دوشنبه ۴ اسفند ۱۳۸۲ - شماره ۳۳۱۷
گفت وگو با «حميد  پورآذري» كارگردان نمايش «مادر بزرگ، يك مقدمه»
حذف مردها از صحنه
002880.jpg
گفت وگو:  بهار برهاني
«مادر بزرگ، يك مقدمه» در شش صحنه، با عدم حضور سه مرد كه تمام وقايع در سايه آن اتفاق مي افتد سعي دارد عكس العمل هاي سه نسل را به تقابل بكشد. سه نسل متفاوت اما با عقده مندي هاي يكسان، كينه ها و حسادت هايي كه همه آنها را به يك نقطه مشترك مي رساند و هم صدا مي كند.
«حميد پورآذري» در دو جشنواره آئين سنتي حضور مثبت و پررنگي به عنوان يك جوان فعال از خود نشان داد و «مادر بزرگ، يك مقدمه» دومين تجربه كارگرداني او با نمايشنامه هاي «حسين مهكام» است. تجربه اي كه شايد تشويق و تحسين هاي «آندرانيك» را براي او به همراه نداشته باشد اما يك امتياز ديگري است براي اين گروه كه همراه و همگام با هم فعاليت مي كنند.
پورآذري درباره اين تجربه گفت: «مادربزرگ، يك مقدمه» اولين تجربه من با اين گروه نيست. من نوشته هاي ديگري هم از «حسين مهكام» كار كرده بودم اما وقتي اين نمايشنامه را خواندم احساس كردم مي تواند يك تجربه ويژه و جديد باشد. خصيصه اي كه در اين اثر برايم جالب توجه بود اين بود كه اتفاق هاي اصلي يا فراز و نشيب هاي آن از قسمت اجرايي حذف شده بود. مثلاً داوود به عنوان محور و انسان كه خيلي از وقايع به خاطر او افتاده و مي افتد حضور ندارد پس اتفاق هاي اصلي هم حذف مي شوند. در اين داستان آنچه تماشاچي روي صحنه مي بيند پس لرزه هاي پس از يك اتفاق است. ويژگي جذاب ديگر متن فضاي سرد و ذات بي روح آن بود كه در طول كار حفظ مي شد.
*فكر نمي كنيد اين بي اتفاقي نمايش را به سمتي بكشاند كه تماشاگر را بمباران اطلاعاتي كند و به جاي نمايشنامه با قصه گويي و روايت درگير كند؟
- شايد. ولي همانطور كه گفتم كار يك سري عكس العمل نسبت به اتفاقات گذشته است پس راه ديگري جز اين شيوه باقي نمي ماند. البته قبول دارم كه با وجود اينكه زمان اجرا كمتر از يك ساعت است ولي كش دار و طولاني به نظر مي رسد و ممكن است تماشاچي را خسته كند كه اين اجرا هم براي همين است كه مشكلاتي از اين قبيل براي اجراي عمومي حذف شود.
* با اين ويژگي هايي كه گفتيد فكر نمي كنيد بعد از موفقيت سال گذشته در آندرانيك يا جشنواره آئيني سنتي دست به يك ريسك بزرگ زديد؟ چون نمايش «هرچه دلت بخواهد» يا «آندرانيك» با وجود زمان طولاني تر ريتم كار در دست شما بود اما اينجا اين يكنواختي و بي اتفاقي باعث شده ريتم كار كند باشد.
- من دوست دارم گونه هاي مختلف را تجربه كنم. دست زدن به اين ريسك كه به آن اشاره مي كنيد برايم بسيار جذاب است. اما باز به نظر خودم كند بودن هم در ذات اين كار است و بافت نمايشنامه با يك ريتم كند عجين است. البته فرصت كم هماهنگي و كار با دكور و سالن و زمان كوتاه بين دو اجرا امكان رتوش هاي نهايي را سلب مي كند كه حتماً اين موضوع بعد از چند اجرا برطرف خواهد شد.
* در مورد پايان بندي نمايش، به نظر مي رسد خواستيد هركس خودش پاياني براي آن در ذهنش تصور كند اما به طور كلي بي مقدمه و نيمه كاره رها مي شود.
- اسم كار، «مادربزرگ، يك مقدمه» است. يعني مقدمه اش امسال، جزئيات سال بعد. متناسب با اسم كار قرار است سؤال ايجاد شود كه سرانجام زهره و مادربزرگ چه مي شود؟ يلدا چه تصميمي مي گيرد و... ما در مقابل سرنوشت اينها هيچ مسئوليتي قبولي نكرديم. درست يا غلط، نمي دانم اما اين وظيفه را بر عهده مخاطب گذاشتيم و نتيجه آن پس از تجربه كردن و برخورد با مخاطب خاص و عام همچنين نگاه خبرنگار ها و منتقدها معني پيدا مي كند و همانطور كه گفتيد من اين ريسك را انجام دادم.
* ولي اين ريسك ممكن است نتيجه خوبي نداشته باشد و جايگاه شما را مثال سال قبل جزو كارهاي برتر قرار ندهد.
- آدم نبايد محافظه كار باشد. هميشه نمي شود بالا بود. بزرگترين آدم ها در هر رشته اي هميشه به دليل قدرت ريسك و جسارت جلو رفته اند. اين كار هم به دليل جنس روابط و بازي هايي كه گرفته و ارايه شده جايگاه خودش را پيدا مي كند.
* به جنس روابط اشاره كرديد، مي خواهم بدانم چقدر به ايراني بودن اين روابط فكر كرديد. مثلاً يك سري جملات كه به فضاسازي كمك مي كرد، از قبيل اسم خيابان ها؛ محله ها و... اگر اين ها حذف شود رابطه ها و بعضي حركات بازيگرها ايراني به نظر نمي رسيد.
- قضيه اي كه روي آن تأكيد داشتم اين بود كه قضيه را خاص تر ببينم. درست است كه شما يك كار رئال را روي صحنه مي بينيد ولي از ديد من جنس آن فرق مي كرد. زندگي روزمره نبود...
* اما يك برش از زندگي عادي هر كدام از آنها بود...
- درست است. ولي نه مثل زندگي. كدام مادر و دختر اين گونه حرف مي زنند؟ يا كجا مي شود كه زبان دستوري سه نسل شبيه به هم باشد كه ما به عمد اين طور نشان داده بوديم.
* آيا دليل اين تعهد اين نبود كه با وجود اين زبان يكسان باز هم از ارتباط برقرار كردن با هم عاجزند؟
- نه. اگر چنين چيزي القا شده ضعف كارگرداني بوده. اصول كار بر پايه تقابل سه نسل است، سه نسلي كه با هم و در كنار هم زندگي مي كنند اما حرف هم را نمي فهمند. در جامعه و دور و بر خودمان هم اين مورد كم نيست. فرزنداني كه با پدر و مادر خود زندگي مي كنند اما طرفين حرف هم را نمي فهمند.
* در طراحي صحنه سعي كرده بوديد يك خانه دو طبقه را نشان دهيد اما از اين دو طبقه دكور چندان استفاده نمي شد. يا استفاده از نور كارآمد نبود. مثلاً بازيگري كه در طبقه دوم فقط قرار بود صداي افراد پايين را بشنود نور به طور فيكس روي او بود و...
- امكانات مساعد نبود. مجبور بوديم با چند پروژكتور محدود سه فضاي متفاوت را پوشش دهيم.
* مثلاً چرا طراحي صحنه را متناسب با آن موقعيت رئاليستي كه اشاره كرديد انتخاب نكرديد؟
- فكر كردم كه سردي فضا با جنس دكور مناسب است. ابتدا من يك دكور ۴ متري در نظر گرفته بودم ولي با امكانات سالن شماره ۲ امكان اجراي آن نبود. اين كه مي خواستم دكور دو طبقه باشد به لحاظ ايجاد تنوع صحنه اي بود. مي خواستم از زير بالكن براي ارايه تصاوير و اتفاقات موازي استفاده كنم. شايد با تعدد موقعيت ها ريتم كندي كه در ذات آن است كمتر مي شد. استفاده از پرده سفيد براي تفكيك صحنه هم تصوير اوليه اي بود كه نمايشنامه در ذهنم ايجاد كرد. دو لكه كه در فضاي خالي دو طرف با هم ارتباط برقرار مي كنند.
* گويا در ابتدا مردها در نمايشنامه  حضور داشتند. حذف مردها به دليل تجربه كردن يك نمايش زنانه بود؟
- فكر مي كنيد فضاي زنانه نمي تواند جذابيت داشته باشد؟
*اگر كه مردها اين فضا را درست شناخته باشند چرا. اما اينطوري فضا صرفاً تبديل شده به حرف هاي يك بعدي زنانه، بدون اين كه به ابعاد ديگر شخصيتي آنها پرداخته شود.
- پس از آن طرف بام افتاديم.
* چرا مردها حذف شدند؟
- نويسنده اين طور ترجيح داد. حذف مردها مسير كار را عوض مي كرد. افرادي كه به لحاظ فيزيكي نيستند ولي سايه اي از آنها هميشه هست.

۲ نمايش ايراني در تئاتر آنكارا
در چهارچوب برنامه هاي هفته فرهنگي ايران كه از يك هفته پيش در آنكارا برگزار مي شود، دو نمايش ايراني در اين شهر بر روي صحنه رفت.
اين نمايشها شامل «داروگير پهلوان» و «حسنك كجايي» كار گروه نمايش «آيين» شهرستان قم بود.
نمايش «داروگير پهلوان» به نويسندگي حسين باستاني و كارگرداني سيد محمدجواد طاهري و با بازيگري مجيد اميري و سيد محمد جواد طاهري بر روي صحنه رفت.
نمايش «حسنك كجايي» نيز كه كاري نمايشي براي كودكان است، توسط «حسين وارسته» نوشته شده و به كارگرداني «احمد سليماني» بر روي صحنه رفته است.
ماشاءالله كوهستاني، حميد لاجوردي، مهدي نيك منش، حسن اردستاني، مجيد اميري و احمد سليماني در اين نمايش ايفاي نقش كرده اند.
هر دو نمايش با هماهنگي اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان قم و رايزني فرهنگي جمهوري اسلامي ايران در آنكارا بر روي صحنه رفتند.
نمايش هاي مذكور با استقبال خوب ايرانيان مقيم و جمعي از علاقه مندان و دست اندركاران هنر نمايش در آنكارا مواجه شد.
قرار است نمايشهاي ياد شده در استانبول نيز به اجرا در آيند.

نگاه
۱۰۱۳ نمايش متقاضي شركت در جشنواره دفاع مقدس
گروه هاي  نمايشي  از سراسر كشور با ارسال  هزار و ۱۳ متن  نمايشي  خواستارراهيابي  به  دومين  جشنواره  تئاتر منطقه اي  و يازدهمين  جشنواره  سراسري  تئاتردفاع  مقدس  شدند.
جشنواره هاي  سراسري  و منطقه اي  تئاتر دفاع  مقدس  را بنياد حفظ آثار وارزشهاي  دفاع  مقدس  ،خرداد و مهر سال  ۸۳ در استانهاي  مختلف  برگزار مي كند.معاون  ارتباطات  و روابط عمومي جشنواره  تئاتر دفاع  مقدس  به   ايرنا گفت  كه  اغلب  متنهاي  رسيده  به  دبيرخانه  جشنواره جديد است  كه  براي  نخستين  بار در اين  جشنواره  حضور پيدا مي كنند.
«محمد خزاعي» افزود: متون  نمايشي  از استانهاي  تهران ، خراسان ، سمنان ،مازندران ، ايلام ، گلستان ، يزد، بندرعباس ، فارس ، كرمانشاه ، آذربايجان  شرقي و غربي ، اردبيل ، همدان ، زنجان ، قزوين ، اصفهان ، مركزي ، قم ، لرستان  وچهارمحال  و بختياري  به  دبيرخانه  جشنواره  ارسال  شده است .وي  گفت  كه  از ميان  آثار رسيده  ۶۷۱ متن  متقاضي  شركت  بخش  صحنه اي ، ۱۵۳متن  در بخش  خياباني  و ۲۸۹ اثر در دو بخش  عروسكي  و نوجوان  جشنواره  هستند.
خزاعي ، احياي  هر چه  باشكوهتر فرهنگ  حماسي  هشت  سال  دفاع  مقدس ، ترويج فرهنگ  و تفكر مقاومت  و پايداري  و زنده  نگه  داشتن  ياد و خاطره  ايثارگران  وشهيدان  را از اهداف  برگزاري  اين  جشنواره  عنوان  كرد.

سايه روشن هنر
چند كاپريس براي ويولن تمديد شد
002883.jpg
زمان اجراي نمايش «چند كاپريس براي ويولون» به مدت ۱۵ روز تمديد شد.اين نمايش كه اجراي آن پيش از برگزاري جشنواره آغاز شده بود با استقبال خوب تماشاگران روبرو شد.
محمودرضا رحيمي، درباره فصل اجراي اين نمايش گفت: عادتمان داده اند كه منتظر بمانيم تا به ما لبيك بگويند و اين معضل هميشگي بسياري از گروه هاي تئاتري است.وي افزود: قرار بود اين نمايش را آبان ماه در تالار نو اجرا كنيم كه اين موضوع منتفي شد و از آنجايي كه در جشنواره شركت نكرده بنابراين از نظر قرارداد مورد محبت قرار نمي گيرد اما از نظر چاپ پوستر و بروشور بخوبي با ما همراهي كردند.وي درباره قابليت هر يك از كاپريس ها براي اجرا به صورت نمايشي مستقل گفت: تلاش گروه  ما اين است كه از مسائل داستاني دور شويم و بيشتر معطوف شويم به روايت هايي كه هر انسان مي تواند نسبت به زندگي و مسائل آن داشته باشد. به گفته وي زماني كه يك انسان نماينده كل مي شود هم موضوعات گسترده  مي شود و هم تعداد كاپريس ها مي تواند افزايش يابد.وي درباره انتخاب مهدي اخوان ثالث در كاپريس دوم گفت: اخوان يكي از شاعراني بود كه حضورش متأسفانه پس از انقلاب به دليل برخي نقدهاي نابجا محو و كمرنگ شد و مانند ديگر شاعران آنچنان كه بايد معرفي نشد در حالي كه اگر او نبود نيما معرفي نمي شد.وي با اشاره به دوري كردن اخوان از كشمكش هاي سياسي و جريان سازي هاي حاشيه اي، او را شاعري بسيار ساده و بي پيرايه دانست كه بر خلاف بسياري از شاعران كه در بستر شعر و شور كار مي كنند در بستر شعر و شعور كار كرده است. در اين اجرا اخوان را به عنوان سمبل رنج و اندوه در كنار ونسان ونگوگ قرار داديم با اين تفاوت كه ونگوگ خود بيشتر رنج را بر خود هموار مي كرد در حالي كه در مورد اخوان رنج بيشتر بر او هموار مي شد.
كارگردان «نمايش هاي نامربوط» همچنين درباره تأثيرگذاري اين متون از جامعه گفت: هر چند در اين اجرا تا حدودي وارد دايره فانتزي شده ايم نوع فانتزي ما به گونه اي است كه نمايش، آيينه اي مي شود براي ديدن آنچه كه در اطراف ما رخ مي دهد.
وي درباره  اين شيوه اجرا توضيح داد: چهره روايتها به گونه اي است كه يك شخص تنها در سيطره درونيات خود سخن مي گويد و انجام اعمالش چندان مطابق با آنچه كه در تئاترها مرسوم است، نيست.وي اين شيوه اجرايي را بسيار معتقد به تماشاگر خواند و يادآوري كرد: اين شيوه، براي تفكر تماشاگر احترام بسياري قائل است و ديگر اينكه ما معتقديم با اين شيوه مي توان به تعدد شخصيتها در درام امروزي رسيد زيرا در درام امروز ايران، نمونه هاي نوعي اجتماعي و نمونه هاي شخصيتي دراماتيكي ما بسيار اندك است.

هنر
ادبيات
اقتصاد
انديشه
زندگي
سياست
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  زندگي  |  سياست  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |