يكشنبه ۱۶ فروردين ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۳۴۱
تهران در تعطيلات
پانزده روز آرمانشهر
چه لذتي از وفادار ماندن به اين شهر پرهياهو نصيبمان شد؛ ما اهل سفر نبوديم و سرسبزي را نه در شمال هميشه سبز كه در تهران خاكستري خودمان ديديم
004821.jpg
آدم از خوشحالي گريه اش مي گرفت. ميان آجيل، سيب سرخ و شيريني عيد، بغض در گلويمان گير كرده بود؛ زيبايي تهران برايمان چه غم انگيز بود!
تعجب نكنيد، لذت وقتي زودگذر باشد انسان را افسرده مي كند. ما ۱۵ روز از زيبايي تهران لذت برديم و لحظه به لحظه رنج كشيديم از لحظه هاي عذاب آوري كه از راه مي رسند و تهران در سال جديد را مي سازند. كاش شهر ما هميشه مثل آن آغاز باشكوه بود.
... از خيابان شريعتي كه به سمت بزرگراه همت سرازير مي شدي، غرق در فضاي سبز اطراف حسينيه، تصويري از كوه مي ديدي كه تو را ياد آرمانشهر مي انداخت. راستي خيابان شريعتي همان جايي نيست كه وقتي زندگي جريان پيدا مي كند در صداي بوق، بوي دود و هجوم ماشين ها و حتي خط هاي سفيد روي آسفالت اش پيدا نيست؟! ما فراموش كرده بوديم كه در تهران رنگ سبز هم وجود دارد. انگار اين رنگ آرامش بخش تنها متعلق به جعبه مداد رنگي بود. گاهي آن را روي تابلوهاي نقاشي مي ديديم اما اين ملاقات هاي كوتاه هيچ وقت ما را ياد رنگ سبز شهر نينداخته بودند.
روزها گذشت و گذشت تا يك دندانه به عدد دو سال اضافه شد. عاقبت بهار آمد و تهران سبز شد. چه لذتي از وفادار ماندن به اين شهر پرهياهو نصيبمان شد؛ ما اهل سفر نبوديم و سرسبزي را نه در شمال هميشه سبز كه در تهران خاكستري خودمان ديديم.
خيابان سبز، آسمان آبي و شهر خلوت. آن تابلوهاي هشداردهنده آلودگي هوا ديگر از كار افتاده بودند. آرزوي زندگي در شهري ايده آل چه آسان به دست آمد؛ تهران در تعطيلات آرمانشهر ما بود؛ بزرگ، زيبا، پاك و آرام.
از لذت زندگي در تعطيلات تهران حتي مي شود يك رمان نوشت. داستاني واقعي كه وقتي آن را بخواني تصور كني زاده ذهن خلاق نويسنده است. مثلا چه كسي باور مي كند كه بزرگراه همت - جايي كه قربانيانش را از شلوغي اغلب تا مرز جنون مي كشاند - در تعطيلات عيد مكاني براي درك رانندگي بي دغدغه بود؟! بايد تعطيلات را در تهران پشت سر گذاشته باشيد تا رمان «تهران دوست داشتني» را باور كنيد.
... و زندگي از ديروز بار ديگر در رگ  هاي شهر جاري شد. اين خون كثيف آرام آرام چهره تهران را دوباره تكيده مي كند. ترافيك، هياهو، دود، جنگ اعصاب، ابرهاي سياه و آن تابلوهاي هشداردهنده آلودگي هوا. نفسمان دوباره بند مي آيد. داخل واگن هاي مترو، اتاق غمگين اتوبوس له مي شويم و از ياد مي بريم كه وقتي زندگي تعطيل بود، ۱۵ روز در اين شهر زندگي مي كرديم. آن رنگ سبز هم دوباره بر مي گردد سر جايش؛ داخل جعبه مداد رنگي. اين بود كه وقتي تهران زيبا شد ما از خوشحالي به گريه افتاديم. كاش تهران هميشه برايمان آرمانشهر بود. كاش زندگي هميشه تعطيل بود!

ايراني ها كرد هستند!
اشتباه شهردار پاريس در ضيافت نوروز
004824.jpg
بي. بي. سي - «دعوت شهردار براي نوروز ژست خوبي است، اما بي توجهي او به فرهنگ ايران نشان داد كه در اين كار صميميتي براي بزرگداشت يك سنت وجود ندارد.» اين را يك شاعر ايراني مي گويد كه در مراسم بزرگداشت نوروز در شهرداري پاريس شركت كرده است. امسال شهرداري پاريس براي اولين بار روز ۲۹ مارس (اول فروردين) جشن بزرگي ترتيب داد و از عده زيادي از مليت ها و اقوامي كه سال نو آنها با نوروز و بهار شروع مي شود براي شركت در آن دعوت كرد. اين ضيافت در تالار بزرگ شهرداري برگزار شد كه مي گويند بسيار زيبا و مجلل است و گچ بري ها و طلاكاري هاي گران بهايي دارد. در اين جشن حدود يك هزار و ۵۰۰ نفر شركت كردند كه بيشتر آنها ايراني بودند.
در طول سه ساعت برگزاري مراسم، گروه هاي موسيقي مختلفي در تالار، موسيقي اجرا كردند. گروه هاي آذري، تاجيك، كرد و يك گروه از لرستان ايران ازجمله اين گروه ها بودند. برتراند دولانوئه شهردار پاريس و خانم دانيل ميتران ميزبانان اين مراسم به شمار مي آمدند و در آغاز مراسم درست زماني كه شهردار پاريس سخنراني اش را به پايان رساند، دلخوري ايراني هاي حاضر در تالار هم شروع شد. اگرچه اين دلخوري منجر به اعتراض گسترده اي نشد. ماجرا از اين قرار بود كه دولانوئه در صحبت هايش بعد از خو ش آمدگويي و تبريك سال نو اشتباه عجيبي مرتكب شد و نوروز را عيد كردها خواند و بعد هم ايراني ها، افغان ها و تاجيك ها را بخشي از قوم كرد به حساب آورد.
بعضي از شركت كنندگان در مراسم اين اشتباه شهردار را عمدي به شمار آوردند و حضور دانيل ميتران كه روابط خوب و صميمانه اي با كردها دارد و همين طور آغاز مراسم با موسيقي كردي را با همديگر مرتبط دانستند. خيلي ها هم اين دعوت شهرداري و به رسميت شناختن نوروز را آن قدر برجسته و منحصر به فرد به شمار مي آوردند كه به نظرشان اشتباه شهردار كاملاً قابل چشم پوشي و بخشودني بود. به قول يك استاد دانشگاه كه در مراسم حضور داشت «اين اولين بار است كه جامعه فرانسه، جامعه ايراني را به رسميت مي شناسد.»
با اين حال، در توجيه اين اشتباه شهردار پاريس نبايد يك نكته مهم را ناديده گرفت، سينماي ايراني مورد علاقه فرانسوي ها يعني ساخته هاي كارگردان هايي مثل عباس كيارستمي، محسن و سميرا مخملباف، بهمن قبادي و... آن قدر به كردستان و آداب و رسوم و موسيقي آن پرداخته كه احتمالاً هويت ايراني و كردي براي فرانسوي ها يك جور و يكي فرض شده است.
شايد به اين ترتيب براي فيلمسازهاي جشنواره اي ما هم اين موضوع روشن شود كه تصويري كه آنها از ايران به جهان ارايه كرده اند با چيزي كه واقعاً ايراني و براي ما مسلم است تفاوت هاي بسياري دارد.

گزاش يك لغو اعلا م نشده
در حالي كه دليل به نمايش در نيامدن فيلم مارمولك براي تماشاگران و سينمادارها هنوز روشن نشده بود، تهيه كننده فيلم «منوچهر محمدي» روز جمعه بدون ذكر دليل عدم اكران فيلم مارمولك، به خبرنگار ايرنا گفت: ترجيح دادم براي پاره اي از رايزني ها فعلا نمايش اين فيلم را به زمان ديگري موكول كنم.
آنچه مسلم است، «مارمولك» پروانه نمايش را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي اخذ كرده اما به دليل جنبه طنز اين اثر سينمايي، صلاح بر اين شد كه قبل از نمايش عمومي آن، رايزني هايي با افراد و جريان هاي موثر صورت گيرد.
ايرنا تلاش كرده تا نظر مسوولان در معاونت اين وزارتخانه سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي را هم در اينباره بپرسد اما مسوولان از هرگونه اظهارنظري در اين زمينه خودداري كردند. اما در نهايت جمعه گذشته اعلا م شد كه قرار است با حذف تعدادي از ديالوگها، اين فيلم تا دو هفته ديگر اكران شود.

همه چيز براي يك رقابت بزرگ آماده بود و سينماها داشتند آماده مي شدند تا ميزبان بزرگ ترين اتفاق سينمايي طي چند سال گذشته باشند. فيلم هاي اكران عيد پر از ستاره هاي ريز و درشت بودند و قرار بود امسال فيلم ها فروش زيادي كنند و رونق را به سينماها برگردانند، اما در آخرين روزهاي سال ۸۲ ناگهان ورق برگشت. اميدوارترين فيلم نوروز يعني مارمولك كه با ۹۳ درصد راي خوب، محبوب ترين فيلم جشنواره بيست و يكم لقب گرفته بود و بازي بي نظير پرويزپرستويي را در يكي از حساس ترين نقش هاي سينمايي به همراه داشت، از نمايش عمومي باز ماند. اين شوك درست زماني وارد شد كه مطبوعات در تعطيلات نوروزي به سر مي بردند و اين خبر را فقط مي شد در بعضي از سايت هاي اينترنتي و وب لاگ ها ديد. چند سينما كه از قبل پيش فروش بليت هاي فيلم را آغاز كرده بودند (و حتي تمام سالن هاي دو روز اول در يك سينما به طور كامل فروخته شده بود) موظف شدند بهاي بليت ها را به خريداران برگردانند كه اين هم البته براي خودش صفي داشت و براي اولين بار بود كه سينماها چنين صفي را مقابل خود مي ديدند.
به اين ترتيب رقابتي كه تصور مي شد تبديل به پررونق ترين فصل سينماي ايران شود، سرد شد و از سكه افتاد. ابوالحسن داوودي و نهاد تحت مديريتش يعني خانه سينما بعد از تعطيلات رسمي نوروز تلاش هايي را آغاز كردند تا مشكلي كه براي نمايش مارمولك پيش آمده بود، رفع شود. داوودي به خبرنگار ايسنا گفت كه مشغول رايزني با مسوولان وزارت ارشاد است كه به نظر مي رسد تنها مرجع رسمي براي روشن كردن وضعيت فيلم هستند. در سينماهايي كه قرار بود مارمولك نمايش داده شود فيلم هاي اكران دوم به روي پرده رفتند.
اما از طرفي با خارج شدن مارمولك از دور فيلم هاي نوروزي، سه فيلم بوتيك، كما و ملاقات با طوطي رقابت را از روز ۲۸ اسفندماه آغاز كردند. محمدرضا گلزار را بايد ستاره  اصلي اين روزها دانست. او با حضور در دو فيلم كه همزمان به روي پرده رفته اند (يعني بوتيك و كما) هديه اي به طرفداران فراوانش داده است. ضمن اينكه بازي او در نقش جهانگير در فيلم بوتيك به كلي با نقش آفريني اش در كما متفاوت است. بازي دور از احساسات و ژست هاي هميشگي او، به علاوه چشماني كه در تمام طول فيلم انگار نگران سرنوشت هم نسلانش است، نشان داد هنوز توانايي هاي كشف نشده زيادي در اين ستاره جوان وجود دارد و اگر نقشي كه به او سپرده مي شود،حساب شده و دور از كليشه هاي هميشگي باشد، نتيجه مي تواند چيز درخشاني از آب در بيايد. فيلم بوتيك به كارگرداني حميد نعمت الله تا روز ۶ فروردين، ۷۵ ميليون تومان در تهران فروش داشته است.
نوروز امسال پس از مدت ها محمدرضا فروتن را هم بر پرده سينما ديديم. اين بازيگر جوان كه به سخت گيري معروف است و هر پيشنهادي را نمي پذيرد ظاهرا اين بار تصميم گرفته كمي آسان بگيرد و در فيلم ملاقات با طوطي عليرضا داوودنژاد بازي كند. البته نقش او در اين فيلم زياد نيست و هنرپيشه هاي زن بار اصلي داستان (اگر بشود چنين اسمي رويش گذاشت) را به دوش مي كشند. مهتاب كرامتي، مرجان شيرمحمدي، ماهايا پطروسيان و ميترا حجار اين ستاره هاي زن هستند كه تعدادي از آنها به علاوه محمدرضا فروتن در فيلم بعدي داوودنژاد به نام «هشت پا» هم بازي كرده اند. ملاقات با طوطي با وجود تمام ستاره ها و داستان پرتحرك اش تا ۶ فروردين فروشي معادل ۳۱ ميليون تومان داشت، يعني كمتر از نصف ميزان فروش بوتيك كه روايت تلخي از زندگي چند جوان تهراني است.
اين رقابت هم چنان ادامه دارد و تجربه سال هاي گذشته نشان داده كه تا يكي دو ماه ديگر هم ادامه خواهد داشت. مگر اينكه اتفاق تازه اي بيفتد. مارمولك به اكران برگردد يا يك فيلم اميدوار به فروش ديگر جايگزين آن شود. نمايش شكلات (افشين شركت) يا مهمان مامان (در صورت آماده شدن) ممكن است وضعيت جدول فروش را كاملا تغيير دهد. بايد تا آن موقع براي قضاوت صبر كرد.

اضافه كاري در نوروز
004827.jpg
امسال همه چيز حكايت از يك عيد بي رونق تلويزيوني داشت. در نشريات وابسته به صداوسيما مثل جام جم و سروش اطلاع و خبر چنداني از برنامه هاي نوروزي تلويزيون وجود نداشت. حتي شماره ويژه نوروز سروش كه هر سال به معرفي كامل برنامه ها اختصاص داشت، بدون جدول برنامه ها منتشر شد. همه چيز در حد دو سه سريال خلاصه شده بود و همه انتظار داشتند يكي از كم رونق ترين دوره هاي تلويزيون در چند سال اخير را شاهد باشند. ولي با آغاز روزهاي عيد، تلويزيون ناگهان چيزهاي تازه اي رو كرد و همه را غافلگير كرد. فيلم هاي سينمايي، سريال ها و برنامه هاي زيادي كه از صبح تا شب برنامه هاي تلويزيون را پر كردند كه تا پيش از آن هيچ خبري از آنها نبود. به ويژه فيلم هاي سينمايي كه مثل چند سال اخير، تعداد زيادي فيلم هاي جديد از شبكه هاي مختلف پخش شد. شبكه دو روند چند ساله اخير خود را حفظ كرد و بيشتر فيلم هايي را پخش كرد كه يا به سراغ افسانه هايي مثل جك و لوبياي سحرآميز رفته بودند و يا مضمون حماسي داشتند و يا از سري فيلم هاي رزمي بودند كه جت لي بيشترين سهم را در آنها داشت. شبكه سه هم پخش فيلم هاي خود را باسريع و خشمگين (يا به قول تلويزيوني ها سريع و تند!) آغاز كرد كه يكي از پرفروش ترين فيلم هاي جوانانه اين سال ها بود و قسمت دوم آن هم ساخته شد. روندي كه با پخش فيلم هايي مثل شغال ادامه پيدا كرد.
شبكه پنج هم با پخش فيلم هايي چون دزدان دريايي كارائيبي: نفرين مرواريد سياه (يكي از پرفروش ترين فيلم هاي سال گذشته در جهان و با بازي جاني دپ كه با نام «طلسم دريايي» پخش شد)، جاده اي به سوي تباهي (يك فيلم گانگستري سياه به كارگرداني سام مندس و با بازي پل نيومن و تام هنكس) و جنگ ستارگان: حمله كلون ها (البته نام جنگ ستارگان هم بنا به دلايلي حذف شده بود و فيلم به نام حمله كلون ها به نمايش درآمد) به روند پخش فيلم هاي روز جهان ادامه داد. اين فيلم ها در كنار فيلم هاي شبكه چهار و فيلم هاي شبكه يك، حجم عظيمي از فيلم هاي پخش شده در عيد را تشكيل مي دادند.
ساعت ۳۰:۱۱ تكرار فيلم شبكه سه، ساعت ۳۰:۱۳ فيلم شبكه پنج، ساعت ۱۵ تكرار فيلم شبكه دو، ساعت ۱۵ فيلم شبكه يك، ساعت ۸ فيلم شبكه ۳، ساعت ۱۱ فيلم شبكه ۲ و ساعت ۳۰:۱۲ فيلم شبكه پنج. به اين برنامه پخش فيلم ها، سريال هاي شبكه هاي مختلف را اضافه كنيد: شبكه يك با دو سريال + O (در ساعت ۱۰) و مهمانپذير طوبي (حوالي ساعت ۲۴)، شبكه ۲ با سريال داوطلب (حوالي ساعت ۲۱)، شبكه ۳ با سريال اين سه نفر (حوالي ساعت ۱۹) و شبكه پنج با سريال بانويي ديگر (حوالي ساعت ۲۰) به اين برنامه نفس گير پخش فيلم ها اضافه مي شدند. فقط نگاه به اين ساعت ها كافي است تا شما حسابي سرگيجه بگيريد. حالا اگر شما طالب برنامه هاي ديگري مثل برنامه جذاب داريوش كاردان صندلي داغ (حوالي ساعت ۲۲) و يا مردان آهنين شبكه ۳ (حوالي ساعت ۲۳) و البته نقطه چين مهران مديري (حوالي ساعت ۲۲) بوديد ديگر وضع حسابي قمر در عقرب مي شد. اگر كسي مي خواست از اين برنامه ها استفاده كند، رسما بايد از صبح تا شب خود را تعطيل مي كرد. البته اين در صورتي بود كه بي خيال رفتن به خانه فاميل و آشنا مي شديد و عيد خانه نشين مي شديد. بعيد است در بين اطرافيانتان كسي را پيدا كنيد كه توانسته باشد تمام اين برنامه ها را نگاه كند به ويژه سريال هاي دنباله داري كه هر كاري كني چند قسمت آن از دستت در مي رود.
اين همه كوشش و زحمت براي پربار كردن برنامه هاي تلويزيون در روزهاي عيد واقعا دست مريزاد دارد ولي اي كاش كمي از اين روند در طول سال هم ادامه پيدا مي كرد تا «سال نكو از بهارش پيداست» براي تلويزيون هم معنا پيدا كند.

ستون شما
انتقاد
برخلاف روال سال گذشته، «ستون شما»ي امروز را با سيل انتقادات شروع كرده ايم اميدواريم كه سازنده باشد و ختم به خير شود!
خواننده عزيزي ( نام، جنسيت و مكان فرستنده نامعلوم است) در نامه  اي كوتاه اما مملو از انتقاد از رويه فعلي همشهري انتقاد كرده است به نظر او كه خود را از خوانندگان قديمي همشهري معرفي مي كند، مقالات فعلي همشهري تكراري، تفسيرهايش يكجانبه، مطالب اش بي توجه به نظر مردم و تبليغات فراوانش اعصاب خردكن است. ايشان معتقد است در صفحات مياني همشهري به طور زيركانه اي از برنامه هاي اقتصادي دولت خاتمي انتقاد مي شود، اما اين انتقادات بي انصافي است. در نهايت هم ابراز اميدواري كرده است كه دوباره همان همشهري بي طرف و حرفه اي را بخوانيم نه اين همشهري را كه بر حسب عادت مي خريم.
انتقادات شما كلي است و براساس آن نمي توان پاسخ مناسبي داد، دفاع از مطالبي كه در انتقاد به عملكرد دولت آقاي خاتمي نوشته مي شود هم در اين چند سطر ميسر نيست، اما تا آنجايي كه به ايرانشهر مربوط مي شود سعي مي كند روال حرفه اي خود را حفظ كند و با تغييراتي مقطعي، روز به روز به سليقه مردم نزديك تر  شود. اميدواريم در اين كار موفق باشيم.
۲۳۰ درصد افزايش
آقاي اشرفي از تهران در فكس خود از افزايش بيش از ۲۰۰ درصدي عوارض نوسازي در دو سال اخير گلايه كرده است. در فكس ايشان آمده است كه عوارض نوسازي سال ۱۳۸۰ ساختمان ايشان ۵۷۲۰ تومان بوده است، سال ۱۳۸۱ مبلغ ۱۸۷۲۰ تومان عوارض براي ايشان آمده است و عوارض ۱۳۸۲ براي ايشان ۵۹۸۸۰ تومان تعيين شده است. ايشان سپس اين سوال را مطرح كرده است كه :«در توجيه اين افزايش چه كسي پاسخگو است دولت ؟، مجلس ؟ ، شوراي شهر؟، شهرداري؟»
دوست عزيز! تنها چيزي كه در مورد افزايش قيمت شنيده ايم اين است كه ميانگين نرخ تورم در ايران بين ۱۲ تا۲۰ درصد در نوسان است و ديگر اينكه شهرداري قصد دارد طرح جامعي براي تعيين عوارض نوسازي تهيه كند كه اين هم به عوارض گذشته شما مربوط نمي شود، مي بخشيد.
درباره ويژه نامه
پشت تلفن صدايي خونسرد بعد از احوال پرسي به طورشمرده انتقاداتش را از ويژه نامه نوروز شروع مي كند:« گرافيك ويژنامه و شكل استفاده از عكس ها اصلا خوب نبود. طرح جلد به دلم نچسبيد از شما انتظار سليقه بهتري را داشتم از اين گذشته بعضي از مطالب هم ضعيف بود مثل مطلب ظهور آبادگران به عنوان تكنوكرات هاي جديد.»
مشكل شايد آنجا باشد كه مي خواهيم نوآوري داشته باشيم البته اين توجيه خوبي نيست و قطعا بايدتلاش بيشتري كرد.
باز هم ازدواج موقت
و آخر اينكه هنوز روز كاري را شروع نكرده ايم خواننده عزيزي در يك تماس تلفني سراغ دفتر آشنايي با ازدواج موقت را گرفت تا اين گزارش به همراه گزارش مربوط به صافكاري ارزان زير پل بزرگراه ركورددار تماس تلفني خواننده ها باشد، مبارك است.

گلوله براي قهرمان
«حسين جمعه كاظم» (۲۴ ساله) قهرمان زيبايي اندام عراق، در خيابان راست راست براي خودش مي گشت كه با تيراندازي يك پليس عراقي كشته شد.
يكي از نزديكان مقتول در اين باره گفت: «اين پليس پس از مشاجره با حسين كاظم وي را با شليك يك گلوله به گردنش به قتل رساند.»
اين حادثه زماني رخ داد كه قهرمان عراقي مي خواست با خودرو وارد يكي از خيابان هاي منطقه تجاري «كراده» شود اما پليس از اين امر جلوگيري كرد كه در نتيجه ميان اين دو مشاجره اي به وقوع پيوست و پليس با يك گلوله وي را كشت.
تشييع جنازه او پر  از جمعيتي بود كه مي خواستند بدانند اين قهرمان خوش هيكل كيست.

بكام صورتي مي شود
حضور خوانندگان در دنياي سينما سابقه دار است، ولي حضور ورزشكاران به چند مورد معدود مثل مايكل جوردن و پله و آن هم خيلي محدود بر مي گردد. البته هم تيمي سابق بكام، اريك كانتونا هم بعد از بازنشستگي در فيلمي بازي كرده بود. فيلمي كه بكام قرار است در آن بازي كند بازسازي سري فيلم هاي مشهور پلنگ صورتي است. او در اين فيلم نقش فوتباليستي را بر عهده دارد كه در افشاي قتل يك مربي فوتبال و پيدا كردن الماس پلنگ صورتي به كارآگاه كمك مي كند. كارگرداني اين فيلم بر عهده استيومارتين است. سري فيلم هاي پلنگ صورتي را بليك ادواردز با بازي كمدين معروف پيترسلرز ساخته. بليك ادواردز كارتون هاي محبوب پلنگ صورتي را هم ساخته و امسال اسكار افتخاري را به خاطر يك عمر فعاليت هنري دريافت كرد.

نياوران را دوست داشته باش
اگر از علاقه مندان شركت در كنسرت هاي موسيقي هستيد حواستان به انجمن موسيقي دوستداران نياوران باشد كه برنامه هاي زيادي براي امسال دارد. اين انجمن سال گذشته نزديك به ۱۸ كنسرت در كاخ نياوران برگزار كرد كه از بين آنها مي توان به كنسرت هاي لي لي افشار، گروه كامكارها و كنسرت عليزاده و گاسپاريان اشاره كرد. براي امسال هم اين انجمن تاكنون برگزاري ۱۲كنسرت را برنامه ريزي كرده است، علاوه بر اينها اين انجمن كنسرت ها و همايش هاي پژوهشي پيرامون موضو ع هاي متفاوت و متنوع موسيقي برگزار خواهد كرد. اين انجمن نشريه اي به نام موسيقي دان هم دارد كه قرار است از ارديبهشت، هر دو ماه يكبار به طور مرتب منتشر شود. سال گذشته شماره صفر اين نشريه منتشر شده بود.

تئاتر عراقي  در ايران
اينكه عراقي ها در ميان اين همه بلبشو و انفجار به فكر هنر و آن هم تئاتر باشند جاي تعجب دارد، ولي هنرمندان عراقي بيكار ننشسته اند. گروه تئاتر عراقي « حسين از قيام تا شهادت» از روز اربعين به مدت ۱۰ روز در تالار نصر تهران برنامه اجرا مي كنند. اين نمايش كار مشترك عراق و لبنان است و ۲۸ بازيگر سرشناس عراقي و لبناني در آن ايفاي نقش مي كنند. جواد الحسب تهيه كننده و كارگردان اين نمايش درباره اين كار گفت:«متن نمايش پيش از سقوط رژيم حاكم بر عراق تهيه شد، اما در آن دوره فرصت نمايش نيافت، ولي پس از سقوط رژيم چندين بار در تئاتر ملي عراق نمايش داده شد، به دليل درخواست مردم اين نمايش در طول ماه محرم  بارها اجرا شد.» اين گروه به دعوت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي به ايران آمده اند. اگر كنجكاو هستيد ببينيد تئاتر عراقي ها چه جوري است، در روزهاي بعد اربعين حتما به تالار نصر سري بزنيد.

ذهن زيبا
ما هميشه براي فريب ديگران به عيوب كوچك خود اعتراف مي كنيم تا آنان متوجه عيوب بزرگ ما نشوند.
فرانسوالارو شفوكو
نگوييد كه چقدر كار مي كنيد، بگوييد كه چقدركار انجام مي دهيد.
پرمودا بترا
آنان كه نمي توانند بر خويش مديريت كنند ناچار به اطاعت از ديگران هستند.
ويكتورهوگو
معشوقه زشت وجود ندارد.
ضرب المثل اسپانيايي

تهرانشهر
ايرانشهر
جهانشهر
حوادث
در شهر
درمانگاه
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  حوادث  |  در شهر  |  درمانگاه  |  يك شهروند  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |