يكشنبه ۶ ارديبهشت ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۳۵۹
آنها به هيچ جواهرفروشي رحم نمي كنند
اين جانيان طماع
اين سرقت خونين در شرايطي روي داد كه هنوز سارقاني كه آذرماه سال گذشته با تيراندازي به سوي يك جواهرفروش در بازار زرگرها، اموال وي را به سرقت برده بودند و همچنين عاملان قتل صاحب طلافروشي پونه واقع در خيابان «آذربايجان» كه بهمن ماه پارسال مرتكب جنايت شدند همچنان متواري هستند
پس از كشف جسد صاحب طلافروشي، اكيپي از كارآگاهان اداره آگاهي، كارشناسان تشخيص هويت و بازپرس متين راسخ - بازپرس ويژه قتل تهران- در محل حادثه حاضر شدند
005856.jpg
عكس: هادي مختاريان 
عليرضا رحيمي نژاد
كارآگاهان ويژه قتل اداره آگاهي تهران پس از گذشت ۱۸ روز از سرقت مسلحانه اي كه منجر به قتل صاحب جواهرفروشي «سيتا» واقع در خيابان گرگان شد همچنان در تلاش هستند ردپايي از عامل يا عاملان اين جنايت به دست آورند.
آنچه در اين ميان افسران جنايي را با مشكل مواجه كرده، اين است كه سارقان مسلح به طرز كاملا حرفه اي نقشه شان را طراحي و اجرا كرده و هيچ گونه سرنخي از خود بر جاي نگذاشته اند. به گونه اي كه حتي شاهدي نيز براي اين جنايت دلخراش وجود ندارد.
اين سرقت خونين در شرايطي روي داد كه هنوز سارقاني كه آذرماه سال گذشته با تيراندازي به سوي يك جواهرفروش در بازار زرگرها، اموال وي را به سرقت برده بودند و همچنين عاملان قتل صاحب طلافروشي پونه واقع در خيابان «آذربايجان» كه بهمن ماه پارسال مرتكب جنايت شدند همچنان متواري هستند و تكرار اين گونه سرقت ها از اين موضوع حكايت دارد كه «طلافروش ها امنيت ندارند.»
۲ سال قبل هنگامي كه جامعه پزشكي كشور با وقوع چند سرقت مسلحانه از مطب ها مواجه شد با پيگيري موضوع و اعتراض هاي مكرر توانست اقداماتي در جهت تامين امنيت اين قشر از جامعه انجام دهد اما انجام چنين كارهايي هنوز در دستور كار اتحاديه جواهرفروشان و ساير سازمان ها و نهادهاي مسوول قرار نگرفته است.
يكي از جواهرفروشان بازار «افسريه» مي گويد: «قرار بود اتحاديه با جواز كسب به طلافروش ها گاز اشك آور يا دستگاه شوك بي حس كننده بدهد اما اين موضوع فقط در حد حرف و شعار باقي ماند و مسوولان آن را پيگيري نكردند.»
در اين ميان سارقان مسلح نيز با استفاده از خلاهاي امنيتي موجود، حرفه اي تر شده اند و نقشه هاي خود را راحت تر از پيش اجرا مي كنند.
ماجراي قتل «اكبر خاكي » - مالك جواهرفروشي «سيتا»- زماني فاش شد كه خواهرزاده و برادر وي كه از مقابل مغازه مقتول مي گذشتند به تعطيل بودن آن مشكوك شدند. آنها مي گويند: «حدود ساعت ۵/۱ ظهر بود كه به آنجا رسيديم و متوجه شديم ويترين مغازه خالي است چون طلافروش ها تا پايان ساعت كاري ويترين خود را جمع نمي كنند به اين موضوع مشكوك و وارد مغازه شديم. جسد اكبر در حالي كه غرق در خون بود كف مغازه افتاده و طلا و جواهرات سرقت شده بود.»
