جامعه روحانيت مبارز كه فعال ترين تشكل سياسي از اول انقلاب تا سال ۷۶ بود، بعد از دوم خرداد ۷۶ به نوعي انزواي سياسي را در پيش گرفته  است. از اين رو به سراغ غلامرضا مصباحي سخنگوي جامعه روحانيت مبارز و معاون پژوهشي دانشگاه امام صادق(ع) رفتيم تا برنامه هاي اين تشكل روحاني را پيرامون انتخابات مجلس و رياست جمهوري بدانيم، ولي وي رسما اعلام كرد فعلا ما قصد حمايت از كانديداي خاصي در انتخابات مجلس و رياست جمهوري را نداريم، چراكه نمي خواهيم فضاي سياسي و انتخاباتي كشور را دوقطبي كنيم. ما صرفا خواستار حضور گسترده مردم هستيم و در اين راستا نيز برنامه هايي را داريم.
زير ذره بين
«شيوه هاي تبليغاتي انتخابات ۷۶ و ۷۸ به گونه اي بود كه سعي در نشان دادن يك تقابل تند و جدي از سوي گروه هايي كه بعد، موسوم به گروههاي دوم خرداد شدند وجود داشت كه موجب دوقطبي شدن جامعه شد و اين از نظر روحانيت مبارز يك آسيب بزرگ براي نظام و انقلاب بود.»
* سوابق جامعه روحانيت از بدو تأسيس و به ويژه در زمان رهبري امام(ره) چگونه بوده و چه نقشي را در انقلاب داشته است.
- قبل از پيروزي انقلاب اسلامي براي انسجام فعاليت علماي مبارز مانند شهيد مطهري، بهشتي، مفتح، باهنر و همينطور حضرات آيات خامنه اي، مهدوي كني، هاشمي رفسنجاني، انواري، امامي كاشاني و... تشكلي شكل گرفت كه اين انسجام را به وجود آورده و از اين راه انقلاب اسلامي در داخل كشور را با ارتباط با امام(ره) كه خارج از كشور بودند پيش ببرند و اينجا بود كه روحانيت مبارز تهران اسم پيدا كرد.
* چرا تا به حال جامعه روحانيت حزب نشده است.
- از اول هم بنابراين بوده كه روحانيت مبارز يك تشكل روحاني به معناي انجمني از علماء باشد نه اين كه يك تشكل حزبي باشد،بلكه صرفا اجتماعي از علماي ديني است كه علاقه مند به نزديك كردن نظرات خود به يكديگرند و احيانا در برخي موارد سياسي هم اظهارنظر كنند و صرفا سياسي نمي باشد لذا اجازه هم ندادند نام حزب روي اين مجموعه گذاشته شود.
* چه تفاوتي بين فعاليت هاي شما با ساير احزاب وجود دارد كه متمايزكننده جامعه روحانيت از احزاب فعال ديگر مي باشد؟
- چند شاخص ويژگي كه هر حزبي بايد داشته باشد را جامعه روحانيت ندارد. مثلا افرادي از لحاظ سياسي گرد هم مي آيند كه از نظر سياسي داراي افكاري منسجم و يكدست مي باشند. حال اين كه جامعه روحانيت داراي اعضايي با افكار بعضا متفاوت است كه در يك اصولي با هم همفكر و هم موضع اند. ديگر اين كه احزاب سعي در گسترش فعاليت هاي حزبي خود و عضوگيري دارند و اين كه به مناسبت هاي سياسي برنامه داشته باشند و كلا براي تصاحب قدرت شكل مي گيرند اما روحانيت مبارز چنين ويژگي را ندارد.
* پس چرا بسياري از اعضاي جامعه روحانيت پست ها و مسئوليت هايي را گرفته اند.
- اين مسئوليت ها ناشي از وجود صلاحيت هاي شخصي خودشان بوده، نه اين كه به عنوان نمايندگان اين مجموعه وارد اين كار شده باشند. اگر برخي از اعضاي ما به مقام رياست جمهوري يا نخست وزيري يا عضويت در شوراي نگهبان رسيده اند به مثابه جايگاه تشكيلاتي نمي باشد بلكه به حساب شخصيت خودشان كه مورد اعتماد امام(ره) و يا مقام معظم رهبري بوده اند مي باشد و در ضمن مبناي خود را هم تصاحب قدرت ندانسته اند و نمي توان هيچ يك از دولت هاي شكل گرفته پس از پيروزي انقلاب را دولت روحانيت مبارز بدانيد و حتي برخي از اعضا كه پست هايي را گرفته اند بعضا دچار اختلافاتي در نحوه اجراي مسئوليت خود با برخي اعضاي جامعه روحانيت پيدا كرده اند.
از ديگر ويژگي هاي احزاب اين است كه سعي در معرفي كردن اعضاي تشكيلات خود در انتخابات  دارند ولي ما چنين كاركرد و تقيدي را نداريم و به كساني اعتماد مي كنيم كه داراي مواضع اصولي باشند ولو اين كه اختلاف سليقه هم داشته باشيم. همين عدم كاركرد سياسي ما موجب شده از ماده ۱۰ احزاب مجوزي براي فعاليت خودمان نگرفته ايم تا اين موضع غيرحزبي همچنان باقي بماند.
* آيا تا به حال ترميم و يا عضوگيري در اين تشكل داشته ايد؟
- بله. با توجه به شهادت برخي از اعضا، كهولت سن و عدم امكان عملي برخي از اعضا در مسائل سياسي در سال ۷۸ يك ترميم در اعضاء صورت گرفت و تعداد ديگري از علماي مبارز تهران به اين مجموعه پيوستند. كيفيت فعاليت اين مجموعه نيز در نوسان بوده است كه به علت شرايط سياسي و يا شخصي و فردي اعضاء بوده است. البته تشنجات سياسي هم در كاهش فعاليت هاي ما بي تأثير نبوده است.
* مهم ترين علل انشعاب مجمع روحانيون از جامعه روحانيت چه بوده است؟
- با افزايش تعداد اعضاي جامعه روحانيت بعد از پيروزي انقلاب و ورود جدي تر در مسائل سياسي، تفاوت ديدگاه ها در مسائل مختلف به صورت جدي تري مشاهده مي شد به طوري كه در يكي از ادوار انتخابات مجلس اين اختلاف نظر بالا گرفت و درمورد كانديداهاي مورد نظر، مشخص شد اين مجموعه دو طيف مختلف دارد و همانجا بود كه انشعاب پديد آمد و مسئله را خدمت امام(ره) هم مطرح كرده بودند و فرموده بودند مانعي ندارد كه جامعه روحانيت به دو گروه تقسيم شود و آنها نام خود را مجمع روحانيون گذاشتند. البته در بيانات امام تأكيد بر اين بوده كه در اصول با هم اختلافي نداريد و بايد توجه داشته باشيد اختلاف سليقه ها به جبهه گيري هاي تند عليه هم نيانجامد. حتي در حال حيات امام برخي اختلافات تند مشاهده شده به طوري كه امام بر روي التيام و ترميم اين شكاف صحبت هايي را داشتند و جامعه مدرسين حوزه علميه قم مجمع روحانيون و جامعه روحانيت را به يك وحدت و وفاق دعوت كردند و اين كه اختلاف مواضع بين شما نبايد منجر به جبهه گيري عليه همديگر شود، ولي علي القاعده داشتن يك تشكل جدا مقابل روحانيت مبارز يك آثار طبيعي مقابله را داشته است.
* علل اصلي انزواي سياسي جامعه روحانيت بعد از سال ۷۶ دقيقا چه بوده است؟
- بعد از پيروزي كانديداهاي مجمع روحانيون در انتخابات رياست جمهوري و بعد هم طيف همگرا با مجمع روحانيون در انتخابات مجلس شوراي اسلامي، به طور طبيعي بر فعاليت جامعه روحانيت كه با عدم موفقيت مواجه شده بود تأثير گذاشت. نكته قابل توجه شيوه هاي تبليغاتي سال ۷۶ و ۷۸ بود چراكه سعي در نشان دادن يك تقابل تند و جدي از سوي گروه هايي كه بعد به گروه هاي موسوم به دوم خرداد معرفي شدند وجود داشت كه موجب دوقطبي شدن جامعه شد و اين دوقطبي كردن اوضاع كشور از نظر روحانيت مبارز يك آسيب بزرگي براي نظام و انقلاب بود. كاهش فعاليت هاي سياسي ما در عرصه هاي مختلف براي برطرف شدن اين دوقطبي شدن جامعه است.
* مهم ترين جلوه گاه هاي اين دوقطبي شدن را به ويژه از سوي طيف فكري مقابل خود در كجا مشاهده كرديد؟
- جالب است كه برخي از دوستان ما در مجمع روحانيون وقتي بحث وفاق مطرح مي شد شرايطي را مطرح مي كردند كه براي ما بسيار عجيب بود مثلا اين كه مي گويند قوه قضائيه يا شوراي نگهبان بايد فلان طور عمل كند كه وفاق حاصل شود ولي به  آنها پاسخ داده شد مگر قوه قضائيه يا شوراي نگهبان در اختيار روحانيت مبارز يا بخشي از اين تشكل است. يك كاركرد نهادي و قانوني را در كشور نبايد با يك مجموعه سياسي با هم خلط كرد ولي اين اختلاط در ذهن دوستان ما وجود داشت و البته در برخي موارد هم افرادي درصدد چنين دوقطبي كردن جامعه بودند تا كه بگويند افرادي كه عضو روحانيت مبارزند نهادهايي را در اختيار دارند و طيف مجمع روحانيون نيز دسته ديگري از نهادها را در اختيار دارند و اين القائات امروز هم وجود دارد كمااين كه اگر امروز شوراي نگهبان صلاحيت عده اي را رد مي كند يا احيانا احراز نمي كند اين طور تفسير مي شود كه گويي توسط شوراي نگهبان عده اي مي خواهند رأي بياورند و برخي ديگر رأي نياورند و كاركرد حزبي براي شوراي نگهبان يا قوه قضائيه در نظر بگيرند.
مثلا اگر آقاجري صحبت هايي را مي كند و توسط قاضي خاصي در همدان محكوم مي شود، اين طور تفسير مي شود كه اين حكم به پاي گروه هاي سياسي خاصي گذاشته مي شود درحالي كه جدا از درست يا نادرست بودن اين حكم اين امر يك كار تخصصي و صرف قضائي مي باشد و نبايد اين گونه امور را به يك تشكل خاص سياسي منتسب كرد و همين ها موجب شد روحانيت مبارز مقداري خود را كنار بكشد كه اين طور تصور نشود كه جامعه اي دوقطبي وجود دارد.
* آيا اين دوقطبي كردن آثار سويي را مشخصا براي جامعه روحانيت به بار داشته است؟ يعني اين دوقطبي كردن جهت گيري خاصي را داشته است؟
- عجيب است كه در چنين دوقطبي كردني، اين طور به مردم القاء مي شد كه يك طرف خواهان آزادي و مردم سالاري است و طرف ديگر استبدادطلب و خواهان خفقان است. و يا اگر كانديداي آنها رأي بياورد چادر را اجباري مي كرد يا مثلا پياده روهاي زنانه و مردانه را جدا مي كرد و همين القائات براي جامعه بسيار زيانبار بود و روحانيت مبارز اگر از صحنه فعاليت هاي سياسي حضور خود را كمرنگ تر كرد براي اين بود كه چنين القائاتي را در عمل خنثي كرده و فعاليت خود را با رايزني هاي خصوصي با مديران و مسئولان نظام برقرار كرد تا بتواند از راه دوستانه و از روي دلسوزي مشكلات به وجود آمده را حل كند، چرا اگر بنا داشتيم به صورت تندي وارد عرصه شويم ايده دوقطبي شدن جامعه بيشتر محقق مي شد و دشمن از اين امر بسيار سود مي برد.
* حال در اين شرايطي كه تشريح كرديد فعاليت اصلاح طلبان را به ويژه در مجلس چگونه ارزيابي مي كنيد؟
- انتخابات دوم خرداد ۷۶ و روي كار آمدن آقاي خاتمي در عين اين كه كانديداي ما رأي نياورد ولي براي نظام فرصتي را به وجود آورد كه از آن بايد بهترين استفاده مي شد. تحليل عده اي اين است كه در دوم خرداد شكاف بين ملت و دولت التيام پيدا كرد و استقبال بسيار بالا از انتخابات و رأي بالا به جناب آقاي خاتمي نقطه عطفي در نظام بود و اين فرصت بايد مورد اغتنام قرار مي گرفت. ابتدا اين بحث شد كه مجلس دست ما نيست و دولت و مجلس يكدست نيستند و براي تحقق اهداف رئيس جمهور نياز به يك مجلس هماهنگ داريم كه مجلس ششم اين امر را محقق كرد، اما اين فرصت جديد هم مورد بهره برداري صحيحي قرار نگرفت. مي توان مجلس ششم را مجلس تند از لحاظ مسائل سياسي ناميد كه سطح مطالبات مردم به ويژه مطالبات سياسي نسل جوان را بالا برد، بدون اين كه چهارچوب هاي كاري خود را رعايت كند. مجلسي كه مهم ترين خواسته هاي مردم را در درجه دوم و سوم اولويت كاري خود قرارداد و اين امر در نظرسنجي ها هم اثبات شده است و كم اهميت ترين مسائل را در رأس فعاليت هاي خود قراردادند و فرصت سوزي كردند به طوري كه نظرسنجي ها نشان مي دهد انتخاب كنندگان اين مجلس از كاركرد نمايندگان خود ناراضي اند و خود نمايندگان هم كم و بيش به اين امر پي برده اند. البته طي يكسال اخير مجلس ششم جهت گيري هاي خود را تغيير داده و مسائل بيكاري و كاهش نرخ تورم و مشكلات معيشتي مردم را بيشتر مورد توجه قرار داده است. افسردگي و يأسي كه در ميان مردم مشاهده مي شود و اگر در انتخابات آتي شاهد حضور پرشور مردم نباشيم بخشي از اين امر، حاصل كاركرد مجلس ششم و دولت بوده است ولي ما چنين انتظاري را از مردم نداريم.
* پس چه انتظاري را از مردم داريد؟
- از مردم مي خواهيم كه اگر انتخابي كرده و نسبت به انتخاب خود مي خواهند تجديدنظر كنند در صحنه حاضر شده و تجديدنظر كنند نه اين كه نسبت به مجلس و دولت گوشه گيري كنند. در برخي از مصاحبه هاي دوم خردادي ها اين مسئله مطرح مي شود كه به تعبير آنها جناح راست خواستار حضور حداقلي مردم است چراكه اگر مردم پرشور و حرارت پاي  صندوق ها حاضر شوند رأي نخواهند آورد. درحالي كه آنها مطمئن باشند اين تفكر آنان نسبت به ما كاملا اشتباه است و ما معتقد به حضور حداكثريم و براي ما حفظ نظام مهم تر از رأي آوردن كانديداهاي مورد نظرمان مي باشد و معتقديم اگر اكثريت مردم پاي صندوق ها حاضر شوند آن چيزي شكل خواهد گرفت كه صلاح اسلام و مسلمين است.
* آيا جامعه روحانيت قصد دادن ليست در انتخابات را دارد و آيا ليست مي دهد ؟
- جامعه روحانيت براي انتخابات مجلس ليست خاصي را ندارد و اين مسئله بنا به دلايلي خاص است و يكي از دلايل آن هم جلوگيري از دوقطبي شدن انتخابات است و اين كه اين طور نباشد كه افرادي به اسم روحانيت مبارز وارد عرصه شده و دسته ديگري نيز مقابل آنها ايستاده و انتخابات دوقطبي شود و از علل ديگر ما اين است كه صلاح مي دانيم به اصل حضور مردم تكيه كنيم و روي شاخص هايي تأكيد كنيم كه اگر كانديداهايي آن ويژگي ها را داشته باشند آنها را كانديداي اصلح معرفي مي كند بدون اين كه دست روي اشخاص خاص گذاشته و بگويد چه افرادي صلاحيت دارند و تأكيد كند مردم خود دست به انتخاب افراد اصلح بزنند و يا اگر خودشان شناخت ندارند با افراد مورد اطمينان مشورت كنند. ولي در مورد حضور پرشور مردم به صورت جدي فعاليت خواهيم كرد.
* از كانديداهاي احزاب نزديك به جامعه روحانيت حمايت خواهيد كرد.
- افراد و احزابي هستند كه ارتباط سياسي با روحانيت مبارز داشته و به اين مجموعه علاقه مندند و آنها ممكن است فعاليت كرده و كانديدا داشته باشند. كانديداهاي آنها اگر اصول و شاخص هاي مورد نظر ما را داشته باشند به طور ضمني آنها را تأييد خواهيم كرد، بدون اين كه روي ليست خاص دست بگذاريم.

اشاره:
دو هفته گذشته در حاشيه نشست سران كشورهاي عضو مجمع جهاني اقتصاد در داووس سوئيس هفته نامه نيوزويك با رؤساي جمهور ايران و پاكستان و نخست وزير تركيه درباره موضوعات جهاني، منطقه اي و مسائل مربوط به سياست داخلي اين كشورها گفتگو كرده است. گفتگوهاي اول و دوم را پي در پي مي خوانيد. گفتگوي نخست با محمد خاتمي رئيس جمهور كشورمان صورت گرفته است.
***
* در آمريكا مي خواهند بدانند آيا شما آماده گفتگو با آمريكا بدون هيچ شرايطي هستيد؟
- مردم آمريكا مردم بزرگي هستند. اصل و اساس تمدن آمريكا برخاسته از فرهنگ پيورتين است كه من بسيار زياد به آن احترام مي گذارم. متأسفانه روابط ميان دو دولت خوب نبوده است. ما اخيراً در لحن و كلام مقامات آمريكايي شاهد برخي نشانه هاي مثبت بوده ايم. اگر اين يك حركت تاكتيكي نباشد، مطمئنم تحولات مثبتي روي خواهد داد.
* كالين پاول وزير خارجه اخيراً گفته است كه آمريكا و ايران بايد احتمال گفتگو در سطح مناسب را در آينده باز بگذارند. پرزيدنت بوش هم بعد از زلزله اخير گروهي امدادگر را به كشور شما فرستاده است. واكنش شما به اين حركات چيست؟
- ما صداهاي مختلفي را از آمريكا مي شنويم و بايد مطمئن شويم كه صدايي را كه مي شنويم صداي دولت آمريكاست. نمي توان هم به اعمال تحريم ها ادامه داد و هم به ادعا كردن و اتهام زدن به يك كشور ادامه داد و همزمان خواستار گفتگو شد.
* پرزيدنت بوش ايران را جزئي از محور شرارت نام برده و همچنين از احتمال حركت سربازان آمريكايي از عراق به سوريه و حتي ايران سخن گفته است. آيا اين شما را نگران كرده است؟
- آمريكا مي داند كه ما هم دشمن القاعده هستيم و مي داند كه ما در افغانستان و عراق، عاقلانه و منطقي رفتار كرديم. من مطمئن هستم كه با توجه به اشتباهاتي كه آمريكا در افغانستان و عراق مرتكب شده است، اين اشتباهات را دوباره تكرار نمي كند. در حال حاضر همه ما بايد مشاركت كنيم كه آمريكا از عراق خارج شود و اشغال پايان يابد.
* آيا باور داريد كه عراق بايد به عنوان يك كشور يكپارچه باقي بماند؟
- ما به شدت نگران تقسيم عراق هستيم. به همين دليل اعتقاد داريم كه يك دولت منتخب بايد روي كار آيد. چنين دولتي مي تواند سرنوشت خوبي براي عراق دامن بزند، با كمك كشورهاي همسايه و حتي كشورهايي كه قدرت هاي اشغالگر هستند و همچنين سازمان ملل.
* گفته مي شود كه ايران زندانيان القاعده را در اختيار دارد و اعضاي ارشد آن هم در ميان اين زندانيان هستند. امكان دارد كه اين زندانيان به كشور سومي يا حتي به آمريكا تحويل داده شوند؟
- متأسفانه ما مرزهاي طولاني داريم و بعضي از اعضاي اين گروهها به كشورمان نفوذ كرده اند. بسياري از دستگير شدگان به كشورشان بازگردانده شده اند. اما ما هنوز تعدادي از اين افراد را در اختيار داريم... كه البته اجازه برقراري تماس با خارج را ندارند. بعضي در داخل كشور ما مرتكب جناياتي شده اند و ما بايد آنها را تحت تعقيب و محاكمه قرار دهيم. هرگونه اطلاعاتي كه ما از آنها به دست مي آوريم، به هر كشوري كه مربوط شود به آن كشور مي دهيم. بعضي موفقيت هاي مقامات سعودي در پيكار عليه اين گروه ها در نتيجه اطلاعاتي حاصل شده كه ما در اختيار آنها قرار داده ايم.
* چه كار بايد كرد كه كشور شما توليد مواد هسته اي را متوقف كند؟
- ما اعلام كرده ايم كه در پي توليد سلاح هسته اي نيستيم. اما حق خود مي دانيم كه از فوايد انرژي هسته اي براي مصارف صلح آميز بهره ببريم. سه كشور هند، پاكستان و اسرائيل در همسايگي ما سلاح هسته اي دارند و داراي دست كم ۲۰۰ كلاهك هسته اي هستند. ما از آژانس بين المللي انرژي هسته اي و آمريكا انتظار داريم كه به عاري شدن خاورميانه از سلاح هسته اي كمك كنند.
* چرا ايران به سازمان هاي تروريستي چون حزب الله، حماس و جهاد اسلامي علاقه مند است و از آن ها حمايت مي كند؟
- ما اين سازمان ها را تروريست نمي دانيم. روبه رو شدن و مبارزه با اشغال يك حق سازش ناپذير است.
رئيس جمهور پاكستان:
اكثر متهمان هسته اي اروپايي اند
* چه كسي سوءقصدهاي اخير به جان شما را انجام داده است؟
- آنها كه اين سوءقصدها را انجام داده اند، تندروهاي محلي هستند. بايد ببينيم چه كسي اين دستورات را صادر كرده است. نشانه ها حاكي از آن است كه القاعده در اين قضيه دخالت دارد.
* به اين نتيجه رسيده ايد كه گروه هايي چون جيش محمد براي شما و پاكستان خطر دارند؟
- جيش محمد ممنوع اعلام شده است، اما گروه هايي هستند كه با جيش محمد ارتباط دارند. هركس كه با آنها ارتباطي دارد دستگير مي شود.
* گفته مي شود سوءقصدهايي كه به جان شما صورت گرفته نمي توانسته بدون مشاركت پليس يا نظاميان شما باشد.
- اين كشور يك جمهوري به هم ريخته نيست. همه فرماندهان پشت من هستند شايد يكي از يونيفورم پوش هاي درجه پايين در اين كار دخالت داشته باشد اما هيچ كس در سطح افسري در اين كار نبوده است.
* آيا آمريكا در يافتن عاملان حمله به شما، كمك مي كند؟
- عمليات هاي اطلاعاتي ما نتايج بسيار خوبي داده است اما منابع اطلاعاتي ديگر هم به ما كمك مي كنند.
* ايمن الظواهري رهبر القاعده شما را تهديد كرده است، اين طور نيست؟
- بله، و شروع برنامه ريزي براي سوءقصدها با اين تهديد همزمان شده بود.
* از گفت وگوهايتان با هند انتظار داريد چه نتيجه اي حاصل شود؟
- اين ها تدابيري براي اعتماد سازي است كه جريان دارد.
* در گذشته پاكستان مي گفت كه همه توافقنامه ها بايد تا زمان حل مسأله كشمير متوقف بمانند. آيا اين موضع تغيير كرده است؟
- من همواره گفته ام كه ما بايد به طور همزمان درباره همه موضوعات پيش برويم در گذشته مشكل اين بود كه كشمير هيچوقت در اين مذاكرات گنجانده نمي شد. اما اكنون اين وضعيت تغيير كرده است.
* آيا به جيش محمد و ديگر گروه ها قبلاً براي فعاليت در پاكستان و رفتن به كشمير مجوز داده مي شد؟
- ما همواره مي گوييم كه آنچه در كشمير روي مي دهد نبرد براي آزادي است اما بگذاريد اين را پشت سربگذاريم. ما در گذشته هم درگير اين بازي سرزنش كردن شده ايم اما بگذاريد حالا ديگر از اين موضوع بگذريم.
* آيا قوانين جديدي براي انتقال دانش هسته اي به كشورهاي سركش وضع كرده ايد؟
- بعضي افراد در پاكستان و حتي در بعضي كشورها اروپايي (در اين جريان) متهم شده اند. موضوع از آن جا آغاز شد كه ايران اسامي بعضي افراد را منتشر كرد كه به آن در دستيابي به طرح هاي هسته اي و هر آن چيز ديگري كه داشته اند كمك كرده بودند. اين اسامي شامل بعضي پاكستاني ها و شماري از اروپايي مي شود. من فهرست كامل را از آژانس بين المللي انرژي هسته اي گرفتم و سپس تحقيقاتمان را شروع كرديم. ما كشف كرديم كه افراد زيادي هستند كه در اين كار دست داشته اند؛ اكثر آنها اروپايي هستند.
* آيا قوانين كنترلي جديدي براي انتقال دانش هسته اي وضع كرده ايد؟
- بله البته. پيش از اين و طي ۳۰ سال گذشته يك برنامه مخفي وجود داشت و خودمختاري گسترده اي به سازمان و افرادي داده مي شد كه اين برنامه را اداره مي كردند. در آن شرايط امكان فاش شدن اطلاعات بسيار زيادي بود. اما اكنون چنان شرايط مخفيانه اي ديگر وجود ندارد و اين برنامه آشكارا ادامه مي يابد. اكنون ديگر بحث فاش شدن و انتقال اطلاعات هسته اي نيست.
* افغان ها مي گويند طالبان از پاكستان به عنوان پايگاه استفاده مي كند.
- عواملي در پاكستان هستند. دريكي از مناطق قبيله اي در وزيرستان جنوبي، حاميان القاعده و طالبان حضور دارند. ما عليه آن عمليات انجام مي دهيم.
* اسامه بن لادن كجاست؟
- فكر مي كنم او ممكن است در مرز ميان افغانستان و پاكستان باشد.
* فكر مي كنيد عوامل القاعده در حال فرار هستند؟
- البته كه اين طور است. بعضي از آنها مخفي شده اند. هيچ تماس و ارتباطي هم با يكديگر ندارند.

ياسر مرادي
جامعه روحانيت مبارز توسط جمعي از فعالان سياسي كشور كه همگي نيز روحاني بودند از قبل از انقلاب فعاليتهاي رسمي خود را آغاز و پس از انقلاب به صورت رسمي تحت عنوان جامعه روحانيت مبارز تهران و با حضور شهيد مطهري، بهشتي، مفتح، باهنر و... فعاليتهاي خود را آغاز كرد كه بعدها اكثريت اعضاي شوراي انقلاب كه توسط امام نصب شدند از همين جامعه روحانيت بودند و هسته اوليه حزب جمهوري اسلامي نيز از ميان اعضاي جامعه روحانيت برخاست. هر چند كه پس از مدتي اختلافات دروني اين تشكل ايجاد شد، به نحوي كه حتي در قضيه غائله بني صدر تعدادي از اعضاي جامعه روحانيت با اكثريت اعضا اختلاف نظر داشتند. پس از چند سال در جريان اختلافات ايجادشده برسر سياست هاي اقتصادي دولت مهندس موسوي گروهي از اعضاي جامعه روحانيت كه مدافع سياست هاي اقتصادي نسبتا بسته دولت مذكور بودند،منشعب شده و مجمع روحانيون از دل آن بيرون آمد، ولي امام خميني(ره) همواره بر مشترك بودن اصول بين اين دو تشكل تأكيد مي كردند و ضرب المثل معروفي در اين زمينه وجود دارد كه «تو از چپ نوشتي و من از راست، در وسط خط به هم رسيديم.» در مورد اين دو طيف كاملاً صدق مي كند. شايد بتوان جامعه روحانيت را مادر تمامي احزاب ايران پس از انقلاب اسلامي دانست، ولي نكته حائز اهميت اين است كه اعضاي اين تشكل اعتقاد دارند روحانيت متعلق به تمامي مردم است و نبايد حزب شود بلكه بايد به صورت يك تشكل سياسي به كار خود ادامه دهد، لذا تا به حال از صدور مجوز حزب براي فعاليت هايشان جلوگيري كرده اند. از سال ۷۶ تا به حال، روحانيت مبارز خود را از صحنه سياسي كشور عقب كشيده است. آيت الله مهدوي كني هم در بياناتي گفته كه اين اقدام ما به معني قهر با انقلاب نمي باشد بلكه صلاح ديديم كار را به جوان ترها بسپاريم. اين تشكل در سال ۷۸ در تهران از بين علماي تهران مجدداً عضوگيري كرد و هر چند برخي اعضاي جامعه روحانيت علت كنار كشيدن خود از فضاي سياسي كشور را ممانعت از دو قطبي شدن شرايط فعلي كشور مي دانند ولي جريانات موازي روحانيت مبارز مثل جامعه مهندسين، جامعه ايثارگران، مؤتلفه و... در صحنه انتخابات حاضر خواهند شد. اگرچه بسياري از اعضاي جامعه روحانيت در پست هاي كليدي نظام مشغول فعاليت هستند، ولي سخنگوي جامعه روحانيت، فعاليت  اين افراد را خارج از دستورالعمل هاي درون گروهي مي داند و انتصاب اين افراد را جدا از شخصيت سياسي آنان، مرتبط به ويژگي هاي فردي آنان مي داند.
يكي از انتقاداتي كه به عملكرد روحانيت مبارز وارداست اين است كه نتوانستند مطابق سير تحولات نسل سوم انقلاب پيش بروند و ادبياتي كه براي فعاليت هاي خود در پيش گرفته اند چندان جذاب نمي باشد. البته اين مسئله تا حد زيادي نيز به تبليغات منفي عليه اين تشكل روحاني برمي گردد كه متأسفانه سران اين تشكل نيز نتوانستند درست و جامع پاسخ اين شبهات را بدهند. اعضاي مركزي روحانيت مبارز هم هيچگاه با مسائل متحجرانه اي كه به آنها نسبت داده مي شود همخواني ندارد و مثلاً آيت الله مهدوي كني كه رئيس دانشگاه امام صادق(ع) نيز مي باشد از اساتيدي در دانشگاه استفاده مي كند كه هيچ گونه قرابت و همخواني فكري و نظري با آنان ندارد و بعضاً داراي تعارض هاي جدي نيز مي باشند.

ياسرمرادي
طبق اصل ۹۹ قانون اساسي نظارت بر انتخابات مجلس بر عهده شوراي نگهبان است. شوراي نگهبان نظارت خود را از طريق هيات هاي نظارت اعمال مي كند، لذا به سراغ سيد محمد جهرمي سخنگوي هيات مركزي نظارت بر انتخابات هفتمين انتخابات مجلس شوراي اسلامي رفتيم تا در مورد كم و كيف نظارت شوراي نگهبان و همچنين جايگاه مصلحت انديشي در انديشه و عملكرد شوراي نگهبان به گفتگو بنشينيم. وي در اين گفتگو دائما بر قانوني عمل كردن اعضاي هيات نظارت تاكيد و اعلام كرد هر چند ممكن است برخي اعضاي هيات هاي نظارت داراي گرايش هاي فردي باشند ولي همه صرفا به قانون عمل كرده اند. وي همچنين از آمادگي شوراي نگهبان براي ارائه دلايل رد صلاحيت كانديداها بويژه نمايندگان مجلس ششم خبر داد.
زير ذره بين
اطلاعيه ها و اظهاراتي كه از سوي مسئولين اجرايي اخيراً اعلام مي شود نشان از يك برنامه ريزي در جهت اجرا كردن يك برنامه ريزي براي برگزار نكردن امر انتخابات و يك حالت خاصي مي باشد كه گويي مي خواهند در مقابل قانون و مردم بايستند. هر گروه و هرمسئولي كه نسبت به اجراي قانون و اجراي به موقع انتخابات، سنگ اندازي كند، بايد بداند در مقابل انقلاب و مردم ايستاده اند و بدانند كه چنين افرادي خيلي زود شكست خورده اند و مردم پاسخ آنان را شكننده تر داده اند
* اولين اشكالي كه به برخي افراد هيأت هاي نظارت وارد مي دانند بحث جناحي عمل كردن اين هيأت ها است يعني شما افرادي را به كار گرفتيد كه در شهرهاي مختلف منتسب به جناح خاصي هستند.
- افرادي كه چنين مباحثي را مطرح مي كنند بيشترين نقش را در انحصار طلبي و تندروي در جامعه داشته اند. به هيچ عنوان نمي توان گفت كه افراد گرايش سياسي نداشته  باشند ولي اين اطمينان را مي توان داد، علي رغم گرايشهاي خاصي كه در هيأت هاي نظارت وجود دارد، محوريت كار اينها قانون است.
* نمايندگان در تحصن اخير خود از عبارت «رد صلاحيت هاي غيرقانوني» استفاده مي كنند. فكر مي كنند چرا اين شبهه به كار شما وارد مي شود كه غيرقانوني عمل كرديد؟
- هر كسي از ظن خود شد يار من. آنها قانون را به نظر خود ديده و به نفع خودشان تفسير مي كنند. ارائه همين طرح سه فوريتي كه اخيراً در مجلس ارائه شد و گفتند بند ۱ و ۳ و ۵ ماده ۲۸ قانون انتخابات عرفي است و احراز صلاحيت بايد صورت بگيرد نشان مي دهد كه خودشان هم بحث احراز صلاحيت ها را قبول دارند و اين امر اثباتي است و اگر اين را قبول نداشتند خودشان چنين طرحي را ارائه نمي كردند آنان به دنبال اين هستند كه يك جوري اين قانون را به نفع خودشان و دور زدن قانون اساسي تفسير كنند و تغيير دهند كه شوراي نگهبان اجازه چنين كاري را به آنها نداد.
* چطور شد كه ديدار اعضاي شوراي نگهبان با مقام معظم رهبري صورت گرفت و تا چه حدي منويات ايشان در دستور كار شما قرار گرفت؟
- فرمايشات ايشان در جمع اعضا در گذشته بيان شده بود و در آن جلسه براي اين كه براي مردم هم بازگو شود ايشان فرمودند كه احراز صلاحيت به صورت عرفي است و يقيني براي همه دشوار است و اين امر صورت گرفت.احراز يقيني بسيار دشوار و عملي نيست كه گفته شود صلاحيت داوطلباني يقيني صورت گيرد. اگر قرار بود چنين شود شايد از ۸۰۰۰ نفر كمتر از ۱۰۰۰ نفر تأييد صلاحيت مي شدند لذا آن جايي كه نزديك ۴۴۰۰نفر توسط هيأت هاي نظارت تأييد صلاحيت شده اند نشان از تأييد صلاحيت هاي عرفي دارند. مقام معظم رهبري تأكيد بر اين داشتند شوراي نگهبان در اين مرحله دقت كافي كند كه حقي از كسي ضايع نشود.
* تخلفات بسيار جدي را كه شما در پرونده برخي نمايندگان مجلس ششم ادعا كرديد و به استثناء آنها برخي از آنها را رد صلاحيت كرديد، مگر در دوره هاي قبل در دسترس شما نبوده و شما از آنها اطلاع  نداشتيد و تازه مطلع شديد؟ چطور آنان را در دوره  هاي قبل با همين سوابق تأييد شدند ولي اين دوره رد صلاحيت  شدند؟
- در دوره ششم مشكلات شوراي نگهبان خيلي زياد بود. يكي از مشكلاتي كه شوراي نگهبان نتوانست در دوره ششم درست تصميم گيري كند، فقدان اطلاعات كافي در مورد داوطلبان انتخابات بود ولي اين دوره بنا به دو مسئله اطلاعات ما كاملتر شد. اول اينكه مراجع ۴۰ گانه اطلاعات بهتري را در اختيار ما قرار دادند و ديگر اينكه بانك اطلاعاتي بود كه شوراي نگهبان تا به حال در اختيار نداشت و طي سه سال اخير اين بانك را تهيه كرده است. اين بانك از مجموعه كتب، سخنراني ها و موضع گيري هاي افرادي است كه صحبت هايي را در روزنامه ها و با نشريات الكترونيك دارند و به اين دليل ما مدارك متقن خوبي را براي رد صلاحيت هاي خود در اختيار داشته ايم به گونه اي كه تا به حال چنين متقن عمل نشده بود.
* چنين مطرح شده كه برخي نمايندگان به خاطر امضاي نامه ۱۲۵ نفر به رهبري و همچنين اهداي جايزه صلح نوبل به آغاجري رد صلاحيت شده اند؟ آيا واقعاً چنين بوده است؟
- برخي از نامه ها را كه نمايندگان امضا كردند، خودشان اعلام كردند ما نامه ها را نخوانده امضا كرده  بوديم و يا اينكه خود ما امضا نكرده بوديم لذا ما در رابطه با نامه ها به ويژه نامه اي كه به مقام معظم رهبري نوشته شده بود تكيه نكرديم ولي مجموع نامه ها، سخنرانيها، مقالات و يا بيانيه هاي نمايندگان و احزابي كه اكثر نمايندگان عضو آ ن مي باشند، نشان از موضع گيري خلاف و مغاير با قانون اساسي و ساختار شكني نسبت به كشور و فرافكني نسبت به مجموعه حكومت اسلامي و نظام است.
* اگر خود نماينده ها و يا كانديداهاي رد صلاحيت شده بخواهند دلايل رد صلاحيت آنان را در سطح افكار عمومي اعلام كنيد شما چنين خواهيد كرد؟ تعدادي از آنان اين موضوع را در خواست  كرده اند؟
- ما تا به امروز حتي يك نامه نداريم كه نماينده اي به ما اعلام كرده باشد كه دلايل رد صلاحيت مرا به صورت علني اعلام كنيد. ما در دوره اي كه گذشت نمي توانستيم علني اين را اعلام كنيم چرا كه افراد رد شده در هيأت هاي اجرايي و نظارت، داوطلب محسوب مي شدند و طبق قانون شوراي نگهبان حق نداشت عليه داوطلبي يا له داوطلبي تبليغ كند. لذا ما انصراف آنان را شرط اين موضوع كرده بوديم ولي در اين مرحله نياز به انصراف آنان نيز وجود ندارد و افرادي كه از طرف شوراي نگهبان هم فاقد صلاحيت شناخته شده    باشند اگر كتباً و رسمي اعلام كنند ما مداركي كه در مورد آنان داريم به مردم اعلام خواهيم كرد و اگر ما مجبور شديم يا فشارهايي بر ما وارد شود، اسنادي را در مورد افرادي كه صلاحيت  ندارند افشا مي كنيم.
يعني اگر مجموعه نظام و اقتدار ملي را زير سؤال ببرند براي تنوير افكار عمومي دست به اين اقدام خواهيم زد.
* نتيجه رايزني هاي دولت و مجلس با شما تا چه حدي محقق شد؟
- هيأت  دولت وزرايي را مشخص كرده بودند و جلساتي را برخي اعضاي شوراي نگهبان داشتند و اشاره مي كردند در برخي از حوزه ها به علت رد صلاحيت  برخي كانديداها رقابت انتخاباتي وجود ندارد كه مي خواستند در برخي از حوزه ها افرادي را كه اكثريت قريب به اتفاق آنان با گرايش دوم خردادي بودند حتماً تأييد صلاحيت كنند كه البته از نظر ما در بسياري از حوزه ها اصلاً احزاب حضور نداشته اند و ندارند ولي به خاطر درخواست آنان، ما گرايش كانديداهاي تأييد صلاحيت شده را ارائه تهيه كرديم و مشاهده كرديم بيش از ۳۴ درصد از تأييد صلاحيت شدگان با گرايش دوم خردادي هستند و نيروهاي مستقل حدود ۳۷ درصد و ۲۹ درصد هم نيروهاي اصول گرا بودند. البته ما چون تكيه به گرايش ها نداشتيم، تكيه هم نمي كرديم كه چه فردي و با چه گرايشي را تأييد كرده ايم. آنان يك ليستي را شامل ۱۰۷ حوزه انتخابيه و ۲۹۲نفر نماينده ارائه كردند كه بعد استان تهران هم اضافه شد كه مجموعاً حدود ۳۲۰ نفر اسم را به ما دادند كه ما از اول هم به آنها گفتيم ما طبق روند خودمان كار را دنبال خواهيم كرد وابسته به هر جناح و دسته اي كه باشند هم براي ما فرق نمي كند. البته از ليست آنان در جلسات اول ۴۵ نفر آنان تأييد شدند و در نهايت بدون دخالت آنان و خود به خود ۸۱ نفر آنان تأييد شده بودند. الان حدود ۱۸۰ نماينده فعلي مجلس در انتخابات آتي كانديدا تأييد شده هستند كه اكثراً دوم خردادي مي باشند.
۱۷۲ حوزه انتخابيه در كشور، يك كرسي انتخابات دارند و بحث گرايش هاي سياسي در تمام اين حوزه ها مطرح نيست. تعداد ديگري از حوزه ها دو نمايندگي و سه نماينده دارند، گرايش هاي سياسي در آنها وجود ندارند. اروميه، ميانه، بابل و... چنين هستند كه مسايل محلي و بومي در آنها مهمتر از گرايش هاي سياسي است. آنچه در حضور مردم نقش دارد، فرهنگ بالاي مردم، شخصيت كانديداها و نوع قوم و منطقه كانديداها مي باشد و ربطي به مسايل سياسي و حزبي ندارد و اين گونه بحث ها خريداري در مناطق مختلف كشور ندارد. شايد در ۵ شهر بزرگ مي توان گفت مسايل سياسي در آنها بيش از مسايل منطقه اي تأثير دارد.
* آيا فكر مي كنيد دولت از عملكرد شما راضي است؟
- همه بايد ملزم و راضي به اجراي قانون باشيم چرا كه عدالت، آزادي و رقابت  در چهار چوب قانون معنا پيدا مي كند.
* مصلحت انديشي در ديدگاه شوراي نگهبان در اين امر چه جايگاهي را داشته است؟ آيا بهتر نبود برخي از نمايندگان فعلي يا كانديداها را تأييد صلاحيت مي كرديد تا اين درگيري هاي فعلي به وجود نيايد و ايجاد تنش نشود؟
- آيا مردم اجازه مي دهند شوراي نگهبان در اين راستا با چنين ديدي عمل كند؟ بهترين قضاوت را خود مردم مي كنند. خيلي ها و از جمله خود دوم خردادي ها در جلسات متعدد مي گفتند اگر شوراي نگهبان ما را رد صلاحيت نمي كرد مردم به ما رأي نمي دادند و حتي يكي از نمايندگان در جمع متحصنين گفته شوراي نگهبان با رد ما خيلي به ما كمك كرد. اما شوراي نگهبان مي توانست قانون را زير پا گذاشته و سياسي عمل كند.
ما كه مي دانيم گروههايي نظير نهضت آزادي جايگاهي در بين مردم ندارند. اين افراد مگر در شوراها چقدر رأي آوردند. اگر شوراي نگهبان مي خواست سياسي كاري كند حتماً اين افراد را تأييد مي كرد يكي از دلايلي كه نشان مي دهد شوراي نگهبان سياسي عمل نكرده است رد صلاحيت اين افراد است.
* مشكل رد صلاحيت كانديداها بويژه نمايندگان مجلس بيشتر در چه قالب هايي بوده است؟
- افرادي كه نظام و قانون اساسي را قبول ندارند نمي توانند وارد مجلس شوند كدام كشور اپوزيسيون خود را داخل نظام راه مي دهد. ما فساد اين دسته ازنمايندگان را به سه بخش مالي، سياسي و اخلاقي تقسيم وبراين اساس آنهارا رد صلاحيت كرديم اگر ما بخواهيم اين مسايل را مطرح كنيم آبروي بسياري از آنان خواهد رفت و براي مردم قابل طرح نيست.
* سيستم نظارتي در ساير كشورها چگونه است؟ آيا اين سخت گيري ها صرفاً مربوط به كشور ماست؟
- ساير كشورها سعي دارند اين قدر ناظر را قوي مطرح كنند كه كسي جرأت نكند اينقدر عليه ناظر غوغاسالاري كند. ديگر اين كه آنها اجازه نمي دهند ۸۴۰۰ نفر براي ۹۰ كرسي ثبت نام كنند و حداكثر سه برابر تعداد كرسي هايشان ثبت نام مي كنند. قانون طوري تنظيم شده كه افرادي كه واجد شرايط هستند كانديدا شوند ولي ما اينجا اجازه مي دهيم حتي براي رياست جمهوري هم حدود ۸۰۰ نفر ثبت نام كنند. خوب مسلماً احراز صلاحيت  اين افراد ظرف ۲۷ روز بسيار مشكل است. پس بايد سعي شود تعداد نفرات را قبل از ثبت نام كاهش دهيم و افرادي ثبت نام كنند كه داراي شرايط لازم باشند.
* وزارت كشور بر اين باور است كه شوراي نگهبان از جايگاه قانوني خود به عنوان ناظر خارج شده است و عامل اجرايي در اين زمينه شده است؟
- افرادي كه چنين اعتقادي دارند بايد كل قانون را به صورت جامع بررسي كنند. قانونگذار تأكيد دارد كه اول هيأت اجرايي صلاحيت ها را بررسي كند و بعد كار به دست هيأت هاي نظارت مي افتد و اين امور كاملاً زمان بندي دارد اگر ما اين كار را هم نكنيم پس چطور نظارت كنيم. ما در اجراي امر نظارت بخشي از وظايفمان اجرايي است. طبق مواد ۵۱ و ۵۲ و ۵۳ تمام اين موارد كاملاً مشخص است. مگر ماده ۳ قانون انتخابات صراحتاً نگفته است در هيأت مركزي نظارت بر كليه مراحل و جريانهاي انتخاباتي و اقدامات وزارت كشور در امر انتخابات و هيأت هاي اجرايي و تشخيص صلاحيت هاي نامزدهاي نمايندگي و حسن اجراي انتخابات نظارت خواهد كرد؟ ما در انتخابات مرحله ثبت نام، بررسي صلاحيت، تبليغات و اخذ رأي را داريم كه هر مرحله اي بايد نظارت بر آن اعمال شود تا مرحله بعدي اجرا شود.
* با توجه به اختلافات بين وزارت كشور و شوراي نگهبان در انتخابات مجلس ششم كه در تهران تا پاي ابطال انتخابات هم پيش رفت فكر مي كنيد اين بار هم اين مشكل وجود داشته باشد؟
- اطلاعيه ها و اظهاراتي كه از سوي مسئولين اجرايي اخيراً اعلام مي شود نشان از يك برنامه ريزي در جهت اجرا برگزار نكردن امر انتخابات و يك حالت خاصي مي باشد كه گويي مي خواهند در مقابل قانون و مردم بايستند. هر گروه و هرمسئولي كه نسبت به اجراي قانون و اجراي به موقع انتخابات، سنگ اندازي كند، بايد بداند در مقابل انقلاب و مردم ايستاده است و چنين افرادي خيلي زود شكست خورده اند و مردم پاسخ آنان را شكننده تر از قبل داده اند.

سايت اينترنتي شبكه بي.بي.سي آخرين تحولات انتخابات ايران را پس از ديدار نمايندگان متحصن با خاتمي و كروبي، اينگونه بررسي كرد: گروهي از نمايندگان مجلس كه در اعتراض به تصميم شوراي نگهبان در رد صلاحيت جمعي از داوطلبان نمايندگي دوره هفتم مجلس دست به تحصن زده اند با رييس جمهوري و رئيس مجلس ملاقات و گفت وگو كرده اند و وزير خارجه ايران نسبت به حل بحران سياسي موجود با مداخله رهبر جمهوري اسلامي ابراز اميدواري كرده است.
به گفته محمدرضا خاتمي، نايب رييس مجلس كه صلاحيت وي نيز رد شده است، روز سه شنبه، ۳ فوريه (۱۴ بهمن) حدود هفتاد تن از متحصنان در دفتر محمد خاتمي رييس جمهوري حضور يافتند و با وي و مهدي كروبي، رييس مجلس، ملاقات و گفت وگو كردند.
به گزارش خبرگزاري دولتي ايران (ايرنا) محمدرضا خاتمي گفته است كه در اين ديدار متحصنان بر مفاد آخرين بيانيه و دو خواست اصلي خود يعني تاييد صلاحيت تمام كساني كه به طور غيرقانوني ردصلاحيت شده اند و نيز تعويق انتخابات تاكيد كردند.
آقاي خاتمي گفته است كه متحصنان به روساي قواي مجريه و مقننه اعلام كردند كه به هيچ وجه از اين دو خواست خود كوتاه نخواهند آمد و حل مساله بايد شامل برآورده شدن اين دو خواست باشد. در اين ملاقات، متحصنان از مواضع دولت و رييس مجلس در قبال بحران ناشي از تصميم شوراي نگهبان در ردصلاحيت داوطلبان قدرداني كردند.
نايب رييس مجلس از گزارش نظارت رييس جمهوري و رييس مجلس در اين جلسه خودداري ورزيد و گفت كه تنها مي تواند از سوي متحصنان سخن بگويد.
محمدرضا خاتمي منظور از ملاقات روز سه شنبه را اعلام نظر متحصنان به روساي دو قوه اعلام كرد و گفت كه قرار نبود اين جلسه به نتايج قطعي برسد. به گفته وي «متحصنين به خاطر اينكه نقش عمده اي در حل اين مساله دارند و مواضعشان موردتوجه مردم و جهان است بر مواضع خود تاكيد كردند.»
محمدرضا خاتمي درمورد تحصن گفته است «تاكنون بناي ما اين بوده كه تا روز چهارشنبه (ديروز) تحصن ادامه پيدا كند و پس از آن هم درباره ادامه يا ختم آن، متحصنان در جلسات خود تصميم مي گيرند.» وي انتخابات در شرايط كنوني را مشروع و قانوني ندانسته و گفته است كه متحصنان در آن شركت نمي كنند. درعين حال، به گفته آقاي خاتمي تغيير شرايط و تعويق در برگزاري انتخابات مي تواند باعث شود متحصنان در تصميم خود تجديدنظر كنند.
همزمان، كمال خرازي، وزير خارجه ايران، درمورد بحران سياسي جاري در جمهوري اسلامي اظهارنظر كرده است.
خرازي، كه به اوكراين سفر كرده، در مصاحبه مطبوعاتي مشترك با وزير خارجه آن كشور، تحولات مربوط به انتخابات مجلس را يك مساله داخلي ايران دانست. وي درعين حال گفت كه ايران درحال تجربه دمكراسي است و بر اجراي قانون پافشاري مي كند. وزير خارجه ايران تاكيد كرد كه دولت محمد خاتمي، رييس جمهوري، اصرار دارد كه انتخابات مجلس با مشاركت مردم و به صورت رقابتي برگزار شود.وي ابراز اميدواري كرد كه با رهنمودهاي آيت الله خامنه اي، رهبر جمهوري اسلامي، مشكل كنوني حل شود.درهمين حال اروه لادسوز،  سخنگوي وزارت امورخارجه فرانسه در گفت وگوي اختصاصي با راديو فردا گفت: پس از سفر حسن روحاني، دبير شوراي امنيت ملي جمهوري اسلامي ايران به پاريس و گفت وگوهاي او با مقام هاي فرانسوي، دولت فرانسه انتظار نداشت كه در ايران چنين رويدادي درباره ردصلاحيت گسترده نامزدهاي انتخابات مجلس بوجود آيد.
به گزارش سايت بازتاب وي افزود: براي دولت فرانسه انتخابات مجلس در ايران يك مساله مهم دمكراتيك به حساب مي آيد، به همين خاطر ما تحولات اين انتخابات را در فرانسه به شدت زيرنظر گرفته ايم.
سخنگوي وزارت امورخارجه فرانسه ادامه داد: وزير امورخارجه فرانسه، دومينيك دوويلپن، فرصت اين را يافت زماني كه با حجت الاسلام حسن روحاني در اواسط ماه ژانويه ملاقات كرد، به او بگويد: استقرار آزادي و دمكراسي در ايران براي دولت فرانسه اهميت زيادي دارد، خصوصا انتخابات آزاد، تا مردم بتوانند نامزدهاي خود را آزادانه انتخاب كنند و نامزدهاي انتخاباتي نيز قادر باشند در رقابت هاي آزاد حضور يابند.
موضع ما در رابطه با انتخابات در ايران شفاف است. ما طرفدار روندي در ايران هستيم كه اين كشور را به سوي بازشدن فضاي سياسي پيش ببرد، تا راي دهندگان ايراني بتوانند آزادانه نامزدهاي انتخاباتي را انتخاب كنند.
سئوال: اگر در ايران روندي به سوي بازشدن فضاي سياسي به وجود نيايد، دولت فرانسه آنگاه چه موضعي را اختيار خواهد كرد؟
اروه لادسوز: توجه كنيد كه ما تحولات در ايران را از نزديك دنبال مي كنيم و دولت فرانسه در زمان انتخابات در ايران با وضعي كه برگزار خواهد شد، موضع خود را صريحا بيان خواهد كرد.

حمله  به  زنان  ايراني  و سرقت  دارايي هاي  آنان  در كربلا و ديگر نقاط مورد بازديد زوار ايراني  در عراق ، در حال  افزايش  است .
علاوه  بر حمله  به  زنان  در كربلا، ابتلا به  انواع  بيماري ها بخصوص  بيماري هاي  ريوي  از مسائلي  است  كه  زوار ايراني  در كربلا و ساير شهرها با آن مواجه هستند.
در زمان  حاضر در بسياري  از بيمارستان هاي  تهران ، بيماراني  بستري هستند كه  در عراق  به  انواع  بيماريها مبتلا شده  اند.
و اين  در شرايطي است كه  زوار ايراني  در گذشته  براي  سفر به  عراق  واكسينه  مي شدند ليكن  مدتي است  كه  اين  امر به فراموشي  سپرده  شده  است .
«خانم  بتول  زند قشلاقي» كه  از حمله  پنج  فرد عراقي  در كربلا جان  سالم  بدربرده  است ، به  خبرنگار ايرنا گفت : در كربلا اخبار زيادي  از ناپديد شدن زنان  و يا حمله  به آنان  به  ما مي رسيد كه  در ابتدا آنها را دروغ پردازي مي دانستم  تا اين  كه  يك  شب  اين  بلا نيز بر سر من  آمد.وي  گفت : شبي  پس  از زيارت  حرم  حضرت  ابوالفضل  (ع ) در حال  برگشت  به  محل اقامتم  بودم  كه  مورد حمله  قرار گرفتم .به  گفته  خانم  زند، ابتدا يك  نفر از پشت  سر دهان  او را گرفته  و با دست ديگر گردن  وي  را مي فشارد. وي  كه  پس  از چند ثانيه  بي هوش  مي گردد، بوسيله يك  مرد از كاروان  او كه  بطور اتفاقي  از محل  مي گذشته  است  نجات  پيدا مي كند.به  گفته  اين  مرد كه  «تقي » نام  دارد، او در حال  بازگشت  به  محل  اقامت بوده  كه  متوجه  پنج  مرد عرب  مي شود كه  در حال  غارت  و در آوردن  انگشتر وساير داراي هاي  خانم  زند بودند.
وي  بلافاصله  با سرو صدا و پرتاب  سنگ  واكنش  نشان  مي دهد كه  در نتيجه  هرپنج  نفر سارق  از محل  متواري  مي شوند.
اين  خانم  ۷۰ ساله  كه  اكنون  در بيمارستان  سجاد تهران  بستري  است  براي مدت  ۲۴ ساعت  شوكه  و قادر به  حرف  زدن  نبوده  است .اين  خانم  بدون  بهره گيري  از امكانات  پزشكي  كه  فعلا در كربلا وجود ندارد،براي  سه روز متوالي  توسط هم  كارواني هايش  نگه داري  شده  تا پس  از بازگشت  به ايران  در بيمارستان  سجاد بستري  شده  است .علاوه  بر اين ، ۲ زوار مرد و زن  نيز به دليل  بيماري  و عفونت  ريوي  دربيمارستان  سجاد تهران  بستري  هستند.
به  گفته  خانم  زند قشلاقي ، در زمان  اقامت  وي  در كربلا، به  يك  زن  ديگر نيز با چاقو حمله  شد و پول  وي  را به  سرقت  بردند و زن  ديگري  كه  به  وي  نيزحمله  شده  بود، با داد و فرياد مردم  را به  كمك  طلبيد و توانست  از مهلكه  نجات  يابد.

علل پايين بودن مشاركت زنان
محمد رضا عـارف  معاون  اول  رئيس  جمهوري ، خواستار ريشه  يابي  علل  پايين بودن  مشاركت  زنان  در عرصه هاي  مديريتي  و اجرايي  كشور شد.
به گزارش ايرنا، معاون  اول  رئيس  جمهوري ، پس  از بازديد از مركز امور مشاركت زنان  در جمع  رئيس ، معاونان  و مديران  اين  مركز گفت : با وجود اينكه  نيمي از افراد جامعه  و دانش  آموختگان  دانشگاهها و مراكز آموزش  عالي  را زنان تشكيل  مي دهند، اما سهم  اين  قشر جامعه  در عرصه هاي  مديريتي  و اجرايي  كشور اندك  است .
دكتر عارف ، بخش  قابل  توجهي  از مشكلات  زنان  در كــشور را ناشي  از «نگرش  فرهنگي  حاكم  بر امور زنان  در جامعه» دانست  و گفت : مشكلات  زنان  با بخشنامه  و دستورالعمل  حل  نمي شـود بلكه  بايد ابتدا نگرش  فرهنگي  حاكم  بر امور زنان  در جامعه  را اصلاح  كرد.وي  با اشاره  به  تلاش هاي  انجام  شده  پس  از پيروزي  انقلاب  و بويژه  در دوران دولت  آقاي  خاتمي براي  ارتقاء جايگاه  زنان  در نظام  اسلامي ، گفت : دولت مصمم  است  دربرنامه  چهارم  توسعه ، برنامه هاي  زنان  را با محوريت  مركز امورمشاركت  زنان  اجرا نمايد.
آقاي  عارف  گفت  كه  با وجود همه  تلاشهاي  انجام  شده ، سهم  زنان  در عرصه هاي  مديريتي  و اجرايي  كشور را «رضايت  بخش» نمي دانيم .وي  با بيان  آمار و ارقامي از موفقيت  زنان  در عرصه هاي  مختلف  از جمله فعاليت هاي  آموزشي ، گفت : شاخص ها بيانگر عزم  دولت  و نظام  براي  ارتقاء جايگاه  زنان  در كشور است .
دكتر عارف ، اصلاح  و بازنگري  قوانين  و مقررات ، تقويت  مهارت هاي  زنان تقويت  تشكلهاي  غير دولتي  زنان  و فراهم  كردن  زمينه  مشاركت  زنان  در عرصه هاي  سياسي ، اجتماعي  و فرهنگي  كشور را از جمله  گامهاي  مهمي دانست  كه  نقش موثري  در ارتقاء جايگاه  زنان  در كشور دارد.
دكتر عارف ، ابراز اميدواري  كرد با برنامه ريزي هاي  انجام  شده  و با توجهي  كه  به  زنان  در برنامه  چهارم  توسعه  صورت  گرفته  است ، كشور در آينده شاهد تحول  در زمينه  مشاركت  زنان  در عرصه هاي  مختلف  باشد.