|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
صبح تا شب
امروز سه شنبه ۲۷ آذرماه است. يعني آخرين روزي كه فرصت داريد قبض برق تان را پرداخت كنيد. اگر تا به حال اين كار را نكرده ايد، رفتن به بانك را حتما در برنامه امروزتان بگنجانيد.
سينما
امروز كانون فيلم جهاددانشگاهي تهران سه تا فيلم خوب پخش مي كند. ساعت دو اين كانون فيلم تنها در تاريكي را پخش مي كند كه محصول سال ۱۹۶۷ و دوبله است. اين فيلم را ترنس يانگ ساخته كه در كارنامه اش كلي جيمزباند با بازي شون كانري دارد.
ساعت چهار هم فيلم بدنام هيچكاك پخش مي شود. فيلمي كه در ميان آثار هيچكاك طرفداران زيادي دارد، به خصوص كه اينگريد برگمن هم درفيلم بازي مي كند.
بالاخره ساعت شش مي توانيد اين جا فيلم تنگه وحشت را ببينيد كه اسكورسيزي سال ۹۱ ساخته و رابرت دونيرو در آ ن بازي مي كند.
راستي امروز ساعت شش فيلم خانه ملي ايران هم يك فيلم عجيب و غريب نشان مي دهد كه اسمش هست >چون اژدها راه برو< و كارگردانش جيمز كلاول است. هيچ كدام از بازيگرهاي فيلم هم معروف نيستند، بنابراين شايد مهمترين دليل براي ديدن فيلم اين باشد كه آدم بفهمد اژدها چطوري راه مي رود.
فرهنگسرا
اين روزها فرهنگسراهاي مختلف تهران پر از كلاس هاي آموزشي مختلف هستند. از هنرهاي تجسمي گرفته تا خوشنويسي، كامپيوتر وزبان.
فعلا همين چند تا را داشته باشيد تا بعد.
مجموعه فرهنگي- هنري فردوس واقع در بلوار فردوس، آموزش طراحي، نقاشي آبرنگ، خوشنويسي، تذهيب و مينياتور، فرهنگسراي قانون (شهرك غرب، فاز يك ايران زمين شمالي) آموزش شطرنج، گريم، كاريكاتور، سفال، تار و سه تار، فرهنگسراي سالمند (ميدان امام حسين خيابان ايرانمهر) آموزش يوگا، سفره آرايي، سفره عقد، فرهنگسراي خانواده( نارمك، خيابان گلستان) مشاوره ازدواج، مشاوره تحصيلي و درمان افسردگي و اضطراب.
تئاتر
هادي مرزبان امروز هم نمايش >خاطرات هنرپيشه نقش دوم< را ساعت ۳۰/۶ در تالار سنگلج روي صحنه دارد. سالن اصلي تئاتر شهر هم در اختيار گروه پري صابري است و نمايش سوگ سياوش در اين تالار به نمايش در مي آيد. قيمت بليت اين نمايش ۴۰۰۰ تومان است.
در سالن قشقايي كارمحسن حسيني به نام >اورفه< اجرا مي شود و سالن سايه هم دراختيار نمايش قهوه تلخ است كه شبنم طلوعي، بازيگر با استعداد تئاتر و تلويزيون آن را كارگرداني كرده. قيمت بليت اين دو نمايش آخري هم ۱۵۰۰ تومان است.
تلويزيون
امروز ساعت سه شبكه يك تكرار قسمت ديگري از سريال شين گن را پخش مي كند، سريالي كه براي خيلي ها خاطره انگيز است و ديدنش لذت ديگري دارد. ساعت ۱۰ هم يك قسمت ديگر از مجموعه پرستاران پخش خواهد شد.
شبكه دو امشب ساعت ۹ فيلم سينمايي دارد كه دعا كنيد آلماني نباشد.
مستند چهار (ساعت ۱۰ شبكه چهار) و سريال جستجو در شهر (شبكه تهران ساعت ۱۱) هم مي توانند جزو انتخاب هاي امشب شما براي تماشا باشند. برنامه گزارش ورزشي شبكه سه هم آخرين پيشنهادي است كه مي شود براي يك سه شنبه شب داد. از آنجايي كه فعلا مسابقات جام باشگاه هاي اروپا تعطيل هستند، احتمالا يك بازي قديمي از ليگ برتر انگلستان امشب از اين برنامه پخش مي شود كه به هر حال از هيچي بهتر است
|
|
|
زمين سبز
>زمين سبز< اسم مسابقه اي است كه به مناسبت روز هواي پاك قرار است بين دانش آموزان ايران برگزار شود. هدف اين مسابقه را مدير كل دفتر كانون هاي دانش آموزي، >توسعه آموزش هاي زيست محيطي و گسترش و ارتقاي فرهنگ جامعه دانش آموزي كشور در حفاظت از محيط زيست و دوستي با آن< اعلام كرده است كه معني اش به شكل ساده تر مي شود توجه دانش آموزها به دور و برشان و محيطي كه دارند در آن زندگي مي كنند. دانش آموزان ابتدايي در رشته نقاشي و بچه هاي راهنمايي و دبيرستان در رشته هاي عكاسي و كاريكاتور مي توانند در مسابقه شركت كنند. مهلت ارسال آثار هم تا ۱۵ آذرماه است. دانش آموزها مي توانند اثرشان را از طريق مدرسه به كانون هاي دانش آموزي بفرستند. ۱۵ اثر برگزيده كشوري برنده جايزه خواهند شد. در ضمن روز هواي پاك ۲۹ دي ماه است.
|
|
|
ريشه ايراني
از بيستم آبان ماه، شانزدهمين نمايشگاه بين المللي كتاب زاگرب در كرواسي افتتاح شده و ايران هم با يك غرفه ۱۰۰ متري حضور فعالي در اين نمايشگاه دارد. ۱۲۰ عنوان كتاب در موضوع هايي مثل علوم قرآني، ايران شناسي، آثار و مناظر طبيعي ايران، نقاشي و فرش در اين غرفه به نمايش گذاشته شده اند و به اينها ۳۰ عنوان كتابي را كه به زبان هاي كرواتي و بوسنيايي چاپ شده را هم اضافه كنيد. يك كتاب هم به نام >تئوري ريشه ايراني كروات ها< در غرفه ايران با حضور نويسنده اش >پروفسور توميچيچ< توجه بازديدكنندگان را به خودش جلب كرده است. وزير فرهنگ كرواسي، از حضور فعال ايران در اين نمايشگاه كه ۲۹۷ ناشر از كشورهايي مثل آلمان، اتريش، ايتاليا و فرانسه در آن شركت كرده اند تقدير كرده است.
|
|
|
بازگشت
كامران قدكچيان، از فيلمسازان نفرين شده اين سينماست كه آثارش حتي قبل از نمايش، توسط منتقدها به عنوان فيلم هاي درجه دو و مبتذل (يكي بايد بالاخره اين واژه مبتذل را تعريف كند و كلك كار را بكند) شناخته شده است. اين كه يكي از خبرهايمان را هم به او اختصاص داده ايم، شايد عجيب باشد. به خصوص كه سالهاست دست از كار فيلمسازي كشيده و به تدوين فيلم هاي درجه شش ايراني مشغول است.
با اين حال كار او در فيلم هايي مثل >ديوانه وار< و >آواز تهران< از آثار بسياري از همكارانش يكي دو آب شسته تر بود و خيلي ها اعتقاد داشتند كه شكست همه جانبه فيلمي مثل >زخمي<، باعث از دور خارج شدن اين حرفه اي سينما شده است.
به هر حال او بازگشته و قرار است يك فيلم نامه طنزآميز به اسم آلفرد بسازد و فيلمنامه اش را هم با يكي ديگر از حرفه اي هاي اين سينما يعني اصغر عبداللهي بازنويسي كرده است.
|
|
|
آموزش رانندگي در پيست كارتينگ
خيابان را رها كن
|
|
آلودگي هوا و ترافيك و آلودگي محيط زيست تهران فقط به مشكلات خيابان ها يا زيادي اتومبيل ها مربوط نمي شود. يك راننده خوب به تنهايي عاملي است براي كمتر آلوده شدن هوا، ترافيك روان تر و آلودگي كمتر محيط زيست. مراقبت و نگهداري صحيح اتومبيل تاثير مستقيم در بهتر شدن وضع آلودگي دارد.
حسين خداپرست، رئيس فدراسيون اتومبيلراني، پايه ضعيف رانندگي را عامل مهمي در مشكلات ترافيكي و آلودگي هواي تهران مي داند. به نظر خداپرست ده ها مدرسه اتومبيلراني در اروپا با آموزش رانندگي - حتي در سطح مدارس - رانندگاني را تحويل مي دهند كه مهارت شان به حل مشكل ترافيك و آلودگي محيط زيست كمك مي كند.خداپرست مي گويد: >مثلا همين تعويض روغن اگر زودتر از موعد باشد براي محيط زيست مضر است، چون اگر روغن موتور زودتر عوض شود روغن بيشتري مصرف مي شود و روغن بيشتري هم وارد طبيعت مي شود.<
خداپرست در مورد امكانات فدراسيون براي كساني كه مي خواهند قابليت هاي اتومبيل شان را آزمايش كنند يا مهارت رانندگي شان را بسنجند مي گويد: >براي حضور در پيست اتومبيلراني كافي است با فدراسيون تماس گرفته شود تا بعد از هماهنگي وارد پيست شوند، البته اگر كسي بخواهد چندين بار در ماه به پيست برود مي تواند عضو شود. عضويت هم مدارك شخصي راننده و ساليانه ۱۵ هزار تومان حق عضويت را لازم دارد.<
خداپرست معرفي مربي رانندگي و كارشناس اتومبيل در پيست را از امكاناتي كه راننده مي تواند استفاده كند نام مي برد. به نظر خداپرست پيست ريس يا پيست كارتينگ بهترين جا براي آموزش و يا تمرين رانندگي است. بهترين جا براي ويراژ دادن، دستي كشيدن و كورس گذاشتن. خداپرست وقتي از پيست كارتينگ فدراسيون نام مي برد مي گويد: >چند وقت پيش كه پيست كارتينگ فرهنگسراي خاوران افتتاح شد، به آنها پيشنهاد دادم با مدارس ارتباط برقرار كنند تا براي آموزش بچه ها از اين پيست ها استفاده شود. به نظر خداپرست پايه رانندگي اصولي با كارتينگ و رانندگي با كارت بنا مي شود. كارت ماشين كوچكي است با موتور ۱۰۰ الي ۲۵۰ سي سي و ظرفيت يك نفره كه مسابقاتش در پيست مخصوص خودش انجام مي شود و خوبي آن هم اين است كه از سنين پايين مي توان با آن رانندگي كرد و با قوانين رانندگي شهري آشنا شد.
خداپرست برگزاري مسابقات رالي تهران را هم فرصت خوبي براي صحيح راندن و آموزش فرهنگ ترافيك مي داند: >ما در نقشه هاي رالي تهران نكته هاي آموزشي - فرهنگي هم مي گنجانيم كه در كنار نكات فني مي تواند آموزشي باشد. از آنجا كه شركت در رالي براي عموم آزاد است، فرصت خوبي براي تست مهارت هاي رانندگي و فني است.<
مسابقات رالي تهران در سه رده خانوادگي، بانوان و آقايان برگزار مي شود و نزديك ترين رالي ۱۴ آذر برگزار خواهد شد.
|
|
|
شايعه افزايش قيمت بنزين
آيا بايد جيب هايتان را آماده كنيد؟
|
|
اوايل شايعه افزايش قيمت بنزين شايعه اي بود شبيه به تمام اتفاقات رخ نداده اي كه وعده آنان را در خيابان ها از زبان مردم مي شنيديم. امروز اما اين شايعه به حقيقت نزديك شده است. راه گريزي نيست.
حالا ديگر شايعه حمله آمريكا به ايران، بازگشت صدام به عراق، ماجراي نيروگاه هاي اتمي، كاهش قيمت خودرو و مسكن براي هيچ كس اهميتي ندارد. مردم به نان شب فكر مي كنند. نان براي آنان همان بنزين است!
نرخ باز كردن و بستن درب تاكسي به افزايش نزديك مي شود. براي كساني كه خرج خانواده را مي دهند اين اتفاق وقوع فاجعه اي تازه را نويد مي دهد. بار ديگر درآمد آنان برابر امكانات لازم براي زندگي نزديك به معمولي، احساس حقارت مي كند.
اين شايعه چقدر به حقيقت نزديك است؟ متأسفيم كه بايد بگوييم دلهره مردم بيهوده نيست. >حذف يارانه بنزين، سوخت و انرژي در دستور كار دولت نيست.< اين جمله در اوج وحشت مردم از افزايش قيمت بنزين از زبان رئيس جمهوري شنيده شد اما يك روز پس از تزريق آرامش در رگ هاي مردم هيجان زده خبر رسيد كه ايران واردات بنزين را افزايش داده است. اصل خبر اين است: >آمارهاي ارائه شده از سوي شركت ملي پالايش و پخش فرآورده هاي نفتي ميزان واردات بنزين در هشتمين ماه سال، افزايش قابل توجه اي ر ا نسبت به مدت مشابه سال قبل تجربه كرد و به ۱۹ ميليون ليتر در روز رسيد.< جالب است كه پيش از اين اعلام شده بود اسكله هاي ايران ظرفيت بارگيري بيش از ۱۶ ميليون ليتر در روز را ندارند. البته در مهرماه امسال هم واردات بنزين به ۱۸ ميليون ليتر رسيده بود. اين ماجرا وقتي جالب تر مي شود كه بدانيد مصرف بنزين هنوز هم بيش از واردات و توليدات و بسياري از جايگاه هاي سوخت رساني با مشكل كمبود بنزين مواجه هستند. وقوع فاجعه اي كه انتظارش را مي كشيد نزديك است.
شايعه اي كه در تاكسي، اتوبوس و ... فقط يك حرف بي پايه و اساس بود حالا به حقيقت نزديك مي شود. تجربه نشان داده كه شايعه هاي منفي قدرت باروري بيشتري دارند!
افزايش قيمت بنزين يا حداقل ارائه روشي تازه در مصرف آن حقيقتي است كه حتي با وجود خويشتن داري رئيس جمهوري در حرف هاي او موج مي زند. >براي جبران كمبود بنزين ناچاريم واردات را افزايش دهيم. قصد داشتيم براي تهيه بودجه لازم از ذخيره ارزي استفاده كنيم اما مجلس اين اجازه را نداد. از طرفي يارانه فعلي بنزين مربوط به صد درصد مردم ايران مي شود. يك روستايي كه نمي داند بنزين چيست چرا بايد اين مبلغ را بپردازد تا كساني كه امكانات بيشتري دارند بنزين را با قيمتي پايين مصرف كنند؟< حذف يارانه بنزين قيمت اين محصول را چند برابر مي كند. به اين ترتيب قضيه افزايش ۱۰ درصد قيمت بنزين در سال منتفي است. حذف يارانه بنزين يعني افزايش قيمت از ۶۵ تومان به ۲۰۰ تومان! در اين هياهو مردم ناچارند پشت برخي از نماينده هاي مجلس سنگر بگيرند. كساني كه مخالف افزايش قيمت بنزين هستند. گرچه با وجود جبهه گيري اين افراد هم تغييراتي در وضعيت قيمت يا مصرف بنزين به وجود مي آيد. در آخرين جلسه هيات دولت قرار شد گروهي مساله بحران بنزين را بررسي كنند و براي رفع آن راهكار ارائه دهند. اين احتمال وجود دارد كه مردم به فضاي سال هاي جنگ باز گردند. طرح سهميه بندي مصرف بنزين به تصويب نزديك است. ستاري فر، رئيس سازمان مديريت و برنامه ريزي در اين مورد مي گويد: >كميته اي كه براي بررسي بحران آغاز به كار كرده، طي چند روز آينده سهميه بندي بنزين را ارزيابي و راهكارهاي اجرايي، سهميه بندي و چگونگي اصلاح الگوي مصرف را ارائه مي دهد.<
حالا ديگر مي توانيد شايعه هايي را كه در كوچه و خيابان مي شنويد باور كنيد. به فكر افزايش درآمد خود باشيد، سوخت شهر گران مي شود.
|
|
|
با فنجاني چاي
سكوت بهترين موسيقي - خلاء بهترين معماري
آدمي در خانه اي آرام داشت
جايگاهي در امان و بي بيم... با زندگي فراخ و پرنعيم؛ تا به بهانه عشق فريب خورد و يقين را به گمان فروخت و آتش دودلي بر و بار عزم او بسوخت.
شادماني داد و بيم خريد... فريب خورد و پشيماني كشيد.
سپس خداي سبحان در توبه را به روي او گشاد و كلمه رحمت بر زبان او نهاد:
موسيقي... ؛ در ابتدا فرياد بود و بعد آواها و هجاهاي زير و بم تا پس از بناي ساختار زبان كلمه شد و پس از به وجودآمدن صنايع ادبي به شعر تبديل گشت.
بعد از كشف نظمهايي از كيهان و اختراع رياضيات تنوع و گسترش يافت و به انواع گوناگون موسيقي كه ما امروزه مي شناسيم تغيير يافت و همچنان همان داد است از غم تنهايي و همچنان به فكر يك سقف است حتي مقوائي...
>شما سنگ، چوب و بتن را بكار مي گيريد و با اين مصالح خانه ها و محل ها را مي سازيد. اين يعني ساختمان سازي: كارداني و مهارت در كار است. ولي ناگهان شما در قلب من تاثير مي گذاريد. به من خوبي مي كنيد. من خوشحال مي شوم و مي گويم: اين زيباست. اين يعني معماري.۱<
۱- لوكوربوزيه
|
|
|
دعوت از مردم براي درك اين هنر
نگاه به معماري
|
|
روز دوم نوامبر در محل مركز تجربي موسسه هنري ديتون، موزه اي تحت عنوان >نگاه به معماري< گشايش يافت. اين موزه با نمايش دادن و مرتبط كردن سازه هاي معماري دنيا با كارهايي از مجموعه خصوصي خود موزه، بينندگان را تشويق به كشف گوشه هاي هنري معماري مي كند. تماشاگران به كنكاش در معماري با تمركز بر روي ساختمان ها به عنوان فضاي زندگي، فضاي عمومي و فضاي مقدس دعوت مي شوند. ايستگاه هاي فعال موجود در اين موزه وجوه مختلف معماري را از قبيل عملكرد، سازه و زيبايي به افراد در هر سني كه باشند ارايه مي كنند.
>نگاه به معماري< به تماشاگران اين امكان را مي دهد تا اين هنر مهم را كه در اطراف ما وجود دارد درك كنند.
آلكس نايرجس، رئيس و مدير اجرايي موسسه ديتون مي گويد: >معبدي از دوران قديم يا خانه همسايه مان فرقي ندارد، به هر حال ما ياد مي گيريم كه زيبايي و سازه و هدف از طراحي آن را ستايش كنيم.<
اين نمايشگاه شامل تاسيسات طراحي شده توسط انا دنيس از اوهايو نيز مي باشد. دنيس كه اكنون در نيويورك كار و زندگي مي كند، به خاطر نصب و اجراي تاسيسات كلاسيك معماري بسيار شناخته شده است. او توضيح مي دهد: >كارهاي من از طرح هاي بومي آمريكا نشأت گرفته و الهام گرفته شده از ساختمان هايي است كه توسط مردم عادي و نه معماران شكل يافته اند. من با چيزهايي كه مي بينم و احساس مي كنم و به آنها وابستگي دارم شروع مي كنم: يك اتوبان؛ راه پله اي پوشيده در شب، پل متحركي با خانه هاي جاي گرفته در داخل آن يا يك كابين توريستي كه روي يك صخره بزرگ قرار گرفته است. من مي خواهم كشف كنم كه چرا به اين كار كشش پيدا مي كنم و هر هفته شروع به كار مي كنم؛ هر وسيله و تاسيساتي تبديل به سفري استعادي مي شود.<
براي >نگاه به معماري< دنيس يك كابين توريستي را به نمايش گذاشته كه داراي تختخوابي تاشونده مي باشد و صداي جيرجيرك مانند موجود در آن نظاره گران به تجربه دوباره خاطرات كودكي شان هنگام گذراندن تعطيلات در كنار درياچه وامي دارد.
اين نمايشگاه شامل ۲۷ ايستگاه پي در پي است. جايي كه تماشاگران جذب فعاليت هايي چون ساخت مدل هاي سه بعدي، توري مجازي به پانتئون دوم و كشيدن پلان هاي شخص خودشان مي شوند. يك استوديوي معماري مجهز به كامپيوتر نيز وجود دارد كه مراجعان مي توانند ساختمان هاي خودشان را شخصا طراحي كنند. يك محل مطالعه نيز با كتاب هايي مخصوص تمام سنين، در اين موزه وجود دارد. نايرجس مي گويد: >اين نمايشگاه براي همه، چيزي دارد. ايستگاه هاي فعال براي هر فرد در هر سني مناسب هستند. از بچه هاي مدرسه نرفته تا كهنسالان. ما حتي اين ايستگاه ها را براي معلولين جسمي نيز قابل استفاده كرده ايم.<
اين نمايشگاه اهميت معماري در طول تاريخ را بررسي مي كند، از دهكده هايي در آفريقا گرفته تا كارهاي خوب دوران اخير، معماران و ساختمان هاي مهم دنيا به وسيله عكس، نقاشي و ماكت به نمايش درآمده اند. تماشاگران همچنين درباره تاريخ معماري موسسه هنري ديتون اطلاعاتي دريافت مي كنند. نمايش ها بر روي ساخت و ساز اوليه موزه در سال ۱۹۳۰ و نوسازي و گسترش آن در ۱۹۹۷-۹۶ تمركز يافتند.
حتي وقتي مردم موزه را ترك مي كنند، باز هم اين امكان را دارند تا اطلاعاتشان درباره معماري را با استفاده از راهنماي صوتيAmeritech smantour گسترش دهند. قسمتي از اين راهنما به معماري خود موزه تخصيص يافته است. خانواده ها نيز مي توانند از كيف مخصوص >نگاه به معماري< كه شامل فعاليت هاي مستمر و بازي هاي آموزشي است كه آنها را به گالري هاي موزه مي برد تا با معماري آشنا شوند، استفاده كنند.
بعد از بازديد موسسه هنري ديتون اين سفر آموزشي با يك پياده روي در خود شهر ادامه مي يابد. يك جزوه توسط موزه طراحي شده كه به شركت كنندگان كمك مي كند تا ارزش هاي معماري واقع در شهر ديتون را كشف كنند. اين تور ساختمان هاي مهم ديتون را به مجموعه هاي مختلف نمايش داده و در موزه مرتبط مي كند.
منبعAIA :
مترجم: هارميك هنبرچيان
|
|
|
شهر چيست؟
|
|
قسمت سوم
ويژگيها و كيفيات فضاي شهري تابع متغيرهاي فراوان تاريخي، سياسي، اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و زيست محيطي است كه با تعريف گسترده تر فرهنگ، همه آنرا مي توان زير چتر فرهنگ شهري يك دوره تاريخي گرد آورد. اما بررسي هويت شهر معاصر بنابرعللي كه اشاره شد، جستجويي است در خلا و مجبور است ضمن جدا شدن از بررسي هاي متعارف شهر، وجوه ارتباط بين فضاي كالبدي و فضاي اجتماعي و كنش متقابل آنها را مشخص كند و در چارچوبي قرار گيرد كه مانند ديگر بررسي هاي شهرشناختي، نمودار اتفاق نظر داشته باشد. چنين بخاطر سرشت كثير الجهت موضوع هويت شهر معاصر پيچيده و در هر ضلع قائم به نظراتي است كه در خصوص آن اتفاق نظر وجود ندارد و با مفاهيم و انگاره هايي مواجه است كه بين آنها تناقض و حتي ترديد وجود دارد.
بررسي هويت شهر و قانونمندي هاي آن مجبور است همزمان، رابطه هاي متناقض، شبهات و ابهامات فراواني را رفع كند و همراه با آن در صدد حصول مجموعه اي از اهداف نيز باشد. فضاي شهري را از بعد > سودمندي< آن تا بعد > شهودي و هنري< بپيمايد >عرض< شهر را به >ذات< آن پيوند دهد، محيط اجتماعي را از >پهنه بندي هاي طبقاتي فرهنگي< تا >روح و قلب ساكنان شهر< طي كند و نظريه اي را بر روند مبادله نمادين تحولات تاريخي شهر استوار كند.
نظريه هاي معاصر بطور كلي هويت فضايي را در مجموعه سه گانه اي قرار مي دهندكه همراه> ساختار< و >معني<، >تصوير ذهني شده فضا< را تبيين و القا مي كند. > لينچ< در توضيح هويت، آنرا به اشيايي از محيط اتلاق مي كند كه در رابطه شكل - محتوا، نقش شكل را ايفا مي كند. در ديگر تعاريف مشابه نيز، از هويت بعنوان بعد سوم شناخت يك پديده فضايي، بخصوص در مشابهت هاي > ساختاري< و > معنايي< نام برده شده است كه توسط آن امكان تفكيك و تمييز فضا از پديد ه هاي مشابه و هم سنخ وجود داشته باشد.
در اين طبقه بندي كه ساختار و هويت بعنوان متغير غيرمستقل و تصوير ذهني بعنوان متغير وابسته مورد نظرند، هرچند براي مقاصد تحليلي مي تواند مفيد باشد، بررسي هاي هويت فضايي شهر نارسا است. از اين جهت كه اين تفكيك به هر پديده مصنوع كه خلق الساعه اي توليد مي شود ناظر و از آن قابل استنتاج است و بازشناسي هويت فضايي شامل تجربه معنا و مفهوم پديده و محتواي نمادين آن نيز هست و در بررسي هويت شهر (و اجزاء آن )، در بعد فضايي سه گانه فوق بدون انتزاع از يكديگر در انتقالي به >تصوير ذهني شده فضا < مي بايست مورد نظر قرار گيرند. بعلاوه، هويت در تعريف فوق، صرفاً نمودار ويژگي انحصاري و تمايز است. در جستجو براي هويت واقعي و روندهاي آن ( در هر دو بعد اجتماعي و كالبدي )، نمادها نقش كليدي و محوري دارند. نمادها هم عناصر شخصي و هم اجتماعي هستند؛ اما در خصوص هويت به عنوان نشانه هاي اجتماعي/ فرهنگي مورد نظرند كه مي توانند از طريق نگهداري ( و ايجاد ) تاريخ، گذشته ها را حفظ كنند.
ادامه دارد
تحقيق از مهندس زادرفيعي (دفتر مشاور پيشاهنگان آمايش)
|
|
|
اتفاقي كه در تهران رخ مي دهد
نقش و رنگ بر روي ديوارها
خدا زيباست و زيبايي را دوست دارد
اوايل دهه هفتاد بود كه اين جمله با خط خوش نستعليق به همراه كمي تذهيب كاري به جاي دست نوشته هاي پراكنده روي ديوارهاي شهر تهران نقش بست، تا پايتخت نشينان با خبر شوند كه قرار است >در شهري زيباتر زندگي كنيم.<
شهر چهره عوض مي كرد، پس از ۸ سال دفاع مقدس دوره سازندگي آغاز شده بود، گوني هاي پر از شن از جلوي ساختمانهاي مهم برداشته مي شد. جاي آنها را گلدان ها مي گرفت، چسب هاي ضربدري از روي پنجره ها كنده شد و تابلوهاي تبليغاتي و رنگي به ديوارها چسبيد، حتي رنگ لباس هاي شهرونداني كه اين تغييرات را ملاحظه مي كردند، عوض شد و آنها اينگونه توجيه شدند، با آن دست نوشته زيبا كه >مي توان در شهري زيباتر زندگي كرد.<
اين هنگام آغازي بود براي زندگي در محيطي تازه تر، زندگي در شهري كه قرار نيست فقط خاكستري، سبز و كمي سرخ اخرايي باشد.
و حالا پس از گذشت يك دهه، مي بينيم كه رنگ ها جاي خود را در شهر باز كرده اند، گرچه نه به گستردگي مطلوب و نه با كيفيت دلخواه. بحث ما هم گستردگي و حجم اين نگاره ها و نقش هاي رنگي است و هم كيفيت و زيبايي آنها.
روند رو آوري به محيطي رنگ آميزي شده در تهران خيلي ديرتر از شهرهاي بزرگ دنيا آغاز شده است، تفكر آغشته كردن محيط زندگي شهري به رنگ پس از نيمه دوم قرن بيستم در خيلي از شهرها آغاز شد.
پيش از آن و پس از اولين انقلاب صنعتي جوامع غربي در شهرهاي توسعه يافته خود از رنگ هاي تيره و خنثي استفاده كردند، آن را در اين جامعه تازه كاراتر و مفيدتر تشخيص دادند، نگاه كنيد؛ ما مي توانيم اين طرز تفكر را كه در تهران هم به مرحله عملي درآمده است معرفي كنيم.
شهرك اكباتان: ساختمان هاي عظيمي كه در كالبد خاكستري خود ۲۰۰ هزار شهروند تهراني را در خود جاي داده اند.
>ضديت با رنگ< در شهرهاي بزرگ جامعه غربي پي يك تقليد تشديد يافت. آنها از به اصطلاح سبك هاي رومي و يوناني الهام مي گرفتند تا ساختمان هاي خود را در دل شهرهايي كه توسعه پيدا مي كننند بسازند، آنها تصور مي كردند در معابر و ميدان هايي كه آن روزگار ساخته مي شدند، مثلاً فقط از سنگ مرمر استفاده مي كردند؛ چه تصور اشتباهي! و چه فراموش كاري عظيمي!
تصور مي كنيد كه آيا اين تقليد در تهران پي گرفته نشده است؟
ساختمان هاي اداري و دولتي اي كه از ابتداي سده ۱۳۰۰ بجا مانده است، مثل ساختمان ميدان راه آهن، ساختمان دادگستري، همه به تقليد از اين روند در جريان در جوامع غربي ساخته شد و به همان اندازه فراموش كارانه و يا بي دقت، نسبت به نگاه پيشينيان به رنگ و نقش.
پيشينيان به استفاده از رنگ به عنوان بيان نمادين خود از ترقيات مهم فرهنگي نگاه مي كردند.
هنوز هم سوخته رنگ هاي تخت جمشيد به چشم مي آيد، مثلاً در دهان شيري كه روزگاري سرستون اين كاخ پادشاهي بود.
مگر در معماري پس از اسلام نشانه هاي غناي فوق العاده عالم رنگ ها را در يادگارهاي آن دوران نمي بينيم؟
نه تنها در ايران كه در تمام آثار دوره پيشينيان جهان بچشم مي آيد كه آنان قوه تخيل خود را تحت تاثير عالم رنگ ها تقويت كرده بودند. روستاهاي يوناني، پرستشگاه هاي تايلندي، معماري هاي خاك ساخته آفريقا و اعراب و حتي مي توان به دوره اي نزديك در اروپا اشاره كرد؛ معماري رومي وار و گوتيك نيز به رنگ متوسل مي شدند، كليساهاي عظيم در فلورانس مزين به شيشه هاي رنگي و نقاشي ها و موزاييك ها نشانه آنند و ما در كشور خودمان كه يادگارهاي گذشته را مرور مي كنيم، حساسيت بسيار را به كاربري از رنگ و نقش مي يابيم، حساسيتي كه به كمك آن معمار غنايي در آن خالق محيطي بس زيبا و دلنشين بوده است.
حال جاي خوشبختي است كه فكر استفاده از رنگ در طرح هاي ساختماني رواج يافته و قراراست زندگي تازه شهري به كمك فعاليت و جنب و جوش رنگ ها و طرح ها آغاز شود.
به تاريخ اين جريان اشاره مي كنيم:
سه هنرمند مكزيكي در ابتداي سده ۱۹۰۰ خالق مهم ترين آثار در اين زمينه بودند، ديه گوريويرا (۱۸۸۶ تا ۱۹۵۷)، خوزه كلمنته اوروزكو (۱۸۸۳-۱۹۴۹)، ديويد آلفارو سيكوروز (۱۸۹۶ تا ۱۹۷۴) آنان از ابتداي دهه ۱۹۲۰ نقاشي هاي ديواري عظيمي كشيدند كه بيانگر تاريخ مكزيك و انقلاب ۱۹۱۰ آنها بود، با تكيه بر عناصر عظيم، قهرمانانه و انساني - مردمي.
اقدام آنان انعكاس بسياري داشت، حتي از آمريكا پيشنهاد داشتند. آمريكايي ها پس از دوره ركود اقتصادي موسوم به(Depression Era) و در قالب قرارداد جديد به كمك روزولت رئيس جمهور وقت، برنامه دولتي بزرگي براي كمك به نقاشان فقير و متضرر ترتيب دادند، آن هنگام در سال ۱۹۳۳، ۲۵۰۰ نقاشي ديواري تهيه شد.
در سال ۱۹۶۷ گروهي از هنرمندان سياهپوست آمريكايي به تشويق ويليام واكر بريتانيايي متروك در شيكاگو يك نقاشي ديواري ترسيم كردند كه تركيبي است از تصاوير، عكس و متون شاعرانه. اين اثركه ديوار احترام نام دارد در ستايش شخصيت هايي تهيه شده بود كه در جهت كسب حقوق سياهان مبارزه كردند، اين ابتكار در شهرهاي ديگر چون لس آنجلس، بالتيمور، سانفرانسيسكو و نيويورك پي گرفته است.
طي دهه ۱۹۶۰ ترسيم نقاشي هاي ديواري در فضاي عمومي به صورت سلاح اصلي جنبش اصيل مردمي جلوه كرد كه مخصوصاً ميل به بيان هنري گروه هاي جمع گرا را كه از دسترسي به آفرينش بصري محروم بودند، آشكار مي كرد.
در سال هاي بعد، اين روند به اكثر شهرهاي بزرگ جوامع غربي كشيده شد كه حال در هر فضاي عمومي، نقش و رنگ به چشم مي آيد، حتي امروز حربه اي معمارانه كه پيش تر در سال هاي دور از عهد باستان تا رنسانس بكار گرفته مي شد، به كمك اين زيباسازي آمده است: >استفاده از نقوش فريبا و برجسته، اغراق آميز و برخي اوقات هندسي.<
امروز اين نوع نگاه، نه به اين صورت وسيع، در تهران به وجود آمده است. شايد متوجه شده باشيد كه هنر خياباني مي تواند كيفيت زندگي را بهتر كند، مشاركت در محيطي رنگين تر از سوي شهروندان، مطمئناً نوعي زندگي تازه و شايد با كيفيتي بهتر را در پي داشته باشد، خيابان ها به سبب ماهيت خود و تعلق به همه شهروندان مي تواند، عادلانه درجهت عرضه خدمات بصري به همگان بكوشد و به خاطر وسعتش مي تواند هنر را با حجم بسياري به انبوه جمعيت ارائه كند، نبايد اين دو موضوع را ناديده گرفت.
در تهران، نقش ها را به چند دسته مي توان تقسيم كرد: نقش هايي كه بيان شعاري دارند، نقش هاي انتزاعي و آگهي هاي تبليغاتي كه اين آخري بيشتر به چشم مي خورد هم بر روي در و ديوار است و هم بر روي اتوبوس ها.
نقش هاي شعاري، بيشتر به دو واقعه مهم تاريخ معاصر شهر و كشور اشاره دارد؛ اولي انقلاب بزرگ است و دومي مقاومت و دفاع مقدس در جريان جنگ تحميلي.همواره احساس مي شود كه براي بيان آرمان ها و شعائر، هنر مي تواند به خدمت بيايد و در طول تاريخ اين اتفاق بارها جريان ساز شده است، همانطور كه در ابتداي قرن بيستم در اروپاي شرقي رخ مي داد و هنرمندان در جهت معرفي شعائر به خدمت گرفته شدند و حتي جريان ساختند.
اما متاسفانه براي دعوت از شهروندان براي درك مفاهيم عميقي چون >انقلاب< و >شهادت< از هنر جذاب و باكيفيت بهره گرفته نشده است و ما به اين جمله اكتفا مي كنيم >چه بهتر است كه براي يادآوري اين مفاهيم از نقوش جذاب تر استفاده شود.<
نسبت به آگهي هاي تبليغاتي چه واكنشي بايد نشان بدهيم؟ درست است كه اين آگهي ها رنگ و فرم را به زندگي شهري ما اضافه كرده، اما بايد ديد چه چيزي را از ما گرفته و در اين مورد بحث بسياري است كه بيشتر جنبه اي خرده گيرانه دارد.
اما آنچه كه حساسيت برانگيز است، كيفيت اجرا، طرح ها، جاي قرارگيري تابلوها، اندازه و نسبت هاي آن است كه جملگي جا براي انتقاد باز گذاشته اند.
البته آنچه كه بيشتر نگاهمان را جلب كرده است اتوبوس هاي شركت واحد اند، آنها مبلغان بسياري اند كه با بدنه وسيع خود كالاها را به رخ مردم مي كشند، اما چگونه؟
رنگ ها روي رنگ قرار گرفته اند. >برندگي< خود را از دست داده اند، سطوح ناصاف به علاوه طبيعت خود اتوبوس چون برآمدگي چراغ ها ، فرورفتگي جاي پلاك، قاب پنجره و وجود دريچه هاي تهويه، كمك مي كند نقش ها بر سطوح ناصاف به نظر برسند و اين اصرار به استفاده از حروف و رنگ ها در تمام بدنه اتوبوس، تبديل به اثري اعصاب خردكن شده است.
و در آخر اينكه پس از آغاز جنبش زيباسازي در شهر تهران، حضور نقاشي هاي تزئيني و اينگونه نقش ها را احساس كرديم و حضور آنها را به فال نيك گرفتيم، اما انتقاد و خرده گيري نسبت به آن را حق خود مي دانيم.
مسلماً اهم بحث كيفيت آثار است كه براي آن ما دو نمونه خاصي را بررسي مي كنيم، چون هر اثر ازنظر كيفيت نياز به بخشي جداگانه دارد. ما اين گوناگوني در كيفيت آثار تزئيني شهر تهران را شاهديم.
نمونه اول ما اينجا قرار دارد: وقتي از بزرگراه آيت الله صدر از شرق به غرب حركت مي كنيد و مي خواهيد وارد كامرانيه شويد، رمپي كه پارك كوچكي را احاطه كرده، خود با كاشي محيط شده است، احساس مي كنيد، وارد حمام شده ايد، درست است چند عنصر تزئيني كه به كمك كاشي هاي رنگي ساخته شده است، شما را دعوت به حركت در مسير مي كند، اما اين احساس گرم و رطوبتي حمام شما را ول نمي كند، شايد توقع داشته باشيد براي خودروي شما در پايان مسير >آب و صابون< مهيا كرده اند!
كيفيت اجراء بسيار بد است، كاشي ها در امتداد هم سطوح ناصافي را تشكيل مي دهند، برخي جلوتر، برخي عقب ترند، عناصر ديگري كه در كنار اين كاشي ها وجود دارند، چون سنگ توف سبز، بتن و حفاظ هاي فلزي اصلاً همخواني جنسيتي با اين كاشي ها ندارند.
همخواني در فرم ها نيز وجود ندارد، به فرم هاي عناصر موجود پيشين كه در مسير كماني شكل حل شده اند، مجموعه اي از واحدهاي مستطيل شكل اضافه شده اند كه روي سطح خود فقط نقش هايي از >پيكان اشاره< دارند، نه نقوشي كه تداعي گر مسير كماني شكل باشد.
در ادامه به زير پل صدر مي رسيد، آنجا خبري از حمام خودرو نيست، اما طرح روي ديوار به كمك همين كاشي ها چندان احترامي به مباني مواد بصري نگذاشته است.
دومين نمونه ما، كاري است كه به تازگي اجرا شده. در بزرگراه يادگار امام، تابلوهايي به فاصله گذاشته شده است و هركدام از نقوش ورزشكاري را نشان مي دهد، يك وزنه بردار، يك دونده، يك قايقران و...
طرح ها اصلاً گرافيكي نيست و كاملاً مبتديانه است، نه جذاب است و نه زيبا.
اما نكته جالب تر اينجاست؛ در بزرگراه يادگار امام چرا بايد از طرح هايي با موضوع ورزش استفاده كرد؟
نام اتوبان اصلاً با اين طرح ها سنخيتي ندارد و اين بزرگراه مردم را به سوي ورزشگاهي بزرگ و عمومي نمي رساند، پس چرا از اين طرح ها استفاده شده است؟
نحوه اجرا، محل قرارگيري نقوش، مناسبت ها، همخواني با عناصر و اشكال اطراف مسائلي اند كه پس از كيفيت خود طرح مطرح مي شوند.
همچنين يك نكته ديگر را هم مي توان خاطرنشان كرد: اين كه فضاهاي شهري بخاطر تعلقش به همه شهروندان مي تواند فضايي باشد تا همگان به كمك هنر آراء و نظراتشان را بيان كنند.
خيابان ها به سبب ماهيت خود به عنوان فضاي مشترك جمعي، از همه جاها مناسبت بيشتري براي خلاقيت جمعي دارند. هدف عمده زيباسازي مي تواند فرصت دادن به شهروندان باشد تا آنان به صورت صنفي، گروهي و دسته جمعي در رنگين كردن آن بكوشند و امروز كه فايده و لزوم گفت و شنود اجتماعي احساس مي شود، فضاهاي خالي ديوارها مي تواند محلي براي آن باشد.شايد اينگونه به وسيله رنگ ها شهر جان تازه و روح تازه اي بگيرد و زندگي شهروندان جور ديگري باشد، نگاه كنيد كه در تمامي نقاط دنيا براي نقاشي ديوارها، نه تنها هنرمندان كه بسياري از اقشار جوان مشاركت داشته اند.
xx براي تهيه اين مطلب از مقاله >ديوارهاي پررنگ و نگارشهر< نوشته خوان كارلوس لانگلا استفاده شده است.
دانشجوي معماري - دانشكده هنر معماري دانشگاه آزاد واحد مركز
|
|
|