ار زش اين زمين آنقدر زياد است كه «اديسون تاييد» قصد داشت خودش را در برابر همگان به اتفاق خانواده اش به آتش بكشد. او انگيزه خود را اصلا  مساله مالي نمي داند بلكه مي گويد با حيثيت من بازي شده است
اتفاقاتي از اين دست چندان هم غيرطبيعي نيست. در اين شهر شلوغ حتي چند متر زمين كيمياست، چه رسد به اين زمين مرغوب تجاري كه به هر حال آنقدر مي ارزد كه هر كسي براي تصاحبش وارد منازعه بشود.
يك اعتراف كوچك: تقريبا خودمان هم نمي دانيم كه حق با كداميك از طرفين دعواست. اين گزارش تمام اطلاعاتي است كه از آموزشگاه يك نهاد و كسبه مجتمع خيابان گلستان دهم منطقه پاسداران جمع كرده ايم. شايد كليد حل اين معما در شهرداري منطقه ۴ باشد.
ماجراي اختلاف يكي از نهادهاي دولتي با عده اي از كسبه مجتمع ۰۶ با حكم قاضي پرونده مسكوت و معلق ماند. در پي شكايت برخي از كسبه مجتمع كارواش و تعميرگاهي از مسوولان آموزشگاه يك نهاد، قاضي اسماعيلي حكم به تخليه دو طرف ماجرا داده و اين زمين فعلا در اختيار شهرداري منطقه ۴ تهران قرار گرفته است و نيروي انتظامي وظيفه محافظت از آن را بر عهده دارد. در پي اختلاف كسبه اين مجتمع با ماموران اين نهاد كه در تاريخ ۲۰/۹/۸۲ رخ داد يكي از آنها با ۸ ليتر بنزين قصد سوزاندن خود و خانواده اش را داشت كه با وساطت قاضي كشيك و ماموران نيروي انتظامي ماجرا ختم به خير شد.
سير ماجرا
اين قطعه زمين با وسعت حدود ۷۷۰۰ متر مربع بيرون از محدوده يكي ازتاسيسات آموزشي يك تشكيلا ت دولتي قرار دارد و مسوولان وقت اين آموزشگاه در سال ۱۳۷۵، شش هزار متر از اين زمين را طي قراردادي به شخصي به نام «حميد ج» اجاره دادند تا وي در ازاي پرداخت ماهيانه مبلغ ۲۰ ميليون ريال (پس از ساخت امكانات اوليه زمين در ۴ ماه نخست) اين زمين را تبديل به يك مجتمع تجاري كند. پس از گذشت يك سال وي به عنوان سرمايه گذار و آموزشگاه به عنوان مالك هر كدام با ۵۰ درصد مشاركت در سود با مستاجرين طرف قرارداد شدند. البته «حميد ج»مدعي است كه مبلغ قراردادش ساليانه ۶۰۰ ميليون تومان بوده است كه اين ادعا هنوز به اثبات نرسيده است. به هر حال «حميد ج» پس از ساخت حدود۱۰۰ غرفه آنها را به اشخاص غيرنظامي اجاره مي دهدكهآ نهامدعي اند كه براي تامين امكانات زيربنايي و اوليه اين مجتمع و همچنين ساخت دكور و نماي غرفه هاي خود متحمل هزينه هاي سنگيني شده اند تا اين مجتمع شكل و شمايل يك محل تجاري مناسب را پيدا كند. «اديسون تائيد» يكي از كسبه اين مجتمع كه در فاز دوم آن غرفه اي را از «حميد ج» اجاره كرده است مدعي است كه از سال ۱۳۷۷ با وي قراردادي را به امضا رسانده است كه به موجب آن او بايد سالي ۲ ميليون تومان به عنوان وديعه و ماهي ۱۸۰ هزار تومان به عنوان اجاره به وي پرداخت مي كرده.
بروز اختلاف 
«شاهرخ نيكپور» وكيل مدافع غرفه داران درباره بروز اختلاف «حميد ج» و مسوولان مربوطه چنين مي گويد: «در سال ۱۳۷۶ اختلافات ميان فرمانده وقت آموزشگاه با«حميد ج»بر سر مساله درآمد ساليانه و سود مشاركت بالا گرفت. در حالي كه «حميد ج» مدعي بود كه درآمد اين مجتمع كمتر از سرمايه اوليه ايست كه او براي آن هزينه كرده است،مديريت وقت خواهان مشاركت مستقيم با غرفه داران و افرادي كه تا پيش از اين تاريخ با «حميد ج» طرف قرارداد بودند مي شود. وي درباره نحوه تنظيم قراردادها در سال اول چنين مي گويد «هنگام شروع كار، موجر در قراردادهاي هر غرفه، هم آموزشگا ه تحت عنوان مالك و هم شخص «حميدج» تحت عنوان بهره بردار بودند.
و درواقع مستاجرين با دو نفر طرف قرارداد مي شدند. اما از سال ۱۳۷۶ به بعد و نهايتاً در سال ۱۳۷۷ آموزشگاه به طور مستقيم با عنوان موجر با مستاجرين قرارداد اجاره را تنظيم مي نمود.
كمسيون ماده ۱۰۰
مطابق ماده ۵۵ قانون شهرداري ها و تبصره بند ۲۴ همين ماده چنانچه استفاده مغاير از كاربري زمين و يا بنا از سوي هريك از شهروندان صورت بگيرد، شهرداري منطقه موظف است مراتب را در كميسيون ماده ۱۰۰ در قالب شكايت مطرح كند و شهرداري منطقه ۴ هم اين كار را بخاطر خلافي كه در اين زمينه صورت گرفته بود انجام مي دهد و پس از آن «حميدج» همانطور كه خود ادعا مي كند، تازه متوجه مي شود كه آموزشگاه ، زميني را به او اجاره داده است كه كاربري مسكوني داشته است نه تجاري. درباره راي صادره، از كميسيون ماده ۱۰۰ «نيكپور» وكيل مدافع بالغ بر ۵۰ نفر از مستاجرين اين مجتمع چنين مي گويد: «پس از آنكه از طرف شهرداري وقت منطقه ۴ شكايتي در كميسيون ماده ۱۰۰ درخصوص اين زمين مطرح شد،  اين كميسيون راي به تخلف آموزشگاه داده و دستور تخريب فاز يك اين مجتمع به متراژ ۳۴۲۳ متر را صادر مي كند. درحالي كه مطابق قانون اين كميسيون محترم مي بايستي قبل از صدور راي، شكايت شهرداري را به تمام مستاجرين ومالك و شخص «حميدج» ابلاغ مي كرده و دفاعيات آنها را هم لحاظ قرار مي داده كه متاسفانه اين شكايت به موكلين من ابلاغ نشده است.» وي در ادامه مي گويد: «در سال ۱۳۷۷ مالك درمورد اين راي درخواست تجديدنظر مي كند. درحالي كه آنها موظف بوده اند مراتب را به مستاجرين ابلاغ كنند و اين كار را نكرده اند.»
ماجراي بروز اختلاف 
در نيمه دوم ماه مبارك رمضان - آبان ماه سال جاري - پس از گذشت ۴ سال و تغيير مديريت شهرداري منطقه ۴ پرونده اين زمين دوباره از بوته فراموشي بيرون آمده و درپي بررسي دوباره تمام ماجرا توسط شهردار منطقه، اين بارمالك تمايل به اجراي حكم كميسيون ماده ۱۰۰ مي كند و فاز ۲ اين مجتمع را پلمپ مي كنند. اين مساله موجب بروز اختلاف و درگيري مستاجرين با ماموران اين آموزشگاه نظامي شده و آنها همگي از اين مالك دولتي نزد قاضي اسماعيلي شكايت مي كنند كه قاضي پرونده با انتظار كافي و اخطارهاي متعدد منتظر پاسخگويي مسوولان مربوطه مي شود و چون از آنها پاسخي دريافت نمي كند، حكم به فك پلمپ و بازگشت مستاجرين فاز ۲ برسر كار خود  كند و در اين رابطه ضمن اخذ تعهد از مستاجرين با هماهنگي اداره اجراي احكام منطقه از آنها مي خواهد كه به سر كار خود برگردند. با اين حال كسبه مجدداً با ماموران برسر تخريب كل مجتمع دچار اختلاف مي شوند و به دنبال عمليات تخريب اين مجتمع توسط ماموران ، حدود ۵۰ نفر از كسبه اين مجتمع با گرفتن وكيل به دادسراي عمومي رسالت رفته و دوباره از آموزشگاه شكايت مي كنند و اين بار قاضي اسماعيلي حكم به تخليه مجتمع داده و محافظت آنرا برعهده نيروي انتظامي گذاشته و مسووليت اين زمين را برعهده شهرداري منطقه ۴ مي گذارد.

CNN -به گفته مقامات نيوجرسي، يك پرستار كه ادعا مي كند پيش از اين چهل مريض را كشته، روز دوشنبه به جرم قتل يكي از آنها و قتل نافرجام ديگري متهم شد.
چارلز كالن، ۴۳ ساله در دادگاه به قاضي گفت: اقرار مي كنم كه گناهكارم و قصد دفاع ندارم. هنگامي كه كالن براي دفاع از حقوقش صحبت مي كرد قاضي سعي در قطع كردن نطق او مي كرد.
او گفت: به وكيل قانوني احتياج ندارد و مرتب قسم مي خورد كه نمي خواهد نسبت به اتهامات وارد شده جبهه گيري كند.
و اين فارست داديار سامرسيت به خبرنگاران گفت: قبل از اينكه كالن اقدام به قتل ۱۲ تا ۱۵ بيمار كند، سال ها در اين مركز مشغول به كار بود. فارست گفت: كالن اعتراف مي كند كه طي ۱۶ سال پرستاري اش حداقل در ده مركز پزشكي ديگر بيش از ۴۰ بيمار را كشته است. او عمدا با درمان هاي نامناسب سبب مرگ آنها شده است.
فارست اظهار داشت: انگيزه او از اين كار تسكين دادن درد و رنج بيمار بوده است.
به گفته داديار كالن، او اهل پنسيلوانيا است و روز جمعه دستگير شده. او متهم به قتل يك كشيش كاتوليك است كه جهت درمان ناراحتي قلبي اش به مركز پزشكي سامرسيت آورده شده است. فارست مي گويد: «قتل نافرجام او شامل خانم بيماري است كه ناراحتي قلبي و سرطان دارد. كشيش به وجود داروهاي مهلك در سيستم درمان قلبي خود پي برده بود. همچنين خانم بيمار به مصرف بيش از حد همان دارو واقف شده بود. او چند هفته پيش به دليل غيرواقعي جلوه دادن نتايج آزمايشگاهي شش بيمار از مركز اخراج شده بود.
چهار بيمار كه كشيش كاتوليك هم جزو آنها بود پس از طي مراحل درمان در بيمارستان جان سپردند. بيمارستان طي گزارشي اظهار داشت: اين پرستار در اعلام نتايج آزمايشات غيرعادي ومشكوك به نظر مي رسد. در نتيجه بيمارستان نسبت به اخراج وي اقدام نموده و پرونده را به مراجع ذي صلاح پرستاري ارجاع داده. طبق گزارشي از آسوشيتدپرس، همسايگان او در محله بيت لحم از او به عنوان فردي ساكت نام بردند و گفتند: او به ندرت در محل ديده مي شود تا اينكه چند ماه پيش محل زندگي خود را تغيير داد. كريستي هندوشات گفت: پدرش اخيرا با او صحبت كرده و عقيده داشته كه هيچ نشانه اي از اينكه چيزي مشكوك باشد در او نبود. وقتي آنان در حال پارو كردن برف بودند كالن با او صحبت كرده طوري كه همه چيز خوب پيش مي رود. او در گزارشي گفت: او بسيار صميمي به نظر مي  رسيد. من نديدم زياد از خانه خارج شود.
پرستاري كه ادعا مي كند ۴۰ بيمار جدي را در بيمارستان هاي نيوجرسي و پنسيلوانيا به قتل رسانده است، حداقل يك بار سعي كرد با روشن كردن آتش ذغال در وان حمام خودش را نيز به قتل برساند.اين پرستار كه چارلز كالن نام دارد، ۴۳ ساله است و پدر و مادرش را در جواني از دست داده و او و يك برادر و خواهرش تنها ماندند. او در طول ۱۶سال كار پرستاري در بيمارستان ها و خانه ها، شاهد مرگ بيماران پير و كساني كه زجرهاي طولاني مي كشيدند، بود. او همچنين از برادرش كه مبتلا به سرطان بود تا پايان زندگي و تسليم به مرگ پرستاري كرد.
كالن، متهم به قتل يك مقام كليساي كاتوليك رم و تلاش براي كشتن بيمار ديگري در مركز پزشكي سامرست در سامرويل نيز هست.
مسوولان مشغول بررسي پرونده بيماران و تلفن هاي متعددي كه از سوي نزديكان اين بيماران مي شود هستند كه طي آن عمل، او را نوعي كمك در جهت پايان دادن به رنج بيماران ارزيابي مي كنند. او مدعي است با دادن دوزهاي بسيار زياد دارو به بيماراني كه احتمال زنده ماندن آنان صفر بوده، به زندگي شان پايان مي داده است.
مايكل ولنر، متخصص روانشناس در مركز پزشكي دانشگاه نيويورك و كارشناس قاتلان زنجيره اي گفت: «قتل براي پايان دادن به درد و رنج يك دفاع شايع است؛ بدين وسيله قاتلان مي خواهند خود را - به لحاظ روحي و رواني - متقاعد سازند كه كار درستي انجام مي دهند.»
كالن خيلي زود با مرگ آشنا شد. پدرش زماني كه او طفلي خردسال بيش نبود، درگذشت و مادرش هنگامي كه به دبيرستان مي رفت، بدين ترتيب او در همان آغاز زندگي، مرگ نزديك ترين كسانش را از نزديك تجربه كرد. خانواده وست اورنج هشت فرزند داشتند كه دوتاي آنان نيز مردند و او شاهد مرگشان بود.
كالن دبيرستان را رها كرد ودر سال ۱۹۷۸ پس از مرگ مادرش، به نيروي دريايي پيوست، سپس به تحصيل بازگشت و در يك مركز آموزشي به تحصيل پرداخت و در ۱۹۸۷ فارغ التحصيل شد.
او ازدواج كرد و پيش از طلاق در سال ۱۹۹۲، داراي دو دختر شد. پرستاري از برادر سرطاني اش روي روحيه او تاثيري عميق داشت.
سوم ژانويه سال ۲۰۰۰، كولن سعي كرد خود را با سوزاندن ذغال در وان حمام، با بستن درهاي حمام، بكشد. زني كه طبقه بالاي آپارتمان او زندگي مي كرد، بوي ذغال را شنيد و به گمان اينكه در آشپزخانه كالن آتش سوزي روي داده، پايين آمد و هرچه در آپارتمان او را كوبيد جوابي دريافت نكرد. پس به پليس تلفن كرد و پليس ها چند دقيقه بعد سر رسيدند و به آپارتمان كالن، كه منتظر مرگ در حمام نشسته بود، وارد شدند.بنا به گزارش پليس، كالن هيچ صحبتي راجع به تصميمش در رابطه با خودكشي به ميان نياورد و گفت: قصد داشته براي گرم شدن، آتش روشن كند. اما پليس متوجه شد كه او تمام روزنه ها را بسته و راه هاي خروج هوا از تمام نقاط خانه را مسدود كرده است.
پليس او را به يك مركز بيماران بحراني برد و در آنجا يك امدادگر به ياد آورد كه قبلا نيز او را ديده كه در رابطه با خودكشي بستري شده است.
ترجمه: حميدذاكري

ژاپني ها چه كارها كه نمي كنند. آنها اخيرا روبات دونده ساختند.
اين روبات كه براي نخستين بار در جهان توسط شركت ژاپني سوني ساخته شد «كيوريو» نامگذاري شده و قد آن ۵۸ سانتيمتراست و در حال دويدن همواره تعادل بدن خود را چك و آن را تنظيم مي كند.
«كيوريو» نه تنها مي تواند آرام بدود، بلكه توانايي پرش هاي كوچك را هم دارد.
سوني گفته است هم اكنون برنامه فروش اين روبات دونده را ندارد و قرار است از آن براي نمايش در مراسم ها استفاده كند.

يك تن و ۸۰۰ كيلوگرم حشيش در مرزهاي غربي پرتغال كشف شد و سه نفر در اين باره دستگير شدند.
اين سه نفر اسپانيايي، پرتغالي و انگليسي هستند كه در ۵۰ كيلومتري مرزهاي بين اسپانيا و پرتغال دستگير شدند.
اين محموله بزرگ درحال انتقال به سمت شمال اروپا بود. پرتغال گذرگاه ورود حشيش از مغرب به اروپا است.
مغرب يكي از بزرگترين توليدكنندگان جهاني اين ماده افيوني در جهان به شمار مي رود.

اين تركيه اي ها عجب خوش شانس هستند. خدمه و مسافران يك كشتي ترك در درياي سياه داشتند غرق مي شدند كه يك دفعه ماموران روسي از راه رسيدند و آنها را نجات دادند.
اين كشتي ترك، ۲۷مسافر و ۶ خدمه داشت كه فقط يك نفر از آنها مجروح شد و بقيه سالم به شهر سوچي منتقل شدند.
اين كشتي كه درحال حركت از بندر ترابوزان تركيه به سوي بندر سوچي بود در فاصله ۴۰ مايلي اين بندر روسي دچار توفان و ساعاتي بعد غرق شد.