شنبه ۳ آبان ۱۳۸۲ - شماره ۳۲۰۵- Oct. 25, 2003
كتاب به كتاب تا اوج آسمان ها
ائلدار محمدزاده صديق
000020.jpg

باستيان با خود گفت: «راستش مي خواهم بدانم چه چيزي ممكن است در يك كتاب بسته وجود داشته باشد. خوب معلوم است،  مقداري كلمات كه روي كاغذ چاپ شده اند. ولي با اين حال، بايد چيزي بيش از اين باشد، چون وقتي كه آن را باز مي كنيم،  يك باره داستاني پيش روي مان قرار مي گيرد،  افرادي كه آنجا هستند كه هنوز آنها را نمي شناسيم و هزار و يك جور ماجرا و حركت و جنگ و ستيز و ... ولي اين چيزها از پيش در كتاب وجود دارد و من مي خواهم بدانم چطور؟» (داستان بي پايان - ميشل انده)
وقتي به گذشته نگاه مي كنم و به كودكي ام مي انديشم،  خاطرات آن دوران را آميخته با احساساتي از حوادث و شخصيت هاي داستان هايي مي يابم كه با گذشت  سال ها هنوز برخي از لحظات آن در ذهنم مجسم مي شود،  جان مي گيرد و به حركت در مي آيد. اكنون وقتي به ساعات خشك و يكنواخت مدرسه مي انديشم، در كنارش خاطره به صدا درآمدن زنگ مدرسه و قدم زدن در كوچه ها و خيابان ها و سرزدن به مغازه ها و يا دست فروش هايي را كه مي شد كتاب ها و مجله هايي را در آنها پيدا كرد، به ياد مي آورم. كتاب ها و مجلاتي كه همچون كتاب هاي درسي،  ضرورتي به حفظ و يادگيري آنها نبود، مفهوم واضح تري برايم داشت و شايد تأثير همان كتاب ها و مجلات بود كه مطالعه درسم را برايم قابل تحمل مي ساخت.
وحال كه مي خواهم در مورد كتاب  كودك و نوجوان بنويسم و گزارشي در مورد مشكلات آن و دلايل نبود فرهنگ مطالعه در ميان قشر مدرسه رو ارائه دهم، دوباره آن خاطرات در دل و انديشه ام جان مي گيرند.
كتاب كودك و نوجوان از جمله نيازهاي فرهنگي و هنري است كه پرداختن به آن موجب افتخارآفريني خواهد بود. كتاب كودك و نوجوان پايه هاي تربيت يك نسل و الگوپذيري و فرهنگ پذيري را در آنها ايجاد مي كند كه در صورت تكيه بر ميراث فرهنگي - هنري كم نظير ايراني تا مرزهاي جهاني شدن نيز پيش خواهد رفت. در اين راه تنها نياز به كمي حمايت و هدايت دارد تا بتواند جايگاه شايسته خود را پيدا كند.
براي توليد كتاب كودك، همكاري همه جانبه و تكاملي ميان نويسنده، تصويرگر و ناشر لازم است كه هر سه آنان سهمي مساوي در شكل گيري كتاب كودك دارند.
نويسنده با تكيه بر توان ادبي و علمي خود اثري تازه مي آفريند،  آثار نويسندگان زماني ارزش عرضه كردن و ارائه دادن به ديگران را دارد كه خلاقيت نويسنده را به نمايش بگذارد و تازگي هاي انكارناپذيري را به الگوهاي برداشته شده افزوده باشد.
تصويرگري كتاب كودك عنصر مهم ديگر كتاب هاي كودك و نوجوان است كه همچنان نياز به نوآوري ، خلاقيت و خيال انگيزي دارد. ناشر نيز حلقه پيوند دهنده نويسنده و تصويرگر است كه با هوشياري و زيركي خود مي تواند اثري به جاي ماندني را به وجود آورد. انتخاب تصويرگري خلاق،  حروفچيني و صفحه آرايي متناسب با متن و تصاوير، ليتوگرافي، چاپخانه،  صحافي خوب و به كار بردن كاغذ،  مقوا و حتي مركب مناسب براي چاپ و به زبان ساده تر توليد اثري ارزنده از امكاناتي كه در اختيارش قرار دارد، ارزش راستين ناشر آگاه را در حلقه توليد مشخص مي كند. در اين ميان لازم است تا بستري مناسب براي موفقيت در ارائه كتاب كودك به وجود آيد و آن انگيزه است. انگيزه اي كه بايد تحرك لازم را بوجود آورد و موجب آفرينش و خلق اثري ماندگار شود.
رشد سريع سيستم هاي الكترونيكي اطلاع رساني كه با دارا بودن امكانات نور، صدا، حركت پذيري و رنگ كه بيشتر مورد توجه مخاطبان كودك و نوجوان قرار گرفته و اهميت آن در آينده نبايد دليلي بر كم توجهي به كتاب شود. بخصوص وقتي اين كتاب ها براي آموزش علوم در دوران ابتدايي تحصيلي به كار مي روند،  بايد به نقش حياتي آنها توجه كرد، اما آن طور كه مشخص است و آمارها نشان مي دهند، شمارگان كتاب هاي كودك و نوجوان پايين آمده است. ناشران معتقدند كه بازار كتاب كودك و نوجوان دچار ركود شده است و مي گويند چاپ كتاب كودك و نوجوان مقرون به صرفه نيست و كتاب هايشان با همين شمارگان محدود هم در انبار خاك مي خورد. كارشناسان عوامل متعددي را در اين مسأله دخيل مي دانند، از يك سو قيمت بالاي كتاب،  امكان تهيه كتاب را به تمامي خانواده ها نمي دهد و از طرفي ديگر كمبود كتابخانه هاي عمومي در محلات و مكان هاي نزديك به محل سكونت افراد مشكل ديگري است كه انگيزه مطالعه را در كودك و نوجوان كاهش داده است.
سوي ديگر قضيه نيز به نويسنده ها برمي گردد،  انتخاب سوژه هاي تكراري،  توليد كتاب هاي بازنويسي شده ضعيف باعث مي شود تا اين فكر در كودكان و نوجوانان ايجاد شود كه با خواندن يك كتاب ديگر، احتياجي به خواندن كتاب ديگري وجود ندارد،  چون همگي مشابه يكديگر هستند و به نظر مي رسد كه بعضي از سوژه ها اشباع شده اند. اما بايد گفت كه بخش عمده مشكل عدم استقبال كودكان و نوجوانان از مطالعه، به والدين و خانواده آنها برمي گردد،  چرا كه كودكان در اغلب اوقات پدر و مادر خود را الگو قرار مي دهند و اگر در خانواده اي فرهنگ كتا ب خواني رواج داشته باشد، طبعاً كودكان نيز به مطالعه كتب رغبت نشان خواهند دارد. مصطفي رحماندوست،  در خصوص نبود فرهنگ مطالعه در بين كودكان و نوجوانان و ريشه يابي اين مشكل گفته است: «مشكل اصلي از خانواده ها سرچشمه مي گيرد،  ما خانواده كتاب خوان كم داريم. اين واقعيت به اين معنا نيست كه جامعه ما بي سواد است، بلكه سطح مطالعه در كشور پايين است كه اين مسأله دلايل عمده اي دارد. نبود مطبوعاتي كه كاملاً رضايت مخاطب را جلب كند،  نبود كتاب هايي كه مخاطب از نان و توان كم اقتصادي اش بزند و با حرص و ولع آن را بخواند. در هر صورت نبود كتاب مطلوب به معني كلي كلمه از عوامل عمده اي است كه خانواده ها به سمت كتاب خواندن روي نمي آورند.» رحماندوست معتقد است كه وقتي خانواده به سمت كتاب روي نياورد و كودك لذت مطالعه را در چهره والدين خود نبيند،  خواه ناخواه انگيزه اي براي مطالعه نخواهد داشت. وي، دومين نهاد مؤثر در نبود فرهنگ مطالعه بين كودكان و نوجوانان را مدرسه دانسته و گفته است:  «دومين نهادي كه بعد از خانواده در كمبود مطالعه مؤثر است، نهاد مدرسه و آموزش و پرورش است. مدرسه به جهتي روي آورده كه كودك و نوجوان را به سمت خوب جواب دادن تشويق مي كند و نه خوب پرسيدن و محور آن كتاب درسي و معلم مدرسه و نمره است. در چنين سيستمي، كودك و نوجوان پرسشگر و پژوهشگر و مطالعه گر بار نمي آيد. به سراغ طرح سؤال نمي رود، بلكه به دنبال اين مي رود كه چگونه متن كتاب را خوب بخواند و خوب جواب بدهد. وقتي مدرسه او را دنبال سؤال نفرستد،  كتابخانه خوبي هم نخواهد داشت. كمااينكه شاهد آن هستيم كه مدارسمان كتابخانه هاي مجهز و خوبي ندارند و كتابخانه هاي مدارس پر از كتابهايي است كه انگيزه اي براي مطالعه در مخاطب ايجاد نمي كند.»
000022.jpg

دراين خصوص كارشناسان و منتقدان كتاب كودك و نوجوان به اين نتيجه رسيده اند كه امروزه كتاب هاي درسي، نه تنها كمكي به يادگيري كودكان نمي كنند، بلكه در اين راه مانعي نيز به شمار مي روند. زيرا كه كودك،  علم را با تجربه هاي شخصي در جهان خود مي آموزد و نه با تفسيرهاي ديگران. او با پرسيدن آغاز مي كند و نه با پاسخ دادن، با كاوش براي درك يك موضوع و نه با توضيح اين موضوع براي او.
تلاش مدرسه، آماده كردن كودكان براي انجام كارهايي است كه در آينده به آن خواهند رسيد، كارهايي كه به نظر نمي آيد زمانش تا اتمام دوران مدرسه فرا رسد. در حالي  كه بايد تجربه هاي شخصي كودكان و ارتباط آنها با جهان پيرامونشان و در خارج از كلاس درس پايه و اساس يادگيري قرار گيرد و آموزش ابتدايي بتواند يك ارتباط حياتي بين تجربيات شخصي اين دوره و تجربيات علمي آنها برقرار كند تا كودكان بتوانند اطلاعات مندرج در كتاب ها را دريافت و ارتباطي منطقي ميان محتواي ذهني خود و واقعيات موجود در محيط برقرار كنند و اين اطلاعات را به پديده هاي واقعي محيط زندگي شان نظير درختان، ستارگان و آب پيوند دهند.
به نظر كارشناسان و براين اساس هدف آموزش در پايه هاي ابتدايي، كسب مهارت، شايستگي و يا حتي سواد علمي نيست. اينها هدف هاي نهايي است و نه هدف هايي كه در دوره ابتدايي به آن برسيم.
مصطفي رحماندوست در ادامه و در خصوص وضعيت نشر كتاب كودك و كيفيت محتوايي آنها مي گويد: اگرچه ظاهراً آمار عناوين كتاب هاي منتشره بالا رفته، اما كتاب كودك از دو قسمت اساسي آسيب ديده است، يكي از بخش شمارگان كتاب ها، كه تيراژها بسيار پايين آمده و دوم از نظر محتوا و تصويري كتاب ها مثل سال هاي پيش، كتاب هايي كه از نظر محتوايي فرهنگ ساز بوده و به درد كودكان و نوجوانان بخورند و در سطح جهاني نيز باعث افتخار باشند كم شده اند. از نظر تصويرگري نيز كارهاي كامپيوتري از يك سو و تقريباً كنار كشيدن و يا كنار گذاشتن تصويرگران از سوي ديگر سبب شده تا تصويرگري كتاب ها در حد نازلي باشد. كتاب هايي كه تصويرگري يا محتواي خوبي داشته باشند كم شده اند و بيشتر كتاب هاي منتشره، كتاب هاي عامه پسند، پولساز و كمك آموزشي هستند. اگرچه نشراين كتاب ها هم لازم است اما اينها كتاب كودك و نوجوان و ادبيات كودك و نوجوان به حساب نمي آيد.
رحماندوست معتقد است كه مشكل كتاب كودك مثل بسياري از مشكلات ديگر ما به نبود برنامه ريزي كلان درسطح كشور، نبود آينده  نگري و جامع نگري برمي گردد.
جعفر ابراهيمي، نويسنده و شاعر كودكان و نوجوانان در اين خصوص مي گويد: مشكل عدم مطالعه در خانواده ها و كودكان و نوجوانان ريشه اي و اساسي تر از آن است كه با چاپ مقاله و مجله و برگزاري نمايشگاه حل شود، بلكه بايد در درازمدت، انگيزه بزرگي براي كتابخواني به وجود آورد. مانند سال هاي اول انقلاب كه مردم تصميم گرفتند، كتاب بخوانند و در نتيجه تيراژ كتاب ها و روزنامه ها بيشتر از گذشته شد. اما امروز تصور غلطي در جامعه رايج شده و مردم، كتاب خوان را فردي بدبخت مي دانند كه هميشه مشكل اقتصادي دارد. البته مي بينيم در جامعه هم كسي كه سواد ندارد وضعش بهتر از نويسنده و اهل كتاب است.
وي در ادامه مي گويد: من كه اهل كتاب هستم، نمي توانم كل كتاب هاي مطلوبم را تهيه كنم و مجبورم از كتابخانه هاي عمومي استفاده كنم. بنابر اين اگر تعداد كتابخانه ها گسترش يابد و در كنار تبليغات امتيازي نيز براي اهل كتاب وجود داشته باشد، مردم به خريد كتاب تشويق خواهند شد و تصميم به مطالعه خواهند گرفت.
ثريا قزل اياغ، كارشناس ارشد كتابداري و عضو هيأت علمي گروه آموزشي دانشگاه تربيت مدرس نيز در خصوص نبود فرهنگ مطالعه در كودك و نوجوان معتقد است: به طور كلي كتاب كودك قادر به رقابت با تلويزيون و ساير رسانه هاي صوتي و تصويري الكترونيكي كه از امتياز نور، حركت، صدا و رنگ برخوردارند و تماشاي آنها نياز به هيچ گونه پيش نيازي ندارد، نيست.
وي با اشاره به محتواي كتاب هاي كودك و حسي كه آن در كودك ايجاد مي كند، گفته است: درونمايه هايي كه عمدتاً تعليم مدار است و كودكان را به ياد كلاس هاي درس و تذكرهاي تربيتي و اخلاقي والدين و آموزگاران مي اندازد، همراه با تصاويري كم رمق و اكثراً كليشه اي، بدون جذابيت و خلاقيت هنري و بي ارتباط با دنياي ذهني كودكان، كيفيت ارايه ضعيف كه نسبت به سال هاي آغازين انقلاب، نوعي پس رفت در آنها مشاهده مي شود، سبب شده است كه كتاب كودك در انزواي كامل قرار گيرد و از طرفي ديگر، كتاب كودك از نظر كميت نيز با توجه به تيراژ آن و به نسبت خوانندگانش چشم انداز دلگرم كننده اي ندارد. به خصوص اين كه خوانندگان بالقوه در سنيني هستند كه قاعدتاً بايد بيشترين ميزان ساعت مطالعه را داشته باشند.
اين استاد دانشگاه با اشاره به نظام مدرسه اي كشور اعتقاد دارد مدرسه بايد كودك را به خواندن سيستماتيك تشويق كند. استفاده از روش هاي غيرخلاق كه دانش آموز را دست آموز كتاب درسي مي كند و راه را به حضور ساير منابع در كنار كتاب درسي مي بندد، عملاً ضد خواندن است. نكته ديگر نيز در دسترس نبودن مواد خواندني است. عدم گسترش كتابخانه هاي عمومي و همچنين كتابخانه هاي مدارس، مانع بزرگ خواندن است. در ضمن خانواده از نظر اقتصادي قادر به تأمين نياز كودكان نيست و متأسفانه نهادهاي عمومي كه بايد متولي در دسترس قراردادن مواد خواندني باشند، آن چنان رشد نيافته باقي مانده اند كه امر دسترسي به مواد خواندني را غيرممكن ساخته اند.
در پايان مي توان گفت كودكان با ميل و اراده شخصي پا به عرصه مطالعه مي گذارند و در كتاب ها به دنبال نيازها و علايق خودشان هستند. پس بايد با توجه به علايق واقعي آنان، مسبب آن شويم تا كودكان با كتاب ها بمانند و آنها را بخوانند. در اين خصوص اكثر كارشناسان معتقدند كه با ايجاد محيط باز مطالعاتي در داخل نظام آموزشي، نگرشي دوباره به نظام آموزشي، گسترش و تقويت شبكه كتابخانه هاي عمومي و سروسامان دادن به كتابخانه هاي مدرسه اي، گسترش همكاري بين رسانه اي به خصوص تلويزيون و مطبوعات كودك و نوجوان با كتابخانه ها و هدايت برنامه ريزي شده كودك و نوجوان به سمت كتاب و مطالعه مي توان نتيجه لازم را گرفت و از طرفي با ايجاد پل هاي ارتباطي قوي بين نويسندگان و خواسته هاي نسل نو سبب خلق آثاري نو و جديد شد و ادبيات كودك را به سوي آثار كيفي و كارآمد سوق داد.

نگاه
گشايش خانه فرهنگ روستاي تاريخي دماب
خانه فرهنگ دماب با بخش هاي اصلي موزه مردم شناسي و كتابخانه در روستاي تاريخي دماب با حضور مسئولان، مقامات محلي و شخصيت هاي فرهنگي گشايش يافت.
خانه فرهنگ دماب با هدف ايجاد شرايط فرهنگي مناسب تر، افزايش آگاهي هاي عمومي و احيا و حفظ هويت تاريخي روستا و منطقه به وجود آمده است. اين مركز فرهنگي شامل سه بخش كلي كتابخانه، موزه مردم شناسي و اتاق نمايش فيلم و تجهيزات كمك آموزشي است.
خانه فرهنگ با راهكارهاي مشخص آموزش، اطلاع رساني، فراهم آوردن امكانات پژوهش، تعالي بخشيدن به روح و فكر، ايجاد و حفظ آثار و فرهنگ تاريخي منطقه با در نظر گرفتن بافت روستاي دماب و روستاهاي همجوار و نيازهاي مردم منطقه برنامه هاي اجرايي مشخصي را دنبال مي كند.
پيشينه ساخت خانه فرهنگ دماب به سال ۱۳۶۷ و انجام مطالعات مردم نگاري روستا باز مي گردد. در آن هنگام، در حين انجام اين مطالعات، بخشي از اشيا و اسناد قديمي روستا گردآوري شد. تغييرات اجتماعي دهه بعد در روستا موجب شد تا انگيزه ايجاد خانه فرهنگ در گروهي از علاقه مندان ريشه گيرد و به تدريج تعداد زيادي اشياي تاريخي و همچنين كتاب براي كتابخانه گردآوري شود. در سال ۱۳۸۰ عمليات طراحي و ساخت بناي آن در قلعه درويش بيك آغاز شد. ثبت دو اثر تاريخي در روستا در فهرست آثار ملي كشور از سوي سازمان ميراث فرهنگي، اقدام ديگري بود كه ايجاد خانه فرهنگ را پراهميت تر ساخت. موزه مردم شناسي خانه فرهنگ دماب با توجه به قدمت تاريخي روستاي دماب و وجود دو قلعه و يك كاروانسراي تاريخي در اين روستا و همچنين ايجاد هويت فرهنگي براي ساكنان آن شامل اشياي قديمي، ظروف، پوشاك و دست نوشته ها و برخي اسناد به دست آمده در روستا تجهيز شده است. موزه شامل ۲۰۰ قطعه و دو بخش اسناد و اشيا است كه در دالان ورودي و اتاق قديمي سامان گرفته است. براي برخي ديگر از اشيا امكان نمايش آنها در حياط مجموعه ممكن شده است. اشياي اين بخش، در سال هاي ۱۳۶۷ تا ۱۳۸۲ در روستا گردآوري شده اند. براساس توافق هاي انجام شده با سازمان ميراث فرهنگي قرار است در آينده نزديك خانه موزه دماب در يكي از خانه هاي قديمي روستا ايجاد و تجهيز شود تا به شكلي مناسب معرف هويت تاريخي و فرهنگي كل منطقه باشند.
000024.jpg

كتابخانه خانه فرهنگ شامل بخش هاي، امانت، كودكان، نوجوانان و بخش بزرگسالان باسواد و نوسواد است. كتابهاي بخش امانت با توجه به ويژگي ها، توانايي ها و نيازهاي مخاطبان در زمينه كتاب هاي داستان، علمي، تاريخي و انتخاب شده است. سيستم كتابخانه به صورت قفسه باز است و داراي ۴ هزار جلد كتاب است. مراجعه كنندگان با مراجعه به كتاب هاي قفسه و يا راهنمايي كتابداران و يا از طريق رايانه و برگه دان، كتاب دلخواهشان را انتخاب كرده و مي توانند كتاب را به امانت گرفته و يا در تالار مطالعه كنند. بخش مرجع شامل ۱۲۰ جلد كتاب است و پاسخگوي پرسش هاي افراد مراجعه كننده و حاوي اطلاعات مربوط به موضوع هاي خاص است و همچنين كودكان و نوجوانان را در انجام تحقيق هاي آموزشي ياري مي كند. كودكان و نوجوانان با استفاده از اين نوع مواد كتابخانه اي، شيوه بهره گيري از منابع اطلاعات را نيز فراخواهند گرفت. بخش نشريات ادواري مناسب ويژه كودكان، نوجوانان و بزرگسالان جهت گسترش افق فكري آنان جمع آوري شده است. اين نشريات در ۱۰ عنوان و در مورد موضوعات متنوع تهيه شده و مشوق افراد در مراجعه مداوم به كتابخانه است.
فيلمخانه با هدف فراهم ساختن نمايش دوره اي آثار آموزشي و مستند مناسب براي علاقه مندان طراحي شده و داراي امكانات ديداري شنيداري مانند ويدئو و تلويزيون است و در دوره هاي مشخصي از هر هفته به نمايش فيلم خواهد پرداخت. اين بخش به منظور آموزش مراجعه كنندگان به ويژه كودكان و نوجوانان و تشويق آنها به مراجعه و استفاده از خانه فرهنگ در نظر گرفته شده است.
بخش علمي خانه فرهنگ نيز مجهز به لوازم مكمل آموزش هاي رسمي در مدارس روستا و روستاهاي همجوار خواهد بود. اين بخش به مرور زمان با ابزار بيشتري تجهيز خواهد شد. بخش رايانه نيز امكان دسترسي همگان را به آموزش هاي جديد و شبكه هاي اطلاع رساني را به صورت آزاد فراهم خواهد ساخت. اين بخش با سه دستگاه رايانه و تجهيزات جانبي تجهيز شده است.
خانه فرهنگ دماب در قلعه قديمي «درويش بيك» و به مساحت ۵۰۰ متر مربع قرار دارد. زيربناي بخش هاي مختلف آن ۲۰۰ متر مربع و بودجه ايجاد و تجهيز آن ۳۰۰ ميليون ريال بوده است.
دماب، روستايي تاريخي است كه سابقه سكونت در آن به سالهاي ۱۱۰۰ تا ۱۱۵۰ هجري خورشيدي برآورد مي شود. اين روستا با قدمت سه قرن به دليل پاره اي ويژگي هاي معماري و سياسي آن دوران، چندين اثر تاريخي را در خود جاي داده است. روستاي دماب تا آن تاريخ چندين قلعه داشت، اما ساخت قلعه نو، بزرگترين قلعه منطقه كه تا شعاع ۵۰ كيلومتري نمونه آن ديده نمي شود، توانست تمركز قدرت و امنيت را براي ساكنان در مقابل يورش هاي شورشيان منطقه به ارمغان آورد. دماب اكنون داراي دو اثر ثبت شده تاريخي در فهرست آثار ملي كشور توسط سازمان ميراث فرهنگي است. ثبت دو اثر «قلعه علي احمد» از دوره قاجاريه و «قلعه سنگ» از دوره پيش از اسلام، نيز از سوي سازمان ميراث فرهنگي كشور، در دست بررسي فني است.
روستاي تاريخي دماب در شمال غربي اصفهان و در فاصله صد كيلومتري شهر نجف آباد، ۶۰ كيلومتري شهر گلپايگان و ۴۰ كيلومتري خوانسار، در منطقه اي بين اين سه شهر قرار دارد. از لحاظ تقسيمات كشوري روستاي دماب در استان اصفهان، شهرستان نجف آباد، بخش مهردشت واقع شده است.

بازار فرهنگ
كتاب ماه علوم اجتماعي
000026.jpg

كتاب ماه علوم اجتماعي نشريه اي است كه با هدف اطلاع رساني و نقد و بررسي كتاب به صورت ماهانه منتشر مي شود.
آن گونه كه در معرفي نشريه آمده است، كتاب ماه علوم اجتماعي مي كوشد از طريق بحث و بررسي درباره رابطه متقابل كتاب و جامعه چشم انداز گسترده تري از مسائل مربوط به كتاب هاي علوم اجتماعي ترسيم كند و از اين طريق بين ناشران، دست اندركاران فني، پديدآورندگان، كتابداران، مخاطبان و ساير فعالان عرصه نشر رابطه اي مؤثر ايجاد نمايد.
از همين روست كه ماهنامه به سه قلمرو انتشار و توليد كتاب، مخاطبان و خوانندگان كتاب و خصوصيت كتاب هاي منتشر شده توجه مي كند.
در كتاب ماه علوم اجتماعي همچنين، فهرست كامل انتشارات ماه پيشين كه با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي انتشار يافته و در نظام اطلاع رساني خانه كتاب ايران وارد شده است، بر اساس نظام رده بندي دهدهي ديويي ارائه مي شود.
عناوين برخي از كتاب هاي بررسي شده در شماره ۶۹-۷۰ كتاب ماه علوم اجتماعي عبارتند از: پست مدرنيته به سبكي خوش بين، رويكردي انتقادي به جامعه پسامدرن صنعتي، تعبيري فرهنگي از جهاني شدن، مواجهه سرمايه داري با بحران هاي ساختاري، ...
000028.jpg

بوي جوي موليان
سفر به سمرقند و بخارا انگيزه اي شده است براي اسدالله بقايي براي نگاشتن اين كتاب.
بوي جوي موليان به شيوه سفرنامه نگاشته شده، اما گريزهاي پي درپي نگارنده به قرن هاي گذشته و مرور وقايع تاريخي و مهمتر از آن نگاه گذشته گرايانه و اگر با ديد مثبت بنگريم، گاه نوستالژي گونه بقايي، حال و هوايي تاريخي- ادبي به اين سفرنامه مي دهد.
برگزيدن قطعه شعري از رودكي، شاعر پارسي گوي فرارود، خود گوياي شيوه نگرش نويسنده است. «بوي جوي موليان» در شمارگان ۴۴۰۰ نسخه و توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.

فرهنگ
ادبيات
اقتصاد
انديشه
سفر و طبيعت
سياست
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  سفر و طبيعت  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |