همايش جهاني «حكمت مطهر» از ۷ تا ۹ ارديبهشت درمركز همايش هاي صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران برگزار شد.انديشمندان و پژوهشگران بسياري از همه نقاط جهان براي ايراد سخنراني درباره ابعاد گوناگون فلسفي، اخلاقي، شخصيتي، فرهنگي و سياسي استاد شهيد مطهري به بحث و تبادل نظر پرداختند. آنچه كه در همه اين سخنراني ها مي توان به عنوان محوري مشترك در نظر گرفت، تأكيد سخنرانان و پژوهشگران آراي استاد مطهري برنوآوري، آزادي انديشه، گستره فكري و ژرفاي انديشگي و روشناي ذهني وي بوده است.از مجموعه سخنراني هاي ارائه شده در اين سه روز گزارشي تهيه شده كه با هم مي خوانيم:
دكتر غلامعلي حداد عادل با عنوان مطهري و فلسفه تطبيقي در ايران معاصر سخنراني كرد. دكتر حداد عادل در ابتدا ضمن بيان سابقه ۱۷۰ ساله مقايسه فلسفه تطبيقي اسلام و غرب كتاب «گفتار در روش» نوشته دكارت را اولين كتاب ترجمه شده به وسيله زنوزي ناميده و گفت: آشنايي با سير فلسفه اروپا با كتاب سير حكمت در اروپا نوشته فروغي شتاب گرفت و اين آشنايي ديري نپاييد كه به چالشي بزرگ با ماركسيسم كه شعار عدالت محوري داشت منجر شد.
حداد عادل نخستين رويارويي براي نقد و ارزيابي ماركسيسم را توسط علامه طباطبايي دانسته و گفت: مطهري در اصول فلسفه و روش رئاليسم مهمترين حركت جدي فلسفه ايران را آغاز كرد.
وي ايمان محكم و استعداد نيرومند فلسفي را در مطهري دو خصيصه مهم وي دانست كه مسبب آشنايي او با فلسفه اسلام شد و درباره ورود انديشه ماركسيستي گفت: ماركسيسم به واسطه فلسفه وارد شد و پاسخي هم به غير از آن نبايد مي داشت. زيرا غرب با زبان فلسفي سخن مي گفت و بايد پاسخ فلسفي مي شنيد و اين همان كاري بود كه مطهري كرد.
وي افزود: مطهري در اين راستا با مباحثي چون برهان نظم، عدل الهي، تكامل داروين و... سر و كار داشت همچنان كه مفاهيمي چون فلسفه سياست، فلسفه علم، تاريخ، اخلاق، اقتصاد و تعليم و تربيت نيز در زمره فعاليت هاي ايشان بود.
حداد عادل به آشنايي مطهري با فلاسفه اي چون بيكن، دكارت، هيوم، روسو، كانت و... اشاره و تصريح كرد: او زبان خارجي نمي دانست و صرفاً به وسيله ترجمه آثار غربي و با واسطه به افكار غربيان آشنايي داشت و اين در حالي است كه جامعيت و آشنايي او با فلسفه غرب در صورت دانستن زبان خارجي بيش از اين بود.
وي افزود: مطهري به دليل انتشار بيش از حد نشريات ماترياليستي، ديالكتيكي و ماركسيستي به مبارزه علمي با اين جريان همت گماشت.
حداد عادل در ادامه گفت: مطهري در ۵ سال انتهاي عمرش با افكار التقاطي ماركسيستي روبه رو بود زيرا آنان با استفاده از احاديث و روايات اسلامي، مفهوم تضاد را بر اسلام منطبق مي دانستند.
حداد عادل، مطهري را آشنا به مباني فلسفي اسلامي عنوان كرد و گفت: او مباني فلسفه اسلامي را به خوبي درك كرد و نتايج آن را در ارتباط با مباني فلسفه اسلامي به كار برد. درك عميق از درونيات حكمت اسلامي و آگاهي از اصول فلسفه او را قادر ساخت در مواجهه با فلسفه هاي ديگر منشأ تفاوت را به خوبي نمايانده و از عهده مقايسه برآيد.
حداد عادل در انتها گفت: ميراث فكري او كه در موضوعات با ارزش قدم نهاد، ارزشمند است و آنچه او در فلسفه تطبيقي بر جاي نهاد مي تواند سنگ بناي دانش جديد در دانشگاه ها و الهام بخش دانشجويان و طلبه هاي حوزه علميه باشد.
فلسفه ارتباطات اسلامي
دكتر حميد مولانا، استاد دانشگاه جورج واشنگتن، هدايت در فلسفه ارتباطات اسلامي را مفهومي مهم و اساسي دانست.
دكتر مولانا هدايت را در فلسفه ارتباطات اسلامي عنصري مهم در جهت مشخص كردن هدف نظام ارتباطي دانست و خاطرنشان كرد: در علم سايبرنتيك نيز هدايت بسيار مهم است، اما نكته اساسي در فلسفه ارتباطات اسلامي جهان شمولي، مسئوليت و تعالي نقش هدايت است.
وي با بيان اين كه اگر مطهري عمر بيشتري مي داشت فلسفه ارتباطات را در حوزه اسلامي بسط و گسترش مي داد بر نقش وي در پرداختن به حوزه ارتباطات از جنبه فلسفي آن اشاره كرد.
دكتر مولانا رويكردهاي ارتباطي در پرداختن به اين مقوله را در چهار موضوع خلاصه كرد و بيان داشت: عده اي از انديشمندان ارتباطات را به مثابه هنر در نظر مي گيرند. در كنار اين ديدگاه عده اي ديگر ارتباطات را به مثابه صنعت، علم و فلسفه مورد توجه قرار داده اند.
اين استاد ارتباطات با تفكيك ابعاد مختلف به بحث از مكاتب مختلفي كه يكي از اين رويكردهاي چهارگانه را اصل قرار داده اند پرداخت.
وي تصريح كرد: عده اي چون نيچه، مانهايم، رايت، ميلز و.. از رويكردي خاص به ارتباطات نظر كرده اند. در مقابل اعضاي مكتب فرانكفورت چون هوركهايمر، بنيامين، فروم و... نيز با نگاه انتقادي خاصي كه داشته اند در مخالفت با انقلاب صنعتي و صنعت گرايي به اين بحث پرداخته اند.
وي در ايران پرداختن به فلسفه ارتباطات اسلامي را حاصل تلاش سه متفكر برجسته يعني علامه طباطبايي، محمد تقي جعفري و مرتضي مطهري دانست و اظهار داشت: مطهري به فلسفه ارتباطات اجتماعي از منظر اسلامي توجه دارد و در تبيين اين حوزه كه خود به بسط آن پرداخته دو موضوع را اصل قلمداد مي كند.
دكتر مولانا اخلاص نيت و صداقت را دو اصل مهم استاد مطهري در تبيين فلسفه ارتباطات معرفي كرد و به بسط اين دو پرداخت.
وي افزود: مطهري همواره مصلحت گويي و تملق گويي را از يكديگر تفكيك كرده و موفقيت پيامبران را نيز اين دانست كه پيامبران همواره به نقاط ضعف مردم پرداخته اند، اما حاكمان از نقاط ضعف مردم استفاده كرده اند.
دكتر مولانا با تأكيد بر اين نكته كه تفكيك بين تمايلات مردم و منافع آنها مهم است، گفت: مطهري در اين راستا مي كوشد تا چارچوبي وراي سلطه روشنگري فلسفي و جنبش انتقادي غربي بازبگشايد.
اين استاد ايراني دانشگاه جورج واشنگتن تصريح كرد: بعد برتر و متعالي، اصلي اساسي براي مطهري در سه حوزه ارتباطات اسلامي است. در مقابل فلاسفه غربي چون كانت، هگل، نيچه و... همگي بر محدوديت هاي عقل محض تأكيد دارند و آن را دچار معضلي اساسي مي دانند.
دكتر مولانا سه اصل تربيت، آزادي و امنيت را در فلسفه ارتباطات مطهري مهم دانست و از اين منظر هدف فلسفه را ارتباطات و پيوند ميان دين و فلسفه برشمرد.
به گفته دكتر مولانا اصل بنيادين فرا روايت ها به دنبال تسخير تاريخ و مشروعيت بخشيدن به تمدن امروزي بوده كه مطهري با نگاهي اسلامي اين موضوع را به چالش مي كشد.
دكتر مولانا گفت: نكته مهم در فلسفه ارتباطات مطهري حس اميدي است كه پيوندهاي اجتماعي، سياسي و تكنولوژيك و فرهنگي را گسترش مي دهد.
حقوق زن
مطهري در چارچوب نظري خود از عهده حل مسايل خاص زنان به خوبي برآمده است. دكتر حسن خجسته، عضو هيأت علمي دانشكده صدا و سيما و معاون صدا در سازمان صدا و سيما گفت: مطهري براي بررسي و تحليل مسايل امروز زنان از ديدگاه اسلام، به استناد آيات قرآن و روايات معصومان از يك چارچوب نظري استفاده مي كند كه بسيار مدبرانه و هوشمندانه طراحي شده است.
وي افزود: مطهري اين چارچوب نظري را در كتاب «نظام حقوق زن در اسلام» عنوان كرده است.
دكتر خجسته خاطرنشان كرد: اين چارچوب نظري، در بسياري موارد كارآمد بوده و از عهده مسايل خاص حوزه زنان به خوبي برآمده و به سؤالات و دغدغه هاي برخاسته از رويكردهاي فمينيستي پاسخ هاي شايسته اي داده است.
وي، ويژگي هاي نظام حقوقي طراحي شده مطهري را برابري خلقت زن و مرد، نوع تفاوت زن و مرد در جنسيت و اصالت نظام خانواده ذكر كرد.
دكتر خجسته در باره برابري خلقت زن و مرد تصريح كرد: از نظر اسلام زن و مرد هر دو انسان هستند و از حقوق انساني مساوي بهره مندند اما زن و مرد از نظر جنسيت در خلقت متفاوتند و به جهت تفاوت جنسيت داراي حقوق و تكاليف متفاوت هستند.
وي، به اصالت نظام خانواده اشاره كرد و گفت: نظام خانواده نظامي است مستقل از ساير نظامات اجتماعي كه داراي منطق و معيار ويژه اي، جدا از منطق ها و معيارها و ساير تأسيسات اجتماعي است.
وي تأكيد كرد: شهيد مطهري خانواده و بقاي آن را اصل مي داند لذا همه امور و روابط زنان و مردان فقط در اين نهاد شكل مي گيرد چون با سست شدن بنيادهاي خانواده بنيادهاي جامعه نيز سست مي شود.
دكتر خجسته به اين نكته اشاره كرد كه شهيد مطهري در چارچوب نظري خويش، زنان جامعه ايراني را به سه گروه، زن به عنوان يك شيء ، زن به عنوان يك شخص و زن به عنوان يك انسان تقسيم كرده است.
وي، درباره نظريه زن به عنوان يك شيء تصريح كرد: اين دسته بندي بيشتر به نقش و كاركرد سنتي زن در تاريخ توجه دارد كه هيچ يك از استعدادهاي زن حتي استعدادهاي عبادي او رشد نمي كند، بنابراين، اين گروه از زنان فاقد نقش مستقيم و يا غيرمستقيم در ساختن تاريخ هستند.
دكتر خجسته خاطرنشان كرد: در دسته بندي زن به عنوان يك شخص، زن با رويكردي برخاسته از مدرنيته و دنياي غرب به خودش توجه دارد لذا وارد فعاليت هاي گوناگون مي شود اما چون از مدار واقعي اش خارج شده است ارزش خود را از دست داده است.
وي گفت: در دسته بندي زن به عنوان يك انسان، زنان چون در چارچوب معيارهاي دين اسلام به ايفاي نقش مي پردازند، داراي نقش مستقيم و غيرمستقيم زيادي در زندگي تاريخ جامعه خود هستند.
جهالت ستيزي
مطهري در مطرح كردن بحث حقوق زنان، جهالت ستيز است. حجة الاسلام والمسلمين محمد زيبايي نژاد، مدرس حوزه علميه قم و رئيس مركز مطالعات زنان با اعلام اين مطلب گفت: توجه علامه طباطبايي به ظلمي است كه به زنان در طول تاريخ شده است اما مطهري بر جهالت ها و جمودها تأكيد مي كند.
وي افزود: اگر ظلم به زنان را اصل قرار بدهيم در اين صورت جريان اصلاحات بيشتر جنبه حقوقي دارد و اگر جهالتي را كه نسبت به زنان وجود دارد در نظر بگيريم در اين صورت وجه فرهنگي دنبال مي شود.
زيبايي نژاد تأكيد داد: مسأله اصلي اين است كه در دفاع از شخصيت زنان چه مدلي را ارايه مي دهيم. اينجاست كه مطهري نبرد خود را با ديدگاه هاي ليبرالي آغاز مي كند. وي اظهار داشت: مطهري به اين نكته توجه دارد كه برابري در ارزشمندي نبايد هيچ گاه با برابري در ارزش ها خلط شود؛ يعني جايگاه زن و مرد در طي كمال يكسان است.
زيبايي نژاد خاطرنشان كرد: تفاوت زن و مرد در خلقت به خاطر انتظارات متفاوتي است كه از اين دو وجود دارد.
وي با اشاره به اين كه تفاوت هاي زن و مرد منحصر به تفاوت فيزيكي نيست تصريح كرد: ديگر تفاوت هاي زن و مرد عبارتند از: تفاوت در احساسات، ذهنيات و ابعاد مختلف روحي و رواني.
زيبايي نژاد ادامه داد: اين تفاوت بين زن و مرد است كه باعث تفاهم آن دو مي شود. وي خاطرنشان كرد: نكته اي كه انديشه ديني مطهري را از انديشه فمينيستي راديكال جدا مي كند، بحث «مكمليت» است. زيبايي نژاد گفت: ارزشمندي زن و مرد مشترك است اما ارزش هاي زنانه و مردانه متفاوت است.
وي در پايان سخنان خود گفت: در آثار مطهري، محوريت خانواده، تأكيد بر مشاركت اجتماعي زنان، امري مسلم و پذيرفته شده است.
حفظ كرامت انسان
غرب برخورد ناپسندي با زنان داشته و اين در صورتي است كه اسلام حقوق و وظايفي براي زنان لحاظ كرده است. دكتر عبدالرئوف فضل الله كه با عنوان زن و حقوق از ديدگاه اسلامي با تأكيد بر نظرات استاد مطهري سخنراني مي كرد ،ضمن اشاره به فشارهاي وارده بر زنان از ابتداي تاريخ كه خلاف كرامت انساني بوده است به برابر اعلام كردن زن و مرد از ديدگاه اسلام اشاره و بيان داشت: خداوند انسان را خارج از جنس، خليفه خود در زمين قرار داده است همچنان كه حقوق كامل به زن عطا كرده و در قبال آن به مانند مردان، آنها را نيز مورد خطاب قرار مي دهد.
دكتر فضل الله به مشاركت زنان در اموري از قبيل تجارت، صنعت، جهاد و ... اشاره و تصريح كرد: خداوند در كنار اين وظايف كرامت زن را نيز حفظ مي كند و حيات خانوادگي شرافتمند را در زن قرار داده است.
وي تأكيد كرد: در اسلام بين زن و مرد تفاوت نيست و زنان جامعه اسلامي با كسب علم مي توانند به پيشرفت خوبي نائل شوند. دكتر فضل الله به كتاب «نظام حقوق زن» نوشته استاد مطهري اشاره و تصريح كرد: هنگامي كه غرب زن را به عنوان كالا مي نگرد، انديشه اسلام و تفكر مطهري حركت زنان را در جهت حفظ كرامت آنان خواستار بود. همچنان كه قرآن تنها مرجعي است كه حقوق زن را محترم مي شمارد.
اين استاد دانشگاه لبنان به نيازمندي زمان حاضر اشاره كرد و گفت: مطهري بر نياز زمانه تأكيد مي كند و معتقد است نبايد به مسايل كهنه بسنده كرد و در عين حال بايد تفاوت هاي زيست شناختي را در نظر داشت.
وي همچنين به بيان ابن خلدون از مسأله حجاب مبني بر پوشش نه محدوديت اشاره و اذعان داشت: براساس قاعده اسلام هر كاري كه فعاليت زن را محدود كند مردود بوده و همچنين نبايد با قشري نگري آزادي بي حد و حصري را مطرح كرد.
دكتر فضل الله در پايان گفت: از نظر اسلام آزادي زن و مرد در چارچوب مشخص قابل تبيين بوده و با توسعه اجتهاد و فقه مي توان بسياري از مشكلات روزمره و از جمله مسأله زن و حجاب را حل كرد زيرا اجتهاد و فقه نبايد از فرهنگ زمانه به دور باشد.
احياي بنيادين تفكر ديني
دكتر مايكل مگي استاد و رئيس بخش فلسفه دانشگاه ليورپول انگلستان در همايش جهاني حكمت مطهر با عنوان «دين، آزادي انديشه و احياي بنيادين تفكر ديني در عصر حاضر» سخنراني كرد. وي با اشاره به لزوم بررسي مسأله دين و سكولاريسم در عصر حاضر، احياي تفكر ديني را در دوره كنوني بسيار دشوار ارزيابي كرد و گفت: اين دشواري ما را به كنه موضوعاتي كه در اين همايش مطرح شده است هدايت مي كند.
دكتر مگي افزود: سؤالي كه به هنگام بررسي نظريه «انديشيدن جامع به آن چه بايد در احياي تفكر ديني مطرح باشد» پيش مي آيد اين است كه آيا انديشيدن جامع، عمل خودشناسانه تفكر ديني است يا خير؟ اگر چنين باشد، بايد در آن چه براي فهميدن مطرح مي گردد نقشي آفريننده داشته باشد و اگر چنين نيست، اين سؤال مطرح شود كه آيا ماهيت موضوع خود را درك مي كند؟
وي با طرح اين پرسش كه آيا در ميان عامه مردم دين عقب نشيني كرده است،گفت: اگر جماعتي مفهوم دين را از دست بدهند، آن گاه اعضاي آن جماعت بايد درباره راه بازگشت به آن، انديشه كنند.
وي در پايان تأكيد كرد: در دوران ما، هنگامي كه فرآيند طولاني افول و از دست دادن اعتقاد، دين سنتي را از نظر فرهنگي و مفهومي، حداقل براي يك نسل از طريق سنن غيرقابل دستيابي ساخته است، اين افول بنيادي تر است و در اين حالت، احياء نيز بايد به همان نحو بنيادي باشد.
رالز و مشكل تنوع ديني
دكتر پاول ويتمن استاد و رئيس بخش فلسفه دانشگاه نتردام كه تحت عنوان فلسفه سياسي و احياي تفكر ديني سخنراني كرد، گفت: تصور مي شود انتشار نظريه عدالت جان رالز، نظريه هنجاري سياسي را در جهان انگليسي زبان احياء كرده باشد. نمي توان تأثير كتاب «نظريه عدالت» را بر روي فلسفه اخلاقي و سياسي، از زمان انتشار آن، دست كم گرفت.
ويتمن افزود: رالز كار خود را زماني آغاز نمود كه فيلسوفاني كه به فلسفه سياسي مشغول بودند، برنامه اي فروتنانه و تا حدي بي روح و فني را دنبال مي كردند. هر چند انتشار نظريه عدالت نشانه نوزايي رشته اي نبوده كه در حال احتضار كامل قرار داشته اما تغييري نيرومند پديد آورد كه ناديده گرفتن آن ممكن نبود.
وي ادامه داد: احيا انديشه سياسي در درون فلسفه انگلو- ساكسون با احياي انديشه ديني در اين بخش از رشته علمي مصادف بوده است. در اواسط قرن بيستم بسياري از فيلسوفان در جهان انگليسي زبان آماده بودند گفتمان علمي را به مثابه گفتماني بي معني رها ساخته و سؤالات فلسفي را كه باور ديني ايجاد كرده بود شبه مسأله بخوانند. از دهه ۱۹۵۰ فلسفه آكادميك شاهد سرنگوني پوزيتيويسم و از دهه ۱۹۶۰ شاهد احيا علاقه جدي به فلسفه دين و اخلاق ديني بوده است. اين احيا علاقه به نوبه خود، راه را براي سؤالاتي هموار ساخته كه باور ديني را در برابر نظريه سياسي قرار مي دهد.
دكتر ويتمن در پايان سخنان خود گفت: رالز مشكلاتي را كه تنوع ديني براي دفاع پذيري نظريه وي ايجاد مي كند دستكم مي گيرد. من فرضياتي را كه رالز در مورد مطلوبيت استقلال و امكان تحقق گسترده آن در جامعه اي با تنوع ديني مطرح مي كند قابل انتقاد مي دانم.