پنجشنبه ۲ بهمن ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۲۹۰
كاميون چپ شد هوبره ها بيرون افتادند!
۴۱ قطعه هوبره باارزش جاسازي شده در كاميون، به مركز تحقيقات خاتم انتقال يافتند. بر اثر اين تصادف راننده كشته شده و ردي از قاچاقچيان وجود ندارد
معصومه صفايي 
ساعت ۷ شب روز سه شنبه،سيزدهم آبان ماه سال جاري در كيلومتر ۲۲ جاده اصلي يزد - طبس، يك دستگاه كاميون ظاهرا محتوي سنگ، با يك اتوبوس برخورد كرده و هر دو واژگون مي شوند. با بيرون ريختن سنگها و پراكنده شدن آنها در كف جاده، راز بار كاميون هم برملا مي شود.
چهل و يك قطعه هوبره (از پرندگان ارزشمند، منحصربه فرد و در حال انقراض موجود در ايران) كه توسط قاچاقچيان حيوانات، از زيستگاه، زنده گيري شده و با بال هايي بسته به شكل ماهرانه در قفس هاي مخصوص در زير بار سنگ كاميون، جاسازي شده بودند، از ميان سنگ ها بيرون مي ريزند. حاضران در محل كه احتمالا شناختي از اين پرنده نداشته اند به اداره كل حفاظت محيط زيست يزد اطلاع داده و ماموران سازمان، جهت شناسايي خود را به محل وقوع حادثه مي رسانند. بله، ۴۱قطعه هوبره باارزش و كمياب كه براي ديدن حتي يك قطعه از آنها بايد روزها در بيابان جستجو كرد، يكجادر راه خروج از كشور به طور اتفاقي كشف مي شوند. هوبره هاي بسته بندي شده در راه كشورهاي شيخ نشين، ضبط و راهشان به طرف اداره كل محيط زيست استان يزد كج مي شود. در حين جابه جايي، يك هوبره آسيب ديده تلف مي شود و ۴۰ قطعه ديگر به مركز تحقيقات هوبره خاتم، واقع در شهرستان خاتم انتقال مي يابند. مركز تحقيقات خاتم از سال ۱۳۸۰ همكاري اش را با كشور عربستان به منظور تجهيز، جوجه كشي و پرورش هوبره آغاز كرده است. در حال حاضر ۴قطعه هوبره در اين مركز و ۴قطعه ديگر در اداره محيط زيست اين شهرستان نگهداري مي شوند. يعني در مجموع ۸ قطعه هوبره در اسارت كه ۳قطعه آن، مردادماه سال جاري از متخلفان گرفته شده و ۴ تاي ديگر حاصل گردآوري ۷ تخم بارور از زيستگاه هاي هوبره در يزد با كسب مجوز از سازمان حفاظت محيط زيست و تبديل ۴ تاي آنها به جوجه در شرايط مصنوعي است. محمودي، كارشناس مركز تحقيقات خاتم در مورد نحوه نگهداري و تغذيه اين ۸ قطعه هوبره مي گويد: « ۴ قطعه از آنها در محوطه اي باز، در مركز و ۴ قطعه ديگر به صورت جداگانه در محدوده اي بسته در جوار اداره محيط زيست شهرستان خاتم نگهداري مي شوند. هوبره ها اصولا گياهخوارند ولي حشره هم مي خورند. غذاي آنها نيز به صورت تركيبي و خشك به صورت «پليت» از تهران آورده مي شود، علاوه بر آن گياهاني مثل يونجه و كورزا هم به آنها مي دهيم.» هدف از انتقال ۴۰ قطعه هوبره كشف شده به اين مركز، بررسي وضعيت جسمي بيومتري، علامت گذاري، حلقه گذاري، توزين، نمونه برداري از خون به منظور انجام تحقيقات ژنتيكي و ديگر تحقيقات علمي بوده است. پس از انجام بررسي هاي لازم، سلامت كامل ۳۷ قطعه اعلام و آماده رهاسازي در زيستگاه اصلي شدند. اين ۳۷ قطعه با كسب مجوز از معاونت طبيعي و تنوع زيستي سازمان حفاظت محيط زيست و مدير كل نظارت و بازرسي سازمان، با حضور فرماندار، رئيس دادگستري، نماينده اطلاعات، نماينده نيروي انتظامي و كارشناسان مركز تحقيقات خاتم در منطقه پره تپه شهرستان خاتم رهاسازي شدند. ۳ قطعه ديگر كه دچار آسيب شده بودند در مركز مورد درمان قرار گرفته و بعد از تيمارهاي لازم، ۲هوبره كه به تشخيص كارشناسان آماده بازگشت به زيستگاه بودند، به طبيعت برده شدند و تنها يك قطعه از آنها به دليل آسيب جدي تر و عدم توانايي براي ادامه زندگي در وحش، در مركز تحقيقات باقي ماند. محمودي گفت: «اين مركز اولين مركز تحقيق هوبره است و اين اولين باري است كه طرح بيومتري بر روي هوبره انجام مي گيرد و جوجه كشي از آنها در شرايط مصنوعي با موفقيت انجام مي شود.»
درشتي جثه و توجه خاص شكارچيان به اين گونه، باعث كاهش شديد جمعيت و در نتيجه رو به انقراض قرار گرفتن آن شده است. بنابراين همانطور كه در چنين مواقعي تكثير گونه در اسارت، يكي از راهكارهاي اساسي و پيشنهادي است، در اين مورد نيز قطعا اين روش تا حدودي كارساز خواهد بود. البته اقدام به چنين امري نيازمند انجام تحقيقات جدي درباره جمعيت در حال حاضر ، شرايط زيستي و اكولوژيكي آنهاست. تيموري مسوول اداره حفاظت محيط زيست خاتم، درباره تعداد هوبره موجود در كشور و دلايل روبه انقراض بودن اين  گونه گفت: «تاكنون هيچگونه سرشماري از اين گونه در ايران صورت نگرفته است، در نتيجه هيچ آماري از آن در دست نيست. ولي قطعا جمعيت آن در حدي نيست كه بتوان مجوز بهره برداري و شكار صادر كرد و به خاطر روبه انقراض بودن آن، سازمان حفاظت محيط زيست، در هيچ فصلي مجوز شكار هوبره را صادر نمي كند.» و اين درحالي است كه بنا به گفته يكي از راهنمايان تورهاي ورودي شكار كشور، نرخ مجوز شكار هوبره از طرف سازمان حفاظت محيط زيست، بالا تر از ۱۰۰۰ دلار تخمين زده شده است .جريمه تعيين شده از طرف سازمان براي افرادي كه به صورت قاچاق مبادرت به شكار هوبره كنند، ۴۰۰ هزار تومان تعيين شده است و از آنجايي كه شيخ نشينان عرب علاقه وافري به شكار هوبره با استفاده از پرندگان شكاري تربيت شده از خانواده قوشها مثل بحري، بالابان و... دارند، پرداخت مبلغ جريمه اي چنين ناچيز براي تفريحي پرهيجان مثل شكار هوبره با قوش، حتي قابل ذكر هم نيست.
توضيحي كوچك و جالب توجه 
علاقه آقايان شيخ نشين به اين نوع شكار باعث شده، پرندگان شكاري نيز از عواقب آن بي نصيب نمانده و سالانه تعداد زيادي پرنده شكاري ارزشمند به منظور تربيت و فروش به شيخ هاي عرب، از طبيعت صيد مي شوند و به صورت قاچاق از مرز جنوبي كشور رد شده، به مبالغي هنگفت، شايد بالغ بر ۱۰ميليون تومان در كشورهاي حوزه خليج فارس به فروش مي رسند.
002037.jpg

هوبره 
هوبره يكي از اعضاي خانواده هوبره هاست كه ميش مرغ، زنگوله بال و هوبره را شامل مي شود كه همگي در معرض خطر انقراض اند. هوبره پرنده اي است درشت، به طول حدود ۶۰سانتيمتر و وزن بين ۷ تا ۱۰ كيلوگرم. پروبالش قهوه اي شني و زير تنه اش خاكستري سفيد با دسته اي پرهاي سياه و سفيد بلند است كه از دو طرف گردنش آويزان بوده و ظاهر او را بسيار زيبا كرده است و چشماني درشت و زردرنگ دارد. پروازي بسيار سنگين و آهسته دارد و معمولا اوج نمي گيرد. بيشتر در زيستگاه هاي دشتي و باز زندگي مي كند و در شرايط مناسب ممكن است به صورت گروهي ديده شود. آشيانه اش را روي زمين مي سازد و در ايران به صورت بومي و مهاجر وجود دارد.

بين راهي مشكوك
002034.jpg
ايمان مهدي زاده
جوجه،  كوبيده، مرغ، قيمه، قورمه سبزي... همينطور ادامه مي دهد. از او مي خواهم يك فهرست (منو) غذا برايم بياورد. ليست را ورانداز مي كنم. از بالا تا پايين. سرم گيج مي رود، مي پرسم: آقا اين قيمت ها به رياله يا تومان؟ با ابروهاي گره كرده و كنايه آميز مي گويد: «خدا بيامرزدش، چندساله بيرون غذا نخوردي؟»
راست مي گفت، چند سال بود كه در رستوران هاي بين راهي غذا نخورده بودم. چند سال پيش، آخرين باري كه در كافه اي ميان جاده غذا خوردم، كباب كوبيده سفارش دادم. ولي از سه چهارساعت بعد، كباب كوبيده مرا درهم كوبيد. تا به تهران برسم، چندبار پاهايم را رو به قبله گرفتم تا لااقل درست بميرم.
از آن روز تا حالا، سال ها گذشته و شنيده ام وضعيت خيلي فرق كرده. ولي همه چيز سرجايش بود، تغييري ايجاد نشده بود جز قيمت ها. بار ديگر ليست غذا را بالا و پايين كردم. قيمت هاي نوشته شده با نرخ رستوراني كه دو هفته پيش به دعوت يكي از دوستان رفته بودم، همخواني عجيبي داشت. انگار صاحب هر دو يك نفر است. با اين تفاوت كه در آنجا، در اتومبيل را برايت باز مي كنند تا پياده شوي. دور سرت اسپند مي چرخانند، با لباس هاي شيك، تعظيم اديبانه مي كنند، فضايي ساكت و آرام، نورپردازي زيبا، موسيقي لايت، ظرف هاي تميز و...
تفاوت اين دو رستوران در همين چند نكته است ولي شباهتشان، تنها در قيمت است.
تا به حال چندبار گذارتان به اين رستوران هاي بين راهي افتاده است؟ معمولا غذاي بين راه را چگونه تهيه و آن را در چه محيطي ميل مي كنيد؟ با اين پرسش به پايانه هاي مسافري رفتيم.
قاسمي، راننده تهران - كرمان مي گويد: ما در مسير، چند رستوران را شناسايي كرده ايم. شناخت از اين كه كدام رستوران تميزتر است و سرويس دهي بهتري دارد، خيلي مهم است. چون مسير سفرهاي ما معمولا مناطق كويري و گرمسير است، كيفيت و رعايت بهداشت، برايمان خيلي مهم است. ولي در حقيقت رستوران هاي ما فاقد امكانات مناسبند. در بيشتر كافه هاي جاده هاي گرمسيري، آب شيرين، تميز و قابل شرب پيدا نمي شود. معمولا يا آب چاه استفاده مي كنند و يا آب آنقدر در تانكر، جلوي آفتاب مانده كه بوي گنداب مي دهد.
ايرانمنش، مسافر بندرعباس است. او ماهي سه بار براي انجام امور اداري به تهران مي آيد. وي مسافرت با قطار را ترجيح مي دهد، ولي چون اتوبوس براي حركت در ساعات مختلف مهياست، بعضي اوقات با اتوبوس به بندرعباس مراجعت مي كند. وي در پاسخ به پرسش ما گفت: «رستوران هاي بين راه، قصه عذابند! ابتدا بايد در صف سرويس بهداشتي بايستي. پس از دقايق طولاني اين پا و آن پا كردن و انتظار، با چاه هاي گرفته و كثيف روبه رو مي شوي. هنگام شستن دست، مي بيني صابون و مايع دست شويي وجود ندارد. روي ميزها پر از خرده نان و آشغال سبزي و برنج است. بعضي وقت ها چسبندگي و لزج بودن ميز، اشتهاي آدم را براي خوردن يك بيسكويت هم از بين مي برد...»
خودش هم از اين همه نكته انتقادي خنده اش مي گيرد؛ «آقا بنويس، اصلا غذاي بين راهي نخوريد.»
ضيايي، راننده خط تهران -گرگان، عينا حرف هاي ايرانمنش را تكرار كرد و در ادامه گفت:«رستوران ها، در مسير و شهرهاي مختلف متفاوتند، چون مسافران با هم فرق دارند. مي دانيد، مسافر بايد حق خودش را از رستوران بگيرد و مثل گرسنگان در بيابان مانده، تسليم نشود. مسافر بايد از راننده بخواهد كه وي را در استراحتگاهي مناسب پياده كند. جايي كه سرويس بهداشتي تميز، نمازخانه، محيط آرام و تميز و غذاي سالم داشته و از همه مهمتر از لحاظ قيمت مناسب باشد.
معمولا در مسيرهايي كه مسافر بيشتري دارد غذاهاي بهتري عرضه مي شود، چون رستوران ها ميزان ورودي مشتري را تخمين مي زنند و به همان اندازه غذا درست مي كنند. معمولا كافه هاي تميز در مسيرهاي پررفت و آمد و داراي رستوران زياد، براي اينكه راننده و مسافر را راضي نگه دارند، سرويس بهتري ارايه مي كنند. اما رستوران هايي كه در بيابان واقع شده و رقيبي هم دوروبرشان حس نمي كنند، به اين مهم واقفند كه اگر مسافر اينجا غذا نخورد، بايد چند ساعت گرسنگي را تحمل كند. پس مسافر و راننده مجبورند غذاي ايشان را تناول كنند. مشكلات به ظاهر كوچك سبب مي شود، مسافران از خوردن غذاي اين كافه ها امتناع كنند. اغلب مسافران غذايشان را از مبدا تهيه مي كنند كه در اين مواقع كنسروجات و انواع بيسكويت، تغذيه ايشان را تشكيل مي دهد.
كيفيت، بهداشت و قيمت غذا در ترغيب و تشويق مردم به سفر، بسيار موثر است. سفرهاي ارزان كه بسيار مدنظر مسوولان سازمان هاي مرتبط با سفر است، فاقد ظرفيت هاي مناسب براي جذب گردشگران است. گرچه سفرهايي كه با اتوبوس و قطار انجام مي شود را، سفرهاي ارزان مي نامند اما آيا واقعا پس از پايان سفر، مسافر و گردشگر از سفر لذت برده است؟
سرويس بهداشتي به اندازه و مناسب،نمازخانه و سالن تميز، برخورد خوب و گرم خدمتكاران و كافه داران و در آخر، قيمت مناسب مي تواند اين باور را تغيير دهد. مردم هنوز بر اين باورند كه غذاي بين راهي آدم را مريض مي كند. اين نگرش به راحتي تغيير نخواهد كرد. با يك برگ جواز بهداشت بالاي سر صاحب كافه، اين مشكلات عيني حل نخواهد شد. نبود دستمال كاغذي روي ميزها، استفاده از ظروف فلزي يا ملامين و مشكلات به ظاهر كوچك ديگر كه از نظر بهداشت عمومي، آن رستوران را مطرود مي كند از عوامل بازدارنده مسافران است.

تاجگذاري كوه  تنها
002031.jpg
دو هاله در طبيعت مشهورترند: هاله ماه و هاله قله هاي مخروطي شكل منفرد. هاله اول ناشي از انكسار نور ماه در شرايط خاص آسمان مه آلود است، هاله دوم را اما تفاوت دما و فشار هوا مابين قله و سطوح پايين تر كوه ايجاد مي كند. هاله اول فقط گونه اي انكسار منظم نور است اما هاله دوم ابري واقعي است كه از كيلومترها دورتر از قله هم مي توان آن را مشاهده كرد. به طور متوسط با هر هزار متر افزايش ارتفاع، دما بين ۶ تا۷ درجه كاهش مي يابد. به همين خاطر ممكن است در بعضي موارد در اطراف قله امكان تراكم رطوبت جوي و تشكيل ابر وجود داشته باشد، اما در سطوح پايين تر آن ، نه. واگرايي منظم دما و رطوبت در اطراف قله هاي مخروطي شكل موجب مي شود اينگونه ابرهايي كه همچون هاله و يا تاجي با شكوه بر فراز قله سايه مي اندازند فقط روي اين كوه ها شكل گرفته و به ندرت ممكن است مشابه آن را در خط الراس هاي كوهستاني و يا ستيغ هاي مضرس ببينيم.
لذت طبيعت گردي، ديدن و دانستن همين چيزهاست. به شرطي كه آنجا باشيم، وقتي كه بادهاي پيچيده اي كه از كوه بالا مي روند، بر قله آن تاج مي گذارند.

قهرمانان طبيعت
دايان فاسي، كشته راه حفاظت
002040.jpg
جسيكا جوليان 
جهان امروز، هستي خود را، آنچه كه هست از طبيعت و حيات وحش، مديون كساني است كه زندگي خود را وقف آن كرده اند. در ستون «قهرمانان طبيعت» با بعضي از اين انسان هاي بزرگ كه كوشيده اند دين خود را به طبيعت ادا كنند و شايد قدري هم از سنگيني باري كه ما بر دوش داريم بكاهند، آشنا مي شويد.
«دايان فاسي»، نه از آن روي كه قهرمان قهرمانان است،  كه از آن روي كه جان برسر بقاي آخرين گوريل هاي بازمانده جهان در كنگو گذاشت،  بسيار پاس داشته مي شود.
فاسي، يك متخصص بيماري هاي ناشي از كار بود كه تحت تاثير نوشته هاي طبيعت مرد و حفاظت گر بزرگ جهان، جرج بي.شالر (كه در همين ستون با او آشنا خواهيد شد و اتفاقاً اين روزها براي پروژه پلنگ به ايران آمده و در كشور ما به سر مي برد) چنان شيفته طبيعت و حيات وحش شد كه تصميم گرفت به نوبه خود سهمي در حفاظت گونه هاي در معرض خطر جهان ايفا كند. او مطالعه روي گوريل هاي كوهستان در آفريقا را برگزيد. او دستوراتي درمورد چگونگي آغاز به كار از متخصص شامپانزه، جين گودال، دريافت داشت و با اندوختن اطلاعات لازم به تماشا و مطالعه رفتار گوريل هاي كوهستان، روي آورد. كار، او را به زئير و سپس رواندا كشيد و در همان جا بود كه مركز تحقيقاتي كاريزوك(Karisoke) را افتتاح كرد. پس از سال ها مشاهده صبورانه، گوريل ها كم كم با او آشنا شدند و به او اعتماد كردند و او توانست به تدريج در ميان آن موجودات عظيم الجثه كمياب بنشيند و حتي با جوانترها و بچه ها بازي كند. او گوريل ها را يك به يك و به نام مي شناخت،  خودش آنها را نام گذاري كرده بود. در سال ۱۹۸۰،  او به انگلستان رفت و از دانشگاه كمبريج،  دكتراي(Ph.D) جانورشناسي دريافت كرد. بعد در دانشگاه كورنل نيويورك، مشغول به كار شد و در آنجا به تدريس پرداخت و همان جا بود كه بخشي از تجربياتش را به صورت كتاب چاپ كرد. در۱۹۸۳، اين كتاب تحت عنوان «گوريل ها در مه»، به چاپ رسيد. سال بعد، دايان فاسي مجدداً به مركز تحقيقات كاريزوك بازگشت تا كار ميداني خود را ادامه دهد.
وقتي گوريل مورد علاقه او،  «ديژيت» توسط شكارچيان قاچاق كشته شد، او به مبارزه اي علني و جدي عليه شكار قاچاق دست زد. صراحت گفتار و بي پروايي او در دفاع از كمياب ترين جانوران جهان، متاسفانه باعث شد كه هدف خشم و خشونت قرار گيرد. در سال ۱۹۸۵، جسد بي جانش را در كابين اش پيدا كردند.
افسانه دايان فاسي چنان گستردگي يافت كه بسياري از افراد و جوامع زيست محيطي، عزم خود را براي ادامه راه او جزم كردند و تصميم گرفتند به هر قيمتي شده نسل گوريل هاي كوهستان را حفظ كنند و نگذارند صفحه زمين از اين شگفت انگيزترين ميمون بزرگ خالي شود. قاتل او هرگز پيدا نشد، اگرچه تمام گمان ها بر اين است كه او توسط يك شكارچي قاچاق (يا «پوچر») كشته شده است. اما تاثيري كه مرگ دايان روي حفاظت و حفاظت گري در جهان گذاشت، داراي ابعاد چنان وسيعي است كه خود، موضوع كتاب ها و فيلم ها و مقالات متعددي بوده است. به سبب كار شاخص او روي گوريل، جهان نسبت به خطري كه در كمين گوريل هاي كوهستان است، آگاهي يافت و اكنون اين حيوانات توسط حكومت رواندا و چندين تشكيلات زيست محيطي بين المللي، ازجمله صندوق گوريل دايان فاسي، به شدت حفاظت مي شوند. متخصص كانادايي اورانگوتان، «دكتر بيروك گالديكاس»، درباره همكارش دايان فاسي چنين مي نويسد: «شايد دايان فاسي در مرگ خود به آنچه در زندگي نتوانست به آن برسد، رسيده باشد؛ حفاظت محض از گوريل هاي كوهستان. دلبستگي شديد و وقف تمام زندگي اش به حيات وحش، دايان فاسي را به يكي از قهرمانان قرن بيستم بدل ساخت و نسل به نسل، همه مردان و زنان، كودكان و جوانان و دختران و پسراني كه لحظه اي از ديدن طبيعت و حيات وحش لذت برده اند نام و ياد او را گرامي خواهند داشت.»

«سفر» جايزه بگيريد
002043.jpg
يكي از جالب ترين نكاتي كه چند سالي است شاهد آنيم تغيير ذائقه مردم جهان از هر سمت و سو به جانب سفر است. از جمله شاهديم سازمان ها و موسسات لاتاري، بانك ها، فروشگاه ها و... كه در گذشته انواع و اقسام جايزه هاي نقدي و غيرنقدي را براي جذب مشتري بيشتر، به خريداران (به قيد قرعه!) اهدا مي كردند، امروزه سفرهاي دور و نزديك را به عنوان يكي از شاخص ترين جوايز خود، با تبليغات و بوق و كرناي فراوان به شركت كنندگان در مسابقه و خريداران اعلام مي كنند. جالب تر اينكه كار به روزنامه ها هم كشيده و روزنامه هاي معروف و بسياري ديگر از روزنامه ها و هفته نامه ها و ماهنامه ها، به خوانندگان خود سفر به نقاط مختلف را جايزه مي دهند. از پرايد و پژو هم خبري نيست!

۳۰ زائرسرا درمهران
002046.jpg
در پي چاپ خبر كمبود زائرسرا در مهران در صفحه سفر و طبيعت ، خبر خوشايند و اميدوار كننده اي به دستمان رسيد. بيش از ۳۰زائرسرا در شهر مرزي مهران مجوز فعاليت دريافت كردند. به گزارش واحد خبر، سازمان ايرانگردي و جهانگردي براي ساماندهي اسكان زائران عتبات عاليات كه ازطريق مرز مهران وارد عراق مي شوند، دست به ابتكار جالبي زد و با صاحب منازلي كه استطاعت زائرسرا را دارند وارد مذاكره شد. شريفي رئيس سازمان ايرانگردي استان ايلام ضمن اعلام اين خبر افزود:«تاكنون ۱۰۸ باب خانه را براي تخصيص زائرسرا شناسايي كرده ايم و ۷۸ مورد درخواست تشكيل زائرسرا به اين سازمان رسيده كه براي بيش از ۳۰ مورد مجوز صادر شده است.»

توريسم در قم
002049.jpg
به گزارش خبرگزاري مهر، مدير ايرانگردي و جهانگردي استان قم ضمن اعلام اين خبر گفت: «با فازبندي انجام شده در قم، ۲۲ پروژه نيمه كاره در حال تكميل است.» وي در ديداري كه با آيات عظام قم انجام داد، راجع به مسايل توريسم زيارتي با ايشان گفت وگو كرد. آيت الله اردبيلي با اشاره به درآمد سرشار توريسم گفت: «بايد از همه امكانات موجود در استان قم براي جذب توريست هاي فرهنگي و زائران، بهره برد. وجود دانشگاه مفيد در قم، با تعداد زيادي از دانشجويان خارجي كه در آن تحصيل مي كنند، زمينه ساز خوبي براي جلب توريست است و در همين راستا احداث هتلي در اطراف اين دانشگاه، گامي در جهت حل مشكلات اقامتي اين استان خواهد بود.»

سفر و طبيعت
ايرانشهر
تهرانشهر
حوادث
در شهر
درمانگاه
زيبـاشـهر
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  در شهر  |  درمانگاه  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |