من كه جلال آل احمدم از اين فرصت اجباري استفاده كردم و باز سراغ مهندس سيحون رفتم
رضا كيميايي
همين چند وقت پيش بود كه در لا به لاي كتاب ها، نوشته ها و يادداشت هاي پوسيده دوران گذشته مي لوليدم كه به گفت وگوي عجيبي برخوردم(۱)، دقيقا ۴۱ سال پيش و در سال ۱۳۴۱، مرحوم جلال آل احمد گفت وگويي (تكمله اي) با رئيس دانشكده هنرهاي زيباي آن زمان، مهندس هوشنگ سيحون انجام داده است كه وقتي مطالعه كردم به اين نتيجه رسيدم كه اين حرفها فقط در لا به لاي همين كتاب هاي پوسيده مي ماند تا روزي كسي به سراغشان برود و آنها را بيرون بكشد. به هر حال تصميم گرفتم آن گفت وگو را در اين مطلب بياورم تا بدانيم كه چقدر با ۴۱ سال پيش خودمان فاصله داريم و چقدر پيشرفت كرده ايم!
پيش از زلزله مخرب شهريور ۱۳۴۱ مصاحبه اي با مهندس هوشنگ سيحون توسط فرخ غفاري صورت گرفته بود كه به دليل توقيف كيهان ماه، اين مصاحبه در آن زمان و در كيهان ماه چاپ نشد.
جلال آل احمد: من كه جلال آل احمدم از اين فرصت اجباري استفاده كردم و باز سراغ مهندس سيحون رفتم. در دفتر دانشكده هنرهاي زيبا به علت آشنايي هايي كه از سال ها قبل با آن حوالي داشتم مي خواستم برخي نكات را دست كم براي خودم روشن كنم. مهندس سيحون نخست گزارشي را كه دكتر مهندس غلامرضا كورس از نقاط زلزله زده فراهم كرده بود در اختيارم گذاشت. مهندس كورس در اين گزارش (كه تكه هايي از آن در آخر همين نوشتار خواهد آمد)، از اين نظر دفاع كرده است كه در نقاط زلزله زده به جاي خانه هاي خراب شده بايد ساختمان هاي چوبي گذاشت، اين بود كه از مهندس سيحون پرسيدم:
گمان نمي كنيد خانه چوبي ساختن براي دهات تفنني بيش نباشد؟
چرا؟
براي اينكه من آنجا بوده ام و آنجاها را خوب مي شناسم. مي دانم كه در آن نواحي دو باد محلي است يكي باد «راز» كه گرم است و داغ و ديگري باد «ميه» كه عجيب سرد است و حتي در وسط تابستان وقتي بوزد، همه به اتاق ها پناه مي برند. خب خانه هاي چوبي آقاي مهندس كورس با اين تغيير درجه حرارت چگونه مردم را حفظ خواهد كرد؟مگر اينكه خانه ها را همانطور كه ايشان گفته اند دو لايه كنند و ميان دو لايه را با مواد عايق پر كنند، از اين تفنن ها كه فقط به درد روي كاغذ مي خورد. ديوارها و سقف هاي آن دهات، فقط به اين علت ۱۲ هزار نفر را بي جان كرد كه سنگين و كلفت بود تا در مقابل چنين تغييرات ناگهاني هوا مقاومت كند.
- درست است، به همين دليل ما پيش بيني هاي لازم را كرده ايم و طرح هاي مختلفي براي تجديد بناهاي دهات زلزله زده ريخته ايم. در اين طرح خانه ها در بلوك هاي چهارتايي و ساختمانشان مقرون به صرفه است و با مصالح محلي هم مي شود ساخت و مهم تر از همه اينكه هر ديواري با زاويه قائمه، ديوار ديگر را قطع مي كند و ناچار در مقابل زلزله هاي احتمالي مقاومت دارد.
مي دانيد كه زندگي دهاتي بي توجه به سمت «قبله» نمي گذرد؟
- مي دانم. مي شود يكي از دو آكس ساختمان را روي خط قبله گذاشت و چون در فصل هاي مختلف آفتاب مي شود، هر چهار طرف خانه به تناوب از آفتاب هم استفاده مي كند.
خب، اين از خانه ها. براي آغل ها چه فكري كرده ايد؟
- گفتيم فعلا جان آدم ها را نجات بايد داد تا بعد به فكر چهارپايان باشيم.
فكر نمي كنيد اگر آغل ها را هم در بلوك هاي چهارتايي يا ده تايي يا اصلا به صورت يك آغل اشتراكي براي تمام اهل ده بسازيم، بهتر باشد؟
- گمان نمي كنم اهل ده رضايت بدهند. آن وقت هر شب دعوا خواهند داشت.
من قول مي دهم كه هيچ كس مخالفت نكند. اهالي ده هر كدام چهارپاهاي خودشان را با اسم و رسم مي شناسند، علاوه بر نشانه هايي كه هر كدام مي گذارند. يك آغل اشتراكي اولين قدم هم هست براي ديگر كارهاي دسته جمعي كه در دهات ما جايش حسابي خالي است.
اكنون چند نكته از گزارش مهندس كورس:
...« ديوار منازل كشاورزان با گل و خشت و در كمتر نقاط با آجر ساخته شده و سقف هاي آنها به طور كلي از تيرهاي چوبي تشكيل مي شود كه ماكزيمم بار زياد روي ديوارها قرار گرفته و روي آن مقداري شاخ و برگ و يا حصير پهن كرده اند و طبقه خارجي سقف مركب از يك قشر نسبتا قطور از خاك رس است كه با يك يا چند طبقه كاهگل در مقابل بارندگي غيرقابل نفوذ شده است. اين قشر پس از اشباع شدن، از نفوذ آب به داخل ساختمان جلوگيري مي كند. درها و پنجره ها بسيار ساده و معمولا با وسايلي كه در ده موجود است ساخته مي شوند. اين ساختمان ها در اثر سنگيني بارها و سستي ديوارها و عدم اتصال محكم بين سقف و ديوار در مقابل حركات افقي زلزله داراي استحكام لازم نبوده و به هيچ وجه مناسب براي مناطق زلزله خيز نيستند و اكنون كه در بسياري از دهات، اين ساختمان ها فرو ريخته است و تجربه به ما ثابت كرده است كه اين مناطق در معرض خطرات زلزله قرار گرفته اند و اين نوع ساختمان ها در اين نواحي قابل توصيه نيست بايد از فرصتي كه از اين وقايع شوم به وجود آمده استفاده كرد و ساختمان هايي بنا كرد كه در مقابل زلزله داراي استحكام كافي باشند...»
...« بايد براي اين كشاورزان خانه هايي با اعتبارات درازمدت ساخت و همان طور كه قيمت زمين هاي واگذار شده را به مدت طولاني بر مي گردانند، قيمت خانه ها را نيز پس از مدت طولاني به مرور و طي اقساط سالانه بپردازند...»