سه شنبه ۲۷ آبان ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۲۲۸
خودسوزي به خاطر ۹ ميليون تومان
ماجرا از اين قرار است كه زن و شوهري سر يك ملك ارثي به ارزش ۱۵ ميليون تومان دعوا مي كنند. زن، شوهرش را تهديد مي كند كه اگر ۹ ميليون تومان را از ۱۵ ميليون تومان به او ندهد خود را آتش مي زند.
راضيه به خاطر اين موضوع با شوهرش حسن قهر مي كند و به خانه مادرش مي رود. شوهرش چند روز پس از قهر او با يك دسته گل به خانه مادرزنش مي رود راضيه هم كه فكر مي كند شوهرش مي خواهد ۹ ميليون تومان را به او بدهد آشتي مي كند و به خانه اش مي رود.
پس بعد از گذشت چند روز، راضيه وقتي مي بيند شوهرش حرفي از پول و ملك ارثي نمي زند، سراغ ۹ ميليون تومان را مي گيرد و چون حسن زير بار نمي رود، دوباره تهديد مي كند كه خودش را آتش مي زند. راضيه پس از به نتيجه نرسيدن از جر و بحث با حسن يك گالن بنزين بر مي دارد و به كوچه مي رود و روي خودش مي ريزد و خودش را آتش مي زند.
همسايه ها پس از شنيدن صداي راضيه به كوچه مي آيند و او را خاموش مي كنند و به بيمارستان مي برند. حسن را هم به جرم آتش زدن زنش تحويل پليس ۱۱۰ مي دهند. حسن به خاطر جراحت سنگين راضيه يك ماه در زندان به سر برد.پس از گذشت يك ماه حالا كه راضيه حالش بهتر شده جريان خودسوزي خود را تعريف كرده وهمسرش حسن از زندان آزاد شده است. حالا راضيه به۹ ميليون تومان خود رسيده

سارق كاسب
پسر صاحبخانه در حياط مشغول پهن كردن لباس بودكه متوجه شكسته شدن شيشه زيرزمين مي شود. وقتي به زيرزمين مي رود متوجه مفقودشدن دو تخته فرش، يك قبضه اسلحه شكاري، چند گوني برنج و يك سري از وسايلي كه در آنجا بود مي شود. پيش مادرش مي رود و از او مي پرسد كه آيا اين وسايل را او از زيرزمين بيرون برده است؟
مادر هم مي گويد يك ساعت پيش كه به زيرزمين رفته بودم همه وسايل در زيرزمين بوده است.
محمد به كوچه مي رود و يكي از بچه هاي محل به او مي گويد يك نفر از خانه شما بيرون آمد و يك سري وسايل به يك پرايدي فروخت. من شماره پرايد را برداشتم. آن كسي هم كه از خانه شما بيرون آمد هنوز توي كوچه است. محمد سارق را مي گيرد و به پليس ۱۱۰ زنگ مي زند.به دستور بازپرس پرايد شناسايي و دستگير مي شود.
صاحب پرايد مي گويد: اين آقا (اشاره به سارق) گفت دنبال يك آدرس مي گردم دربست مرا به آدرسم مي بري؟
من هم قبول كردم - چند محله را گشتيم تا آدرسش را پيدا كرد.
پياده شد و خواست كه صبر كنم. داخل خانه شد و يك سري وسايل از خانه آورد و گفت اين وسايل را زير قيمت مي فروشم من هم با يك مبلغ پاييني همه آن وسايل را خريدم.
بازپرس پرونده براي تحقيقات بيشتر با قرار بازداشت سارق را تحويل ماموران داد.

پيرزن كارآگاه
ماجرا از اين قرار است كه پيرزني براي رفع دلتنگي روي بالكن مشرف به كوچه مي نشيند. يك ساعتي از نشستن اش نگذشته بود كه يك پيكان با سه سرنشين از كوچه رد مي شود و ته كوچه پارك مي كند. يكي از سرنشين  ها پياده مي شود و به سمت خانه اي مي رود و چند بار زنگ مي زند. پيرزن مي دانست كه كسي در آن خانه نيست و همه اهل آن خانه به مهماني رفته اند.
آن جوان بعد از چند بار زنگ زدن به سمت ماشين مي رود و سوار مي شود. ده دقيقه بعد يكي ديگر از سرنشين ها به سراغ آن خانه مي آيد و چند بار زنگ مي زند. اين بار جوان نگاهي به كوچه مي اندازد و از ديوار بالا مي رود. در را باز مي كند و يكي ديگر از سرنشين ها وارد خانه مي شود و راننده هم ماشين را جلوي در مي آورد و پارك مي كند. پيرزن كه متوجه مي شود اين سه جوان براي سرقت آمده اند، شروع به داد وفرياد مي كند. چند نفر از اهالي محل بيرون مي آيند، راننده و يكي از جوان هايي را هم كه داخل خانه شده بود مي گيرند و به پليس ۱۱۰ زنگ مي زنند. نيروهاي پليس پس از تحقيق از محل سرقت و صاحبخانه متوجه سرقت چند فقره چك و تراول مي شوند. يكي از همسايه ها مي گويد: يك جوان را ديدم كه از پشت بام همسايه ها رد شد و از ديوار پايين پريد و فرار كرد. دو سارقي كه دستگير شدند گفتند : ما تحت تاثير حرف هاي علي (سارقي كه موفق به فرار شد) قرار گرفتيم. قرار بود پس از سرقت، همه اموال سرقتي را نصف كنيم ولي او فرار كرد و ما را تنها گذاشت.

سرقت از پدر
ماجرا از اين قرار است كه پسر معتادي به علت تامين مواد مخدر خود از منزل پدرش سرقت مي كرد. اين پسر با شكايت پدرش دستگير و روانه زندان شد.
شاكي كه از فرستادن پسرش به زندان ناراحت شده بود با گريه گفت: به خدا اين پسر كلافه ام كرده، اين بار اولش نبوده تا به حال بيش از پنج بار اموالم را سرقت كرده است. اين بار وقتي فهميدم كه اموالم سرقت شده، ازدستش شكايت كردم. نه طاقت دارم گرفتار شدنش راببينم و نه تحمل اين را دارم كه با سختي كار كنم و اين پسر به خاطر اعتيادش همه را به باد فنا بدهد.
مادر متهم با گريه به شوهرش گفت: من قول مي دهم كه اجازه ندهم تا اعتيادش را ترك نكرده از اتاقش بيرون بيايد اگر او را به زندان ببرند از اين هم بدتر مي شود. حالا بشنويد از متهم كه از نرسيدن مواد، خمار گوشه اي از سالن نشسته و زانوهايش را در بغل گرفته بود و به حرف  هاي پدر ومادرش اهميتي نمي داد.

دوازده نهنگ به گل نشسته
دوازده نهنگ مادر مرده كه به جزيره شمال نيوزيلند رفته بودند، ديگر نتوانستند به دريا باز گردند و با كمال تاسف به گل نشستند و تلف شدند.
۱۱ نهنگ زبان بسته در برابر چشمان بهت زده خبرنگاران و مردم جان دادند و تلف شدند تا دوستداران محيط زيست را به عزايي دردناك بنشانند. البته دوازدهمين نهنگ هم ساعاتي پس از پايان شب تلف شد و گروه هاي نجات نتوانستند به اين نهنگ هاي به گل نشسته كمكي كنند و آنها را نجات دهند.

قتل با آمپول هوا
سعيد مسيح 
زن جواني كه مرتكب قتل همسرش شده بود، در جريان يك سرقت دستگير شد.
اين زن ۲۲ ساله كه مريم نام دارد چندي پيش شوهر معتاد خود را با آمپول هوا به قتل رسانده است. وي همچنين با همدستي يك مرد جوان رانندگان خودروهاي مدل بالا را در مشهد فريب مي دادند و پس از تهديد به وسيله سلاح كمري اقدام به سرقت از آنها مي كردند.
شناسايي سارقان 
هفته گذشته سارقان هنگام سرقت از راننده يك پژو با زيركي راننده در نقشه خود ناكام ماندند و مريم توسط مردم دستگير شد. اما همدست او موفق شد از محل فرار كند. راننده پژو در اداره آگاهي به ماموران گفت: >اين زن را در بلوار سجاد سوار كردم و او مرا به خياباني خلوت كشاند و در آنجا همدست او هم سوار ماشين شد و خودش را مامور معرفي كرد و با اسلحه مرا تهديد كرد.
من در برابر او مقاومت كردم كه او نوار چسبي را از جيبش در آورد و قصد بستن دهان مرا داشت كه در اين هنگام اتومبيل با جدول خيابان برخورد كرد و با كمك مردم موفق شدم آن زن را دستگير كنم.<
كارآگاهان سپس موفق شدند محل اختفاي آن مرد را شناسايي كنند اما هنگامي كه به آنجا رفته بودند او گريخته بود به همين دليل چون احتمال مي دادند او به محل درگيري برگردد به آنجا رفتند و موفق شدند او را دو ساعت پس از درگيري در حالي كه لباس هايش را عوض كرده بود شناسايي و دستگير كنند. ماموران در بازرسي از هتل محل اقامت اين زن و مرد يك اسلحه كمري پيدا كردند كه سارقان با استفاده از آن اقدام به اخاذي از رانندگان جوان مي كردند.
سارقان در بازجويي ها اعتراف كردند: >با طرح نقشه قبلي قصد اخاذي از راننده پژو را داشته اند.<
آنها همچنين اعتراف كردند: شب قبل از دستگيري با استفاده از همين شيوه سوار يك خودرو در جاده قديم قوچان شده اند و دهان و دست و پاي راننده را با استفاده از چسب و طناب بسته اند.
مريم گفت: >پس از سرقت ۵۰ هزار تومان پول نقد همراه راننده، او شروع به داد و فرياد كرد كه مابا شليك گلوله او را از ناحيه دست مجروح كرديم.<
متهمان در ادامه تحقيقات به اغفال راننده يك خودرو و دريافت چكي به مبلغ دويست وپنجاه هزار تومان از وي اعتراف و ادعا كردند، پس از مراجعه به بانك متوجه شدند كه حساب راننده موجودي ندارد.
توطئه يك قتل 
ماموران در تحقيقات خود متوجه شدند همسر مريم كه مردي معتاد بود چندي قبل به طرز مشكوكي فوت كرده است به همين خاطر اقدام به بازجويي از او كردند.
مريم در ابتدا منكر قتل همسرش شد ولي سرانجام در بازجويي هاي فني پليسي كارآگاهان لب به اعتراف گشود و اقرار كرد مدتي قبل شوهرم را كه معتاد بود با طرح يك نقشه قبلي زماني كه او خواب بود با تزريق آمپول هوا به قتل رساندم.
متهمان با دستور قاضي پرونده براي تحقيق در خصوص سرقت هاي احتمالي ديگر در اختيار ماموران اداره آگاهي قرار گرفتند.

يك دزد در آرايشگاه
يك دزد در آرايشگاهزني كه براي مرتب كردن موهايش به آرايشگاهي در تهرانپارس رفته بود، مورد دستبرد قرار گرفت.تانيا.ك مي گويد: قرار بود بعد از اينكه كارم در آرايشگاه تمام شد به شوهرم زنگ بزنم تا دنبالم بيايد، كيفم روي صندلي كه نشسته بودم آويزان بود. از وقتي كه به شوهرم زنگ زدم تا وقتي فهميدم كيفم سرقت شده است پنج دقيقه هم نشد. تمام مداركم اعم از شناسنامه، پاسپورت و دو فقره چك حامل ۵۰۰ هزار توماني و چند فقره چك حامل بدون تاريخ به مبلغ يك ميليون و صد هزار تومان و نيز ۱۰۰ هزار تومان پول نقد در كيفم داشتم.
مدير آرايشگاه به بازپرس پرونده گفت: قبل از آمدن اين خانم، دختري قد بلند و لاغر باچهره اي سبزه وارد آرايشگاه شد. موهايش را كوتاه كرد و به بهانه اينكه منتظر نامزدش مي باشد در آرايشگاه ماند. وقتي خانم تانيا.ك با تلفن صحبت مي كرد، آن دختر كيف را به سرعت برداشت و سريع بيرون رفت و سوار پژو ۲۰۶ كه چند دقيقه اي در كوچه پارك كرده بود شد و فرار كرد. اين اتفاق آنقدر سريع رخ داد كه هيچ كس نتوانست عكس العملي نشان دهد.

اخراج مردان خشن
000068.jpg
قابل توجه خانم هاي محترم ايراني! مرداني كه عليه زنان خود به خشونت متوسل شوند، از رفتن به خانه خود محروم مي شوند. البته اين قانون قرار است در سوييس اجرا شود و نه در ايران!
دولت سوييس تمهيدات قانوني تازه اي را به منظور حفاظت از زنان و همين طور كودكان در برابر خشونت خانگي انديشيده است.
بر اساس قانون پيشنهادي وزارت دادگستري اين كشور، دادگاه ها در  آينده مي توانند مرداني را كه در خانه به خشونت متوسل مي شوند، از رفتن به خانه هاي خود براي مدتي مشخص محروم كنند.
علت تدوين اين قانون جديد آن است كه قربانيان خشونت خانگي به ويژه زنان مجبور نشوند خانه و زندگي خود را رها كنند و به دنبال سرپناه ديگري باشند.
شايدخانم هاي محترم ايراني مجبور باشند براي پياده شدن چنين قانوني در ايران سالها و شايدهم قرنها صبر كنند.

خواهر كشي يك مجنون
000072.jpg
برادري رواني كه خواهر خود را به قتل رسانده بود دستگير شد. خودتان خبر را بخوانيد و باور كنيد.
شيراز: در ۵ مهرماه امسال زن و شوهري پس از مراجعه به منزل خود واقع در جنوب غربي شيراز با پيكر خون آلود دختر ۲۲ ساله خود روبرو شدند كه جسدش در يكي از اتاق هاي منزل رها شده بود. جريان وقوع اين قتل به پليس ۱۱۰ اطلاع داده شد و در پي آن كارآگاهان دايره پنجم آگاهي شيراز براي بررسي موضوع وارد عمل شدند. پس از بررسي هاي مختلف مشخص شد كه قاتل به راحتي وارد منزل شده و پس از وقوع جنايت هيچ سرقتي انجام نشده است. بنابراين حدس اين كه مريم توسط يكي از بستگانش به قتل رسيده باشد به يقين تبديل شد و در ادامه رسيدگي به پرونده، كارآگاهان به برادر مريم (مقتول) كه از لحظه وقوع قتل متواري شده بود، ظنين شدند. شش روز پس از وقوع قتل، ماموران موفق به دستگيري محمود، برادر مريم شدند. اين متهم در بازجويي هاي اوليه به قتل خواهر خود اعتراف كرد اما انگيزه وي همچنان نامشخص ماند.

ماجراي زن پلنگ نما
شايعه اي با سرعت ۱۰۰۰ كيلومتر در ساعت 
000070.jpg
سرعت شايعه 
سرعت شايعه در ايران ۸۵۰ كيلومتر در ساعت است و از اين بابت هم در دنيا رتبه اول را داريم. مثل برخي اخبار تاسف انگيزي كه راجع به آمار طلاق و
تصادفات جاده اي مي شنويم.
اما به نظر سرعت شايعه زن پلنگ نما سرعتي ماوراي اين زمان استاندارد داشت... زن 
بازهم يك زن 
بازهم يك زن نام ايران را بر صدر اخبار دنيا كشاند. پس از زهرا كاظمي و شيرين عبادي و افسانه نوروزي، حالا نوبت زني است كه شايعه پلنگ شدنش موجب درگيري چند ساعته مردم با نيروي انتظامي شده است. ما چقدر از اين بابت مشهوريم!
يك شايعه ديگر
پس از مشخص شدن دروغ بودن ماجراي زن پلنگ نما يكي از بازديدكنندگان سايت نقشينه مدعي شده است كه زن ببر نما صرفاً شايعه نيست و اين زن وجود خارجي دارد. ادعاي اين بازديدكننده را خودتان بخوانيد.
زن ببرنما به همراه شوهر خود به خاطر علاقه وافرشان به گربه با عمل جراحي خود را به شكل اين حيوان درآورده اند.
اين زن و شوهر در بوستون آمريكا سكونت دارند.
بر طبق اين شايعه شبكه ماهواره ايVOX آلمان نيز چندي پيش در برنامه اي به زندگي اين زوج پرداخته است.

حوادث
ايرانشهر
تهرانشهر
جهانشهر
در شهر
درمانگاه
سفر و طبيعت
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  حوادث  |  در شهر  |  درمانگاه  |  سفر و طبيعت  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |