پنج شنبه ۲۹ آبان ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۲۳۰
كجا برويم دات كام
انجمن بين المللي طبيعت گردي وب سايتي را تحت عنوان 
‎/www.ecotourism.org / travelchoice كه گردشگران مي توانند با مراجعه به آن از تازه ترين شيوه هاي مسافرت مطلع شوند. با مراجعه به اين سايت مي توانيد حتي قبل از اينكه به سفر برويد، از تجربياتي كه در آن خواهيد داشت، مطلع شويد.
بازديدكنندگان مي توانند از تاثيرات صنعت گردشگري و اينكه انتخاب مسافرت چگونه مي تواند به حفظ محيط زيست و فرهنگ محلي و اقتصاد كمك كند، با خبر شوند.
اين سايت شما را به داشتن يك افق فكري وسيع، به هنگام انتخاب سفرتان، تشويق مي كند و براي برقراري ارتباط با محيط و فرهنگ محلي از طرق صحيح و معتبر، شما را به بازديد از اماكن و وقايع فرهنگي غيرمعمول تر دعوت مي كند؛ تجربه چيزهاي غيرمعمول!

نفس به نفس با حيات وحش
شير آفريقايي ،سلطان بيشه ها يكي از اسرار آميز ترين گربه سا نان است .
اكنون كشورهاي آفريقايي با ديد بهتري به اين حيوان نگاه مي كنند. به جاي كشتارآن،براي توسعه اكو تو ريسم از آن حفا ظت مي كنند.
000164.jpg
شركت هواپيمايي"British Airways" هر ساله جايزه اي را با نشان «توريسم براي فردا» به يكي از موسسات تورگرداني كه در حفظ و پايداري حيات وحش، تلاش مي كنند و بهبود وضعيت اقتصادي منطقه، دغدغه آنان است، اهدا مي كند. تا شايدحمايتي از تلاش آنها در بقا طبيعت براي فردا باشد.

نام موسسه «گشت شكار پاپ روبين»(RPS) كشور زيمبابوه - برنده امسال جايزه - خاطره انگيزترين سفرها را براي سيمون بيرچ، خبرنگار گاردين، تداعي مي كند. او سعي و تلاشRPS را در حفظ حيات وحش منطقه لانگواي جنوبي - پارك ملي زيمبابوه - به تماشا نشسته و تدابير آنها را در سودرساني به اهالي اين منطقه تجربه كرده است.
سفرنامه او را بخوانيم تا علت را دريابيم:
جيپ ما آرام آرام، علف هاي به بلنداي فيل را به زير مي گرفت و با جلو رفتنش بوي شكار ناديده به مشام رساتر مي شد. دو شير نر گرداگرد لاشه اسب آبي - گويي كه در تصاحب آن براي هم رجز مي خواندند- در برد نورافكن  راهنماي ما قرار گرفتند.
سه متري آنها بود كه راننده نجوا كرد: «همين جا بايستيد و بلند نشويد.»
گشت شبانه آن شب ما، در پارك ملي لانگواي جنوبي، يكي از چند پارك كشور زيمبابوه بود. نور نورافكن، صداهاي عجيب و غريب، پرسه زدن در ميان ني هاي بلند، هيجان دوچنداني به جستجوي ما مي داد.
وجود فيل ها كه در شمار افزون تري نسبت به پلنگ ها، شيرها و بوفالوها به همراه 400 گونه برنده، لانگواي جنوبي را در زمره مهمترين پارك هاي آفريقا قرارداده است.
شايد بلنداي سواحل باشكوه رودخانه لانگوا، انگيزه برپايي كمپ نك والي - قرارگاه «گشت شكار روبين» -(RPS) بوده است تا براي هر علاقمند حيات وحشي، اقامت در آن را بسيار دلپذير سازد.
فصل هاي خشك،  دو پايگاه ديگر را كه اندكي در سمت شمال نك والي قرارگرفته اند، فعال مي سازد.
مناسبت چنداني در اطلاق واژه كمپ به نك والي نمي توان يافت، چراكه هيچ چادري در آن برافراشته نشده، در عوض شش اتاقك جور واجور با سقف هاي پوشالي، دوش هاي آب گرم، شيرهاي آب طلايي رنگ دستشويي و مستراح هاي سيفون دار، جاي هيچ گونه گله اي را از خدمات دهي درنك والي خالي نمي گذارد.
هزينه غذا در نك والي تابع نرخ هاي استاندارد نيست. گوشت تازه پرندگان، كيك و كيش (خوراك پنير، گوشت،  اسفناج و ماكاروني)، به نظر مي رسدكه به اين زودي ها تمام نمي شود.
واكاوي حيات وحش لانگوا، نيازي به بستن بارو بنديل سفر ندارد. زير يك درخت آبنوس، محلي براي صرف نوشيدني بود پيوسته  به دشتي با اسب هاي آبي، بابون ها، كروكديل ها و شمار زيادي از پرنده هاي كمياب كه حضور آشناي جيپ ها، نزديكي به آنها را امكان پذير مي سازد. گله هاي فيل، ايمپالاهاي نوزاده، زرافه ها و گورخرها و  پرندگان، سرگرمي لحظه به لحظه ما بودند.
ما با آنها همزيستي لذت بخشي را تجربه كرديم، بدون فاصله و نفس به نفس...

ماجراهاي طبيعت
دونده سرخ 
000176.jpg
نويسنده: ارنست تامپسون ستون
برگردان:حميد ذاكري 
قسمت پنجم 
در اين احوال، آموزش ها ادامه داشت. آنها مي دانستند بهترين ملخ را مي توان به وفور درميان علف هاي انبوه كنار جوي پيدا كرد؛ مي دانستند بوته هاي تمشك، چربي خود را به شكل كرم هاي سبز نرمي فرو مي اندازند؛ مي دانستند لانه مورچه هاي گنبدي شكل كه در فاصله اي نسبتا دور در جنگل قرار داشت، انبار بزرگي از غذاي چرب و نرم است؛ مي دانستند دانه هاي توت فرنگي وحشي، اگر چه حشره واقعي نيست، اما به همان لذيذي است؛ مي دانستند پروانه هاي بزرگ براي خوردن خوبند، اگر بتوان آنها را شكار كرد و تكه اي پوسته جدا شده از كنده اي پوسيده حاوي چيزهاي خوشمزه و متنوعي است؛ و آموخته بودند كه زنبورهاي زرد، زنبورهاي گلي، كرم هاي پشمالو و هزارپا به درد خوردن نمي خورند و بهتر است از آنها چشم پوشي كنند.
حالا ماه جولاي بود، ماه بريرها. در اين يك ماه آخر، جوجه ها به طرز حيرت انگيزي رشد كرده و چنان بزرگ شده بودند كه مادر براي  آنكه همه را زير بال و پر نگاه دارد مجبور بود تمام شب را سرپا بايستد.
طبق معمول روزانه، حمام خاك مي گرفتند، اما اين اواخر جايشان تغيير كرده و به بالاي تپه انتقال يافته بود. اين تپه مورد استفاده پرندگان متعددي قرار داشت. مادر ابتدا به طور غريزي از اين محل خوشش نيامد و جا را براي حمام خاك گرفتن مناسب نديد؛ حس مي كرد در اين مكان چيزي غيرعادي وجود دارد، اما خاك چنان نرم و با كيفيت بود وبچه ها چنان مشتاق آن بودند كه به زودي سوءظن و اعتمادش را از ياد برد.
بعد از دو هفته بچه ها كمي سست و پژمرده شدند و خودش هم حس كرد حال خوبي ندارد. هميشه گرسنه بودند و با آنكه بسيار زياد مي خوردند، اما به تدريج لاغر و لاغرتر مي شدند.مادر از همه ديرتر، اما سخت تر، مبتلا شد. گرسنگي پايان ناپذير، سردرد تب آلود و ضعف تحليل برنده مداوم، آثار اين ناخوشي بود. دليل آن را هرگز نفهميد. او نمي توانست دريابد كه خاك تپه به جهت استفاده بيش از حد پرندگان گوناگون (براي حمام خاك گرفتن) پر از كرم هاي انگلي شده و همگي شان به ميكروب آلوده شده اند، اما غريزه واقعي و روشنش همان ابتدا به او گفته بود كه از اين محل بپرهيزد و اكنون هم همان غريزه باز به او مي گفت كه از اين خاك و اين محيط فرار كند.
هيچ انگيزش طبيعي، بي دليل نيست. دانش پرنده مادر براي مداوا، فقط پيروي از انگيزش طبيعي بود. اشتياقي تب آلود براي چيزي، نمي دانست چه، او را به خوردن، يا امتحان كردن، هر آنچه به نظر قابل خوردن بود فرا مي خواند و در جست و جوي سردترين چوب ها بود و در اين احوال بوته اي سماق وحشي پر از ميوه هاي سمي پيدا كرد. يك ماه پيش از كنار آن گذشته و توجهي نكرده بود، اما حالا ايستاد و دانه هاي نه چندان دلپذير تمشك مانند آن را امتحان كرد. طعم شيره آن تند و سوزان بود، اما به نظر مي رسيد به نيازي غيرعادي در بدن او پاسخ مي دهد؛ پس، خورد و خورد و تمام خانواده به ميهماني داروي شگفت او پيوستند و سر سفره سماق سمي نشستند. هيچ پزشكي در ميان آدميان نيز نمي توانست بهتر از اين عمل كند؛ اين سماق مسهلي قوي بود، دشمن اسرارآميز ترسناك گويا در نبرد با مسهل تند و تيز كم آورد و كم كم از پا در آمد. خطر از سر خانوار كبك گذشت، اما نه از سر همه. طبيعت، پرستار وحش، براي دو تا شان دير رسيد، خيلي دير.

سفر در سفرنامه ها
سفرنامه قنسول 
000172.jpg
«سفرنامه موسيوب نيكتين» يكسره سياسي نيست، بلكه از عالم سياست در مي گذرد و به حوزه عواطف و روابط انساني هم سر مي زند: «ايراني كه من شناختم، كشوري است كه من نسبت به آن مهر و علاقه پاك و مخصوصي دارم. اين دلبستگي به ايران، پس از تحصيلات عميق خاورشناسي در من ايجاد و راسخ گرديد ... و پس از همين دوره تحصيلي بود كه من بدون طي برزخي، بلافاصله در اين كشور وارد شدم.» سپس مي افزايد: «من در اين كتاب فقط به شرح اقامت و مشاهدات خود پرداخته ام و بسي خوشوقت خواهم شد كه خواننده از اين يادداشت هاي من، نسبت به ايران، مهر و علاقه اي بروز دهد.»
يكي از درخشان ترين فصول سفرنامه موسيوب نيكتين، مربوط به مشاهدات وي در گيلان است. او در اين بخش از سفرنامه، با جامع نگري ستودني، به تمامي جنبه هاي زندگي اهالي گيلان مي پردازد و ضمن تشريح وضعيت طبيعي و مناظرگيلان، به كم و كيف فعاليت هاي اقتصادي روستاييان توجه مي كند و نظام توليد كشاورزي آنان را با دقت و ريزبيني شرح مي دهد.
نمونه اي از اين گزارش هاي تفصيلي را ملاحظه بفرماييد: «موقع برنج كاري بي تماشا نيست. مردان - و بيشتر زنان - ديده مي شوند كه در مزارع خم شده و نهال را مي كارند و غالبا سرودهاي محلي را با آهنگ خوشي مي خوانند. مزارع به وسيله درختان يا برآمدگي زمين و مجاري آب، از يكديگر مجزا مي شود. خانه هاي دهكده به هم متصل نيست و فواصل زيادي در ميان آنها موجود است. بام خانه با ساقه برنج پوشيده شده و دامنه آن از سه طرف به طور سراشيب به زمين مي رسد و از طرفي كه باز است، راهرويي در آن ديده مي شود. اين خانه ها مرا به ياد كلبه هاي آفريقايي مي انداخت...»
وي سپس يادآور مي شود: «دهقان گيلك نه تنها به زراعت برنج مي پردازد، بلكه تربيت كرم ابريشم نيز از وظايف ضروري او است.» و بعد با همان دقت، جزييات نوغانداري روستاييان را شرح مي دهد و مي افزايد: «در گيلان حيوانات اهلي كم ديده مي شوند. من در آن جا هيچ وقت به گله اي از حيوانات برنخوردم. در دعاوي دهقاني راجع به حيوانات، غالبا صحبت از نصف و حتي ربع گاوكاري است كه دو يا چهار نفر به شراكت مالك آن هستند و هر يك به نوبت...»
وي در بخش ديگري از سفرنامه، چشم انداز خود را گسترده تر مي سازد و به تحليل مناسبات اجتماعي و بازتاب آن در سازه هاي مسكوني پرداخته و مي گويد: «در داخل ايران، خانه هاي منفرد و متفرق در ميان مزارع ديده نمي شود و اجتماعات دهقاني همه جا در يك محل تشكيل يافته... و چون از گيلان، از راه شوسه، به طرف تهران برويم، اين گفته ما ثابت مي گردد: در بالادست سفيد رود، قصبه رودبار، يك نمونه گيلكي است، ولي چون از رودخانه عبور كرده و از ساحل چپ به ساحل راست برويم، اولين اجتماع، قصبه منجيل است كه به كلي با خانه هاي گيلاني تفاوت دارد...»
«سفرنامه موسيوب نيكتين» پر از اطلاعات است؛ از تاريخ، جغرافيا، قوم شناسي و زبان شناسي تا آداب و رسوم و ضرب المثل ها و وضع راه ها و قنات ها و معيشت اقتصادي مردم و سرگرمي ها و...
«سفرنامه موسيوب نيكتين» قنسول سابق روس در ايران، تنها يك بار توسط مرحوم علي محمد فره وشي (پدر دكتر بهرام فره وشي كه ملقب به لقب «مترجم همايون» بود) به فارسي ترجمه شده و بار اول در سال 1326 و بار دوم در سال 1356 توسط كانون معرفت منتشر شده است.
محمدحسين د انايي 
بخش چهارم 

گوناگون از طبيعت
000168.jpg

انسان بي تقصير است
برخي از دانشمندان دليل انقراض گونه  هاي عظيم الجثه پستاندار آمريكاي شمالي را ورود انسان به دنياي طبيعت مي دانند. آنها مي گويند ماموت هاي بزرگ حدود۱۰ هزار سال پيش از بين رفته  اند و ممكن است دليل اين مساله كشته شدن تعداد كثيري از آنها توسط انسان هاي نخستين باشد. پژوهشگران براي روشن شدن صحت اين مطلب، تحقيقات همه جانبه اي را آغاز كردند، نتيجه تحقيقات از اين قرار است: جثه ماموت هاي عظيم آمريكاي شمالي از حدود 12500 سال پيش به تدريج كوچك شد و دليل اين مساله تغييرات اقليمي است
خطرات زمين گرم 
صندوق جهاني حيات وحش اعلام كرد: حمايت از تنوع زيستي موجود در كره زمين طي 40 سال آينده و حفظ گونه هاي گياهي موجود نيازمند يك همكاري بين المللي است. طبق اين اطلاعيه مشكل اصلي، گرم شدن كره زمين است و اگر گرماي زمين مهار شود، بخش عمده ا يِ ا ز مشكلات برطرف خواهد شد.
صندوق جهاني حيات وحش به كشورهاي صنعتي هشدار داد ادامه وضعيت فعلي براي حيات وحش و گونه هاي گياهي موجود در كره زمين ايجاد اشكال مي كند و اين كشورها بايد براي جلوگيري از بروز بحران، آلودگي حاصل از سوخت هاي مصرفي كارخانه هاي خود را تا سال 2010 به حداقل ميزان ممكن خود برسانند.

روح فوك ها
اسكيموها پس از شكار فوك سعي مي كنند هر چه سريع تر خود را به كلبه هاي يخي شان برسانند و نوك زوبين (سلاح شكار) خود را روي آتش گرم كنند.
اسكيموها عقيده دارند كه با اين كار اجازه مي دهند روح حيوان كه پس از مرگش از بدن خارج شده، در اثر سرما از بين نرفته و بتواند خود را به آسمان برساند.

000166.jpg

اشتهاي عنكبوت 
عنكبوت داراي اشتهاي بسيار زيادي است؛ به طوري كه روزانه بيست برابر وزن بدن خود غذا ميل مي كند. چنانچه يك انسان بالغ با همين اشتها غذا بخورد،  بايد هر روز به طور متوسط دو گاو، شش گوسفند، چهار گوساله به اضافه 200 مرغ تناول نمايد!

روياي يك سازمان
000178.jpg
بيست و ششم مهرماه گذشته، يكي از روزنامه هاي اقتصادي صبح در صفحه نخست خود، گفت وگويي با «عبد خدايي-» رئيس سازمان ايرانگردي و جهانگردي - به چاپ رساند.
وي در بخشي از اين مصاحبه مطبوعاتي، خبر مسرت بخشي را مبني بر رشد صنعت توريسم در ايران ارائه كرده بود. ادعاي وي حاكي از ورود يك ميليون و۵۰۰ هزار نفر، توريست خارجي در سال گذشته به ايران بود و درآمد حاصله از اين امر را يك ميليارد و صد ميليون دلار ذكر كرده بود. اما...
دفاتر مسافرتي تراز اول تهران كه معمولا بيشترين حجم توريست ورودي را دارا هستند، در اظهاراتشان جمعيت توريست سال 1381 را نزديك به سه تا چهار هزار نفر اعلام كرده اند. البته تعداد اين دفاتر با چنين آماري در تهران، از انگشتان دست نيز تجاوز نمي كند.
يك محاسبه ساده در رابطه با اين ارقام ما را به نتيجه اي ديگر مي رساند: «با احتساب اينكه هر توريست خارجي به طور متوسط يك هفته در ايران اقامت داشته و روزانه 73 دلار، خرج كرده باشد، ارقام واقعي تري به دست مي آيد.»
دفاتر مسافرتي مورد تاييد سازمان، حداقل هزينه يك توريست خارجي را 80 دلار و حداكثر 125 دلار در روز تخمين مي زنند. بنابراين طي آمار فوق مي توان به رقم يك ميليون و۵۰۰ هزار نفر، شك كرد. اين رقم، تعداد كساني است كه ويزاي ورود به ايران را گرفته اند و البته همه آنها توريست خارجي نيستند!
راهنماي جهانگردي 
فخرالسادات غني 

سناريوي مرگ «اوتزي»
000170.jpg
1991 دو كوهنورد آلماني، بقاياي 5200 ساله مرد موميايي متعلق به عصر مس را به همراه نيزه، تير و چاقويش در يك يخرود ارتفاعات جنوب ايتاليا يافته اند. جسد - كه چندي بعد او را «اوتزي» ناميدند - كاملا سالم است.
دانشمندان، به دنبال انجام بررسي هايي، سناريوي قرباني شدن وي را در يك مراسم سنتي ارائه كردند اما پس از تكميل بررسي هاي خود، اظهار داشتند كه او در يك نزاع گروهي كشته شده است.
2001 تيم باستان شناسي دانشگاه كوئيزلند استراليا، با آزمايش نمونه هايDNA جمع آوري شده از روي چاقو، نيزه و لباس اوتزي، دريافتند كه اين نمونه ها متعلق به چهار شخص متفاوت بود.
نمونه هايDNA روي نيزه، مربوط به دو شخص و نمونه موجود بر روي چاقو متعلق به شخص سوم بود. آنها همچنين دريافتند خون روي پوستين مرد يخي كه از جنس پوست بز است به شخص چهارم تعلق دارد و اين احتمال وجود دارد كه مرد يخي يك شخص زخمي را تا مسافتي همراهي مي كرده است.
2003 محققان با استفاده از بررسي هاي انجام شده، بر رويDNA ها و جراحات موجود بر روي بدن مرد يخي، توانستند نظر نهايي خود را در مورد نحوه مرگ او بيان كنند.
در يك نزاع جمعي، اولين جراحت به بدن اوتزي، 48 ساعت قبل از مرگ او اتفاق افتاده است.نيزه او با دو ضربه جداگانه، به بدن دو تن از مهاجمان برخورد مي كند و دسته نيزه او در ادامه نزاع شكسته مي شود.
او در ادامه سعي داشته كه سر نيزه را از دسته جدا كند و دسته جديدي بر روي آن كار بگذارد كه البته عمر او كفاف اين كار را نداده است.ضربه اي از سوي مهاجمان به پشت او اصابت مي كند. نيزه خود را به تخته سنگي تكيه داده و دمر بر روي زمين مي افتد و جان مي سپارد.

اكوتوريسم ناجي آفريقا
000174.jpg
تا به حال آفريقا تنها به عنوان يك كشور فقير شناخته مي شده و هيچ كس حرفي در مورد طبيعت بكر، حيات وحش متنوع و زيبايي هاي طبيعي اين قاره پهناور بيان نكرده است. زيبايي هاي آفريقا به ويژه كشورهاي جنوبي اين قاره مورد توجه بسياري از دست اندركاران صنعت توريسم دنيا قرار گرفته است.
آنها عقيده دارند توسعه صنعت توريسم در كشور آفريقا نه تنها مي تواند فقر همه جانبه اين كشور را از بين ببرد، بلكه با پرورش قابليت هاي اين كشور رشد اقتصادي - اجتماعي را براي مردم اين قاره پهناور به ارمغان بياورد.
پژوهشگران در توضيح اهميت حضور اين صنعت در توسعه اقتصادي آفريقا مي گويند: «صنعت توريسم بزرگترين صنعت دنيا است و سرعت رشد آن نسبت به ديگر صنايع بسيار بيشتر است.» اين صنعت پتانسيل بسيار بالايي براي جذب نيروي كار دارد و از اين طريق مي تواند مقادير زيادي ارز خارجي وارد جريان اقتصادي منطقه خود كند. اين ارزآوري باعث رشد اقتصاد داخلي كشورها مي شود. علاوه بر آن، 90 درصد از گردشگران تنها براي ديدن حيات وحش اين منطقه و زيبايي هاي طبيعي آفريقاي جنوبي به اين منطقه سفر مي كنند. از طرفي انجام تمام اين كارها مستلزم حفاظت از محيط زيست است؛ به نحوي كه توسعه صنعت توريسم باعث تخريب منابع نشود. در حال حاضر، كشورهاي آفريقايي برنامه هاي بسياري براي حفاظت از حيات وحش اين كشور دارند. گفته مي شود گونه هاي آفريقايي در خطر انقراض عبارتند از: «كرگدن سفيد وسياه، وال و فوك.»
پژوهشگران عقيده دارند، حفظ اين گونه هاي در خطر انقراض، تضميني بر توسعه صنعت توريسم اين منطقه است و مي تواند باعث رشد اقتصادي اين منطقه شود.

سفر و طبيعت
آرمانشهر
ايرانشهر
در شهر
درمانگاه
يك شهروند
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  در شهر  |  درمانگاه  |  سفر و طبيعت  |  يك شهروند  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |