طبق ماده ۶۱۴ قانون مجازات اسلامي هر كس عمدا به ديگري جرح يا ضربي وارد آورد كه موجب نقصان ياشكستن يا از كارافتادن عضوي ازاعضا يا منتهي به مرض دائمي يا فقدان يا نقص يكي از حواس يا منافع يا زوال عقل مجني عليه گردد در مواردي كه قصاص امكان نداشته باشد چنانچه اقدام وي موجب اخلال در نظم وصيانت و امنيت جامعه يا بيم تجري مرتكب يا ديگران گردد به دو تا پنج سال حبس محكوم خواهد شد و در صورت درخواست منجي عليه مرتكب به پرداخت ديه هم محكوم مي شود.
مادر نصرالله از بيهوده بودن تلا ش هايش براي يافتن عامل متلا شي شدن صورت فرزندش در مراجع ذيصلا ح بيش از اين فاجعه ناراحت بود.
عليرضا جلائيان 
چهره اي متلاشي. چشم هايي كه ديگر باز نمي شوند. سينه اي چروكيده از تاول و زخم و حلقي كه از شدت زخم ديگر حلق نيست. همين چند جمله براي مصيبت نصرالله كافي است.
نصرالله ۳۴ ساله است اما حالا چهره مرگ را دارد و آدمي را به ياد لحظه احتضار مي اندازد.
- چرا صورتت اينقدر متلاشي است؟
اسيد پاشيدن آقا... اسيد.
- لهجه اش آذري است. ساكن كرج است و مغازه خواربار فروشي دارد. مي دوني كي اسيد پاشيده آقا نصرالله؟
نه والله... با كسي دشمني نداشتيم آقا كه بدونيم كي پاشيده.
صدايش به درد مي ماند و با ناله ادامه مي دهد كه با هيچ كسي خصومتي نداشته. نه با فاميل نه با همسايه ها و نه كس ديگري.
- از كسي شكايت كردي؟
آره.
- خب از كي شكايت كردي؟
از غريبه آقا... غريبه.
- يعني چي از غريبه؟!
من مي گم چي شده آقا. برادرش بود. سر و صورتي روشن وبور. هرچه كردم نامش را نگفت كه نگفت. هنوز لب باز نكرده، نصرالله به زبان تركي چيزي به او مي گويد.
- دانوشما ...
بهرحال برادر بزرگتر نمي تواند كوچكتره را راضي كند و كوچكتره اصل ماجرا رامي گويد. تمام اختلاف بر سر مساله اي خانواده اي بوده است. ظاهرا اختلاف ميان نصرالله و همسرش اختلافي جدي و ريشه اي بوده.
همسر نصرالله يكسال است كه بناي ناسازگاري با او را گذاشته و كارشان به دادگاه مي كشد و همسر نصرالله ۲۰۰ سكه مهريه اش را به اجرا مي گذارد و نصرالله هم نمي دهد. خانواده آنها ۳ نفره است، نصرالله و همسرش و پسري ۵ ساله.
۲۱ اسفند ماه سال ۱۳۸۲ ساعت ۳۰:۱۰ شب. يكي از محله هاي كرج. نصرالله جواني بلند قامت و خوش اخلاق مغازه را تعطيل كرده و مي خواهد به خانه برگردد. ساعت يازده. نصرالله به خانه رسيده و كليد را به قفل مي اندازد. حركت فردي ناشناس پشت تير چراغ برق روبه روي منزلش توجه اش را جلب مي كند. نصرالله مي گويد: فكر كردم يكي از همين آدم هاست كه آگهي مي چسباند. او در را باز مي كند و قدم اول را به خانه نگذاشته طرف صدايش مي كند.
- هي آقا... با شمام.
نصرالله بر مي گردد تا ببيند چه كسي او را صدا مي زند. جواب سوال او چيزي نيست جز اسيد. طرف پس از انجام كارش از صحنه مي گريزد و نصرالله به دنبالش.
تلاش او بي فايده است. سوزش صورت و درد وحشتناك ناشي از اسيد سولفوريك غليظ اجازه دنبال كردن طرف را نمي دهد. نصرالله به اولين جايي كه مي رسد- آژانس محله شان - صورتش را به آب مي زند و همين اوضاع صورتش را بدتر مي كند. پوست او شروع به تورم مي كند و او به خيابان مي زند و از هر كسي كه طلب كمك مي كند هيچ كس وقعي به او نمي گذارد. «جرات نمي كردند آقا، مي ترسيدند بيفتد گردنشان...»
در اثر بازبودن دهان نصرالله و ورود اسيد به دستگاه گوارشي اش، معده اش به شدت آسيب ديده است و ريه اش كاملا سوخته. سينه و صورت نصرالله هم داغان تر از آن است كه اميدي به بهبودي اش مانده باشد.
- چه كسي آن فرد غريبه را مامور كرده بود تا اين بلا را سر تو بياورد.
- ... نمي دانم ... هرچي هست زير سر...
نصرالله حرفش را مي خورد و ديگر ادامه نمي دهد. مادر او بيشتر ازنحوه برخورد اداره آگاهي شاكي بود. «اصلا رسيدگي نمي كنند آقا. فقط آمده اند يه برگه پر كردند و رفتند. همين.»
ظاهرا نصرالله بايد صبر كند تا احوالش بهتر شود و بعد سراغ شكايت و چهره نگاري برود.« اگر خداي نكرده اين بميره كي بايد بره شكايت كنه؟»! برادرش مي گويد و مادرش دائما زير لب تكرار مي  كرد «بايد از شهرباني شكايت كنم بايد از شهرباني...»
از اتاق بيرون مي زنم. صداي هودي كه وظيفه اش خشك كردن هواي اتاق بود هنوز در گوشم است. بيرون هوا ابري است. چقدر امروز از بهاري بودن هوا غمگينيم.

جواني كه عكسش را ملاحظه مي كنيد جيب بري است كه توسط ماموران كلانتري ۱۲۷ دستگير شده است.
او پس از شناسايي طعمه هاي خود با چاقو آنها را تهديد و اموالشان را سرقت مي كرد.
اين جوان پس از تهديد زني و سرقت اموال او توسط ماموران دستگير شد.
بازپرس دادسراي عمومي رسالت از كساني كه اين فرد از آنها سرقت كرده است خواست تا براي شكايت اقدام كنند.

شما براي اينكه بخواهيد پدر و مادرتان ( يا ناپدري تان) را به ازدواج با فرد مورد علاقه تان راضي كنيد چه كار مي كنيد؟ آنها را تهديد مي كنيد يا تطميع! به هر حال بهرام ۱۹ ساله براي رسيدن به مقصدش گزينه اول را انتخاب كرده است. او بعد از آنكه نتوانست مادر و ناپدري اش را براي ازدواج با يك دختر فراري راضي كند تصميم به تهديد آنها گرفت. او در هفته اول عيد بيش از يك ميليون تومان از اموال منزل از جمله تلويزيون، ويديو، ضبط و ويترين را شكست. اما بازهم نتوانست خانواده اش را راضي به ازدواج با دختر مورد علاقه اش كند براي همين با چاقو آنها را تهديد به مرگ كرد و همچنين گفت اگر با ازدواج او موافقت و كمك نكنند با گاز خانه را منفجر خواهد كرد.
علي ناپدري بهرام پس از تهديدهاي او با پليس ۱۱۰ تماس گرفت و وي را تحويل آنها داد.
علي به ماموران كلانتري گفت، بهرام پسر ناخلفي است كه مدام در حال دعوا و به راه انداختن شر است. او دو سابقه اوباش گري در كلانتري هاي ۱۲۷ و ۱۴۷ دارد. من به خواسته همسرم با ازدواج بهرام و دختر فراري مخالفت كردم و در مقابل تهديد هاي او ايستادم اما وقتي او تهديد كرد كه با گاز خانه را منفجر مي كند با پليس ۱۱۰ تماس گرفتم و او را تحويل دادم.

دختر جواني كه در جريان يك درگيري خونين مادر خود را با ضربات چاقو به قتل رسانده بود توسط ماموران نيروي انتظامي دستگير شد.
ماجرا از اين قرار است كه چند روز پيش مادر و دختر كه ساكن شهرستان آذر شهر استان آذربايجان شرقي بودند، بر سر مسايل خانوادگي با يكديگر به مشاجره پرداختند و دقايقي بعد اين دعوا شدت گرفت.
در اين ميان دختر جواني كه بهاره نام دارد در حالي كه به شدت عصباني شده و كنترل اعمالش را از دست داده بود، ناگهان يك چاقو از آشپزخانه برداشت و به سوي مادرش به نام پروين حمله ور شد.
بهاره كه در آن لحظه قدرت تصميم گيري نداشت و نمي دانست چه كار مي كند، چند ضربه به مادرش زد و او را به قتل رساند.
پس از آن كه گزارش قتل به ماموران انتظامي آذرشهر رسيد، آنها تحقيقات خود را پيرامون اين جنايت خانوادگي آغاز كردند و دروهله اول با دستگيري بهاره او را تحت بازجويي قرار دادند.
دختر جوان در حالي كه به شدت گريه مي كرد، گفت: «من ازكاري كه انجام داده ام بسيار پيشمان هستم هرگز نمي خواستم مادرم را بكشم اما نمي دانم چه طور شد كه در يك لحظه كنترل خودم را از دست دادم، آن موقع خيلي عصباني بودم.»
بنابه اين گزارش بعد از آن كه دختر جوان قتل مادرش را به گردن گرفت، پرونده او به مراجع قضايي ارجاع شد و محاكمه بهاره به زودي آغاز مي شود.

ماموران وظيفه شناس ستاد مبارزه با مواد مخدر نيروي انتظامي دورود، پس از دستگيري يك قاچاقچي پيشنهاد ۱۰ ميليون ريالي رشوه وي را رد و موضوع را صورتجلسه كردند.
به گزارش مركز اطلاع رساني فرماندهي نيروي انتظامي دورود اين ماموران روز شنبه با مظنون شدن به يك دستگاه خودرو پرايد كه در سطح شهر در حال تردد بود آن را متوقف و پس از بازرسي اوليه مقدار ۵۰۰ گرم هروئين و ۵۰ گرم ترياك از داخل آن كشف و ضبط مي نمايند.
اين گزارش مي افزايد در اين هنگام راننده كه خود را در تنگنا مي بيند پيشنهاد رشوه مي دهد كه ماموران نيروي انتظامي با رد مبلغ پيشنهادي بلافاصله آن را نيز صورتجلسه مي كنند.
براساس همين گزارش در تحقيقات بعدي مشخص شد كه متهم خودرو پرايد را نيز از تهران سرقت نموده است.

اعضاي يك باند سرقت موتورسيكلت در شهرستان شوش شناسايي و دستگير شدند.
ماموران نيروي انتظامي در پي اطلاع از فعاليت اعضاي يك باند سارقان مسلح در اين شهر كه اقدام به سرقت ده ها دستگاه موتورسيكلت در اين شهر كرده بودند عمليات گسترده اي را براي دستگيري اين سارقان آغاز كردند كه سرانجام در تعطيلات نوروز يكي از سارقان در يك عمليات پليسي دستگير شد.
متهم در ابتدا منكر هر گونه سرقتي شد اما در ادامه به چندين مورد سرقت مسلحانه و غيرمسلحانه اعتراف كرد.
پس از اعترافات اين سارق ماموران توانستند سه همدست ديگر اين سارق را شناسايي كنند كه در بازرسي از مخفيگاه اين سارقان تعداد چهار قبضه سلاح كلاشينكف از آنان به دست آمد. ماموران هم اكنون در حال تحقيق در خصوص ديگر جرايم اين سارقان هستند.

چهار كشته و ۲۲ مجروح حاصل حوادث و سوانح غيرمترقبه استان آذربايجان شرقي در سال ۸۲ بود.
دبير ستاد حوادث و سوانح غيرمترقبه آذربايجان شرقي خسارات وارده ناشي از وقوع حوادث و سوانح استان در سال ۸۲ را ۳۵۸ هزار و ۵۳۹ ميليون ريال اعلام كرد.
وي افزود: اين مقدار خسارت به بخش هاي مسكوني، زيربنايي، كشاورزي و دامي وارد آمده است.
وي بيشترين ميزان خسارت وارده پارسال در آذربايجان شرقي را ۳۲۶ هزار و ۳۹۴ ميليون ريال و شامل سرمازدگي درختان ذكر كرد. به گفته عبدالعلي پور، از ۱۹ شهرستان استان آذربايجان شرقي در ۱۶ شهرستان سيل، ۱۱ شهرستان سرمازدگي، ۹ شهرستان توفان، سه شهرستان آذرخش و ۹ شهرستان تگرگ وقوع يافته است. وي آذربايجان شرقي را به رغم تنوع آب و هوايي و وسعت جغرافيايي يكي از استان هاي حادثه خيز كشور برشمرد و گفت: اين استان همه ساله شاهد وقوع سيل، توفان، رانش و لغزش زمين، سرمازدگي و خشكسالي است كه سالانه ميلياردها ريال خسارت را متحمل مي شود.

براساس آمار موجود در تعطيلات نوروزي امسال بطور متوسط بر اثر سوانح رانندگي روزانه يك نفر در جاده هاي لرستان جان خود را از دست دادند.
از ابتداي تعطيلات نوروزي تا ۱۴فروردين ماه سال جاري ۱۲۵ فقره تصادف در جاده هاي اين استان به وقوع پيوست كه بر اثر آنها ۱۵ نفر جان باختند.
همچنين بر اثر اين تصادفات رانندگي، ۱۹۵ نفر زخمي شدند، كه ۱۱۱ نفر از مجروحان به مراكز درماني اين استان اعزام و مابقي نيز به صورت سرپايي توسط امدادگران جاده اي مداوا شدند.
وي اظهار داشت: همچنين در اين مدت يكهزار و ۲۶۳ مصدوم به صورت سرپايي در پايگاه هاي ثابت و سيار اين جمعيت نيز مداوا شدند.
مصدومان اين سوانح رانندگي توسط ۱۴ دستگاه آمبولانس مستقر در پايگاه هاي استان جابه جا شدند.

در سال ميلادي گذشته (۲۰۰۳) بر اثر تصادفات رانندگي درسراسر جهان، يك ميليون و ۲۰۰ هزار نفر كشته و۵ ميليون نفر دچار معلوليت شدند.
سازمان جهاني بهداشت با اعلام اين خبر افزود: در اين مدت آسيب ديدگان ناشي از تصادفات جاده اي روزانه ۱۳۰ هزار نفر و سالانه ۵۰ ميليون نفر، كشته شدگان ناشي از آن روزانه ۳هزار نفر و معلولان ناشي از اين حوادث روزانه ۱۵ هزار نفر بوده است.
در سراسر دنيا در اثر تصادفات رانندگي، قريب به ۱۰۰ ميليون خانواده با مرگ و يا معلوليت بستگان خود روبرو شده اند و سالانه ۱۸۰ هزار كودك زير ۱۵ سال قرباني آسيب هاي ناشي از ترافيك جاده اي مي شوند.
مرگ و مير ناشي از آسيب هاي جاده اي در جهان ۱۹ درصد در هر هزار نفر است كه اين ميزان در كشورهاي پيشرفته بادرآمد بالا، ۶/۱۲ در هر ۱۰۰ هزار نفر، در كشورهاي با درآمد كم يا متوسط ۲/۲۰ و در كشورهاي آفريقايي ۳/۲۸ درصد در هر هزار نفر جمعيت است.

پسر ۴ ساله اي كه قصد گرفتن بچه گربه اي را داشت از پشت بام سقوط كرد وبه طور معجزهآسايي از مرگ نجات يافت. اين پسر ۴ ساله كه حسين نام دارد ديروز بعدازظهر در حالي كه با پسر همسايه بازي مي كرد براي گرفتن بچه گربه اي به پشت بام خانه همسايه مي رود و بي توجه به اطراف خود براي گرفتن بچه گربه از آن بالا سقوط مي كند. درست عين كارتون تام و جري!
مادر او در اين باره مي گويد: «من مشغول كار خانه بودم كه صداي برخورد جسمي سنگين بازمين را شنيدم.» عاطفه مادري كار خودش را مي كند ومادر حسين به موقع بالاي سر فرزندش حاضر مي شود.
خدا را شكر كه اتفاق خاصي براي حسين نيفتاده است و تنها بايد ۲۴ ساعت در بيمارستان تحت نظر باشد.

ماموران اداره مبارزه با مواد مخدر شهرباني استانبول، طي عملياتي در اين شهر بيش از ۱۰۰ كيلوگرم موادمخدر كشف و ضبط كردند. در اطلاعيه صادره از سوي شعبه مبارزه با مواد مخدر شهرباني استانبول، مواد مخدر مكشوفه شامل ۲/۹۱ كيلوگرم هروئين و ۱۳ كيلوگرم ترياك است. بنا به اين اطلاعيه ۲ هزار عدد قرص مخدر موسوم به «اكستازي» نيز از قاچاقچيان كشف شده است. پنج نفر كه اعضاي يك شبكه قاچاق مواد مخدر را تشكيل مي دادند نيز از سوي اين نيروها بازداشت شدند.

چهار نفر در چند روز گذشته در استان مازندران به دليل عدم آشنايي با فن شنا در دريا و رودخانه هاي اين استان جان خود را از دست داده اند.
از اين افراد دو نفر به نام هاي «سعيد تدبيري » ۲۵ ساله و «عبدالحكيم محمدي » ۲۰ ساله در آب هاي درياي خزر در نوشهر جان باختند.
همچنين يك نوجوان ۱۲ ساله به نام «عباس علمدار» در رودخانه اي واقع در فرهنگ شهر و يك نفر ديگر نيز در بابلسر در دريا غرق شد.

اداره كل امور آب استان تهران در ۱۱ ماهه سال گذشته، ۳۷۲ حلقه چاه غيرمجاز در كل استان را شناسايي كرد.همچنين ۹۱ چاه پر و مسلوب المنفعه، ۱۷ حلقه چاه توقيف و ۲۰۸ دستگاه حفاري غيرمجاز هم ضبط شد.در اين مدت ۲۰۱ مورد ارجاع پرونده به دادگاه، ۶۷۰ حلقه كنترل نحوه بهره برداري از چاه ها و دو هزار و ۶۴ مورد صدور اخطاريه به صاحبان چاه ها انجام شده است. سه هزار و ۵۸ فقره ابلاغ اخطاريه حق النظاره، دو هزار و ۷۴۸ مورد درخواست هاي رسيده جهت كارشناسي، هزار و ۸۲۴ مورد رسيدگي پرونده توسط كميسيون و ۲۳۳ حلقه صدور مجوز حفر چاه جديد (شرب، صنعت، كشاورزي) فعاليت هاي اداره ياد شده در يازده ماه گذشته بوده است.

سرقت در ايام تعطيلات نوروزي در آبادان در مقايسه با مدت مشابه به پارسال ۵۰ درصد كاهش يافت. «با توجه به اينكه ميزان ورود مسافران نوروزي به اين شهرستان پس از پايان جنگ تحميلي بي سابقه بوده اما با كمترين سرقت و مزاحمت خياباني روبه رو بود».
جالب اينجاست كه براي رفاه حال مسافران در محل اسكان آنها، بوستان ها، فضاي سبزها و خيابان ها ايستگاه هاي ويژه گشت زني و بازرسي به صورت شبانه روز داير  شده بود.

چند سارق مسلح كه قصد سرقت مسلحانه از يك طلافروشي در تربت حيدريه را داشتند در نقشه خود ناكام ماندند.
«سارقان پس از مقاومت فروشندگان، با مجروح كردن فرزند مالك طلافروشي اقدام به فرار كردند.» مالك طلافروشي مورد سرقت واقع شده در تربت حيدريه به ايرنا گفت: سرقت مسلحانه در يكي از روزها و ساعات شلوغ سال آن هم در مركز شهر و مجاورت نيروي انتظامي جاي سوال دارد. احمد محقق افزود: حال فرزندش كه در جريان سرقت مسلحانه مجروح شده وخيم است.