شنبه ۲۵ بهمن ۱۳۸۲ - شماره ۳۳۰۸
هنر
Front Page

نگاهي به سه فيلم  جشنواره
اين تلخي بي پايان
002502.jpg
برگ برنده (سيروس الوند)
اگر در كارنامه سيروس الوند فيلم «يك بار براي هميشه» را به لحاظ ارزش هاي هنري و اينكه توانست نظر مثبت منتقدان را به خود جلب كند، فيلمي و اثري خاص به حساب آوريم، فيلم «برگ برنده» نيز تا زمان حاضر بهترين و خوش ساخت ترين فيلم الوند به عنوان كارگردان و برادرش خشايار الوند به عنوان فيلمنامه نويس است. اگر چه به نظر مي آيد فيلمنامه «برگ برنده» در نگاه اول به شدت تحت تاثير فيلم «چهره» بود. اما پرداختن خوب به جزئيات فيلم قصه گويي و رعايت داستان در فيلم و ايجاد كشش و درام همچون نام فيلم تبديل به برگ برنده سيروس الوند شده اند. فيلم روايتگر قصه مردي به نام آرمان سيرتي است كه مدير آژانس هواپيمايي است. او قصد خروج از كشور را دارد اما بر اثر تصادف با دختر فقير و دوره گردي به نام «بركت» سفر او سه روز عقب مي افتد و بعد در ادامه همين ماجراها آرمان سيرتي وارد يك سري حوادث ناخواسته مي شود. «برگ برنده» پر از غافلگيري است اينكه آرمان سيرتي كه بعد ها معلوم مي شود يك كلاهبردار حرفه اي است و قرار است براي هميشه به خارج بگريزد از دختري فقير و كم سن و سال رو دست مي خورد و حالا قرار است به او و همكارش باج دهد آن هم پنج ميليون . بركت نيز كه همه در نگاه اول فكر مي كنند دختري معصوم و فقير است براي نگهداري از پدر و خواهر و برادرش به طور عمدي تصادف و از صاحبان ماشين اخاذي مي كند. نقطه قوت فيلم، اول به فيلمنامه برمي گردد كه از ارائه تيپ گريز زده و تقريبا تمام آدم ها براي خود شخصيت و شناسنامه دارند و اين كه هر بار تماشاگر غافلگير مي شود و داستان پيش مي رود.
ديالوگ ها نيز اين بار به يادماندني هستند، و در عين حال بامزه. در جايي از فيلم زماني كه دختر در پاسگاه پليس است، مامور از او مي پرسد نامش چيست، مي گويد من بركت، هجده سال دارم و اين شوخي و در واقع اداي ديني است به فيلم «من ترانه پانزده سال دارم» يا جايي كه مرد اشاره به يكي از دوستانش مي كند و مي گويد: دوستم مي گفت يا بايد در قصر زندگي كنم يا به زندان قصر بروم ولي نهايتا به زندان قزل حصار رفت.
اگر چه در فيلم برگ برنده اتفاق خاصي نمي افتد و تا حدي نيز براي خصوصا سينما روهاي حرفه اي همه چيز قابل پيش بيني است مثلا وقتي كه براي بار اول دختر را تميز و آراسته و لباس هاي زيبا مي بيند به همراه موسيقي خاصي كه روي تصوير مي آيد و برق نگاه آرمان سيرتي مي فهميم بالاخره اين دو عاشق هم خواهند شد و ازدواج مي كنند و در پايان همين طور هم مي شود اما باز هم تاكيد داريم به سبب كارگرداني خوب و روان فيلم، ساختار مناسب با فيلمنامه، بازي بازيگران «برگ برنده» تبديل به اثري روان شده كه در زمان نمايش عمومي قادر است تا لحظات آخر تماشاگر را با خود همراه سازد و اين برگ برنده اي ديگر براي سيروس الوند است.
رسم عاشق كشي (خسرو معصومي)
رسم عاشق كشي يكي از غافلگيركننده ترين هاي جشنواره و يكي از چند فيلم خوب و درخشان ساخته شده در اين چند سال اخير است. غافلگيركننده به اين خاطر كه كمتر كسي فكر مي كرد كارگردان فيلمي چون «پر پرواز» امسال بتواند چشم ما را در جشنواره اين گونه به خود خيره كند.
خسرو معصومي در جلسه مطبوعاتي فيلم با صداقت گفت كه «پر پرواز» فرزند ناخلف اوست و بايد آن را فراموش كرد. ما هم مي گوييم حالا بايد فقط به فيلم ارزشمند و جذاب «رسم عاشق كشي» فكر كرد. پس از فيلم «ماديان» علي ژكان كه تلخي و كوبندگي آن هنوز هم دل ما را تحت تاثير قرار مي دهد. «رسم عاشق كشي» دومين فيلمي است كه زندگي را با تمام ابعاد و شكوهش و با آن روي ديگرش يعني تلخ، هجوم حادثه شوم و دست تقدير را به نمايش مي گذارد. اتفاقات فيلم در روستايي در سرسبزترين نقطه شمال مي گذرد. در دل آن همه زندگي و سبزي و جنگل و زماني كه با عشق صميمانه و پاك «لطيف »و« ماجان »آشنا مي شويم اين يعني شكوه زندگي، اما گرفتارشدن پدري كه براي قاچاقچيان چوب ،اره مي برد آغاز و شروع فاجعه اي است كه معصومي آن را از دل واقعيت هاي تلخ و جاري بيرون كشيد:گرفتارشدن پدر، فقر خانواده، فشارهاي مرد صاحب اره و نهايتا حرف هاي بشير ماندايي كه به زن خانواده مي زند. كسي كه در حال حاضر تنها بايد بار زندگي پسر بچه را به دوش بكشد كم كم فضايي تيره و تلخ را به تصوير مي كشد. تلاش براي بقا و زندگي در نبود و جاي خالي پدر پسر كوچك خانواده را وامي دارد كه با آن سن كم جا در پاي پدر بگذارد و سرنوشت كه گويا با آدمهاي بدبخت سرآشتي ندارد. آرام آرام به عشق لطيف و ماجان پرده مي كشد. تا جايي كه او نهايتا مجبور مي شود براي اثبات صداقتش به باجي (مادرجان) به حرف او گوش كند و به دنبال پسر خانواده برود و نهايتا روبه رويي لطيف است با قاچاقچي هاي چوب و مرگ مهيبي كه انتظارش را مي كشد آن هم در رسمي كه بر خود نام رسم عاشق كشي را دارد . اما اين پايان فاجعه نيست. جدال پسر ۹ ساله خانواده كه در غياب پدر بار سنگين او را به دوش مي كشد شاهد قتل است و توان تحمل فاجعه را ندارد. او دچار شوك و بهت زدگي مي شود و در نه سالگي تمام موهايش سفيد و تبديل به كودكي پيرمرد مي شود و اين عمق فاجعه است كه نفس تماشاگر حبس مي شود. اما تلخي تمامي ندارد پدر از زندان آزاد شده ميانه راه سراغ لطيفي را مي گيرد كه ديگر مرده است و پسرش جلال و خانواده اش و ماجان دوست داشتني كه ازدواج نكرده بيوه مي شود. معصومي با بكارگيري فيلمنامه اي به شدت خوب و حساب شده استفاده و بهره گيري از لوكيشني كه طراوت و سرسبزي آن وقتي در كنار فجايع و تلخي زندگي قرار دارد حسي وحشتناك در تماشاگر به وجود مي آورد و با بهره گيري از بازي خوب بازيگران دست به خلق يك شاهكار مي زند گيرم تلخ و اندوهناك، گيرم كه هيچگاه نتوانيم صحنه كابوس  وار مرگ لطيف و گريه ماجان و آن پيرمرد كوچك را فراموش كنيم و... خسرو معصومي دوباره متولد شده است.
پروانه اي در باد (عباس رافعي)
بعد از وقفه اي هفت ساله و پس از راز مينا آخرين ساخته عباس رافعي اثري قابل تامل است. فيلم به لحاظ مضمون و فيلمنامه و ساختار جديد آن نشان مي دهد كه رافعي ديگرميل به ساخت فيلمهاي سطحي و باري به هر جهت را ندارد. فيلم از آن جهت قابل تامل است كه لوكيشن فيلم در فضايي كويري و بياباني مي گذرد. بازيگران فيلم نيز هم به لحاظ گريم و هم نوع لباس به گونه اي نيستند كه به اصطلاح در فيلم جيغ بزنند و آن را تبديل به حربه اي براي جذب مخاطب بسازند. فيلم از يك گره شروع مي شود. زني كه توسط شوهرش فريب خورده در دام او گرفتار مي شود و محكوم به ده سال زندان مي شود و حالا پس از پايان يافتن دوران محكوميت در پي يافتن كودك و همسرش است و در اين ميان او ناخواسته وارد زندگي نزديك ترين دوست همسرش مي شود كسي كه او نيز زخم خورده همسر آيدا نادر است. اميد به خاطر فاجعه  تلخي كه گرفتار آن شده حالا در زندگي و تنهايي خود به كوير رو آورده و از علايق و دلبستگي هاي دنيا بريده، اما مواجهه با آيدا زني كه ستم ديده است و حالا قبول كرده با تحمل مشكلات دوباره كودكش را به دست بياورد او را دچار تحول مي كند.
«پروانه اي در باد» از يك سو به فيلمهاي وسترن پهلو مي زند رويارويي آيدا با همسر سابقش و يا امير با نادر از سويي ديگر اين تصور را پررنگ تر مي كند. فيلم بدون اين كه ادعايي داشته باشد و قصد ايجاد جار و جنجال داشته باشد يا درصدد ارائه تحليل هاي جنسيتي باشد- تا از اين طريق اقلا مخاطبان بي شمارزن را جذب سينماها كند - فقط به اندوه و تنهايي و تفكر آيدا در دل بيابان مي پردازد. فيلم اگر چه به گفته سازنده اش به هيچ طريقي از سوي بنياد فارابي حمايت نشده و از آن جا كه خود رافعي تهيه فيلم را نيز بر عهده داشته و هزينه اي سنگين را تحمل كرده، اما به هر حال با توجه به اينكه رافعي از سينماي تجاري گريز به سينمايي معناگرا زده است و البته در مقايسه با فيلمهايي كه در اين چند سال ساخته شده اند و دوست دارند با هر ترفند و شيوه اي مخاطبان را جذب سينما كنند اثري شريف، صادقانه  و قابل تامل است. احتمالا از اين به بعد بايد نظاره گر شروع راهي تازه در سينماي اين كارگردان جوان باشيم.
آناهيد موسسيان

پوران درخشنده:
جامعه به فيلم هاي هشداردهنده نياز دارد
002505.jpg

«پوران  درخشنده » كارگردان  سينما گفت : جامعه  در شرايط فعلي  نيازمندتوليد فيلمهاي  هشداردهنده  در حوزه  اخلاقيات اجتماعي  است .
وي  كه  در نشست  نقد و بررسي  فيلم  «شمعي  در باد» سخن  مي گفت ، افزود: اين  فيلم  مساله  اعتياد را كه  به  شكلي  جديد و با استفاده  از مواد توهم زا در جامعه  رواج  پيدا كرده است  را به  تصوير مي كشد.
كارگردان  فيلم  «شمعي  درباد» تصريح  كرد: اين  فيلم  حكايت  جواناني  است كه  اگر به  آنها توجه  نشود اسير معضلات  اجتماعي  خواهند شد.
فيلم  «شمعي  در باد» آخرين  ساخته  درخشنده  در بخش  مسابقه  سينماي  ايران بيست  و دومين  جشنواره  فيلم  فجر حضور دارد.
درخشنده  خاطرنشان  كرد: به  خاطر شهرت  و مسائل  مالي  وارد سينما نشدم  ونمي توانم  با ديدن  معضلات  جامعه  ساكت  بنشينم .وي  افزود: آنچه  در فيلم  «شمعي  در باد» تصوير شده ، تنها بخش  كوچكي  ازمشكلات  جوانان  و خانواده هاي  ايراني  است .
«جمشيد مشايخي »، «حسام  نواب صفوي »، «شهاب  حسيني » و «عسل  بديعي » درفيلم  شمعي  در باد، نقش آفريني  كردند.
درخشنده  ادامه  داد: دراين  فيلم  سعي  كردم  مسير استفاده  جوانان  از موادتوهم زا را تا نشان دادن  آخرين  اثرات  آن  دنبال  كنم .به  باور وي ، تصاوير اين  فيلم  براي  مخاطبان  ممكن  است  آزاردهنده  باشد،اما براي  آشنا ساختن  جوانان  با واقعيت ها ضروري  است .
اين  فيلمساز در اين  نشست  نقد و بررسي ، از نبود اطلاع رساني  شفاف  درباره مسائل  و مشكلات  اجتماعي  همچون  «ايدز» و «اعتياد» در جامعه  انتقاد كرد.
«نظام الدين  كيايي » صدابردار فيلم  شمعي  در باد، نيز در اين  نشست  گفت :سعي  كردم  صداي  فيلم  به  گونه اي  باشد كه  براي  مخاطب  آزاردهنده  و سنگين نباشد.وي  افزود: درباره  صداي  يك  فيلم  بايد با چشم ، قضاوت  كرد و تنها به شنيدن  از طريق  گوش  اكتفا نكرد.

كمال تبريزي:
سينما با مخاطب هويت پيدا مي كند
002508.jpg

كمال  تبريزي  كارگردان  سينما گفت : هر اثر سينمايي  با مخاطب  خود معني  و هويت  پيدا مي كند و هر فيلمي  كه  مورد استقبال  مردم  قرار گيرد، اثر خوب است .
اين  فيلمساز   گفت: فيلمي  هم  ممكن  است  مورد توجه  مخاطب  قرار نگيرد كه  لزوما به  معناي  بي ارزش  بودن  آن اثر نيست  اما هدفمندي  در توليد و ارتباط فيلم  با مخاطب ، در موفقيت  آن اثر تأثيرگذار است .تبريزي  كه  با فيلم  «مارمولك » در بخش  مسابقه  جشنواره  فجر حضور دارد، افزود: فيلم  به  عنوان  يك  رسانه  ارتباطي ، عامل  تأثيرگذاري  در مخاطبان  خوداست ، هرچه  تعداد مخاطب  بيشتر باشد، موفقيت  آثار سينمايي  نيز افزونترخواهد شد.فيلم  مارمولك  با مضموني  اجتماعي  و رويكردي  كمدي ، به  داستان  يك  سارق  سابقه دار به  نام  «رضا مارمولك » مي پردازد كه  در حين  سرقت  بازداشت  و زنداني  مي شود اما با استفاده  از لباس  يك  روحاني ، از بيمارستان  مي گريزد.كارگردان  فيلم  «مارمولك » به  نحوه  برپايي  جشنواره  فجر اشاره  كرد وگفت : كيفيت  اين  رويداد هنري ، سال  به  سال  بهتر مي شود و ميزان  استقبال  مردم  از آن افزايش  مي يابد اما در مقايسه  با ساير رويدادهاي  جهاني  هنوز تا نقطه  مطلوب  و جذب  بيشتر مخاطب  فاصله  دارد.تبريزي ، برنامه ريزي  دقيق ، تقسيم بندي  موضوعي  آثار نمايشي ، تنظيم  جدول  ثابت  نمايش  و تبليغات  مناسب  را براي  جذب  مخاطب  و ارتقاي  جشنواره  فجر ضروري  خواند.

فيلم اينترنشنال

سي وهشتمين مجله انگليسي زبان فيلم اينترنشنال با برگزاري بيست و دومين جشنواره بين المللي فيلم فجر منتشر شد.معرفي ۱۰ فيلم برتر جشنواره فجر، گزارش هايي از چند جشنواره بين المللي، نقدي بر فيلم اسامه ساخته صديق برمك، گفتگو با مايكل نايمن، حضور پررنگ سينماگران ايراني در كمك رساني به زلزله زدگان بم، سينماي ايران در جشنواره هاي مختلف، كيارستمي و فيلم ده، گفتگو با لارس فن تري ير و... از مطالبي است كه در اين شماره فيلم اينترنشنال به چاپ رسيده است.

|  ادبيات  |   اقتصاد  |   انديشه  |   سياست  |   فرهنگ   |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |