يكشنبه ۲۱ دي ۱۳۸۲ - شماره ۳۲۷۹
زندگي
Front Page

روانشناسي سوگواري
000888.jpg
شب بود، مادر براي پسرك قصه گفت، پسر گفت: مادر قصه اي ديگر بگو. مادر گفت: بايد به دوقلوها برسم. فرداشب قصه اي ديگر مي گويم. مادر او را در آغوش گرفت و بوسيد و كودك خنديد. كودك وقتي چشم گشود كه او را از زير آوار درآورده بودند و جسد بي جان مادر را كه دوقلوها را در آغوش داشت مي بردند. اكنون كودك بر روي تخت بيمارستان بستري است. ياري امدادگران و پزشكان و خون ما به او جان دوباره بخشيد. هداياي همه ما و دوستان سراسر جهان بم را دوباره شكوفا مي كند. ولي او چشم به راهست. چشم به راه ما دوستان درد آشنا كه زلزله بوئين زهرا، طبس، رودبار، منجيل، جنگ تحميلي عليه ايران و سيل گلستان را پشت سر گذاشته ايم. او را در آغوش گيريم، اشكش را پاك كنيم. قصه تلخ مرگ و درد و رنج او را بشنويم و قصه هاي مادر، را ادامه دهيم و از قصه درد و اندوه، ايستادگي و بالاخره پيروزي و اميد بگوييم. اميد است كه مقاله زير ما را در اين راه ياري بخشد.
سازگاري با مرگ عزيزان
مرگ عزيزان مهم ترين رويداد در زندگي است و باعث بحران عاطفي شديد مي شود. مرحله بهبود آ رام و تدريجي است، زيرا پذيرش واقعيت مشكل است و فرد دچار سردرگمي مي شود. اگر فرد مرگ را به عنوان واقعيت زندگي بپذيرد، غم و اندوهش كمتر مي شود. فرد بايد بپذيرد كه مي تواند با مرگ و شرايط جديد سازگار شود. با پشت سر گذاشتن مرحله رشد روانشناختي، فرد مي تواند در مقابل رويدادهاي سخت زندگي مقاوم شود.
غم و اندوه پس از مرگ عزيزان شامل مراحل زير مي شود:
۱- انكار و ناباوري
در ابتدا پذيرش مرگ عزيز بسيار مشكل است. فرد فكر مي كند كه اين اتفاق تلخ و دردناك براي او روي نداده است و خواب مي بيند. اصلاً آن را باور نمي كند. ولي وقتي افكار و احساسات خود را در مورد مرگ و عزيز از دست رفته بيان مي كند به تدريج واقعيت را مي پذيرد.
۲- خشم
در اين مرحله فرد از خود مي پرسد: «چرا من؟». فرد از تلخي  و بي عدالتي در تقدير مرگ عصباني است. از اين رو رفتار تند و خشني با ديگران دارد.
حمايت اجتماعي، عاطفي، احترام و توجه ديگران باعث مي شود فرد راحت تر اين مرحله را پشت سر گذارد.
۳- معامله
فرد حاضر است هر چه را كه دارد ببخشد تا عزيز از دست رفته بازگردد و زندگي به روال سابق و قبل از فاجعه باز گردد.
۴- گناه
فرد دچار عذاب وجدان و گناه مي شود، احساس مي كند در حق عزيز خود كوتاهي كرده است.
در اين مرحله فرد بايد خود را ببخشد و بداند انسان جايز الخطا است.
۵- افسردگي
فرد غمگين و گوشه گير و نوسانات خلقي در رفتارش ديده مي شود. ولي با گذشت زمان به تدريج فرد به روال عادي بازمي گردد و فعاليت اجتماعي خود را از سر مي گيرد. در اين مرحله تشويق فرد اصلاً مؤثر نيست.
۶- تنهايي
در پي مرگ عزيز و تغييرات زندگي، فرد احساس تنهايي و ترس مي كند. هر چه با ديگران ارتباط بيشتر داشته باشد، احساسات منفي او كاهش مي يابد.
۷- پذيرش
پذيرش مرگ به معني بازگشت فرد به شادي نيست. بلكه فرد به مرحله سازگاري و رويارويي با واقعيت مي رسد. او به تدريج مي پذيرد كه به زندگي خود بدون حضور عزيز از دست رفته ادامه دهد. ارتباط با دوستان باعث مي شود كه فرد احساس بهتري داشته باشد.
۸- پايان اندوه
زمان كاملاً مشخصي براي پايان اندوه وجود ندارد، اين مرحله در افراد متفاوت است. به گفته كارشناسان، معمولاً اين مرحله يك سال به طول مي انجامد. البته اين امر به رابطه فرد با عزيزان از دست رفته، حمايت اطرافيان و عوامل فردي بستگي دارد. هر چه رابطه فرد با متوفي صميمي تر باشد، مرحله بهبود طولاني تر است.
۹- اميد و بازگشت به زندگي
فرد به مرحله اي مي رسد كه با يادآوري خاطرات عزيز خود، كمتر ناراحت مي شود. به آينده چشم مي دوزد و اميدوار است.
(البته مراحل پس از مرگ عزيزان ، بسته به فرهنگ هاي مختلف تفاوت مي كند.مثلا مراحل ۲ ، ۳و ۴ را بسياري از ما ايرانيان به دليل اعتقادات مذهبي تجربه نمي كنيم و يا به صورت بسيار خفيف با آن مواجه مي شويم.)
مرگ اعضاي درجه اول خانواده
مرگ عزيز به ويژه اگر اتفاقي و ناگهاني باشد بسيار سخت و دردناك است. واكنش فرد متأثر از شرايط مرگ و رابطه او با فرد از دست رفته مي باشد.
مرگ فرزند: والدين احساس مي كنند به آنان ظلم شده است، آنان گاه دچار عذاب وجدان مي شوند، خود را مسئول مرگ فرزند مي دانند و احساس مي كنند بخشي از هويت خود را از دست داده  اند.
مرگ همسر: مرگ همسر بسيار تلخ و دردناك است و شوك عاطفي شديد را به همراه دارد. در پي مرگ همسر، فرد بايد با شرايط جديد نظير سرپرستي فرزندان به تنهايي و زندگي مجردي و.... سازگاري پيدا كند.
مرگ همسر سالمند: سالمندان نسبت به مرگ همسر خود آسيب پذيرند، زيرا شريك يك عمر زندگي مشترك خود را از دست مي دهند. در پي مرگ همسر، سالمند تنها و نااميد مي شود.
روش هاي سازگاري با مرگ
فرد بايد احساس تنهايي، خشم و غم را به راحتي با ديگران در ميان گذارد و اميدوار باشد. نماز بخواند. دعا كند. در خصوص احساسات و اعتقادات مذهبي با روحانيون صحبت كند. از خود مراقبت و استراحت نمايد. با وجود بي اشتهاِيي، غذاي مقوي بخورد.
روش هاي كمك به فرد داغدار
از فرد داغدار حمايت كنيد. اگر افسرده است، او را به شاد بودن تشويق نكنيد، زيرا آمادگي ندارد.
تا زماني كه فرد تمايل دارد، در مورد موقعيت موجود و مرگ عزيز با او صحبت كنيد. تن صدايتان آرام و با محبت باشد. به فرد نشان دهيد كه برايتان مهم است و به او توجه مي كنيد. با توجه و علاقه، به صحبت هاي فرد گوش كنيد. از تجارب مشابهي كه در زندگي داشته ايد، احساسات غم و اندوه خود برايش تعريف كنيد. هرگز نگوييد «احساساتت را درك مي كنم».
اگر نشانه هاي افسردگي شديد در فرد مشاهده مي شود، وضعيت اش هر روز از روز قبل بدتر مي شود .او را تشويق كنيد به روانشناس مراجعه كند.
احساس اندوه يا افسردگي؟
اندوهگين بودن بخشي از تجارب انسان است. زيرا ناشي از تغييرات طبيعي چرخه بيولوژيك و پاسخ عاطفي به تجارب سخت و طاقت فرسا زندگي نظير نااميدي،  مرگ عزيز مي باشد. بهترين راه سازگاري طبيعي، تأييد و مطرح كردن احساسات است.
اندوه و سازگاري با مرگ
صحبت با مشاور در خصوص مرگ عزيز، به فرد كمك مي كند كه احساس تنهايي نكند. گاهي گذر از شرايط دشوار مرگ عزيز، به افسردگي منجر مي شود.
علائم افسردگي باليني
* عدم تمركز
* بي خوابي، زود از خواب بيدار شدن، دير خوابيدن، خواب طولاني و بيدار شدن با خستگي
* تغيير عادات غذا خوردن
* بي اشتهايي، عدم احساس مزه غذا
* پرخوري و افزايش اشتها
* احساس گناه، نااميدي و تنهايي
* افزايش انتقاد از خود
* افكار خودكشي
* انزواي شديد
* افزايش مصرف دارو آرام بخش
اگر اكثر نشانه هاي فوق بيش از دو هفته مشاهده شود، احتمال افسردگي باليني وجود دارد.
افسردگي باليني با مشاوره و مدي تي شن قابل درمان است.
درمان افسردگي باليني حاد ۹ تا ۱۲ ماه يا بيشتر طول مي كشد، ولي با درمان پس از ۴ تا ۶ هفته فرد بهبود مي يابد. در صورت مشاهده موارد فوق، بايد به روانشناس يا مشاور مراجعه شود، در غير اين صورت وضعيت فرد بدتر مي شود.
چگونه با فردي كه به كمك نياز دارد بايد رفتار كرد؟
بايد رفتارهاي فرد را به او يادآور شد. براي مثال، «همه اش تو خودت هستي، اصلاً  حوصله نداري و نمي خندي» نگراني تان را به او نشان دهيد.
به او پيشنهاد كنيد كه به دكتر روان درمانگر يا روانشناس مراجعه كند، به او اطمينان دهيد كه حاضريد او را همراهي كنيد. اگر به نظرتان فرد به فكر خودكشي است، مستقيماً  از او سؤال كنيد. براي مثال «آنقدر ناراحتي كه حاضري به خودت آسيب برساني؟»، پرسش از فرد، احتمال بروز خودكشي را افزايش نمي دهد. بلكه او را تشويق مي كند تا افكارشان را بر زبان آورد.
اگر فرد افكار خودكشي در سر دارد، سريع او را نزد روانشناس ببريد. براي كمك به فرد، مي توانند با روان درمانگر و روانشناس مشورت كنيد.
كمك به كودك داغدار
مرگ والدين براي كودك بسيار مشكل است و كودك نسبت به شرايط اطراف خود و مرگ عزيز دچار سردرگمي مي شود.
به دليل شناخت و درك محدود ناتواني در بيان احساسات، روند بهبود در كودكان كم سال طولاني تر و مشكل تر است. كودك دچار شب ادراري مي شود. خشم، انتقاد، اضطراب در كودك افزايش مي يابد. سازگاري كودك با مرگ عزيزان فشار زيادي بر اطرافيان وارد مي كند.
با سادگي و آرامش با كودك در مورد مرگ صحبت كنيد. به او كمك كنيد احساسات خود را شناسايي و ابراز كند.
كودك به حمايت،  توجه بزرگسالان نياز دارد و بايد وقت زيادي را به او اختصاص داد.
آنچه كه بايد فرد داغدار انجام دهد
* فرد احساسات خود را به ديگران بگويد تا بتواند غم و اندوه را پشت سرگذارد.
* به سلامت خود توجه كند. با بي اشتهايي مبارزه كند.
* صبور باشد. ماهها يا يك سال طول مي كشد كه فرد تغيير زندگي و مرگ را بپذيرد.
آنچه كه فرد داغدار نبايد انجام دهد
* منزوي و گوشه گير نشود و خود را از ديگران پنهان نكند.
* با سيگار و داروهاي آرام بخش بدون تجويز خود را آرام نكند.
* احساسات خود را انكار نكند.
* در مورد مسائل مهم زندگي نظير ازدواج سريع تصميم نگيرد.
به فرد داغدار چگونه مي توانيد كمك كنيد؟
* در غم و اندوه فرد شريك شويد. او را تشويق كنيد، احساساتش نسبت به مرگ و خاطرات فرد از دست رفته را مطرح كند.
* غم و اندوه او را تأييد كنيد. اما آن را به ابديت و خداوند ارتباط دهيد. هرگز نگوييد «با گذشت زمان حالت بهتر مي شود.»، «خيريت بود»، زيرا به او هيچ كمكي نمي كند. با دقت و توجه به صحبت هاي فرد گوش و با او همدردي كنيد.
* به او كمك كنيد. غذا برايش تهيه كنيد و به او بدهيد.
* صبور باشيد. روند بهبود فرد طولاني است. پس بابردباري به فرد عزادار در پشت سرگذاشتن غم و اندوه كمك كنيد.
* غم و اندوه فرد را كم اهميت نشان ندهيد. نگوييد «تو بايد قوي باشي»، «تو بايد بدون او به زندگي ادامه دهي ، چون مقاومي» زيرا در مراحل اوليه اين صحبت ها براي فرد تأثير ندارد و او بايد به طور طبيعي مراحل غم و اندوه را پشت سر گذارد.
ترجمه: الهام مؤدب
برگرفته: Article of university of kanzas

سوگ
مدرسه هاي منتظر

بگو كه برخيزيد:
كه با گلاب بشويم ترانه هاتان را...
به اشك چشم بشويم بهانه هاتان را...
بگو كه برخيزيد:
تمام دختركان كويري گل پوش
كه گوشواره گلهاي نسترن بر گوش
بگو كه برخيزيد:
خدايگان پر از شور و شيطنت، آري
تمام بچه پسرهاي شوخ بازيگوش
كه خسته از همه جست و خيزها رفتيد
به رختخواب ابد، تا هميشه ها خاموش
مگر نمي دانيد، كه شنبه مدرسه هاتان در انتظار شماست
تمام آينه ها داغدار مرگ شما
و شهر يكسره از داغ و درد مي نالد
و چشم حضرت آدم از اشك مي سوزد
مسافران ابديت روي شانه هاي شهر
چه خسته و بيهوش
كه مي روند غريبانه دوش به دوش
و كودكان بهشتي، چو لاله ها خاموش...
رويا مصطفي زاده
زمين لرزيد
زمين لرزيد
زمين لرزيد چون گهواره اي لرزان و سرگردان
زمين لرزيد و يكباره
زبيمش آسمان لرزيد
زمين چون مركبي سركش
تكاني خورد ناباور
چنان غرنده شيري سخت ترس آور
كه از زنجيرها رسته
به لرزش آمد اندر زير پاي مردمي خسته
بلائي ناگهاني بود
يا خشم خداي قادر يكتا
و يا موجي ز اقيانوس ژرف زندگاني بود
نمي دانم چه بود اما مصيبت بود و ويراني
فقط دانم همه مردند همه رفتند از دنيا
چه خوش جايي نشستن مي نمود آن پاره آجر
برروي پاره اي از پيكر يك مادر غمگين
و يا بر روي نور ديده يك مرد زحمتكش
فشار و سختي ويرانه هاي بي حسابش را
كدام كس تحمل كرد
بلور سينه سيمين تني زيبا
و يا اندام موزون جواني با دلي پر درد
نمي دانم چه بايد كرد با اين خشم بي پايان
چه بايد گفت در اين قهر طاقت سوز
بيا اي هموطن اينك
همه با همتي بسيار
و شوق و رغبتي سرشار
كنون آبادي ويرانه را از نو بپا سازيم
ستون ها را بر افرازيم
طرحي نو دراندازيم!
دكتر حشمت الله فرخ زاد

|  ادبيات  |   اقتصاد  |   انديشه  |   زندگي  |   سياست  |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |