سه شنبه ۳۰ دي ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۲۸۸
دادگاه محسن؛ جواني كه با ۵ گلوله صاحب كارش را كشت فردا برگزار مي شود
دردناك ترين سوال تمام عمرم
پدرم عاشق محسن بود. آنقدر كه در وصيت نامه اش نوشته بود اگر او خواست مغازه را در دماوند همچنان نگه دارد و كار كند مغازه را به او بدهيد تا او به كار خريد و فروشش ادامه دهد
احمد جلا لي فراهاني 
001929.jpg
«شيرين نوشيروان» حالا تقريبا بر احساسات خود غلبه كرده است و وقتي از او مي پرسم شما تحت هيچ شرايطي قاتل را نمي بخشيد؟ با سردي زنانه اش مي گويد «نه! به هيچ وجه!»

شيرين نوشيروان 
۴۲ ساله است و خانه دار. همسرش گرافيست است و ۴ فرزند دارد؛ دو تا پسر و دو تا دختر. او يكي از فرزندان روح الله نوشيروان، كسبه ۶۵ ساله ايست كه فروردين امسال به خاطر ۷۰، ۸۰ ميليون تومان پول در جاده دماوند به قتل رسيده بود.
فرزندان ديگر
غير از شيرين، مقتول چهار فرزند ديگر هم دارد كه عبارتند از دو دختر و سه پسر. پسرها خارج از كشورند و دخترها هر كدام براي خود زندگي خوبي دارند. پدر آنها ۲۱ فروردين ماه امسال در يك جنايت تكان دهنده توسط شاگرد مغازه اش به قتل رسيد.
۵ گلوله دردناك 
روح الله نوشيروان را ۲ گلوله از ميان ۵ گلوله شليك شده در اتومبيل تويوتايش، از پاي در آورد. قرباني، همه امكانات رفاهي و مالي را در اختيار شاگردش قرار داده بود و حتي در وصيت نامه اش هم او را فراموش نكرده بود.
دادگاه فردا
فردا اول بهمن ماه است و ساعت ۳۰:۹ صبح قرار است در شعبه ۱۱۵۷، محاكمه متهم اين پرونده توسط قاضي اسماعيلي برگزار شود. چه كسي حاضر است براي متهم دعا كند؟!
- شيرين خانم! قاتل هر كسي هست، من خودم روز اعدام چشمش را ازكاسه در مي آورم.
نه! مادر محسن نمي دانست! نه نمي دانست تا دو روز بعد از اين تلفن لعنتي و اين قسم بي خودي! او نمي دانست كه قاتل، كسي جز پسر ۲۰ ساله اش نيست.
بله! اين ديگر تعارف ندارد. اين عين خود واقعيت است. محسن پسر ۲۰ساله اش صاحب كارش را به طرز فجيعي به قتل رسانده است.
- اول يك گلوله به پاي پيرمرد شليك كردند و بعد گلوله ديگر را به قلبش نشانه رفتند. گلوله را به همان پايي شليك كردند كه چند وقت پيش شكسته بود!
«روح الله نوشيروان۶۵ » ساله بود كه از پا درآمد، در يك روز كاملا عادي و معمولي ۲۱« فروردين ماه.» وقتي از مغازه اش در خيابان زرگنده بيرون مي زد شايد تلفني هم داشته بود و كسي نمي دانست از قول كي و كجا!« روح الله نوشيروان» پير محله بود و يكي از ريش سفيدان قلهك! وقتي فهميدند اينقدر دردناك كشته شده است بخاطر خوبي هايش غمگين شدند و بخاطر نبودنش گريستند.
او به عادت هميشه براي رتق و فتق امور مغازه اي كه در دماوند داشت سوار تويوتا كرولاي سفيد رنگش شد و به راه افتاد و مثل هميشه همه منتظر بودندتا دو ساعت ديگر به مغازه برگردد كه برنگشت.
- همه چيز بخاطر ۷۰۸۰، ميليون تومان پول بود! محسن در اين چند ساله آخر، رفتارش تغيير كرده بود. كم كم پدرم فهميد كه كاسه اي زير نيم كاسه است. «محسن اجناسي كه پدرم نقدي مي خريد را به اين بهانه كه قسطي فروخته بالا مي كشيد و پدرم هنوز به او اعتماد داشت».
پيرمرد به خاطر همين اعتماد بيش از اندازه كشته شد. محسن را وقتي ۱۵ سالش بود به عنوان شاگرد مغازه به آغوش خود خوانده بود. «محسن استاد محمد كندي»  دو خواهر و دو برادر ديگر غير از خودش هم دارد. پدرش راننده بود و مادرش خانه دار و حالافردا محاكمه مي شود. همين امروز كه خيلي از هم سن و سالهايش يا در دانشگا هند يا در پادگان و يا بيكار، منتظر سرنوشت!
و حالا سرنوشت او در چنگال عدالت انتظار محكوميتي را مي كشد كه هيچ كس را ياراي تصور جاي او بودن نيست. چهارم ارديبهشتي كه گذشت سخت ترين روز زندگي مادر محسن بود. همان زني كه مي خواست چشم قاتل روح الله را از كاسه در بياورد. آن روز صبح همسايه ها زن را خبر كردند كه عكس پسرت را روزنامه ها چاپ كرده اند و چه عكسي! در آن ميان يكي گفته بود «حيف اين جوون نبود؟!»
001932.jpg
روح الله نوشيروان --- مقتول 

روزنامه ها آنروز نوشتند «ساعت ۱۵ ظهر پنج شنبه ۲۱فروردين ماه سال جاري... خودرو گشت كلانتري «از گل» در برابر پارك جنگلي قوچك لويزان خودرو تويوتايي رها شده ديدند...»
پيكر بي جان و خون آلود روح الله روي صندلي سمت شاگرد جاسازي شده بود. محسن كه به تهران آمد تا در برابر پرسش بازجويان قرار گيرد هيچ كس حتي به او شك نكرد. اين جوان ۲۰ ساله آنقدر مورد اعتماد پيرمرد بود كه كسي اصلا تصورش را هم نمي كرد كه قاتل او باشد.
- پدرم عاشق محسن بود. آنقدر كه در وصيت نامه اش نوشته بود اگر او خواست مغازه را در دماوند همچنان نگه دارد و كار كند مغازه را به او بدهيد تا او به كار خريد و فروشش ادامه دهد.
شيرين نوشيروان بغض در گلو حرف مي زند. اينكه چرا او ما را براي گفت و گو با خودش انتخاب كرده اما بهرحال فردا محسن محاكمه خواهد شد و هيچ كدام از اعضاي خانواده روح الله حاضر به بخشش او نيستند، آيا بايد او را بخشيد؟!
بهرحال محسن تا قبل از ۲۱فروردين ماه امسال يكي از اعضاي خانواده آنها محسوب مي شد؛ آنقدر كه وقتي او را به عنوان يكي از مظنونين دستگير كردند، بادرخواست آنها و پس از ضمانت خودشان آزاد شده بود تامبادا مادرش نگران شود. همان كه مي خواست چشم قاتل را از كاسه در بياورد!
- ماموران چطور فهميدند كه كار، كار محسن است؟
همه چيز با يك نامه شروع شد. در نامه اي كه از طرف سازمان تامين اجتماعي شهرستان دماوند پس از مراسم هفت مقتول، به دست خانواده اش رسيد آنها متوجه شدند كه محسن يك روز قبل از وقوع جنايت، با مراجعه به تامين اجتماعي، شكايتي عليه قرباني طرح و عنوان كرده كه صاحب كارش از دادن حقوق و مزاياي وي امتناع مي كند. همين نامه ظن كوچك آنها را به شكي بزرگ تبديل كرد. شكي كه محسن را به دام سرنوشت سلول و زندان اش انداخت.
با اينكه محسن در بازجويي هاي اوليه سعي مي كرد ماموران را متقاعد كند كه كار، كار فرزند روح الله است و اين اتفاق به خاطر دعوا بر سر ارثيه رخ داده است، با اين حال، همان نامه كار خودش را كرده بود.
- ماموران اداره آگاهي خيلي روي اين ماجرا زحمت كشيدند. آنها اول طوري وانمود كردند كه حرف محسن را باور كرده اند و او را به حال خود گذاشتند و بي آنكه بداند، او را تحت تعقيب قرار دادند تا اينكه در يك مكالمه تلفني محسن از كسي مي خواهد كه براي او دوباره از سنندج گلوله بياورد و همين سر نخ كافي بود تا محسن به دام بيفتد.
«شيرين نوشيروان» حالا تقريبا بر احساسات خود غلبه كرده است و وقتي از او مي پرسم شما تحت هيچ شرايطي قاتل را نمي بخشيد؟ با سردي زنانه اش مي گويد «نه! به هيچ وجه! به خاطر اين ماجرا مادرم آنقدر غصه خورد تا سرطان گرفت و حالا هم گوشه خانه افتاده است و ما حتي مي ترسيم براي او پرستاري، مستخدمي، چيزي بگيريم!»
محسن، جوان ۲۰ ساله اي كه تا قبل از رفتن به زندان موهايش را فرق وسط باز مي كرد و آنقدر كتيرا به آنها مي زد كه هيچ بادي نتواند تركيبشان را به هم بزند، فردا با لباس زندان و دست هايي گرفتار دستنبد، محاكمه خواهد شد. در حالي كه از مهرماه سال قبل او تصميم خود را گرفته بود و با خريدن اسلحه منتظر مانده بود تا هر وقت كه پيرمرد به او مظنون شد كارش را بسازد و بالاخره هم، اين كار را كرد. او نقشه اي خام و احمقانه را براي خود طراحي كرده بود. محسن مي خواست پس از پيرمرد، پسرش را طوري بكشد كه همگان تصور كنند پسر روح الله به خاطرعذاب وجدان خودكشي كرده است، با همان اسلحه اي كه پدرش را از پاي درآورد.

جنايت ۵۰ هزار توماني
001935.jpg
عليرضا جلاليان
مقاومت جواني ۲۷ ساله، سارقان را در سرقت پولهايش ناكام گذاشت. سارقان هنگامي كه با مقاومت سلطان روبه رو شدند پس از شليك دوگلوله به وي و مجروح كردن او، با اتومبيل  پيكان از محل حادثه گريختند. عابران پس از مشاهده اين صحنه، سلطان ۲۷ ساله را كه غرق در خون كنار خيابان افتاده بود با يك خودرو عبوري به بيمارستان منتقل كردند كه بلافاصله پزشكان بخش اورژانس براي نجات جان اين مجروح دست به كار شدند و او نجات يافت.
سلطان در خصوص اين حادثه مي گويد: با مشقت فراوان حقوقم را كه ۵۰هزار تومان بود، گرفته بودم و از محل كار به سمت خانه مي رفتم. حول و حوش خيابان ظفر بود كه پولها را از جيب خود درآوردم تا آنها را بشمارم و از مقدار آن مطمئن بشوم. در حال شمارش پول ها بودم كه يك سواري پيكان از كنارم رد شد و چند قدم جلوتر ايستاد و دو نفر از آن پياده شدند و به طرف من آمدند.
كمي شك كردم و پول ها را در جيبم گذاشتم و داخل ماشين را نگاه كردم. يك نفر در ماشين نشسته بود و ۲ نفر ديگر تا به من رسيدند گفتند كه ما ماموران نيروي انتظامي هستيم و از من درخواست كارت شناسايي كردند. البته آنها هيچ شباهتي به ماموران نداشتند و حتي يكي از آنها با دمپايي بود. من به آنها گفتم هيچ كارتي ندارم. بعد آنها دستهاي مرا گرفتند، خواستند مرا به زور به داخل اتومبيلشان ببرند كه من مقاومت كردم. همين مقاومت باعث درگيري بين من و آنها شد. در همين حال يكي از آنها اسلحه اي از زير لباس خود درآورد و به طرف من گرفت و ۲ گلوله به طرف من شليك كرد كه روي زمين افتادم و آنها كه حسابي ترسيده بودند با همان خودروي پيكان پا به فرار گذاشتند و در همان لحظه يك اتومبيلي كه از آنجا مي گذشت به ياري من آمده مرا به بيمارستان انتقال داد و مردم با تماس با كلانتري ۱۰۱ تجريش آنها را با خبر كردند.
بازهم بنازم به انصاف مردم كه با ديدن ماجرا سريع سلطان را به بيمارستان شهدا منتقل مي كنند و كلانتري ۱۰۱ تجريش را در جريان مي گذارند.
بعد از انجام عمل جراحي تحقيقات براي يافتن سارقان توسط ماموران آغاز شده است و درحال حاضر گروهي از كارآگاهان زبده اداره آگاهي در حال بررسي ماجرا براي شناسايي و دستگيري سارقان مسلح هستند.

كشف مواد مخدر در ايرانشهر
واحد عقيدتي -سياسي قرارگاه عملياتي مقداد نيروي انتظامي سيستان و بلوچستان اعلام كرده نيروهاي اين قرارگاه در دو عمليات جداگانه ۳۴۷ كيلو و ۹۰۰ گرم مواد مخدر كشف كردند.
نيروهاي گردان عملياتي ۱۲۱ حضرت صاحب الزمان(عج) اين قرارگاه در منطقه رودخانه سرباز مشرف به ارتفاعات «آهوران» موفق به كشف مقدار تقريبي ۲۵۰ كيلوگرم مواد مخدر از نوع حشيش شدند.
اين گزارش حاكيست: نيروهاي اين گردان مستقر در پاسگاه ايست بازرسي مسجد ابوالفضل(ع) نيز از يك دستگاه كاميون عبوري ۹۷ كيلو و ۹۰۰ گرم مواد مخدر از نوع ترياك كشف و ضبط كردند.
در اين گزارش به تعداد افراد دستگير شده در رابطه با مواد مخدر مكشوفه اشاره اي نشده است.

حوادث مرگبار در مسكو
برخورد ۴۰ خودرو در كمربند مسكو ۴ كشته و ۸ مجروح بر جاي گذاشت.
اداره راهنمايي و رانندگي مسكو با اعلام اين خبر خاطرنشان ساخت: بر اثر برخورد ۴۰ خودرو در ۳ منطقه جاده كمربندي پايتخت روسيه ۶ نفر به شدت مجروح و به بيمارستان منتقل شدند.
در نتيجه اين تصادفات كه علت آن بارش شديد برف و لغزندگي جاده ذكر شده است، رفت و آمد خودروها در جاده كمربندي مسكو تا چند ساعت مختل شد.
گزارش ديگري از مرگ ۴ نفر و مجروح شدن ۲ نفر ديگر در دو حادثه رانندگي در دو منطقه ديگر مسكو حكايت مي كند.
در حادثه اول يك خودروي شخصي با كاميون پارك شده تصادف كرد كه در نتيجه ۳ سرنشين خودرو كشته و يك نفر از آنها مجروح شد.
در حادثه اي ديگر يك كاميون در حال حركت ۲ عابر پياده را زير گرفت كه در نتيجه يكي از رهگذران در دم جان سپرد و ديگري مجروح شد.
راننده كاميون پس از وقوع اين حادثه متواري شد كه تلاش براي يافتن وي ادامه دارد.

مهاجران غيرقانوني
۹۳ مهاجر غيرقانوني آفريقايي در سواحل جنوبي مغرب در حالي كه سعي داشتند از طريق دريا به جزاير قناري بروند، دستگير شدند.
پليس اين كشور در بيانيه خود افزود: اولين گروه ۶۲ نفري مهاجران سوار بر قايق هاي كوچك در سواحل كشور دستگير شدند.اين بيانيه خاطرنشان كرد كه اين گروه شامل ۲۶ تبعه غنايي، ۲۵ ماليايي و ۱۱ سنگالي بود كه به سمت جزاير قناري كه دست كم در فاصله يكصد كيلومتري سواحل قرار دارد، در حركت بودند.مقام هاي محلي نيز گفتند كه ۳۱ ماليايي نيز كه قصد رفتن به جزاير قناري در اسپانيا را داشتند روز جمعه دستگير شدند.
سواحل جنوب مغرب به دليل نزديك بودن مرزهايش از طريق دريا با جزاير قناري اسپانيا يكي از محل هايي است كه از سوي مهاجران غيرقانوني براي رسيدن به اروپا مورد استفاده قرار مي گيرد.
نيروهاي مرزي مغرب نيز روز ۱۵ ژانويه« ۲۵ دي» براي اولين بار يك گروه از مهاجران غيرقانوني آسيايي كه شامل ۱۹ بنگلادشي و يك تبعه هندي بود را دستگير كردند.

برق دزدي
به گفته رئيس اداره برق رباط كريم، برق دزدي و سرقت كابل يكي از مشكلات مهم اين شهرستان است.
فريد حيدري افزود: برخي افراد سودجو با استفاده از سيم هايي با آلياژهاي متفاوت، به استفاده غير قانوني و غير مجاز از شبكه برق شهر دست مي زنند.
وي گفت: اين كار، باعث بوجود آمدن مشكلاتي مانند قطع كابل، سوختن وسايل برقي و به خطر افتادن جان كودكان و عابران پياده بخصوص درفصل زمستان مي شود.
وي كنترل شبكه برق توسط شش اكيپ از ماموران را يكي از اقدامات براي جلوگيري از دزدي كابل و برق در اين شهرستان ذكر كرد. وي افزود: هر ترانس برق بطور متوسط بايد ۳۰ سال كاركند، ولي اقدامات غير قانوني افراد سودجو، عمر مفيد ترانس ها را به يك سال كاهش مي دهد. رئيس اداره برق شهرستان رباط كريم گفت: بهينه سازي فرهنگ استفاده از برق و وسايل برقي از اتلاف اين انرژي جلوگيري مي كند.
حيدري افزود: محروميت و فقدان آگاهي ساكنان از نحوه استفاده از انرژي برق، باعث شده است تا بعضي از شهروندان، به طريق نادرستي از اين انرژي استفاده كنند.

حمله موش هاي صحرايي
۷۰۰ هكتار از اراضي زير كشت گندم روستاي «آلتي آغاج»، در بخش مراوه تپه شهرستان كلاله توسط موش هاي صحرايي مورد حمله واقع شد.
اين موش ها ضمن تخريب اراضي و جويدن ساقه گندم خسارات زيادي به كشاورزان منطقه وارد كردند.
حمله موش ها در اين وسعت گسترده، كم سابقه بوده وبراي جلوگيري از خسارات بيشتر، هماهنگي هاي لازم باكارشناسان حفظ نباتات جهاد كشاورزي صورت گرفته است.
يكي از راههاي مبارزه با موش هاي صحرايي و جلوگيري از خسارات آن، سم پاشي مزارع گندم توسط كشاورزان منطقه است.

آتش سوزي در نفتكش
بر اثر آتش سوزي در يك كشتي نفتكش در شمال شرق چين، ۳ نفر از خدمه اين كشتي جان خود را از دست دادند. كشتي نفتكش« ۱۸-لي دا جو» كه دو هزار تن نفت ديزل حمل مي كرد صبح روز گذشته در حوضه آبي «ليوسونگ» دچار آتش سوزي شد. اين گزارش مي افزايد كه اداره امداد وزارت راه و ترابري براي امدادو كمك رساني، دو فروند بالگرد ويك  كشتي امدادي تخصصي به محل حادثه ارسال كرد. بر اساس آمار اعلام شده، ۳ نفر از ۱۵ خدمه كشتي حادثه ديده در جريان آتش سوزي، كشته شدند و يك نفر نيز كه مجروح شده بود به بيمارستان انتقال يافت. هنوز علت وقوع اين آتش سوزي كه باعث آلودگي آبهاي دريا شد، مشخص نشده است.

سياه سرفه در افغانستان
در شهرستان «واخان» ولايت «بدخشان» در شمال شرقي افغانستان ، دست كم ۱۶ كودك بر اثر ابتلا به بيماري «سياه سرفه» جان باختند و خطر افزايش تعداد قربانيان نيز وجود دارد. تشديد سرما، مسدود شدن راههاي مواصلاتي، نبود پزشك و امكانات دارويي، علت وقوع اين رويداد تلخ بوده است. ولايت بدخشان از دور افتاده ترين و صعب العبورترين مناطق افغانستان است كه همه ساله با فرا رسيدن فصل سرما، شهروندان زيادي بويژه كودكان بر اثر شيوع بيماري هاي فصل سرد، جان خود را از دست مي دهند.ارتباط صدها روستاي اين ولايت تقريبا در نيمي از سال، به دليل بارش سنگين برف با مركز بدخشان و ساير ولايات قطع است.

حادثه فوران چاه گاز چين
پليس شهر «چونگ چين» در رابطه با حادثه فوران چاه گاز در تاريخ ۲۳ دسامبر سال گذشته ميلادي (۴ دي)، سه نفر ديگر از مسوولان منطقه گاز اين شهر را دستگير كرد.
وقوع حادثه فوران گاز منجر به كشته شدن تعداد ۲۳۳ نفر و مسموميت بيش از ۹ هزار و ۱۸۵ نفر شد.
معاون مدير، مهندس «ووهوا» ۴۱ ساله و رئيس مركز فرماندهي اضطراري شركت حفر و اكتشاف نفت «چوانگ تونگ» و اداره مديريت نفت استان «سي چوانگ» به همراه «ووبين» رئيس دسته دوازدهم شركت دوم حفر چاه و «شيائوشيان سو» كارمند دفتر نظارت چاه اين شركت در رابطه با اين حادثه دستگير شده اند.

شناسايي باند احتكار نفت و گازوئيل
بازرسان ويژه سازمان بازرسي و نظارت بر قيمت و توزيع كالا و خدمات بيش از ۱۰۰ هزار ليتر نفت و گازوئيل احتكار شده، كشف و ضبط كردند.
سودجويان با عرضه مواد احتكار شده به قيمت هاي بالاتر از نرخ هاي مصوب به كارخانجات و مراكز توليدي، موجب اخلال در سيستم توزيع فرآورده هاي نفتي شده بودند.در پي دريافت اخبار و گزارش هايي مبني بر احتكار و عرضه خارج از شبكه فرآورده هاي نفتي توسط برخي شركت هاي حمل و نقل بازرسان اين سازمان پس از رديابي و انجام تحقيقات دقيق، دو واحد باربري كه مقادير قابل توجهي نفت و گازوئيل در آنها ذخيره سازي و احتكار شده بود را شناسايي كردند و مورد بازرسي قرار دادند.

سه قاچاقچي در عراق
سه قاچاقچي اسلحه در شهر «بعقوبه» واقع در شمال بغداد دستگير شدند و از آنها ۷ قبضه كلاشينكف كشف و ضبط شد. اين قاچاقچيان در بازجويي اعتراف كردند كه بين بغداد و بعقوبه به قاچاق اسلحه مي پرداختند.
اين افراد با گروه هاي خرابكار و عاملان حمله به نيروهاي ائتلاف و پليس عراق مرتبط هستند.
نيروهاي پليس و دفاع غيرنظامي، پست هاي بازرسي خود را در طول ۶۰ كيلومتري مسير بغداد - بعقوبه كه عمده عمليات ها در آن صورت مي گيرد، افزايش داده اند.

حوادث
ايرانشهر
تهرانشهر
در شهر
درمانگاه
زيبـاشـهر
سفر و طبيعت
طهرانشهر
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  در شهر  |  درمانگاه  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |  طهرانشهر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |