يكي از موضوعات مورد مناقشه درباره آينده عراق، ميزان و چگونگي حضور اسرائيل در مناسبات داخلي و خارجي اين كشور است. شوراي حكومت انتقالي عراق و كشورهاي اسلامي به صراحت گفته اند كه با هرگونه حضور اسرائيل در عراق مخالفند؛ اما اگر نظم آينده عراق مطابق برنامه ريزي آمريكا شكل بگيرد، طبيعي است كه اسرائيل از بازيگران فعال در اين كشور خواهد بود. با توجه به بي ثباتي موقعيت آمريكا در عراق شايد نقش فعال اسرائيل در عراق تحولي مربوط به آينده نزديك نباشد اما اين موضوع به عنوان يك گزينه قابل بررسي است.
خليل العنائي، طي مقاله اي در نشريه اينترنتي «اسلام آن لاين» اين موضوع را اينگونه بررسي كرده است:
دستاوردهاي اسرائيل از بحران عراق فقط در زمينه هاي استراتژيك و امنيتي نبود، بلكه ابعاد اقتصادي را نيز در بر مي گرفت. به همين دليل بود كه اندكي قبل از حمله آمريكا به عراق، اداره هاي مالي و تجاري اسرائيل از سقوط رژيم سابق عراق ابراز خوشحالي مي كردند و آن را يك پيروزي غيرمستقيم براي اسرائيل در منطقه عربي مي دانستند زيرا ديوار بازدارنده اي كه عراق در برابر اسرائيل از زمان اشغال فلسطين در سال ۱۹۴۸ بوجود آورده بود، فرو مي ريخت و درهم مي پيچيد. براي آشنايي با طبيعت نقش اسرائيل در بازسازي عراق در دوره هاي آتي، لازم است تا مطالب ذيل آورده شود.
اهداف اسرائيل
مي توان گفت كه طمع ورزي هاي اقتصادي اسرائيل تنها در مشاركت در بازسازي عراق خلاصه نمي شود بلكه اين طمع ورزي ها مساله اي جدا از آن است. بويژه اينكه در پرتو حضور نيروهاي اشغالگر آمريكايي در عراق زمينه براي ايفاي نقش اسرائيل در اين منطقه فراهم شده است و حتي آمريكا در بين كشورهايي كه تمايل به همكاري در روند بازسازي عراق دارند، اسرائيل را در اولويت قرار مي دهد. اسرائيل اهداف و چشم اندازهاي اقتصادي بلندمدتي را دنبال مي كند كه تحقق يافتن اهداف خود را در عراق جستجو مي كند. مهمترين اين اهداف عبارتند از:
۱- رهايي از ركود بي سابقه اي كه اقتصاد اسرائيل در آن به سر مي برد. اين حالت در نتيجه شعله ور شدن انتفاضه دوم موسوم به انتفاضه الاقصي پيش آمد كه تعدادي از بخش هاي اقتصادي اسرائيل را دچار بحران كرد و آن را در آستانه فروپاشي قرار داد تا حدي كه مشكلات اقتصادي به عنوان مهمترين دغدغه دولت آريل شارون در آمد.
۲- به دست آوردن بازارهاي عراقي كه از اين طريق مي تواند براي كالاهاي خود بازار ۲۲ ميليوني عراق را به دست آورد. بدين وسيله صادرات اسرائيل كه از ۲ سال پيش تاكنون راكد مانده است رونق مي گيرد. از ديگر نتايج اين جنگ به كار افتادن كارخانه هايي است كه دچار ورشكستگي شده و در نتيجه شرايط انتفاضه متوقف شده است. همه اين دستاوردها و نتايج در نهايت به نفع شهروندان اسرائيل است چه از جهت ايجاد فرصت هاي كاري جديد و كاهش ميانگين بيكاري كه براي اولين بار در تاريخ اسرائيل از مرز ۹ درصد تجاوز كرد و چه از نظر افزايش درآمد سرانه در اسرائيل.
۳- اسرائيل عراق را به عنوان پلي براي آغاز خروج از انزواي عربي در نظر مي گيرد و آن را مقدمه راهي به سوي عادي سازي روابط اقتصادي بين اسرائيل و كشورهاي عربي مي داند. زيرا عراق نقطه برخورد شركت هاي عربي است كه مايل به همكاري در بازسازي عراق هستند. ممكن است اين راه زمينه بازگشايي درهاي بسته كشورهاي اسرائيلي بر توليدات اسرائيل را فراهم كند. خصوصا در شرايطي كه اقتصاد كشورهاي عربي دچار ركود مزمن شده است.
۴- ايجاد ارتباط اتئلاف استراتژيك بلندمدت با عراق جديد با ميانجيگري آمريكا. به عبارت ديگر هر دولتي كه در آينده در عراق بر سر كار آيد، بايد منافع اسرائيل در عراق را به رسميت بشناسد. به طوري كه روابط بين دو طرف رابطه اي كاتوليكي (محكم) باشد كه جدايي آن دو دشوار باشد. بويژه اينكه عراق به تكنولوژي و سرمايه اسرائيل براي بازسازي ساختمان ها و تأسيسات زيربنايي خود نياز دارد. به طوري كه در طرح هاي آينده تأسيس و عمران تكيه اصلي بر سرمايه اسرائيل است.
طرح هاي اسرائيل
هيچ كس نمي تواند ميزان تأثير گذاري و نفوذي را كه اسرائيل از زمان آغاز جنگ آمريكا عليه عراق بر روي پرونده اين كشور اعمال كرد، درك كند. همچنين ميزان آگاهي اسرائيل از اين پرونده نيز كاملا مشخص نيست. اسرائيل در زمان آغاز جنگ استراتژيك سياست محافظه كارانه اي را دنبال مي كرد كه نشان دهنده سياست و ديدگاه درازمدتي بود كه در يكي از اصول آن بر كيفيت رسيدن به شكاف ميان اعراب از طريق ديوار عراق تكيه داشت. بويژه اينكه فرماندهان ليكود از طرح هاي آمريكا در قبال عراق كاملا آگاه بودند. در اين راستا، اسرائيلي ها صحبت در مورد اهداف خود در عراق را آشكار نمي كردند و منتظر اعلام پيروزي آمريكا در عراق بودند. اما پس از پيروزي آمريكا در عراق، صحبت از اهداف اسرائيل در عراق آغاز شد. اينكه اسرائيلي ها، به دنبال اهداف مهمي در عراق هستند، امري مسلم و منطقي است چرا كه ارتباط محكمي بين باز هاي واشنگتن و تندرويان تل آويو وجود دارد. اولين بيان و تعبير از طرح ها و اهداف اسرائيل در قبال عراق اظهارات يوسف پاتريزكي وزير صنايع زيربنايي اسرائيل پس از سقوط بغداد بود كه به طور مستقيم به تمايل دولت اسرائيل در احياي خط لوله نفت قديم موصل حيفا كه در سال ۱۹۴۸ به دنبال تأسيس رژيم اسرائيل متوقف شده بود، اشاره كرد. از زمان آغاز جنگ عليه عراق شركت هاي اسرائيلي خود را براي به دست آوردن بخشي از كيك بازسازي عراق آماده مي كردند و حتي روزنامه اسرائيلي معاريو در علني كردن مذاكراتي كه شركت هاي اسرائيلي با همتايان آمريكايي خود براي دستيابي به سهم قراردادهاي بازسازي عراق كه ارزش آن به ۱۰۰ ميليارد دلار طي ۱۰ سال مي رسد كوتاهي نكرد. همچنين شركت هاي اسرائيلي با آژانس آمريكايي توسعه بين المللي USAIDكه مسئول انتشار قراردادهاي بازسازي بود ارتباط برقرار كرد تا قراردادهايي را كه اين شركت ها در مورد آن به توافق رسيده اند، تأييد كند.
|
|
همچنين اسرائيل موفق شد از كنفرانس داووس كه در اواخر ژوئن گذشته در اردن برگزار شد، به نفع خود بهره برداري كند و طرح ها و برنامه هاي خود در منطقه و خصوصا در عراق را با دقت تلقين كند. اين مساله باعث شد تا كشورهاي شركت كننده مسئوليت هايي را كه در بازسازي عراق به عهده اسرائيل گذاشتند بيش از يك پروژه و اقدام به همكاري در بازسازي عراق باشد. طرح هاي اسرائيل براي مشاركت در بازسازي عراق بر سه ركن اساسي استوار است: اول تكيه بر نقش آمريكا در هموار كردن دستيابي به يك سهم عمده از پروژه هاي بازسازي به طوري كه شركت هاي اسرائيلي بر ديگر كشورهاي منطقه اولويت داده شوند. اين اولويت با توجه به دو عامل اساسي است. يكي مهارت و تخصص شركت هاي اسرائيلي در شناخت بازارهاي منطقه عربي و سطح نيازهاي آنها و عامل دوم تخصص و دسترسي به تكنولوژي برتر كه شركت هاي اسرائيلي از آن برخوردارند ولي شركت هاي عربي داراي چنين ويژگي نيستند. با اين مسأله فشار شديد اسرائيل بر مسئولين كاخ سفيد در ادغام شركت هاي اين رژيم در روند بازسازي عراق همراه شده است. اين امر در خلال ديدار سيلوان شالوم وزير امورخارجه اسرائيل كاملا مشخص شد. وي در اين ديدار از كالين پاول همتاي آمريكايي خود خواستار اهميت دادن به ادغام اسرائيل در طرح هاي بازسازي عرا ق بود و حتي شارون اين مسأله را به طور جزئي به موضع گيري خود در ادامه ساخت ديوار نژادپرستانه به نام ديوار جداكننده ارتباط داد.
دوم اطلاع پيدا كردن از همه جزئيات اوضاع و شرايط عراق براي آگاهي يافتن از فرصت ها و امكانات براي مشاركت بالفعل در طرح هاي عمراني. بنابراين شركت اطلاع رساني دان اند بردستريت اسرائيل، آمار و گزارش هايي پيرامون وضعيت اقتصادي در عراق منتشر كرد. براساس اين گزارشها رشد اقتصادي عراق در سال جاري روندي منفي داشته است. (۱۵ درصد) به طوري كه ميانگين احتمالي تورم پولي در همين سال به ۸۵ درصد رسيد، اما پيش بيني هاي سال آينده (۲۰۰۴) بسيار خوش بينانه است. اين آمارها رشد ۱۲ درصدي اقتصاد و نيز ميانگين ۲۰ درصدي تورم را نشان مي دهد.
سوم: ورود در مناقصات پروژه هاي بازسازي در عراق و رقابت با شركت هاي آمريكايي. در اين راستا روزنامه يديعوت آحرونوت چندي پيش نوشت: وزارت دفاع آمريكا پنتاگون به مشاركت شركت هاي اسرائيلي در پروژه هاي بازسازي در عراق هيچ اعتراضي نكرده است و در اجراي اقدامات لازم براي بازسازي عراق هيچ مانعي وجود ندارد. همچنين اين روزنامه به اين نكته اشاره كرد كه پنتاگون به حضور شركت هاي مصري و اردني در مناقصات سفارش كرده است، چرا كه اين امر باعث ادغام بيشتر اسرائيل در اين دو كشور از نظر سياسي خواهد شد.
فرصت هاي به دست آمده
در اسرائيل معمولا شركت هاي اين رژيم فرصت هاي به دست آمده در منطقه عربي را از دست نمي دهند مگر اينكه از آن نهايت استفاده را ببرند. اين مسأله در خلال بخشنامه هاي دولتي كه نتانياهو رئيس حزب ليكود در نتيجه فشار گروه هاي پولي و بازرگاني اسرائيل صادر كرده بود و خواهان مجوز براي روابط تجاري با عراق بود، كاملا هويداست. پيش از اين روابط اسرائيل با عراق از اين نظر كه معامله با دشمن محسوب مي شد، ممنوع بود. اين مجوز جديد اجازه مي داد تا اسرائيل روابط بازرگاني و مالي خود بويژه در زمينه واردات و نقل كالا و خدمات را با عراق از سر گيرد. اين بخشنامه به مدت يك سال قابل تمديد است. بنابراين شركت هاي اسرائيلي كه در زمينه هاي مختلف فعال بودند، خواهان مشاركت در پروژه هاي مختلف بازسازي عراق بودند. هزينه اين طرح ها كه ممكن است اسرائيل در آن شركت كند حدود صد ميليارد دلار در طي ده سال در بخش هاي ارتباطات، برق و ساختمان سازي برآورد مي شود.
از جمله بخش هايي كه ممكن است شركت هاي اسرائيلي در آن مشاركت داشته باشند به شرح زير است:
صنايع زيربنايي: در اين راستا روزنامه معاريو به تمايل دهها نفر از پيمانكاران اسرائيل به اتحاديه پيمانكاران اين كشور براي شناخت راه هاي مناسبي كه فرصت مشاركت و حضور آنها در طرح هاي بازسازي عراق را فراهم مي آورد و ارزش آن به ميلياردها دلار مي رسد، اشاره كرد.
همچنين اتحاديه پيمانكاران به تشكيل تيم هاي اسرائيلي براي ديدار از عراق اقدام كرده است كه اين كار با هماهنگي از سوي آمريكا انجام شده است. اين گروه قصد دارد طرح هايي را كه مي توانند در اجراي آن مشاركت كنند شناسايي نمايند. مهمترين شركت هاي اسرائيلي كه در اين خصوص فعاليت مي كنند، شركت هاي پرچمدار در زمينه صنايع زيربنايي مانند شركت «سوليل بونيه» از گروه «شيكون ويبنوي» ساختمان سازي است كه مهارت ويژه آن در زمينه صنايع زيربنايي شناخته شده است و يد طولايي در طرح هاي عمراني عظيم در كشورهاي آفريقايي و شرق اروپا دارد.
شركت «سوليل بونيه» اخيرا در مناقصه كلاني براي اجراي طرح هاي زيربنايي در دهها روستاي روماني برنده شده است. براساس اين مناقصه، راه سازي، ترميم بندرهاي دريايي و ارتباط روستاها با شبكه هاي فاضلاب و برق بر عهده اين شركت است. اين فعاليت ها همان اقداماتي است كه شركت قصد دارد آن را در عراق اجرا كند. از جمله شركت هاي ديگر كه خواهان مشاركت در بازسازي عراق هستند، عبارتند از ارونسون بزرگترين شركت اسرائيلي در زمينه صنايع زيربنايي كه در حال حاضر به بررسي ميزان سرمايه گذاري در عراق مشغول است. در اين راستا بايد به توجه بعضي از شركت هاي اردني براي فعاليت در اين زمينه نيز اشاره كرد.
شركت هاي اسرائيلي ديگر كه به سرمايه گذاري در طرح هاي بازسازي عراق نظر دارند، عبارتند از شركت كاردان متخصص در امور آب و فاضلاب، شركت انتروم متخصص در زمينه صنايع زيربنايي، شركت آفريقا، اسرائيل، در زمينه راهسازي، شركت اسرائيلي متخصص در تقطير آب و «باران» كه در زمينه راه اندازي پالايشگاه هاي نفت فعاليت مي كند. ياشاربن مردخاي مدير كل اين شركت در اين زمينه اشاره كرده است كه شركت آماده خريد نفت خام از طريق تركيه است. در مرحله اول اين شركت مي تواند ۱۰ درصد از كل واردات نفتي اسرائيل را از عراق وارد كند، ولي اين مقدار بعد از مدتي افزايش خواهد يافت.
در زمينه ارتباطات و تلفن همراه انتظار مي رود كه ماهواره اسرائيلي «ايريديوم»، عراق را به تلفن هاي عمومي مجهز كند. هزينه اين معامله به چهار تا پنج ميليون دلار مي رسد. درخواست فروش خدمات ارتباطات ماهواره اي، تلفن همراه و ايستگاه هاي مشترك و ماهواره هاي مجهز به سيستم ارتباطي در ماه گذشته به دفتر دولت ائتلاف موقت عراق ارائه شده است. براساس اظهارات «عامي سيتندر» مدير اجرايي ماهواره اسرائيلي «ايريديوم»، اين درخواست از طريق يك شركت اردني به دفتر دولت داده شده است و شركت در آن براي بازاريابي حدود هزار تلفن همراه در عراق برنامه ريزي كرده است. ايريديوم در حال حاضر در چارچوب قراردادي چند ساله خدماتي به وزارت دفاع آمريكا ارائه مي دهد. اين شركت ها شعبه هايي، در تركيه، يونان، قبرس، اروپاي شرقي و شرق آفريقا دارد. خاطرنشان مي شود كه آمريكا قراردادي كه با شركت ارتباطات و مخابرات بحرين براي مجهز كردن عراق به تلفن هاي همراه بسته بود، فسخ كرد تا بتواند زمينه عقد قرارداد با شركت هاي اسرائيلي را فراهم آورد.
زمينه هاي بهداشتي و پزشكي: روزنامه يديعوت آحرونوت در اين باره نوشت دو شركت «امنت» و «شركت اينترپول» كه در زمينه هاي خدمات پزشكي و دارويي فعاليت مي كنند در آينده، نيازهاي دارويي و خدمات بهداشتي بازار عراق را تأمين مي كنند.خلاصه كلام اينكه سقوط رژيم سابق عراق براي اسرائيل، دستاورد بزرگي در زمينه هاي مختلف سياسي، استراتژيك و اقتصادي است. بايد گفت: شركت هاي اسرائيل در باز كردن درهاي بازار عراق در برابر كالاهاي راكد خود متحمل هيچ سختي نشدند. سال هاي آينده دستاوردهاي مهم اسرائيل در سايه حمايت آمريكا در عراق بر همگان روشن خواهد شد.