پنجشنبه ۷ اسفند ۱۳۸۲ - شماره ۳۳۲۰
نگاهي به تازه ترين ترجمه عزت الله فولادوند از آثار فردريش فون هايك
در سنگر آزادي
003084.jpg
علي كدخدا زاده
در سنگر آزادي كتابي است اثر فرد ريش فون هايك اقتصاددان و متفكر سياسي اتريشي-انگليسي.
هايك اگر چه با اقتصاد و علايق سوسياليستي شروع كرد و به همين جهت در سال ۱۹۷۴ جايزه نوبل اين رشته را بدست آورد اما آوازه او فراتر از تعاملات و انديشه هاي اقتصادي اش است.
به نوشته مترجم كتاب، فردريش هايك از برجسته ترين اقتصاددانان و فيلسوفان سياسي قرن بيستم بود. وي در طول حيات خود توانست در حوزه فلسفه، جامعه شناسي، روانشناسي و مردم شناسي آثار عميقي بر جاي گذارد به گونه اي كه انديشه هاي اين متفكر اتريشي سياست هاي اقتصادي و اجتماعي دولت هاي غربي را دگرگون ساخت و يكي از عوامل تعيين كننده چهره جهان در نيمه دوم قرن بيستم به شمار مي رود.
از ويژگي هاي بارز و در خور توجه هايك گرايش اوليه وي به اقتصاد سوسياليستي يا متمركز و سپس تحول انديشه ها و آراي او در تقابل با اين نوع نظام برنامه ريزي است. در سنگر آزادي مجموعه اي از مقالات فون هايك است كه مترجم آنها را برگزيده. اين كتاب مشتمل بر فصلهايي منتخب از دو كتاب معروف وي به نامهاي راه بندگي و بنيان  آزادي به اضافه مقالات مستقلي است كه وي در دوره  هاي مختلف نگاشته و مترجم سعي كرده به گونه اي آنها را گزينش كند كه خواننده تا حد امكان با گستره و جنبه هاي گوناگون انديشه هاي بديع فون هايك آشنا شود.
شصت صفحه از اين كتاب ۲۶۵ صفحه اي به گفتار مترجم اختصاص دارد كه در اين باره توضيحات بيشتري ارائه خواهد شد.
كتاب در سنگر آزادي عملاً  با مقاله «چرا فرومايه ترين عناصر در صدر مي نشينند؟» آغاز مي شود.
فون هايك در اين كتاب كه با مقاله فوق آغاز مي شود به نقد توتاليتاريزم در ابعاد مختلف اجتماعي، فرهنگي، سياسي و اقتصادي اش مي پردازد.
نويسنده كه بعدها از منتقدان جدي سوسياليزم يا به عبارت دقيق تر برنامه ريزي متمركز شد، عملاً  در اين كتاب با توجه و اشاره به فرهنگ سوسياليزم معاصر خودش به انتقاد از توتاليتاريزم مي پردازد.
فون هايك در اين نوشتار به بررسي دلايل و ظهور شكل گيري اين نحله فكري در ابعاد سياسي اقتصادي پرداخته و با دلايل خود به اين سؤال كه چرا رهبران توتاليتر نمي توانند مصلح باشند مي پردازد. وي در خلال نوشته هاي خود خواننده را با روند تبديل شدن انگيزه هاي اخلاقي نخستين در چنين نظامهايي به مؤلفه هاي ضد خود ، آشنا مي سازد و سپس درباره اين گزاره كه چرا نظامهاي توتاليتر مورد قبول بستر عام اجتماعي هستند مي پردازد و چنين استدلال مي كند كه توتاليتاريزم با سطح نازل فرهنگي ارتباط دارد، سطحي كه در آن تفاوت مشي ها و سلايق ضعيف
مي شود و در غرايز و سليقه هاي بدوي اشتراك عمومي وجود دارد.
فون هايك در لابه لاي سطور كتاب به صورت آشكار يا غيرمستقيم مرثيه مرگ اخلاق در چنين نظامهايي را مي سرايد و براي خواننده روشن مي سازد كه چگونه توتاليتاريزم مسلخ اخلاق و يا دست كم باعث هبوط آن به نازل ترين سطوح است.
در فصل ديگري از اين كتاب با عنوان پايان حقيقت، فون هايك به ذهن كنجكاو خواننده اي كه از خود مي پرسد چرا نظامهاي توتاليتر در مقاطعي با اقبال عمومي روبه رو هستند پاسخ مي دهد. وي در اين بخش شرح مي دهد كه چگونه مردم در چنين نظامهايي به غاياتي كه برنامه ريزي اجتماعي به سوي آن هدايت مي شود، باور پيدا كرده و آن را متعلق به خود مي دانند.
در همين بخش فون هايك با استفاده از استدلال ها و گزاره هايي كه مطرح كرده بيان مي دارد كه در كشورهايي با نظامهاي توتاليتر، احساس خفقان كمتر از آن چيزي است كه ديگران تصور مي كنند چرا كه حكومت هاي توتاليتر عموماً   موفق مي شوند كه تا حدود زيادي مردم را وادارند تا آن گونه كه حكومت مي خواهد بينديشند.
وي در اين بخش به يكي از موضوعات اساسي در نظامهاي با برنامه ريزي متمركز اشاره مي كند. نويسنده نشان مي دهد كه چگونه چنين نظامهايي مجبور مي شوند براي توجيه تصميمات خود و نواقص و كاستي هاي چنين تصميم هايي تئوري سازي كنند و سپس اين تئوري سازي ها به جريان اسطوره سازي مبدل مي شود و در نهايت اين آخري موجب پيروزي پيشداوري بر استدلالهاي عقلاني مي گردد.
وي مجدداً  در خلال اين بحث متلاشي شدن اخلاق را در نظامهاي توتاليتر نشان مي دهد.
فون هايك از اين فصل دريچه اي به سوي بحث در باره آزادي مي گشايد و سپس به نشان دادن فرآيند تبديل آزادي به ضد خود مي پردازد. شايد بتوان گفت كه يكي از درخشنده ترين بحث هاي اين كتاب توضيح هر چند كوتاه چنين فرآيندي است.
فون هايك در اين بخش نشان مي دهد كه اگر در چنين نظامهايي به ظاهر آزادي هاي جمعي داده مي شود اما چون پيشداوري بر تصميم عقلاني سبقت گرفته و چون غايات توتاليتر به آرمانهاي توده تبديل شده و نيز با توجه به نكات پيش گفته نظير وحدت در حداقل هاي غريزي و سليقه اي چنين آزادي اهدا شده در غفلت تنوع، مردم را از استقلال فكري محروم كرده و با مقدس جلوه دادن برنامه ها، چيزي كه به طور مشخص در نظامهاي سوسياليستي قرن بيستمي ديده مي شد، عملاً  به تخريب و تحديد آزادي مبدل مي شود. وي در ادامه نشان مي  دهد كه گستره اين تهديد حتي به حوزه علم نيز مي رسد و براي اثبات مدعاي خود مثالهايي را بيان مي دارد، مانند واكنش به نظريه نسبيت اينشتين در اين نظامها كه از آن به عنوان حمله يهوديان به بنيان هاي فيزيك مسيحي نام مي بردند و يا اين كه چگونه يك قضيه در آمار و رياضي به منزله بخشي از پيكار طبقات در جبهه ايدئولوژي و محصول نقش تاريخي رياضيات به عنوان خادم بورژوازي نام برده مي شد. خواننده با مطالعه اين بخش ها مي تواند دريابد كه چگونه در نظامي توتاليتر همچون نازيسم، حتي درباره هنر نيز با توجه به پيشداوري هاي ايدئولوژيك قضاوت مي شد.
فون هايك در پايان اين بخش نشان مي دهد كه در نظامهاي توتاليتر حتي واژه حقيقت، معناي هميشگي خود را دست مي دهد.
فون هايك در بخش هاي ديگر اين كتاب به كاربرد شناخت در جامعه، معضل تخصص در چنين نظامهايي، اقسام خردگرايي، آزادي اقتصادي و حكومت انتخابي، ... و عدالت اجتماعي پرداخته و نظر خود را درباره دموكراسي با اين عنوان كه دموكراسي به كجا مي رود، شرح مي دهد.
***
خوانندگان حرفه اي معمولاً كتاب خود را براساس دو فاكتور اساسي يعني نام نويسنده و نام (موضوع) كتاب انتخاب مي كنند. در ايران علاوه بر اين دو فاكتور مي توان به ناشر و مترجم كتاب نيز توجه داشت.
بي گمان براي كتاب خوانهاي حرفه اي در ايران بويژه آنها كه در حوزه عام علوم انساني مطالعه مي كنند نام دكتر عزت الله فولادوند، سندي قطعي براي اعتبار و ارزش يك كتاب است.
دكتر فولادوند در گزينش كتاب ويا گزينش مجموعه اي مقالات براي يك كتاب چنان دقيق و استادانه عمل مي كند كه بي هيچ كنكاشي مي توان امضاي وي در پاي هر كتاب را به منزله اعتبار و سلامت آن اثر دانست.
اما در اين ميان انتقادي اساسي متوجه استاد است. كمتر كتابي از دكتر فولادوند را مي توان نشان داد كه حاوي مقدمه اي جامع و فراگير نباشد. به عنوان مثال مقدمه استاد بر كتاب برج فرازان اثر باربارا تاكمن چنان غني و سرشار از اطلاعات است كه بي گزاف، بدون خواندن آن- دست كم براي يك خواننده متوسط - نمي توان بهره كامل از كتاب گرفت.
مقدمه مذكور اگر چه در ۴۵ صفحه نگاشته شده اما جاي آن دارد كه خود به يك كتاب مستقل تبديل شود.
اين اتفاق يا وسواس در كتاب در سنگر آزادي نيز رخ نموده است.
خواننده با خواندن مقدمه ۶۰ صفحه اي اين كتاب تقريباً  هيچ نقطه مبهم يا سؤال اساسي درباره فون هايك، انديشه هاي وي،  مسير تحول آرا، شرايط و دلايل گرايش و تغيير گرايش فكري وي و نيز چرايي تأثير آثار او بر جهان معاصر غرب را بي پاسخ نمي بيند. اين مقدمه چنان سرشار از منابع متنوع و متفاوت است كه به نظر مي رسد نگارش آن بسي دشوارتر و طولاني تر از زمان ترجمه اصل كتاب بوده است.
از اين روي مي توان بر استاد خرده گرفت كه چرا خود به تأليف نمي پردازد هر چند كه در آن صورت جامعه كتاب  خوان از نعمت بهره گيري از دقت در انتخاب، وسواس در ترجمه و تلاش در معرفي و اطلاع رساني توسط يكي از برجسته ترين مترجمان كشور محروم مي شود.

مرور كتاب
به پاكي خورشيد
003087.jpg
«به پاكي خورشيد»، عنوان كتابي به قلم امير صادقي، شاهنامه پژوه معاصر است كه پيرامون زندگي و مرگ يكي از شخصيت هاي اسطوره اي كتاب ماندگار حكيم  ابوالقاسم فردوسي( شاهنامه) تأليف شده و اخيراً با مقدمه دكتر عليقلي محمودي بختياري به بازار كتاب راه يافته است. در اين كتاب، نويسنده سعي كرده با وام داري از ابيات شاهكار حكيم  طوس، روايت تازه اي از داستان سياوش را به مخاطب امروزي ادبيات فارسي ارايه دهد.
در اين كتاب، داستان سياوش با نثري ساده و امروزي بيان مي شود و در لايه لاي داستان، اشعاري از فردوسي بزرگ زينت بخش اين داستان حماسي شده است. نويسنده هم سنگ با نوشته خود، اشعاري از فردوسي را هم آورده است و به عبارتي دو داستان (نثر و نظم) به صورت موازي و درهم تنيده خط روايتي را پيش مي برند. امير صادقي اكنون سالهاست در كار روايتگري و فرهنگ شاهنامه خواني تلاش هاي پيگيري دارد و در بسياري از دانشگاه ها پرده دار اين اثر عظيم و حماسي ايران زمين بوده است. پيش از اين كتاب هاي ديگري نيز از اين نويسنده پيرامون شاهكار فردوسي (شاهنامه) تدوين و چاپ شده است. نويسنده اين كتاب اكنون پاي ثابت اكثر جلسات و برنامه هايي است كه پيرامون شاهنامه شكل مي گيرد. همچنين طي مراسمي در سال گذشته در سالروز تولد حكيم  ابوالقاسم فردوسي در محل خانه هنرمندان به منظور تقدير از تلاش هاي فرهنگي «امير صادقي» حكم استادي و روايتگري شاهنامه به امضاي معاونت پژوهشي رياست جمهوري و جمعي از استادان عاليقدر دانشگاه به وي اهدا گرديد. كتاب حاضر در تيراژ ۳۰۰۰ جلد و با قيمت ۲۵۰۰ تومان توسط مؤسسه فرهنگي- هنري سراي مهر (عرفان) چاپ و منتشر شده است.

گزارشي از كتاب هاي منتشر شده در زمينه ادبيات (از ۱۲ تا ۱۸ بهمن ماه ۱۳۸۲)
باز هم رونق شعر
علي الله سليمي
مقوله كتاب در كشور ما همانند ساير كشورهاي جهان، از نگاه ناشران، ابزاري براي كار و كسب و از نگاه خوانندگان كالايي جهت تغذيه روح و روان و همچنين ابزاري كاربردي در زمينه هاي مختلف همواره مورد توجه بوده و هست. در يك نگاه كلي كتاب هم همانند ساير شاخصه هاي مورد توجه توده هاي خاص و عام در همه حال به حيات خود با حالت هاي گوناگون ادامه مي دهد. در گزارش اين هفته به موارد برجسته در حوزه كتاب هاي ادبي اشاره كوتاه و گذري داريم.
اين گزارش براساس آمار خانه كتاب ايران (گزارش نشر؛ فهرست كتاب هاي منتشره كشور از ۱۲ تا ۱۸ بهمن ماه ۸۲ ، ضميمه هفته نامه «كتاب هفته» شماره ۱۶۸ به تاريخ شنبه ۲ اسفند ۱۳۸۲) تهيه و تنظيم شده است.
***
اين هفته در بخش كتاب هاي ادبي در مجموع ۱۰۹ عنوان كتاب چاپ و منتشر شده است. از اين تعداد بيش از چهل عنوان كتاب هاي شعر اختصاص يافته و مابقي در حوزه هاي داستان، نمايش نامه و نقد و پژوهش و تحقيق ادبي و ... انتشار يافته است.
در بخش شعراي كلاسيك فارسي، اين هفته انتشارات برهمن در تهران شاهنامه فردوسي را در سه جلد براي بار اول با تيراژ ۵۰۰۰ نسخه منتشر كرده است. جلد اول اين كتاب با تعداد ۱۰۳۶ صفحه، جلد دوم با ۹۱۶ صفحه و جلد سوم با ۱۷۱۰صفحه در قطع وزيري (گالينگور) منتشر شده است. همچنين انتشارات طلايه در تهران كليات شمس تبريزي را در دو جلد براي بار اول با تيراژ ۲۰۰۰ نسخه با تعداد صفحات ۱۴۵۴ و ۷۶۲ به چاپ رسانده است. در بخش شاعران معاصر ايران، اين هفته مجموعه اشعار نسرين جافري شاعر معاصر با عنوان «به سمت هرگز، به سوي هيچ» قابل توجه است كه توسط دارينوش در ۴۸ صفحه و با تيراژ ۱۲۰۰ نسخه به چاپ اول رسيده است. پيش از اين سه مجموعه شعر از اين شاعر با عناوين «زخم سايه و بيد- ۱۳۶۹»، «رمل هندسي آفتاب گردان - ۱۳۷۵» و «نيمي از مرا كشته اند - ۱۳۷۹» منتشر گرديده است.
«با او كنار آمدم» سروده كوروش همه خاني و مزدك همه خاني» ديگر كتاب قابل توجه در حوزه شعر معاصر ايران است كه اين هفته در تهران توسط نشر نگار و نيما (نگيما) با تيراژ ۲۲۰۰ نسخه در ۹۶ صفحه به چاپ اول رسيده است.
همچنين اين هفته اولين مجموعه شعر شاعري جوان «مريم مسيح» با عنوان «كاش ممنوع نبوديم ما» در ۱۰۰ صفحه با تيراژ ۱۰۰۰ نسخه توسط نشر آرويج در تهران چاپ و منتشر شده است. اين شاعره جوان از چهره هاي فعال در عرصه نشريات ادبي در سال هاي اخير بوده و هست. بقيه  كتاب هاي شعر اغلب متعلق به شاعران جوان و بعضاً گمنام مي باشد كه براي بار اول به چاپ رسيده اند و يا در مواردي از شاعران مطرح است كه در اين هفته تجديد چاپ شده اند. از جمله اين شاعران نادر نادرپور است كه اين هفته نشر مرواريد در تهران كتاب هاي شعر «از آسمان تا ريسمان» و «شعر انگور» وي را تجديد چاپ كرده است. در بخش داستان اين هفته از داستان نويسان مطرح معاصر كشورمان خبري نيست اما از داستان نويسان فارسي زبان كتاب «چه ها كه نوشتيم؟» نوشته اعظم رهنورد زرياب داستان نويس مهاجر افغاني قابل توجه است كه نشر عرفان (محمد ابراهيم شريعتي افغانستاني) در تهران ۳۰۰۰ نسخه از اين كتاب را در ۲۱۸ صفحه به چاپ اول رسانده است.
كتاب هاي ترجمه اي و تجديد چاپ كتاب هاي گردآوري شده در موضوعات مختلف بقيه كتاب هاي منتشره در اين هفته را تشكيل مي دهند. و به عبارتي مي توان گفت بازار كتاب هاي ادبي در اين هفته از نظر تازگي حرفي براي گفتن ندارد ولي از نظر تعداد كتاب هاي منتشره در اين زمينه رشد قابل توجهي دارد.

در روستاي «دهك» در استان خراسان گشايش يافت
ششمين كتابخانه كانون توسعه فرهنگي كودكان
كانون توسعه فرهنگي كودكان، ششمين كتابخانه خود را در روستاي «دهك» از توابع شهرستان «نهبندان» خراسان افتتاح كرد.
در آيين گشايش اين كتابخانه، گروهي از اهالي روستا، دانش آموزان، مسئولان محلي، نمايندگان فرمانداري، آموزش و پرورش و كانون پرورش فكري بيرجند و مسئولان كانون توسعه فرهنگي كودكان حضور داشتند.
روستاي «دهك» در ۱۲۰ كيلومتري شهر بيرجند در استان خراسان قرار دارد و داراي ۳۰۰ خانوار جمعيت است. كتابخانه روستا حدود ۳۰۰ عضو و ۱۰۰۰ جلد كتاب با موضوعات مختلف دارد. جمعيت دانش آموزي روستاي دهك به ۷۰۰ نفر مي رسد كه در مقاطع دبستان، راهنمايي و دبيرستان تحصيل مي كنند. «دهك» داراي دو خوابگاه دخترانه و پسرانه است و مورد استفاده دانش آموزاني قرار مي گيرد كه از ۲۰ روستاي اطراف و تا شعاع ۶۰ كيلومتري براي ادامه تحصيل به اين روستا مي آيند.
كانون توسعه فرهنگي، تشكلي غيردولتي است كه در زمينه تأسيس و تجهيز كتابخانه هاي روستايي فعاليت مي كند. كتابخانه روستاي «دهك» ششمين كتابخانه كانون توسعه فرهنگي كودكان است كه تاكنون در مناطق محروم دو استان خراسان و كردستان راه اندازي شده است.

نگاه
ابتكار تازه اي براي رهايي
منصور ملكي
در سال هاي كودكي، در ايام نوروز، در ديد و بازديد عيد، چون اسكناس نو و تانخورده اي مي گرفتم، فقط لحظه اي خوشحال مي شدم. آن گاه اندوه وحسرت مي آمد و بغض راه گلويم را مي بست. مي دانستم آن اسكناس نو و تانخورده فقط تا خانه از آن من است و در جيب بغل كت نو عيدم. به خانه كه مي رسيدم مادر اسكناس ها را مي گرفت.
و در سال هايي كه خود داراي فرزنداني شدم، در ديد و بازديد عيد به آنان اسكناس هايي عيدي مي دادند و من نيز به ناچار به فرزندان آنان اسكناس هايي عيدي مي  دادم و چون به خانه برمي گشتيم و حساب و كتاب مي كردم، بده و بستان سر به سر بود، يا كمي بيشتر يا كمي كمتر و از هر دو سو احساس بدي داشتم. نمي دانم از چه زماني اسكناس نو عيدي دادن در اين مملكت باب شد و اصلاً هديه دادن و هديه گرفتن چگونه تا بدين حد توهين آميز و گاه مسخره شد.
ازدواج كه كردم برايمان ده عدد اتوي برقي و بيست قطعه پتو آوردند. اول مي خواستيم بفروشيم اما بزرگي از فاميل نصيحت كرد كه هر گرفتني، پس دادني دارد. به هر حال در فاميل باز عروسي است و كسي به سفر مي رود و كسي از سفر مي آيد، كسي بچه دار مي شود و همان پتوها و همان اتوهاي برقي مي رفت و باز به مناسبتي برمي گشت!
در سال هاي معلمي ام، چه پيش از انقلاب و چه پس از آن، هيچ گاه كراوات نزده ام و آن چنان حالم گرفته مي شد، از هدايايي كه از شاگردانم- چه به مناسبت عيد نوروز، يا سوغات سفر و يا روز معلم مي گرفتم و چون كاغذ كادويي را باز مي كردم، مي ديدم كراواتي برايم آورده اند.از خودم بدم مي آمد كه چگونه شاگردانم هيچ گاه متوجه نشده اند كه من اهل كراوات زدن نيستم. داستان كتاب هايي كه هديه گرفتم، خود موضوع ديگري است. از بي سليقگي ها و يا خوشحالي هاي موقتي، چرا كه از اين كتاب داشته ام!
داستان سررسيد ها كه ديگر نگفتني است. چقدر
سررسيد؟ چقدر تقويم؟ اين روزها اينجا و آنجا ديده ام انواع و اقسامش را، سررسيد با عكس هنرمندان، ورزشكاران، زنان نامي، مردان نامي، شاعران، انواع ميوه، اقسام گل ها با ذكر روز تولد، روز مرگ هنرمند، ورزشكار و... دوستي برايم مي گفت كه در سال گذشته، فقط ۲۱ سررسيد عيدي گرفته است كه نمي  دانسته با آنها چه كند.
به راستي هديه دادن و هديه گرفتن در اين ديار بي سليقگي ها مشكلي شده است. هداياي تكراري و حتي غيرقابل مصرف بين آدم ها در رفت و آمد است. از اين دست مي گيري و با دست ديگر به ديگري مي دهي و اين موارد فقط تشريفاتي زائد و دل آزار شده است. ما همديگر را نمي شناسيم. نمي دانيم دوستانمان به چه چيزهايي علاقه مندند. چه هديه اي مي تواند برايمان شوق بياورد. چاره اين ناشناختي هم، چيست؟ و صد البته كه هداياي فرهنگي نشان از احترامي است كه بر هديه گيرنده مي گذاريم و به عكس آن هم صادق است. مشكل هديه هاي فرهنگي چون كتاب، نوار موسيقي و... در آن است كه به احتمال زياد همان ده اتوي برقي و بيست قطعه پتو مي شود.
اين روزها متوجه شدم كه نشر چشمه دست به ابتكار فوق العاده جالبي زده است. كاري تازه كه مي تواند مشكل هديه دادن را حل كند، مي تواند قضيه هداياي تكراري و غيرقابل مصرف و بخصوص بازار سررسيد نامه هاي جور وا جور را بشكند و به نوعي به اين ابتذال جاري خاتمه دهد. نگراني من از هداياي غيرقابل مصرف آن بود كه اگر مدتي است در ميان طبقاتي بده وبستان اسكناس هاي نو و تانخورده، توهيني تلقي مي شود مبادا از ناچاري باز باب شود.
نشر چشمه در ابتكار تازه  خود اقدام به نشر كارت هايي به رنگ زرد و آبي كرده است كه هر كدام به مبلغي اسمي پنجاه هزار ريال و يكصد هزار ريال مي باشد. مي توان تعدادي از اين كارت ها را به دوستان و آشنايان هديه داد، تا بر بي سليقگي مان سرپوشي بگذاريم و هديه گيرنده هم از شر هداياي تكراري و غيرقابل مصرف خلاص شود. آن طور كه شنيده ام، ظاهراً اين كارت ها به مهر و امضاي ناشر در اختيار علاقه مندان قرار مي گيرد، مي تواند در مراجعه هديه گيرنده، به همان مبلغ هر آنچه كالاي فرهنگي است، خود انتخاب كند تا از شر هداياي تكراري خلاص شود و از شر سيصد نوع سررسيد. در احترام به خوش ذوقي مديريت نشر چشمه اين چند سطر قلمي شد، به اميد آن كه خواننده اين مطلب احساس خوشايندي داشته باشد و با خاطري آسوده به دوستانش هديه بدهد.

مرور نشريات
ويژه «الحياه» اثر خامه استادان حكيمي
بينات ۳۷ و ۳۸
003081.jpg
در ميان نشرياتي كه در حوزه علوم قرآني فعالند، فصلنامه بينات از ويژه گي هايي برخوردار است كه آن را در ميان هم طرازانش، رفعت و استواري و استحكامي افزون تر بخشيده است. بينات علاوه بر اين كه پيش قراول نشريات قرآني است (چنانكه در پيشاني آن نوشته است نخستين نشريه قرآني به زبان فارسي)، در طول ده سال فعاليت خود و انتشار ۳۸ شماره، واديهاي تازه اي را به روي قرآن پژوهان و علاقه مندان پي گير و علمي مباحث مربوط به قرآن گشوده و توانسته برخي مباحث جدي و اثرگذار قرآني را با شيوه هاي علمي و محققانه به بحث و بررسي گذاشته و جامعه دلبسته اين كتاب آسماني و حكيمانه را به زواياي ناگشوده اش آشنا سازد.
از جمله وظايف اين نشريه توجه به آثار و تأليفات قرآني به خصوص آن دسته از اين آثار كه فرهنگ خالص قرآني و تعاليم اوصيايي را عرضه كرده اند، است كه به همين جهت در شماره حاضر به كتاب «الحياه» پرداختند كه از جمله آثار و تأليفات سترگ قرآني معاصر است. اين اثر سترگ كه يك مجموعه مستند و مدون قرآني و حديثي است و كاري تصنيفي و فراتر از حد تأليف و در عرضه راستين دين، بر اين سياق، اقدامي بي سابقه است و مي تواند تدويني الگو باشد، كتاب قرآني خالص و به دور از هر گونه امتزاج و التقاط و تأويل است. كتاب را استاد محمدرضا حكيمي و دو برادر بزرگوار و انديشمند ايشان علي و محمد حكيمي، پس از سال ها تلاش و كوشش و بررسي تمامي آيات و روايات، با انديشه و نگاهي خاص و برگرفته از معارف ناب اسلام، اين مجموعه گرانسنگ و ارزشمند را خلق كردند. علاوه بر شماره ۳۷ و ۳۸ قرار است شماره هاي بعدي تا شماره ۴۰ بينات به شناخت نامه اين كتاب عظيم اختصاص يابد. اين چهار شماره در دو مجلد و با سرفصل هاي زير به علاقه مندان عرضه مي شود. معرفي الحياه، زيست نامه مؤلفان، درونمايه الحياه، مباني الحياه، الحياه از نگاه دانشوران و گفت وگو در باره الحياه و مؤلفان آن. در معرفي الحياه، از سير تدوين الحياه، ساختار ظاهري و محتوايي الحياه، ترجمه آيات قرآن در الحياه سخن رفته است و نيز در بخش هاي ديگر زندگينامه مؤلفان، زيست علمي آنها، درونمايه الحياه و... آمده است.

ادبيات
اقتصاد
انديشه
سياست
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  سياست  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |