سونا چولي كولي
هنرمندان «مرو» جهان بزرگ و زيباي خود را با تصور مي سازند. كليد حقيقي درك آنها فهم شكلي واحد از رشد خلاق است. از يك طرف، آنها به سنت هاي فرهنگ واحد و قديمي خود كشيده مي شوند در حالي كه از طرف ديگر، منتفعان و بهره گيران دانش اروپايي هستند.
آموزش هنر در مؤسسه آموزشي هنر در عشق آباد و سپس ديگر مؤسسات آموزشي هنر اتحاد شوروي سابق همگي با روش و سبك رئاليسم روسي بوده است. تحصيلكردگان هنر در اين مؤسسات پس از بازگشت به موطن خويش، خود را دوباره تحت تأثير هنر توده اي تركمن ها كه منبعي از الهامات است، مي ديدند.
اين رشد هنري آن مواردي اند كه به آثار هنرمندان «مرو» اصالت مي دهند. به رغم نشان و برچسب و ظاهر رايج و عمومي، هنرمندان «مرو» هنوز ويژگي ها و رگه هاي خاص خود را حفظ كرده و نگه داشته اند.
ك.ب. محمد برديف، شخصيتي آكادميك ،هنرمندان را چنين توصيف مي كند: «آنها مغرور و خوشحالند كه در سرزمين باستاني متولد شده اند. آنان زاييده سرزميني با نشان هاي باستاني اند كه اين نشان ها گوياي عظمت گذشته آن هستند. آنها حجم عظيمي از شاهكارهاي باستاني را كه حاكي از سطح فوق العاده اي از فرهنگ باقيمانده از نياكانشان است، به ارث برده اند. اين هنرمندان اولين درس هاي خود را از آرامش و سادگي موجود در بسياري از آثار تاريخي قديمي كشورشان كه به شكل هنري ناب و عالي متجلي شده آموختند. آنها حس موزيكال رنگ را از مادربزرگ ها و مادرهايشان كسب كردند و آموختند چگونه از منظري خاص و واحد ببينند و درك كنند.»
بعضي مردم فكر مي كنند كه مردمان تركمن هنوز بايد به طور جدي هنرهاي عالي خود را رشد داده و تكامل بخشند. تاريخ طولاني فرهنگ تركمنستان و به ويژه ريشه هنرهاي تزئيني سبب چنان ادعايي مي شوند. هر فرد تركمن از سنين جواني با جواهرات عالي، فرش ها، گليم ها و قلابدوزي احاطه شده كه بسياري از آنها اكنون در موزه هاي كشور نگهداري مي شوند.
وقتي شما به اين نمونه هاي فوق العاده هنرهاي نمايشي دقت مي كنيد لازم به نظر مي آيد كه جهان زيبا، غني و افسانه اي مردمي كه آنها را خلق كرده اند تحسين گردد، به طوري كه فرد را به اين نتيجه مي رساند كه مردم تركمن به لحاظ ماهيت، طبيعي ترين هنرمندان هستند.
ممكن است كسي جسورانه ادعا كند كه هنرمندان «مرو» كه مكتب خود را از هنرهاي عالي شكل داده اند در رأس ديگر مكتب ها در سراسر تركمنستان قرار دارند. هنرمندان «مرو» در بسياري از زمينه هاي مختلف هنري و آراستگي ازنقاشي كردن تا رسم كردن و از مجسمه سازي تا هنرهاي تزئيني فعاليت مي كنند. هر گاه اين هنرمندان خلق اثري را آغاز مي كنند تمامي آنها در قلمروهاي مختلف در كمال سازگاري و قوام با يكديگر مشاركت دارند. اين امر حاصل درك جمعي از جهان آفرينش بر پايه حيات همگاني در يك فضاي مشترك است. موضوع بالا را مي توان اين طور نيز بيان كرد: شهرمن، روستاي من، خانواده من ، خود من.
فعاليت هنري هنرمندان «مرو» داراي مضموني آهنگين و دقيق است. در آثار اين هنرمندان حس روشني از سبك شعري شرق قديم احساس مي شود كه يكي از عام ترين و جالب ترين نماها و جذابيت هاي آثار هنري اين هنرمندان است. خلاقيت هاي آنها مملو از روح عنصر حاضر بوده ولي پيوندي عميق با قرون گذشته دارد. تابلوي «انگيزه لايزال و جاوداني» نشانگر اين الهام است. اين نقاشي آرامگاه سلطان سنجر را نقش كرده كه حاكم ترك هاي سلجوقي و از حاميان بزرگ دانشمندان و شعرا بوده است.
با ترسيم اين نقطه تحول با استفاده از تكنيكي مربوط به حرفه نقاشي، هنرمند نوآوري كرده و بدعت مي گذارد در حالي كه در همان حال به ميراث غني موطن خود بازمي گردد. اين يك خلاقيت پويا، طبيعي و آشكار است چرا كه درك شخص از ضمير خود و محيط خود طبيعتاً از فهم تاريخ كشورش، مردمش و فرهنگش نشأت مي گيرد. وقتي به واسطه نبوغ، پندارها و انگارهاي هنرمندان، گذشته تاريخي به امروز منتقل مي شود ارائه يك نظم و انضباط جدي از جهان مهم نيست بلكه خلق دوباره فضا و روحيه گذشته با استفاده از چيزهايي كه ما را احاطه كرده اند اهميت دارند. جوهره فكري كه وضعيت جهان را منعكس مي كند و نهايتاً تصور شخصي ازخلق و خويي كه حادث مي شود.
چنين وضعيت پويايي براي بعضي از اين هنرمندان مسيري كاملاً اصيل در نگاه به همه مظاهر عالم فراهم مي آورد. در نتيجه آنها اغلب اشكالي رزمي و بزمي را خلق مي كنند كه درآنها طبيعت و انسان با وحدتي هارمونيك نمايش داده شده اند. اين كارهاي هنري به ويژه بسيار زيبا هستند براي كسي كه نه تنها موضوع آن نقاشي ها را تحسين مي كند بلكه تكنيك هايي كه از طرف هنرمندان به كار گرفته شده اند را مي ستايد، البته معمولاً تكنيك درنقاشي مورد بحث فرع و تابع موضوع است. اغلب، بازار تكين در «مرو» ترسيم و نقاشي شده و از اين طريق مي توان به تاريخ اين بازار پي برد. اين بازار جايي است كه سبك هاي هنري و فرهنگ هاي شرق و غرب با يكديگر برخورد كرده، در هم آميخته و از هم تأثير پذيرفته اند. همچنين بايد يادآوري كرد كه اين بازار بزرگ شرق صرفاً محلي براي خريد و فروش اشياء نبوده است. بازار شرق باعث بروز يك مسير حياتي شده كه طي قرن ها دوام يافت و حتي فلسفه منحصر به فرد خود را رشد داد. البته بازرگاني نيز بسيار اهميت داشت ولي بسياري بازيگران خياباني و خوانندگان باغچي در رقابت هاي بسياري كه در بازار برگزار مي شد شركت مي كردند.
ساختمان هاي مهم بسياري درنزديكي بازار مستقر بودند. دو قهوه خانه زيبا كه تا امروز همچنان نگهداري شده اند به موازات مجسمه هاي شيرهايي كه هنوز در ورودي هاي اين دو بنا در حال پاسداري و محافظت ايستاده اند خودنمايي مي كنند. امروزه، اين قهوه خانه ها يك منظر باعظمت از بازار «مرو» ارائه مي كنند.
در حال حاضر، نه تنها چاي در اين قهوه خانه ها عرضه نمي شود، بلكه بسياري از هنرمندان شهر اكنون استوديوهايي در اين ساختمان هاي باشكوه دارند.
به اين ترتيب، به جاي بازاري با رديف هاي طولاني از غرفه هاي چوبي و پيشخوان ها كه با كالاهاي الوان پرشده اند اين هنرمندان ترجيح مي دهند روح بازار شرق قديم را كه مدت ها است به فراموشي سپرده شده، متجلي سازند.
هنرمندان «مرو» در رشد و پيشرفت هنرهاي تزئيني بسيار موفق بوده اند. روشن است كه انگاره ها و سمبل هايي كه در هنرهاي فولكلور آنها به وفور يافت مي شود آنها را از دوران كودكي احاطه كرده و نفوذ بسياري بر سبك هاي هنري شان گذاشته است.
هنرمنداني كه هنرها و صنايع روستايي سنتي را نمايش مي دهند از سبكي كاملاً متفاوت استفاده مي كنند. اين تصاوير اغلب به سبك بسيار واقع گرايانه نقاشي شده اند، آنچه كه براي هر منتقدي مهم جلوه مي كند، احاطه آشكاري است كه از طرف هنرمندي كه طبيعت آرام و صبور چنين هنرمند روستايي را به عنوان قاليباف يا قلابدوز كشف و به تصوير مي كشد.
«مرو» موطن بسياري از گرافيست هاي هنرمند وارزنده است. نقاشي و ترسيم هنري تخصصي است كه منتهاي ظرافت و لطافت را ارائه داده و اشراف كامل يك تكنيك انتخاب شده از طرف هنرمندان را نمايان مي سازد. شايد به اين دليل است كه اين امر مورد اعتناي آداب هر هنرمند نيست، ولي با اين حال هنرمنداني يافت مي شوند كه در اين روش متخصص بوده و استعداد احساس و دريافت فوق العاده از رنگ را دارند. به طور كلي اين هنرمندان در تصوير جهان رنگارنگ روستاهاي بومي شان موفق اند. گرچه هنر گرافيك «مرو» صرفاً به اين موضوع محدود نمي شود. در اغلب نقاشي ها، قلم زني ها و ليتوگراف ها نشانه هاي الهام از ادبيات و سينما را شاهد هستيم. اثر خلق شده هميشه داراي يك تجلي و نشئه تصوف و پوشيدگي بوده است.
مشرب، خلق و خو و رويدادهاي هر يك به نوعي هر اثر هنري را متأثر مي سازند. وقتي كه يك هنرمند از اينكه در فرمي ويژه مهارت يافته و استاد شده خشنود است، سپس به جستجوي چالش هاي جديد رهسپار مي شود. ميناكاري هاي خيلي زيبا بسيار مورد توجه است. لعاب كاري ها بر روي سفال هاي قديمي ديواري كه مقابر بزرگ و باشكوه قديمي «مرو» را مي پوشانند هنرمندانه و عاشقانه صورتگري شده رقم خورده اند. اين تكنيك هاي قديمي و سنتي براي خلق اشكال جديد به كار گرفته شده اند. اين لعاب كاري ها گوياي انگارها، خيال ها، انديشه ها و علايق آنها هستند.
به نظر نمي رسد كه احياي هنر قديمي لعاب دادن و آراستگي با رنگ هاي الوان دوباره تجديد شود. همچنين، «مرو» به واسطه جواهرات نيز اشتهار داشته است. جواهرات رايج «مرو» تزئيني بوده و سابقه بسيار ديرين دارد. بسياري ازتكنيك هاي سنتي به كار گرفته شده از طرف جواهرفروشان و جواهركاران «مرو» از زمان هاي قديم بدون تغيير باقي مانده اند. سرانجام، بايد از هنرمندان حجار «مرو» كه مثل نقاشان «مرو» از ميراث فرهنگي قديم و بسيار غني سرزمين بومي شان الهام مي گيرند، ياد كرد.
ترجمه: قاسم ملكي
منبع: Official Publication of TIOGE'99