سيد مجتبي علوي 
در سال هاي اخير، شمار دوستداران نگهداري از ماهيان آكواريومي در ايران، به ويژه در ميان جوانان، روندي فزاينده به خود گرفته است. رشد زندگيآپارتمان نشيني، مشكل نگهداري از حيوانات اهلي و دستآموز وآرامش عجيب دنياي ماهي ها در اين جهان پرهياهو، همه و همه اقبال بسياري از خانواده ها را به خريد ماهيان آكواريومي افزايش داده است.
از ديگر سو، بهاي بالاي اين موجودات سبب شده است نگهداري بهينه از آنان اهميت ويژه پيدا كند و به كاري جانكاه تبديل شود. انتخاب تجهيزات، ابزار و گياهان محل نگهداري ماهي ها بايد چنان شايسته صورت پذيرد كهآنان در محيط پرداخته شده، زندگيآسوده پيشه سازند تا دوام عمرشان، از هدر رفتن هزينه هاي هنگفت خريد ماهي ها پيش گيري كند.
نگهداري ماهي در آكواريوم، كاري معمول در جهان است. آكواريومآب شيرين براساس درجه حرارتآب طبقه بندي مي شود. در آكواريومآب شيرين مناطق گرمسيري، معمولا آب براي نگهداري ماهي گرم مي شود و ماهي ها و گياهان مناطق گرمسيري دنيا را در خود جاي مي دهد.
آكواريومآب سرد نياز به گرم كردن ندارد و شامل ماهيان طلائي(Gold Fish) و ديگر ماهيان مناطق معتدل مي شود.
انتخاب محل 
آكواريوم و ظرف هاي نگهداري ماهيان زينتي از تنگ هاي كوچك ماهي طلائي و ظرف هاي ماهي فايتر (كه فقط براي نگهداري ماهي جنگجو استفاده مي شود) تا آكواريوم هاي بزرگ نمايشگاهي متفاوت اند.
آكواريوم هاي بزرگ تر به دليل اين كهآب بيشتري را در خود جاي مي دهند، به لحاظ كيفيتآب، بر آكواريوم هاي كوچك تر برتري دارند. يك مخزن ۳۶ ليتري(۰۳*۰۳ * ۵۴ CM) دست كم استاندارد فضاي نگهداري براي تعداد كمي از ماهي ها است.
مسأله مهم، سطحآب است كه اجازه تبادل گازي را مي دهد. يك آكواريوم بلند و باريك، سطح كمتري را نسبت به يك آكواريوم كوتاه با همان حجمآب ايجاد مي كند، در نتيجه ماهيان كمتري در آن مي توان نگاهداري كرد. تنگ هاي ماهي طلائي براي نگهداري ماهي نامناسب اند، اما بر خلاف تبليغات انجام شده، به طور گسترده از آن ها استفاده مي شود. در تنگي كه دهانه باريك دارد، بايد مقداريآب ريخته شود كه حداكثر تبادل با هوا به وجود آيد. قرار دادن يك پوشش مانند سيني، از هدر رفتن حرارت و فرار ماهي جلوگيري مي كند.
آكواريوم را از مكان هاي گرم خانه بايد دور نگاه داشت تا از نوسان درجه حرارت جلوگيري شود. در ضمن،آكواريوم را در معرض تابش مستقيم آفتاب قرار ندهيد تا از رشد جلبك و امكان گرم شدنآب جلوگيري شود.
يك آكواريوم دارايآب، سنگين است. مثلا ً آكواريومي با اندازه متوسط(۰۶*۰۳*۰۳CM) باآب و شن داخلآن در حدود ۱۱۵ كيلوگرم وزن دارد و بايد روي يك پايه محكم قرار داده شود.
دسترسي به برق براي استفاده از روشنائي، فيلتراسيون و گرم كردن آكواريوم بايد در نظر گرفته شود.
گرم كردن 
براي نگهداري ماهيان آكواريوم گرمسيري، گرم كردن آكواريوم ضرورت دارد و براي اين كار معمولا ً از يك بخاري استفاده مي شود. در بيش تر موارد، بخاري مجهز به ترموستات است. بخاري و ترموستات در قسمتي از آكواريوم كه آب جريان دارد قرار داده مي شود. براي جلوگيري از افزايش بيش از حد دما، بخاري و ترموستات بايد كاملا ًدرآب قرار داده شوند.حجمآب و درجه حرارت اتاق، اندازه بخاري را تعيين مي كند. در يك اتاق گرم، بخاري با قدرت يك وات در هر ليتر كافي است. ولي در يك اتاق سرد، قدرت بخاري بايد دو برابر شود. اگر از يك بخاري كه توان لازم را براي گرم كردن آكواريوم ندارد استفاده كنيم به علت اين كه بخاري دائم در حال كار است از عمرآن كاسته مي شود.
روشنائي 
در قسمت بالاي آكواريوم ها، معمولا ًجائي را براي نصب روشنائي مصنوعي در نظر مي گيرند. ارجحيت نور مصنوعي نسبت به نور خورشيد از اين نظر است كه نور مصنوعي براي گونه هاي مختلف ماهي قابل تنظيم است. نور مصنوعي باعث رشد گياهانآبزي مي شود و در عين حال جلبك هاي زيانبار در آن رشد نمي كنند. بيش تر آكواريوم داران براي روشنائي، از نور فلورسنت استفاده مي كنند. لامپ فلورسنت نه تنها اقتصادي است، بلكه نور را در همه طول مخزن مي تاباند و براي طرح هاي گوناگون آكواريوم قابل استفاده است.
لامپ هاي فلورسنت بر اثر استفاده مكرر ضعيف مي شوند. از همين روي بايد پس از ۱۰ تا ۱۲ ماه تعويض شوند. ناتواني در تأمين نور مناسب باعث كم شدن رشد گياهان يا تراكم اندك و بيماري آنها مي شود.
حجمآبآكواريوم ميزان نور را تعيين مي كند. در يك آكواريوم معمولي ميزان ۵/۰ وات نور فلورسنت در هر ليترآب، سلامت گياهانآبزي را تامين مي كند. بنابراين يك آكواريوم ۱۰۰ ليتري نياز به نوري معادل ۵۰ وات دارد كه روزانه بايد ۱۲ -۱۰ ساعت تابيده شود تا سلامت و رشد گياهان را تضمين كند، يك سطح منعكس كننده نور بالاي لامپ ها روشنائي داخل آكواريوم را افزايش مي دهد.
هوا دهي 
معمولا ً فيلتر، عمل هوا دهي و گردشآب را انجام مي دهد. در ضمن عمل هوا دهي را مي توان با هوا ده هاي ونتوري كه هوا را به داخلآب مي دمند افزايش داد. در بيش تر آكواريوم ها، حركتآب ايجاد شده به وسيله فيلتر، براي اطمينان از اين كه اكسيژن كافي بهآب رسيده كافي است.
براي تكميل هوا دهي مي توان از پمپ و سنگ هوا استفاده كرد كه علاوه بر تقويت هوا دهي ، نوعي تزئينات داخل آكواريوم نيز به شمار مي آيند.
دكوراسيون 
به عنوان يك اصل، هيچ عاملي از دكوراسيون آكواريوم نبايد باعث شود ايمني آكواريوم به خطر بيافتد. از بيش تر فلزات، سنگآهك، سيمان، گچ به علت اينكهPH و سختي آب را تا حد خطرناك بالامي برند، بايد پرهيز كرد. چوب سبز، پس از پوسيده شدن درآب، مواد نامطلوب را درآب رها مي كند. چوب باتلا قي هم يكي از چوب هاي دكوري مورد استفاده در آكواريومآب شيرين است كه ممكن است رنگ قهوه اي بهآب بيفزايد و اثر نامطلوب بر ماهي بگذارد. البته اثراتآن را مي توان بوسيله غوطه ور ساختن و شستن چوب در آب، پيش از ورود به آكواريوم كاهش داد.

اين روزها مانند سال هاي گذشته كه صنعت كفش كشور از رونق برخوردار بود، شاهد رقابت و توليد كفش در داخل كشور مانند ديگر كشورهاي رقيب نيستيم. با ظهور قدرت هاي اقتصادي جديد در جهان مثل چين، كره، تايوان و ساير كشورهايي كه به دنبال توسعه همه جانبه اقتصاد و صنعت خود هستند، ايران نيز بايد به فكر اين توسعه و توجه كافي به زير ساخت و زمينه هاي لا زم اقتصاد و صنايع خود باشد.صنعتي چون كفش نياز به تنوع، كيفيت و قيمت مناسب دارد تا بتواند در دنياي رقابتي كه هر روز شاهد ورود شركت ها و توليدكنندگان با فنآوري توليد به روزتري است، سرپاي خود استوار و مستقل بماند.كفش در دنياي كنوني هم چون ديگر ملزومات جامعه بشري به يكي از نيازهاي اصلي تبديل شده است و هر يك از ما در هر سال و به فواصل زماني مشخص، مقداري از درآمد خود را به اين امر اختصاص مي دهيم.در سال هاي گذشته چنانچه در بازار كيف و كفش شهر خود قدم مي زديم، بيش تر كفش هاي توليد شده وطني را مي ديديم، از كفش دست دوز تبريز گرفته تا كفش هاي شركت هاي صاحب نام توليدكننده كفش در كشور.
اما آيا در اين روزها نيز اين مساله ادامه دارد و در پاي هر ايراني كفش ايراني مي بينيم و در بازار كيف و كفش نام شركت هاي توليدي ايراني به چشممان مي خورد؟ بسياري با اين عقيده مخالف اند و مي گويند كه هنوز هم بازار كفش كشور در دست شركت هاي داخلي است و هر خريدار داخلي ابتدا اقدام به خريد توليدات داخل كشور مي كند.احمدزاده، يكي از خريداران كفش در بازار فردوسي تهران مي گويد: كفش هاي دست دوز كه در بازار مشاهده مي شود، بيشتر توليد داخل و به ويژه تبريز است. البته توليدات ساير كشور ها از جمله چين و تركيه نيز در بازار به چشم مي خورد.وي مي گويد: اما در بخش كفش هاي توليد شده توسط دستگاه، شاهد حضور پررنگ تر محصولا ت خارجي از جمله چيني و تركيه اي و تا حدودي اروپايي هستيم. وي در ادامه مي گويد: كفش هاي خارجي به ويژه چيني بسيار ارزان تر از كفش هاي ساخت داخل كشور هستند و مصرف كننده نيز تمايل زيادي براي خريد آن از خود نشان مي دهد.اما از ديگر سو، عده اي نيز موافق اين موضوع هستند كه ديگر جايگاه كفش هاي ايراني مانند گذشته برقرار نيست و اين كفش ها بازار خود را از دست داده و مسير را به رقباي خارجي خود واگذار كرده اند.اميدنژاد، يكي از مشتريان بازار كفش در تهران مي گويد: بازار كفش ايران در حال حاضر در اختيار كشورهاي ديگر چون تركيه، چين و ساير رقباست و اين نيز به دليل قيمت پايين، كيفيت تقريبا مناسب تر و نيز تنوع توليدات خارجي است.در اين زمينه بايد نظر فروشندگان و توليدكنندگان را هم جويا شد.مسگري، يكي از توليدكنندگان كفش مي گويد: با ورود توليدات خارجي از جمله چيني براي توليدكنندگان، عرضه كفش هاي گران قيمت يا به اصطلا ح دست دوز فايده ندارد و ارزش اقتصادي بالا يي ندارد.
وي مي گويد: در حال حاضر كفش به صورت كامل و آماده وارد كشور مي شود و براي رويه سازان، زيره سازان و عده اي هم كه اين دو قسمت را به هم متصل مي كنند، صرف ندارد و در نتيجه آنها، بي كار شده اند.عليزاده، يكي از فروشندگان كفش در ميدان وليعصر تهران نيز مي گويد: مشتريان كفش متفاوت اند. گروههاي كم درآمد جامعه به دنبال كفش هايي با قيمت ارزان تر و كيفيت تقريبا مناسب هستند و در اين زمينه كفش هاي توليد چين و ايران كه از قيمت ارزان تر برخوردارند فروش بيشتري دارند. وي مي گويد: در بازار، از كفش پنج هزار توماني تا كفش ۱۵۰ هزار توماني وجود دارد. ولي كفش هاي ۱۰ تا ۲۰ هزار توماني از فروش بيش تر برخوردار است. البته كفش هاي با قيمت بالا تر كه خارجي و اسپرت نيز هستند مشتريان خاص خود را دارند.اثني عشري، رئيس اتحاديه فروشندگان چرم و لوازم كفش درباره نفوذ توليدات ديگر كشورها بر بازار كفش ايران مي گويد: كفش هاي چيني ارزان، بازار ايران را در اختيار دارند و اين در همه جاي كشور صادق است.وي مي گويد: لوازم توليد كفش نسبت به سال قبل ۵۰ درصد كاهش فروش داشته و اين خود دليل پايين آمدن توليد كفش داخلي است.
وي در ادامه مي گويد: با روند موجود سرمايه گذاري در اين صنعت، سرمايه گذار ديگر رقبتي به سرمايه گذاري در اين زمينه ندارد، بلكه سرمايه خود را در بخش هاي ديگر به ويژه در واسطه گري به كار مي گيرد.

الف.پارسا
حالا  من خبرنگارم، يك نويسنده... يك آسمان جل. بچه كه بودم اندك چيزي خوشحالم مي كرد و دست نوازشي، آرامش را بر وجودم مستولي مي ساخت. كوچك تر كه بودم هر نگاهي را پرعشق مي پنداشتم و هر دستي را دست دوستي كه از گريبان دريايي تو بيرون يازيده شده.
بر پله سست جواني كه ايستادم، دنيا برايم چهره اي ديگر يافت. تنها واژه عدالت را مي شناختم و ايمان از وجودم لبريز بود. فروغ مي خواندم و بر ذهنم آماس مي كرد، گوش فرا مي دادم به صداي بم مردانه احمد شاملو كه فرياد مي كشيد و چه بي حاصل.
من بودم و دنيا در سويي ديگر. بر پله سست جواني كه ايستادم تنها واژه عدالت را مي شناختم.
حالا  من خبرنگارم، يك نويسنده... با دنيايي از ادعا و طمطراق اما «همه چشم در زمين كه اينجا مي توان چند حلقه چاه عميق زد و... آنجا مي شود چغندر كاري كرد. ديدارها همه بر خاك و سخن ها همه از خاك.»
حالا  ديگر اقتصاد خانواده در پود وجودم تنيده شده و قلم فرسايي مي كنم تا مگر چشمان شرمسار خانواده اي بر دستان بي رمق من دوخته نشود.
همه گاه، همه پيشه اي ، خود را سزاوار مي داند از دردهايش، از فراز و فرود زندگي اش، از تكاپوي انسان شدنش سخن بر زبان بياورد و با واژه به آنچه بر روحش سنگيني مي كند جان ببخشد. اما نويسنده، خبرنگار يا هر كه سرمايه اش قلمي است و چند انگشت جوهري و اندكي اميد، تنها ناچار است با نگاهي پرصبر به آنان چشم بدوزد كه همه خود را در نوشته هايش مي يابند و او خود، در نوشته هايش مستحيل است و چه اهميت دارد باز شناختن اين قهرمانان گمنام كه تنها غروب را مي شناسند و افق را. چه كسي اهميت مي دهد كه نويسنده چگونه روزگار مي گذراند، به چه قيمت، به چه بهايي مي نويسد و چرا از غم و شادي خود سخن ساز مي كند.
در سكوت پرملا ل آنان هزاران راز نهفته است كه كس را ياري بازشناختنش نيست، تنها اندوهي است كه از وراي يك قلم نيم شكسته به خطي جوهرنشان مي نگرد كه همه خود را در نوشته هاي او مي نگرند و خود را، روزگار كسالت بار و هيجان هايشان را به تمامي در آن مي يابند ولي نويسنده چونان قهرماني گمنام، بي هيچ زاد راهي، در غروب، به افق مي پيوندد كه در كدام پيشه، زندگي چنين به سختي مي گذرد و چنين جانفرسا.
حالا  من خبرنگارم، يك نويسنده... با دنيايي انزوا و اندوه.
تكمله: بايد اين نوشته ها همه در قالب خانواده باشند با رنگي از اقتصاد بر چهره. بايد در حصار اقتصاد گرفتار آيند و قلم آن قدر توانا باشد كه از دريچه اي چنين كوچك، به گستره حسي فراخ در كوچه خوشبختي بنگرد و چه صعب كاري است.

جشن «الماس سياه» در شهري كوچك در كشور گل. همه ساله جشنواره اي با شكوه در شهر اوژس فرانسه برگزار مي شود كه طي آن شهروندان و جهانگردان فراوان به جشن و شادماني مي پردازند. امسال يك املت بزرگ در اين شهر به همت هفت آشپز پخته شده است كه ارزشي برابر چندين هزار يورو دارد.


پس از شيوع آنفولا نزاي مرغي در برخي كشورهاي شرق و جنوب شرقي آسيا و از ميان رفتن هزاران پرنده، كه هر از چند گاهي مرگ انساني را در پي داشت، چين بسيجي عمومي در قبال پيشگيري از همه گير شدن اين عارضه و دردسرهاي بعدي آن تشكيل داده است. با اين همه دولتمردان اين كشور مصرانه مي گويند هنوز اين ويروس مرزهاي چين را پشت سر نگذاشته و پرجمعيت ترين كشور جهان در امنيت كافي به سر مي برد.



چند ميمون، فرياد زنان مشغول جست و خيز روي ديوار ساختمان وزارت امور خارجه هند در دهلي نو هستند.
اين نخستين بار نيست كه وزارت امور خارجه هند در معرض تاخت و تاز ميمون ها قرار مي گيرد. چندي پيش نيز ساختمان سفارت اين كشور در كاتماندو - پايتخت نپال - مورد حمله ميمونهاي خشمگين قرار گرفت كه در پي آن به برخي از كارمندان و اسباب سفارت آسيب وارد شد.


هراس از حيواناتي مانند مار و قورباغه در سراسر دنيا فراگير است، اما يك استاد يوگاي هندي مدعي است مي تواند به كودكان بياموزد چگونه به مدد قدرت انديشه بر ترس از اين موجودات فائق آيند و حتي آنها را در دهان فرو ببرند. او معتقد است ترس تنها در تفكر پديد مي آيد و در ذهن جان مي گيرد و تمرين هاي يوگا با بالا  بردن توان انديشيدن به فرد ياري مي رساند تا ترس خود را از بين ببرد.

همه ساله با فرا رسيدن سه ماهه پاياني سال، قيمت سكه در كشور روند صعودي به خود مي گيرد. البته امسال اين روند از ميانه تابستان آغاز شد و قيمت سكه در اواسط تابستان با يك جهش، خود را به نزديك ۹۰ هزار تومان رساند و در حدود سه ماه در اين پايه باقي ماند.
به تازگي قيمت سكه روند روبه رشد خود را آغاز كرده است. البته اين افزايش قيمت قابل پيش بيني بود، چه را كه همزمان با فرا رسيدن بهمن ماه تقاضا براي خريد سكه از سوي نهادهاي دولتي افزايش مي يابد و اين امر، بستر بالا  رفتن قيمت را فراهم مي كند و حتي نرخ سود فعالا ن اين بخش را نيز به شكل چشم گير افزايش مي دهد.
گزارش مركز تحليل اخبار خصوصي سازي ايران درباره افزايش سود سالا نه معاملا ت بازار سكه حاكي است، رقم سود معاملا ت بازار سكه با ۱/۱۵ درصد افزايش به ۷/۲۹ درصد سود رسيد.براساس اين گزارش، قيمت سكه بهار آزادي طرح قديم در آذر ماه سال گذشته ۷۰۵ هزار ريال بود كه اين رقم در هفته پاياني دي ماه به ۹۱۵ هزار ريال رسيد. بر اين اساس، سود معامله هر قطعه سكه بهار آزادي طرح قديم در طول اين مدت ۲۱۰ هزار و نرخ رشد آن ۷/۲۹ درصد بوده است.اين در حالي است كه نرخ متوسط هر قطعه سكه بهار آزادي طرح قديم در آذر ماه سال ۸۰ حدود ۶۱۵ هزار ريال بوده است.بدين ترتيب، سود حاصل از معامله هر سكه بهار آزادي در فاصله يك ساله آذر ماه ۸۰ تا ۸۱ درحدود ۹۰ هزار ريال و نرخ آن ۶/۱۴ درصد بوده است.
بر همين اساس، نرخ سود متوسط معاملا ت بازار سكه در طول دو سال گذشته ۲۲ درصد گزارش شده است.

در نهايت سكوت
پسرم در پيش دانشگاهي درس مي خواند، اما كلا س هاي او بعد از امتحانها چند روزي تعطيل شد. اين تعطيلي به علت اعتصاب معلم ها(در اعتراض به دريافت نكردن حقوق از ابتداي سال تحصيلي) صورت گرفت. اينجا دو سؤال براي خانواده ها مطرح است: چرا اين اعتصاب قرباني سكوت خبري رسانه ها شد و اصلا ً چرا اين اختلا ف بين معلم ها و آموزش و پرورش بايد در نهايت به ضرر محصلا ن تمام شود؟ شهروند
خشم شب 
منطقه ۱۰، خيابان بريانك ساعت ۲ بامداد براي جمعآوري زباله مي آيند، اين كارآن چنان با سروصدا همراه است كه همه مردم را به ياد خشم شب سربازي مي اندازد.
از اهالي محل
افزايش روند تره بار خواهي!
حال كه خانم هاي خانه دار منطقه هفت طي بيانيه اي خواستار تأسيس ميدان ميوه و تره بار شده اند، ما هم از شهرداري منطقه هفت مي خواهيم حوالي مصلا ي تهران نيز ميدان ميوه و تره بار احداث كنند. چون قيمت اجناس مغازه هاي اين منطقه بسيار بالا  و غيرمنصفانه است.جوان شير - از طرف اهالي محل
هنوز پاسخ نداده اند
در مهرماه گذشته، ايران خودرو با درج آگهي هاي گسترده، از متقاضيان آموزش تعمير خودروهاي انژكتوري خواست مدارك لا زم را ارسال كنند. تا اين زمان هنوز به هيچ يك از مدارك ارسالي پاسخي داده نشده است.محمدي
جلوي تخريب واحدها را بگيريد
مجتمع تجاري رضوان در ابتداي خيابان منصور به شهرداري منطقه ۱۵ تعلق دارد كه چند سال پيش سرقفلي ۴۰ مغازه از ۱۷۰ مغازه آن را به من و امثال من واگذار كرد.
اما ۱۳۰ واحد ديگر آن سالهاست بدون استفاده مانده و مخروبه شده است. اگر شهرداري آن ها را واگذار كند هم عوايد فراوان كسب مي كند و هم از تخريب كامل اين واحدها جلوگيري به عمل مي آورد.محمودي 
توزيع نامناسب شير در مشيريه 
بيش از يك ماه است كه ساكنان مناطق مشيريه و كاروان و مسعوديه از دريافت شير يارانه اي بي بهره مانده اند. از مسئولا ن مربوطه خواستاريم به نابساماني توزيع شير در اين مناطق هرچه سريع تر رسيدگي كنند.علي نظري
منطقه ۲۲ ، دفتر پست ندارد
منطقه ۲۲ شهرداري تهران فاقد دفتر پست است. در صورت امكان يك دفتر در اين منطقه تاسيس شود.ياريان 
مشكلا ت شهرك فردوس اصفهان 
ما جمعي از اهالي شهرك فردوس اصفهان هستيم كه به جاي خانه هاي خود در طرح بزرگراه صياد شيرازي، زمين دريافت كرده ايم. گله ما از شهرداري اصفهان اين است كه آمدند، خانه هاي ما را گرفتند و عوض آن زمين دادند و گفتند خودتان بسازيد، آن هم در منطقه اي كه نه آب دارد، نه گاز، نه برق. كجاي جهان چنين معامله اي با مردم مي كنند؟ خانه مان را گرفتيد، جاي آن بايد خانه بدهيد، نه زمين.
طالبي - از طرف ديگر اهالي

در پاسخ به مطلب مندرج در بازارچه مورخ ۲۱/۱۰/۸۲، شماره ۳۳۷۹، صفحه چهار، ستون صداي مصرف كننده با عنوان «بليت قطار تمام شد» به اطلا ع مي رساند:
ابتدا از اين كه تماس گيرنده محترم موفق به تهيه بليت در تاريخ موردنظر نشده اند عذر مي خواهيم. با اين حال به نظر مي رسد ايشان براي پيش خريد يك ماه بعد، يك روز ديرتر به دفتر فروش بليت مراجعه كرده اند. زيرا اگر به جاي دهم، نهم ديماه مراجعه مي كردند امكان گرفتن بليت براي يكماه بعد (نهم بهمن) بيشتر مي شد. علا وه بر اين به علت اوج تقاضا براي ايام تعطيل عيد غدير و ۲۲ بهمن ماه امكان پاسخ گويي به بخش عظيمي از تقاضاهاي هموطنان عزيز فراهم نشد.ضمناً باتوجه بهOn Line بودن شبكه سراسري فروش بليت چنانچه در يكي از دفاتر، بليت موجود نباشد قطعاً در ساير دفاتر هم بليت موجود نيست. لذا مراجعه به ساير دفاتر بي نتيجه خواهد بود.با اين حال همان طور كه بارها در رسانه هاي گروهي اعلا م نموده ايم بخش مسافري راه آهن در حال حاضر با كمبود شديد ناوگان مواجه است و عليرغم تقاضاي ۸۰ ميليوني در سال، تنها پاسخگوي ۱۶ ميليون مسافر مي باشد يعني بيش از ۵ برابر گنجايش واگن هاي قطار، با متقاضي روبه روست، لذا كمبود بليت يكي از مشكلا ت اساسي اين بخش است. در اين راستا تمهيداتي اتخاذ گرديده كه از سال جاري بتدريج شاهد ورود واگن هاي جديد به كشور باشيم. به عنوان مثال با خريداري ۱۵۰ واگن مسافري از چين، ۲۵۰ واگن از شركت واگن پارس، قرارداد خريد ۱۵۰ دستگاه واگن دوطبقه، خريد ۲۰ طبقه قطار ترنست، لكوموتيوهاي با سرعت بالا تر و مشاركت بخش خصوصي داخلي و خارجي طي سال هاي آينده شاهد رشد فزاينده اين بخش در كشور خواهيم بود.
دفتر مدير عامل و روابط عمومي شركت قطار هاي مسافري  رجا

فرهاد فرجاد
معلم هاي ما اعتصاب كردند و سر كلاس نرفتند. جالب اين كه اعتراض شان هيچ ربطي به تحصن نمايندگان مجلس و انتخابات و غيره نداشت. بنده هاي خدا، جيب شان خالي بود. مي دانيد، حق داشتند، چون از ابتداي سال تحصيلي حقوق نگرفته بودند. اصلا ًمعلوم نيست چرا مشكلات مالي اين طبقه اجتماعي هيچ گاه جدي گرفته نشد. چطور مي توان از يك معلم انتظار داشت پنج ماه از سال را بدون يك ريال دريافتي با باد هوا بگذراند و در عين حال، بر كيفيت تدريس و افزايش سطح آگاهي و معرفت دانشآموزان اهتمام ورزد. بسياري از اين عزيزان، با ما تماس گرفتند و از بي انصافي هايي كه در حق شان رفته است گفتند، از رخسار رنگ پريده خود و خانواده و از سفره هاي خالي. اگر فكر مي كنيم با اين كيفيت، آينده اي درخشان را نصيب فرزندان خود مي كنيم، حتماً در اشتباهيم. بخش عمده ي سرنوشت و آتيه فرزندان ما، گره خورده به دانشي است كه از همين معلم ها مي آموزند. همين معلم هاي ناراضي. و اما ديگران با معلمان و مدرسان خود چه كرده اند؟ مقايسه اي كه در ستون «پرسشهاي روز» پنجشنبه دوم بهمن ماه از وضعيت معيشتي سه معلم با سه مليت متفاوت از نظرتان گذشت، گوياي حقيقت است. به خاطر بياوريد: حقوق معلم ايراني، ساكن جنوب شهر تهران ۱۶۰ هزار تومان بود، در حالي كه همتايان آلماني و سوئدي او به ترتيب ۳۰۰۰ دلار (درحدود دو ميليون و پانصد هزار تومان) و ۱۲۵۰ دلار (درحدود يك ميليون و ۳۵ هزار تومان) دريافت مي كردند. معلم بي نواي ايراني، تا تبريز و مراغه هم نرفته بود اما همكاران اجنبي او به خرج دولت، در ليبي و مصر حمام آفتاب مي گرفتند و در نهايت، معلم هم وطن از خود و حرفه خود ابراز بيزاري كرده بود، در مقابل فرنگي ها، حرفه معلمي را مقدس و جامعه ساز خوانده بودند. اين، همان حقيقتي است كه در زندگي معلم هاي ما موج مي زند.