دوشنبه ۲۲ دي ۱۳۸۲ - شماره ۳۲۸۰
نگاهي به نمايش «خاطرات هنرپيشه نقش دوم» نوشته بهرام بيضايي به كارگرداني هادي مرزبان
جادوي جاري در كلمات
000927.jpg
پيام اميدي
بر پرده آمدن تقريباً همزمان دو اثر از بهرام بيضايي، يكي به كارگرداني خودش و ديگري به همت هادي مرزبان اتفاق في نفسه جذاب و اميدوار كننده اي بود كه خيلي زود در كام تئاتر دوستان شرنگ شد، هجوم كاملاً قابل پيش بيني انبوه مردم كنجكاو (تأكيد مي كنم: كنجكاو و نه علاقه مند، تدارك اطعمه و اشربه اي در حجم يك پيك نيك آخر هفته  توسط ايشان بر اين تأكيد ما صحه مي گذارد) فرصت و مجال مواجهه عادي اهل نمايش با اولي را گرفت و ويژگي هاي متن دوم به اضافه جنس نگاه كارگردانش نيز خاطره خوشي از آن به يادگار نگذاشت. اين سطور در تلاش براي بيان چرايي اين احساس به رشته تحرير آمده  است.
«خاطرات هنرپيشه نقش دوم» آشكارا جذابيت و انرژي اوليه اش را از نام نويسنده مي گيرد و نه اجراي امروز يا ديروز و فرداي هر كارگردان ديگر. نام بيضايي آن چنان در حافظه هنرهاي ادبي و نمايشي امروز ايران وزنه شده كه هر نمايشگر علاقه مندي را پيشاپيش به چالش مي طلبد و در عين حال كيفيتي از پيش تضمين شده را به مخاطب وعده مي دهد. اما در عين حال معمولاً باعث مي شود فراموش كنيم كه هر هنرمندي آثار خوب و متوسط و بد دارد و اصلاً خوبها، بخشي از ويژگي شان را به قلت تعداد در مقابل متوسط ها و بدها مديونند و اين اشتباه است كه با پيش داوري درباره كيفيت هاي خاص به سراغ آثار يك هنرمند برويم. يقيناً بيضايي هم در اين ميان مستثنا نيست هر چند كه بايد اذعان داشت در ميان آثار او اعم از مكتوب و نمايشي تعداد بدها شايد از انگشتان يك دست هم فراتر نرود و اين خود به خاطر تسلط و احاطه او بر حيطه كارش و ضمناً نگاه جامع و فراگيري است كه به ويژگي هاي جامعه شناسانه و لايه هاي پيدا و پنهان سوژه ها دارد. متن «خاطرات...» جزو آن دسته از آثار اوست كه هر چند وابستگي آشكاري به محدوده هاي زماني دارد معذلك به خاطر ديد منطقي و تحليل گرانه اي كه چاشني سير دراماتيك اثر شده، قابليتهاي فراواني براي افزودن جنبه هاي هنرمندانه به اجرا دارد. بي پروا بگوييم، ارزش هاي هنري متن «خاطرات...» دربست در اختيار ميزان گرايش كارگردانش به مقوله اي به نام هنر نمايش است و لاغير. چرا كه بيشتر تلاش نويسنده مصروف تطبيق دادن معيار هاي ديالكتيك تاريخي و نظريه هاي علمي رايج وقت در مورد محوريت كار و نيروي كار(به عنوان هسته خلاق اجتماع) با قواعد نمايشنامه نويسي است كه طبعاً در پاره اي قسمتها، آشكارا طرح تحليل هاي به اصطلاح علمي را بر مصالح دراماتيك ارجح شناخته و انگاره هاي هنري را به نفع طرح مباحث فراگير اجتماعي با زبان علمي وقت كنار گذاشته است. اين كه شخصيت هاي اصلي درام همگي انگل هايي در سطوح مختلف اجتماعند و به صرف طبقه بندي از قبل انجام شده اي جز كشاورزي و كارگري هيچ زمينه حضور مثبتي برايشان وجود ندارد و حتي روزنه  اميدي نيز به فرداي نسل بعدي شان متصور نمي گردد.حتي نسل فردايي ندارند، همگي ابترند جز «موهبت» كه او تنها نجات يافته ماجراست، آن هم از جايي كه به صرف ترس و هراسي موروثي از نزديكي به منبع قدرت، راه خود را از هم ولايتي اش جدا مي كند و تصادفاً در همان آن در كارگاهي سنگبري كار مي يابد و به مدد همين تغيير مسير، سفارش و تأكيد بر باسوادي دريافت مي كند، آن هم با اين بهانه بي بنياد كه براي دريافت حقوق لازم است قبض رسيد را امضا كند!
در واقع ساختارهاي كلي قصه آنقدر با پيش فرض هاي دانسته نويسنده و قراردادهاي تئوريك علمي هماهنگ بوده كه گويا دغدغه  كنكاش بيشتر براي يافتن رخنه هاي كوچك ولي با اهميت در اين ديواره مستحكم و پررنگ كردن وجوه انساني كه ذاتاً ناقض تمام احكام كلي و فرامين صادره از حيطه برج عاج هاي آكادميك اند از وجود او رخت بربسته و با ذوق زدگي، روايت خود را از روند تبديل شدن شكار به شكارچي و كارگر به پليس به رشته تحرير درآورده است. بدين لحاظ متن نمايشنامه را مي توانيم جزو آن چند نگاشته معدودي از نويسنده اش به شمار آوريم كه چندان جايگاه رفيعي در ميان آثار او نمي يابند و چنانكه گفتيم صرفاً ماده خام بسيار بسيار مناسبي در اختيار كارگردان قرار مي دهد تا با ارائه برداشت خاص خود و لحاظ كردن موجبات زماني و مكاني اجرا، به آن صبغه هنري ببخشند يا نبخشند. اين از ويژگي هاي كلي متن. در بستري چنين پرتناقض و در عين حال از نظر ظاهري جذاب هادي مرزبان پس از سالها ممارست با اكبر رادي در ترسيم زير و بم موقعيت هاي طبقه اي خاص كه عمدتاً بر پايه ميزانس هاي ايستا ولي شلوغ و كشف جادوي جاري در مكالمات فارسي بود، پا به دنباي اثري از بيضايي نهاده كه اوج و فرودهايش را در نگاهي گذرا برشمرديم. اولين نكته جالب نظر در اين ميان گرايش مرزبان با آن بك گراند ذكر شده به چنين اثري است كه بر خلاف نوشته هاي رادي كمتر از وجوه پنهان در پيچ و خم ديالوگ هاي فراوان و زمان به ظاهر ايستاي دروني بهره مي برد و به شدت بيروني و بيان  گراست. شايد اولين واكنش كارگردان در اتخاذ تصميم و انتخاب زاويه ديد، استمرار رويكرد قبلي خودش و حفظ ريتم پيشنهادي نويسنده در نمايش وقايع و به نوعي تلاش براي دستيابي به وجهه پنهان حوادث، يا كشف آتشفشان مهياي انفجار در پس قله هاي جملات فاخر و نمايشي و چهارچوب هاي درست دراماتيك مي بود.
000930.jpg

اما به نظر مي رسد كه مرزبان شيفته تحرك ظاهري جنبه هاي بيروني اثر و امكاناتي كه براي مانور دادن با خيل- زائد- بازيگران در اختيارش مي گذارد، از تعمق در حيطه هاي پنهاني كه مي توانست وجه تقارن ها از ميان سالهاي طي شده- ميان نگارش  متن و اجراي فعلي- بردارد كوتاهي ورزيده و تمام هم خود را مصروف ارائه روايتي دوگانه و كسالت آور از متن داشته است. گرايش اكسپرسيونيستي در صحنه هاي جمعيت و نگاه ناتوراليستي او در بخش هاي مربوط به حلبي آباد، بيش از آن كه به كار رهنمون تماشاگر به دريافت لايه هاي تازه اي از روايت باشند بيان گر تناقضي فكر نشده در انتخاب هاي كارگردانند زيرا با ساخت و پرداخت خود گوياي اين واقعيت هستند كه مرزبان عميقاً و دقيقاً از درافتادن با تعقل تماشاگرش پرهيز كرده و بنا را بر تحريك و قلقلك احساسات او گذاشته است. مخصوصاً نوع استفاده اي كه از موسيقي سوزناك در صحنه هاي حلبي آباد مي شود. بر اين گرايش او صحه مي گذارد. اين نوع نگاه واپس گرايانه به متني كه عليرغم كهنگي امروزي ولي در زمان خود كوشيده در تطابق با تحليل هاي علمي و معارف روز بشري همگام باشد في نفسه نقض غرض است و وقوع آن از جانب نمايشگر سرد و گرم چشيده اي چون مرزبان بعيد است. شايد اين نظر پربيراه نباشد كه انتخاب چنين رويكردي اتفاقاً ناشي از تجربه زياد مرزبان در به صحنه بردن نوشته هاي «مسئله