پنجشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۳۸۳ - شماره ۳۳۶۳
گزارشي از همايش جهاني حكمت مطهر
حركت فلسفي درايران
005859.jpg
همايش جهاني «حكمت مطهر» از ۷ تا ۹ ارديبهشت درمركز همايش هاي صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران برگزار شد.انديشمندان و پژوهشگران بسياري از همه نقاط جهان براي ايراد سخنراني درباره ابعاد گوناگون فلسفي، اخلاقي، شخصيتي، فرهنگي و سياسي استاد شهيد مطهري به بحث و تبادل نظر پرداختند. آنچه كه در همه اين سخنراني ها مي توان به عنوان محوري مشترك در نظر گرفت، تأكيد سخنرانان و پژوهشگران  آراي استاد مطهري برنوآوري، آزادي انديشه، گستره فكري و ژرفاي انديشگي و روشناي ذهني وي بوده است.از مجموعه سخنراني هاي ارائه شده در اين سه روز گزارشي تهيه شده كه با هم مي خوانيم:
دكتر غلامعلي حداد عادل با عنوان مطهري و فلسفه تطبيقي در ايران معاصر سخنراني كرد. دكتر حداد عادل در ابتدا ضمن بيان سابقه ۱۷۰ ساله مقايسه فلسفه تطبيقي اسلام و غرب كتاب «گفتار در روش» نوشته دكارت را اولين كتاب ترجمه شده به وسيله زنوزي ناميده و گفت: آشنايي با سير فلسفه اروپا با كتاب سير حكمت در اروپا نوشته فروغي شتاب گرفت و اين آشنايي ديري نپاييد كه به چالشي بزرگ با ماركسيسم كه شعار عدالت محوري داشت منجر شد.
حداد عادل نخستين رويارويي براي نقد و ارزيابي ماركسيسم را توسط علامه طباطبايي دانسته و گفت: مطهري در اصول فلسفه و روش رئاليسم مهمترين حركت جدي فلسفه ايران را آغاز كرد.
وي ايمان محكم و استعداد نيرومند فلسفي را در مطهري دو خصيصه مهم وي دانست كه مسبب آشنايي او با فلسفه اسلام شد و درباره ورود انديشه ماركسيستي گفت: ماركسيسم به واسطه فلسفه وارد شد و پاسخي هم به غير از آن نبايد مي داشت. زيرا غرب با زبان فلسفي سخن مي گفت و بايد پاسخ فلسفي مي شنيد و اين همان كاري بود كه مطهري كرد.
وي افزود: مطهري در اين راستا با مباحثي چون برهان نظم، عدل الهي، تكامل داروين و... سر و كار داشت همچنان كه مفاهيمي چون فلسفه سياست، فلسفه علم، تاريخ، اخلاق، اقتصاد و تعليم و تربيت نيز در زمره فعاليت هاي ايشان بود.
حداد عادل به آشنايي مطهري با فلاسفه اي چون بيكن، دكارت، هيوم، روسو، كانت و... اشاره و تصريح كرد:  او زبان خارجي نمي دانست و صرفاً به وسيله ترجمه آثار غربي و با واسطه به افكار غربيان آشنايي داشت و اين در حالي است كه جامعيت و  آشنايي او با فلسفه غرب در صورت دانستن زبان خارجي بيش از اين بود.
وي افزود: مطهري به دليل انتشار بيش از حد نشريات ماترياليستي، ديالكتيكي و ماركسيستي به مبارزه علمي با اين جريان همت گماشت.
حداد عادل در ادامه گفت: مطهري در ۵ سال انتهاي عمرش با افكار التقاطي ماركسيستي روبه رو بود زيرا آنان با استفاده از احاديث و روايات اسلامي، مفهوم تضاد را بر اسلام منطبق مي دانستند.
حداد عادل، مطهري را آشنا به مباني فلسفي اسلامي عنوان كرد و گفت: او مباني فلسفه اسلامي را به خوبي درك كرد و نتايج آن را در ارتباط با مباني فلسفه اسلامي به كار برد. درك عميق از درونيات حكمت اسلامي و آگاهي از اصول فلسفه او را قادر ساخت در مواجهه با فلسفه هاي ديگر منشأ تفاوت را به خوبي نمايانده و از عهده مقايسه برآيد.
حداد عادل در انتها گفت: ميراث فكري او كه در موضوعات با ارزش قدم نهاد، ارزشمند است و آنچه او در فلسفه تطبيقي بر جاي نهاد مي تواند سنگ بناي دانش جديد در دانشگاه ها و الهام بخش دانشجويان و طلبه هاي حوزه علميه باشد.
فلسفه ارتباطات اسلامي
دكتر حميد مولانا، استاد دانشگاه جورج واشنگتن، هدايت در فلسفه ارتباطات اسلامي را مفهومي مهم و اساسي دانست.
دكتر مولانا هدايت را در فلسفه ارتباطات اسلامي عنصري مهم در جهت مشخص كردن هدف نظام ارتباطي دانست و خاطرنشان كرد: در علم سايبرنتيك نيز هدايت بسيار مهم است، اما نكته اساسي در فلسفه ارتباطات اسلامي جهان شمولي، مسئوليت و تعالي نقش هدايت است.
وي با بيان اين كه اگر مطهري عمر بيشتري مي داشت فلسفه ارتباطات را در حوزه اسلامي بسط و گسترش مي داد بر نقش وي در پرداختن به حوزه ارتباطات از جنبه فلسفي آن اشاره كرد.
دكتر مولانا رويكردهاي ارتباطي در پرداختن به اين مقوله را در چهار موضوع خلاصه كرد و بيان داشت: عده اي از انديشمندان ارتباطات را به مثابه هنر در نظر مي گيرند. در كنار اين ديدگاه عده اي ديگر ارتباطات را به مثابه صنعت، علم و فلسفه مورد توجه قرار داده اند.
اين استاد ارتباطات با تفكيك ابعاد مختلف به بحث از مكاتب مختلفي كه يكي از اين رويكردهاي چهارگانه را اصل قرار داده اند پرداخت.
وي تصريح كرد: عده اي چون نيچه، مانهايم، رايت، ميلز و.. از رويكردي خاص به ارتباطات نظر كرده اند. در مقابل اعضاي مكتب فرانكفورت چون هوركهايمر، بنيامين، فروم و... نيز با نگاه انتقادي خاصي كه داشته اند در مخالفت با انقلاب صنعتي و صنعت گرايي به اين بحث پرداخته اند.
وي در ايران پرداختن به فلسفه ارتباطات اسلامي را حاصل تلاش سه متفكر برجسته يعني علامه طباطبايي، محمد تقي جعفري و مرتضي مطهري دانست و اظهار داشت: مطهري به فلسفه ارتباطات اجتماعي از منظر اسلامي توجه دارد و در تبيين اين حوزه كه خود به بسط آن پرداخته دو موضوع را اصل قلمداد مي كند.
دكتر مولانا اخلاص نيت و صداقت را دو اصل مهم استاد مطهري در تبيين فلسفه ارتباطات معرفي كرد و به بسط اين دو پرداخت.
وي افزود: مطهري همواره مصلحت گويي و تملق گويي را از يكديگر تفكيك كرده و موفقيت پيامبران را نيز اين دانست كه پيامبران همواره به نقاط ضعف مردم پرداخته اند، اما حاكمان از نقاط ضعف مردم استفاده كرده اند.
دكتر مولانا با تأكيد بر اين نكته كه تفكيك بين تمايلات مردم و منافع آنها مهم است، گفت: مطهري در اين راستا مي كوشد تا چارچوبي وراي سلطه  روشنگري فلسفي و جنبش انتقادي غربي بازبگشايد.
005868.jpg

اين استاد ايراني دانشگاه جورج واشنگتن تصريح كرد: بعد برتر و متعالي، اصلي اساسي براي مطهري در سه حوزه ارتباطات اسلامي است. در مقابل فلاسفه غربي چون كانت، هگل، نيچه و... همگي بر محدوديت هاي عقل محض تأكيد دارند و آن را دچار معضلي اساسي مي دانند.
دكتر مولانا سه اصل تربيت، آزادي و امنيت را در فلسفه ارتباطات مطهري مهم دانست و از اين منظر هدف فلسفه را ارتباطات و پيوند ميان دين و فلسفه برشمرد.
به گفته دكتر مولانا اصل بنيادين فرا روايت ها به دنبال تسخير تاريخ و مشروعيت بخشيدن به تمدن امروزي بوده كه مطهري با نگاهي اسلامي اين موضوع را به چالش مي كشد.
دكتر مولانا گفت: نكته مهم در فلسفه ارتباطات مطهري حس اميدي است كه پيوندهاي اجتماعي، سياسي و تكنولوژيك و فرهنگي را گسترش مي دهد.
حقوق زن
مطهري در چارچوب نظري خود از عهده حل مسايل خاص زنان به خوبي برآمده است. دكتر حسن خجسته، عضو هيأت علمي دانشكده صدا و سيما و معاون صدا در سازمان صدا و سيما گفت: مطهري براي بررسي و تحليل مسايل امروز زنان از ديدگاه اسلام، به استناد آيات قرآن و روايات معصومان از يك چارچوب نظري استفاده مي كند كه بسيار مدبرانه و هوشمندانه طراحي شده است.
وي افزود: مطهري اين چارچوب نظري را در كتاب «نظام حقوق زن در اسلام» عنوان كرده است.
دكتر خجسته خاطرنشان كرد: اين چارچوب نظري، در بسياري موارد كارآمد بوده و از عهده مسايل خاص حوزه زنان به خوبي برآمده و به سؤالات و دغدغه هاي برخاسته از رويكردهاي فمينيستي پاسخ هاي شايسته اي داده است.
وي، ويژگي هاي نظام حقوقي طراحي شده مطهري را برابري خلقت زن و مرد، نوع تفاوت زن و مرد در جنسيت و اصالت نظام خانواده ذكر كرد.
دكتر خجسته در باره برابري خلقت زن و مرد تصريح كرد: از نظر اسلام زن و مرد هر دو انسان هستند و از حقوق انساني مساوي بهره مندند اما زن و مرد از نظر جنسيت در خلقت متفاوتند و به جهت تفاوت جنسيت داراي حقوق و تكاليف متفاوت هستند.
وي، به اصالت نظام خانواده اشاره كرد و گفت: نظام خانواده نظامي است مستقل از ساير نظامات اجتماعي كه داراي منطق و معيار ويژه اي، جدا از منطق ها و معيارها و ساير تأسيسات اجتماعي است.
وي تأكيد كرد: شهيد مطهري خانواده و بقاي آن را اصل مي داند لذا همه امور و روابط زنان و مردان فقط در اين نهاد شكل مي گيرد چون با سست شدن بنيادهاي خانواده بنيادهاي جامعه نيز سست مي شود.
دكتر خجسته به اين نكته اشاره كرد كه شهيد مطهري در چارچوب نظري خويش، زنان جامعه ايراني را به سه گروه، زن به عنوان يك شيء ، زن به عنوان يك شخص و زن به عنوان يك انسان تقسيم كرده است.
وي، درباره نظريه زن به عنوان يك شيء تصريح كرد: اين دسته بندي بيشتر به نقش و كاركرد سنتي زن در تاريخ توجه دارد كه هيچ يك از استعدادهاي زن حتي استعدادهاي عبادي او رشد نمي كند، بنابراين، اين گروه از زنان فاقد نقش مستقيم و يا غيرمستقيم در ساختن تاريخ هستند.
دكتر خجسته خاطرنشان كرد: در دسته بندي زن به عنوان يك شخص، زن با رويكردي برخاسته از مدرنيته و دنياي غرب به خودش توجه دارد لذا وارد فعاليت هاي گوناگون مي شود اما چون از مدار واقعي اش خارج شده است ارزش خود را از دست داده است.
وي گفت: در دسته بندي زن به عنوان يك انسان، زنان چون در چارچوب معيارهاي دين اسلام به ايفاي نقش مي پردازند، داراي نقش مستقيم و غيرمستقيم زيادي در زندگي تاريخ جامعه خود هستند.
جهالت ستيزي
مطهري در مطرح كردن بحث حقوق زنان، جهالت ستيز است. حجة الاسلام والمسلمين محمد زيبايي نژاد، مدرس حوزه علميه قم و رئيس مركز مطالعات زنان با اعلام اين مطلب گفت: توجه علامه طباطبايي به ظلمي است كه به زنان در طول تاريخ شده است اما مطهري بر جهالت ها و جمودها تأكيد مي كند.
وي افزود: اگر ظلم به زنان را اصل قرار بدهيم در اين صورت جريان اصلاحات بيشتر جنبه حقوقي دارد و اگر جهالتي را كه نسبت به زنان وجود دارد در نظر بگيريم در اين صورت وجه فرهنگي دنبال مي شود.
زيبايي نژاد تأكيد داد: مسأله اصلي اين است كه در دفاع از شخصيت زنان چه مدلي را ارايه مي دهيم. اينجاست كه مطهري نبرد خود را با ديدگاه هاي ليبرالي آغاز مي كند. وي اظهار داشت: مطهري به اين نكته توجه دارد كه برابري در ارزشمندي نبايد هيچ گاه با برابري در ارزش ها خلط شود؛ يعني جايگاه زن و مرد در طي كمال يكسان است.
زيبايي نژاد خاطرنشان كرد: تفاوت زن و مرد در خلقت به خاطر انتظارات متفاوتي است كه از اين دو وجود دارد.
وي با اشاره به اين كه تفاوت هاي زن و مرد منحصر به تفاوت فيزيكي نيست تصريح كرد: ديگر تفاوت هاي زن و مرد عبارتند از: تفاوت در احساسات، ذهنيات و ابعاد مختلف روحي و رواني.
زيبايي نژاد ادامه داد: اين تفاوت بين زن و مرد است كه باعث تفاهم آن دو مي شود. وي خاطرنشان كرد: نكته اي كه انديشه ديني مطهري را از انديشه فمينيستي راديكال جدا مي كند، بحث «مكمليت» است. زيبايي نژاد گفت: ارزشمندي زن و مرد مشترك است اما ارزش هاي زنانه و مردانه متفاوت است.
005862.jpg

وي در پايان سخنان خود گفت: در آثار مطهري، محوريت خانواده، تأكيد بر مشاركت اجتماعي زنان، امري مسلم و پذيرفته شده است.
حفظ كرامت انسان
غرب برخورد ناپسندي با زنان داشته و اين در صورتي است كه اسلام حقوق و وظايفي براي زنان لحاظ كرده است. دكتر عبدالرئوف فضل الله كه با عنوان زن و حقوق از ديدگاه اسلامي با تأكيد بر نظرات استاد مطهري سخنراني مي كرد ،ضمن اشاره به فشارهاي وارده بر زنان از ابتداي تاريخ كه خلاف كرامت انساني بوده است به برابر اعلام كردن زن و مرد از ديدگاه اسلام اشاره و بيان داشت: خداوند انسان را خارج از جنس، خليفه خود در زمين قرار داده است همچنان كه حقوق كامل به زن عطا كرده و در قبال آن به مانند مردان، آنها را نيز مورد خطاب قرار مي دهد.
دكتر فضل الله به مشاركت زنان در اموري از قبيل تجارت، صنعت، جهاد و ... اشاره و تصريح كرد: خداوند در كنار اين وظايف كرامت زن را نيز حفظ مي كند و حيات خانوادگي شرافتمند را در زن قرار داده است.
وي تأكيد كرد: در اسلام بين زن و مرد تفاوت نيست و زنان جامعه اسلامي با كسب علم مي توانند به پيشرفت خوبي نائل شوند. دكتر فضل الله به كتاب «نظام حقوق زن» نوشته استاد مطهري اشاره و تصريح كرد: هنگامي كه غرب زن را به عنوان كالا مي نگرد، انديشه اسلام و تفكر مطهري حركت زنان را در جهت حفظ كرامت آنان خواستار بود. همچنان كه قرآن تنها مرجعي است كه حقوق زن را محترم مي شمارد.
اين استاد دانشگاه لبنان به نيازمندي زمان حاضر اشاره كرد و گفت: مطهري بر نياز زمانه تأكيد مي كند و معتقد است نبايد به مسايل كهنه بسنده كرد و در عين حال بايد تفاوت هاي زيست شناختي را در نظر داشت.
وي همچنين به بيان ابن خلدون از مسأله حجاب مبني بر پوشش نه محدوديت اشاره و اذعان داشت: براساس قاعده اسلام هر كاري كه فعاليت زن را محدود كند مردود بوده و همچنين نبايد با قشري نگري آزادي بي حد و حصري را مطرح كرد.
دكتر فضل الله در پايان گفت: از نظر اسلام آزادي زن و مرد در چارچوب مشخص قابل تبيين بوده و با توسعه اجتهاد و فقه مي توان بسياري از مشكلات روزمره و از جمله مسأله زن و حجاب را حل كرد زيرا اجتهاد و فقه نبايد از فرهنگ زمانه به دور باشد.
احياي بنيادين تفكر ديني
دكتر مايكل مگي استاد و رئيس بخش فلسفه دانشگاه ليورپول انگلستان در همايش جهاني حكمت مطهر با عنوان «دين، آزادي انديشه و احياي بنيادين تفكر ديني در عصر حاضر» سخنراني كرد. وي با اشاره به لزوم بررسي مسأله دين و سكولاريسم در عصر حاضر، احياي تفكر ديني را در دوره كنوني بسيار دشوار ارزيابي كرد و گفت: اين دشواري ما را به كنه موضوعاتي كه در اين همايش مطرح شده است هدايت مي كند.
دكتر مگي افزود: سؤالي كه به هنگام بررسي نظريه «انديشيدن جامع به آن چه بايد در احياي تفكر ديني مطرح باشد» پيش مي آيد اين است كه آيا انديشيدن جامع، عمل خودشناسانه تفكر ديني است يا خير؟ اگر چنين باشد، بايد در آن چه براي فهميدن مطرح مي گردد نقشي آفريننده داشته باشد و اگر چنين نيست، اين سؤال مطرح شود كه آيا ماهيت موضوع خود را درك مي كند؟
وي با طرح اين پرسش كه آيا در ميان عامه مردم دين عقب نشيني كرده است،گفت: اگر جماعتي مفهوم دين را از دست بدهند، آن گاه اعضاي آن جماعت بايد درباره راه بازگشت به آن، انديشه كنند.
وي در پايان تأكيد كرد: در دوران ما، هنگامي كه فرآيند طولاني افول و از دست دادن اعتقاد، دين سنتي را از نظر فرهنگي و مفهومي، حداقل براي يك نسل از طريق سنن غيرقابل دستيابي ساخته است، اين افول بنيادي تر است و در اين حالت، احياء نيز بايد به همان نحو بنيادي باشد.
رالز و مشكل تنوع ديني
دكتر پاول ويتمن استاد و رئيس بخش فلسفه دانشگاه نتردام كه تحت عنوان فلسفه سياسي و احياي تفكر ديني سخنراني كرد، گفت: تصور مي شود انتشار نظريه عدالت جان رالز، نظريه هنجاري سياسي را در جهان انگليسي زبان احياء كرده باشد. نمي توان تأثير كتاب «نظريه عدالت» را بر روي فلسفه اخلاقي و سياسي، از زمان انتشار آن، دست كم گرفت.
ويتمن افزود: رالز كار خود را زماني آغاز نمود كه فيلسوفاني كه به فلسفه سياسي مشغول بودند، برنامه اي فروتنانه و تا حدي بي روح و فني را دنبال مي كردند. هر چند انتشار نظريه عدالت نشانه نوزايي رشته اي نبوده كه در حال احتضار كامل قرار داشته اما تغييري نيرومند پديد آورد كه ناديده گرفتن آن ممكن نبود.
وي ادامه داد: احيا انديشه سياسي در درون فلسفه انگلو- ساكسون با احياي انديشه ديني در اين بخش از رشته علمي مصادف بوده است. در اواسط قرن بيستم بسياري از فيلسوفان در جهان انگليسي زبان آماده بودند گفتمان علمي را به مثابه گفتماني بي معني رها ساخته و سؤالات فلسفي را كه باور ديني ايجاد كرده بود شبه مسأله بخوانند. از دهه ۱۹۵۰ فلسفه آكادميك شاهد سرنگوني پوزيتيويسم و از دهه ۱۹۶۰ شاهد احيا علاقه جدي به فلسفه دين و اخلاق ديني بوده است. اين احيا علاقه به نوبه خود، راه را براي سؤالاتي هموار ساخته كه باور ديني را در برابر نظريه سياسي قرار مي دهد.
دكتر ويتمن در پايان سخنان خود گفت: رالز مشكلاتي را كه تنوع ديني براي دفاع پذيري نظريه وي ايجاد مي كند دستكم مي گيرد. من فرضياتي را كه رالز در مورد مطلوبيت استقلال و امكان تحقق گسترده آن در جامعه اي با تنوع ديني مطرح مي كند قابل انتقاد مي دانم.

نقدي بر حركت صنفي معلمان به مناسبت فرا رسيدن هفته معلم
ميز مذاكره
005847.jpg
شيرزاد عبدالهي
حركت معلمان در سال هاي اخير (۸۳-۸۰) با محوريت مشكلات معيشتي وارد مرحله جديد و پيچيده اي شده است. معلمان با فعاليت هاي اعتراضي متبوع خود در سه سال گذشته، صداي خود را به گوش مسئولان رسانده اند. فعاليت تشكل ها از مرحله «اعتراض» وارد فاز «مذاكره» شده است. ظاهراً يخ هاي سوءظن متقابل آب شده است و معاون پشتيباني وزير و دستياران او كه قبلاً تشكل ها را به رسميت نمي شناختند، اينك آنها را به عنوان طرف مذاكره پذيرفته اند و نمايندگان برخي تشكل ها كه پيش از اين ارتباط با وزارتخانه و گفتگو با مسئولان را نشانه «سازشكاري» و «خيانت» به معلم مي دانستند، اينك در جلسات مشترك با مسئولان ستادي در صدد رفع «سوءتفاهم»هاي ايجاد شده هستند. اين رويداد را بايد به فال نيك گرفت و آن را به منزله عبور برخي تشكل ها از دوران هيجان زدگي و درددل گويي به مرحله مسئوليت پذيري و بلوغ دانست و نيز به مسئولان وزارتخانه تبريك گفت كه سرانجام زيرفشار واقعيت ها به تلقي نسبتاً درستي از اعتراضات معلمان دست يافتند. در رابطه با وضعيت جنبش معلمان در شرايط فعلي، مي توان به اين موارد توجه داشت:
۱- لوازم مذاكره: منطق مبارزات صنفي حكم مي كند كه تشكل ها براي رسيدن به مطالبات خود همواره باب مذاكره را گشوده نگهدارند، اعتراض هاي صنفي هدف نيست، بلكه وسيله اي است براي به دست آوردن قدرت چانه زني بيشتر و كسب امتياز در مذاكرات. اما سؤال اين است كه نمايندگان تشكل هاي صنفي برسر كدام «دستور جلسه» مذاكره مي كنند و با كدام بضاعت كارشناسي؟ آنچه كه قبلاً شنيده ايم و خوانده ايم، اين است كه كانون هاي صنفي، كار كارشناسي و ارائه راه حل و پيشنهاد را امري فوق طاقت و وظيفه تشكل ها اعلام كرده اند و بر اين نكته پاي فشرده اند كه وظيفه تشكل ها صرفاً اعلام نيازها و تقاضاهاست و اينك در چرخشي آشكار، در مورد «طرح ارتقاي شغلي معلمان» كه تاكنون در معرض افكار عمومي معلمان قرار نگرفته است، به مذاكره نشسته اند و به نوشته روزنامه شرق، دبيركل كانون صنفي معلمان بر آن مهر «تأييد» زده است و اين طرح كه به طرح خبره معروف است، از ۴۸ ماه پيش در ساير وزارتخانه ها اجرا شده است. آيا مذاكره، بر سر تغيير موادي از اين طرح مي باشد؟ آيا تغيير اين مواد اين طرح در چهارچوب اختيارات هيأت مذاكره كننده و يا حتي وزارت آموزش و پرورش قرار مي  گيرد؟ آيا مذاكره بر سر اجرا يا عدم اجراي اين طرح است؟ آيا مذاكره بر سر آيين نامه اجرايي طرح است؟ به نظر مي رسد آموزش و پرورش موظف به اجراي اين طرح است و اين طرح در سال جاري اجرا خواهد شد و مذاكرات جاري با تشكل ها نه تغييري در محتواي طرح مي دهد و نه مي توان از اجراي آن جلوگيري كرد. مسئولان وزارتخانه تلاش مي كنند با طرح «تأييد» تشكل ها، مقاومت رواني كه پيشاپيش در مدارس نسبت به اجراي اين طرح به وجود آمده است را خنثي كنند. «لايحه خدمات مديريت» نيز كه يكي از موضوعات احتمالي جلسات است، طرحي است اساسي براي تحول عميق در نظام اداري كشور كه تنها مي توان آن را با طرح تعديل در حوزه اقتصاد مقايسه كرد. و اجراي آن نياز به سالها زمان و ده ها پيش شرط دارد. بين اين طرح و مطالبات اعلام شده معلمان ارتباطي وجود ندارد و اصولاً بررسي آن نيازي به برگزاري جلسات «فورس ماژور» ندارد.
۲- تداوم و پيگيري: از ويژگي هاي جنبش هاي اجتماعي در ايران، گسست و متراكم نشدن تجربيات و نوسان بين دو قطب افسردگي و شورشگري است. حركت اعتراضي معلمان در سه سال اخير خوشبختانه به اين آفت دچار نشد. نه به مرداب سكون و يأس غلطيد و نه با دست زدن به آشوب اجتماعي هزينه سنگين پرداخت كرد. با روندي  آرام و تقريباً يكنواخت پيش رفت و اينك در شرايط مطلوبي قرار دارد. همه مسئولان به حقانيت مطالبات معلمان تأكيد كردند. اقشار مختلف جامعه نيز با همدلي، رسيدگي به مشكلات معلمان را ضروري مي دانند، فضاي مدارس پرنشاط و اميدوار است. دولت قول اصلاح حقوق و مزاياي معلمان را داده و گام هاي كوچكي نيز برداشته است. احزاب و گروه هاي سياسي نيز مسائل فرهنگيان را در دستور كار خود قرار داده اند. اعتراض و مذاكره، دو همزاد ازلي و ابدي اند و اين روندي است مداوم و پايان  ناپذير، فعالان صنفي كه از جانب تشكل ها در مذاكرات حضور دارند، بايد در مقابل افكار عمومي معلمان پاسخگو باشند. تيترهاي روزنامه ها، زيرنويس  تلويزيون، مصاحبه هاي اميدواركننده براي گويندگان و نويسندگان آنها وجه التزامي به همراه ندارد. اين هياهوها فقط به تورم دامن مي زند، اصل آن چيزي است كه در حكم هاي حقوقي درج مي شود. مذاكره كنندگان توضيح دهند كه معنا و مفهوم واقعي كارهاي انجام شده چيست؟ و برگردان ريالي آن چه ميزان است و چه نسبتي بين وعده هاي داده شده و افزايش واقعي حقوق و مزاياي معلمان وجود دارد؟
۳- همبستگي: هر چند به دليل ويژگي هاي فردي كار معلمي و خصوصيات علمي اين قشر و عوامل ديگري كه خارج از بحث ماست، ايجاد وحدت و همبستگي بين معلمان كاري دشوار است و معلمان به سختي حاضر به مشاركت در فعاليت هاي جمعي و كارهاي تشكيلاتي هستند. و سوءظني تاريخي به فعاليت هاي حزبي و تشكيلاتي دارند، اما نشان دادند كه در شرايط دشوار مي توانند كنار هم قرار گرفته و به صورت جمعي براي رسيدن به اهداف خود تلاش كنند. كار صنفي پايان ناپذير است. معلمان بايد تشكل هاي خود را تقويت كنند، مهمترين ضعف همه تشكل ها، ضعف بنيه مالي است، معلمان با ارائه كمك هاي مالي اندك به تشكل ها، مي توانند آنها را در داشتن نشريه مستقل و دفتر و امكانات اوليه ديگر ياري دهند و زياد بودن تعداد معلمان را كه معمولاً به عنوان يك نكته منفي از آن ياد مي شود، تبديل به «مزيت» كنند. بدون امكانات مالي، كار تشكيلاتي غيرممكن است. از سويي اگر تشكل ها براي تأمين مالي خود متكي به دولت و يا مؤسسات ديگر شوند، استقلال خود را از دست مي دهند. بنابراين براي حفظ استقلال تشكل ها، بايد آنها را از نظر مالي به معلمان وابسته كرد.
۴- اداره- مدرسه: معلمان به ساختار اداري و عملكرد مسئولان انتقادات جدي دارند و يكي از خواسته هاي آنها، اجراي اصل شايسته سالاري و سپردن مديريت امور به افراد كاردان براساس معيارهاي فرهنگي و تخصصي است. اما دعواي اداره- مدرسه، ما را از رسيدن به مطالبات اصلي بازمي دارد. مديران و معاونان مدارس و اكثريت كاركنان اداري در كنار معلمان هستند و نبايد با اظهارات نامعقول موجبات رنجش آنها را فراهم كرد. اين گونه جنگ و جدل ها، معلمان را به امور فرعي مشغول كرده و از نيروي معلمان مي كاهد. حركت معلمان بيانگر مطالبات همه فرهنگيان اعم از مدير، معلم، معاون، كارمند اداري و... است.
۵- نقش تشكل ها: تشكل ها نبايد اعتراضات معلمان را به حساب گروه خود گذاشته و نسبت به وزن و موقعيت خود در ميان معلمان دچار توهم شوند. هر يك از آنها براي رسيدن به جايگاه واقعي يك تشكل صنفي و نمايندگي معلمان، راهي دراز در پيش دارند. اعتراضات معلمان خصلتي تشكيلاتي و سازمان يافته نداشته و بيشتر خودجوش و توده اي است. اين ويژگي حركت معلمان را در معرض آسيب هاي جدي قرار مي دهد. فعالان صنفي بايد تئوري «اصالت عمل» را تعديل كنند و در اين مرحله كه «مذاكره» را به عنوان يك شيوه مبارزه صنفي پذيرفته اند، به حل و فصل مسائل نظري جنبش معلمان همت گمارند. هيچ تشكلي نبايد خود را سخنگوي انحصاري جامعه معلمان بداند. مسئولان تشكل ها تلاش خود را براي تشكيل شوراهاي منطقه اي و استاني و كشوري معلمان تشديد كنند. ايجاد چنين نهادي كه مي توان از آن به عنوان پارلمان معلمان ياد كرد، كاري است اساسي و ماندگار. تشكل ها در مورد مسائلي مانند آينده شغل معلمي، مسائل معلمان زن در آموزش و پرورش، اجراي ماده ۸۸ قانون تنظيم مقررات مالي دولت، طرح ارتقاي شغلي، گزينش معلمان، مواد درسي تربيت معلم، ضوابط تصدي مشاغل اداري و كارشناسي، اخذ شهريه از دانش آموزان، عدم تعادل در بودجه آموزش و پرورش، تعديل نيروي انساني وزارت آموزش و پرورش، منابع مالي فعاليت هاي صنفي و دهها موضوع و مسئله ديگر به بحث هاي اساسي و كارشناسي بپردازند و در مواردي كه توان ارائه نظر ندارند، از كارشناسان مسائل آموزش و پرورش در داخل و خارج از وزارتخانه استفاده كنند. بدون تئوري، جنبشي وجود نخواهد داشت و گروه ها در كوره راه هاي عملي به بن بست مي رسند و يا حركات متناقض از آنها سر مي زند.
۶- اعتراضات معلمان قانوني است: حركات اعتراضي معلمان در چهارچوب قانون و با استفاده از شيوه هاي پذيرفته شده مدني صورت مي گيرد، معلمان قادر به پرداخت هزينه هاي سنگين نيستند. در اعتراضات معلمان هيچ گونه، راز و رمز امنيتي وجود ندارد. تشكل ها نيازي به مخفي كاري ندارند، زيرا آنها چيزي براي پنهان كردن ندارند. فعالان صنفي در جلسات رسمي و غيررسمي خود به گونه اي سخن بگويند كه بعداً بتوانند پاسخگوي گفته هاي خود باشند. بحث ها به شكلي صورت گيرد كه گويي جلسه در يك اتاق شيشه اي و با حضور ناظران آشنا و بيگانه برگزار مي شود. شفافيت هم در درون تشكل و هم در بيرون اعتماد ساز است و آسيب پذيري ها را كاهش مي دهد. به اين ترتيب ديگر جايي براي رشد تئوري توهم توطئه و سوءظن نسبت به همكاران به وجود نخواهد آمد و فعالان صنفي ترسي از روبه رو شدن با ارگانهاي قانوني ندارند.
پيچيده كردن مسائل و كشيدن هاله اي از رمز و راز به دور جلسات و گفتگوها، فقط زمينه را براي رشد افراد فرصت طلب و از بين رفتن دموكراسي درون گروهي را فراهم مي كند.
۷- استحاله مذاكره كنندگان: اين نگراني در بين معلمان وجود دارد كه با وارد شدن به فاز مذاكره و تشكيل جلسه با مسئولان، ممكن است مذاكره كنندگان بر سر حقوق معلمان معامله كنند. به عبارت ديگر به جاي گفتگو بر سر حقوق معلمان با كسب امتيازاتي بر خود و يا گروه خود، مذاكرات را به زيان معلمان پيش ببرند. براي رفع اين نگراني، اولاً مذاكره كنندگان بايد افراد آگاهي باشند كه به موضوع مورد مذاكره اشراف داشته باشند و يا كارشناساني را در حاشيه جلسه در كنار خود داشته باشند. ثانياً مذاكرات بايد شفاف باشد و مذاكره كننده قبل از تصميم گيري و تأييد هرگونه طرح و يا پيشنهادي، مسائل را با شوراي مركزي تشكل خود مطرح كند و به عبارت ديگر تام الاختيار نباشد، تشكل هاي صنفي درگير در مذاكرات نيز بايد گزارش مذاكرات را به صورت مبسوط در اختيار افكار عمومي قرار دهند. ثالثاً طرف ديگر مذاكره قاعدتاً به اين نكته آگاه است كه مطالبات معلمان داراي آن چنان وضوح و روشني است كه هرگونه تقلب در آن به زودي عيان خواهد شد. نكته ديگر اين كه در فعاليت هاي صنفي كه مذاكره با مسئولان يكي از اصلي ترين پايه هاي آن است، بايد از سوءظن ها و نگراني ها كاست. نگراني اصلي، نه خيانت مذاكره كننده، بلكه عدم تعادلي است كه از لحاظ قدرت كارشناسي بين دو طرف ميز مذاكره وجود دارد. در يك سوي ميز كساني نشسته اند كه قبلاً روي موضوع كار كرده اند و به زواياي مسئله آگاهند و در سوي ديگر ميز معلماني قرار دارند كه به طور ناگهاني با انبوهي از مواد و تبصره هاي قانوني و ارقام و اعداد نجومي بودجه روبه رو مي شوند و اتفاقاً بايد در مورد همه چيز اظهار نظر كنند. به اين ترتيب خطر اصلي اين است كه مذاكره كننده نماينده تشكل ها صادقانه تصميمي اتخاذ كند كه همه جوانب آن سنجيده نشده است. به هر حال بايد منتظر ماند تا صورت جلسه مذاكرات از سوي تشكل ها منتشر شود.

گزارش انديشه
005865.jpg
اصالت زيبايي از ديدگاه شهيد مطهري
عصر شنبه (۵/۲/۸۳) در  جشنواره يك روزه دانشجويي همايش «حكمت مطهر» كه در محل تالار زكرياي رازي دانشكده داروسازي دانشگاه تهران برگزار شد، مهدي حمزه نژاد كارشناس ارشد معماري با عنوان «زيبايي از ديدگاه شهيد مطهري»، سخن گفت.
مهدي حمزه نژاد در ابتدا ضمن بررسي، ارزيابي و نقد مكاتب اصالت دهنده به زيبايي به بحث زيبايي شناسي از منظر شهيد مطهري پرداخت و گفت: بحث زيبايي شناسي شهيد مطهري از مباحث زيبا شناختي قرن ۱۹ و ۲۰ كه در طيفي ميان دو قطب زيبايي و اصالت زشتي شكل گرفته اند منفعل نبوده و تنها به بررسي علت صوري زيبايي مي پردازد. وي ادامه داد: شهيد مطهري با بررسي تاريخ انديشه بشر و گونه شناسي معيارهاي تعريف كننده انسان كامل و ابعاد فطري او برخي از قابل اعتناترين آنها را مكاتب اصالت زيبايي معرفي مي كند.
حمزه نژاد ضمن اشاره به شش گرايش حصري و تفكيك نظريات پيرامون انسان شناسي از جانب شهيد مطهري تصريح كرد: گرايش يا نظريه هفتم كه شهيد مطهري آنرا ابداع نمود به دنبال اين مي باشد كه هر چيز را در جايگاه شايسته خويش تعريف كند.
حمزه نژاد كه به عنوان مقاله برگزيده دانشجويي در جشنواره دانشجويي همايش جهاني حكمت مطهر سخن مي گفت به تفكيك و نقد شهيد مطهري بر دو شكل مختلف مطرح شده در اين نظريه براساس نظرات سقراط و افلاطون اشاره كرد و بيان داشت: معيارهاي زيبايي در اين مكتب توسط مطهري در دو سطح معيار فرودست (هماهنگي با مثل) و معيار فرودست (تناسب و تعادل وتوازن) مورد نقد قرار مي گيرد.چنانچه با پذيرش حكمت صدرايي معيار فرودست (اسماء و صفت الهي) و معيار فرودست(هدفمندي) مطرح مي شود.وي تاكيد كرد: از ديد شهيد مطهري نظريه اصالت زيبايي گرايش بسيار لازم و مطرح در حكمت اسلامي ولي ناكافي است.
حمزه نژاد در ادامه به تعريف زيبايي و انواع و مراتب آن از ديدگاه شهيد مطهري پرداخته و گفت: از ديد شهيد مطهري تعريف ماهيتي و منطقي از زيبايي اولاً غيرممكن و ثانياً غيرسودمند است و بايد به جاي آن به بررسي آثار و نتايج زيبايي پرداخت. تقسيم مطهري از انواع و مراتب ادراك زيبايي براساس توجه به آثار زيبايي مي باشد.وي به تقسيم چهارگانه شهيد مطهري از انواع و مراتب ادراك زيبايي اشاره و بيان داشت: در اين تقسيم بندي، زيبايي در چهار رده حسي، خيالي، عقلي و قلبي اثر گذار و قابل درك است. در اين ميان زيبايي خيالي بيش از بقيه مورد توجه و ارزيابي ايشان قرار گرفته است.
حمزه نژاد افزود:به راه ديگر درك مفهوم زيبايي تعريف زشتي است كه اين مفهوم در ۳ رده گوناگون قابل تعريف مي باشد و فراگيرترين و كاربردي ترين تعريف را مي توان با استمداد از حكمت متعاليه ارائه داد. حمزه نژاد درباره ادراك زيبايي گفت: اين موضوع در فلسفه معاصر غرب بحث پردامنه اي را به خود اختصاص داده است و شهيد مطهري در عناويني همچون تبيين ميزان نسبيت ادراك زيبايي، تأثير ذهنيت در آن، عوامل تقويت ادراك زيبايي، جايگاه لذت در ادراك زيبايي، به بررسي نظريات موجود در هر مورد و نقد آنها و تبيين نظريه فراگير خود پرداخته است. وي همچنين درباره آفرينش زيبايي و ديدگاه شهيد مطهري درباره آن گفت: بحث شهيد مطهري به حكمت نظري محدود نمي شود بلكه ابعاد زيبايي را در حكمت عملي نيز تشريح نموده است.همچنانكه مهم ترين موضوعات در اين بحث آفرينش زيبايي و شيوه هاي خلاقيت و جايگاه ويژگي تضاد در آفرينش زيبايي است.
روشنفكري اسلامي
مطهري و شريعتي در عرضه روشنفكري اسلامي سهم داشتند و روشنفكري را از درون اسلام بيان مي كردند.
دكتر ابوالفضل عزتي، استاد و رييس بخش مطالعات عالي كالج اسلامي لندن در گفت وگو با خبرنگار انديشه ايلنا با اعلام اين مطلب افزود: براي اسلام امتياز است كه عقل گرايي و هماهنگي بين دين و فكر بشر را از درون خود عرضه مي كند.وي افزود: اسلام چون از منبع دروني خود، اعتبار و ارزش «خود» بشري را مطرح مي كند و اين خود به طور طبيعي چالش كننده است كه مي تواند نظام هاي ديگر را رد كند و حتي آنها را رشد بدهد.
دكتر عزتي تأكيد كرد: بزرگترين امتياز اسلام به عنوان يك دين در مقايسه با اديان ديگر، چالش  گرايي است كه اسلام از طريق قدرت دادن به فكر بشر آن را ايجاد كرده است.رييس مطالعات اسلامي كالج لندن با اشاره به اين نكته كه اگر بنياد را باور به حقيقت در نظر بگيريم، بنيادگرايي بد نيست،تصريح كرد: بنيادگرايي به صورت باور به بعضي از نبايدها مثل انتقاد به وجود خدا،  خوب است و انتقادي كه به بنيادگرايي مي شود به خاطر بهره برداري سياسي است.وي افزود: وقتي از بنياد گرايي انتقاد مي شود قصدشان از بنياد سنت گذشته است. آنها مي گويند ما مدرن هستيم و اسلام ديني است كه متعلق به گذشته است در حالي كه اسلام در مقايسه با اديان ديگر، دين جديدي است.
دكتر عزتي درباره نياز به احياي انديشه ديني تصريح كرد: روشنفكري عبارت است از اينكه از گذشته استفاده كنيم و از امكانات حال براي بهبود آينده استفاده كنيم. دين پروسه اي دارد كه اين را تأمين مي كند و اسلام چالش خود را مي پذيرد يعني اينكه خرد متوقف نمي شود.وي با اشاره به اين نكته كه حقيقت نسبت پذير نيست، خاطر نشان كرد: تمام حقيقت در اختيار يك گروه نيست ولي حقيقت كامل ممكن است در اختيار يك گروه باشد اما گروههاي مختلفي به صورتهاي مختلف مي توانند سهمي در عرضه حقيقت داشته باشند.
دكتر عزتي به نقش روشنفكراني مانند مطهري و شريعتي در فرآيند انديشه اسلامي و عقل انتقادي پرداخت و گفت: هر دوي اين افراد در عرضه روشنفكري اسلامي سهم داشتند و مي خواستند روشنفكري را از درون اسلام بيان كنند. وي افزود: مطهري در كيفيت عرضه مسايل روز، روشنگرانه كار مي كرد كه اين مسأله مهمي است.

نگاه امروز
معلمان و شناگران درياي تعليم و تربيت
صالح فرهادپور
در عصر كنوني و بويژه پس از گذار از قرن بيستم و ورود به هزاره جديد، منابع و توزيع دانش و اطلاعات در سراسر جهان به صورت  شگفت انگيزي توسعه يافته است و از همه مهمتر اين كه، بشر به اين نتيجه رسيده كه براي شتابنده تر كردن جريان اين توسعه مي بايست به موضوع آموزش و پرورش به عنوان سرمايه اي بين المللي جهت تحقق اهداف خود توجه كند. اين مهم از نظر سياستگذاران و برنامه ريزان بسياري از جوامع مختلف دور نمانده و به همين سبب تلاشهاي بي وقفه اي در راستاي توسعه نظام تعليم و تربيت در همه جا به چشم مي خورد. حتي در كشورهاي در حال توسعه نيز ما شاهد توجه گسترده رهبران جامعه و دولتها براي بهبود بخشيدن به اوضاع آموزش و پرورش و ثبات و پايداري برنامه هاي تعليم و تربيت هستيم. ترديدي نيست كه از چنين رهگذري، اهميت نقش معلمان به عنوان عواملي مؤثر در ايجاد تحول و ارتقاي سطح فرهنگ جامعه و بسترسازي براي پيشرفت و توسعه همه جانبه، هيچ گاه همانند امروز روشن نبوده و به احتمال قوي اين نقش در آينده اهميت بيشتري نيز پيدا خواهد كرد. نياز به تغيير و درك شرايط جديد زيستن در جامعه بين المللي و دوري جستن از تعصبات قومي، خودكامگي، كج انديشي، كهنه گرايي و روي آوردن به تفاهم جمعي، دموكراسي، همگرايي، نوانديشي و نوآوري ، مسئوليتهاي خطيري را بر دوش معلمان كه در شكل گيري شخصيت و شيوه تفكر نسل جديد دخالت دارند، قرار داده است. امروزه در سراسر جهان از معلمان انتظار مي رود كه نه تنها خود را با اين مسائل تطبيق دهند، بلكه دانش آموزان را نيز در گسترش فهم همه ابعاد و جنبه هاي مسائل اجتماعي و فرهنگي از ترويج شكيبايي در مقابل مسائل و مشكلات تا نظم پذيري و قانون گرايي ياري رسانند و حتي اين انتظار نيز وجود دارد كه معلمان آنجا كه والدين و جامعه و مسئولين با عدم موفقيت مواجه مي شوند، پا به ميان گذارده و با كشيدن آستري صاف، اعوجاج ها و ناهمواري ها را بپوشانند و در ضمن سعي نمايند بين سنت و نوگرايي و بين انديشه ها و طرز فكر دانش آموزان و محتواي رنگ باخته برنامه هاي درسي موازنه برقرار سازند. جايگاه معلمان در مدرسه نيز ايجاب مي كند رابطه خود را با دانش آموزان تعديل نمايند و با تغيير نقش خود از كار فردي به كار جمعي بپردازند و با صرف نيرو و انرژي فراوان بر مواضعي پافشاري زياد به خرج دهند كه با ارزش هاي دروغين حاكم بر جامعه و دانش آموزان در تعارض قرار دارد. در كنار اينها، شايستگي حرفه اي و تعهدكاري نيز از توقعات مستمر مسئولين آموزش و پرورش است كه معلمان به طور خودجوش از خود نشان داده اند و نيازي به شرح و توضيح ندارد، معذلك به اين نكته نيز اشاره كنيم كه در همه جاي جهان به مسأله حفظ و نگهداري انگيزه هاي معلمان در شرايط مشكل كار توجه ويژه معطوف گرديده و براي باقي ماندن شوق و ارتقاء روحيه و توان معلمان به موضوع حقوق و مزاياي آنان در مقايسه با مشاغل ديگري كه تحصيلات مشابهي نياز دارد، عنايت فراواني صورت گرفته است. جداول مقايسه اي متعددي وجود دارد كه وضعيت حقوق و مزاياي معلمان را در بسياري از كشورهاي جهان در وضعيت بهتري از دارندگان ساير مشاغل
ادامه در همين صفحه

ستاره ها برپا
يك آسمان كلمه داري و آغاز كلامت ابتداي انسان است.
ماه در دستانت آب مي نوشد و ستاره ها در چشمانت عاشق مي شوند.
مهربان هستي با سلام تمام گنجشك ها كه مادرانه آشيانه هستي، پدرانه، درخت.
مي دانم، مي دانم تماشايت را سكوت مي كنند... و ايمان دارم عاشق تر از آن هستي كه نخواهي بشنوي، خورشيد درنگ ناداني هايم سلام.
***
ويژه نامه همشهري به مناسبت ايام هفته بزرگداشت مقام معلم و شهادت استاد شهيد مرتضي مطهري روز شنبه ۱۲ ارديبهشت ماه ۸۳ در صفحات ۵ الي ۱۲ روزنامه منتشر خواهد شد.

معلمان و شناگران درياي تعليم و تربيت
هم سطح نشان مي دهد كه در اينجا فرصت پرداختن به آن نيست. بدين ترتيب مشخص مي شود كه اتفاقاتي كه در حال حاضر در نظام آموزش و پرورش كشور ما مي افتد، در جهت خلاف جريانهايي است كه در آموزش و پرورش ساير كشورها و حتي ممالك در حال توسعه رخ مي دهد كه دير يا زود رفاه و توسعه را به ارمغان خواهد آورد و اين جوامع را به سر منزل مقصود نزديك تر خواهد كرد.
در چنين حالي معلمان و دست اندركاران تعليم و تربيت از پيشرفت ها و تحولات مثبتي كه در پيرامون خود نظاره گر هستند، احساس رضايت و خرسندي خواهند داشت و حال آن كه معلمان ايراني تاكنون شايد كمتر به اين احساس دست يافته باشند و اين علي رغم سعي و تلاش دلسوزانه و بي وقفه آنان در عرصه آموزش و پرورش كشور است. تجربه نشان مي دهد كه جامعه بزرگ معلمان ايراني كه بزرگترين سرمايه انساني براي نيل به اهداف توسعه كشور محسوب مي گردد تا كنون از هيچ تلاش و كوششي براي بالا بردن ظرفيت هاي علمي و اعتقادي خود و پاسخگويي به نيازهاي جامعه در ابعاد تعليم و تربيت فروگذار نكرده و در مقابل به تناسب نقش و اهميت خود مورد عنايت مسئولين كشور قرار نگرفته است. عمده ترين دليل آن ضعف مفرط خانواده مديران و مشاوران ارشدي است كه سالهاي متمادي بر مناصب ستادي وزارت آموزش و پرورش تكيه زده و با مقوله هاي دگرگوني، تحول، نوآوري و حركت فاصله زيادي دارند و صد البته كه انسجام كامل آنها موجب گرديده تا جابه جايي مديران بلندپايه كشور و وزيران آموزش و پرورش نتواند كوچكترين تزلزلي در موقعيت آنان ايجاد كند. اين شناگران به ظاهر ماهر متأسفانه بدون آشنايي به فن شنا در درياي تعليم و تربيت كشور دست و پا مي زنند و به علت مطبوع بودن محل شنا علاقه اي به خروج از دريا ندارند به علت قرق بودن منطقه ديگران نيز مجاز به ورود به محدوده آنها نيستند. آنچه از تلاش جمعي آنان نصيب معلمان مي شود تماشاي دست و پا زدن، تفريح و هياهوي آنهاست و كف هايي كه امواج به ساحل مي راند. شايد زماني هم فرا رسد كه خودشان خسته شوند و بخواهند از دريا خارج شوند.

انديشه
ادبيات
اقتصاد
زندگي
سياست
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  زندگي  |  سياست  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |