پنجشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۳۸۳ - شماره ۳۳۶۳
هنر
Front Page

به بهانه انتشار آثار ركن الدين مختاري
چرا همه چيز را نمي گويند؟
005916.jpg
منصور ملكي
مؤسسه فرهنگي- هنري ماهور، سي  دي ويلن ركن الدين مختاري را منتشر كرد.
در اين سي دي قطعاتي از ساز مختاري را در شور، دشتي، بيات ترك، افشاري، سه گاه، و ماهور به همراهي تمبك استاد نور علي برومند مي شنويم.
مؤسسه فرهنگي- هنري ماهور، در يادداشتي ياد آور مي شود كه :«سي دي حاضر مجموعه قطعاتي است كه از ميان ساعت ها ضبط بازمانده از ركن الدين خان مختاري كه در اختيار داشتيم برگزيده شده اند. قطعات اين مجموعه در مجالس انسي كه برگزار مي شد اجرا شده اند.».
اين مؤسسه سپس شرح حال ركن الدين مختاري را از كتاب «چشم انداز موسيقي ايران»تأليف دكتر ساسان سپنتا آورده است.
از اجراي ضعيف تمبك استاد نورعلي برومند كه بگذريم، قطعات نواخته شده ركن الدين مختاري، حال و هواي نواختن در مجالس عيش و عشرت (شما بخوانيد: مجالس انس) را دارد. البته قصدم از مجالس عيش و عشرت، نه به معناي، مجالس پايكوبي است. مهمانان سرخوش از ديدار هم و حال و هواي ديدار اهل دل، نشسته اند و به ويلن  ركن الدين گوش مي كنند، گرچه يادداشت ناشر ادعا دارد كه «اين قطعات روايت اصل قطعات ضربي ساخته ركن الدين خان است و ارزش موسيقايي و تاريخي اين قطعات باعث مي شود ضعف هاي اجرايي آنها را ناديده بگيريم.» اما آدم پرتي چون من هم، ضعف هاي اجرايي را زودتر مي فهمد تا «ارزش موسيقايي و تاريخي» آن را.
ناشر در ادامه به نقل از كتاب «چشم انداز موسيقي ايران» تأليف دكتر ساسان سپنتا شرح حالي از زندگي ركن الدين مختاري مي دهد كه خلاصه اش از اين قرار است:
«وي در سال ۱۲۶۶ در كرمانشاه متولد شد، سال ها مصدر خدمات دولتي بود بعد از فرار سرلشكر (و نه سرلشگر) آيرم به اروپا از ۱۳۱۴ تا ۱۳۲۰ (حدود شش سال) رئيس شهرباني رضا شاه شد. مختاري پس از استعفا و خروج رضا شاه از ايران (۱۳۲۰) دستگير شد و در ۱۳۲۱ محاكمه اش كردند و به هشت سال زندان محكوم شد و به زندان افتاد. در ۱۳۲۴ بر اثر عفو از زندان خلاص يافت و ديگر فعاليت چنداني نداشت. مختاري در سال ۱۳۵۰ در ۸۴ سالگي بر اثر سرطان و پس از عمل جراحي روده درگذشت.».
وجه ديگر شخصيت ركن الدين مختاري زندگي هنري اوست: او مدتي نزد حسين اسماعيل زاده نوازنده كمانچه موسيقي آموخت، دوست نزديك درويش خان بود، در ساختن پيش درآمد ذوق و ابتكار داشت.
نرمي و شور احساس موسيقي و زندگي نظاميگري (آن هم در دوران ديكتاتوري رضاشاه كه تاب تحمل فرهيختگان، هنرمندان و آزادانديشان را نداشت) از عجايب زندگي دوگانه ركن الدين مختاري است. به دستي پر و به دستي ديگر شمشير!
