شنبه ۳ آبان ۱۳۸۲
شماره ۳۲۰۵- Oct. 25, 2003
سياست
Front Page

واكاوي منافعي كه اسرائيل در عراق به دنبال آنهاست
عراق و رؤياي اسرائيل
زير ذره بين
هيچ يك از صدها مقام چيني مستقر در هنگ كنگ درباره تظاهرات بزرگ دو هفته پيش كه دانشجويان و مردم عادي در آن حضور داشتند هشدار نداده بودند. شايد اين كار آنها تابعيت از اين قانون باشد كه «افراد رده پايين نمي خواهند اخبار بد را به رؤسا بدهند.»
000004.jpg

يكي از موضوعات مورد مناقشه درباره آينده عراق، ميزان و چگونگي حضور اسرائيل در مناسبات داخلي و خارجي اين كشور است. شوراي حكومت انتقالي عراق و كشورهاي اسلامي به صراحت گفته اند كه با هرگونه حضور اسرائيل در عراق مخالفند؛ اما اگر نظم آينده عراق مطابق برنامه ريزي آمريكا شكل بگيرد، طبيعي است كه اسرائيل از بازيگران فعال در اين كشور خواهد بود. با توجه به بي ثباتي موقعيت آمريكا در عراق شايد نقش فعال اسرائيل در عراق تحولي مربوط به آينده نزديك نباشد اما اين موضوع به عنوان يك گزينه قابل بررسي است.
خليل العنائي، طي مقاله اي در نشريه اينترنتي «اسلام آن لاين» اين موضوع را اينگونه بررسي كرده است:
دستاوردهاي اسرائيل از بحران عراق فقط در زمينه هاي استراتژيك و امنيتي نبود، بلكه ابعاد اقتصادي را نيز در بر مي گرفت. به همين دليل بود كه اندكي قبل از حمله آمريكا به عراق، اداره هاي مالي و تجاري اسرائيل از سقوط رژيم سابق عراق ابراز خوشحالي مي كردند و آن را يك پيروزي غيرمستقيم براي اسرائيل در منطقه عربي مي دانستند زيرا ديوار بازدارنده اي كه عراق در برابر اسرائيل از زمان اشغال فلسطين در سال ۱۹۴۸ بوجود آورده بود، فرو مي ريخت و درهم مي پيچيد. براي آشنايي با طبيعت نقش اسرائيل در بازسازي عراق در دوره هاي آتي، لازم است تا مطالب ذيل آورده شود.
اهداف اسرائيل
مي توان گفت كه طمع ورزي هاي اقتصادي اسرائيل تنها در مشاركت در بازسازي عراق خلاصه نمي شود بلكه اين طمع ورزي ها مساله اي جدا از آن است. بويژه اينكه در پرتو حضور نيروهاي اشغالگر آمريكايي در عراق زمينه براي ايفاي نقش اسرائيل در اين منطقه فراهم شده است و حتي آمريكا در بين كشورهايي كه تمايل به همكاري در روند بازسازي عراق دارند، اسرائيل را در اولويت قرار مي دهد. اسرائيل اهداف و چشم اندازهاي اقتصادي بلندمدتي را دنبال مي كند كه تحقق يافتن اهداف خود را در عراق جستجو مي كند. مهمترين اين اهداف عبارتند از:
۱- رهايي از ركود بي سابقه اي كه اقتصاد اسرائيل در آن به سر مي برد. اين حالت در نتيجه شعله ور شدن انتفاضه دوم موسوم به انتفاضه الاقصي پيش آمد كه تعدادي از بخش هاي اقتصادي اسرائيل را دچار بحران كرد و آن را در آستانه فروپاشي قرار داد تا حدي كه مشكلات اقتصادي به عنوان مهمترين دغدغه دولت آريل شارون در آمد.
۲- به دست آوردن بازارهاي عراقي كه از اين طريق مي تواند براي كالاهاي خود بازار ۲۲ ميليوني عراق را به دست آورد. بدين وسيله صادرات اسرائيل كه از ۲ سال پيش تاكنون راكد مانده است رونق مي گيرد. از ديگر نتايج اين جنگ به كار افتادن كارخانه هايي است كه دچار ورشكستگي شده و در نتيجه شرايط انتفاضه متوقف شده است. همه اين دستاوردها و نتايج در نهايت به نفع شهروندان اسرائيل است چه از جهت ايجاد فرصت هاي كاري جديد و كاهش ميانگين بيكاري كه براي اولين بار در تاريخ اسرائيل از مرز ۹ درصد تجاوز كرد و چه از نظر افزايش درآمد سرانه در اسرائيل.
۳- اسرائيل عراق را به عنوان پلي براي آغاز خروج از انزواي عربي در نظر مي گيرد و آن را مقدمه راهي به سوي عادي سازي روابط اقتصادي بين اسرائيل و كشورهاي عربي مي داند. زيرا عراق نقطه برخورد شركت هاي عربي است كه مايل به همكاري در بازسازي عراق هستند. ممكن است اين راه زمينه بازگشايي درهاي بسته كشورهاي اسرائيلي بر توليدات اسرائيل را فراهم كند. خصوصا در شرايطي كه اقتصاد كشورهاي عربي دچار ركود مزمن شده است.
۴- ايجاد ارتباط اتئلاف استراتژيك بلندمدت با عراق جديد با ميانجيگري آمريكا. به عبارت ديگر هر دولتي كه در آينده در عراق بر سر كار آيد، بايد منافع اسرائيل در عراق را به رسميت بشناسد. به طوري كه روابط بين دو طرف رابطه اي كاتوليكي (محكم) باشد كه جدايي آن دو دشوار باشد. بويژه اينكه عراق به تكنولوژي و سرمايه اسرائيل براي بازسازي ساختمان ها و تأسيسات زيربنايي خود نياز دارد. به طوري كه در طرح هاي آينده تأسيس و عمران تكيه اصلي بر سرمايه اسرائيل است.
طرح هاي اسرائيل
هيچ كس نمي تواند ميزان تأثير گذاري و نفوذي را كه اسرائيل از زمان آغاز جنگ آمريكا عليه عراق بر روي پرونده اين كشور اعمال كرد، درك كند. همچنين ميزان آگاهي اسرائيل از اين پرونده نيز كاملا مشخص نيست. اسرائيل در زمان آغاز جنگ استراتژيك سياست محافظه كارانه اي را دنبال مي كرد كه نشان دهنده سياست و ديدگاه درازمدتي بود كه در يكي از اصول آن بر كيفيت رسيدن به شكاف ميان اعراب از طريق ديوار عراق تكيه داشت. بويژه اينكه فرماندهان ليكود از طرح هاي آمريكا در قبال عراق كاملا آگاه بودند. در اين راستا، اسرائيلي ها صحبت در مورد اهداف خود در عراق را آشكار نمي كردند و منتظر اعلام پيروزي آمريكا در عراق بودند. اما پس از پيروزي آمريكا در عراق، صحبت از اهداف اسرائيل در عراق آغاز شد. اينكه اسرائيلي ها، به دنبال اهداف مهمي در عراق هستند، امري مسلم و منطقي است چرا كه ارتباط محكمي بين باز هاي واشنگتن و تندرويان تل آويو وجود دارد. اولين بيان و تعبير از طرح ها و اهداف اسرائيل در قبال عراق اظهارات يوسف پاتريزكي وزير صنايع زيربنايي اسرائيل پس از سقوط بغداد بود كه به طور مستقيم به تمايل دولت اسرائيل در احياي خط لوله نفت قديم موصل حيفا كه در سال ۱۹۴۸ به دنبال تأسيس رژيم اسرائيل متوقف شده بود، اشاره كرد. از زمان آغاز جنگ عليه عراق شركت هاي اسرائيلي خود را براي به دست آوردن بخشي از كيك بازسازي عراق آماده مي كردند و حتي روزنامه اسرائيلي معاريو در علني كردن مذاكراتي كه شركت هاي اسرائيلي با همتايان آمريكايي خود براي دستيابي به سهم قراردادهاي بازسازي عراق كه ارزش آن به ۱۰۰ ميليارد دلار طي ۱۰ سال مي رسد كوتاهي نكرد. همچنين شركت هاي اسرائيلي با آژانس آمريكايي توسعه بين المللي USAIDكه مسئول انتشار قراردادهاي بازسازي بود ارتباط برقرار كرد تا قراردادهايي را كه اين شركت ها در مورد آن به توافق رسيده اند، تأييد كند.
000006.jpg

همچنين اسرائيل موفق شد از كنفرانس داووس كه در اواخر ژوئن گذشته در اردن برگزار شد، به نفع خود بهره برداري كند و طرح ها و برنامه هاي خود در منطقه و خصوصا در عراق را با دقت تلقين كند. اين مساله باعث شد تا كشورهاي شركت كننده مسئوليت هايي را كه در بازسازي عراق به عهده اسرائيل گذاشتند بيش از يك پروژه و اقدام به همكاري در بازسازي عراق باشد. طرح هاي اسرائيل براي مشاركت در بازسازي عراق بر سه ركن اساسي استوار است: اول تكيه بر نقش آمريكا در هموار كردن دستيابي به يك سهم عمده از پروژه هاي بازسازي به طوري كه شركت هاي اسرائيلي بر ديگر كشورهاي منطقه اولويت داده شوند. اين اولويت با توجه به دو عامل اساسي است. يكي مهارت و تخصص شركت هاي اسرائيلي در شناخت بازارهاي منطقه عربي و سطح نيازهاي آنها و عامل دوم تخصص و دسترسي به تكنولوژي برتر كه شركت هاي اسرائيلي از آن برخوردارند ولي شركت هاي عربي داراي چنين ويژگي نيستند. با اين مسأله فشار شديد اسرائيل بر مسئولين كاخ سفيد در ادغام شركت هاي اين رژيم در روند بازسازي عراق همراه شده است. اين امر در خلال ديدار سيلوان شالوم وزير امورخارجه اسرائيل كاملا مشخص شد. وي در اين ديدار از كالين پاول همتاي آمريكايي خود خواستار اهميت دادن به ادغام اسرائيل در طرح هاي بازسازي عرا ق بود و حتي شارون اين مسأله را به طور جزئي به موضع گيري خود در ادامه ساخت ديوار نژادپرستانه به نام ديوار جداكننده ارتباط داد.
دوم اطلاع پيدا كردن از همه جزئيات اوضاع و شرايط عراق براي آگاهي يافتن از فرصت ها و امكانات براي مشاركت بالفعل در طرح هاي عمراني. بنابراين شركت اطلاع رساني دان اند بردستريت اسرائيل، آمار و گزارش هايي پيرامون وضعيت اقتصادي در عراق منتشر كرد. براساس اين گزارشها رشد اقتصادي عراق در سال جاري روندي منفي داشته است. (۱۵ درصد) به طوري كه ميانگين احتمالي تورم پولي در همين سال به ۸۵ درصد رسيد، اما پيش بيني هاي سال آينده (۲۰۰۴) بسيار خوش بينانه است. اين آمارها رشد ۱۲ درصدي اقتصاد و نيز ميانگين ۲۰ درصدي تورم را نشان مي دهد.
سوم: ورود در مناقصات پروژه هاي بازسازي در عراق و رقابت با شركت هاي آمريكايي. در اين راستا روزنامه يديعوت آحرونوت چندي پيش نوشت: وزارت دفاع آمريكا پنتاگون به مشاركت شركت هاي اسرائيلي در پروژه هاي بازسازي در عراق هيچ اعتراضي نكرده است و در اجراي اقدامات لازم براي بازسازي عراق هيچ مانعي وجود ندارد. همچنين اين روزنامه به اين نكته اشاره كرد كه پنتاگون به حضور شركت هاي مصري و اردني در مناقصات سفارش كرده است، چرا كه اين امر باعث ادغام بيشتر اسرائيل در اين دو كشور از نظر سياسي خواهد شد.
فرصت هاي به دست آمده
در اسرائيل معمولا شركت هاي اين رژيم فرصت هاي به دست آمده در منطقه عربي را از دست نمي دهند مگر اينكه از آن نهايت استفاده را ببرند. اين مسأله در خلال بخشنامه هاي دولتي كه نتانياهو رئيس حزب ليكود در نتيجه فشار گروه هاي پولي و بازرگاني اسرائيل صادر كرده بود و خواهان مجوز براي روابط تجاري با عراق بود، كاملا هويداست. پيش از اين روابط اسرائيل با عراق از اين نظر كه معامله با دشمن محسوب مي شد، ممنوع بود. اين مجوز جديد اجازه مي داد تا اسرائيل روابط بازرگاني و مالي خود بويژه در زمينه واردات و نقل كالا و خدمات را با عراق از سر گيرد. اين بخشنامه به مدت يك سال قابل تمديد است. بنابراين شركت هاي اسرائيلي كه در زمينه هاي مختلف فعال بودند، خواهان مشاركت در پروژه هاي مختلف بازسازي عراق بودند. هزينه اين طرح ها كه ممكن است اسرائيل در آن شركت كند حدود صد ميليارد دلار در طي ده سال در بخش هاي ارتباطات، برق و ساختمان سازي برآورد مي شود.
از جمله بخش هايي كه ممكن است شركت هاي اسرائيلي در آن مشاركت داشته باشند به شرح زير است:
صنايع زيربنايي: در اين راستا روزنامه معاريو به تمايل دهها نفر از پيمانكاران اسرائيل به اتحاديه پيمانكاران اين كشور براي شناخت راه هاي مناسبي كه فرصت  مشاركت و حضور آنها در طرح هاي بازسازي عراق را فراهم مي آورد و ارزش آن به ميلياردها دلار مي رسد، اشاره كرد.
همچنين اتحاديه پيمانكاران به تشكيل تيم هاي اسرائيلي براي ديدار از عراق اقدام كرده است كه اين كار با هماهنگي از سوي آمريكا انجام شده است. اين گروه قصد دارد طرح هايي را كه مي توانند در اجراي آن مشاركت كنند شناسايي نمايند. مهمترين شركت هاي اسرائيلي كه در اين خصوص فعاليت مي كنند، شركت هاي پرچمدار در زمينه صنايع زيربنايي مانند شركت «سوليل بونيه» از گروه «شيكون ويبنوي» ساختمان سازي است كه مهارت ويژه آن در زمينه صنايع زيربنايي شناخته شده است و يد طولايي در طرح هاي عمراني عظيم در كشورهاي آفريقايي و شرق اروپا دارد.
شركت «سوليل بونيه» اخيرا در مناقصه كلاني براي اجراي طرح هاي زيربنايي در دهها روستاي روماني برنده شده است. براساس اين مناقصه، راه سازي، ترميم بندرهاي دريايي و ارتباط روستاها با شبكه هاي فاضلاب و برق بر عهده اين شركت است. اين فعاليت ها همان اقداماتي است كه شركت قصد دارد آن را در عراق اجرا كند. از جمله شركت هاي ديگر كه خواهان مشاركت در بازسازي عراق هستند، عبارتند از ارونسون بزرگترين شركت اسرائيلي در زمينه صنايع زيربنايي كه در حال حاضر به بررسي ميزان سرمايه گذاري در عراق مشغول است. در اين راستا بايد به توجه بعضي از شركت هاي اردني براي فعاليت در اين زمينه نيز اشاره كرد.
شركت هاي اسرائيلي ديگر كه به سرمايه گذاري در طرح هاي بازسازي عراق نظر دارند، عبارتند از شركت كاردان متخصص در امور آب و فاضلاب، شركت انتروم متخصص در زمينه صنايع زيربنايي، شركت آفريقا، اسرائيل، در زمينه راهسازي، شركت اسرائيلي متخصص در تقطير آب و «باران» كه در زمينه راه اندازي پالايشگاه هاي نفت فعاليت مي كند. ياشاربن مردخاي مدير كل اين شركت در اين زمينه اشاره كرده است كه شركت آماده خريد نفت خام از طريق تركيه است. در مرحله اول اين شركت مي تواند ۱۰ درصد از كل واردات نفتي اسرائيل را از عراق وارد كند، ولي اين مقدار بعد از مدتي افزايش خواهد يافت.
در زمينه ارتباطات و تلفن همراه انتظار مي رود كه ماهواره اسرائيلي «ايريديوم»، عراق را به تلفن هاي عمومي مجهز كند. هزينه  اين معامله به چهار تا پنج ميليون دلار مي رسد. درخواست فروش خدمات ارتباطات ماهواره اي، تلفن همراه و ايستگاه هاي مشترك و ماهواره هاي مجهز به سيستم ارتباطي در ماه گذشته به دفتر دولت ائتلاف موقت عراق ارائه شده است. براساس اظهارات «عامي سيتندر» مدير اجرايي ماهواره اسرائيلي «ايريديوم»، اين درخواست از طريق يك شركت اردني به دفتر دولت داده شده است و شركت در آن براي بازاريابي حدود هزار تلفن همراه در عراق برنامه ريزي كرده است. ايريديوم در حال حاضر در چارچوب قراردادي چند ساله خدماتي به وزارت دفاع آمريكا ارائه مي دهد. اين شركت ها شعبه هايي، در تركيه، يونان، قبرس، اروپاي شرقي و شرق آفريقا دارد. خاطرنشان مي شود كه آمريكا قراردادي كه با شركت ارتباطات و مخابرات بحرين براي مجهز كردن عراق به تلفن هاي همراه بسته بود، فسخ كرد تا بتواند زمينه عقد قرارداد با شركت هاي اسرائيلي را فراهم آورد.
زمينه هاي بهداشتي و پزشكي: روزنامه يديعوت آحرونوت در اين باره نوشت دو شركت «امنت» و «شركت اينترپول» كه در زمينه هاي خدمات پزشكي و دارويي فعاليت مي كنند در آينده، نيازهاي دارويي و خدمات بهداشتي بازار عراق را تأمين مي كنند.خلاصه كلام اينكه سقوط رژيم سابق عراق براي اسرائيل، دستاورد بزرگي در زمينه هاي مختلف سياسي، استراتژيك و اقتصادي است. بايد گفت: شركت هاي اسرائيل در باز كردن درهاي بازار عراق در برابر كالاهاي راكد خود متحمل هيچ سختي نشدند. سال هاي آينده دستاوردهاي مهم اسرائيل در سايه حمايت آمريكا در عراق بر همگان روشن خواهد شد.

نشرسياست
ارتباطات
اشتباه مرگبار -۳

عباس لقماني
دايره اي كه خارجيهاي مشكوك را تحت نظر داشت فقط از ده كارمند استفاده مي كرد. كه در كنار تحت نظر داشتن گروههاي اسلامي، اعضاي حزب دموكرات كردستان عراق و تركهاي ملي گرا را نيز بايد پوشش مي داد. اين قسمت از نبود كارمند به شدت رنج مي برد و حتي يك كارمند نداشت كه به زبان عربي آشنا باشد. شنود مكالمات تلفني هم بي خاصيت بود چون تا نوار مكالمات پياده مي شد آنقدر زمان مي گذشت كه ديگر قابل استفاده نبود.
«مأمون» به عنوان يك مسلمان متعصب شناخته شده بود و هنگامي كه «ولز» پيشنهاد داد كه او را جذب كند، افراد اين اداره آن را غيرعملي دانستند. به گفته آنها اين سوريه اي را نه مي شد با پول خريد و يا اين كه او از راه ديگري جذب كرد.
به عقيده آنها غيرممكن بود كه اين شخص با «سيا» آن هم براي دشمني مثل آمريكا همدست شود.
ولي عقيده «ولز» با ديدگاه آلمانيها تفاوت داشت و براساس آن دست از سر آلمانها برنمي داشت و گاه و بيگاه به آنها مراجعه مي كرد و بر عقيده اش پا مي فشارد. كارمندان بخش خارجيهاي ديگر حوصله شان از اين موضوع سر رفته بود. وقتي براي چندمين بار آنها به او گوشزد كردند كه اين راه عملي نيست «ولز» عصباني شد و با كوبيدن كتابي كه «سيا» براي مبتديان از آن استفاده مي كند در روي ميز مأموران آلماني به آنها فهماند كه چقدر براي فكر آنها ارزش قايل است. او به آنها گوشزد كرد بهتر است اين كتاب را بخوانند تا راه به كارگيري جاسوسان را بياموزند.
وقتي همه اين ترفندها راه به جايي نبرد، «ولز: تصميم گرفت به تنهايي عمل كند. هنگامي كه مأموران آلماني مطلع شدند كه «ولز» به تنهايي در صدد به دام انداختن «مأمون» است بدون رودربايستي به او فهماندند كه از نظر آنها كار او جاسوسي است. «ولز» به خوبي مي دانست كه به تنهايي در آلمان قادر به انجام كاري نيست و اگر مشكلي پيش بيايد ممكن است كار سرخود او به يك بحران سياسي بين آلمان و آمريكا تبديل شود. وقتي «ولز» متوجه شد كه طبق قوانين آلمان او بايد دست از سر «مأمون» بردارد، با عصبانيت تمام اين كار را رها كرد. ولي «مامون» تنها مسلماني نبود كه سيا در هامبورگ تحت نظر داشت و با دقت رد آ نها را پيگيري مي كرد.سيا از سالها پيش شخص ديگري را نيز در هامبورگ تحت نظر داشت كه به نظر مي رسيد يكي از مهره هاي اصلي القاعده و مسئول جذب نيروهاي تازه در آلمان باشد. يكي از آنها محمد حيدر بود.محمد حيدر متولد سال ۱۹۶۱ در سوريه است ولي در آلمان بزرگ شده و از سال ۱۹۸۲ شهروند آلمان محسوب مي شود.او شش فرزند دارد و تحت پوشش سازمان تامين اجتماعي آلمان است.خرج او در آلمان از طريق دريافت كمك هزينه آلمان و پولي كه بابت فرزندانش به او مي دهند تامين مي شود.
در تشكيلات «بن لادن» او جزو اولين اعضا است و حتي در سال ۱۹۹۱ با مجاهدين افغاني در آن سرزمين همكاري داشت.در سال ۱۹۹۵ در بوسني فعاليت مي كرد و از اواسط دهه نود بين  هامبورگ و افغانستان در رفت و آمد بود.
او رابطه نزديكي با رئيس يكي از بخشهاي عملياتي «القاعده» داشت و كساني را كه جذب كرده بود براي  آشنايي با فنون رزمي به افغانستان گسيل مي كرد.
با تمام اين اطلاعات ولي «سيا» لازم نديده بود سرويس ضدجاسوسي و امنيتي آلمان را در جريان يافته هاي خود قرار دهد.
ادامه دارد

گفت و گو
ديالوگ و دفاع

حزب الله لبنان از سوي آمريكا، اسرائيل، كانادا و استراليا، سازمان تروريستي لقب گرفته است، اما اين گروه در آستانه توافق نهايي معاوضه زندانيان با اسرائيل است.
براساس اين توافق صدها اسير لبناني، فلسطيني، سوري، اردني و تونسي با يك بازرگان اسرائيلي و اجساد سه سرباز اسرائيلي معاوضه مي شوند. هفته نامه تايم با شيخ نعيم قاسم قائم مقام دبيركل حزب الله در بيروت درباره اين موضوع و موضوعات ديگر گفتگويي انجام داده كه مي خوانيد:
* چرا حزب الله بعد از حمله اسرائيل به سوريه، متحد شما، واكنشي نشان نداد؟
- ما بيانيه اي صادر كرديم و گفتيم كه لبنان بايد از نزديك تحولات سوريه را زير نظر بگيرد. شارون كل منطقه را به بحران مي كشاند. مطمئنا اگر چنين تهاجمي تكرار شود، پاسخ مي دهيم. تضمين عواقب چنين كاري ديگر در قدرت شارون نيست. در جنوب لبنان مردم مي گويند كه از درگيري ميان اسرائيل و فلسطيني ها كه در اطراف خانه هاي آنها در جريان است خسته شده اند نمي توان از يك نمونه كوچك، برداشت كلي و موضع گيري كرد. به اعتقاد ما اكثريت لبناني ها مي خواهند كه ما سرزمين آنها را آزاد كنيم و براي آزادي سرزمين فلسطين هم تلاش نماييم. تا وقتي كه اسرائيل در فلسطين باشد ما به مبارزه ادامه مي دهيم.
* از زمان عقب نشيني نظامي اسرائيل از جنوب لبنان در ماه مه سال ۲۰۰۰، تنها منطقه لبنان كه تحت اشغال است مزارع شبعاست. منطقه اي خالي از سكنه در مرز ميان لبنان و سوريه. اين خيلي باعث تحريك لبناني ها نمي شود، اينطور نيست؟
- انگيزه مقاومت از سال ۲۰۰۰ نه تنها كاهش نيافته كه افزوده هم شده است. براي لبناني ها وسعت مزارع شبعا مهم نيست، بلكه ميزان تهديدات روزانه اسرائيل اهميت دارد. در سه سال گذشته ۸۱۰۰ بار حريم هوايي لبنان نقض شده است (با ماشين حساب روي ميزش چند عدد و رقم را بالا و پايين مي كند)، يعني به طور متوسط هفت بار در روز.
* اما اين مقاومت شما چه فرقي به حال جنوب لبنان داشته و شرايط آنجا چه تفاوتي كرده است؟
000008.jpg

- نمونه هاي بسياري وجود دارد. وقتي دولت لبنان پمپ هايي مستقر كرد تا آب را از رود «حسباني» پيش از سرازيرشدن به اسرائيل تغيير جهت دهد اسرائيلي ها تهديد كردند كه براي توقف اين كار دست به حمله مي زنند. اگر از بيم مقاومت ما نبود اين تهديدات را عملي مي كردند. ما واقعا براي اسرائيل مسئله قابل توجهي هستيم. هر چند روز يك بار يكي از مقامات اسرائيلي از خواسته آنها براي ريشه كني حزب الله سخن مي گويند.
* فشار آمريكا بر ايران و سوريه بر حزب الله چه تاثيري دارد؟
-فشار كنوني آمريكا و اسرائيل موضوع خاص نيست، هميشه وجود داشته است. اين موضوع براي ما طبيعي است. فشار بر كشورهاي ديگر هم تاثيري بر رفتار ما ندارد. حزب الله مسائل خود را دارد. هيچكس نمي تواند به حزب الله بگويد كه بايد اشغال اسرائيل را بپذيريم. ما مصمم هستيم كه سرزمينمان را آزاد كنيم هر بهايي داشته باشد مهم نيست.
* آيا جنگ در عراق و فشارهاي ديپلماتيك، روند ورود اسلحه به لبنان را كند نكرده است؟
- حزب الله هيچ مشكلي از نظر كمبود سلاح ندارد. سلاح در بازار سياه موجود است و مي توان از غرب يا حتي از خود آمريكايي ها تامين كرد. همچنين ميزان سلاح هم مهم نيست. قوت و قدرت ما ناشي از داشتن آرمان و انگيزه است.
* مقتدي صدر، پسر آيت الله محمد صادق صدر، در حال بسيج كردن شيعيان براي مقاومت در عراق است. اما روحانيون شيعه ديگر با او مخالفند.حزب الله از چه كسي حمايت مي كند؟
- وقتي رژيم صدام پدر او را در سال ۱۹۹۹ ترور كرد، فرصتي براي انتقال سالم قدرت و اختيارات وجود نداشت. مردم از اين مرد جوان پيروي مي كردند به دليل خاندانش. او يكي از گروه هاي شيعه عراق را رهبري مي كند. ما خواستار عقب نشيني اشغالگران آمريكايي از عراق هستيم و مي خواهيم كه عراقي ها با آنها مقابله كنند. اما اين به خود عراقي ها بستگي دارد كه درباره شيوه اظهار نظر و دفاع از منافعشان تصميم بگيرند. ما دخالت نمي كنيم.
* در سالهاي اخير كه حزب الله در پارلمان لبنان حضور دارد، صداي درخواست شما براي ايجاد يك جمهوري اسلامي خاموش شده است.؟
- ما معتقديم كه جمهوري اسلامي بهترين گزينه براي مردم است اما نمي توانيم تا وقتي مردم لبنان موافقت نداشته باشند، چنين نظامي را مستقر كنيم.
شيوه كنوني نظام لبنان و ساختار آن اجازه و امكان تشكيل چنين حكومتي را حداقل در آينده نزديك نمي دهد. به اعتقاد ما، ما بايد از موضعمان دفاع كنيم اما از طريق ديالوگ نه با زور.
* آمريكا و اسرائيل شيوه مورد علاقه شما را ديالوگ نمي دانند و آن را تروريسم مي خوانند.
- حزب الله در وضعيت تدافعي به سر مي برد نه تهاجمي. اسرائيل كارهايي كرده كه موجب تقويت اراده همه عرب ها شده است. آنها با كشتن كودكان و تخريب خانه ها حتي آنها كه نمي خواهند بجنگند را به اين كار وادار مي كنند.
* اما حزب الله يكي از اهداف اوليه جنگ آمريكا با ترور است.
- جنگ واقعي با ترور وجود ندارد. آنچه وجود دارد خواسته آمريكا براي كنترل بر اقتصاد و سياست كل منطقه است.
* چه كسي از طالبان حمايت مي كرد؟
-چه كسي از صدام در برابر ايران حمايت مي كرد؟ همه مشكلات منطقه از حمايت آمريكا از اسرائيل ناشي مي شود.
تايم
ترجمه: اردلان متين

|  ادبيات  |   اقتصاد  |   انديشه  |   سفر و طبيعت  |   سياست  |   فرهنگ   |
|  ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |