هادي صبا
عبدالعزيز رنتيسي رهبر به شهادت رسيده جنبش حماس همچون شيخ احمد ياسين در يك روستاي نزديك شهر عقلان - راس الحسين فلسطين - به دنيا آمد.
يكساله بود كه در جريان اخراج اجباري فلسطينيان در سال ۱۹۴۸ به همراه خانواده اش خانه و كاشانه خود را واگذاشت تا زندگي پرمرارتي را در اردوگاه آوارگان در غزه آغاز كند. همچون بسياري ديگر از فلسطينيان آواره ،عبدالعزيز شش ساله بازي با همسالان خود را رها كرد تا به كار بپردازد تا شايد با درآمد ناچيز كودكانه اش باري از دوش خانواده محرومش بردارد. رنتيسي دوران كودكي به معناي متعارف آن را سپري نكرد، گويي كه از همان كودكي براي ماموريتي عظيم آماده مي شد.
نبوغ رنتيسي از همان اوان كودكي نمايان بود .وي در كنار كار تحصيلات خود را ادامه داد و با اخذ نمرات عالي توانست شرايط ورود به دانشكده طب را كسب كند. ۱۸ ساله بود كه به اسكندريه مصر رفت تا ۷ سال بعد به غزه بازگردد؛ در حالي كه علاوه بر اخذ مدرك پزشكي به عنوان يك كادر انقلابي اسلامي كه حافظ قرآن بود و علوم اسلامي را در تشكيلات اخوان المسلمين به گونه اي آموخته بود كه به صورت يك مبلغ طراز اول اسلامي درآيد.
رنتيسي مدتي بعد مجددا به مصر بازگشت تا تخصص خود را در طب اطفال به پايان برساند. پس از استقرار در غزه علاوه بر آنكه در زمينه هاي پزشكي به خدمت مردم شتافت به عنوان يكي از اعضاي هيئت مديره مجتمع فرهنگي اسلامي غزه به تربيت نيروهايي پرداخت كه بعدها از كادرهاي مياني حماس به شمار مي رفتند.
رنتيسي در كنار شيخ احمد ياسين و ۵ تن ديگر از رهبران اخوان المسلمين در غزه، جنبش مقاومت اسلامي - حماس را بنيانگذاري كرد تا تجربه اي جديد از مبارزات جريان اسلامي در فلسطين را به نمايش بگذارد. اين پزشك مبارز زندگي پرفراز و نشيبي را طي كرد كه مشخصه اصلي آن دستگيريهاي پي در پي از سوي نيروهاي اشغالگر اسرائيلي بود. حتي از ظلم برادران فلسطيني اش نيز بي بهره نماند و چندين بار از سوي نيروهاي دولت خودگردان دستگير شد و در مجموع بيش از ۲۷ ماه را در زندان فلسطيني گذراند.
رنتيسي سخنوري ماهر، مذاكره كننده اي هوشمند بود كه تسلطش به زبان انگليسي از وي يك چهره جهاني ساخته بود. شاخه نظامي حماس- كتائب عزالدين قسام - از طريق او به رهبري حماس وصل مي شد و به همين دليل حتي در زمان حيات شيخ احمد ياسين به عنوان برجسته ترين و موثرترين رهبر حماس شناخته مي شد كه تصميمات اصلي را اتخاذ مي نمود. صلابت و سازش ناپذيري از مشخصه هاي اصلي يك رهبر انقلابي است كه با حكمت بالا در او جمع شده بود. عليرغم آنكه بارها توسط نيروهاي دولت خودگردان دستگير شد ولي هيچگاه به نيروهاي حماس اجازه نداد كه تفنگهايشان را به سوي برادران فلسطيني خود نشانه روند، زيرا وظيفه اصلي حماس را جهاد با اشغالگران مي دانست.
اينك رنتيسي رفته است تا جنبش حماس ضربه اي جبران ناپذير را تحمل كند. آنچه تسلابخش مجاهدان جنبش حماس است وجود كادر رهبري نيرومند و يكپارچه در خارج از فلسطين مي باشد كه توان اتخاذ تصميم لازم براي اداره امور را دارند، افزون بر آنكه كادرهاي جوان اين جنبش پرنفوذ و نيرومند، از پتانسيل بالايي براي اداره امور برخوردارند و مي توانند اوضاع را تحت كنترل درآورند.
هدف اسرائيل و شخص شارون در ترور رهبران حماس نيز كاملا روشن است. اسرائيل قصد دارد كه با از ميان برداشتن رهبران اصلي حماس اولا امكان سيطره اين جنبش بر غزه پس از خروج اسرائيل از آن را منتفي سازد و زمينه را براي به حاكميت رسيدن نيروهاي ميانه رو همراه و همدل با اسرائيل را فراهم آورد ؛و ثانيا با از بين بردن رهبران حكيم و پرنفوذ اين جنبش، امكان ايجاد درگيري داخلي ميان فلسطينيان پس از خروج از غزه را مهيا كند.
بديهي است كه رهبران ملي فلسطيني به خوبي بر اهداف اسرائيل واقفند و ديگر اينكه ملت تجربه ديده و قهرمان فلسطين كه چند دهه مبارزه عليه اشغالگري را هدايت كرده بزرگتر و حكيم تر از آن است كه اجازه بروز درگيري ميان فرزندان خود را بدهد.
عليرغم به شهادت رسيدن شيخ احمد ياسين، عبدالعزيز الرنتيسي، اسماعيل ابوشنب و بسياري ديگر از رهبران مقاومت، واقعيت اين است كه اسرائيل با پذيرش شكست، طرح خروج يكجانبه از غزه را اجرا مي كند و كشتار فلسطينيان نمي تواند اين شكست تاريخي را تحت الشعاع خود قرار دهد.