سه شنبه ۲۷ آبان ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۲۲۸
ايرانشهر
Front Page

صدايي كه من مي شنوم
000002.jpg
شيفتگي به اتومبيل و راندن آن در ميان همه علاقه مندان به آن يكسان نيست. اين وسيله به عنوان يكي از مشخصه هاي زندگي شهري احساس متفاوتي را بين علاقه مندانش بر مي انگيزد.
وقتي سوار اتومبيل اش مي شوي و راه مي افتد، تنها سكوت است و سكوت، هنوز پخش صوت را هم روشن نكرده است اما يك دفعه سري تكان مي دهد و مي گويد: >از آخرين رالي كه برگشتيم هنوز فرصت نكردم درست و حسابي به اين بيچاره برسم، به سر و صدا افتاده.< گوشهايم را تيز مي كنم، صدايي نمي شنوم. با دست آفتابگير را محكم مي كنم شايد صداي ضعيفي كه از آن مي آيد قطع شود. با خنده مي گويد: >صداهايي كه من مي شنوم تو نمي شنوي.

جردن از مد افتاد
ويراژ روي بال هاي فرشته
000004.jpg
حالا اين عده كه در توصيف آن پا به سن گذاشته خوشبيني كه با تمام حس دلسوزي گفته بود >آخي! جوونن و تفريح ديگري ندارن< و در ادامه تاكيد كرده بود >خب! مي گين چي كار كنن< يك مسير تازه براي خود پيداكرده اند
به اصطلاح تفرجگاه آنان از خيابان جردن به اين مكان تازه، انتقال پيدا كرده است، زمان فعاليت همان است، آدم ها همان، شكل كار هم مثل پيشين خود، همه چيز همان رخدادهايي است كه خيلي ها آن را تقبيح كرده اند. دنبال راهكار براي آن گشته اند. برخي ها خواسته اند، به كل صورت مساله را پاك كنند، يك عده ديگر هم تلاش كردند به جريان جهت بدهند و ...
اما همچنان جريان ادامه دارد، در مسيري تازه، مسيري كه نقطه آغاز ندارد، كافي است از ورودي بزرگ و كوچك به اين مسير وارد شد و در مسيري مستطيل شكل كه دو ضلع بزرگ آن خيابان هاي مريم و فرشته اند، چرخيد.
مسيري كه روزگاري نه خيلي زود، مثلا همين پانزده سال پيش به زور، چهارپاي دود آلود را به خود مي ديد و حالا جواناني را كه به دنبال يكديگر اين مركب هاي بنزين  خوار را مي رانند به خود مي بيند و از تحفه آنان كه مي خواهند لحظاتي بخندند و شاد باشند، بي نصيب نمي ماند. حالا امروز فرشته و مريم  هستند كه اعصابشان از اين سر و صدا، ازدحام، آلودگي هوا، صوتي و فرهنگي خرد شده است.
بيچاره فرشته و مريم كه ميزبانان عده اي هستند كه جوانند و تفريح ديگري ندارند. بيچاره اين دو كه كسي براي آنها دل نمي سوزاند. فقط دلسوز نماها اين عده را تقبيح مي كنند و داد مي زنند چرا آنها به كتابخانه، يا سينما نمي روند، چه آدم هاي مسوول هوشمندي!
اميدواريم يكي هم پيدا شود به آنها بفهماند كه چرا اين عده سينما، كتابخانه، فرهنگسرا و ... ترك كرده اند و دست از سر مريم و فرشته بر نمي دارند!

آب و هواي تهران در هفته گذشته
در نيمه آبان هفته گذشته تهران آب و هوايي داشت مشابه اواخر مهرماه. متوسط بارش، دما و فشار هوا در اين هفته كمتر از حد معمول بود؛ اگرچه، يك نوبت بارش باران قدري از نگراني هاي آنها كه چشم به آسمان اين شهر داشتند، كم كرد. تنها در دو روز آخر هفته گذشته دماي هواي شهر به متوسط دماي مورد انتظار از نيمه دوم آبان، نزديك شد و ديگر مولفه هاي اقليمي نيز تقريبا وضعيتي مشابه داشتند. به واقع مي توان گفت پاييز واقعي در تهران از دو روز آخر هفته اي كه گذشت آغاز شد.
پايداري نسبي هوا در هفته گذشته همچنين موجب شد چندان شاهد وقوع گراديان هاي شديد دما و وزش بادهاي شديد نباشيم. اين وضعيت فقط در يكي از روزهاي اوايل هفته منتهي به امروز (چهارشنبه گذشته) رخ داد كه حاصل آن آسمان آبي و هواي پاك پنج شنبه، جمعه و شنبه بود

|  ايرانشهر  |   تهرانشهر  |   جهانشهر  |   حوادث  |   در شهر  |   درمانگاه  |
|  سفر و طبيعت  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |