هديه غول چراغ جادو
كارت جادو نت
زياد لازم نيست به خودتان زحمت بدهيد. كافي است به يكي از مغازه هاي دوروبرتان سري بزنيد. از لوازم التحرير و بقالي بگيريد تا حتي گچ وسيمان فروشي؛ در پشت شيشه اين مغازه ها، كاغذي با جملات مشابهي به چشم مي خورد: كارت اينترنت و تلفن موجود است
|
|
محمد جباري
حضور كارت هاي اينترنت در همه جا، فايده ديگري هم داشته و آن عادي شدن اين پديده مدرن در ميان خانواده هاي ايراني است
پسرك تك و تنها در كلبه اي وسط جنگل زندگي مي كرد. به درختان مي رسيد، از حيوانات خانگي اش نگهداري مي كرد و در كنار رودخانه ماهيگيري مي كرد. ولي چند روز بود حوصله اش از اين زندگي تكراري و دنياي اطرافش سررفته بود. در همين حال و هوا بود كه پشت درختي، چراغ جادويي پيدا كرد. سريع بر آن دست كشيد و ناگهان غول چراغ جادو از پشت درخت ها ظاهر شد. ظاهر غول با آنچه او در كتاب ها خانواده بود، تفاوت داشت. يك غول كت و شلواري كه كراوتي بر سينه داشت و كيف سامسونتي در دست. پسرك از غول خواست تا او را به دنياي جديدي ببرد. غول لبخندي زد و از جيب كتش، بسته كوچكي درآورد. پسرك با تعجب به بسته نگاه كرد. يك كارت خوش رنگ و لعاب كه روي آن كلمه ها و عددهايي به چشم مي خورد و بزرگتر از همه كلمه ها، اين كلمه ها درج شده بود: كارت اينترنت ۱۰۰۰ ساعته جادونت...
زياد لازم نيست به خودتان زحمت بدهيد. كافي است به يكي از مغازه هاي دوروبرتان سري بزنيد. از لوازم التحرير و بقالي بگيريد تا حتي گچ وسيمان فروشي در پشت شيشه اين مغازه ها، كاغذي با جملات مشابهي به چشم مي خورد: كارت اينترنت و تلفن موجود است.
تا چند سال پيش اينترنت چندان فراگير نشده بود و شركت هايي كه خدمات اينترنتي ارايه مي دادند محدود بودند. ولي با گسترش روزبه روز اينترنت در ميان خانواده ها و به خصوص جوانان، شركت هاي زيادي وارد اين عرصه شدند و رقابت شديدي در جذب مشتريان بيشتر صورت گرفت. رقابتي كه يكي از فوايد آن كاهش قيمت ها بود و يكي از نتيجه هاي آن شيوع كارت اينترنت. كارت هايي كه از يك ساعت تا ۵۰ ساعت حق استفاده از اينترنت را در اختيار خريداران آن قرار مي داد و درج كد كاربري و رمز عبور، استفاده از اين كارت ها را آسان كرده بود.
ديگر نيازي به مراجعه، حضوري و خريد مستقيم از شركت نبود. همه اينها باعث شد شركت هاي مختلف، كارت هاي اينترنتي را در اقسام و اشكال مختلف عرضه كند. از همان كارت هاي كوچك بگيريد تا جاسوئيچي و CD وچيزهاي ديگر. با تنگ ترشدن عرصه رقابت، قرعه كشي و اهداي جوايز به كارت هاي اينترنت هم كشيده شد.
حتي كار به تيزرهاي تلويزيوني هم كشيده شد و تبليغ اين شركت ها را در تلويزيون هم مي توانيد ببينيد. اگر از نرخ گران چند ثانيه آگهي تلويزيوني آگاه باشيد، متوجه مي شويد با چه كار پردرآمد و سودمندي روبه رو هستيد كه شركت ها هزينه گزاف تبليغ تلويزيوني را هم برخود هموار مي كنند.
البته اين كارت ها نه تنها براي خود شركت ها، بلكه براي كسان ديگري هم سودآور بوده است.
يعني همان عاملان توزيع و مغازه دارها كه يكي از اصلي ترين اين مراكز، كيوسك هاي مطبوعاتي هستند كه الان در كنار سيگار و آدامس و شكلات، كارت اينترنتي و تلفن هم جاي مخصوص به خودش را دارد.
يكي از فوايد عرضه اين كارت ها در كيوسك ها اين است كه اگر نصفه شبي هواي اينترنت به سرتان زد وaccount نداشتيد، مي توانيد كمي به خودتان زحمت دهيد و به يكي از همين كيوسك ها كه شب ها هم باز هستند، سر بزنيد، اين قضيه را محمد مي گويد. او و همسرش از طريق اينترنت با هم آشنا شده اند. «اوايل من و همسرم مدت ها در اينترنت با هم صحبت مي كرديم. يكدفعه وسط صحبت، كارت من تمام مي شد و معلوم نبود اگر نمي توانتسم كارت اينترنت پيدا كنم، كار به كجا مي رسيد.
البته عكس العمل كيوسك دار نزيك خانه مان وقتي من از او كارت اينترنت مي خواستم خيلي جالب بود. حتماً پيش خودش مي گفته نصفه شبي من ديوانه شده ام!»
حضور كارت هاي اينترنت در همه جا، فايده ديگري هم داشته و آن عادي شدن اين پديده مدرن در ميان خانواده هاي ايراني است. البته براي بعضي ها هنوز هم سوال است كه اين كارت اينترنت را كجاي كامپيوتر مي گذارند كه باعث مي شود به اينترنت وصل شوي! اين فراگيري كارت ها فوايد فرهنگي هم مي تواند داشته باشد.
محسن كه زياد هم از اين كارت ها استفاده مي كند و كلكسيوني از انواع كارت ها را در خانه دارد مي گويد: «از فضاي خالي اين كارت ها مي توان استفاده بهتري كرد. مثلاً روي هر كارت يك نكته علمي يا فرهنگي درج شود و يا چيزهايي از اين قبيل. اين قضيه به خصوص براي نوجوان ها كه مشتري اصلي اينترنت هستند، بسيار فايده دارد و باعث مي شود كمي از فرهنگ خودشان هم ياد بگيرند.»
البته مشتريان كارت ها تنها جوان ها نيستند. اگر پيرمرد يا پيرزني را درحال خريد كارت تلفن اينترنت ديديد زياد تعجب نكنيد. مطمئناً يكي از آشنايان او در خارج از كشور بسر مي برد و او براي استفاده از هزينه هاي پايين تلفن اينترنتي به سراغ اين كارت ها رفته است. هزينه پاييني كه واكنش مخابرات را هم درپي داشت ولي چون نتوانست كاري كند مجبور شد پول خدمات خودش را پايين بياورد!
اگر تازه به خيل استفاده كنندگان اينترنت پيوسته ايد و وقتي با اين همه كارت هاي متنوع روبه رو مي شويد، گيج مي شويد، به چند نكته براي انتخاب كارت ها دقت كنيد. از تجربه دوستان و آشناياني كه خانه شان نزديك شماست استفاده كنيد و اگر از كارتي راضي هستند از همان بگيريد. كارت هاي خيلي ارزان معمولاً به ضرر شماست.
چون براي ديدن يك صفحه شما مجبوريد زمان زيادي را معطل شويد كه هم اعصباتان خرد مي شود و هم پول تلفن تان بيشتر مي شود و هم كارت اينترنت زودتر تمام مي شود.
اگر استفاده حرفه اي از اينترنت نداريد كارت هاي نه خيلي گران ونه خيلي ارزان به درد شما مي خورد. شكل كارت ها هم گاهي اوقات به شما كمك مي كند. كارت هايي كه زياد جنگولك بازي درآورده اند، معمولا خوب نيستند. اين كارت ها شبيه راديوضبط هاي به دردنخوري هستند كه امكانات اضافه اي مثل ساعت و چراغ و از اين چيزها با خود دارند.
در زمينه كارت تلفن البته قضيه فرق مي كند. در اين مورد هرچه پول بيشتر بدهيد معمولاً كيفيت صدا بهتر است و از مكالمه خود لذت بيشتري مي بريد. البته حساب شركت هاي تازه تاسيسي كه براي جذب مشتري، قيمت ها را پايين مي آورند جداست و از بين اين شركت ها مي توانيد، موارد خوبي پيدا كنيد.اگر هم هنوز از اينترنت استفاده نمي كنيد زياد خيالتان راحت نباشد. چون اينترنت به جزئي از زندگي روزمره آدم ها تبديل شده است.
پسرك قصه ما هنوز به كارت خيره بود كه غول چراغ جادو به حرف آمد: «اگر مي خواهي وارد دنياي جذابي شوي كه تا به حال آن را تجربه نكرده اي، كليد عبور، آن همين كارت است. البته بايد دو آرزوي ديگرت را هم صرف كني.» پسرك سرش را به علامت موافقت تكاني دارد و در يك چشم به هم زدن، دكل هاي خطوط تلفن سر از همه جا درآوردند و يك دستگاه كامپيوتر هم جلو پسرك سبز شد. چند روز گذشت. ديگر از پسرك خبري نبود. او حتي از كلبه خود بيرون نمي آمد. بازهم روزها گذشت تا زماني كه كارت او تمام شد. پسرك با چشمان سرخ از كلبه خارج شد. ولي همه چيز براي او غيرعادي بود. از درخت ها تنها چوب هاي خشكي باقيمانده بود و از حيوانات خانگي اش هم ديگر خبري نبود.
رود كنار كلبه اش هم خشك شده بود. تها ساختمان عظيمي در مقابل كلبه او وجود داشت كه غول جادو بر آن به چشم مي خورد: «جادونت در خدمت شماست» پسرك واقعاً وارد دنياي ديگري شده بود.
|
|
صبح تا شب
سينما
حالا كه مارمولك اكران شده، اولين فيلمي كه مي شود براي امروز پيشنهاد كرد همين ساخته كمال تبريزي است. حتما يادتان هست كه موقع جشنواره فيلم، چه سر و صدايي كرد و چقدر تماشاگرها براي ديدنش سر و دست شكستند. پرويز پرستويي دوباره با مارمولك به دوران اوجش بازگشته و با بازي خوبش طنز فيلم را چند برابر مي كند. مارمولك در گروه سينمايي استقلال اكران شده است.
امروز در موزه هنرهاي معاصر ساعت ۱۶، پنج فيلم مستند درباره محرم و آئين هاي مذهبي نمايش داده مي شوند: دخيل (داريوش ياري، ۱۰ دقيقه)، خاتون (آرزو برادران ابراهيمي، ۱۳ دقيقه)، جغ جغه (محمدتقي راوندي، ۱۵ دقيقه)، پير عشق (ميردولت موسوي، ۲۳ دقيقه)، سمفوني مرگ (حسن خدايي، ۹ دقيقه).در ضمن اگر براي ديدن چند تا فيلم كلاسيك خواستيد به سالن نمايش جهاد دانشگاهي دانشگاه تهران برويد، اين ۳ تا فيلم امروز نمايش داده مي شوند: همه آدم خواران جوان (ساعت ۱۴)، اسب كهر را بنگر (ساعت ۱۶)، سينوهه (ساعت۱۸ ).
پاتوق
خانم دكتر بديعه دشتي، محقق مستقل بين المللي، امروز ساعت ۱۷ در پاتوق فرهنگي كتاب ما، يك سخنراني دارد با عنوان «در عمق هويت بشر خردمند.» در اين سخنراني او مي كوشد دكترين جديدي را درباره تاريخ بشر و دستاوردها و باورهاي علمي ارايه كند. عقايد داروين، عصر يخ، كوه زايي و حركت قاره ها، پديده مهاجرت آرياها به ايران كنوني، وجود بدون سند ايلاميان و مادها و كلي موضوع ديگر در اين جلسه به چالش كشيده مي شوند. اگر كنجكاو شده ايد درباره اين چيزها بيشتر بدانيد، امروز حتما سري به پاتوق فرهنگي بزنيد.
تلويزيون
امشب ساعت ۲۳ بازي آمپولي و لچه از بازي هاي سريA پخش مي شود. برنامه فوتبال جزيره هم ساعت ۳۰:۱۸ يك بازي از ليگ برتر را پخش مي كند.
قسمت دهم سريال بوي ريحون امشب ساعت ۲۰:۲۲ از شبكه اول پخش مي شود. نقطه چين را هم كه از شبكه ۳ پخش مي شود فراموش نكنيد.
جواد رسولي
|
|
مجيد مجيدي
بعد از رنگ خدا، دوباره سراغ نابيناها رفته است. پرويز پرستويي و رويا تيموريان هم در فيلمش بازي مي كنند كه اتفاق نسبتا تازه اي است. چون معمولا در فيلم هايش هنرپيشه هاي حرفه اي را بازي نمي دهد. باران ساخته قبلي مجيدي، مثل هميشه در جشنواره فجر كلي جايزه گرفت. اما در گيشه چندان جواب نداد. منتقدها هم كه بر عكس هميشه چندان استقبالي از فيلم نكردند. پس مجيدي فيلم جديدش يعني بازگشت را در موقعيت تعيين كننده اي مي سازد. در اوضاع و احوالي كه نفوذ ايران در جشنواره هاي جهاني كم شده و فيلم ها بيشتر از هميشه بايد به استقبال منتقدهاي داخل كشور و فروش گيشه متكي باشند. اما همه اين حرفها را كه كنار بگذاريم، ساخته شدن بازگشت، يك فايده ديگر هم دارد. جشنواره فجر در سال آينده از همين حالا يك اسم كنجكاو برانگيزي در فهرست آثارش گنجانده است.
|
|
رضا برجي
شهرداري تهران، ۱۵۰۰۰ فريم از عكس هايش را به قيمت ۲۰۰ ميليون تومان خريده است. ضمن اين كه به زودي بنياد رضا برجي براي انتقال تجربه هاي او به نسل هاي بعد، راه اندازي خواهد شد. سرمايه گذاري يك نهاد دولتي در اين امر فرهنگي اتفاق مباركي است كه بايد بيشتر از اينها تكرار شود. به خصوص درباره هنرهايي كه چندان بازده اقتصادي ندارند، از جمله نقاشي، مجسمه سازي و همين عكاسي. افتتاح بنيادهايي به اسم هنرمندان و انديشمندان معروف در خارج از كشور سابقه طولاني دارد. اين طوري هيچ هنرمندي در خودش نخواهد مرد و تمام نخواهد شد و فرصت براي غور و تفحص بيشتر در آثارش به وجود خواهد آمد. آدم هاي زيادي هستند كه لايق چنين سرمايه گذاري هايي هستند. ما اما بيشتر عشق تجليل و تدفين و اين حرف ها هستيم.
|
|
كوين كاستنر
باز هم وسترن به دادش رسيد و فيلم موفقي به اسم دشت باز ساخت و در آن بازي هم كرد. فيلم البته چندان نفروخت ولي حمايت و تحسين منتقدها را جلب كرد. بعد از ستاره شدنش با فيلم هايي مثل با گرگ ها مي رقصد، محافظ، رابين هود و شاهزاده دزدان، كاستنر، چنين موفقيتي را تجربه نكرده. به هر حال يك سال پس از ساختن دشت باز، كاستنر مي خواهد فيلم بعدي اش را بسازد كه درباره طبيعت و داستان رابطه بين يك فيل و يك انسان است.دشت باز را امسال در جشنواره فجر روي پرده نشان دادند و با ديدنش متوجه شديم كه كاستنر استعدادش در استفاده از مناظر طبيعي در قاب اسكوپ را حفظ كرده. وسترن ژانر طبيعت است و عجيب نيست كه كاستنر براي تكرار موفقيت دوباره سراغ اين حيطه رفته است
|