دار»ي از قبيل «خاطرات...» باشد كه با گرفتن حس و حال زنده زمانه و تزريق نشانه ها و مؤلفه هاي هنري دوراني ديرهنگام، از بروز شايعات و حساسيتهاي فرامتني و معمولاً سياسي اجتناب كند و رسالت  هنري خود را تا حد زنده كردن نمايشنامه اي از ياد رفته و قابل تأمل، تمام شده بينگارد. اما شخصاً چنين قصدي را از جانب او بعيد مي دانم. مي ماند اين احتمال آخر كه كوران جرياناتي اداري -كه معمولاً مؤثرترين بخش در تعيين راهكارهاي پيش روي تئاتر امروز ايران هستند- و گرفتاري هاي ناشي از سنگ اندازي هاي خواسته و ناخواسته، او را از كار بيشتر روي متن و اجرا بازداشته باشد و گرنه اين تابلوهاي سانتي مانتال و هيجانات برانگيخته به ضرب افكت و موسيقي در كنار پرداخت خسته كننده و بلاتكليف پرده هاي حلبي آباد نه تنها كوچكترين سنخيتي با متن دقيق و متوازن بيضايي ندارد، بلكه از جانب گروه حرفه اي مرزبان هم باور كردني نيست و چيزي در حد رفع تكليف به نظر مي رسد. بيضايي حتي ضرباهنگ صحنه هاي خلوت و شلوغي شخصيت هايش را هم يك دست و يكسان گرفته تا تماشاگر- خواننده- را به مسيري عادلانه براي قضاوت پيرامون وضعيت هاي نمايشي اش بكشاند. اما مرزبان با به هم زدن ريتم او، سيري احساساتي را جايگزين كرده كه هرچند در پايان به انفجار احساسات تماشاگران و تشويق هاي دوباره و سه باره او مي انجامد ولي بعيد است كه ميزان اثرگذاري اش از چند ساعت فراتر رود.
كوتاه سخن آن كه همانقدر به جسارت و هوشمندي مرزبان به خاطر انتخاب متن «خاطرات هنرپيشه نقش دوم» آفرين مي گوييم كه نوع نگاه و انتخاب هاي صحنه اي او را نكوهش مي كنيم و به اميد روزي مي مانيم كه اين دانه برآمده از گنجينه، در دستان ديگران و با انديشه ديگرتري هم تراز با توانايي بالقوه اش بر صحنه آيد و داوري روزگار را سندي ديگر شود. همچنين ابراز شادماني از آن كه متن با همه خوب و بدش در سنگلج بر صحنه رفته است را لازم مي دانيم و آرزو مي كنيم استمرار حضور نام هاي در خور و آثار مناسب در سنگلج، گواهي شود بر آن كه مديريت تئاتر امروز ما با تصميم هاي بخردانه و تأثيرگذار بيگانه نيست.

با انتخاب بهترين آثار
جشنواره تئاتر ديني به پايان رسيد
نخستين جشنواره تئاتر ديني با معرفي برگزيدگان به كار خود پايان داد.
در اين مراسم كه با حضور تني چند از مقامات محلي استان خراسان و مجيد شريف خدايي، رئيس مركز هنرهاي نمايشي برگزار شد، شريف خدايي نخستين جشنواره تئاتر ديني را كاملا موفق ارزيابي كرد و گفت: اين جشنواره در مقايسه با جشنواره فجر كه از دوره شانزدهم به بعد به صورت بين المللي برگزار شد بسيار موفق تر عمل كرده است. شريف خدايي در پايان اظهار اميدواري كرد كه اين جشنواره به جشنواره تئاتر كشورهاي اسلامي تبديل شود.
در اين مراسم به مناسبت بازنشستگي داريوش ارجمند از اداره ارشاد خراسان و به دليل ۳۰ سال فعاليت وي در عرصه تئاتر ديني از وي تقدير شد. برگزيدگان اين جشنواره به انتخاب هيات داوران متشكل از داريوش ارجمند، داوود كيانيان، رضا صابري و حجت الاسلام دكتر سيد محمدرضا واحدي بدين شرح است: در بخش نمايشنامه نويسي: هيچ متني به عنوان نمايشنامه اول انتخاب نشد.
جايزه دوم اين بخش شامل قرآن و ۲ سكه به يعقوب صديق جمالي از تبريز به خاطر نمايشنامه چشم هايش اهدا شد.
جايزه سوم نيز متشكل از يك قرآن و يك سكه مشتركا به حميد ابراهيمي به خاطرنمايش آواي باد و ساجد قدوسيان به خاطر نمايش در خانه عقربم، خورشيد و غم است اهدا شد.
در بخش كارگرداني جايزه نخست شامل قرآن، تنديس جشنواره و ۳ سكه به يعقوب صديق جمالي به خاطر نمايش چشم هايش از تبريز، جايزه دوم شامل قرآن و ۲ سكه به سيد محمد رضا عطايي به خاطر نمايش افسانه بانوي سرخ از تهران، و جايزه سوم نيز شامل قرآن و يك سكه به ساجد قدوسيان به خاطرنمايش در خانه عقربم از اراك اهدا شد.
بازيگري مرد: جايزه اول (قرآن، تنديس جشنواره و ۳ سكه) به ساجد قدوسيان به خاطر نمايش در خانه عقربم.
جايزه دوم شامل قرآن و ۲ سكه به علي رضا روان دل به خاطر نمايش آواي باد از مشهد
جايزه سوم (قرآن و يك سكه) مشتركا به حسن زاده و محسن هاشمي به خاطر نمايش «تنهاي محض» از تربت حيدريه اهدا شد.
بازيگري زن: جايزه اول شامل قرآن، تنديس و سه سكه به زيبا خادمي به خاطر نمايش بانوي سرخ پوش از تهران
جايزه دوم شامل قرآن و ۲ سكه به بهار كريم زاده به خاطر نمايش چشم هايش از تبريز و جايزه سوم شامل قرآن و يك سكه مشتركا به مريم شجاعي به خاطر نمايش درخانه عقربم و زهرا احمدزاده به خاطر نمايش آواي باد از مشهد اهدا شد.
طراحي صحنه : جايزه اول شامل قرآن، تنديس و ۲ سكه به پانته آ صديق جمالي به خاطر نمايش چشم هايش ،جايزه دوم شامل قرآن و يك سكه به رضا شاپور زاده به خاطر نمايش بانوي سرخ پوش و جايزه سوم شامل قرآن و يك سكه به مريم انصاري به خاطر نمايش پرواز حر، از گناباد اهدا شد.
در بخش موسيقي نيز سه تقدير انجام شد و به هر يك از برگزيدگان يك قرآن و يك سكه اهدا شد. برگزيدگان اين بخش بدين شرح اند: عرفان جاويد به خاطر نمايش تنهاي محض، محمد فرشته نژاد به خاطر نمايش افسانه بانوي سرخ پوش، مرتضي شمس و آسيه احمدي به خاطر نمايش در خانه عقربم. جايزه ويژه هيات داوران شامل لوح تقدير به عباسعلي زارع بازيگر نمايش چشم هايش از تبريز، بهروز اكبري و رسول خدابيگي بازيگران كودك در خانه عقربم از اراك اهدا شد.
تنديس و لوح تقدير جشنواره همچنين به سه نمايش «ديدار در زمين مقدس» از روسيه ، واقعه عاشورا از آذربايجان و دختر مسافر از افغانستان اهدا شد.
گفتني است دو تن از اعضاي گروه آذربايجان - مبارز آقايوف وخانم رشيد آوا همزمان با برگزاري جشنواره در روز تولد امام رضا (ع) و در كنار حرم آن حضرت به عقد يكديگر درآمدند و به هر يك، يك جلد قرآن، گل و يك سكه بهار آزادي اهدا شد.

تئاتر جهان
000912.jpg
مكس مورت در اوج رگ تايم
كمپاني تئاتر «يورك» كه در عرصه تهيه و ارائه نمايش هاي موزيكال در خارج از برادوي به فعاليت مشغول است با بازگشت به ريشه هاي قرن بيستمي خود، به ارائه يك اثر جديد برپايه موسيقي «رگ تايم» پرداخته است. اجراي اين اثر با نام «مكس مورات: رگ تايم و دوباره» از دوم فوريه آغاز شده است.
ارائه اين اثر به عنوان بخشي از فعاليت هاي جديد كمپاني تئاتر «يورك» در عرضه نمايش موزيكال صورت گرفته است.
اين اثر نوشته خود «مكس مورات» است و توسط رابرت ماركس كارگرداني شده است. كارگرداني هنري آن نيز توسط جيمز مورگن انجام شده است. گفتني است مورات خود از خالقين جنبش رگ تايم در دهه ۱۹۷۰ ميلادي بود. اثر فوق العاده وي در سال ۱۹۶۹ با نام «خاموش كردن قرن» در همان سال توجه مخاطبين زيادي را نسبت به خود برانگيخت.
مؤثرترين مرد انگلستان در آمريكا
000915.jpg

«روياهاي بمبي» اثر جديد «لرد لويد وبر» به زودي در آمريكاي شمالي به نمايش درمي آيد. اين نمايش توانسته بود طي شش ماه اجراي خود در لندن فروشي معادل ۱۰ ميليون پوند داشته باشد و به اين ترتيب تبديل به يك موفقيت بزرگ مالي براي «وبر» شود.
اين هنرمند در قالب يك موزيسين تئاتر در نمايش هاي موزيكال لندن فعاليت خود را از سال ۱۹۷۷ در گروه هنري The Realy useful Group آغاز كرد، اما دامنه فعاليت هاي هنري وي علاوه بر تئاتر به حوزه هاي سينما، تلويزيون ويدئو، كنسرت هاي موسيقي، نوارها و مجله هاي مختلف نيز كشيده شد.
گفتني است وي به تازگي از سوي مجلات تخصصي انگلستان به عنوان مؤثرترين مرد عرصه نمايش در بريتانيا طي ۴۰ سال گذشته برگزيده شده است.
وي تاكنون توانسته است نمايش هاي بسيار جذابي همچون «گربه ها» و «شبح اپرا» را در صحنه هاي لندن اجرا كند. با اين وجود آخرين اثر اين هنرمند عليرغم فروش فوق العاده از سوي منتقدان با استقبال چنداني روبه رو نشده است.
مرگ پس از پنج دهه حضور مستمر هنري
000918.jpg

«دنيسدل لاندن» بازيگر برجسته صحنه هاي لندن در سن ۷۱ سالگي در اثر بيماري سرطان در گذشت.
اين هنرمند طي پنج دهه فعاليت هنري مستمر خود در فيلم ها و نمايش هاي موفق زيادي به ايفاي نقش پرداخته بود. وي طي دوران فعاليت هنري خود با بازي در «دوازده شب» و «لانسلوت گوبو» به عنوان برگزيده «ونيز» انتخاب شد.
وي همچنين موفق شده بود نامزد دريافت جايزه «اوليور» به خاطر نقش خود در نمايش «دستور الفبايي» شود.
وي كه زاده «مارگيت» انگلستان بود فعاليت صحنه اي خود را پيش از آغاز بازي در تلويزيون در سال ۱۹۵۹ آغاز كرد در حالي كه فعاليت خود در عرصه سينما را از ۱۹۷۳ با بازي در فيلم هاي كودكان از قبيل «بزرگترين سگ دنيا» آغاز كرد.
پايان نمايش شيرشاه
000921.jpg

به نظر مي رسد نمايش «شيرشاه» با اتمام اجراي صحنه اي خود در صحنه هاي تورنتو به پايان زندگي خود مي رسد. اين نمايش با بيش از هزار و پانصد اجرا طي بيش از چهار سال، آخرين اجراي خود را در تئاتر «پرنس ونو»، «تورنتو» به پايان رساند و به اين ترتيب دفتر يكي از نمايش هاي پرفروش جهان را بست.اين نمايش براساس فيلم انيميشن «شيرشاه» «استريو ديشي» شكل گرفته بود.
اين نمايش طي چهار سال اجراي موفق خود توانست رقم فروشي معادل
۴/۱ بيليون دلار آمريكا را به دست آورد كه خود اين مبلغ آن را تبديل به يكي از نمايش هاي مهم تاريخ تئاتر جهان مي كند.
مبارزه تبعيض نژادي در صحنه
000924.jpg

موزيسين سازش ناپذير عرصه موسيقي رپ، «پي ديدي» با بازي در يك نمايش جديد در برادوي به مبارزات ضد تبعيض نژادي خود ادامه مي دهد. اين نمايش در باره زندگي يك خانواده سياه پوست است كه در مجاورت همسايگاني كه همگي سفيدپوست هستند به زندگي خود ادامه مي دهند اين نمايش احتمالاً از آوريل آينده در برادوي بر روي صحنه خواهد رفت. نمايش فوق براساس فيلمي از «سيدني پوآتيه» در سال ۱۹۶۱ بازآفريني شده است. «پي ديدي» هرچند تاكنون با بازي در فيلم سينمايي «ماستر زبال» خود را در عرصه سينما آزموده است اما هرگز تجربه تئاتري پيش از اين نداشته است.

نگاه
جامعه فاقد حساسيت هاي فرهنگي ماندني نيست
رئيس  مركز هنرهاي  نمايشي  كشور گفت : جامعه اي  كه  فاقد حساسيت هاي  فرهنگي  باشد، ماندني  نخواهد بود.
مجيد شريف  خدايي  در مراسم  اختتاميه  نخستين  جشنواره  سراسري  تئاتر ديني  در مشهد افزود: فعاليت  در حوزه  فرهنگ  و هنر باعث  مي شود آن جامعه  پوياتر و شكوفاتر از ساير جوامع  باشد. وي  شكل گيري  جشنواره  تئاتر ديني  به  همت  و پيگيري  هنرمندان  خراسان  را نقطه  آغازي  بر فعاليت هاي  فرهنگي  عنوان  كرد.
وي  اظهار اميدواري  كرد، در جشنواره هاي  آتي  شاهد تحولات  و پيشرفت هاي  جديدي  در اين  عرصه  باشيم .
شريف  خدايي  اظهار داشت : تئاتر ديني  با وسعت  معنا و ارزشهاي  معنوي  كه  درخود دارد مي تواند پوشش دهنده  همه  بخش هاي  مختلف  جامعه  و نيازهاي  آنان  باشد.
وي  با اعلام  خبر برگزاري  دومين  جشنواره  تئاتر ديني  در مشهد در سال  آينده  افزود: مشهد قابليت  و ظرفيتي  را دارد كه  در بارگاه  امام  هشتم  (ع ) باز هم  حتي  براي  سال هاي  متمادي  پذيراي  هنرمندان  كشوري  و بين المللي  دوستدار اهل بيت ، باشد. وي  گفت : مهمانان  داخلي  و خارجي  جشنواره  در مشهد مي توانند از امكانات  مادي  و فيوضات  معنوي  آن بهره مند شوند.
البته  كارهاي  ارايه  شده  شايد متناسب  با جايگاه  رفيع  امام  رضا(ع ) نبوده  اما مي توان  نقص هاي  موجود را به  كوشش هاي  چند ساله اي  كه  براي  برگزاري  اين  جشنواره  انجام  شده  ناديده  گرفت  و در سالهاي  آتي  آنها رامرتفع  كرد.
هنرمندان  با استعانت  از علم  و تكنيك  اين  هنر ديرپا و آگاهي  بخش  مي توانند دريافت هاي  خود را آن چنان  كه  شايسته  اين  امام  همام  و اين  شهر و جشنواره  امام  رضا (ع ) است  به  معرض  قضاوت  همگان  بگذارند.
شريف  خدايي  گفت: همه  تئاترها انسان  گرا و دين گرا هستند و هيچ  نمايشي  وجود ندارد كه  دين  و اعتقادات  نقشي  در آن نداشته  باشد.
رئيس  مركز هنرهاي  نمايشي  كشور افزود: هنرمندان  عرصه  تئاتر با درايت  و زبان  زيباي  نمايش  مي توانند اعتقادات  و ارزش هاي  اسلامي  را به  جهان  عرضه  كنند.
در چند سال  اخير شاهد برگزاري  جشنواره هاي  تئاتر ديني  در كشور هستيم  كه  تاكنون  از ۱۴ جشنواره  نمايش  ديني  با محوريت  ائمه  معصوم  به  نيابت  ۱۴ معصوم ، پنـج  جشنواره  نمايش  در استان هاي  مختلف  برگزار شده است . وي  آمادگي  همكاري  مركز هنرهاي  نمايشي  كشور را در زمينه  تئاتر ديني  باتاسيس  دبيرخانه  دائمي  جشنواره  تئاتر ديني  در مشهد اعلام  كرد.
شريف  خدايي  استان  خراسان  را داراي  پشتوانه  عظيم  فرهنگي  دانست  و افزود: با پشتوانه  اداره  كل  فرهنگ  و ارشاد اسلامي ، استانداري ، فرمانداري  و دستگاه هاي  مربوطه  مي توان  استعدادهاي  نهفته  هنري  و فرهنگي  در اين  استان  را جستجو كرد و براي  فعاليت هاي  هنري  و فرهنگي  به  پايتخت  هنر دعوت  كرد.

هنر
ادبيات
انديشه
زندگي
سياست
فرهنگ
ورزش
|  ادبيات  |  انديشه  |  زندگي  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |