پيست «سوزوكا» ژاپن هفته گذشته حال و هواي ديگري داشت. اين دور از مسابقات آنقدر مهم جلوه مي كرد كه حتي بلندپايه ترين مقامات تيم فراري در قسمت «وي-آي-پي» پيست نشسته بودند و ناخودآگاه با تك امتيازات «مايكل شوماخر» مي توانستند باز هم يك قهرماني افسانه اي و رويايي را جشن بگيرند.
اين دور از مسابقات، هفدهمين و آخرين مرحله از مسابقات فرمول يك در فصل ۲۰۰۳-۲۰۰۴ بود كه در ۵۳ دور و با قهرماني «رونيز باريچلو» با ثبت زمان ۷۴۳/۱۱/۲۵/۱ ثانيه به پايان رسيد، پشت سر وي «كيمي رايكونن» فنلاندي و «ديويد كولتارد» بريتانيايي هر دو از تيم «مك لارن» قرار گرفتند، «جنسون بتون» از «هوندا» چهارم شد، «يارنو ترولي» راننده ايتاليايي رنو در جاي پنجم ايستاد، «تاكوما سياتو» ژاپني از هوندا ششم شد، كريستيانو داماتا از «تويوتا» هفتم شد و «مايكل شوماخر» در جاي هفتم ايستاد، رالف برادر وي نيز در مكان دوازدهم جاي گرفت و رانندگاني همچون «جيان كارلو فيسيچلا»، از تيم «فورد»، «فرناندو آلونسو» از تيم «رنو»، «خوان پابلو مونتويا» از «ويليامز» و هانيزهرالد فرنتزن از تيم سائوبر از دور مسابقات حذف شدند، با اين وضعيت نيز مايكل شوماخر با ۹۳ امتياز ششمين قهرماني خودش و تيم فراري را جشن گرفت و توانست ركورد «خوان مانوئل مانجيو» آرژانتيني با ۵ بار قهرماني در فرمول يك را بشكند و نامش را براي هميشه در اين رشته جاودانه كند، امسال كيمي رايكونن نيز با ۹۱ امتياز نايب قهرمان شد .
رانندگاني نظير هاينز هرالدفرنتزن، جيان كارلو فيسيچلا، كريستيانو داماتا، اوليور پاينس، ژاك ويل نئو، نيك هدفيلد، مارك گن، تاكوما ساتو، ژاستين ويلسون و رالف فايرمن در مكانهاي يازدهم و بيستم جاي گرفتند. در رده بندي كل تيمي نيز فراري با ۱۵۸ امتياز قهرمان فصل ۲۰۰۴-۲۰۰۳ شد و پشت سر وي ويليامز ۱۴۴، مك لارن ۱۴۲، رنو ۸۸، هوندا ۲۶، سائوبر ۱۹، جاگوار ۱۸، تويوتا ۱۶ و در آخر جوردن با ۱۳ امتياز جاي داشتند.
به هر صورت اين راننده آلماني ۳۴ ساله در حالي امسال ۷۰ قهرماني در گراندپري و ششمين قهرماني كلي اش را جشن گرفت كه اولين قهرماني تك دور پيش در سال ۱۹۹۱ در پيست بلژيك و هنگامي رخ داد كه در عضويت تيم «جوردن» قرار داشت، اما اولين قهرماني كلي اش كه به يكه تازي وي در اكثر دورهاي پيست انجاميد در سال ۱۹۹۴ و هنگامي به وقوع پيوست كه وي از تيم جوردن به تيم «بنتون» آمده بود.
«داگ ناي» يكي از خبرنگاران برجسته ورزشي «بريتانيا» در زمينه اتومبيل راني در مورد وي گفت: به عقيده من او يكي از نوابغ دنياي اتومبيل راني بود و فكر مي كنم، بدون شك تا سالهاي آينده هيچ ورزشكاري نتواند به ركورد وي نزديك شود.
«فيليپ فلاماند» صاحب يك رستوران در پاريس نيز در مورد شومي گفت: اين كه او سالانه ۴۰ ميليون دلار درآمد دارد براي من مهم نيست، مسئله پراهميت اين است كه او هميشه سرحال، آماده و با نيروي فوق العاده اي وارد ميدان مبارزه مي شود و هميشه ثابت كرده است كه بهترين است. همچنين «لوكاياني» سخنگوي تيم فراري در اين باره گفت: به عقيده ما تيم فراري بدون او، هيچگاه نمي توانست موفق باشد و رانندگان جوان تيم ما در كنار او تجارب فراواني را آموختند. كارخانه «فراري» ماشيني را طراحي كرد كه برازنده راننده حرفه اي نظير او باشد، يك اتومبيل پرقدرت و با استانداردهاي بالاي فرمول يك.
جالب است كه بدانيد تمام سيستمهاي اتومبيل هاي فرمول يك از قبيل سيستم موتور، سيستم چرخها، گيربكس و بنزين توسط كامپيوتر كنترل مي شود و اين اتومبيلها براي رسيدن به سرعت ۲۲۵ كيلومتر در ساعت تنها به ۴ ثانيه زمان نياز دارند و مي توانند مسافت ۲۰۰ مايل را در يك ساعت طي كنند.
اما «خوان مانوئل مانچيو» آرژانتيني كه ركورد ۵ پيروزيش توسط شوماخر شكسته شد در مورد وي گفت: هيچ گاه فكر نمي كردم كه من تا ابد بهترين راننده دنيا خواهم ماند، مي دانستم كه در مسير درستي حركت مي كنم، اما هميشه در عين ناباوري، يكي بهتر از شما خواهد بود. ولي در ادامه «مايكل شوماخر» رو به خبرنگاران كرد و گفت: تاكنون اينقدر خوشحال نبوده ام، واقعاً ذوق زده شده ام، اما از همينجا نهايت سپاس و تشكر خودم را از تيم ۵۰۰ نفري تكنسينهاي «فراري» اعلام مي كنم، اين قهرماني را به آنها تقديم مي كنم، اما به هيچ وجه در حال حاضر نمي توانم احساساتم را بيان كنم، ولي مي توانم اين را بگويم كه امسال رقابتها فوق العاده فشرده بود، مرحله به مرحله دشوارتر مي شد و بدون شك اين فصل يكي از سخت ترين دوران ورزشي ام بود.
وي كه در پيست «سوزوكا» و بدليل مشكل فني اش مجبور شد در دور ششم به «پيست استاپ» برود، يكي از دلايل دست يافتن به عنوان هشتم را همين امر عنوان كرد و در اين باره گفت: در اين دور از مسابقات بدليل مشكل اتومبيلم، زمان زيادي را از دست دادم، اما در بازگشت مجدد به پيست با ترافيك زيادي مواجه شدم و سپس بايد براي كسب مقام با رالف» مي جنگيدم و خلاصه اينكه مسابقه سختي بود. البته با وضعيتي كه پيش آمد كسب رتبه هشتم، برايم مسجل شده بود و شكي نداشتم كه به مكاني بهتر از اين دست پيدا نمي كنم.
در اين مسابقه رقابت فوق العاده فشرده اي بين من، «رالف» و «كريستيانو داماتا» بود، هر چند ثانيه يك بار، يكي از حريفان پيش مي افتاد و رقابت شانه به شانه بود. و نكته جالب قضيه اينجاست كه در اكثر مسابقات من با كسب عنوان اول، قهرمان مي شدم، اما اينبار هشتم شدم و به پيروزي رسيدم و حالا احساس عجيبي دارم.
البته در ميانه فصل خيليها مي گفتند با درخشش «ويليامز» كار «فراري» تمام شده است، اما ما حالا اينجا هستيم، ما يك خانواده بزرگ و قدرتمند هستيم و از اينكه من عضو اين خانواده هستم، بسيار خوشحالم و احساس غرور مي كنم. وي در مورد مشكلات فراري در طول فصل گفت: اين مسائل سال پيش نيز بود، اما امسال بدليل عملكرد كمي ضعيف تر ما نمايانتر شد، اما حالا فوق العاده راضي هستم و مي خواهم از اين قهرماني لذت ببرم و نمي دانم چرا بعضي ها اجازه نمي دهند؟
در اين باره «رزبراون» مدير فني تيم فراري گفت: خيلي ها دوست داشتند، اين فصل، «فراري» را متوقف كنند، اما مهار يك اسب ياغي و سركش، كار فوق العاده دشواري است و شنيدن اين مطالب از سوي دوستان ما بسيار دردناك بود! به هر صورت «فراري» باز هم برگشت و با قدرت برگشت و از حالا بايد و با قدرت برگشت و از حالا بايد براي فصل آينده برنامه ريخت. اما در اين موفقيت بزرگ بايد از ۳ نفر از برجسته ترين مهندسين تيم فراري تشكر كنم. ژان تاد (مدير ورزشي تيم)، روي بايرن و پائولو مارتينلي (متخصصين فني) .ژان تاد در اين باره مي گويد: ما برروي ريزترين مسائل از ابتداي فصل دقت كرديم، و از ابتدا دوست داشتيم با همدلي و اتحاد در كنار هم كار كنيم و از اين كار لذت مي برديم و در اين قهرماني سايرين نيز نقش عمده اي داشتند من تنها يك نفر از اين خانواده بزرگ بودم.
مدير ورزشي تيم فراري يعني تاد كه خود يك انگليسي است در ادامه مي گويد: سابق بر اين اوضاع خوب پيش نمي رفت، اين وضعيت از ابتداي فصل گريبان ما را گرفته بود، در پيست مجارستان نيز همه چيز به اوج خود رسيد، اتومبيل ما عملكرد لازم را نداشت و خوب كاري هم از دست توني برنمي آمد، پس از آن ما تصميم گرفتيم، بيشتر كار كنيم. اين را باور كنيد. بچه ها ۱۰۰درصد از توان خود حتي بيشتر از آن را براي قهرماني در فصل و پوشيدن عيوب تيم خرج كردند، به هر صورت ما رقابت فشرده اي با ويليامز، مك لارن و رنو داشتيم و البته با مسئولين ميشلين نيز دچار مشكل بوديم. سرانجام اين فصل نيز به پايان رسيد. فراري همراه شوماخر در صدر ايستاد و اين بار الهه سرعت به ايتاليا بازگشت. رقابتهاي فرمول يك در ۱۷ مرحله به صورت حلقه اي برگزار مي شود.

مسيح فرزانه- در ايتاليا فوتبال غوغا مي كند. مردم اين كشور چه جوان و چه پير به اين ورزش به ديده يك سرگرمي محض نگاه نمي كنند. هر روز بعد از ظهر ها مردم شهر رم تلويزيونها را روشن مي كنند و حتماً اين بار تلويزيون بايد روي كانال «راي» باشد، شبكه اي كه كليه ديدارهاي فوتبال در ايتاليا و بخصوص مسابقات سري A «كالچو» را پوشش مي دهد. همه مات مي شوند و سرگرمي و خوردني محبوب ايتاليايي ها «پاپ كورن»، دست به دست مي چرخد.در ايتاليا گفته مي شود كه بيشتر طرفدار «آ- اس- رم» هستند تا «لاتزيو» و «فرانچسكوتوتي» بازيكن محبوب نه تنها پايتخت، بلكه كل كشور است، ستاره اي كه در كنار فوتبال يك «مانكن» تبليغاتي است و كمپاني هاي بزرگ ورزشي ايتاليايي نظير «لوتو» و يا «ديادورا» هنگامي كه با افت فروش مواجه مي شوند سريع به سراغ «توتي» و يا «الكس دل پيرو» مي روند، بازيكناني كه البته هنوز نتوانسته اند در حيطه تبليغات ورزش و يا البسه با «پائولومالديني» رقابت كنند. اما لاتزيو از اين قاعده مستثني هست، اين باشگاه بيشتر مانند يك تيم ورزشي است، تا يك سالن مد و اوضاعش در اين مقوله با تيمهايي نظير «يووه» و يا «رم» كاملاً متفاوت است. امسال «مانچو» اوضاع تيم را رو به راه كرده است. نظم در لاتزيو حرف اول را مي زند و ديگر ورزشگاه المپيك «رم» جايي براي ياغي ها نيست. ياپ استام مدافعي كه ۲ سال قبل، برخوردهاي لفظي اش با «سرالكس فرگوسن» سبب شد تا «منچستر» وي را به «لاتزيو» بفروشد و مي گويد كه ديگر به دنبال جنجال نيست، يعني از اول هم نبوده است، اما خوب عنوان بعضي حقايق براي برخي انسانها كه كمي غرور دارند، گاهي اوقات خوشايند نيست و شايد به گفته «استام»، «فرگوسن» يكي از آنها باشد اما اولين سوالم را از او اينگونه آغاز مي كنم .
* از هنگام ورودت به رم، يعني دو فصل قبل و تاكنون هميشه مي گفتند: «استام» در حال ترك ايتالياست، اين صحبت ها از كجا نشأت مي گيرد و خودت در اين باره چه فكر مي كني؟
هر باري كه اين صحبت ها پيش آمد، باشگاه اعلام كرد كه ما اجازه نمي دهيم، ياپ از تيممان جدا شود و من از اين قضيه خوشحال هستم. در چند ماه اخير نيز صحبت هايي شده بود. خوب البته بعد از شروع «كالچيو» همه چيز فراموش شد. خوب از قرارداد من با اين تيم ۲ سال باقي مانده است و قصد دارم اين ۲ سال را در «لاتزيو» و در ايتاليا سپري كنم و سپس به هلند بازگردم. من مدت مديدي در اروپا به فوتبال پرداختم و حالا دوست دارم دوران پايان بازيگري ام را در كشورم بگذرانم.
* آيا اين مسئله حقيقت دارد كه در تابستان گذشته شانس حضور در تركيب تيم «رئال مادريد» را داشتي؟
- آنها در مورد اين قضيه از من سؤال كردند و من هم دوست داشتم در «رئال» بازي كنم اما آنها مي خواستند با من قرارداد ۲ ساله ببندند و من دوست نداشتم كه تنها يك سال در اين تيم باشم و سپس در «اسپانيا» سرگردان شوم، زيرا همسر من در حال به دنيا آوردن كودكان دوقلوي ماست و با اين وضعيت، نمي توانستم ريسك كنم.
* «لاتزيو» سال گذشته براي قهرماني در سري A رقابت فوق العاده سختي را با «يووه» و «اينتر» داشت، اما خوب همه چيز تغيير كرد و باشگاه مهره هايي نظير، «هرنان كرسپو»، «الساندرو نستا» و «گايزكامنديه تا» را فروخت، آيا فكر نمي كني اين فصل به مشكل بر بخوريد؟
پس از ترك آنها ما چيزي را از دست نداديم و به جايشان مهره هاي جواني جذب باشگاه شدند. فصل پيش ما دچار اشتباهات احمقانه اي شديم و شايد اگر كمي دقيق تر عمل مي كرديم، بهتر از مكان چهارم نصيبمان مي شد. خوب ما اين فصل بازيكنان كليدي را به خدمت نگرفتيم و شايد شما منظورتان همين باشد. اما گاهي اوقات هم اين طور مي شود. يك تيم هميشه با ستارگان و نامهاي بزرگ نتيجه نمي گيرد و من فكر مي كنم اين هماهنگي و اتحاد است كه يك تيم را در پايان فصل قهرمان مي كند و سپس فاكتورهاي ديگري مد نظر است.
* تو فصل گذشته به عنوان مدافع راست كار مي كردي و كم كم به دفاع وسط آمدي، آيا اين فصل باز هم تغيير پست خواهي داد؟
- خوب، خودم ترجيح مي دهم تا يك دفاع وسط باشم، تنها دليلي كه سبب شد من فصل گذشته به عنوان مدافع راست بازي كنم، تنها اين بود كه تيم ما بازيكني را نداشت كه تجربه حضور در چنين پستي را داشته باشد، اما خودم در دفاع وسط خيلي راحت تر كار مي  كنم.
* تيم ملي هلند، براي حضور در رقابتهاي نهايي جام ملتهاي اروپا ۲۰۰۴ هيچ مشكلي ندارد، آيا فكر نمي كني پس از حضور در اين ديدارها بايد كم كم،  نغمه خداحافظي را بخواني؟
- بله، كاملاً درست است. البته خودم دوست دارم هميشه در تيم ملي بازي كنم، اما مطمئناً پس از حضور در يورو ۲۰۰۴ از ديدارهاي ملي خداحافظي مي كنم.
* خيلي ها بر اين عقيده  اند كه «ياپ استام»به دليل فاش و يا مطرح كردن برخي از مسائل در مورد رفتارهاي «فرگوسن» در كتاب زندگينامه اش، از «منچستر» اخراج شد، آيا از بيان چنين مطالبي پشيمان نيستي؟
خيلي ها اين سؤال را از من مي پرسند، ولي خودم هيچ گاه تأسف نخوردم. هنگامي كه «منچستر» را ترك كردم، بسيار خوشحال بودم، زيرا اين تصميم را به كمك خانواده  ام گرفته بودم و هيچ گاه نيز به گذشته باز نمي گردم. من هنوز هم طرفدار «منچستر يونايتد» هستم و هميشه خواهم بود، اما به خاطر بروز آن مسائل خودم را نكوهش نمي كنم. به عقيده من آن اتفاقات قسمتي از دفتر زندگي من بود و حالا نيز بسته شده است.
* و از اينكه «ديويد بكام»، «اولدترافورد» را ترك كرد، شگفت زده نشدي؟
دقيقاً همين طور بود، هنگامي كه او «من يونايتد» را ترك كرد، من به كلي شوكه شده بودم و آن هم مقصد بعدي اش چه تيمي بود؟ رئال مادريد!!! و من فكر مي كنم هيچ جايي بهتر از «رئال» نبود. با خودم فكر مي كردم «ديويد» هيچ گاه «منچستر» را ترك نمي كند،  اما هنگامي كه صحبت هايي در مورد برخوردهاي اخير وي با «فرگوسن» در چند ماه گذشته شنيديم و متوجه شدم كه او ديگر از ماندن در اين تيم احساس رضايت نمي كند، كاملاً نظرم عوض شد. به عقيده من او مي خواست از دست «فرگوسن» راحت شود. «فرگوسن» با هر بازيكني كه مشكل پيدا كند و از او انتقاد شود، سريعاً آن بازيكن را نيمكت نشين مي كند و بعداً هم به تيم ديگري واگذارش مي كند و حالا بعد از من و«بكام» نوبت «بارتز» رسيده است. به عقيده من «رئال»تيم فوق العاده بزرگ و رويايي است، اين تيم انبوهي از «سوپر استارهاي» دنيا را دارد و با توجه به چنين جاذبه هايي و با نظر به اينكه «بكام» نتوانسته بود فصل گذشته با «منچستر» قهرمان اروپا شود، به اين تيم آمد.
* تو در مورد انتقاد از «فرگوسن» چه گفتي، مگر چه حرفهايي در مورد وي زده مي شد كه با تو اينگونه برخورد مي كرد؟
- ببينيد به عقيده من، او انساني است، كه از برخورد با واقعيت ها فرار مي كند، به عنوان مثال هنگامي كه «فان نيستلروي» قرار بود به «منچستر» بيايد مصدوم شد، بچه ها فكر مي كردند كه با بروز اين حادثه، ديگر او به دنبال «رود» نيست، اما وي دقيقاً يك سال صبر كرد و بارها از «نيستلروي» آزمايشات پزشكي گرفت. او مربي فوق العاده مغرور و خودخواهي است و مسلماً ۱۸ سال كار كردن در منچستر او را تبديل به يك مدير كرده است تا يك مربي، آن هم يك مربي كاملاً مستبد.
* و سرانجام چه مشكلي بين شما به وجود آمد؟
- من همين حقايق را در كتاب زندگينامه ام و چند مسئله ديگر را عنوان كردم، زيرا انسان واقع بيني هستم و از حقايق فرار نمي كنم. پس از انتشار كتاب و چاپ همين قسمت در روزنامه او صراحتاً به من گفت كه نيازي به تو نداريم، تو جو باشگاه را دچار تشنج مي كني و من در تيمم به وجود چنين مهره هايي نياز ندارم و سپس من هم بدون هيچ جنجالي «منچستر» را ترك كردم.

در انتظار آتن
بهرام توكلي- زماني كه «بارون پيردوكوبرتن» ورزشهاي نوين را در قالب بازي هاي المپيك برابر با يك پيشينه تاريخي از عهد قديم و يونان باستان بنيان گذاشت، هرگز تصور نمي كرد روزي فرا رسد كه جهانيان در واقع هر ۴ سال به انتظار برگزاري اين بازيها بنشينند.
در اينكه فلسفه اصلي انجام و برگزاري مسابقات ايجاد دوستي و برادري و همزيستي مسالمت آميز ملت ها و خصوصاً نمايندگان آنها يعني قهرمانان بوده است هيچ شكي نيست و امروزه هم اين چنين به اين بازيها نگاه مي شود و به همين دليل تمامي كشورهاي جهان با اشتياق فراوان در بازيهاي المپيك حاضر مي شوند. البته نبايد فراموش كرد كه در بعضي از دوره هاي المپيك،سياست همراه اين بازيها شد و نهايت تأثير خود را بر المپيك بر جاي نهاد. در المپيك ۱۹۷۲ مونيخ و ۱۹۸۰ مسكو و ۱۹۸۴ لوس آنجلس، ابعاد جريانات سياسي به شكلي بود كه به نوعي كلي بازيها را تحت الشعاع قرار داد. ليكن با مديريت قوي و كارآمدي كه در رأس تشكيلات كميته بين المللي المپيك (IOC) قرار داشت به خوبي و با درايت كامل از كنار اين جريانات انحرافي عبور كرد و به گونه اي عمل گرديد كه بار ديگر مسابقات المپيك بر روال منطقي خود قرار گرفت. خوان آنتونيو سامارانش به واقع ناجي بازيهاي المپيك لقب گرفت وبا دادن اجازه ورود امكانات تبليغاتي، زمينه هاي لازم را براي سرمايه گذاري در اين بازيها فراهم كرد به گونه اي كه امروزه پخش بازيهاي المپيك در جهان با ابعاد وسيعي صورت مي گيرد و يكي از درآمدهاي هنگفت كشور ميزان و كميته بين المللي المپيك است .
امروزه بر تعداد رشته هاي ورزشي در هر دوره بازيها افزوده مي شود، مجموعه اي از رشته هاي ورزشي كه بعضي از آنها ريشه در فرهنگ هاي كهن ملل جهان دارد و با زندگي آنها همسو و يكي شده است، سرمايه گذاري يا نگرشي كلان به بازيها و ايجاد امكانات لازم و ارائه و تصويب برنامه ها و خلاصه فراهم نمودن سرمايه لازم و تلاش بيشتر براي آماده نمودن قهرمانان جهت حضوري موفق كه در نهايت منجر به سربلندي كشور و كسب افتخار مي گردد. قهرمانان المپيك قهرمانان ابديند و هرگز از ياد و خاطره ها بيرون نمي روند و فراموش نمي شوند.
در لوزان سوئيس كه مقر كميته بين المللي المپيك (IOC) قرار دارد نام تمامي قهرمانان ادوار گوناگون المپيك وجود دارد نه تنها قهرمانان كه حتي شركت كنندگان در هر دوره نامي از خود دارند . نام اين قهرمانان بر لوح يادبود بازيهاي المپيك براي هميشه باقي خواهد ماند و افتخاري ابدي نصيب كشورمان خواهد شد. بدين ترتيب براي حضور در چنين ميداني لازم است ابتدا كميته ملي المپيك ايران با نگرشي به يكي از دوره هاي آينده و در حقيقت با مشخص نمودن هدف كه مثلاً بازيهاي ۲۰۰۸ پكن و يا ۲۰۱۲؟ برنامه اي جامع و مدون را تنظيم نمايد و با مشخص شدن نقطه شروع و نقطه پايان راهكارهاي رسيدن به اهداف را بررسي نمايد و سپس با در نظر گرفتن كليه جوانب ميزان بودجه مورد نياز چنين تداركاتي را با انتخاب كمك كننده هاي مالي و يا ارائه راهكارهاي لازم فراهم نمايد.
در چنين شرايطي است كه مي توان در راه رسيدن به اهداف خود گام برداشت و خصوصاً با ايجاد نقاط كنترلي و كمك گرفتن از دانش روز كشورهاي صاحب نام در عرصه ورزش در مقاطع گوناگون كليه برنامه ها را كنترل كرد. بدين ترتيب در زمينه رشد و افزايش توان قهرمانان اقدام نمود. هيچ يك از كشورها بدون برنامه در راه چنين مسابقاتي قدم نمي گذارند.
تقويت فدراسيونهاي ورزشي در ايجاد و تشكيل و سازماندهي تيم هاي ملي و حضور در ديدارهاي تداركاتي باعث افزايش توان ورزشكاران شده و سپس هر از گاهي برنامه ها را كنترل نمود و خصوصاً در برطرف نمودن موانع تشكيلاتي و مشكلات مالي مي بايست كميته ملي المپيك از حداكثر راهكارها استفاده نمود و به نتيجه رسيد سالها است در مسابقات المپيك به نيرو و قدرت ذاتي قهرمانانمان در رشته هاي كشتي و وزنه برداري متكي هستيم. دو رشته اي كه امروزه از كم تماشاگرترين رشته هاي مسابقات المپيك است كه احتمال حذف رشته كشتي بسيار زياد است و به طور قطع در صورتي كه تمهيداتي در اين خصوص انديشه نشود به زودي نام ايران نيز به همراه اين رشته از لوح بازيهاي آينده المپيك خواهد رفت. پس با برنامه ريزي جامع و مدون و كمك گرفتن از متخصصين و كارشناسان و دلسوختگان ورزش در فكر آينده باشيم و حضوري جامع و كامل جوانان ايراني توان كسب افتخار را دارند. در فكر آنان باشيم.

تيم رؤيايي من !!!
مثل اينكه فقط مشكل «اينتر» رفتن «هكتور كوپر» بود. «ماسيمو موراتي» مي گويد: با آمدن «زاك» همه چيز حل مي شود. او مي گويد: قدم به قدم،  اينتر را به دوران اوجش باز مي گردانم. در هنگام حضور او در تيم، فاصله زيادي بين كادر مربيان و بازيكنان افتاده  بود و من مجبور بودم او را از تيم اخراج كنم!!! او مربي حرفه اي است. در مورد «زاك» نيز بايد بگويم او به طور موقت مربي تيم من نخواهد بود،  ما با او يك قرارداد ۲ ساله امضا كرديم.
«والدانو» از «چلسي» شكايت مي كند
«خورخه والدانو» مدير فني رئال مي گويد: اگر «چلسي» براي به خدمت گرفتن، «ميشل سالگادو» به طور جداگانه و غير رسمي وارد عمل شود، ما از آنها به فيفا شكايت مي كنيم. آنها مي خواستند،  همين مسئله را با «ماكه  له له» پياده كنند، اما به هر صورت هر كاري، مراسم خودش را دارد، آنها با انجام چنين كاري به ما بي احترامي كردند، البته تمديد يا عدم تمديد قرارداد «سالگادو» به مسئولان تيم بستگي دارد، شايد او باز هم با ما باشد، اما براي به سرانجام رسيدن اين مسئله يك هفته زمان لازم است.
«فرگي» جريمه شد !!!
«الكسي فرگوسن» باز هم جريمه شد، اما اين بار ۱۰۰۰۰ پوند و آن هم به دليل رفتار غير ورزشي در ماه آگوست گذشته و در ديدار با نيوكاسل.
اصل جريان از آنجا شروع شد كه فرگي به دليل اعتراض  هاي ممتد، توسط داور وسط «اورپاه رني» از روي نيمكت اخراج شد،  اما گويا درگيري هاي لفظي بين او و داور مسابقه بوجود آمده بود و با گزارش داور چهارم به مسئولان ليگ،  كار به جاهاي بالا كشيده شد. البته در آن بازي منچستر با نتيجه ۳ بر صفر به پيروزي رسيد، اما تبعاتش بعداً  گريبان فرگي را گرفت.
بارسا يا رئال !!!
هنوز ۶ ماه نشده است كه «آدرين موتو» از پارما به چلسي آمده،  اما از راه نرسيده، هواي رفتن به سرش زده است. او مي گويد: دوست دارم در «بارسا» توپ بزنم، زيرا آنجا تيمي بود كه «گئورگي هاجي» روزي در آن بازي كرده است.بارسلون، باشگاه مورد علاقه من است، البته «رئال مادريد» را دوست دارم، پيراهن اين تيم واقعاً دوست داشتني و جذاب است و شايد در آينده اي نه چندان دور، چلسي را ترك كنم.
نگاهي به ورزش
حسن  دوستارگان : ورزش  به  عنوان  پديده اي  فراگير و سازنده  ، با ويژگي هايي  منحصر به  فرد و جذابيتي  مضاعف  براي  نسل  جوان ، مخاطبان  و علاقه منداني  تشنه  و منتظر دارد.
دنياي  هزار رنگ  ورزش  امروز ، هم  از منظر اقتصادي  - سياسي  و هم  از منظر فرهنگي  -اجتماعي  به  يك  اهرم  و نيروي  فوق العاده  مؤثر و تأثير گذار در دنيا تبديل  شـده  كه از  حضور و وجودش  ديگر نه  تنها به  عنوان  يك  تفريح  ، بلكه   به  عنوان  يكي  از ضروريات  زندگي  اجتماعي  ياد مي شود.
ورزش  خصوصيــت  و ويژگي هايي  دارد كه  هيچ  عامل  ديگري  داراي  اين  ويژگي ها و خصوصيات  نيست  ، ورزش  اهرمي  است  كه  كهنسالان  بيشتر از يك  عصا به  آن  نيازدارند و هم  نوجوانان  و جوانان  و ... بـراي  تخليه  نيروي  دروني  خود به  آن مي پردازند. اين  مهم  از منظر اقتصادي  يك  منبع  پر درآمد است  و از منظر سياسي  به  يك  عامل  صلح  و دوستي  و از منظر فرهنگي  به  عنصر مهم  و تأثيرگذار به  شمار مي رود.به  همين  دليل  است  كه  امروزه  رقابت  براي  سرمايه گذاري  در بخش  ورزش  و يا گرفتن  ميزباني  يــك  دوره  مسابقات  جهاني  و بين المللي  و المپيك  به  يك  رقابت  سخـت  سياسي  تبديل  شده  و دولتمردان  را به  پاي  ميزهاي  گفت  وگوهاي  ورزشي مي كشاند تا رقابت  سختي  را براي  بدست  آوردن  ميزباني  داشته  باشند.
شايد در گذشته  بيشتر  كشورها به  اين  مهم  توجهي  نداشتند، اما ايـن  اهميت  و تأثيرات  امروزه  در هر كشوري  و در هر جايي  بـر مردم  و مسئولان  شناخته  شده  و آنان  با اين  موارد آشنا شده اند. جامعه  مــا نيز كه  از يك  جامعه اي  با فرهنگ  روستايي  به  شهري  تبديل  شده  است ، اكنون  به  اين  بينش  و درك  رسيده  است  كه  بايد به  ورزش  و تـربيت  بدني بيش  از پيش  اهميت  بدهد، و باز هم  شايد به  همين  دليل  است  كه  از سال  جاري  مـــا شاهد قراردادن  روزي  به  نام  روز تربيت  بدني  و ورزش  در تـقويم كشورمان  خواهيم  بود. با پاسداشت  روز ورزش و اشاره  مجدد بر اهميت  آن  در زندگي  خصوصي  و اجتماعي آنچه  كه  در خصوص  اين  هفته  مي توان  نوشت ، اين  است  كه  با توجه  به  موارد مهمي كه  در بالا به  آن  اشاره  شد، متأسفانه  هنوز ورزش  در كشور ما و در ميان  مسئولان ما جايگاه  خـود را پيدا نكرده  و اين  مهم  به  عنوان  يك  مشكل  براي  ورزش  ايـران تلقي  مي شود.
تلاش  براي  تغيير اين  نگاهها و بيان  اهميت  ورزش  از مواردي  است  كه  بايد از سوي  مسئولان  ورزش  كشور به  عنوان  يـــك  هدف  مهم  مورد توجه  قرار گيرد و آنان  تمام  توان  و تلاش  خود را در اين  جهت  به كار برند.
كمبود امكانات  بالاخص  در بخش ها و شهرستانهايي  كه  از محروميت  بيشتري  برخوردارند، يك  مشكل  بزرگ  در كشور ما محسوب  مي شود ، به  نظر مي رسد كه  سازمـــان  تربيت بدني  در اين  خصوص  بايد يكي  از اولويت هايش  را در احداث  اماكن  ورزشــــي  به مسايل  اقتصادي  و جمعيتي  اختصاص  بدهد. شايد در برخي  از اين  شهرها حتي  به  سبب  مورد تـــهديد بودن  جوانان  توسط مواد مخدر ، چنين  كاري  بيش  از پيش ضرورت  داشته  باشد.
بخش  ورزش  قهرمانــي  ايران  هنوز به  جايگاهي  كه  مي تواند و شايستگي  آن  را دارد، نرسيده  است  و پايين  بودن  تكنولوژي  ورزش  و علم  ورزش  در كشور از عواملي است  كه  ما را در راه  رسيدن  به  اين  مهم  ناكام  گذاشته  است .
معضل  فرهنگي  در ورزش  ايران  همچنان  پابرجاست  و هر روز از اين  بخش  خبرهاي ناخوشايند جديدي  به  گوش  مي رسد، ضعف  برنامه هاي  فرهنگي  و نبود متـولي  خاصي در اين  خصوص  از عوامل  ديگري  است  كه  بر مشكلات  اين  بخش  دامن  مي زند.