سيستم قضايي ايران بايد وارد ماجراي ورزش مي شد زماني كه قانون هاي چندپاره و بي مبنا در هر فدراسيون و باشگاهي اجرا مي شود، زماني كه ورزش مي تواند عاملي براي كاهش جرم و خلاف در جامعه باشد، وقتي ورزش به عاملي تاثيرگذار در تمامي شئونات اجتماع تبديل شده است، چرا نبايد از آن بهره جست؟ حركتي كه معاونت اجتماعي و پيشگيري از جرايم قوه قضاييه در مورد استفاده از ورزش براي كاهش آسيب هاي اجتماعي آغاز كرده است شايد تحول عمده اي در اين حيطه ـ جرايم اجتماعي ـ باشد. فتحعلي زاده مديركل ارتباطات و مشاركت هاي مدني قوه قضائيه در اين مورد توضيح مي دهد.
امين ساكت
در نظر بگيريد كه ابعاد پرتاب يك نارنجك مي تواند تا حد محروميت بين المللي و تخريب چهره اجتماع و مردم ايران پيش برود اين را همه مي دانند كه كل استاديوم كه نارنجك پرتاب نمي كنند ما بايد ياد بگيريم كه خودمان يعني مردم مقابل آسيب ها و جرايم را بگيريم تا مواجه با چنين عكس العمل هاي شديدي هم نباشيم
بحث پيشگيري از جرايم و آسيب هاي اجتماعي با استفاده از ورزش و مقوله تربيت بدني، اغلب به صورت حرف و شعار بوده. همه مي دانند كه وقتي يك مسابقه برگزار مي شود بخشي از جرايم اجتماعي كاهش پيدا مي كند، اما هيچگاه استفاده عملي از اين بخش در دستور كار ها قرار نگرفته است. اين كه قوه قضاييه وارد چنين بخشي شود آن هم نه به عنوان قوه قهريه بلكه براي همكاري در كاهش آسيب ها چيز جديدي است.
به نظرم يك مقدمه اي لازم است در مورد اهميت ورزش از ديدگاه ما. نشاط و شادابي لازمه زندگي هر فردي است. ورزش هم در ايجاد نشاط و شادابي موثر است. در بحث آسيب هاي اجتماعي يا جرايم، بايد ابتدا ريشه يابي كنيم كه حالا ضرر اين مشكلات به فرض اعتياد چيست. مسلماً هدف از ايجاد نشاط مقابله با چنين مشكلاتي است. با اين تعريف ورزش به عنوان عاملي براي ايجاد نشاط و در نهايت جلوگيري از جرايم و آسيب هاي اجتماعي موثر است. در اين بحث فقط خود عمل ورزش وجود و حضور ندارد، بلكه قهرمانان ورزشي به عنوان الگو در جامعه نيز مورد بحث هستند. ما مي توانيم ورزشكاراني كه رفتار و اخلاق خوبي دارند و اغلب همين طورند را به عنوان الگو معرفي كنيم. تاثيري را كه ورزش در جامعه و ميان جوانان دارد، امكان دارد يك سخنراني نتواند آنگونه و به راحتي داشته باشد. حتي حركت هاي معنوي ورزشكاران پس از موفقيت بسيار چشمگيرتر و موثرتر به نظر مي رسد.
با توجه به مسايل ذكر شده و با تشكيل معاونت اجتماعي و پيشگيري از وقوع جرم، قوه قضاييه، دنبال تقويت جايگاه اجتماعي خود است. در بند پنج اصل ۱۰۵ قانون اساسي هم پيش بيني شده كه براي پيشگيري از وقوع جرم، قوه قضاييه بايد همه نهادها و دستگاه ها را سازماندهي كند و از ظرفيت ها استفاده كند. از سوي ديگر با ديدگاه هاي جديد آيت ا... هاشمي شاهرودي ـ رياست قوه قضاييه ـ حركت ها آسان تر شده است. معاونت اجتماعي و پيشگيري از وقوع جرم در چند فاز فعاليت مي كند كه يكي از آنها بحث ارتباط با نهادهاي مردمي و مشاركت هاي مدني است. هدف ما در اين جا ايجاد ارتباط موثر با ظرفيت هاي جامعه است. جامعه ورزشي هم بزرگترين ظرفيت در جامعه است. ارتباط ما با جامعه ورزش آغاز شده، استقبال شده و اميدواريم با يك برنامه ريزي صحيح بتوانيم از برنامه هاي ورزشي و ورزشكاران براي ايجاد جامعه اي سالم استفاده كنيم.
البته من معتقدم بايد از ابتدا شروع كنيم. اصلاً منشا فكر اين كه ورزش ظرفيت بالايي براي پيشگيري از وقوع جرم دارد كجا بود؟
هدف اين است كه از همه ظرفيت ها براي پيشگيري استفاده شود. ورزش هم از اين قابليت برخوردار است. به هرحال اين سياستي است كه آيت ا... شاهرودي تدوين كرده اند كه در همه ظرفيت ها استفاده شود.
چرا اين نياز الان احساس شد؟
البته دير شده. متاسفانه قبل از حضور آقاي هاشمي شاهرودي اين معاونت ها نبود. كارهاي جديدي دارد انجام مي شود هر چند كه دير شده باشد. به طور مثال ديدارهاي حضوري ايشان به نوعي استفاده از همان ظرفيت هايي است كه گفتم. اين يكي از برنامه هاي جدي قوه قضاييه است.
چه كارهايي انجام شده و چه برنامه هايي داريد؟
البته اين كار تازه شروع شده.
چند وقت است؟
حدود هفت ماهي مي شود. جلساتي هم با مسئولان سازمان تربيت بدني داشته ايم و برنامه ها را براي انجام هماهنگ كرده ايم. البته ما با تمامي دستگاه ها كميته مشتركي تشكيل مي دهيم. با سازمان تربيت بدني هم اين تعامل آغاز شده تا با برنامه ريزي صحيح و موثر كارها را پيگيري كنيم. هدف ما انتقال از وضعيت نامطلوب به مطلوب است. ما هم معتقديم كه اين كار دير شروع شده در عوض بايد سرعت بيشتري به اين حركت بدهيم. متاسفانه ما برنامه هاي نشاط آور براي اوقات فراغت جوانان نداريم. به همين دليل جوانان به مسيرهايي كشيده مي شوند كه نادرست است. اين به عهده ماست. ما بايد براي فراغت آنها برنامه ريزي و سازماندهي كنيم.
اين كه شما مي گوييد بايد از توان و ظرفيت ورزش براي پيشگيري از جرم استفاده كنيم يعني چه؟ قرار است چه كار كنيد؟
مسلماً به معني آن نيست كه ما يك مسابقه ترتيب بدهيم. بلكه مي خواهيم انسان هاي شايسته ورزش را براي اجتماع محرك كنيم و از چنين الگوهايي استفاده كنيم. به طور مثال وقتي مردم فلان ورزشكار را دوست دارند، بيايد و در چنين كارهايي نيز براي سالم سازي اجتماع كمك كند.
يعني چه؟
به طور مثال الگوي ورزشي با مردم صحبت كند در رابطه با زندگي خودش و پيشرفت هايش، ارتباط ايجاد كند. امكان دارد برنامه هايي ترتيب دهيم و از ورزشكاران بخواهيم در آن جا با مردم صحبت كنند. مردم بايد با زندگي ورزشكار به عنوان فردي كه در جامعه سالم زندگي مي كند آشنا شوند چون هدف ما الگو سازي است؛ الگوسازي عملي، بهترين راه براي پيشگيري از وقوع جرم هم همين است.
راههاي استفاده از اين الگوها چيست؟
در رابطه با خانواده ها و روابط حاكم بر آن مي شود استفاده كرد. زندگي مشترك يك ورزشكار در جامعه قطعاً موثر است. حالا براي رسيدن به اهدافمان راههاي مختلفي وجود دارد. سخنراني، برگزاري سمينارهاي مختلف، الگوسازي و... به اعتقاد من اگر مردم ببينند قوه قضاييه براي پيشگيري از جرم از چهره هاي ورزشي استفاده مي كند، همكاري بيشتري خواهند داشت. ما به اين اعتقاد داريم كه ورزشكار فقط توان گل زدن يا وزنه زدن يا... را ندارد. اخلاق، ايثار، صبر و از خودگذشتگي، نمادهاي ديگر يك ورزشكار است.
قرار است در اين طرح ورزشكاران به صورت عموم شركت داشته باشند يا گلچين شوند؟
البته اگر بتوانيم از همه استفاده كنيم كه عالي است ولي اين كار به صورت تدريجي در طول زمان خواهد بود.
حالا اگر خود اين جامعه ـ ورزش و ورزشكار ـ دچار مشكلاتي باشد چه؟ به طور مثال يك موقعي ما تبليغ مي كنيم كه بياييد از يك ورزشكار الگو بگيريد. بعداً مشخص مي شود كه خود آن ورزشكار دچار مشكلات عديده اي بوده. نتيجه اين كار قاعدتاً منفي است نه مثبت.
اين هم يك نكته خوبي است. اين نكته بايد رعايت شود يعني ورزشكار هم بايد آسيب شناسي شود. بايد به او تذكر داده شود و به او تبيين شود كه رفتار بد شما چقدر تاثير مي تواند داشته باشد. به او بايد گفته شود كه فحاشي تو در زمين چقدر اثر منفي دارد. قطعاً بايد پيش از خارج، داخل محيط ورزش سالم شود و البته با راهكارهاي خاص خودش. اينها تمامش در سايه ارتباط دوستانه و صميمانه است.
ما امروز اگر مراجعه كنيم به قوه قضاييه، پرونده هاي زيادي از تخلفات اجتماعي ورزشكاران در شعبه هاي مختلف پيدا مي كنيم. من منظورم اين است كه الگو شدن فردي كه خود دچار مشكلات عديده اي است نمي تواند الگو باشد.
اتفاقاً در ارتباطات منظور همين است. به طور مثال يك جواني در ورزش پيشرفت كرده و در اجتماع مطرح شده است. قطعاً اگر از او عمل خلافي سر بزند تاثيرش بالاست. به نظرم همه ما به نظارت احتياج داريم، منتها نمي توانيم به ورزشكار بگوييم بالاي سرت ايستاده ايم. اين كارساز نيست. در سايه ارتباط مي شود ورزشكار را هم به راه درست هدايت كرد. اصل اين است كه به مرحله برخورد نرسد.
منظور من هم همين است. يعني در ابتدا بايد جامعه ورزش سالم شود و بعد ديگران را به سالم بودن هدايت كند.
حركت به سوي قهرماني يك شبه كه نيست. مسلماً تدريجي است. منظور ما اين است كه در كنار ورزش فيزيكي بايد به آسيب هاي آتي و پيش روي ورزشكار نيز توجه شود. همان طوري كه ويژگي هاي فني ورزشكار هميشه تست مي شود بايد جنبه هاي اخلاقي و روحي او نيز مورد آزمايش هميشگي قرار گيرد. حداقل انتظار ما اين است كه مشكلات دروني جامعه ورزش توسط خود اجزا برطرف شود. يكي از مسايل مطرح راه اندازي NGO حفظ ارزش هاي پهلواني در ايران است. جامعه ما در مورد آسيب ها حساس است. تمام اين كارها برنامه ريزي صحيح مي طلبد.
يكي از مسايلي كه توسط فرماندهان نيروي انتظامي مطرح شد اين بود كه زمان برگزاري رقابت هاي مهم ورزشي آمار جرايم در اجتماع كاهش نشان مي دهد. آيا آمار دقيقي در مورد كاهش ميزان جرايم وجود دارد؟
حقيقت اين است كه ما هم آمار دقيقي از اين ميزان تاثيرگذاري نداريم. اين هم نكته خوبي است كه ما بايد يك كار تحقيقاتي و علمي در اين زمينه داشته باشيم.
من مي خواستم به اين مسئله برسيم كه هر كشوري در دنيا در صدد است كه به اشكال متفاوت انرژي جوانانش را در جهت منافع خود در جهتي مناسب تخليه كند. شايد آنها ۱۰۰ فاكتور در اين زمينه داشته باشند. اما ما برخي از اين راهكارها را به دلايل قانوني، عرفي و شرعي صحيح نمي دانيم. يكي از اين راهكارها مي تواند استاديوم باشد. بحثي كه مطرح مي شود اين است كه برخي حركات نشان دهنده اين خواست نيست. به اعتقاد من پيش از اين كه مردم را به اين سمت و سو سوق دهيم بايستي زمينه را برايشان فراهم كنيم. بايد برخي اعتقادات و ديدگاه ها را در ميان مقامات و مسئولان انتظامي يا اجرايي كشور تغيير دهيم. برخي رفتارها در استاديوم توسط مسئولان امنيتي و انتظامي ديده مي شود كه منجر به كاهش سطح علاقه مندي مردم براي حضور در چنين مكان هايي خواهد شد. واقعاً چقدر همت وجود دارد كه ديدگاه ها نيز تصحيح شود؟
در بحث قانونگذاري همان طوري كه گفتيد بايد همه جانبه چنين مسايلي لحاظ شود. بله، قانونگذاري سياست ها، ديدگاه ها موثر است. آمدن به استاديوم و تخليه به عنوان يك مسكن است اما ما بايد به دنبال توسعه فرهنگ پيشگيري باشيم. از طرفي نيروي انتظامي را هم نمي توان مورد بازخواست قرار داد كه چرا اينگونه رفتار مي كنيد به طور مثال نارنجكي كه در بازي ايران ـ كره شمالي منفجر شد آنها را وادار به چنين بازرسي هايي مي كند. اين هم بايد توجيه شود. به نظر من هدف اصلي بايد فرهنگ سازي باشد.
به نظر شما با قوه قهريه مي شود فرهنگ سازي كرد يا نه؟ يعني با زور مي توان به آدم چيزي آموخت؟
نه. البته در برخي زمان ها نياز است. تلاش ما اين است كه ما با فرهنگ سازي مشكل را حل كنيم. ما بايد مردم را آگاه كنيم كه هر فردي نسبت به آسيب هاي اجتماعي حساسيت به خرج دهد. ما نبايد از فضاسازي فرهنگي غافل شويم. البته بايد متذكر شد، رفتاري كه نيروي انتظامي در استاديوم ها دارد قطعاً مورد توافق و تفاهم با مسئولان سازمان تربيت بدني است. به طور مثال سازمان با نيروي انتظامي به تعاملي در اين جهت مي رسد. اين نيست كه قوه قضاييه در رفتارهاي ماموران نقش دارد، نه، ما تا كنون در اين زمينه وارد نشده ايم.
منظور من اين است كه نبايد از ظاهر و ويترين حركت و فرهنگ سازي غافل شد. اگر ويترين زيبا نباشد مشتري جذب نمي شود. چرا مي گوييم كه وظيفه نيروي انتظامي تامين امنيت داخل استاديوم است، چرا فكر نمي كنيم كه اگر جوان به استاديوم نيايد داخل كوچه و خيابان است و آن جا شرايط براي انحراف مساعدتر است. قاعدتاً كنترل صدهزار جوان در استاديوم به مراتب راحت تر از كوچه و خيابان و خانه هاي يك شهر بزرگ مثل تهران است.
بالاخره جذب تماشاگر بسيار موثر است. محيط ورزش به طور كامل نشاط آور است. من مي گويم كه همه به قصد تخريب و نارنجك پرت كردن كه به استاديوم نمي آيند. چند نفرند. ما نبايد اين مسئله را بزرگنمايي كنيم.
حرف شما قبول. چند نفر در مجموعه افرادي كه به استاديوم مي روند به جهت تخريب مي روند.
درست.
اما وقتي مي خواهيم به اصطلاح خودمان پيشگيري كنيم كل آدم ها را لاي منگنه قرار مي دهيم. برخورد با تماشاگر شامل همه مي شود نه چند نفر. مسلماً شيپور را كه در خيابان نمي زنند. جاي آن استاديوم است ولي آن جا هم منع مي شود نتيجه اش به نظر شما مثبت است؟
شما بايد در نظر بگيريد كه ابعاد پرتاب يك نارنجك مي تواند تا حد محروميت بين المللي و تخريب چهره اجتماع و مردم ايران پيش برود. اين را هم مي دانند كه كل استاديوم كه نارنجك پرتاب نمي كنند. ما بايد ياد بگيريم كه خودمان يعني مردم مقابل آسيب ها و جرايم را بگيريم تا مواجه با چنين عكس العمل هاي شديدي هم نباشيم. به نظر من بهترين راه براي مقابله با اين معضلات فرهنگ سازي است. ما بايد در همه بخش ها مديريت كارآمد داشته باشيم.
كار عملي شما براي طرح تان چيست؟
تشكيل كميته مشترك، برگزاري سمينار، تشكيل جلسات با مديران باشگاه ها و فدراسيون ها كه برخي از اينها انجام شده و برخي ديگر در دست برنامه ريزي و اجراست.
بيشتر كار ما در بحث پيشگيري مديريت قضيه است، چون اجرا نيازمند امكانات وسيعي است كه در توان و حيطه وظايف ما نيست. اين جزو وظايف ذاتي قوه قضاييه است. اگر ما با مديران باشگاه ها و فدراسيون ها صحبت كرديم، در مرحله اول قصدمان جمع آوري آرا، نظرات و پيشنهادهاي اين قشر از جامعه ـ ورزشي ها ـ بود. ما بايد ديدگاه هاي آنها را شناسايي مي كرديم تا بعد بتوانيم از آنها استفاده كنيم.
چه نتايجي داشته؟
خيلي مثبت بوده.
آنها چه ديدگاه هايي داشتند؟
آنها معتقد بودند كه بايد كميته فعالي در اين زمينه راه اندازي شود. سازمان تربيت بدني، همايش مشترك را پيشنهاد داد. همايشي با شركت سازمان تربيت بدني، قوه قضاييه و نيروي انتظامي و با موضوع نقش ورزش در پيشگيري از وقوع جرم. اغلب مديران باشگاه ها از بي قانوني در حيطه ورزش گله مند بودند. آنها مي خواستند كه قوه قضاييه قوانين خاص ورزشي را تهيه و تدوين كند. اين بحث ها فعلاً در مرحله بررسي است.