شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۸۲ - شماره ۳۲۹۹
هنر
Front Page

گفتگو با محمدعلي سجادي كارگردان فيلم جنايت
اعتراض
001974.jpg

نمايش «جنايت»، آخرين ساخته محمدعلي سجادي، در سينماها ادامه دارد. «جنايت»، ادامه سينماي مورد علاقه سجادي است و اضافه بر اين اقتباسي است از رمان مشهور «جنايت و مكافات» نوشته فئودور داستايفسكي. «جنايت»، قرار نبود كه بازتاب دهنده جزء به  جزء رمان داستايفسكي باشد، اما «راسكولينكوف» قهرمان رمان، در فيلم حضوري مشهود و پررنگ دارد. بازي زيبا و حيرت انگيز شهرام حقيقت دوست در نقش سياوش، درست هم اندازه و هم قامت شخصيت شوريده، پركشش و جذاب و دردمند راسكولينكف است. اگرچه «جنايت» نيز داراي عيب ها و نواقصي است، اما در عين حال يكي از بهترين فيلم هاي سجادي تاكنون است. به مناسبت نمايش جنايت، با كارگردان اين فيلم به گفت وگو نشسته ايم.
* درباره شكل گيري فيلمنامه «جنايت» صحبت كنيد؟
- اين فيلمنامه درواقع مربوط به زمان فيلم مهجور «مهره» است كه در سال ۷۶ يا ۷۷ نوشته شده است.
* پس رمان «جنايت و مكافات» چه مي شود، بارها گفته ايد كه فيلم اقتباسي از اين رمان است؟
- اين را كه در عنوان بندي فيلم هم نوشته ايم. همه جا هم اين را گفته ام. رمان «جنايت و مكافات» را دوست دارم و فكر مي كنم بيشتر آدم هاي اهل كتاب، اين رمان را جزو آثار مورد علاقه شان بدانند. كتابي است كه از روي آن فيلم و نمايش مي سازند و من هم جزو خيل اين آدم ها هستم. اجراها و فيلم هاي مختلفي را كه بر روي آن ساخته شده، ديده ام و هميشه در ذهنم بود تا دست به اين تجربه بزنم.
* «جنايت و مكافات» رمان جذاب و پيچيده و چندوجهي است، اما در فيلم شما ظاهراً فقط خواسته ايد و يا سعي كرده ايد به راسكولينكوف بپردازيد، آن هم كه فقط به رفتار ظاهري او بسنده شده است؟
- اقتباس از يك اثر ادبي آن هم از نوع آزادش كه من انجام داده ام، آفريدن دوباره اثر است. زمان وقوع «جنايت و مكافات» در دوران روسيه تزاري مي گذرد. اگر مي خواستيم همان مناسبات را به تصوير بكشيم، مسلماً كار درستي نبود. درواقع من سعي كردم اين رمان را به نوعي هم وزن دوران فعلي خودمان بكنم. من از «جنايت و مكافات» چارچوب و كليتي را برداشت كرده ام و چيزي كه برايم مهم بود شوريدگي، شخصيت راسكولينكف يا همان سياوش خودم بود. اين شوريدگي به نظرم در همه دوران ما مي تواند وجود داشته باشد. اينها آدم هايي هستند كه از مدار روزمرگي خارج مي شوند و دغدغه و مسأله شان اين مي شود كه در مسيري كه در اين روزمرگي دارند، به يك چون و چراها و اگرهايي پي ببرند. كاراكترهايي از اين دست، به نظر مي آيد فقط مربوط به روسيه، آمريكا و ايران نيستند و همه جاي دنيا وجود دارند. اما چيزهايي نيز هست كه رنگ و بويي ديگر دارد. من فكر مي كردم سياوش (راسكولينكف) من؛ در تهران سال ۸۰ زندگي مي كند و روابط و مناسباتش منطبق با وضعيت اكنون است. مهم، اين ويژگي است. اگر اين كار را نمي كردم، ديگر برايم جذابيتي نداشت. درواقع «جنايت و مكافات» خودم را ساختم و به تصوير كشيدم.
*  شما چند بار اين رمان را خوانده ايد؟
- سه بار.
* به نظر مي آيد با توجه به فيلم هاي قبلي شما كه هميشه موضوع جنايت، اساس و محور ماجرا است؛ اين بار هم اگرچه خواسته ايد يك موضوع مرتبط با جنايت را به تصوير بكشيد. اما همه چيز زير شخصيت سياوش قرار گرفته و سياوش هم به اين خاطر جذاب است كه زير سايه راسكولينكف قررا گرفته است.
001977.jpg

- درست است.فيلم،  با آن كه همه شخصيت هايش را دوست دارم و در جاي خود مهم اند، اما اين سياوش است كه بار فيلم را مي كشاند و ما با چشم هاي او همه چيز را مي بينيم. از وقوع قتل تا مواجه شدن با مهتاج و عاشق شدنش و باقي قضايا. اين هم سخت است و هم محدودكننده،  اما در عين حال جذاب. او مجنوني است كودك سان كه به خاطر شور و آرمان خواهي اش، مي خواهد
بي عملي هم نسل خودش را به نوعي به زعم خود جبران كند. او به شرايط ناعادلانه اش اعتراض دارد. او با كشتن عزت نيا- مقتولي كه سياوش او را شپش مي نامد- دست به يك قتل استعاره اي مي زند و در اين ماجرا به زندگي مهتاج و خانواده اش كشيده مي شود. فراز و فرودهاي او مي تواند بازتاب اين ميل و عمل در خيلي ها باشد و از اين رو براي ما جذاب است، به ويژه بازي شهرام حقيقت دوست هم در اينجا و اين كشش و باورپذيري بي تأثير نيست.
* به هر حال «جنايت» چه فيلمنامه اوليه، مهره باشد،  چه اقتباس از «جنايت و مكافات» اين بار اتفاقي كه افتاده داستان فيلم قابل باور شده و اين يكي از موارد مثبتي است كه در فيلم هاي قبلي شما اتفاق نمي افتد.
- اين نظر شماست. فكر نمي كنم بازجوي فيلم «بازجويي يك جنايت» روجاي فيلم هاي «جدال»، «افسانه ميرپلنگ» و «شيفته» يا حتي آناي «گزل» و... براي تماشاگر باورپذير نبوده. اين قلم شما يك طرفه است. يكي از مشكلات من با شماها همين يك طرفه رفتن و قضاوت به جاي همه است. مثل عده اي كه هميشه خودشان را زبان مردم مي دانند، آن هم مردم فرضي. اين را به اتكاي حرف ها و حتي نقدهايي كه ديگران روي كارم نوشتند، مي گويم. كافي است به فيلم «شيفته» و «اثيري» با آن كه تجريدي است، نگاه كنيد و ببينيد كه اگر باورپذير نبود، چطور اين همه از آنها استقبال مي شد؟ آيا در زمان نمايش فيلم «شيفته» در سالن ها رفتيد كه ببينيد تماشاگران چطور با پرسوناژ هم سو مي شوند و گريه مي كردند يا مي خنديدند؟ اگر باورپذير نباشد چطور اين همه تماشاگر را با خود همراه مي كند؟ پس خواهش مي كنم بگوييد به نظر خودتان! به هر حال اصل اساس سينمايي، داستان گويي است كه روايت اش را به گونه اي بيان كند و آدم هايش را به نوعي خلق كند كه حتي اگر ما به ازاي عيني نداشته باشند، اما بتوانيد گول شان بزنيد تا باور كنند. سينما و نمايش يعني همين. مثلاً  بازپرس فيلم شايد به اين شكل عاميت نداشته باشد، اما به هر حال اگر در فيلم او را باور كرديم، پس وجود دارد لااقل در خيال ما،در آرزوي ما،مثل رستم،  سياوش و خيل قهرمانان اسطوره اي و افسانه اي.
* اگرچه فيلم شما به شدت پر از رنگ هاي گرم است، اما درنهايت رنگ غالب فيلم خاكستري است، برداشتم چقدر درست است؟
- بله درست است. جوهره فيلم خاكستري است و مثل نگاه من به آدم هاي فيلم و نگاه آدم هاي فيلم به هم. در فيلم، جايي هست كه سياوش و بازپرس درباره عدم قطعيت بحث مي كنند، من سعي كردم اين را در عمل نمايش و به تصوير بكشم. در اين فيلم بازپرس نماينده نسل ما قبل تر سياوش است كه اين مسير را رفته و او همه چيز را مي فهمد و يا نمي فهمند و خودشان را به نفهمي مي زنند. بله همان طور كه گفتيد رنگ غالب فيلم من خاكستري است و در كل فيلم هيچ كس محكوم نمي شود، بلكه علت كارهاي آنها نقد مي شود.
* اين تأكيد بر تهران هم از نكته هاي جالب فيلم است. به نظر مي آيد شهري كه سياوش در آن زندگي مي كند، يكي از نقطه هاي كليدي فيلم هست؟
- درست است. در اين فيلم،  شهر به شدت داراي هويت است. با اين كه «جنايت» فيلم شخصيت محوري است، ولي تمام تلاش من آگاهانه اين بوده كه مرحله انتخاب لوكيشن ما مكمل شخصيت ها باشند. چون نمي خواستم شكل تجريدي پيدا كند و به نوعي همه شان شخصيت و هويت داشته باشد كه چرا اين شخصيت ها در فضايي تنفس مي كنند و بار مي آيند و سياوش و مهتاج و باقي آدم هاي فيلم تبلور اين شرايط هستند. رابطه  ديالكتيكي زمينه و پيش زمينه در اين كار مهم اند. چون موضوع فيلم كه بر محور عدالت خواهي و اعتراض به شرايط اجتماعي است. از اين تهران اكنون سال ۸۰ و درآمدنش مورد توجه بود.
* اگر كسي سعي كند در «جنايت» به دنبال نمادگرايي باشد، به نظر شما اين نوع نزديك شدن به فيلم درست است؟
- بيننده آزاد است تا هر طور كه اثر به او راه مي دهد، با آن روبه رو شود. ولي من هيچ وقت سعي نمي كنم كه معني و استعاره را به فيلم سنجاق كنم. يعني معني بايد به شكل طبيعي اصلاً وجود داشته باشد. اين كه قصه و رمان و انتخاب شدنش مي تواند وجهي استعاره اي داشته باشد، دور از ذهن نيست. انتخاب فصل زمستان به طور طبيعي، به ما امكان اين پردازش را داد. هواي ابري، زمين هاي خيس و يا حتي استعاره از روزهاي آفتابي و حتي انتخاب روزهاي آخر زمستان و رسيدن به بهار، آگاهانه انجام شده و اين با مسير و ساختار فيلم نوشته همخوان است: مسير جنون به عشق.
* فكر كنم اين عدم تأكيد و طبيعي بودن در طراحي صحنه هم ديده مي شود؟
- بله. مثلاً براي پيداكردن خانه سياوش، جست وجوي زيادي كرديم. اين ظاهر بيروني منزل و وجود زيرزمين در داخل منزل و اين تأكيد بر رنگ زدن ما همه منطبق با روحيه و ذهنيت با كاراكتر سياوش است. آن جست وجو و خانه مهتاج كه در سرازيري است و در حاشيه تهران است،  بر روي آنها فكر شده و خود فيلم اين را مي گويد. هر كدام از اين كاراكترها به طور طبيعي، بايد در جايي زندگي كنند كه مؤيد شخصيت شان باشد. شما بالاي شهر و پايين شهر را مي بينيد، گود مي بينيد. آپارتمان و زيرزمين مي بينيد، محل اداري و كتابفروشي مي بينيد، به طبيعت كار وفادار است، يعني اثر را با خودش مي كشاند و مي گويد مرا اين طوري ببين و تصويرم كن. به تباهي همسان روشنايي و اميد باور دارم، همان جور كه اين نوع نگاه در كاراكترهاي فيلم نيز وجود دارد. حتي در خانه فقرزده سياوش و مهتاج نيز شما زندگي را مي بينيد. من به اين ديالكتيك خيلي باور دارم، چون زندگي باورم.
* شايد به خاطر همين است كه «جنايت» را مي توان از فيلم هاي ديگر شما حسابش را جدا كرد چون خيلي طبيعي و زيبا همه چيز پرداخته و ساخته شده است.
- حرف شما را قبول ندارم،  اين نگاه در فيلم هاي قبلي من نيز حاكم بود.
* پايان فيلم نيز قابل تأمل است. مثلاً شخصيت سياوش هر چقدر كه شوريدگي اش قابل تأمل است اما تغيير فاز دادن او كه چطور ناگهان از آن حالت شوريده به اين حال عادي و سرخوشانه برمي گردد، لباس هاي شلخته و نامرتبش را عوض مي كند و...
- نمي دانم چرا براين نكته تأكيد مي كنيد. اگرچه نام فيلم «جنايت» است اما اين فيلم در ستايش از عشق به جمع بندي مي رسد،  آدم ها در فيلم مظلوم هستند و شرايط هستند كه محكوم مي شوند. در فيلم اين آدم ها هرچقدر كه مشكل داشته باشند و مغلوب شرايط باشند، اما اتفاقي كه در پايان براي سياوش روي مي دهد نشان مي دهد كه اگر اوضاع طور ديگري بود آنها توانايي  اين را دارند عاشق شوند. آنها با عشق درماني مي توانند تبديل به انسان شوند و در نظر بگيرند سياوش آدم پرشوري است. كساني كه پرشورند همه چيزشان اغراق آميز است قتلي كه انجام مي دهند، عاشق شدن شان را رنگي ديگر مي زند.

همزمان با تهران برگزار مي شود
001980.jpg

جشنواره فيلم فجر در بندرعباس
مديركل  فرهنگ  و ارشاد اسلامي  استان  هرمزگان  گفت : جشنواره  فيلم  فجر امسال  همزمان  با تهران  در بندرعباس  نيز برگزار خواهد شد.
محمود رئوفي   افزود: در جشنواره  امسال  ۱۰ فيلم  خارجي  و ۱۰ فيلم  ايراني  كه  ساخت  آنها در سال  جاري  به  اتمام  رسيده  است ، براي  اولين  بار در بندرعباس  اكران  خواهد شد.
وي  محل  برگزاري  جشنواره  فيلم  فجر را «فرهنگسراي  شهيد آويني » و «سينما انقلاب » بندرعباس  اعلام  كردو افزود: هزينه  اين  جشنواره  توسط استانداري  هرمزگان  و اداره كل  فرهنگ  و ارشاد اسلامي اين  استان  تامين  خواهد شد.
معاون  سياسي ، امنيتي  استانداري  هرمزگان  نيز در اين  نشست  گفت : بحث  فرهنگ و هنر بسيار ظريف  است  و مباحث  فرهنگي  نبايد هيچگاه  از محتواي  ديني  خالي شود.
عباس  علوي  نژاد با قدرداني  از اقدامات  انجام  شده  در حوزه  فرهنگ  از اداره فرهنگ  و ارشاد اسلامي  خواست  برنامه  زمان بندي  شده  تفاهم  نامه  فرهنگي  اين استان  را تهيه  كند تا هرچه  سريعتر امكان  اجرايي  شدن  اين  تفاهم نامه  فراهم شود.
ديماه  امسال ، تفاهم  نامه  توسعه  فرهنگي استان  هرمزگان  در جهت  عملياتي  كردن برنامه هاي  فرهنگي  در اين  استان  با حضور احمد مسجد جامعي  وزير فرهنگ  و ارشاد اسلامي  و استاندار هرمزگان  به  امضا رسيد.
۳۰ فيلم جشنواره فجر در شيراز

جشنواره فيلم فجر با حضور ۲۰ فيلم بخش مسابقه و ۱۰ فيلم بخش جنبي از ۱۲ تا ۲۲ بهمن ماه در شيراز برگزار خواهد شد.علي اكبر معماري سرپرست اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي فارس با اعلام اين خبر درجمع خبرنگاران گفت به غير از استان فارس جشنواره فيلم فجر در ۵ استان ديگر نيز برگزار خواهد شد كه بر اساس توافق برگزاركنندگان مركز قرار است ۵ فيلم بخش مسابقه را به ديگر استان ها بدهند و بقيه فيلم ها ره آوردهايي از جشنواره هاي پيشين است اما چون شيراز اولين شهري بوده كه همزمان با تهران مبادرت به پخش فيلم هاي جشنواره نموده و با كيفيت خوبي نيز آن را برگزار كرده است موافقت شود كه ۲۰ فيلم بخش مسابقه به همراه ۱۰ فيلم بخش جنبي در اين شهر به نمايش گذاشته شود. وي همچنين خبر از نصب پرده بزرگ در ايام برگزاري جشنواره فيلم فجر در سينماهاي شيراز داد و گفت: با نصب اين پرده ها قادر خواهيم بود كه امسال فيلم هاي اسكوپ را با كيفيتي مطلوب در جشنواره به نمايش بگذاريم.اگر هنرمندان سينماي كشور به دعوت ما پاسخ مثبت دهند قطعا از حضور آن ها به همراه مردم در سينماهاي نمايش دهنده فيلم ها استقبال خواهيم كرد و جلسات نقد وبررسي فيلم ها را با حضور آن ها برگزار مي كنيم.

|  ادبيات  |   اقتصاد  |   انديشه  |   ورزش  |   هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |