شهرام فرهنگي
آلبركامو مي گويد: «انسان همين كه عادت كند زندگي اش آسان مي شود.» اين اتفاق براي اغلب ما در اين شهر شلوغ رخ داده. به ناهنجاري ها عادت كرده ايم و اين هم درديست. در اين شرايط كه فقط فكر مي كنيم مفهوم زندگي همين است كه مي بينيم بايد با مغزمان كلي كلنجار برويم تا بپذيرد كه تحليلش از اتفاقات اطراف درست نيست.
دوباره، ديدن حقايق را از زير زمين آغاز مي كنيم. جايي كه ايستگاه مترو قرار دارد و مردم آن را وسيله اي مفيد براي عبور و مرور مي دانند. بايد محتويات ذهنمان را پاك كنيم و به اين باور برسيم كه براي اولين بار وارد ايستگاه مترو مي شويم. حالا حقايقي را مي بينيم كه همه روز اطرافمان رخ مي دهند و براي ما اصلا عجيب نيستند. خدا را شكر كه ما عادت كرده ايم به هر اتفاقي زود عادت كنيم!
مكافات از همان لحظه ورود به ايستگاه آغاز مي شود. اين جماعت كه از تولد تا مرگ با دغدغه اي به نام صف، دست به گريبان هستند انگار وقتي به زير زمين مي رسند رعايت قوانين صف را فراموش مي كنند.
بازنده بازي صف، كساني هستند كه سعي مي كنند حق ديگران را رعايت كنند. وسط يك صف طولاني ايستاده اي كه يك نفر مي دود و جلوتر از همه بليت تهيه مي كند.حداقل اگر روي شيشه باجه بليت فروشي نوشته شده بود كه يك بليت را بدون صف مي دهند مشكلي براي اعصاب ديگران به وجود نمي آمد.
بگذريم، فاجعه بعدي در راه است. براي اينكه حمله مردم به واگن ها را درك كنيد بايد در يكي از ايستگاه هاي مبدا چند دقيقه انتظار بكشيد. پيش از نزديك شدن قطار به جايگاه استقرار مردم، همه از آن خط قرمز كه مدام مي گويند پشت آن قرار بگيريد، گذشته اند. قطار كه مي ايستد و درهايش باز مي شود، صحنه اي شبيه به هجوم ملخ ها به مزرعه گندم شكل مي گيرد. فشاري كه از پشت وارد مي شود با باز شدن در، مردم را به داخل پرتاب مي كند. آنها با يكديگر برخورد مي كنند و اگر خوش اقبال باشند يك صندلي نصيبشان مي شود. اگر كسي به فكر حفظ سلامت استخوان هايش است و البته به لباس هايش هم علاقه دارد بايد صبر كند تا هجوم مردم به پايان برسد و بعد وارد واگن شود و به شكل ايستاده خود را به مقصد برساند.
مي گويند مردم ايران در دنيا به تعارفي بودن معروف هستند. مثل جريان راحت طلبي مردم انگليس، سختكوشي ژاپني ها، خوش حسابي اهالي سوئيس، دروغگويي ايتاليايي ها و...
اما خصلت مردم ايران در مترو مورد ترديد قرار مي گيرد. آنجا كسي با كسي تعارف ندارد. اگر در ساعات شلوغ مترو مجبور به استفاده از اين وسيله باشيد بايد با اعمال شاقه مسافرت درون شهري را ادامه دهيد. به هر حال از قديم گفته اند كه هيچ ارزاني بي دليل نيست. قيمت بليت مترو را فراموش نكنيد!
ماجراهاي درون واگن غيرقابل پيش بيني است. در حين حركت قطار اتفاقات متنوعي رخ مي دهد. گاهي يك نفر ميان جمعيت دچار تنگي نفس مي شود، گاهي كيف يك خانم پاره مي شود، گاهي وقتي كسي سعي مي كند به خصلت تعارفي بودن ايراني وفادار بماند در ميانه راه جا مي ماند؛ خانمي كه به خاطر پياده شدن مردم در يك ايستگاه از قطار پياده شده بود ميان هجوم مردم گم شد و پشت درهاي قطار ماند.
... و عاقبت بخش پاياني ماجرا. وقتي كه پياده مي شوي باز هم نبرد آغاز مي شود. اين بار راه گريزي نيست. بايد از قطار بيرون بروي و ناخواسته مبارزه كني. مردم حالا پله هاي برقي را كه اصولا نبايد روي آنها دويد با سرعت پشت سر مي گذارند تا از اتوبوس و تاكسي جا نمانند.
تمام اين اتفاقات هر روز در اطرافمان رخ مي دهد و ما فقط عادت كرده ايم!

جشنواره فيلم فجر تمام شده و از امروز هم ماه محرم آغاز مي شود. بنابراين ديگر مي شود پرونده سينماي ايران در سال ۸۴ را بسته دانست. از اين به بعد (از ۱۵ اسفند) هر فيلمي كه اكران شود، جزو اكران نوروزي خواهد بود و مي شود آن را خارج از سال ۸۲ نگاه كرد.
امسال بازهم فيلم هاي كمدي در رقابت براي فروش حرف اول را زدند. توكيو بدون توقف (سعيد عالم زاده)، عروس خوش قدم (كاظم راست گفتار)، دنيا (منوچهر عصيري) و دختر ايروني (محمدحسين لطيفي) با فاصله زيادي از ديگر فيلمهاي به نمايش درآمده در رتبه هاي اول فروش قرار گرفتند. توكيو بدون توقف البته با بهره گيري از چهره هاي محبوب مجموعه طنز پاورچين، به خصوص مهران مديري توانست به فروشي معادل ۴۳۱ ميليون تومان در تهران دست پيدا كند. هرچند كه هديه سينالكو هم در اين فروش بي تاثير نبود.
عروس خوش قدم با ستاره هاي ريز و درشتش مثل امين حيايي، پارسا پيروزفر، محمدرضا شريفي نيا، ماهايا پطروسيان و حسام نواب صفوي و شمايل مقوايي اين ستاره ها جلوي در سينماها اگر فروش موفقي داشت اما صدرنشيني اش فقط ۳ ماه طول كشيد و جايش را به توكيو بدون توقف داد. عروس خوش قدم سرانجام با ۳۶۰ ميليون تومان فروش در جاي دوم جدول قرار گرفت.
دنيا با بازي زوج هديه تهراني و محمدرضا شريفي نيا، نوروز سال ۸۲ روي پرده سينماها آمد و تا اواسط خرداد به فروش بالايي دست پيدا كرد طوري كه به نظر نمي آمد فيلمي بتواند تا پايان سال به آن برسد. داستان  احتمالاً پس داده فيلم يعني تقابل قشر سنتي و مدرن جامعه به همراه ستاره اي مثل هديه تهراني خيلي زود توانست دنيا را به صدر جدول ببرد. هرچند سرانجام با ۳۵۲ ميليون تومان و كمي اختلاف نسبت به عروس خوش قدم در رتبه سوم جدول پرفروش هاي سال قرار گرفت. چهارمين فيلم بالاي جدول كه توانست از مرز ۳۰۰ ميليون تومان بگذرد دختر ايروني بود كه بازهم هديه تهراني را به عنوان ستاره اصلي روي پرده داشت و نقش مقابلش هم به امين حيايي سپرده شده بود. بازي خوب اين زوج و فيلمنامه جمع و جور ايرج طهماسب باعث شد سرانجام دختر ايروني به رقم فروش ۳۲۴ ميليون برسد.
رتبه هاي بعدي جدول فروش را فيلم هاي متنوعي تشكيل داده اند. واكنش پنجم فيلم شبه فمينيستي تهمينه ميلاني با بازي نيكي كريمي و مريلا زارعي و درخشش جمشيد هاشم پور با ۱۹۰ ميليون تومان در جاي پنجم قرار گرفت تا مكانش هم متناسب با نامش باشد. خانه اي روي آب فيلم جنجالي بهمن فرمان آرا و انبوه ستاره هايش كه هركدام چند دقيقه در فيلم ظاهر مي شوند با اختلاف تنها يك ميليون تومان كم تر ششمين فيلم پرفروش سال شد. صورتي، كمدي رمانتيك خوش  ساخت فريدون جيراني ۱۷۵ ميليون تومان فروش كرد و ديوانه اي از قفس پريد فيلم عجيب احمدرضا معتمدي كه مايه هايي از سياست هم دارد با ۱۶۵ ميليون تومان در رتبه هشتم قرار گرفت.
چشمان سياه (ايرج قادري) با ۱۰۵ ميليون، اين زن حرف نميزند (احمد اميني) با ۱۰۳ ميليون و عطش (محمدحسين فرح بخش) با ۱۰۰ ميليون تومان فروش رتبه هاي بعدي جدول فروش سال ۸۲ را به خودشان اختصاص دادند.
حالا بازي، دوباره از اول شروع مي شود. اكران نوروزي ۸۳ در اختيار فيلم هايي است كه هركدام مي توانند تبديل به پرفروش ترين فيلم سال شوند. مهمان  مامان (داريوش مهرجويي)،  مارمولك (كمال تبريزي)، بوتيك (حميد نعمت الله)، كما (آرش معيريان) و شايد سيزده گربه روي شيرواني (علي عبدالعلي زاده) به زودي روي پرده سينماهاي تهران مي روند تا دور جديد رقابت شروع شود.

جواد رسولي 
سينما
فيلم هاي پنج عصر وبوي گل سرخ هنوز هم جديدترين فيلم هايي هستند كه روي پرده سينماها مي شود ديد. تب، دختر ايروني و كفش هاي جيرجيرك دار هم بيشترين سينماها را در اختيار دارند. اما فيلم هاي نسبتا قديمي هستند كه فقط در يكي دو سينما اكران شده اند و اين فرصت هست كه بشود ديدشان. مثلا رقص در غبار در سينما فلسطين، مرد كوچك (ابراهيم فروزش) در سينما آسمان آبي، توكيو بدون توقف در سينما قيام و ايران ۲، روياي جواني (نادر مقدس) در سينما سحر، جنايت در شهر تماشا ۱ و مسافر ري (داوود ميرباقري) در سينما فرخ.
انجمن سينماگران آزاد ايران، امروز در ادامه هفته فيلم تحليلي اش فيلم سامورايي ساخته ژان پير ملويل را نمايش مي دهد. فيلمي كه جزو محبوب ترين آثار تاريخ سينماست و نقش گنسگتر اصلي فيلم را آلن دلون با آن چهره زيبا و سردش بازي كرده است. بعد از نمايش فيلم هم دكتر قطب الدين صادقي درباره تولد يك پرسونا در بازيگري سخنراني مي كند. اين برنامه از ساعت ۱۴ تا ۱۷ در خانه هنرمندان برگزار مي شود.
كتاب 
علي عبداللهي توي اين چند ماه اخير جزو پركارترين شاعران و مترجمان كشور بوده و سه كتاب را با سه انتشارات مختلف كار كرده است.كتاب اول «نام ديگر عشق» مجموعه اي از شعرهاي برگزيده يانيس ريتسوس شاعر بزرگ يوناني است. اين كتاب را نشر امتداد چاپ كرده است. «عاشقانه هاي آسماني» هم مجموعه اي است از صد شعر عاشقانه ادبيات آسمان كه از قرون وسطي تا امروز را شامل مي شود. اين كتاب را نشر مرواريد چاپ كرده. كتاب سوم «زيباترين افسانه هاي جهان» نام دارد و نشر ثالث آن را به بازار فرستاده. اين كتاب كه عبداللهي با همكاري سيامك گلشيري ترجمه كرده شامل افسانه هاي سرخ پوستان شمال به جنوب و مركز آمريكا و سياهان آفريقا. بوميان استراليا و جزاير فارو واقيانوس آرام است.
نگارخانه
اگر در شرق تهران و حول و حوش تهرانپارس زندگي مي كنيد، بد نيست سري به نگارخانه نقش بزنيد. اين نگارخانه توي فرهنگسراي اشراق واقع است و اين روزها ميزبان آثار دو هنرمند نقاش يعني خانم مريم نامور و شراره قلي نژاد است. نام نمايشگاه هست«سراي رنگ» و از اواخر بهمن  ماه آغاز شده و فقط تا امروز برقرار است. اگر فرصت كرديد و سري به اين جا زديد مي توانيد از ۶۰ تابلوي نقاشي اين دو هنرمند بازديد كنيد. آدرس هست:فلكه دوم تهرانپارس، انتهاي خيابان جشنواره، فرهنگسراي اشراق.
فرهنگسرا
ماه محرم شروع شده و تعزيه خواني و نمايش هاي سنتي مربوط به اين روزها و شب ها دوباره رونق گرفته اند. واحد نمايش فرهنگسراي جوان (خاوران) در سالن سوم خرداد اين فرهنگسرا تعزيه خواني راه انداخته. اين نمايش ها از ديروز شروع شده اند و هر روز بعدازظهر ساعت۱۶ در سالن روباز فرهنگسرا اجرا مي شوند. گروه شهيد فلاحي به سرپرستي رجبعلي معينيان تعزيه ها را اجرا مي كنند. زوار غريب، حجه الوداع، شهادت حضرت شاه چراغ، شهادت مسلم و... از جمله اين تعزيه ها هستند كه تا ۱۲ اسفند ادامه دارد.
تلويزيون
لابد حالا كه يكي دو شب از پخش سريال گذشته ديگر خودتان مي دانيد «وارث» نام مجموعه اي است كه قرار است هر شب در ايام دهه اول محرم از شبكه يك پخش شود. ماجرا مربوط به يك خنجر و يك كتاب قديمي است كه «آقاجان» بايد به صاحب اصلي اش برگرداند اما پسرش مخالف است و آن را ارث خودش مي داند. منوچهر آذر، محمود پاك نيت، سياوش طهمورث و كلي بازيگر مشهور ديگر در اين مجموعه بازي كرده اند.
شبكه تهران هم دارد هر شب دو تا سريال تكراري پخش مي كند. حجربن عدي و آبي مثل دريا. امشب مي توانيد مجموعه سواران كوچك را هم از اين شبكه تماشا كنيد. نود ( شبكه۳) ، سينما حرفه اي كه قرار است به نحوه به كارگيري جلوه هاي ويژه در سينماي وحشت بپردازد (شبكه۲،ساعت ۳۰:۲۳) ، هزار راه نرفته (شبكه۲، ساعت۲۲ ) و آواي ايراني ( شبكه۴، ساعت۰۵:۲۲) از برنامه هاي ديگر قابل توصيه براي امشب هستند.

هر كسي نمي تواند نقش جيمز باند را بازي كند. طرف بايد خوش تيپ باشد، خونسردي انگليسي، تمام وجودش را پر كرده باشد، با نمك به نظر برسد واز همه مهمتر پير نشده باشد. اين قضيه بالا رفتن سن، مهمترين دليل است كه بازيگران نقش باند را در تاريخ سينما تهديد كرده و كنار گذاشته است.
اما انگار بازيگر فعلي اين نقش يعني پيرس برازنان، يك بار ديگر شانس آورده و براي بازي در نقش باند در فيلم بعدي اين مجموعه هم انتخاب شده است. اما باتوجه به سن نسبتا بالا برازنان، اين شايد آخرين فرصت باشد. باگذر زمان كه نمي شود مبارزه كرد.

دخترايروني، ساخته او و با بازي هديه تهراني و امين حيايي، هنوز روي پرده سينماهاي تهران است و بعيد به نظر مي رسد كه با آغاز اكران عيد كه اين بار كمي زودتر و از ۱۵اسفند آغاز مي شود، خيال پايين آمدن داشته باشد. اما در فاصله نمايش اين فيلم، اين فيلمساز پر كار كه در موارد معدودي، قدري ذوق در ساخت فيلم هايش به خرج مي دهد، به كمك همراه هميشگي اش ايرج طهماسب، ساخت فيلم ديگري را تمام كرده به اسم خوابگاه دختران با بازي باران كوثري، مجيدصالحي و نگارجواهريان. لطيفي براي فروش فيلم هايش ، تكيه بسياري به ستاره هاي فيلمش داشته ولي درفيلم آخرش خبري از اين ستاره ها نيست. حالا بيشتر از هميشه تاثير كار خود لطيفي به عنوان فيلمساز درفروش خوب فيلم هايش مشخص خواهد شد.

بنيسيودل تورو را همه با فيلم قاچاق ساخته استيون سودربرگ شناختند. از آن چهره هاي خاصي بود كه صنعت فيلمسازي به او نياز داشت با تركيب بندي گرم لاتين، چشم هاي خشن و مهربان و تيپ مردانه، اصلا شباهتي به ستاره هاي معمول دنياي نمايش ندارد و انتخابش براي دريافت جايزه اسكار بهترين بازيگر نقش دوم مرد براي همين فيلم، با مخالفت چنداني روبه رو نشد.دل تورو اما سعي كرد كه اين اعتبار را هدر ندهد و مهمترين فيلمي كه امسال بازي كرد يعني ۲۱ گرم، به اين اعتبار افزود. اين وسط او تمام سعي اش را براي جور كردن سرمايه فيلم «چه گوارا» به كارگرداني ترنس ماليك به خرج داد. تلاشي كه انگار به نتيجه رسيده و تا يكي دو سال بعد شاهد قصه زندگي معروف ترين شورشي قرن بيستم بر پرده سينما خواهيم بود