شايد نسل جواني كه كم مي خواند، اما زياد مي شنود، با همين مقدار كم از شرح ركن الدين مختاري، نوشته دكتر ساسان سپنتا و به اخص دوران تيره و تار و خفقان دوران رضاشاهي بي خبر است و نداند كه ركن الدين مختاري از عمله و اكره ظلم و ديكتاتوري رضاشاه به حساب خواهد آمد، گرچه هنرمند توانايي هم در نواختن ويلن باشد. كيست كه با شنيدن نام ركن الدين مختاري به ياد شاعر شوربخت و وطن پرست و آزاديخواه و مبارز «فرخي يزدي» نيفتد و كيست كه نداند فرخي در مسمطي كه ساخته بود و در جمع آزاديخواهان يزد خواند، موجب غضب «ضيغم الدوله قشقايي» حاكم يزد واقع گرديد و او امر كرد دهان فرخي را با نخ و سوزن به تمام معني دوخته و به زندان افكندند و كيست كه نداند اين شاعر در همه دوران به قدرت رسيدن رضاشاه (از سردار سپهي تا رسيدن به سلطنت) از خلافكاري ها پرده برمي داشت. فرخي در دوره هفتم (سال هاي ۱۳۰۷ تا ۱۳۰۹) از يزد به سمت نمايندگي مجلس شوراي ملي انتخاب گرديد. او و مرحوم محمدرضا طلوع نماينده رشت در اقليت بودند. بديهي است كه در آن موقع يعني اوايل سلطنت پهلوي خطرات بي شماري براي فرخي وجود داشت. يك بار در همين مجلس در پي مخالفت هايش با حكومت ديكتاتوري و استبداد وقت، هنگام نطق كردن كتك مي خورد و بالاخره، پس از سپري كردن دوران هاي پرشوري از مبازره، هجرت به آلمان، اخراج از آلمان، تحت نظر بودن، به زندان افتادن ها، آزادي  و باز به زندان  افتادن ها، در شب ۱۴فروردين ۱۳۱۶ به قصد خودكشي در زندان بعد از خوردن ترياك،سپس نجات يافتن از مرگ بالاخره برايش پرونده اي سياسي به نام اسائه ادب به مقام سلطنت مي سازند و او را به زندان شهرباني مي برند. اين اتفاقات، اتفاقاً همزمان با زماني است كه دو سال است كه ركن الدين مختاري در كسوت رئيس شهرباني رضاشاه به دستي ويلن دارد و به پا چكمه هاي نظامي.
واپسين سال هاي زندگي فرخي، سخت غم انگيز است و كيست كه نداند كه آخرين شعري كه از فرخي بازمانده، دلنشين ترين و زيباترين اثر اوست كه يكسر از تنگناي زندان به حافظه توده ها پرواز كرده است.
در آخرين شعراشاره به ازدواج وليعهد است كه در بهار ۱۳۱۸ زمزمه عفو عمومي را شايع كرده بود و البته فرخي اميد كوچكي به رهايي دارد، اما بيشتر از آن طلب مرگ مي كند و ماه بعد خبر عفو عمومي دروغ در مي آيد و سبب مي شود كه او به سيم آخر بزند و آن شعر را بگويد. شعر دست به دست مي گردد (به دليل نامردي همشهري اش كه قرار بود شعر را به «ارباب گودرزي يزدي» برساند، اما با يك گزارش بلند و بالا به نزد رئيس زندان ارسال مي دارد) شعر دست به دست به حضور شاه مي رسد. فرمان قتل فرخي ديگر اشكالي نداشت و كيست كه نداند، ماجراي صدور فرمان قتل او را در سال ۱۳۱۸ و غروب روز ۲۳مهر همان سال را، آمدن پزشك احمدي جلاد بي سواد رضا شاه و ماجراي آمپول هوا را. هوا در رگ هاي شاعر جاري مي شود- هواي آزاد- او در تشنجي دردناك به خواب خفقان مي رود، و هنوز دو سال ديگر مانده است كه ركن الدين مختاري، همچنان رئيس شهرباني رضاشاه باشد و اگر نه در كشتن فرخي مستقيماً دخالت نداشته است اما در تمامي مدت اين رويداد غم انگيز، او ويلن را حتماً به كناري گذاشته بود و بندهاي پوتينش را محكم مي كرد. داستان دستگيري، محاكمه و هشت سال زندان، نه به خاطر نواختن ويلن در شور، دشتي، بيات ترك، افشاري، سه گاه و ماهور بوده است.
آنچه در يادداشت ناشر و برگرفته از كتاب «چشم انداز موسيقي ايران» تأليف دكتر ساسان سپنتا آمده است، با آنچه در چاپ اول اين كتاب در سال ۱۳۶۹ آمده است، بسيار فرق دارد. در چاپ اول (صفحه ۸۴) فقط وجه هنري ركن الدين مختاري به قلم آمده است و وجه نظامي او، در يك جمله: «ركن الدين مختاري سال ها مصدر خدمات(؟!) دولتي چون رياست شهرباني دوره رضاشاه بود». فقط همين يك جمله. اما در چاپ بعدي(ويرايش جديد)، دكتر سپنتا، محافظه كاري را به كناري گذاشته و از محاكمه و زندان او، پس از ۱۳۲۰ سخن مي گويد.
اما همچنان نسل جوان از چند و چون محاكمه، زندان، دستگيري، عفو و سپس گوشه گيري بي خبر مي ماند.
دنياي غريبي است:
فرخي سيستاني به قدرت و سلاست قصايدي مي گويد و ديگ و سه پايه و كماجدان آشپزخانه اش هم از طلا خواهد بود. اميرمبارز الدين در تزوير و ريا «چون به خلوت مي رود آن كار ديگر مي كند» ناصرالدين شاه، براي قطعه جواهري كه از دربار ربوده شده، در جشن و مراسمي شاهد گردن زدن است، ضمن آن كه شعر هم مي گويد و كمال الملك به او نقاشي هم مي آموزد. ركن الدين مختاري هم، هم ويلن مي نوازد، هم در قتل فرخي يزدي همراه رضاخان قلدر شريك جرم مي شود.
بعد از تحرير:
در نوشتن اين يادداشت، از كتاب ديوان فرخي يزدي با تصحيح حسين مكي و دو كتاب «شهر شعر فرخي» و «چهار شاعر آزادي» نوشته محمد علي سپانلو و كتاب «چشم انداز موسيقي ايران» نوشته دكتر ساسان سپنتا (چاپ اول و چاپ تجديد نظر شده) بهره برده ام. از اين رو يادآور مي شوم، كه در نوشته «گزارش يك غفلت، چرا نيما و فروغ خبر نداشتند». از يادم رفت كه بگويم از معاصران، سپانلو و حقوقي بودند كه شعر «عالم تاج قائم مقامي (ژاله) را به امروزيان معرفي كردند و هم سپانلو در كتاب سترگ «هزار و يك شعر» (چاپ ۱۳۷۸) سه شعر از او را به چاپ رساند. با پوزش از سپانلو و حقوقي.

گفت وگو با محمد مقدس خراساني، نوازنده كمانچه و طراح مجموعه فراز نو
آموزش علمي موسيقي با رويكرد چند رسانه اي
005919.jpg

محمد مقدس خراساني متولد ۱۳۴۰ مشهد است. وي از جمله نوازندگان چيره دست كمانچه است .او آموزش كمانچه را ابتدا، به همراه محمود رزم گر نزد استاد محمدرضا لطفي آموخت و سپس نزد سعيد فرج پوري تكنيك هاي كمانچه نوازي را گسترش داد. وي همچنين دو سالي را نزد اردشير كامكار به فراگيري تكنيك هاي كمانچه نوازي پرداخت و همچنين رديف كمانچه را از استاد علي اكبر شكارچي فراگرفت. استفاده از كلاس هاي داريوش پيرنياكان و مجالس سخنراني هوشنگ ابتهاج( سايه )از ديگر فعاليت هاي اين شيفته موسيقي ايراني است. وي همچنين با گروههاي مختلفي چون فاخته، سمن  بويان، نيستان، اجراهايي در تالار وحدت و خارج از كشور داشت. مقدس خراساني از چند سال قبل گروه «فرازنو» را شكل داد. كار مهم و مؤثر اين گروه انتشار ۸ مجموعه آموزشي به نام «فراز نو» است كه وي با بهره گيري از شيوه هاي تازه آموزشي و استفاده از ابزار مولتي مديا، آنها را تدوين و تنظيم و روانه بازار موسيقي كرده است. كار مقدس خراساني در انتشار اين مجموعه از آن جهت حائز اهميت است كه نخستين تجربه در استفاده از ابزار چند رسانه اي و آن هم به شيوه علمي براي آموزش موسيقي ايراني است. در اين مجموعه نوازندگان تار و سه تار (شرف بياني)، آواز (محمد قنبري)، عود (خانم چم آسماني)، تمبك و دف (زند كريمي)، كمانچه (مقدس خراساني) و سنتور (عبدي) بودند كه تحت سرپرستي و نظارت خود وي به اجرا، ضبط و تدوين كار پرداختند. گفت وگوي ما را با وي بخوانيد.
* چه شد كه به فكر تهيه اين مجموعه افتاديد؟
- من هنگام ديدن آموزش متوجه شدم كه چقدر در اين زمينه كاستي داريم و حتي برخي از مدرسان هنگام تدريس از اصول و متد نوازندگي متناقض و غيرعلمي بهره مي برند. اين مشكلات و از همه مهمتر نبود يك شيوه ثابت علمي و آموزشي در آموزاندن سازها سبب شد كه به اين فكر بيفتم و در پي شيوه اي آسان و علمي باشم. از همين نقطه در ذهنم، الگوبرداري از متد غربي جوانه زد.
* چگونه؟
- نواري در آموزش گيتار به روش جديد مولتي مديا ديدم و به ذهنم رسيد كه مي توانيم در سازهاي سنتي هم از اين ابزار استفاده كنيم. با شركت افرا تماس گرفتم و پيشنهاد دادم كه مي توانيم همين متد را براي سازهاي ايراني پياده كنيم و از اين زمان بود كه با همكاري برخي از اعضاي گروه «فراز نو» آموزش چند ساز اساسي موسيقي را تدوين و اجرا و ضبط كرديم.
* مرحله تدوين كار چقدر به طول انجاميد؟
- تقريباً يكسال آماده سازي اوليه كار به طول انجاميد. در اين مرحله كليه كتاب هاي آموزشي منتشر شده در ايران را مرور كرده و نواقصي را كه در هر كتابي وجود دارد، نشستيم و بحث كرديم و برطرف كرديم و از دل اين كار تركيبي آموزشي به وجود آمد كه در نهايت به اين مجموعه CD انجاميد.
* از بزرگان موسيقي كسي روي كار شما نظر و پيشنهادي ندادند؟
- نمي دانستند كه اين كار صورت مي گيرد. اما وقتي كه منتشر شد (حدود ۵/۱ ماه قبل) بازخوردهاي مثبتي را شاهد بوديم.
* ارشاد براي مجوز همكاري لازم را با شما داشت؟
- نه. چون نوار آموزشي است، احتياجي به مجوز مركز موسيقي نداشت.
* در تدوين با چه مشكلاتي روبه رو شديد؟
- در استوديو مشكل چنداني نداشتيم. اما اديت كار حدود سه ماه به طول انجاميد و تقريباً براي هر ساعت نزديك به ۱۵۰ هزار تومان هزينه كرديم. حدود ۳۰۰ ساعت ما استوديو گرفتيم براي تدوين و فيلمبرداري و اديت صدا و تصوير. از سوي ديگر سعي كرديم كه از بهترين و كيفي ترين امكانات براي اين كار استفاده كنيم.
* نظارت ضبط كارها را چه كسي برعهده داشت؟
- با خود بنده بود. آواز را براي نخستين بار انجام داديم و نسخه اي را هم براي دكتر حسين عمومي داديم تا براي استاد شجريان ببرند. بخش آواز بخصوص براي بانواني كه كمتر فرصت حضور در كلاسهاي آموزشي را دارند بسيار غنيمت و آموزنده است. آقاي ابراهيمي و نيز دكتر عمومي اين كار را پسنديدند. حتي شكارچي نيز از بخش كمانچه ابراز رضايت كردند.
* ...و سخن آخر؟
اول اينكه كپي رايت در كشور رعايت نمي شود و اين همه هزينه شده است و اگر قفل آن شكسته شود و دلالان و سارقان فرهنگي به آن دسترسي پيدا كنند، آن را كپي كرده و اين گونه به لحاظ مالي و مادي ضرر و زيان خواهيم كرد. اگرچه به لحاظ معنوي كار گروه و اين مجموعه در سطح گسترده تري منتشر مي شود.

|  ادبيات  |   اقتصاد  |   انديشه  |   زندگي  |   سياست  |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |