دوشنبه ۲۹ دي ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۲۸۷
اشتغال زنان ايراني
هيچ چيز تفريح نيست
وضعيت خانوادگي ما به گونه اي است كه بايد هر عضوي براي رفع نيازهاي مالي خويش كار كند و در آمد داشته باشد
انگاره محدود كردن زن به خانه، درحال محوشدن است. زنان ما نه تنها توانايي ورود به دانشگاه ها را دارند و اين را نشان داده اند، بلكه قابليت حضور در بازار كار را هم دارند و اين را هم ثابت كرده اند
به عنوان يك انسان، به كار كردن علاقه دارم و به آن خو گرفته ام . شرط من براي ازدواج ادامه اشتغال است
000741.jpg
سه هفته پيش بود كه چاپ مقاله اي در همين صفحه درباره دشواري هاي ازدواج زوج هاي جوان ايراني، به دليل اشاره به اين نكته كه تعداد دختران و زنان ازدواج نكرده و بدون شوهر رو به فزوني گذاشته است مورد اعتراض بسياري از بانوان قرار گرفت (عمدتا با اين اشاره كه برخي مردان ايراني اين كار را بهانه ازدواج هاي دوم و سوم خود قرار مي دهند و به سوي بي بندوباري سوق داده مي شوند). اما آنچه در بطن آمار مورد اشاره جلب نظر مي كرد لزوم بازنگري موارد زير در دختران و زنان ما هم بود:
زنان ما بايد بدانند لزوما هميشه و همه جا همسري نيست كه نانآور خانواده باشد و سايه پدر و مادر هم هرگز ابدي نبوده است.
زنان ما بايد مساله يافتن تخصص را جدي بگيرند.
يافتن كار و كسب و درآمد مساله اي است كه بانوان ما بايد به آن عنايت كنند.
بقاي اقتصادي بسياري از خانواده ها بستگي به فعاليت زن و كسب درآمد او هم دارد.
در حقيقت بر خلا ف آن چه خيلي ها مي گويند فعاليت و كار زن نه تنها تفريح نيست، بلكه امري حياتي به شمار مي رود. اين همان نكته اي است كه هزاران زن ايراني مشغول به كار بدان اذعان دارند.
در دلآن مقاله وآمار مربوط به فزوني گرفتن تعداد افراد مونث بر مذكر، لزوم برنامه ريزي براي دختران و بانوان و فراهمآوردن زمينه اي كهآنها دانش و تخصصي داشته باشند و سرانجام بتوانند روي پاي خويش بايستند و بر خانواده خود فشار نياورند هم خودنمايي مي كرد. مساله اين است: همه به هوش و توانايي زنان خود واقف هستيم وآنآمارهاي مورد اشاره، هشداري به برنامه ريزان بود تا مستمسكي بسازند براي مرداني كه به اعتبار زن ايراني واقف نيستند.


آن چه جاري است 
خا نم مريم . ج مي گويد: وضعيت خانوادگي ما به گونه اي است كه بايد هر عضوي جهت رفع نيازهاي مالي خويش كار كند و در آمد داشته باشد. به غير از مادرم كه مسئوليت خانه را بر عهده دارد بقيه ما كار مي كنيم و زندگي خودمان را اداره مي كنيم. من نمي توانم كار نكنم.
وي ادامه مي دهد: البته كار پيدا كردن آن هم در جايي كه مطمئن باشد و احساس امنيت كنيم خيلي سخت است. شايد برخي افراد با تمام شرايط كنار بيايند ولي من و خانواده ام نمي توانيم. به همين دليل براي پيدا كردن شغلي آبرومند كه هم به تحصيلم لطمه نزند و هم جاي امني باشد بايد خيلي زحمت بكشيم. وقتي هم كه چنين جايي را پيدا مي كنيم براي حفظ آن از هيچ كوششي دريغ نمي كنيم.
اين خانم كه دانشجوي سال آخر رشته مهندسي برق است در مورد تناسب رشته تحصيلي خود با شغلش مي گويد: هيچ تناسبي ندارد، من در حال حاضر كارمند يكي از نهادهاي دولتي هستم و كار دفتري مي كنم در حاليكه تخصص من برق است و اگر به دنبال شغل ايدهآل باشم و البته موجود هم باشد دنبال كاري مي روم كه در زمينه رشته تحصيلي ام باشد. متاسفانه در كشور ما چنين شغلهايي مختص آقايان است و ما هر چقدر متخصص باشيم نمي توانيم مشغول به كار شويم. اين يك معضل بسيار اساسي در زمينه اشتغال كشور ماست.
وي حقوق دريافتي خود را بسيار ناچيز مي داند و مي گويد: در مقابل كاري كه انجام مي دهم و زحمتي كه مي كشم حقوق بسيار كمي دريافت مي كنم. اما چون در يك نهاد دولتي استخدام شده ام و از هر لحاظ هم امنيت دارم به همين دليل راضي هستم.
اين بانوي ايراني از يك سو به لزوم كسب درآمد براي حفظ كانون خانواده اش اشاره مي كند و از سوي ديگر مساله لزوم سلا مت محيط كار براي بانوان را پيش مي كشد. همان چيزي كه سد بزرگي برابر بسياري از زنان براي ورود به بازار كار شده. بسياري از مردان ايراني به نياز خانواده به كسب درآمد همسرشان اعتراف مي كنند، ولي حاضرند دشواري هاي اقتصادي را به دوش بكشند ولي همسرشان به دليل بيم آنها از ناسلامتي محيط، وارد بازار كار نشود.
زن و خانه داري 
يكي از وظايف خانمها در فرهنگ ما ايرانيان خانه داري است.اما طبعاً انگاره محدود كردن زن به خانه درحال محوشدن است. زنان ما نه تنها توانايي ورود به دانشگاه ها را دارند و اين امر را نشان داده اند، بلكه قابليت حضور در بازار كار را هم دارا هستند و اين را هم ثابت كرده اند.
خيلي ها مي گويند آيا زنان شاغل مي توانند وظايف عرفي خويش را انجام دهند؟
خانم ديگري در اين زمينه پاسخ مي دهد: البته با توجه به اينكه مادر من در خانه است و اكثر كارها را انجام مي دهد به همين دليل كمتر در خانه كمك مي كنم! ولي با اين همه معتقدم كه اگر برنامه ريزي مناسبي صورت بگيرد و هر شخصي براي زندگي خود برنامه اي تنظيم كند قطعا هم به دغدغه هاي داخل خانه مي رسد و هم در بيرون مي تواند وظايفش را به نحو احسن انجام دهد.اما مي توان اين پرسش را در مورد بسياري از خانواده ها مطرح كرد كه آيا اگر زن خانه، همان مادر مهربان يا همسر كوشا كار نكند، خانواده مي تواند به حيات اقتصادي خود ادامه دهد؟ آيا همان حقوق هاي ظاهراً اندك بسياري از زنان، مثلاً  صد تا ۲۰۰ هزار تومان، گوشه اي از چاله هاي عميق خانواده ها را پر نمي كند؟ مي توان پاسخ به اين پرسش ها را در صف هزاران بانوي ايراني ديد كه صبح هاي زود براي رسيدن به محل كار از خانه بيرون مي زنند و بعد از ظهرها در نهايت خستگي به خانه باز مي گردند.
آيا پس از ازدواج نيز علاقه اي به كار كردن داريد؟
يكي از دختران جواني كه مشغول به كار است در اين زمينه مي گويد: صددرصد، من به كار كردن علاقه دارم و در حقيقت به اين مساله عادت كرده ام. اصلي ترين شرط من براي ازدواج ادامه اشتغال است چرا كه از اين طريق هم مي توانم در مخارج خانه كمكي باشم و هم صاحب استقلال مالي شوم كه به اعتقاد من در شرايط حاضر نياز اصلي خانمهاست.
اين امر نكته كليدي به شمار مي رود. زنان بدون تخصص، زنان ناآشنا با محيط كار پس از فروپاشي خانواده به هر دليلي- فوت همسر، طلا ق و ناتواني شوهر از جلو بردن چرخ مالي خانواده- نمي توانند براي خود و خانواده كسب درآمد كنند و عملا  در دل دشواري هاي اقتصادي دفن مي شوند.
خانم بيتا . ف ۲۴ ساله، متاهل و فارغ التحصيل رشته پرستاري است و در يكي از بيمارستانهاي تهران كار مي كند. او در مورد دليل اشتغال خود مي گويد: دليل اصلي، تحصيل اين رشته است كه با توجه به علاقه ام در اين مسير قرار گرفتم. شايد اگر رشته ديگري مي خواندم الان اينجا نبودم ولي چون پرستاري خوانده ام و به شدت هم به اين كار علاقه دارم در بيمارستان مشغول به كار شده ام.
وقتي از او مي پرسيم مشكلات مالي خانواده تا چه اندازه اي در اشتغال شما تاثير داشته؟ پاسخ مي دهد: خيلي زياد، شايد اگر وضعيت مالي همسرم بهتر بود من هم تصميم مي گرفتم در خانه بنشينم و استراحت كنم. يا مثل خيلي ها به كلاسهاي مختلف بروم يا حتي ورزش كنم و به تفريح بپردازم. ولي همسرم كارمند است و از درآمد آنچناني بر خوردار نيست به همين دليل من مجبورم كار كنم. البته خدا را شكر، جايي كار مي كنم كه به آن علا قه دارم و اصلاً هم از اين وضعيت ناراضي نيستم. بله، اگر شرايط مالي همسرم بدتر بود رنج كار با شرايط كنوني، كه اساساً رفت وآمدش بدل به مصيبتي شده را به جان نمي خريدم.
وي نيز حقوق دريافتي خود را بسيار ناچيز مي داند و مي گويد: پرستاري جزو يكي از سخت ترين كارهاي دنياست و پرستاران در كشورهاي پيشرفته حقوق بالاتري دريافت مي كنند ولي در كشور ما اين چنين نيست. ما شايد از كارگران خدماتي هم كمتر بگيريم. اين معضلي است كه بايد مسئوولان به آن رسيد گي كنند. همچنين متاسفانه كارهاي توهين آميزي كه صورت مي گيرد اعتبار ما را زير سوال مي برد و اميدواريم بالاخره كسي پيدا شود و جلوي اين همه بي احترامي را بگيرد.
وي در مورد تبحر خود در كارهاي خانه و رسيدگي به امور درون منزل مي گويد: معمولا من و شوهرم در كارهاي منزل به همديگر كمك مي كنيم و تا به امروز هم هيچ كمبودي را احساس نكرده ايم. البته پخت غذا هميشه به عهده من است و خوشبختانه غذاهايي كه مي پزم همه باب ميل شوهرم واقع مي شود. در هر حال بايد بگويم دليلي ندارد كه كار من در بيرون موجب شود از كارهاي روزانه منزل غافل شوم و وظايف اصلي خودم را فراموش كنم. دقت كنيد كه زن ايراني نمي تواند نقش خود در خانواده را فراموش كند.
كار يك تفريح است؟
برخي خانم هاي شاغل، محتاج درآمد حاصل از كاركردن نيستند. هستند زناني كه به كار، نه از نظر كسب درآمد كه از نظر يك تفريح و امري علاقه اي مي نگرند. اين بانوان كه اكثراً از طبقه بالا نشين جامعه هستند محيط هاي كاري را براي خود محل سپري كردن اوقات فراغت مي دانند. آنها درآمد كسب مي كنند ولي خانواده آنها به آن درآمد نيازي ندارد.
خانم سعيده - م مي گويد: به هيچ عنوان نياز مالي براي كاركردن ندارم. من اين كار را براي خودم نوعي تفريح مي دانم و از اينكه تمام روز را در خانه نيستم و براي كار به جاهاي مختلف مي روم بسيار خوشحالم.
اين خانم ۲۲ ساله و ديپلمه اضافه مي كند: من منشي مدير عامل يك شركت خصوصي هستم و وظيفه ام پاسخگويي به تلفنها و هماهنگ كردن قرارهاي مدير عامل است. مدير عامل اين شركت كسي نيست جز پدرم كه بنا به دلايل كاري اكثراً به مسافرت مي ر ود، در غياب او، برخي كارهاي مربوط به پدر را انجام مي دهم. اكثر مواقع هم كه پدرم نباشد دوستانم به شركت ميآيند و دور هم خوش مي گذرانيم.
وي ادامه مي دهد: اگر چه درآمد اين كار اصلا ً برايم مهم نيست ولي دركل بايد بگويم پولي را كه از شركت مي گيرم صرف سفرهاي كوتاه مدت و تفريحهاي دوستانه مي كنم. البته در آمدم هم بد نيست و با پول توجيبي جدا از حقوقم كه پدرم در اختيارم مي گذارد مي توانم به راحتي به تفريحهاي خود برسم.
خانم سعيده اعتراف مي كند تبحر آنچناني در كارهاي خانه ندارد. او مي گويد: من در خانه زياد كار نكرده ام ولي اين دليل نمي شود كه غذا پختن بلد نباشم يا اصلا ً هيچ كاري نكنم. معمولا ًروزهايي كه در خانه باشم غذا هم مي پزم ولي اعتراف مي كنم كه به خوشمزگي غذاهاي مادرم و حتي پدرم نيست. در ضمن از شستن ظرف هم متنفرم ولي بسيار اتفاق مي افتد كه ظرفها را بشويم.
خانم رعنا . م هم مي گويد: من فارغ التحصيل رشته روانشناسي هستم، شوهرم دندانپزشك است و درآمد خوبي دارد اما اين دليل نمي شود كه من از صبح تا شب در خانه بنشينم و منتظر شوهرم باشم. در حال حاضر در يكي از شركتهاي نيمه خصوصي كارهاي دفتري مي كنم و از كارم هم راضي هستم.
وي گرچه به حقوقش نياز ندارد ولي ميزان آن برايش مهم است.«اگر حقوق من كم باشد آن را نوعي توهين تلقي كرده و لحظه اي درنگ نمي كنم. در حال حاضر هم حقوقم بد نيست. البته به مدير عامل گفته ام كه اگر حقوق من افزايش پيدا نكند به زودي استعفايم را مي نويسم و از آنجا مي روم. آنها هم چون به كار و شخصيت من علاقه دارند مطمئنم به زودي مقدمات افزايش حقوقم را فراهم مي كنند.
اين خانم مي افزايد: يادم نميآيد روزي از عمرم را به بطالت گذرانده باشم، كلاسهاي مختلفي را تجربه كرده ام و آموزشهاي متعددي را ديده ام. به ندرت اجازه مي دهم همسرم هوس غذا خوردن بيرون از خانه را بكند. درمجموع هم كارمند خوبي هستم و هم كد بانوي ايدهآلي، به همين دليل هم هست كه همسرم با كار كردن من هيچ مخالفتي ندارد.
شايد سخنان اين خانم كمي اغراقآميز به نظر برسد، اما به هر حال به عملكرد دوگانه زنان ايراني كه هم در خارج از خانه كسب درآمد مي كنند و هم در خانه، مادر و همسر خوبي هستند، مي پردازد. حقيقت اين است: معمولاً  زناني كه درگير كار هستند، كارهاي خانه را هم كماكان به دوش مي كشند.
چرا كارمند خانم استخدام مي كنيد؟
اگر نهادهاي دولتي و شركتهاي خصوصي در حوزه كارمندي خويش نياز به خانم دارند، فراوانند مغازه ها و فروشگاههايي كه در آنها دختران جوان و خانمهاي ميانسال مشغول به كار هستند. پذيرش حضور خانمها در پشت ويترين مغازه هايي كه لوازم زنانه مي فروشند راحت است ولي اينكه دختران جوان آرايش كرده و با ظاهري غير متعارف در پشت دخلهاي فروشگاهها، رستورانها و يا مغازه هاي معمولي قرار بگيرند امري پذيرفتني نيست. بوتيكهاي مردانه، فروشگاههاي لوازم التحرير و ... نمونه هايي هستند كه به اعتقاد نگارنده از خانمها براي جلب مشتري استفاده ابزاري مي شود.
صاحب يكي از اين فروشگاه ها در خيابان وليعصر پيرامون علت استخدام خانم به عنوان فروشنده در بوتيك مردانه مي گويد: معمولا ًخانمها از روابط عمومي خوبي برخوردار هستند و راحت تر از آقايان با مشتري ارتباط بر قرار مي كنند. همچنين اين خانمها به حقوقهاي پايين قانع هستند و در مقابل كاري كه به آنها محول مي شود احساس مسووليت بيشتري مي كنند. وي ادامه مي دهد: در كشورهاي اروپايي اكثر فروشنده هاي لباس و كفش خانم ها هستند ، اما اين جا زنان ما به دليل مسائل عديده فرهنگي و اجتماعي از ورود به اين عرصه بيم دارند و شايد تا حدي حق با آنها باشد. در حرفه اي كه تعداد مراجعه كنندگان پرشمار است بايد قوي و با صلا بت باشيد تا برابر هرگونه عملي، واكنش مناسب نشان دهيد، بدون آن كه به كارتان لطمه بخورد.او در انتها به نكته قابل توجهي اشاره مي كند: «... اما در كنار همه اينها اعتقاد دارم بانوان ايراني در مجموع زنان بسيار قوي هستند و مي توانند توازن لا زم در محيط هاي كار را حفظ كنند.
زن كنار مرد
از اين آقاي مغازه دار مي پرسيم: آيا آقاي مغازه دار راضي مي شود خواهر، همسرو يا دخترش در مغازه اي ديگر فروشندگي كند؟ پاسخ مي دهد: تا كنون  به اين موضوع فكر نكرده ام. ولي احساس هم نمي كنم كار بدي باشد. خواهر من منشي يك شركت است. كار منشي گري هم دست كمي از فروشندگي ندارد. پس دليلي ندارد كه راضي نشوم او در مغازه اي فروشندگي كند. به نظر من نوع نگرش فرق مي كند. ما در خانواده اي آزاد زندگي كرده ايم و اينگونه مسائل براي ما حل شده است.
به هر حال زنان به عنوان عضوي از اين جامعه در كنار مردان در عرصه هاي اقتصادي حضور دارند. اين طيف از جامعه مدتهاست نيروي كار و توانايي خود را اثبات كرده اند. به نظر نمي رسد اشتغال زنان موجب بحرانهايي شده باشد.
نكته اي كه همه بدان اذعان دارند اين است كه زنان ما وقتي مسئوليت كار و حرفه اي را به عهده مي گيرند آن را با كيفيت قابل قبول تري درمقايسه با مردان انجام مي دهند. به هر حال كار و فعاليت زن بسيار جدي تر از آن است كه به نظر مي رسد. چرخه مالي بسياري از خانوارها بدون كار زن حركت نمي كند. در كنار همه اين ها در جامعه اي كه مناسبات اقتصادي هر روز پيچيده تر شده و قالب هاي سنتي گذشته بي رنگ تر مي شوند، زن اگر بخواهد هم نمي تواند نگاهش به در خيره بماند تا مردش با جيب هاي پر وارد شود.

ده پرسش روز
كارمند زن، متاهل
كارمند: شركت پلي تكنيك شهرداري 
تعداد افراد تحت تكفل:يك فرزند
۱- درآمد ماهانه شما به طور متوسط چه قدر است؟
با ده سال سابقه كار هنوز قراردادي كار مي كنم و حقوق ماهانه ام ۱۱۰ هزار تومان است. در حالي كه با اين سابقه حقوق دريافتي بايد بيش از اين مي بود.
۲- آيا كار دوم يا سومي هم داريد؟ اين كارها چيستند؟
خير، به دليل اينكه فرزند كوچك دارم و بعد از كار بايد بيشتر وقتم براي او صرف شود. كارهايي مثل بردن و  آوردن به مهد و نگهداري و سرپرستي و خانه داري خود كار دوم و سوم است.
۳- اگر مي توانستيد شغل ديگري بيابيد، چه كاري را انتخاب مي كرديد؟
اگر مكان و سرمايه خوبي داشتم به كار آرايشگري مي پرداختم زيرا در اين دوره پردرآمدترين حرفه است. بدون اينكه رئيسي داشته باشي تا با آن همه تلا ش و كار در آخر از حق و حقوق ماهانه ات مبلغي كسر  شود و يا ترس اينكه مبادا اخراج شوي و اين آب باريكه هم قطع شود.
۴- بيشتر هزينه شما در خانه صرف چه اموري مي شود؟
بيشتر هزينه صرف اياب و ذهاب ، مهد كودك و خورد    و خوراك مي شود.
۵- آيا مي توانيد با توجه به حقوق كارمندي راحت خرج كنيد؟
اصلاً ، ديگر بايد پا روي نفسانيات گذاشت و به اندازه درآمد خرج كرد. بايد از حراجي هاي لباس خريد كنيم، وسائل و خوراكي هاي ارزان تهيه كنيم تا بتوانيم زنده بمانيم. با وجود اينكه كارمند هستم و درآمدي دارم اما تا به حال كيش نرفته ام. اين روزها حتي يك سفر زيارتي به مشهد هم كلي هزينه در پي دارد و به قول گفتني، كار هر كس نيست.
۶- در صورتي كه مستأجر هستيد در ماه چه قدر اجاره مسكن مي پردازيد؟
مستأجر نيستم، يك آپارتمان قسطي در نقطه دور افتاده اين شهر خريداري كرده ايم كه تمام حقوق ماهانه همسرم صرف قسط هاي منزل مي شود. در ماه حدود ۲۰۰ هزار تومان قسط مي دهيم كه در جمع معادل اجاره ۳ ماه خانواده هاي مستأجر است.
۷- چه ميزان از درآمد شما صرف لباس تان مي شود؟
هيچ. گذشت آن زمان كه كارمندان شيك پوش بودند. امروزه فقيرترين قشر جامعه كارمندان هستند. مخصوصا كارمندان قراردادي كه بيشترين ظلم را در حق آنها مي كنند و هيچ مرجع قانوني جوابگوي مشكلا ت اين قشر كارمندان نيست.
۸- آيا همسر يا فرزند شما شاغل هستند؟ در اين صورت چه كار مي كنند و چه درآمدي دارند؟
فرزندم خردسال است. اما همسرم كارمند يك شركت خصوصي است و حقوق وي نيز كاملا  صرف قسط آپارتمان مي شود. تنها با حقوق من است كه يك ماه را سپري مي كنيم.
۹- با توجه به اينكه بيمه درمان هستيد، آيا هزينه درماني شما بالا  است؟
بله، خوشبختانه بعد از دو سال كاركردن براي پلي تكنيك با پيگيري هاي بسيار بيمه شدم، بنابراين هزينه درماني بالايي  نداريم.
۱۰- حداقل درآمد ماهانه اي كه در حال حاضر نياز داريد چه قدر است؟
اگر تفريح و سفر را جزو ضروريات زندگي بدانيد - كه همين طور هم هست - حداقل درآمد ماهانه مورد نياز يك خانواده سه نفره در حال حاضر ۶۰۰ هزار تومان است.

آيينه تصوير
000765.jpg

شهر كانو، نيجريه، عبدالله ادريس، مردي كه قرباني فلج اطفال شده، در حال كوشش. سه چرخه هايي كه با دست كار مي كنند و مخصوص معلولان هستند به وفور در نيجريه يافت مي شوند. هم اكنون تلاش هاي سازمان بهداشت جهاني در مقابله با برخي گروهها در نيجريه - سرزميني كه بيشترين افراد لنگ را در خود جاي داده - بي ثمر مانده تا برنامه واكسيناسيون براي پيشگيري از فلج اطفال نيمه تمام بر جاي بماند و كماكان احتمال افزايش تعداد اين افراد معلول بسيار است.

000768.jpg

جنون گاوي، يافتن راه هايي تازه، گريز از مرگ و پناه بردن به گوشت بوفالوها. آمريكاي شمالي در قرن نوزدهم مأواي بوفالوهاي غول پيكري بود كه زندگي سرخ پوستان به آنان بسته بود. بوميانآمريكايي غذا، پوشاك  و سوخت مورد نياز خود را با شكار بوفالوها تامين مي كردند و اكنون، پس از گذشت سالها، با شيوع جنون گاوي در برخي دامداريهايآمريكا، نگاه ها بار ديگر معطوف بوفالوها و شكارآنها شده تا خانواده ها با تكيه بر اين خوراك تازه، سفره خود را رنگين سازند.

000771.jpg

دانه هاي بلورين برف، اگر چه صفا و زيبايي را به همراه ميآورند اما در عين حال سرماي مرگباري را با خود دارند كه حتي حيوانات را هم رو در روي مرگ قرار مي دهد.
بارش برفي سنگين در بوداپست براي خيلي ها دردسر ساز شده و حتي حيوانات را هم به ناله وا داشته. يك اسب زيبا با بيني خود گربه اي را نوازش مي دهد تا شايد حيوان كوچك كمي گرم شود.

000777.jpg

حتي كارهاي علمي و تحقيقاتي هم مي تواند تماشاگران هيجان زده زيادي را به باغ وحش ها بكشاند. چندي پيش، طي مراسمي ساليانه، دو هزار و ششصد و شصت و سه حيوان از دويست و چهل تيره مختلف در باغ وحش هانوفر (آلمان) وزن شدند تا در كنارآن مديران باغ وحش، از اين راه به كسب درآمد بپردازند. تصوير، «كاليفا» كوچولو، فيل يازده ماهه را نشان مي دهد كه با حجب و حيا، آرام ايستاده تا وزنش مشخص شود

پاسخ مسؤولا ن
مترو استاندارد است 
بازگشت به مطلب مندرج در ستون صداي مصرف كننده صفحه ۴ بازارچه ۱۰/۱۰/۸۲ آن روزنامه با عنوان «مسئولا ن مترو پاسخ بدهند»، در يك جمله كوتاه مي توان گفت: واگن هاي مورد استفاده در مترو تهران داراي استانداردهاي لا زم براي خطوط مترو مي باشند كه به چند مورد كوتاه اشاره مي شود:
كليه اين قطارها مجهز به سيستم حفاظت متمركز اتوماتيك بوده و قادر به ارتباط با مركز كنترل و فرمان مترو جهت افزايش ايمني سيستم مي باشند.
در طراحي داخلي و خارجي واگن ها، صندلي ها، لا يه هاي ديواره داخلي واگن ها، پوشش چراغ ها و به طور كلي موادي كه در تجهيزات داخلي واگن به كار رفته است اغلب ا ز فايبرگلا س و پلا ستيك هاي غيرقابل اشتعال استفاده شده و شيشه ها نشكن و مقاوم هستند.
شايان ذكر است؛ عليرغم آنكه واگن هاي مترو تهران از كشور چين خريداري شده ولي كليه تجهيزات به كار رفته در اين قطارها چيني نمي باشند. به عنوان مثال، بوژي واگن ها كره اي، تجهيزات ترمز سوئدي و مكانيزم  درهاي واگن ها اتريشي است و درصد بالا يي از قطعات واگن ها كه در كشور چين ساخته شده است نيز با نام و تحت ليسانس شركتهاي معروف اروپايي توليد مي شوند.
روابط عمومي و بين الملل شركت راه آهن شهري تهران و حومه (مترو)
خيابان كميل روشن مي شود
در پاسخ به شكوائيه مندرج در صفحه ۴ بازارچه روزنامه همشهري ۱/۸/۸۲ تحت عنوان «خيابان كميل تاريك است» به اطلا ع مي رساند: طرح تامين روشنايي خيابان كميل تهيه شده و اجراي طرح در دست اقدام مي باشد.
روابط عمومي شركت توزيع نيروي برق جنوب شرق تهران

صداي مصرف كننده
هر ۲۰ دقيقه ۳۰۰ تومان 
در تابلو مربوط به پاركينگ فرودگاه مهرآباد درج شده: استفاده از پاركينگ براي هر ساعت ۲۳۰ تومان است. در حالي كه چند روز پيش براي ۲۰ دقيقه توقف من ۳۰۰ تومان مطالبه كردند. مسئولا ن پاركينگ توضيح دهند كه اشتباه از جانب من است يا متصدي مربوطه؟
ملك 
تلفن گوياي كد ملي 
۳ ماه است كه سعي مي كنم با شماره تلفن گوياي ۶۷۲۹۵۹۳ مربوط به اطلا عات كدملي تماس بگيرم، ولي يك بار هم موفق به اين كار نشده ام. دليل آن هم روشن است. همه ۷۰ ميليون جمعيت كشور بايد اين كارت را اخذ نمايند و همه آنها هم براي گرفتن اطلا عات بايد با همين يك شماره تلفن تماس بگيرند.
شهرياري 
حضوري نيائيد، سرمان شلوغ است 
در راستاي اهميت به مشتري و ارتقاء سطح كيفي پس از فروش، نمايندگي مركزي ايران خودرو(تعميرگاه) حضوري مشتري نمي پذيرند و در عوض با اعلا م يك شماره تلفن آن هم فقط از ۳ تا ۴ بعدازظهر، به مراجعه كنندگان نوبت مي دهند. آخر يك شماره تلفن آن هم فقط به مدت يك ساعت چطور مي تواند جوابگوي خيل گسترده مراجعان باشد؟
حسيني 
كرسي ها بر مي گردند
سهميه نفت روستاي ملكآباد كرج به صورت آزاد آن هم خارج از محدوده شعبه نفت اين روستا فروخته مي شود. به همين دليل، مردم به ناچار براي تامين گرما به سوزاندن هيزم، استفاده از هيتر(اگر برق قطع نباشد) و در نهايت كرسي  روي آورده اند. شوراي ده مسئوليتي قبول نمي كند و هيچ ارگان و سازماني هم رسيدگي نمي كند. حتي حاضر شديم نفت را به قيمت آزاد خريداري كنيم، ولي مقدور نشد. شايسته نيست مملكتي كه روي نفت و گاز خوابيده، درگير مشكلا تي از اين دست باشد.
از اهالي روستا
اينجا پايتخت است 
مشخصاتي را كه مي گويم تجسم بفرمائيد: منطقه اي كه گاز شهري ندارد، توزيع كپسول گاز آن نابسامان است، آسفالت نشده و با كوچكترين بارندگي تبديل به باتلا قي از گل و لاي مي شود. اشتباه نكنيد، اين مشخصات متعلق به يك كوره ده دور افتاده نيست، سري به منطقه شهران، مجتمع سروستان، درست بيخ گوشتان در همين پايتخت بزنيد تا به چشم خود ببينيد. با اين گل و لا ي نه تنها بچه ها قادر به رفتن به مدرسه نيستند، بلكه ما بزرگترها هم نمي توانيم سركار برويم.محمدي

گوناگون
بازارچه خوراك
بازارچه لوازم خانگي
بازارچه لوازم التحرير
|  بازارچه خوراك  |  بازارچه لوازم خانگي  |  بازارچه لوازم التحرير  |   گوناگون  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |