يك نويسنده مشهور مي نويسد خوش به حال بچه هاي امروز كه مجسمه ها برابر چشمشان فرو مي افتد .و آنها ديگر مجسمه اي هوا نمي كنند كه از فرو افتادنش اشك به چشمشان بيايد
۱۹۹۳
متهم به سوء استفاده از يك كودك مي شود؛ گفته مي شود به خانواده كودك ۲۰ ميليون دلار پول مي دهد تا شكايت خود را تعقيب نكنند، بعد در يك برنامه تلويزيوني از خودش دفاع مي كند.
۱۹۹۴
با ليزا ماري، دختر الويس پريسلي ازدواج مي كند، دو سال بعد طلاق مي گيرند.
۱۹۹۶
با يك پرستار به نام دابي رو ازدواج مي كند، از او صاحب دو فرزند مي شود: پرنس مايكل ۱ (پسر) و پاريس (دختر)، سه سال بعد اين خانم پرستار هم به دادگاه مي رود و تقاضاي طلاق مي كند.
۲۰۰۲
سومين فرزندش، پرنس مايكل ۲ را كه مشخص نيست مادرش چه كسي است، از نرده هاي بالكن طبقه چهارم ساختماني در آلمان آويزان مي كند.
۲۰۰۳
در يك مصاحبه جنجالي و مباحثه آميز تلويزيوني تاييد مي كند كه شب هايي را با پسربچه هايي كه جزو اقوامش نيستند گذرانده است.همچنين دراين سال پليس مسلح با مجوز بازرسي، به باغ منزل او موسوم به نورلند در كاليفرنيا مي رود، پس از آن حكم دستگيري اش صادر مي شود.
چهره اش كه به سوي دوربين برگشت ديديم كه مانند مجسمه اي شده است در حال ويراني، از آدميزادي در چهره مهتابي اش اثري نمانده است. او هم مظهري است از مظاهر دنياي در شتاب كه به اندازه يك نسل صبر نمي كند. ما پير شديم با قهرمانانمان ولي نسل امروز هنوز جوان است كه قهرمانانش مي ريزند. اين طفلك بچه سياه پوست محرومي بود كه آرزوي سفيد شدن داشت و علم و سرمايه به هم آميختند و او را سفيدتر از سفيد و نازك تر از بلوندها كردند. اما ديگر آثاري از حيات در او نمانده. دارد به اتهام بدكاري با كودكان هم آب مي شود.نسل امروز با شتابي كه دنيا گرفته است لازم نيست مانند ما عمري سر كند تا ذلت قهرمانان و كهنگي بناهاي زيبايش را ببيند.
دستگيري مايكل جكسون، خواننده معروف آمريكايي كه همواره جنجال هايي پيرامون خود داشته، به اتهام آزار يك پسربچه ۱۲ ساله، تيتر بسياري از مطبوعات جهان را به خود اختصاص داد.
جكسون ۱۰ سال پيش نيز با اتهام مشابهي مواجه شد. در آن ماجرا دادخواستي جنايي داده شد ولي به دنبال تنظيم دادخواست و تعيين وقت دادگاه، چون خانواده خواهان، از گواهي و حضور در دادگاه استنكاف كردند، پرونده مختومه و دادرسي متوقف شد.
بر اساس بعضي گزارشات، مايكل جكسون به خانواده خواهان مبلغ گزافي، معادل ۲۰ ميليون دلار، پرداخت كرده بود تا از ادامه دادگاه و پيگيري پرونده خودداري كنند. از آن زمان تاكنون همواره شايعات، در رابطه با شكار كودكان، دور سر جكسون پرواز مي كرده است. وقتي براي اولين بار يك ستاره تيتر هولناك روزنامه ها را به خود اختصاص مي دهد، جامعه دچار شوك مي شود، بار دوم ممكن است ايجاد يأس و دلتنگي كند و بار سوم نتيجه اش بايد يك «آه» باشد.
۳ ميليون دلار وثيقه
توماس سندون جونيور- وكيل دعاوي- در ناحيه سانتاباربارا با خوشحالي آشكاري به افتضاح مايكل جكسون اشاره كرد و اعلام داشت دستور بازداشت او را از دادگاه دريافت كرده است. روز بعد، جكسون با هواپيماي جت خصوصي اش از لاس وگاس پرواز كرد و به محض ورود به سانتاباربارا دستگير و به دست هايش دستبند زده شد. او با ۳ ميليون دلار وثيقه آزاد شد تا طي روزهاي آينده تفهيم اتهام و ۹ ژانويه احضار و جلسه دادگاهش معين شود.
سندون ۶۳ ساله كه قضيه سال ۱۹۹۳ جكسون را تعقيب مي كرد و از نتيجه دادگاه سخت ناخشنود بود، اكنون تمام تلاش خود را براي دستگيري ستاره آمريكايي به كار برده است.
حق السكوت
وكيل ناحيه، اين بار شانس بهتري براي دستگيري جكسون دارد زيرا اين بار احتمالا خواهد توانست تعدادي بچه ديگر را متقاعد سازد عليه اين خواننده اعلام جرم كنند و او را به سوء استفاده و رفتار غيراخلاقي متهم سازند. از طرف ديگر به نظر بعضي از تحليل گران حقوقي، پسر بچه ۱۲ ساله اي كه در مركز ماجراست آماده شهادت در دادگاه است و سندون بر اين موضوع تاكيد دارد. يك قانون ايالتي كه به دنبال جنجال و خشم عمومي پس از ماجراي ۱۹۹۳ وضع شد، پرداخت پول توسط مجرم براي عدم شهادت دادن قرباني در دادگاه و به بيان ديگر پرداخت حق السكوت به خواهان پرونده را به مراتب دشوارتر از گذشته ساخته است.
كمك هاي انساني
بر اساس گزارش ها، شاكي پرونده پسربچه ۱۲ ساله اي است كه مبتلا به سرطان بوده و مدتي را در نورلندNeverland ، مزرعه و خانه مايكل جكسون در سانتاينز كاليفرنيا گذرانده است. جكسون او را از بنيادي كه به كودكان بيمار كمك هاي انساني مي كند تحويل گرفته (كه به نظر مي رسد نه پسربچه و نه بنياد موردنظر اطلاعي از اخبار و شايعات پيرامون جكسون نداشته اند).
دو روايت كلي در مورد اين قضيه
از نظر جكسون او به پسربچه و خانواده اش بسيار محبت كرده و سيل پول و عشق را به سوي آنان روانه ساخته و تنها زماني كه ارسال چك براي آنان را متوقف كرده، مادر پسرك به سراغ مقامات قضايي رفته و اقامه دعوي كرده است.از نظر خواهان، جكسون نه تنها به پسربچه تعرض كرده بلكه خانواده او را نيز در نورلند زنداني كرده و در حقيقت به آدم ربايي نيز دست زده است.
غولي در قصري بزرگ
از نظر بعضي همسايگان جكسون در ناحيه سانتاينز، او غولي است در قصري بزرگ و براي ديگران، او مهمانداري خوشرو و قابل اعتماد است و آنها با بچه هايشان بدون هيچ احساس ناامني به خانه او رفت وآمد مي كنند.
آيا خانه جكسون در نورلند، همان «سرزمين پينوكيو» است، كه بچه هاي بي احتياط در آنجا به صورت برده يا الاغ درمي آمدند؟ و يا اين خواننده معروف پاپ مي تواند جايگزين «پايدپايپر» شود، موسيقيداني كه با آواي سازش بچه ها را به كوهي مي كشيد در حالي كه والدينشان از ترس فرار مي كردند؟!
زندگي خياباني
مطمئنا نحوه زندگي، تنهايي و دوري او از همه آداب و رفتار بشري، در نهايت مشخص كننده يك اصل كلي است؛ بسياري از ستارگان فيلم و موسيقي كه گذشت زمان نفسشان را كدر مي كند و به دنبال آن جلا و زرق و برقشان رو به افول مي رود، دچار چنين گمراهي هايي مي شوند.
آنها در به روي خود مي بندند و از مردمي كه با علاقه شان باعث شهرت آنان شدند كناره مي گيرند و از زندگي خياباني كه نبوغ اوليه شان را شكوفا ساخت، و از هر كسي كه بخواهد به انگيزه هاي جلوه فروشانه و شهرت مدارانه شان لگام زند، و از هر نگاه انتقادآميز فاصله مي گيرند. در اين واپس نشيني و درخودآميزي، آنها با اسباب بازي هاي خود بازي مي كنند و بوالهوسي هاي بزرگ و ناهنجار خود را پاس مي دارند.
جراحيهاي مكرر پلاستيك
مايكل جكسون رقاص، خواننده اي است كه در ميانه دهه ۱۹۸۰ ، آلبوم هايي ركوردشكن راهي بازار كرد. اين خواننده كه زماني بسيار ثروتمند بود، اكنون مجبور به مقادير معتنابهي قرض شده است، در موسيقي پاپ هم بيشتر به يك خاطره تبديل شده و چهار آلبوم اخيرش به اجراي دوباره آهنگ هاي گذشته اش اختصاص دارد. جراحيهاي مكرر پلاستيك هم كار او را به جايي رسانده كه حتي علاقه مندانش هم نمي توانند نگاهش كنند! او چنان غرق درخود ومسحور خويش است كه نمي تواند درك كند نظر همگان نسبت به او كاملا عوض شده است.
پرنس مايكل۲
جكسون در ۲۰۰۲، كوچكترين فرزندش، «پرنس مايكل۲» را كه هشت ماه داشت طي جرياني بحراني و جنون آميز از لبه بالكن آويزان كرد كه جنجال زيادي آفريد و اكنون متهم است كه پسربچه ۱۲ ساله اي را بر لبه نيازهاي جنسي نامتعادل خويش آويخته است. نكته جالب اينكه شايد اين رفتار جكسون، به گمان برخي روانشناسان قضايي و جرم شناسان، زاييده تعرضاتي بوده كه در دوران كودكي بر او وارد شده است. او در يك مصاحبه تلويزيوني بر اين نكته انگشت گذاشت كه توسط پدرش مورد آزار قرار گرفته و بعد رو به دوربين كرد و گفت: «متاسفم پدر، از من خشمگين نشو.»
منبع : تايم