پس از كشف جسد صاحب طلافروشي اكيپي از كارآگاهان اداره آگاهي، كارشناسان تشخيص هويت و بازپرس متين راسخ - بازپرس ويژه قتل تهران - در محل حادثه حاضر شدند.
نتيجه تحقيقات اوليه نشان داد اكبر خاكي بر اثر ۴ ضربه چاقو و ۳ گلوله از پاي درآمده است اما معماي اصلي هنگامي مطرح شد كه اهالي محل و همسايه هاي جواهرفروشي «سيتا» در بازجويي هاي اوليه گفتند به هيچ وجه متوجه اين سرقت نشده و حتي صداي شليك گلوله  ها را هم نشنيده اند.
در اين ميان نخستين دليلي كه براي مشاهده نشدن سارقان در حين دزدي وجود داشت شيشه هاي دودي مغازه بود.
«اصغري»- مالك يك جواهرفروشي در تهران - مي گويد: «بعضي طلا فروشي ها براي آنكه اجناس شان از بيرون ديده نشود از شيشه هاي دودي استفاده مي كنند. اين كار باعث مي شود سارقان كه نمي دانند داخل مغازه چه مقدار طلا وجواهرات موجود است ريسك نكنند و از انجام سرقت منصرف شوند.»
در شرايطي كه سارقان حرفه اي از مدت ها قبل طلافروش مورد نظرشان را شناسايي مي كنند و زير نظرمي گيرند. استفاده از شيشه هاي دودي نه تنها شگرد كارسازي نيست بلكه مي تواند برگ برنده دزدان مسلح باشد.
اما علاوه بر شيشه هاي دودي در سرقت از جواهرفروشي «سيتا» عامل ديگري نيز وجود داشت كه مانع از شنيدن صداي گلوله توسط اهالي محل شد.
كارآگاهان احتمال مي دهند كه سلاح دزدان ناشناس مجهز به صدا خفه كن بوده است. در صورت اثبات اين موضوع كاملا مشخص مي شود كه هم اكنون سارقان از امكانات پيشرفته اي برخوردار شده اند و مي توانند از طريق بازار غير قانوني و قاچاق به هر سلاح و وسيله اي كه نياز داشته باشند دست يابند.
مبارزه با قاچاق سلاح نكته اي است كه مسوولان انتظامي، امنيتي كشور همواره بر آن تاكيد دارند و سهل انگاري در برابر اين موضوع را به معناي مختل شدن امنيت جامعه مي دانند با اين وجود شيوه هاي برخورد و جلوگيري از قاچاق سلاح تاكنون به شكل مطلوب پاسخگوي نيازهاي موجود نبوده و اين امر فرصت مناسبي را در اختيار تبهكاران حرفه اي قرار داده است.
در حال حاضر عليرغم وقوع سرقت هاي مسلحانه متعدد ازطلا فروشي ها تنها وسيله دفاعي و امنيتي اين قشر، درهاي الكتريكي است كه فقط از داخل مغازه قابل باز و بسته شدن است.
«اصغري» مي گويد: «اين درها به هيچ وجه وسيله خوبي براي محافظت از طلا فروشي ها نيست چون جواهر فروشان در را به روي هر فردي كه بخواهد وارد شود باز مي كنند و در واقع چاره اي جز اين ندارند، اين درها فقط براي جلوگيري از سرقت هاي خرد است به عنوان مثال در مواردي كه فوري پس از ورود به مغازه يك النگو را قاپ مي زند و مي خواهد به سرعت فرار كند، بسته بودن در مانع از اين كار مي شود، اما در سرقت هاي حرفه اي و كلان حتي اگر جواهرفروشي از گشودن در خودداري كند، سارقان مي توانند با شليك گلوله آن را بشكنند و وارد شوند.»
با اين وجود به طلافروشي ها توصيه مي شود از بازكردن در مغازه در ساعت هاي اوليه و پاياني كار خودداري كنند.
همچنين نيروي انتظامي در اطلاعيه اي كه اخيراً منتشر كرده به مغازه داران و جواهرفروشان توصيه كرده است، با رعايت موارد ايمني جان و مال خود را از گزند بزهكاران در امان نگه دارند.
در هشدارهاي پليس آمده است! «محل كسب خود را در اختيار افراد نابالغ و كم تجربه قرار ندهيد چون آنها زود اغفال مي شوند، چنانچه در مجاورت يا پشت مغازه شما خرابه اي وجود دارد، درصدد رفع آن برآييد و ديوارهاي مغازه را با آهن و بتون محكم كنيد. مغازه هايي كه در آهني و در شيشه اي دارند براي بالابردن ضريب اطمينان بهتر است هردو در را قفل كنيد و درصورتي كه مشتري ناشناس اقلام خريداري شده را به زمين ريخت و وانمود كرد، احتياج به كمك دارد با دقت بيشتري مراقب مغازه و محل نگهداري پول خود باشيد، چون احتمال دارد اين كار شگردي براي سرقت باشد.»
نيروي انتظامي همچنين در اين اطلاعيه از مغازه داران به ويژه طلافروشي ها خواسته است: «از اموال و اقلام گرانبهاي موجود در مغازه عكس تهيه و مشخصات دقيق آن را ثبت و در جاي مطمئني نگهداري كنند.»
اين كار باعث مي شود تا درصورت وقوع سرقت، عكس و مشخصات اموال مسروقه در اختيار تمام جواهرفروش ها قرار بگيرد و آنها اگر با افرادي كه قصد داشتند طلاهاي دزدي را بفروشند مواجه شدند موضوع را به سرعت به پليس اطلاع دهند.
فروش اموال مسروقه يكي از مشكل ترين مراحل كاري دزدان مسلح است و احتمال دستگيري آنان را در اين هنگام بيشتر از هر زمان ديگري مي كند.
مالك جواهرفروشي بازار افسريه مي گويد: «جواهرفروشان طلاي بدون فاكتور نمي خرند، اما متاسفانه در هر صنف افراد خلافكار نيز وجود دارند و مالخرهايي كه طلاهاي مسروقه را از دزدان خريداري مي كنند، بيشتر از هرچيز ديگري به هم صنفان ضربه مي زنند.»
باتوجه به اين شرايط، نظارت بيشتر بر جواهرفروشي ها از سوي اتحاديه صنفي مي تواند احتمال روي آوردن عده اي از اين اشخاص را كه تعدادشان نيز محدود و اندك شمار است، به كارهاي خلاف كمتر كند.
به هرحال باتوجه به خطراتي كه جواهرفروشان را تهديد مي كند اتخاذ تدابير ويژه اي كه امنيت آنان را بيشتر كند، ضروري به نظر مي رسد.

گزارشي از استيضاح يك ترك كننده موادمخدر
انجمن معتادان گمنام
سعيدمسيح
«من هم مثل شما هستم. يه روزي تو دام اين لعنتي افتادم و گرفتار شدم. امروز خيلي خوشحالم كه دوستاني مثل شما پيدا كردم و توانستم ترك كنم.»
اين حرف هاي جوان ۲۴ ساله  اي به اسم «سعيد» است كه پس از سه سال اعتياد به موادمخدر با كمك سازمان غير دولتي ... موفق به ترك شده بود. او روز پنج شنبه پس از اينكه يك ماه سراغ مواد مخدر نرفته بود در جلسه هفتگي اعضاي گروه حاضر شده و طبق روال روي صندلي ويژه كه افراد معتاد پس از ترك مواد مخدر و به دست آوردن سلامتي خود روي آن مي نشستند، نشست.
«سه سال پيش به خاطر يك شكست مالي دچارمشكل روحي شدم و به سمت مصرف سيگار رفتم. يك ماه از اين قضيه نگذشته بود كه از طريق دوستانم و شركت در ميهماني هاي شبانه، به سمت مصرف ترياك رفتم و تا چشم باز كردم ديدم تبديل به فردي شدم كه اگر يه روز ترياك نمي كشيد تموم استخوان هايش شروع به درد گرفتن و لرزيدن مي كرد...»
حدود بيست نفر كه همگي روزي گرفتار انواع مختلف مواد اعتياد آور بودند روبه روي صندلي ويژه نشسته بودند و به سرگذشت «سعيد» گوش مي كردند و هراز گاهي يكي از ميان جمعيت با قطع كردن حرف هاي سعيد از او سوال مي كرد. «ما براي اينكه عضو جديد را به گروه خودمان بپذيريم بايد مطمئن شويم كه او ترك كرده است به همين خاطر او را پس از ترك، روي صندلي ويژه مي نشانيم و استيضاح مي كنيم. اگه او واقعا موفق به ترك مواد مخدر شده باشد يكي از اعضاي ثابت گروه ها محسوب مي شود.» اين را يكي از اعضاي اصلي اين انجمن مي گويد و ادامه مي دهد ما يكسال است كه كار خود را آغاز كرديم و تا به حال موفق به ترك بيش از ۳۰ معتاد شده ايم.
سعيد پس از نيم ساعت صحبت در مورد زندگي گذشته اش و برنامه هايي كه براي آينده خود دارد منتظر تصميم افراد انجمن است. پنج دقيقه به سكوت مي گذرد. اين چند دقيقه سكوت برايم خيلي سخت بود. قلبم به شدت مي تپيد و صداي آن را به راحتي در آن سكوت مي شنيدم.
سرانجام همه اعضاي گروه يك به يك از جا بلند شدند و اين به منزله پذيرفتن سعيد در ميان خود بود. خيلي خوشحال شدم و آن لحظه يكي از باشكوه ترين لحظات زندگي ام بود.
از او مي پرسم از اين به بعد مي خواهي چه كار كني؟ مثل اينكه او از قبل تصميم خود را براي آينده گرفته و بي درنگ جواب مي دهد من الان تو نقطه صفرم، مي خواهم از همين جا به اوج برسم، اما با فكر. دفعه قبل هم براحتي خودم را به اوج رساندم، ولي خيلي زود زمين خوردم.
حالا كه خودم از اين منجلاب نجات پيدا كرده ام، تصميم گرفته ام تاآنجا كه از دستم بر مي آيد به معتادان كمك كنم تا بتوانند ترك كنند، 
-فكر مي كردي بتواني ترك كني؟
من اراده ام قوي بود ولي كسي نبود كه به من كمك كند پس از آشنايي با اين انجمن و كمك پزشكان آنجا توانستم در كمتر از يك ماه ترك كنم.
همه آنها حرف براي گفتن دارند. «مصطفي» مرد ۳۳ ساله اي است كه شروع به نوشتن سرگذشت كليه اعضاي انجمن كرده است. «سرگذشت همه آنها يك داستان است مي خواهم باگردآوري داستان زندگي اين افراد كتابي منتشر كنم . اما هنوز نتوانستم ناشري را براي چاپ كتاب پيدا كنم.»
دكتر احمدي از پزشكان اين انجمن مي گويد:« ما به روش هاي علمي اقدام به ترك دادن معتادان مي كنيم. چند روانپزشك در طول مدت درمان، با ما همكاري مي كنند، آنها از لحاظ روحي به بيماران كمك مي كنند تا ترك كردن مواد براي آنها راحت تر باشد. »

آدم هاي خوب پيدا مي شوند
آزار و اذيت هاي نامادري، باعث فرار دختر ۳۰ساله از خانه پدرش شد. دختر ۳۰ ساله اي به نام «ربابه» سه بار به خاطر اذيت هاي نامادري اش از خانه فرار كرده و هر بار توسط ماموران به منزل پدرش برگردانده شد. او دو سال پيش پس از كتك خوردن از دست نامادري اش فرار كرد كه دو روز بعد از فرارش ماموران نيروي انتظامي در خيابان به او مشكوك مي شوند و پس از بازجويي از وي، متوجه فرار او از خانه مي شوند. به گفته «ربابه» آن شب پدرش او را كتك زده و در انباري خانه زنداني كرده بود. اين دختر جوان يك هفته پس از آزادي از انباري دوباره فرار مي كند كه برادر ناتني اش او را در خيابان مي بيند و به خانه بر مي گرداند. بار آخري كه ربابه از خانه فرار مي كند به ساختماني مي رود تا شب را سپري كند. «ربابه» مي گويد: نامادري ام از كودكي مرا كتك مي زد وحتي اجازه ادامه تحصيل را به من نداد. برادر و خواهرهاي ناتني ام هم مرا اذيت مي كردند اما من حقي نداشتم كه جواب آنها را بدهم. اگر هم يك بار جواب آنها مي دادم نامادري ام كتكم مي زد و زنداني ام مي كرد. هر بار كه فرار كردم به دنبال خانواده اي بودم كه مرا به فرزندي قبول كنند چون اعتقاد داشتم هنوز آدم هاي خوب پيدا مي شوند.

پليس ايران
انگار قرار نيست اخبار و احاديث مربوط بر دستگيري قاچاقچيان و قاچاق موادمخدر تمامي داشته باشد. اين بار البته خبر خوبي برايتان داريم. ماموران پليس شرق ايران در يك عمليات كمين شبانه و چندين ساعت درگيري با قاچاقچيان بين المللي موادمخدر، موفق شدند از عبور محموله هاي كيلويي مرفين و هزار كيلويي حشيش به مقصد كشورهاي اروپايي جلوگيري كنند. اين عمليات درمنطقه مرزي ميرجاوه و توسط واحدهاي عملياتي هنگ مرزي اين منطقه انجام شده است. قاچاقچيان پس از درگيري سنگين مسلحانه به داخل خاك پاكستان گريختند، اما مجبور شدند، علاوه بر مجموع ۱۵۰۰ كيلوگرم حشيش و مرفين، مقاديري سلاح و مهمات نيز از خود به جاي بگذارند. براساس گزارش ديگري از مركز مبارزه با مواد مخدر ناجا، واحدهاي عملياتي مبارزه با مواد مخدر استان هاي سيستان و بلوچستان، كرمان، خوزستان، فارس، هرمزگان و خراسان نيز با اقدام هاي اطلاعاتي به موقع، موفق به شناسايي و دستگيري ۲۸ نفر از عوامل باندهاي تهيه، توزيع و حمل مواد مخدر شده اند.

در كرج رخ داد
فروردين، ماه گل و بلبل و سنبل است، اما مي  تواند ماه اتفاقات و حوادث تلخ و نگران كننده اي هم باشد. مثل آتش سوزي ، حريق وحادثه.
مدير عامل سازمان خدمات ايمني و آتش نشاني كرج و حومه، ازوقوع ۱۴۱ فقره حريق و حادثه طي فروردين ماه امسال دراين شهرستان خبر داد. در اين حوادث شش نفر كشته و۱۸ نفر مصدوم شدند كه مجروحان توسط نيروهاي امدادي به مراكز درماني انتقال يافتند.
از مجموع اين حوادث، ۹۹ مورد آتش سوزي بوده كه بر اثر استفاده نادرست از وسايل گرمازا و رعايت نكردن نكات ايمني اتفاق افتاد. اميريزداني گفت: «ساير حوادث فروردين ماه در كرج مربوط به حوادث رانندگي بود كه خسارات فراواني به دنبال داشت.»
به منظور ارتقاي سطح آگاهي عمومي و كاهش آمار حوادث، اخيرا پنج دوره آموزشي درخصوص رعايت مسايل ايمني با شركت بيش از ۲۵۰ نفر از شهروندان در كرج برگزار شد.

سقوط لودر خاكبرداري
بعضي خبرها دردآورند و در عين حال عبرت آموز مثل همين خبري كه مي خوانيد سقوط يك دستگاه لودر كه در كارگاه شن و ماسه مشغول كار بود باعث كشته شدن راننده شد. اين لودر شب گذشته در كارگاه شن وماسه دهستان سربندان از توابع شهرستان دماوند از بالاي كوهي از ماسه به پايين سقوط كرد. جالب اينجاست كه مسوولان كارگاه تا ساعات اوليه بامداد امروز متوجه اين حادثه نشده و راننده لودر از شب گذشته تا اوايل صبح امروز در زير لودر باقي مانده بود. پس از اطلاع ايستگاه از موضوع، بلافاصله يك اكيپ از نيروهاي امداد و نجات آتش نشاني به محل حادثه اعزام و باتلاش و كوشش بسيار و به وسيله يك دستگاه جرثقيل موفق شدند جسد راننده را از زير لودر بيرون كشيده و به پزشكي قانوني تهران اعزام كنند. علت وقوع اين حادثه بي احتياطي راننده در هنگام كار كردن در شب و عدم رعايت موارد ايمني از سوي وي بوده است. روز گذشته همچنين يك كارگر كه مشغول حفر چاهي در منطقه گيلاوند اين شهرستان بود نيز به داخل چاه سقوط كرد.

رفيق ناباب
از قديم گفتند «دشمن دانا به از دوست نادان بود» باور نمي كنيد؟ اين خبر را بخوانيد. جوان ۲۰ ساله اي در شهرستان رباط كريم توسط دوست خود به قتل رسيد. «سعيد ملاحسين زاده» ساعت ۲۲ شب گذشته در درگيري با چند تن از دوستان خود كه به گفته شاهدان از شوخي ها آنها به وجود آمد، با ضربه چاقو به قتل رسيد.
اين حادثه كه در محل «سه راه رباط كريم» رخ داد، موجب ترس ساكنان شهرستان رباط كريم از توابع استان تهران شد.
ماموران ناحيه انتظامي شهرستان رباط كريم، لحظاتي پس از وقوع قتل در محل حادثه حاضر و پيكر نيمه جان مقتول را به وسيله آمبولانس به بيمارستان «فاطمه زهرا(س)» اين شهرستان انتقال دادند. مقتول كه ضربه چاقو به كبد وي برخورد كرده بود لحظاتي پس از رسيدن به بيمارستان جان سپرد. ماموران اداره آگاهي ناحيه انتظامي اين شهرستان، يك نفر از مظنونين به قتل را بازداشت كرده و چند نفر نيز تحت تعقيب قرار دارند.

زندان بزرگ تهران
مدير كل اداره زندان هاي استان تهران گفت: فاز اول ندامتگاه بزرگ تهران با ظرفيت دو هزار نفر تا پايان امسال راه اندازي مي شود و عمليات ساخت دو فاز ديگر نيز شروع و تاكنون ۵۰ درصد اقدامات آن انجام گرفته است.
سليماني در گفت وگو با خبرگزاري مهر گفت: كل اراضي اختصاص يافته براي احداث ندامتگاه بزرگ تهران در جاده تهران- قم حدود ۹۰۰ هكتار است كه در بخشي از آن زندان احداث مي شود و ازبخش ديگر آن به منظور كاربري كشاورزي و ساخت شهرك مسكوني پرسنل زندان استفاده خواهد شد.
به گفته وي اين ندامتگاه داراي پنج فاز مشتمل بر سه واحد زندان بسته و دو واحد زندان نيمه باز مردان به ظرفيت ۱۰ هزار زنداني است.

شورش در زندان
كشور فوتبال آمريكاي لاتين كه خاطرتان هست. برزيل خودمان!از اين كشور خبري داريم خواندني. شورش در يك زندان در ايالت «روندونيا» برزيل در شرق آمريكاي جنوبي ۱۰ نفر كشته بر جاي گذاشت. اين شورش روز گذشته ميان زندانيان بر سر قتل دو زنداني در زندان «اورسو برانكو» شهر «پورتو ولهو» مركز ايالت روندونيا رخ داد و به دنبال آن، پاي ماموران امنيتي به درگيري كشيده شد.
بر اساس اين گزارش، ۱۷۰ نفر از خانواده هاي زندانيان نيز به صورت داوطلبانه از روز يكشنبه در اسارت زندانيان شورشي قرار دارند.ز با گسترش دامنه شورش، سران زندانيان شورسي خواهان بهبود شرايط كنوني زندان، انتقال بعضي از زندانيان، تعويض مقامات مسوول زندان و آزادي بعضي از زندانيان كه محكوميت آنان به پايان رسيده است، شده اند. آنان همچنين در فهرست درخواست هاي خود بر حضور «ايوو كاسول» رئيس دولت ايالت روندونيا و نمايندگان دفتر فدرال حقوق بشر در زندان تاكيد دارند.

القاعده، القاعده!
مار گزيده از ريسمان سياه و سفيد مي ترسد! كشف يك چمدان مشكوك در خطوط ريلي بين شهري در لندن موجب بسته شدن چند ايستگاه ترن و آشفتگي هاي حمل و نقلي در چندين مسيرشد!
در پي كشف اين چمدان مشكوك در يكي از توالت هاي ايستگاه ريدينگ در غرب لندن متخصصين خنثي سازي بمب به اين ايستگاه عزيمت كرده و حركت تمامي ترن ها از اين خط نيز متوقف شد.
پليس منطقه «تيمز ولي» واقع در غرب لندن بلافاصله پس از دريافت خبر كشف چمدان مشكوك اقدام به تخليه اطراف ايستگاه ريدينگ از مردم كرد.

در پايتخت ايتاليا
از ايتاليا خبر مي رسد كه بنا به تصميم شهرداري رم كه روز چهارشنبه اعلام شد، حمل مشروبات الكلي و مصرف شبانه آن در خيابان ها از ساعت ۲۲ به مدت هشت ساعت ممنوع است. متخلفان به پرداخت جريمه نقدي از ۱۰۰ تا هزار يورو محكوم مي شوند. همچنين فروشندگاني كه در زمان ممنوعيت، مشروب را براي بيرون از مغازه در اختيارمشتري قرار دهند مشمول اين جريمه و حتي تعطيلي فروشگاه خواهند شد. انگيزه اتخاذ اين تصميم، اغتشاش چندي قبل در يكي از ميادين شهر رم است كه در جريان آن افرادي كه مشروبات الكلي مصرف كرده بودند با ماموران پليس درگير شدند. مصرف سالانه انواع مشروبات الكلي در ايتاليا با ۵۷ ميليون نفر جمعيت به بيش از ۴ ميليارد و ۵۰۰ ميليون ليتر مي رسد و با سرانه ۶/۷ ليتر الكل خالص موجود در مشروبات، سيزدهمين كشور الكلي جهان به شمار مي رود كه سالانه ۳۰ هزار نفر را به كام مرگ مي كشاند. بيشترين ميزان مصرف سرانه مشروبات الكلي در جهان متعلق به كشورهاي لوكزامبورگ، جمهوري چك و ايرلند است.

مهمترين عامل مردن
مردن در اثر تصادفات و حوادث سخت است اما مهم ترين عامل مرگ و مير كودكان در قاره آسياست. اين خبر را البته صندوق كودكان سازمان ملل متحد (يونيسف) اعلام كرده است. بر اساس گزارش اين صندوق، سالانه بيش از نيمي از ۴/۱ ميليون كودك فوت شده در آسيا قرباني تصادفات و حوادث مختلف مي شوند. اين صندوق همچنين اعلام كرد كه بر اساس تحقيقات جديد انواع سوختگي ها بيشتر از امراضي چون تب دانگ موجب مرگ و مير كودكان آسيايي مي شود. يونيسف مهم ترين عامل مرگ و مير كودكان زير ۵ سال را غرق شدن و خفگي ناشي از آن و در سنين بالاتر را تصادفات جاده اي عنوان كرد.هم اكنون كه تلاش هاي ما براي رشيه كني امراض عفوني در سطح گسترده اي موفقيت آميز بوده است كه اين قبيل حوادث و سوانح درصد بالايي از تلفات در بين كودكان را موجب مي شود. اين مطالعات قرار است در كنفرانس دو روزه اي در بانكوك ارايه شود.

حسادت هميشگي خانم ها
تا به حال زني را ديده ايد كه از روي حسادت طلاهاي خواهرش را در چاه بيندازد و قصد آتش زدن ۳۵ ميليون تومان پول او را داشته باشد؟ تعجب نكنيد، اين خبر را بخوانيد تا باورتان بشود.
زني ۳۵ ساله به نام «ربابه» كه از دوران كودكي به خواهرش حسادت مي كرد، پس از گم شدن حلقه ازدواج دخترش، طلاها و پول هاي او را سرقت كرد.
اين زن فرزند ارشد خانواده اش بود كه پس از به دنيا آمدن خواهرش او را به مادربزرگش سپردند تا تحت نظر او تربيت شود.
«ربابه» در شهرستان ساري بزرگ شد و در ۱۸ سالگي به تهران پيش خانواده اش رفت و با پسرعمويش ازدواج كرد.
اين زن در بازجويي به ماموران كلانتري گفت، پدر و مادرم، خواهرم را بيشتر از من دوست داشتند. آنها حتي او را به خارج از كشور بردند، اما هيچ وقت براي من كاري انجام ندادند. وقتي پسرعمويم به خواستگاري من آمد بدون اينكه از من چيزي بپرسند به او جواب مثبت دادند.
آن شب كه منزل خواهرم دعوت داشتيم دخترم ظرف ها را شست و نمي دانم چرا حلقه ازدواجش گم شد.
خيلي عصباني بودم براي همين يك شب آنها را به خانه ام دعوت كردم و به بهانه خريد به خانه خواهرم كه در طبقه بالاي ما زندگي مي كرد رفتم. چون جاي طلاها و پول هايشان را مي دانستم، سريع آنها را برداشتم و به خانه ام برگشتم.
وقتي خانواده خواهرم رفتند، تمام طلاهايش را در چاه فاضلاب انداختم.
چند روز بعد ماموران كلانتري براي تحقيق پيش من آمدند. تصميم گرفتم هم براي انتقام و هم براي خلاص شدن از پول ها در حمام خانه آنها را آتش بزنم. تمام پول ها را به حمام بردم و داشتم كبريت را روشن مي كردم كه خواهرم سر رسيد.
خواهر «ربابه» به ماموران گفت: من حدود سه ميليون تومان طلا و ۳۵ ميليون تومان چك و تراول و پول نقد داشتم. هم طلاهايم و هم ۱۵ ميليون تومان از پول هاي نقدم مفقود شده است.
ماموران كلانتري در حال حاضر مشغول تحقيق روي پول هاي مفقود شده هستند.
اين دومين پرونده سرقت از خواهر در سال جديد است. اولين پرونده مربوط به زني بيوه بود كه به علت فقر مالي از منزل خواهرش سرقت مي كرد. او پس از فوت شوهرش براي تهيه خرج زندگي اش در منزل مردم كار مي كرد، اما باز هم به نان شبش محتاج بود. براي همين از منزل خواهرش سرقت مي كرد كه با شكايت او دستگير شد.
خواهر اين زن پس از اينكه مطلع شد خواهرش در خانه مردم كار مي كند و به خاطر بچه هايش دست به اين كار زده است رضايت داد و خواهرش آزاد شد. اين پرونده به دستور بازپرس منع تعقيب خورد. مطمئنا شما هم با خواندن اين خبر ما را متهم به مردسالاري نمي كنيد!

حوادث
ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
در شهر
زيبـاشـهر
سفر و طبيعت
طهرانشهر
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |  طهرانشهر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |