاجرت ها در حال افزايش است.

ترجمه :فرهاد جم
دانشگاه «لااسپينزا»ي رم هفت سده جنگ و آشوب سياسي را تاب آورد، اما با بازگشايي در پائيز امسال، دانشجويان بزرگ ترين دانشگاه اروپا با دشواري ديگرگون روبرو شدند؛ جايي براي نشستن وجود ندارد. بسياري از ۱۸۰ هزار دانشجوي لااسپينزا در كلا س هايي شركت كردند كه با دستپاچگي زير چادرهاي سيرك برپا شده بود تا مگر خيل عظيم دانشجويان در آنها جاي گيرند. برخي كلاس هاي ديگر نيز در سالن هاي تئاتر برگزار شد و اوضاعشان تنها اندكي بهتر از كلاس هاي نگون بخت جامعه شناسي است كه پارسال در پاركينگ برگزار شد. دستكم، اين ها سقفي بالاي سر خود دارند؛ ۴۰ هزار دانشجوي دانشكده حقوق لاسپينزا، بايد از قبل جايي را براي خود در سالن سخنراني رزرو كنند و هر كس در اين كار كوتاهي كند ناچار است، حتي در باد و باران، بيرون سالن، از پشت پنجره ها در كلاس شركت كند و اميدوار باشد دستكم برخي گفته هاي سخنران برحسب اتفاق به گوشش بخورد!
اين چنين است رم. در ديگر نقاط ايتاليا، دانشگاه ها بايد با نرخ رشد شديد ترك تحصيل دانشجويان دست و پنجه نرم كنند؛ در برخي دانشگاه ها از هر ۳ دانشجو ۲ نفر هرگز دانشنامه نمي گيرد. دانشگاه هاي ديگر نقاط دنيا نيز، پنجه در پنجه مشكلات گوناگون و مهارنشدني خود درافكنده اند. مراكز آموزش عالي پاكستان در حسرت بهره گيري از استادان مجرب [به سبب مشكلات مالي] ناچار به بهره گيري از استادان كم توقع هستند. در برخي كشورهاي در حال توسعه، جنگ و كشاكش هاي سياسي كاملاً مانع پيشرفت آموزشي شده است. براي نمونه، در قسمت بزرگي از آفريقا حتي ابتدايي ترين سطح سواد هنوز آرزويي است گريزپا.
گردانندگان آموزش عالي در بسياري كشورها مي گويند بزرگترين مشكل، تكيه بر تقريباً يگانه منبع مالي، يعني بودجه دولتي است - سنتي ديرپا كه جز در ايالات متحده، تقريباً در همه جاي دنيا، ريشه دوانده است. به سبب فشارهاي بودجه اي، كه اكنون در بيشتر كشورهاي صنعتي همه گير شده است، پرداخت پول [از سوي دولت] قطع مي شود و در نتيجه نه تنها دانشگاه ها بلكه گردانندگان آن ها نيز، در پرداخت صورت حساب هاشان دچار مشكل مي شوند. از اين حيث، روسيه از بحران زده ترين كشورهاست.» قطع بودجه همچنين به معناي كاهش دستمزد استادان و گردانندگان دانشگاه هاست. به گفته دانشجويان، بسياري از ايشان براي جبران كمبود دستمزدها به ارتشاء روي آورده اند. آندري دانشجوي دانشكده مهندسي جنگلداري سنت پترزبورگ مي گويد: «۸۰۰ دلار پرداخته ام تا بتوانم وارد دانشگاه شوم. شنيده ام اخيراً دانش آموزان ۱۵۰۰ دلار مي دهند تا به دانشگاه راه پيدا كنند.» ماجرا به همين جا ختم نمي شود. هر سال، آندري ۵۰ دلار به استادانش رشوه مي دهد تا امتحانات پايان ترم را بگذراند. اين رسم چنان فراگير شده كه تقريباً خطر گرفتار شدن [خاطيان] از ميان رفته است؛ دانشجويان بيشتر خواهان نمره هاي تضمين شده اند تا رو كردن دست استادان فاسد.
حتي دانشگاه هاي انگليس نيز، كه زماني در شمار بهترين دانشگاه هاي دنيا قرار داشتند، گرفتار نابساماني هاي مالي شده اند. كالين متسون، رئيس اتحاد دانشگاه هاي مدرن بريتانيا، وضعيت نظام دانشگاهي انگليس را چنين توصيف مي كند: «سردرگم، حيران، بي پول و خشمگين». در ۱۵ سال گذشته، شمار دانشجويان دوبرابر شده اما يارانه هاي دولت بيش از ۳۶ درصد كاهش يافته است. اكنون، بريتانيا تنها ۱/۱ درصد از توليد ناخالص داخلي خود را به آموزش عالي اختصاص مي دهد؛ و اين كمتر از نصف بودجه اي است كه آمريكا به آموزش عالي خود اختصاص داده است. در همين حال، لايحه اي تقديم مجلس شده است كه به موجب آن شهريه ها با افزايشي نزديك به سه برابر، تا ۴۵۰۰ دلار در سال افزايش مي يابد. گرچه اين ميزان نسبت به استانداردهاي شهريه دانشگاه هاي آمريكا كه تا ۲۵۰۰۰ دلار در سال هم مي رسد، چندان زياد نيست، اما بسياري در انگليس نگرانند دانشجويان مستعد از تحصيل بازمانند. همچنين، دستمزد استادان به گونه اي قابل توجه كمتر از ميانگين دستمزدها در آمريكاست و اين به معناي جذب برخي از بهترين مغزهاي بريتانيا به ايالات متحده است.
كنترل دولتي، حتي در مواردي كه مشكل مالي وجود نداشته باشد، مي تواند [براي دانشگاه ها] مزاحمت ايجاد كند. چين، با ۱۶ ميليون دانشجو، بزرگ ترين نظام آموزش عالي جهان را دارد. اما تحليلگران مي گويند نظام آموزش عالي چين در تمامي زمينه ها، از پرداخت شهريه گرفته تا انتخاب كلاس، انعطاف لازم را ندارد. پدرومادرها موظفند شهريه كامل تحصيل يك سال فرزندانشان را در سپتامبر بپردازند - و اين خود مانعي [در راه تحصيلات عالي است]، زيرا پيش از اصلاحات اقتصادي در چين، از دانشجويان شهريه دريافت نمي شد. [از سوي ديگر] در پنج سال گذشته نيز ميزان شهريه ها ۵ برابر شده است.
انعطاف ناپذيري نظام دانشگاهي چين، موجب دلسردي و بي علاقگي برخي از بهترين دانشجويان چيني شده است، از سالهاي ميانه دهه ۱۹۷۰ بدين سوكه چين از انزواي بين المللي خارج شد بيش از ۵۸۰ هزار دانشجوي چيني در دانشگاه هاي ايالات متحده ثبت نام كرده اند. تلاش «لو يي تينگ«، دختر «لووي هوا» براي كسب مدرك آيوي ليگ(۱) الهام بخش لو وي هوا در نوشتن «دختر هاروارد» پروفروش ترين كتاب راهنما شد كه او را نزد پدرومادرهاي بلندپرواز چيني، چه در سرزمين اصلي و چه در هنگ كنگ، بدل به يك قهرمان كرد. جوزف چنگ، استاد علوم سياسي در دانشگاه سيتي هنگ كنگ، مي گويد: «رؤياي هر پدرومادر هنگ كنگي طبقه متوسط آن است كه پسر يا دخترشان در هاروارد يا ييل تحصيل كند.»
پروز هودبوي، از استادان برجسته فيزيك هسته اي در دانشگاه قاعد اعظم اسلام آباد، هر ساله، چند ماه براي پژوهش به دانشگاه هاي آمريكا مي رود؛ او در آخرين سفر خود به دانشگاه استنفورد و ام.آي.تي رفت. وي بيش از پيش از وضعيت اسف بار دانشگاه هاي كشورش كه آن ها را «خرابه هاي روشنفكرانه» توصيف مي كند، برآشفته است. مشكلات بسياري [در نظام دانشگاهي پاكستان] وجود دارد: استادان صالح انگشت شمارند، نظام ناكارآمد آموزش عمومي پاكستان دانش آموزاني نامهيا تحويل مي دهد، نظام اداري دانشگاه ها اغلب ناتمام است و دولت آشكارا در امور دانشگاه ها دخالت مي كند.
در واقع، برتري دانشگاه هاي آمريكايي با نسخه برداري از نظام دانشگاهي آلمان و تلفيق تدريس و پژوهش، آغاز شد. اما از سالهاي آغازين دهه ۱۹۹۰، دانشگاه هاي آلمان دستخوش فاجعه شدند. پذيرش سختگيرانه و شهريه ها منسوخ شد و مؤسسات آموزش عالي [آلمان] را كه زماني سرآمد روزگار خود بودند بدل به مراكزي پرازدحام كرد. استادان به مستخدمان عمومي بي انگيزه تبديل شدند كه معيار تعيين دستمزدها نه شايستگي، بلكه، سابقه خدمت ايشان بود. نرخ ترك تحصيل دهشتناك بود و تا ۸۰ درصد در بسياري از رشته هاي علوم انساني و خدمات اجتماعي مي رسيد.
اكنون آلمان در ميانه راه اصلاحات بنيادين نظام دانشگاهي خود و نسخه برداري بخش بزرگي از نظام آمريكايي است. قدم نخست، اعطاي استقلال بيشتر به دانشگاه ها در عين پرهيز از خصوصي سازي مطلق است تا هر دانشگاه بتواند استقلال مالي پيدا كند، خود دانشجويانش را انتخاب كند و از اين رهگذر كيفيت خود را بالا برد. شمار استاداني كه دستمزدشان بر مبناي شايستگي پرداخت مي شود رو به فزوني گذاشته است. حاصل اين اصلاحات آن است كه از سال ۲۰۰۰ تاكنون ثبت نام دانشجويان خارجي در دانشگاه هاي آلمان ۳۰ درصد افزايش يافته است. ولفگانگ هرمان، رئيس دانشگاه صنعتي مونيخ، از مدافعان سرسخت بازساماني دانشگاه هاي آلمان است. او نظر دولت را براي اعطاي استقلال بيشتر به دانشگاه ها به منظور بالا بردن توان رقابتي آن ها، جلب كرده است و دانشگاه تحت مديريت خود را كه مركز پيشروي آلمان در علوم رايانه اي، مهندسي و بيوتكنولوژي است، سخت دگرگون كرده است. هرمان، كه دانش آموخته ايالات متحده است، به ارائه مديريت حرفه اي و برگزاري كلاس هاي مستمع آزاد پرداخته، شاخه اي از دانشگاه را در سنگاپور تأسيس كرده است و شروع به گردآوري اعانه از شركت ها و دانش آموختگان، كرده است.
ضرورت اصلاح در سراسر اروپا هويداست. در ۱۹۹۸، وزيران آموزش عالي كشورهاي اروپايي براي گراميداشت هشتصدمين سالگرد دانشگاه تاريخي پاريس در سوربن گردهم آمدند. سال بعد، در پي نشست در بولونيا، وزيران ۲۹ كشور با اعلاميه بولونيا، سراسر اروپا را به ارزيابي آموزش عالي فراخواندند. هدف، پديد آوردن نظامي انعطاف پذيرتر و يكپارچه در سراسر اروپا بود. هنوز در برابر اين تغييرات، كه قرار است تا سال ۲۰۱۰ پايان گيرد، مقاومت مي شود. وزير آموزش فرانسه، لوك فري، بر اين نكته پاي مي فشارد كه قرار نيست دانشگاه هاي فرانسه بدل به نسخه هاي عيني هاروارد يا استنفورد شوند بلكه تلاش مي شود بار ديگر فرانسه بدل به نخستين مقصد دانشجويان خارجي شود. به گفته رئيس يوروفرانس، سازماني كه چهارسال پيش تأسيس شده «هدف يوروفرانس، فروش دانشگاه هاي فرانسه است، درست مانند فروش شامپاين، يا عطر فرانسوي.»
در ژاپن، يك مؤسسه فني منطقه اي كه زماني گمنام بود، سرمشق ديگران شده است. انستيتو تكنولوژي كانازاوا (K.I.T) گرچه هنوز آوازه دانشگاه توكيو يا واسادا را ندارد، اما افتخار دارد ۹۹ درصد دانشجويانش پيش از پايان تحصيلات، شغل دارند، كه آماري چشمگير در اقتصاد درحال ركود ژاپن به شمار مي آيد. تحولات در كي.آي.تي، حدود ۱۰ سال پيش آغاز شد. در آن زمان مقامات كي.آي.تي استادان و كاركنان خود را به دانشگاه هاي بزرگ ايالات متحده گسيل كردند تا دليل موفقيت آن ها را دريابند. در ميانه دهه ۹۰ كي.آي.تي اجراي طرح اصلاحات خود را با تأكيد بر تجربيات عملي، آغاز كرد. در «كارخانه رؤياها و ايده ها»(۲)، دانشجويان پروژه هايي همچون روبوتي كه توپ بسكتبال را داخل حلقه مي اندازد يا خودروي خورشيدي ساختند. همچنين، كي.آي.تي ارتباط عميق با صنعت ژاپن به مثابه يك منبع مالي بسيار مهم، دارد. اين مؤسسه، خود شركتي براي اقتصادي كردن پژوهش و توسعه دارد.
خصوصي سازي چشم انداز نظام آموزش عالي برزيل را نيز دگرگون كرده است. در حالي كه بسياري از دانشگاه هاي دولتي اين كشور دچار خمودگي و ايستايي شده اند، بخش خصوصي پويا و زنده است؛ تقريباً از هر ۱۰ دانشجو، هفت نفر در دانشگاه هاي خصوصي ثبت نام مي كند. اكنون، دانشگاه هاي دولتي اندك شمار، همچون دانشگاه كاتوليك ريو، در زمره دانشگاه هاي ترازاول برزيل قرار دارند. از ديگر سو، برزيلي ها براي ارزيابي كارآيي دانشگاه هاشان، آزمون نهايي فراغت از تحصيل، با نام «پرواوو»(۳)، برگزار مي كنند. كلوديو دموراكاسترو، تحليلگر آموزشي در بانك جهاني مي گويد: «پيشتر، ارزيابي آموزش عالي به تمامي بر پايه حدس و گمان بود. با پرواوو انسان احساس مي كند پس از سال ها پرواز كور، افزارمند پرواز مي كند.»
در دهه آينده، با بدل شدن بيش از پيش آموزش عالي به كالايي جهاني، گمان مي رود ايده هاي تازه همچون «پرواوو» و «كارخانه رؤياها و ايده ها»ي كي.آي.تي الهام بخش استادان و دانشجويان، بسيار دورتر از سرزمين اصلي شان، شود.
منبع: نيوزويك
پي نوشت ها:
۱- نام گروهي از دانشگاه هاي قديمي و نامور بخش شرقي ايالات متحده (از جمله: هاروارد، پرينستون، ييل و كرنل). فرهنگ آريان پور.


2-Factory for Dreams and Ideas
3- provao
4- American Association of Collegiate Registrars and Admissions Officers.


نگاهي به طرح مجلس شوراي اسلامي براي ممنوعيت تبعيض جنسيتي در گزينش دانشجو
عدالت براي دختران يا پزشك براي مردم محروم؟
000104.jpg
سارا سپهري
چند سالي است كه دختران در ورود به دانشگاهها از پسران پيشي گرفته اند. در مورد علت اين امر شايد بتوان موارد متعددي را ذكر كرد؛ مثلاً دختران محدوديت بيشتري داشته و سرگرمي بهتري از درس خواندن ندارند، يا دختران براي پيدا كردن كار و ورود به جامعه با مشكلات بيشتري مواجه اند و لذا بايد حداقل با دست پر از تخصص و يا مدرك تحصيلي وارد بازار كار شوند و يا اينكه دختران قادر به انجام هر كاري نيستند، دنبال مشاغلي هستند كه در آن سختي و ناامني نباشد و بدست آوردن چنين شغل هايي هم بدون كسب تخصص مشكل است و...
از آن سو مسائلي در دنياي پسران وجود دارد كه راه ورود دختران به دانشگاهها را بازتر مي كند. پسران سرگرمي هاي بيشتري دارند، فعاليت هاي آزادانه اجتماعي دارند و لذا احساس نيازي به درس خواندن نمي كنند. و در كنار همه اينها، بيكاري هزاران فارغ التحصيل دانشگاه نيز مزيد بر علت است كه پسران تلاش كنند تا عمر خود را صرف دانشگاه نكنند و از همان ابتدا راهي بسوي بازار آزاد بگشايند، جايي كه اگر همراه با موفقيت باشد قطعاً بيش از شغل يك تحصيلكرده دانشگاهي سود دهي دارد. تقريباً از دو سال پيش كه كم كم توازن حضور دختران و پسران در رشته هاي مختلف دانشگاهي به نفع دختران به هم خورد، بحث هايي در سطح جامعه مطرح شد مبني بر اين كه چاره كار چيست؟
۱- آيا بايد راه ورود دختران را به دانشگاه سد كرد؟ اين كار عادلانه نبود زيرا كنكور، امتحاني براي گزينش برترين هاي علمي است و جنسيت نمي تواند راهي براي شناخت افراد مستعد تحصيل در رشته هاي دانشگاهي باشد.
۲- آيا بايد در پسران براي تحصيل و علاقه مندي به حضور در دانشگاهها ايجاد انگيزه كرد تا آنها خود موازنه را مجدداً برقرار كنند؟
طبيعي بود كه وزارتخانه هاي درگير در اين مسأله، يعني وزارت علوم و وزارت بهداشت بيش از ديگران حساسيت موضوع را درك كنند. در اين ميان ظاهراً وزارت بهداشت كه علاوه بر آماده كردن زمينه هاي تحصيل دانشجويان در رشته هاي پزشكي، وظيفه تأمين بهداشت مردم سراسر ايران را نيز عهده دار است، بيش از وزارت علوم كه تنها زمينه ساز تحصيل دانشگاهي پسران و دختران است، نگران تغيير وضعيت حضور دختران و پسران در رشته هاي پزشكي بود. زيرا افزايش تعداد دختران در رشته هاي پزشكي به معناي محروم شدن مردم مناطق دوردست كشور از خدمات پزشكي بود چرا كه عرف و قانون زمينه خودداري دختران از رفتن به مناطق دوردست را نيز فراهم مي كند.
وزارت بهداشت براي حل اين مشكل راه آسانتر را برگزيد، سد كردن راه دختران!
اين وزارتخانه در بخشنامه اي كه پيش از برگزاري كنكور سراسري سال ۸۳-۸۲ صادر كرد براي رشته هاي پزشكي سهميه ۵۰-۵۰ قرار داد، يعني براي رشته هاي مختلف پزشكي نيمي دختر و نيمي پسر انتخاب شوند، ترديدي وجود نداشت كه اين سهميه بندي در رشته هايي اجرا خواهد شد كه دختران از پسران پيشي مي گيرند و نه در رشته هايي كه ممكن است پسران پيشي گيرند. در حقيقت تصميم وزارت بهداشت، نوعي تبعيض ناروا عليه دختراني است كه با تلاش و پشتكار و معمولاً با امكانات كمتري نسبت به پسران راه ورود خود را به رشته هاي پزشكي هموار مي كنند.
در پي صدور اين بخشنامه، زنان نماينده مجلس نسبت به اين تصميم وزارت بهداشت اعتراض كرده و به وزير تذكر دادند، اما هيچ واكنشي از سوي وزارت بهداشت نشان داده نشد، از اين رو، نمايندگان راه برخورد جدي تر را تنظيم طرحي براي قانوني كردن ممنوعيت اعمال تبعيض جنسيتي در گزينش دانشجو براي كليه دانشگاههاي دولتي و غيردولتي و در تمام مقاطع تحصيلي ديدند.
نمايندگان در مقدمه طرح خود وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي را متهم كردند كه برخلاف بند ۹ اصل سوم قانون اساسي كه دولت را موظف به رفع تبعيض هاي ناروا و ايجاد امكانات عادلانه براي همه در همه زمينه هاي مادي و معنوي مي سازد، اقدام به سهميه بندي دانشجويان دختر و پسر در رشته هاي پزشكي، دندانپزشكي و داروسازي كرده است. طرح مزبور پنجم شهريورماه تقديم مجلس شد.
نمايندگان درخواست كننده قيد دو فوريت براي طرح احساس كردند كه زمينه تصويب دو فوريت بسيار اندك است و لذا قيد دو فوريت را به يك فوريت تبديل كردند. قيد يك فوريت در جلسه يازدهم شهريور ماه بررسي شد و علت درخواست بررسي تسريع، نزديك بودن زمان انتشار اسامي پذيرفته شدگان، ثبت نام دانشگاهي و شروع سال تحصيلي بود، اما نمايندگان موافق و مخالف براي جلب نظر سايرين جهت تصويب قيد يك فوريت طرح، دلايل موافقت يا مخالفت خود را با بخشنامه وزارت بهداشت نيز مطرح كردند:
احمد شيرزاد نماينده اصفهان و رئيس كميسيون آموزش و تحقيقات به عنوان يكي از امضاءكنندگان طرح بر ناعادلانه بودن بخشنامه و جلوگيري از تحصيل دختري كه نمره بيشتري را در رشته پزشكي كسب كرده و ترجيح يك پسر به او تأكيد كرد و آن را ظلمي به زنان و دختران جامعه خواند.
اما سيدمحمد رضوي نماينده يزد در موافقت با تصميم وزارت بهداشت به واقعيات جامعه اشاره كرد و گفت: معمولاً براي فرستادن دختران فارغ التحصيل رشته هاي پزشكي به نقاط دوردست و محروم كشور مشكلاتي وجود دارد. بنابراين وزارت بهداشت نمي تواند نسبت به وظيفه خود جهت تأمين پزشك براي مناطق مختلف كشور بي تفاوت بوده و چاره اي نينديشد. محمد رضوي گفت كه براي نخستين بار است كه مي شنود تعيين سهميه برابر، تبعيض است.
الهه كولايي نماينده تهران و از معترضين اصلي سهميه بندي وزارت بهداشت، در استدلالهايي كه مطرح كرد پاسخي به واقعيت هاي مطرح شده توسط نماينده يزد نداد. او گفت كه اگر مي خواهيد پسران وارد رشته هاي پزشكي شوند، آنها را تشويق كنيد تا درس بخوانند و انگيزه ورود به دانشگاه را پيدا كنند. نماينده تهران عدم توجه به مسائل جوانان، خواسته هاي آنها و عدم برنامه ريزي براي تربيت جوانان جهت ادامه تحصيل در رشته هاي مختلف مورد نياز جامعه را علت اصلي برهم خوردن توازن دانست كه اكنون مسئولين براي رفع اين مشكل، آسانترين راه ،يعني محروم كردن دختران را انتخاب كرده اند. به عبارت ديگر باز هم تبعيض عليه زنان براي هموار شدن راه رشد مردان!
نمايندگان مجلس به يك فوريت اين طرح رأي دادند. هرچند كه هنوز كميسيون تخصصي آموزش و تحقيقات طرح را بررسي نكرده و گزارش نهايي را به جلسه علني مجلس نداده است. سال تحصيلي دانشگاهي نيز با اجراي بخشنامه وزارت بهداشت آغاز شده است.
در صورتي كه اين طرح در مجلس، تصويب شده و مورد تأئيد شوراي نگهبان نيز قرار گيرد، معلوم نيست كه دولت براساس تبصره آن، چگونه قادر خواهد بود پس از گذشت نزديك به نيمي از سال تحصيلي، وضعيت گزينش دانشجو در رشته هاي پزشكي را تغيير دهد؟!
اما به نظر مي رسد آنچه كه بايد مورد توجه قرار گيرد، ضرورت انسجام و بهم پيوستگي قوانين كشور است، در حالي كه طبق قوانين مدني، دختران پس از ازدواج از نظر محل سكونت تابع همسر خود مي شوند، ديگر نمي توان روي دختران براي گذراندن طرح پزشكي در مناطق محروم حساب كرد. ازدواج مي تواند هر دختر فارغ التحصيل پزشكي را از قيد تعهد طرح خارج كند. ضمن اينكه عرف جامعه و خانواده، نيز زندگي فردي دختران در مناطق محروم و دور افتاده را تجويز نمي كند.
به نظر مي رسد نگاه صرف به مقوله عدالت در گزينش دانشجو و يا ضرورت ايجاد عدالت اجتماعي و توجه به نياز مردم محروم حل كننده مشكل نيست، بايد راه طولاني و درازمدت تري را براي انطباق همه امور اجتماعي بر محور عدالت پيمود.

نگاه
فرم هاي مبهم و نامهربان
كيومرث يزدان پناه درو
به نوع خبر كه خيره  مي شوي و موقعيت مقامي كه اين حرف ها را عنوان كرده، بسيار زيبا و اميدواركننده به نظر مي رسد. به ويژه براي كساني دلگرم كننده است كه تلاش هاي خود را در دالان هاي مبهم آزمون ها بي نتيجه و يا بي جواب مي بينند.
در شرايطي كه وزارت علوم، تحقيقات و فناوري در چند ماه قبل خبري در خصوص پذيرش بدون كنكور رتبه هاي ممتاز مقاطع كارشناسي ارشد، براي دوره دكترا اعلام كرد متعاقب اين خبر رييس دانشگاه آزاد اسلامي نيز در ۲۱ مهرماه ۸۲ فراهم شدن شرايط فوق را در واحدهاي دانشگاه آزاد اسلامي براي فارغ التحصيلان رتبه ممتاز اعلام كرد.
بدون شك اعلام خبر در تعاريف خبري مساوي است با تحقق محتواي خبر در  آينده! اما نكته اي كه قابل توجه است اين كه، در اولين روز پس از اعلام خبر با مراجعه به مراجع ذيربط و عوامل اجرايي در حوزه معاونت آموزشي، اين عوامل ضمن خودداري از دريافت فرم، خبر فوق را سوخته و تنها در حد خبررساني تبليغي عنوان كردند كه اين مسئله علاوه بر كاستن از جايگاه اهميت خبر، بيانگر اين حقيقت تلخ است كه دستگاه هاي آموزشي عالي كشور عملاً از به نتيجه رساندن دستورالعمل ها با توجه به وضعيت و امكانات آموزشي موجود از يك سو و ضعف هاي مديريتي از سوي ديگر ناتوانند و اين قبيل مسائل به دليل اهميت تخصصي آن ذهن بسياري از مخاطبان آموزشي كشور را نسبت به مسائل جاري سيستم آموزش عالي و عدم توانايي علمي و عملياتي نهادهاي ذيربط در محاسبه دقيق و فني تصميم گيري هاي فاقد استراتژي مشخص، به خود مشغول مي دارند.
علاوه بر همه اينها وجود تناقض هاي فراوان در كليت پذيرش دانشجويان ممتاز، عملكرد معكوس مسئولان آموزشي و زير مجموعه هاي تحصيلات تكميلي را نمايان ساخته و بدبيني هاي موجود را نسبت به نامشخص بودن ضمانت اجرايي دستورالعمل فوق افزايش مي دهد. از سويي نيز عدم توفيق در نحوه اجراي اين آيين نامه و احتمال تبعيض هايي كه ممكن است اعمال شود، به نوعي منفي گرايي و آشكار ساختن رقابت كاذب در بدنه آموزش عالي كشور اعم از دولتي، غيردولتي را تشديد كرده است.
شايد شيوه هاي اتخاذ شده اخير براي رتبه هاي ممتاز ارشد، به مانند بحث آزمون هاي مقاطع دكترا در بيان، جلوه مثبتي پيدا كند اما در عمل نتواند خواسته هاي بسياري از حائزين شرايط را برآورد سازد. اين روش نيز صرفاً به مانند بسياري از مفاد آيين نامه ها وارداتي است و آنچه مشخص است حفظ سير فعلي آموزش عالي كشور بويژه در مقاطع تحصيلات تكميلي به دليل عدم برخورداري از روش هاي نوين و ضابطه مند از لحاظ كيفي- پژوهشي و تحقيقاتي نسبت به ساختارهاي مشابه در كشورهاي توسعه يافته نزولي مي باشد.
آخر كلام آن كه طرح پذيرش بدون كنكور رتبه هاي ممتاز مقطع كارشناسي ارشد اگر با نظارت و هدايت كافي و درست مسئولان در اجراي آيين نامه هاي موجود همراه نباشد در عمل از اهداف اوليه دور مانده و از مسير اصلي منحرف مي شود
كاركنان دانشگاه را دريابيم
محسن احمدي
همه ما كم و بيش در پيچ و خم نظام اداري وزارتخانه ها، مؤسسات و نهادهاي دولتي گرفتار شده ايم. بارها و بارها نيز از اين مشكلات در جاهاي گوناگون شنيده و گفته ايم و اگر نگوييم هميشه، در اغلب موارد گناه را بر گردن كاركنان آن اداره مي اندازيم كه خواسته يا نخواسته ميلي به انجام كارهايمان ندارند، بدون آنكه حتي يك بار از خود پرسيده باشيم آيا كارمند مربوطه آموزش لازم را در زمينه وظيفه خود ديده و آيا هرگز فرصتي از جانب مدير و يا كارفرما براي آموزش و بالا بردن توانايي هاي وي ايجاد شده است يا خير؟
چندي پيش براي تهيه يك گزارش درباره موضوع يك پژوهش علمي به چند دانشگاه سر زدم. قبل از آنكه سراغ دانشجويان و استادان صاحب نظر درباره موضوع گزارش بروم، با كاركنان گروه آموزشي رشته مورد بحث به گفت وگو نشستم. پاسخ هاي بيشترشان در دو يا سه كلمه خلاصه مي شد:« نمي دانم- نشنيده ام، ما كارمنديم.»
پرسشم از آنها چندان سخت نبود. از آنها خواستم يكي دو استاد را براي اظهار  نظر در مورد موضوع گزارش به من معرفي كنند و يا چند پايان نامه دانشجويي مرتبط را در اختيارم بگذارند. اما افسوس كه بي خبر بودند.
اگر دانشگاه را محل توليد و نشر دانش نوين بدانيم، نقش استادان و دانشجويان در كانون و نقطه مركزي اين فرايند و نقش مديران دانشگاهي در مديريت، رهبري و ارزيابي چنين فرايندي كاملاً مشخص و روشن خواهد شد. آنچه مسلم است، نقش كاركنان نظام آموزشي در توليد و نشر دانش با وجود اهميت فراوان آن، اغلب ناديده گرفته و يا دست كم بي اهميت تلقي شده است،تنوع اين نقش ها و فعاليت  ها بسيار زياد است و طبيعي است كه بدون ايفاي صحيح اين نقش ها و انجام به موقع و دقيق اين وظايف، دانشگاه به رسالت نهايي خود نخواهد رسيد.
در مجموع شايد بتوان مشكلات كاركنان نظام آموزشي را به دو دسته كلي تقسيم كرد: گروهي از اين مشكلات، مسايل مشتركي است كه همه كاركنان سازمانهاي دولتي و خصوصي با آن دست به گريبانند. مسائلي از قبيل كمي حقوق و مزايا و... كه حل اغلب آنها در حوزه مسئوليت مديران دانشگاهي نيست.
اما گروهي ديگر از مشكلات مسائل خاص سازمان دانشگاهي به شمار مي روند كه مشكلات ارتباطي كاركنان با دانشجويان و اعضاي هيأت علمي، چند گانگي نقش ها و تعدد و تنوع شرح وظايف كاركنان از جمله اين مشكلات است. البته مسأله كاربري فن آوري اطلاعات در دانشگاه و اهميت آن در توليد و نشر دانش را نيز بايد به موارد بالا افزود.
راهبردهايي از قبيل برگزاري دوره هاي آموزش مهارت هاي ارتباطي، مهارت هاي كاربري رايانه در تدريس و تحقيق، توجه به مشكلات معيشتي،مشاركت فكري و عملي كاركنان ، مشخص كردن شرح وظايف آنها و ارزيابي كاركرد كاركنان و از همه مهمتر تشويق و تنبيه بجاي آنان ،مي تواند به مشاركت هرچه بيشتر و بهتر اين قشر در رشد آموزش علمي دانشگاهها منتهي گردد.
و خلاصه كلام آنكه هر جزئي از فرآيند در يك سيستم مي تواند نقطه آغازي براي ارتقاي سيستم باشد. كاركنان نظام آموزشي جزئي مهم ولي فراموش شده از سيستم آموزش عالي هستند كه توجه به مشكلات آنان و رفع آنها مي تواند عملكرد دانشگاه را تا حد زيادي بهبود بخشد.

آشنايي با رشته هاي دانشگاهي
كارشناسي مهندسي متالورژي و مواد
استخراجي- صنعتي- سراميك
دوره كارشناسي مهندسي متالورژي و مواد از مجموعه هاي آموزش عالي فني و مهندسي بوده و با هدف تربيت كارشناس در زمينه هاي توليد و تصفيه فلزات، عمليات بر روي فلزات، شكل دادن و ريخته گري، خواص، تهيه و كاربرد مواد سراميكي برنامه ريزي شده است. فارغ التحصيلان اين دوره با گرايش هاي تخصصي در زمينه طراحي و بهره برداري فرايندها، طراحي و ساخت قطعات، شناخت خواص و مشخصات مواد فلزي و رفع مشكلات و مسايل معمول در فرايندهاي متالورژي و محصول ساخته شده قابليت و كارآيي دارند.
دروس دوره مشتمل بر دروس عمومي، پايه، اصلي و تخصصي بر مبناي سه گرايش متالورژي استخراجي، متالورژي صنعتي و سراميك مي باشد. گرايشهاي ديگر در صورت لزوم مي تواند برنامه ريزي شده و اضافه گردد.
طول دوره و شكل نظام:
طول اين دوره كارشناسي به طور متوسط چهار سال است كه در ۸ ترم برنامه ريزي و اجرا مي شود. هر ترم شامل ۱۷ هفته آموزش كامل در نظر گرفته شده است. دروس نظري به ازاي هر واحد، ۱۷ ساعت (يك ساعت در هفته) و دروس عملي و آزمايشگاهي به ازاي هر واحد ۵۱ ساعت (سه ساعت در هفته) است.
كارآموزي ۲۴۰ ساعت بدون واحد و الزامي است. تعيين گرايش تخصص دانشجويان در دانشگاههايي كه بيش از يك گرايش دارند پس از گذراندن موفقيت آميز حداقل ۷۰-۶۰ واحد از دروس عمومي و پايه و اصلي به تقاضاي دانشجو به شرط موافقت دانشكده با گروه مربوطه انجام مي شود. چنانچه در گرايشي تعداد متقاضي بيش از ظرفيت اعلام شده باشد، اولويت با دانشجوياني خواهد بود كه امتياز بيشتري مطابق رابطه زير حائز باشند.
معدل* تعداد واحد گذرانده
= امتياز
----------
تعداد ترمهاي گذرانده
واحدهاي درسي:
تعداد كل واحدهاي درسي اين مجموعه با احتساب ۲۰ واحد عمومي ۱۴۰ واحد به شرح زير است:

۲۰ واحد
۱- دروس عمومي
۳۱ واحد
۲- دروس پايه
۳۱ واحد
۳- دروس اصلي
۶ واحد
۴- دروس عملي
۲۰ واحد
۵- دروس تخصصي مشترك
۳۲ واحد
۶- دروس تخصصي غيرمشترك
دانشكده ها و گروه هاي مجري در دانشگاههاي داراي هيأت مديره از ليست دروس تخصصي انتخابي در هر گرايش ۱۵ واحد را انتخابي و الزامي اعلام مي كنند و ۵ واحد ديگر از ساير دروس در ليست گرايش مربوطه دروس اختياري به انتخاب دانشجو خواهد بود.
ساير دانشكده ها و گروه هاي مجري برنامه الگو را (با دروس ستاره دار) اجرا خواهند كرد و دروس اختياري دانشجو به ميزان ۵ واحد مي تواند از دروس ستاره دار يا بدون ستاره در برنامه گرايش مربوطه باشد.
لذا ليست تعداد واحدها در هر گرايش به شرح ذيل خواهد بود:
۲۰ واحد
۱- دروس عمومي
۳۱ واحد
۲- دروس پايه
۳۱ واحد
۳- دروس اصلي
۶ واحد
۴- دروس عملي
۳۲ واحد
۵- دروس تخصصي الزامي
۱۵ واحد
۶- دروس تخصصي انتخابي دانشكده
۵ واحد
۷- دروس تخصصي اختياري دانشجو
۱۴۰ واحد
جمع
نقش و توانايي:
فارغ التحصيلان دوره كارشناسي مهندسي متالورژي و مواد در گرايشهاي مختلف با مهارتهاي خود در زمينه هاي زير كارآيي خواهند داشت.
الف- تخصص كافي در گرايش مربوطه.
ب - شناخت فرايندها و آشنايي با خواص مواد و روشهاي توليد.
ج- تجزيه و تحليل فرايندها و ارزيابي آنها به منظور استفاده بهينه از سيستم ها.
د- آشنايي با اصول علمي و تكنولوژي هاي مبتني بر آنها در زمينه هاي مربوطه.
ه - توانايي انجام پروژه هاي صنعتي و تحقيقاتي (كاربردي) در حد متعارف.
و- توانايي و راهبري سيستم هاي توليد مواد و ساخت قطعات و رفع مسايل و مشكلات معمولي آنها.
ضرورت و اهميت:
با توجه به غني بودن كشور به لحاظ ذخاير معدني و نياز مبرم به صنايع زيربنايي نظير توليد فلزات اصلي و مواد غيرفلزي و با وجود واحدهاي صنعتي بزرگ كه با سرمايه گذاري زياد به مرحله توليد رسيده اند نظير واحدهاي توليد آهن و فولاد و ساير فلزات و شكل دادن فلزات ريخته گري- كارخانجات سراميك و كاشي و شيشه سازي- و نيز با توجه به اهميت مواد سراميكي در صنايع الكتريكي و الكترونيكي، تربيت متخصصاني كه قابليت و كارايي لازم را دارا باشند مي تواند قدمي بزرگ در جهت شكوفايي صنعتي و قطع وابستگي به ديگر كشورها در اين زمينه مهم تخصصي باشد.

دانشجو-۴
دانشجو-۲
دانشجو-۳
دانشجو-۵
|  دانشجو-۲  |  دانشجو-۳  |  دانشجو-۴  |  دانشجو-۵  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |