ستون ما
جملات عجيب
الميرا ايلياتي
شايد يكي از كنجكاوي هاي بسياري از شهرونداني كه صفحات مقالات و گزارش روزنامه ها را هر از چندگاهي تورق مي كنند اين باشد كه با وجود اين همه مواهب خدادادي و اين همه وعده و وعيد مسئولان چرا صنعت توريسم در ايران هيچ تكاني به خودش نمي دهد؟ در اين باره دلايل بسيار مي توان برشمرد. اما يك مصداق كوچك شايد روشنگر كل مسئله باشد. دو سال پيش در مراسمي پرزرق و برق در هتل لاله خبرنگاران دعوت شدند تا از نزديك شاهد مراسم ارائه گزارش نهايي برنامه ملي توسعه گردشگري ايران باشند. از آن موقع تا حالا هيچ خبري از سرنوشت اين برنامه به دست نيامده است. معلوم نيست كه چرا، به چه علت و چگونه اين برنامه تدوين شد و اكنون نسخ آن كجا در حال خاك خوردن است.
نمي دانيم كه فراموش شدن اين برنامه اصلا ناشي از برنامه گريزي مديران جديد و بي اعتنايي آنها به فعاليت هاي مديران قبلي باشد، يا اين كه بررسي هاي بعدي نشان داده در تدوين آن برنامه دقت علمي لازم انجام نشده و در نتيجه اكنون غيرقابل اجرا است. البته تورق مختصر گزارش چكيده آن برنامه نشان دهنده بسياري اغلاط فاحش بود، از جمله، آشفتگي در ساختار، عدم شمول لازم براي دربرگيري بخش هاي مرتبط (به واقع به نظر مي آمد كه گزارش ارائه شده بيش از آن كه يك «برنامه ملي» براي توسعه اين بخش باشد، طرح جامعي است براي فعاليت هاي آتي سازمان ايرانگردي) . در فهرست تدوين كنندگان برنامه نيز نام شاخصي از محققان برجسته كشور مشاهده نشد.
شايد به همين خاطر بود كه در متن برنامه بعضا جملاتي مي ديديم با اين مضمون كه «عامل علاقه مندي اروپاييان براي سفر به ايران در پاييز و زمستان، زيبايي پيست هاي اسكي كشور است.» و يا«عامل اصلي آلودگي هوا در تهران، استفاده از سوخت ذغال سنگ براي گرم كردن خانه ها است» و يا اين كه «از جمعيت فعلي ايران ۴۰ درصد ايراني بوده و بقيه اقليت هاي غيرايراني هستند!»
خلاصه اين كه در شرايطي كه كشور براي توسعه صنعت توريسم برنامه ندارد، يا اگر دارد به تفصيلي است كه ذكر شد، چگونه انتظار داريم جهانگردان به ايران بيايند؟
|