چگونه رنگ در سطح دوبعدي نقاشي به خود حجم مي گيرد؟ چگونه قاب مستطيل تابلو، داراي عمق مي شود؟ چگونه ذهن گذراي بيننده لحظه اي به فكر فرو مي رود كه چه ديده، چه احساس كرده و چه بر آن گذشته است؟
هنر، تجسم خلاقانه احساس است و نقاشي به اين تجسم رنگ مي بخشد.
شراره صالحي در مجموعه آثار نقاشي اش كه در گالري آريا (۷-۲ اسفند) به نمايش گذاشت، بيننده را در تجربه عمق بخشي به حس گذرايش دعوت كرد. تجربه او از تركيب يا به تعبير خودش ميكس رسانه اي سطوح آغاز مي شود.
سطح مستطيل هايي كه قاب هاي عمودي نقاشي را در برمي گيرند و نسبت ۱ به ۳ يا ۱ به ۴ در آنها رعايت شده اولين تازگي بصري است كه بيننده را به خود جذب مي كند. تكرار اين مستطيل هاي دراز و عمودي در چند تابلوي ديگر در بطن اثر ديده مي شود و در كنار هم قرار گرفتنشان نوعي يكپارچگي در
فضاي گالري ايجاد مي كند. اگر دايره يا هشت گوشي در كارها ديده مي شوند براي تأكيد و توجه چشم و ذهن مخاطب است به اصالت مستطيل ها و بالاخره آن رنگ جادويي خيره كننده؛ آن آبي ميان فيروزه اي و نيلي. آن آبي بهشتي كه فقط طلايي نقش ظريف هندسي مي تواند زينت بخش احساس دروني اش باشد.
شايد اصلي ترين ويژگي آثار صالحي كاربرد مناسب و رنگ گذاري زيبايش در انتخاب آبي هاي متنوع است. اين آبي ها به مستطيل تعريف تازه اي مي دهد و بيننده را از تركيب قانوني دايره و آبي رها كرده تجربه جديد آبي و مستطيل را به او ارزاني مي كند.
جا دارد از قرمز كه متواضعانه هر چه داشته در خدمت جلوه گري آبي پيش كش كرده نيز يادي كنيم. قرمز قرباني عظمت آبي شده و هر جا آبي به سمت بنفش تمايل او رنگ باخته و آنجا كه فيروزه اي با طلايي قاب مجازي آثار مغازله مي كند، قرمز چهره صورتي كرده است. تركيب رسانه اي، عمق، حجم در نهايت تفكر برانگيز مي شود. اگر ذهن خلاق و زيبايي شناسي به دنبال تجربه كردن در اين وادي باشد، صالحي ما را وادار به اين تجربه حسي مي كند.