يكشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۳۶۶
يك زمين خاكي و يك دنيا آدم
شهرزاد هنوز زنده است
شهرزاد پير عمرش را صرف پرورش بازيكناني نخبه كرد كه هريك فصلي را در فوتبال ايران به خودشان اختصاص دادند، مثل علي پروين، نامجو مطلق، پاشازاده، فنوني زاده، ضياء عرب شاهي و...
006246.jpg
عكس: هادي مختاريان 
علي رضا كيواني نژاد
حتي زماني كه عده اي آمدند و پشت زمين هاي سه گانه، گوجه فرنگي كاشتند و تير چراغ برق احداث كردند، باز هم كسي شهرزاد را به حال خودش رها نكرد، ايستادند و از حقانيت او دفاع كردند
اوايل دهه پنجاه شمسي، توي بزرگ ترين منطقه فعلي شهرداري (منطقه پانزده) شهرزاد، به دنيا آمد. خواندنش گود شهرزاد. وقتي به دنيا آمد. يك زمين خاكي بود، بالاي سرش نبودند اما حالا براي سرپا نگهداشتنش هر كاري مي كنند. هنوزم زمين خاكي است اما شهرزاد پير عمرش را صرف پرورش بازيكناني نخبه كرد كه هريك فصلي را در فوتبال ايران به خودشان اختصاص دادند.
فرورفتگي بلوار شهرري، چيزي فراتر از گود شهرزاد و دنياي توپ گرد است.
مربي كنار خط ايستاده و پابه پاي خط نگهدار، مي دود، پي درپي سر بازيكنانش فرياد مي زند، بدون اعتنا به هياهوي تماشاگران انگشت شمار گود. اواخر نيمه دوم و تيمش نتيجه را واگذار كرده است. گويي قوانين فيفا، اينجا كارايي چنداني ندارد. گود شهرزاد،  قانون خودش را دارد و با اين قانون است كه بيست و اندي سال، سرپا ايستاده. آغوشش را به روي بازيكنان خامي باز كرده كه فردا پخته ميادين مشهورتر و بزرگتر هستند. شهرزاد هنوز هم حس مادرانه اش را حفظ كرده و تنها هدفش تربيت فرزندان خلف است.
بلوار شهرري، توي دستش پياله اي دارد، ارزشمند. پياله اي كه اگر امروز بذر كوچكت را در آن بكاري، فرداهايي نه چندان دور، پاسخ اعتمادتان را مي دهد. از كنار اين پياله كه رد مي شويد معني و مفهوم عشق به فوتبال را مي بينيد و درك مي كنيد. پيش خودتان مي گوئيد، اين گود فرزندخوانده استاديوم «ماراكانا»ي برزيل است. انگار «آزتك» را تداعي مي كند و جوش و خروش جام جهاني .۸۶ اما بدون تماشاگر!
شهرزاد امروز، گيسوان سفيدي دارد كه شايد حاصل خون دل خوردن براي هشت شهيد نوجوان و جوان است. شهرزاد به قول فرزندان امروزش، زاده شده بين سالهاي ۵۲-۵۰.
توي دفتر كه پشت صورت بزك نشده شهرزاد - پشت زمين - واقع شده، عكس شهدا را مي بينيد، روي ديوار. قاب شده. جملگي از بازيكنان همين زمين خاكي بودند و فرزندان خلف شهرزاد.
شهرزاد براي خودش قصه ها دارد. مثل خواهرش،  شهرزاد قصه گو. براي شنيدن قصه ها بايد از پله هاي خانه شهرزاد پائين بروي و وارد گود شوي.
به هركسي بگوئيد، مجموعه شهداي هفتم تير، نمي شناسد. كافي است بگوئيد گود شهرزاد. آدرسش را چشم بسته بهتان نشان مي دهند. گود، سه زمين كوچك دارد. دسته اول، دوم، سوم. تيم ها توي اين سه دسته بازي مي كنند و بعد به دسته هاي بالاتر مي روند. اگر در دسته  اول هم قهرمان شديد و بضاعت مالي بالايي داشتيد، مي توانيد مثل تيم شبيد، اسم تيمتان را به ابزار مهدي تغيير دهيد و وارد مسابقات زيرگروه آزادگان شويد و...
بازي هاي اين زمين قديمي كه در حاشيه اتوبان شهرري واقع شده، در دو زمان ۳۰ دقيقه اي انجام مي شود. در دسته اول و دوم، چهارده تيم بازي مي كنند و شانزده تيم در دسته سوم. هر تيم - در اين زمين - از ۹ بازيكن ثابت استفاده مي كند. وقتي داور، سوت شروع بازي را مي زند، دو تيم با چنان حرارتي بازي مي كنند كه انگار بازي هاي مرگ و زندگي است و خطر سقوط يك تيم به دسته پائين تر. شور و هيجاني كه پاي هر پير و جوان را هم به گود باز كرده است. از شهرزاد بپرسيد فرزندانش را به ياد دارد يا نه؟
- علي پروين را همين جا، بازيكن كردم. مهدي پاشازاده، مهدوي كياي جوياي نام، علي اكبريان، ضياء عربشاهي، مجيد نامجومطلق، صادق ورمزيار، مهدي فنوني زاده و...
اين نام ها بخشي از حافظه شهرزاد هستند. گذشت ايام، شهرزاد را براي يادآوري بيشتر اسامي دچار مشكل كرده است. اما عاشقان اين مادر خفته، او را ياري مي دهند.
فرهاد فرهادي و فريدون معصومي از كنار زمين شاهد و ناظر بازي تيمشان هستند.تلنگري كوچك به آرشيو ذهني فرهادي كافي بود تا از شهرزاد و روزهاي سفيد و خاكستري اين زمين بگويد. «وقتي من جوان بودم، نادر فريادشيران، دروازه بان شماره يك تيم ملي بود. ولي، اينجا بازي مي كرد. افت هم نبود كه بازيكن تيم ملي، اين جا، روي خاك شيرجه بزند» فرهادي حرفهايش را اين گونه شروع مي كند. هنوز جمله اش راتمام نكرده كه داد مي زند: «محمد، محكم بازي نمي كني. بيا پشت هيجده، توپ برگشتي را بزن» بعد دستي به موهايش مي كشد و مي گويد: «ببخشيد. داشتم مي گفتم كه مثلاً تيم طلوع، با مهدي فنوني زاده آمد بالا و سيد مهدي ابطحي در تيم دسته سوم اين زمين يعني وحدت بازي مي كرد. مثل عباس كارگر.»
فرهادي سربازيكنان داد مي زند، اما تيم حريف قدرتر از اين حرف ها بود و بازي را دو بر صفر به نفع خودش تمام كرد. خط نگهدار كار مشكلي داشت. از يك طرف با تماشاگران روي سكو حرف مي زند و شوخي مي كرد، از طرفي ديگر حواسش به بازي بود. فرهاد خان از هزينه هاي تيم داري هم مي گويد. هفته اي ۲ هزار تومان پول داوري مي دهند و بين ۶ تا۷ هزار تومان هزينه هاي نگهداري و عمران زمين.
وقتي از شهرزاد و خاطراتش مي گويد، تمام روزنه هاي ذهنت را به خودش معطوف مي كند. اين جا همه شهرزاد پير را دوست دارند. كسي نمي خواهد او را به آسايشگاه سالمندان بفرستد. همه از او مراقبت مي كنند. حتي زماني كه عده اي آمدند و پشت زمين هاي سه گانه، گوجه فرنگي كاشتند و تير چراغ برق احداث كردند. باز هم كسي شهرزاد را به حال خودش رها نكرد. ايستادند و از حقانيت او دفاع كردند.
گود شهرزاد روي كوره هاي آجرپزي سابق بنا شده است. به زمين شماره دو نگاه كنيد.
آجرها صورت شهرزاد را آبله گون كردند و هر چند كه با خاك ريزي هاي جديد، اين آجرها تا حدي مدفون شده اند. به راستي آجرها و خطر ريزش زمين به داخل، اصلي ترين دغدغه مسوولان شهرزاد است.
گودشهرزاد در پايين دستش، انباري از وسايل اسقاطي را مي بيند. انبار همان مغازه هاي كوچك و تو در توي اوراقچي هاي ميدان شوش. اتفاقا اين انبار، خاطرات پلشتي ها و زشتي هاي زيادي است. زماني كه محمد قهراني، از پيشكسوتان اين زمين، مجبور مي شد با افراد معتاد كه در اين انبار، بيتوته كرده اند، جدال كند و سر و كله بزند. فاصله زيادي بين فقر و ورزش در اين گود نيست چه اگر بود، ضلع غربي گود، زاغه نشينان را مأوي نبود. آنهايي كه به بهانه احداث كارخانه چرم، خانه  هايشان را جنب كارخانه احداث كردند و بعد از بسته شدن آن همچنان به زندگيشان در كنار شهرزاد ادامه مي دهند .
شهرزاد از منظر مسوولان ومتوليان ورزش، چيزي بيش از يك زمين خاكي نيست كه اگر بود امروز تمهيداتي انديشيده مي شد تا به چين وچروك هاي صورت شهرزاد، هر روز اضافه نشود. شهرزاد هر روز غصه مي خورد كه نكند او را به ثمني ناچيز بفروشند. چنين سابقه ذهني وجود دارد. «يك شب آمدند دم در منزلم، چون من نظامي بودم، فكر مي كردند حقوقم كم بوده و پيشنهاد خوبي دادند كه من جلوي ساخت و ساز در اين زمين را نگيرم، من شهرزاد را مثل بچه ام دوست دارم. اصلا او را بزرگ كردم، زماني كه تازه وارد خدمت نظام شده بودم. آمدم اينجا و حتي درگيري بين هوادارن بني صدر ملعون و مرحوم دكتر بهشتي را هم ديدم. خلاصه اينكه شهرزاد براي خيلي ها مادر است و براي امثال من، فرزند. من فرزندم را نمي فروشم.»
قهراني، مدير اين زمين خاكي  با اين جملات پرده از تطميع نافرجامي بر مي دارد كه نزديك بود شهرزاد را سياه بخت كند. قهراني از مسوولان هم گلايه دارد كه چرا هيچ كمكي به پويايي زمين نكردند، اما يكبار هم درباره شهرزاد دروغ مي گويد: «يكبار هياتي فرانسوي آمدند و هرچه درباره كمك مسوولان به اين زمين پرسيدند، دروغ گفتم. گفتم كه به ما كمك مي شود، هواي ما را دارند و... چون دوست نداشتم اسرار وطنم را به اجنبي بگويم.»
اهل تلويزيون و سريال هاي شبكه سوم اگر هستيد به ياد آوريد سريال هاي به سوي افتخار و پليس جوان را، اتفاقا پليس جوان سيروس مقدم - كارگردان آن -محل گلايه ديگري است. قهراني گلايه اش را اينگونه بازگو مي كند: «ما اينجا كلي كار فرهنگي كرديم، اگر دست كسي سيگار ببينم از يك تا هفت جلسه حق بازي ندارد. انصافا آنهايي كه وارد گود شهرزاد مي شوند، بچه هاي سالمي هستند، اما مقدم در پليس جوان، اينجا و بچه  هايش را مركز خلاف معرفي كرد و از او شكايت كرديم، اما... »
اين حرف ها را در كنار علي جاويد مي گويد. هموكه داور بازي هاي هادي خضوعي و تيمش در سريال به سوي افتخار بود.
اين گود، پزشك ندارد اما كمك  هاي اوليه براي ورزشكاران مهياست و بقيه اش روي تجربه افراد مي چرخد و بس.
گود شهرزاد بلوار شهر ري هنوز هم بازيكنان آينده داري را پرورش مي دهد، اما كسي نمي داند كه آينده شهرزاد سفيد است يا خاكستري. شايد روزي شهرزاد را به خانه سالمندان سپردند و شايد هم به خانه بخت رفت. كسي نمي داند.

دامي براي همه ما
آگهي هاي دردسرساز
006249.jpg
محمدرضا جوادي 
از شيرمرغ تا جان آدميزاد مي شود در اين كتيبه هاي قرن بيست و يكم پيدا كرد.
از فروش خانه، اتومبيل، كامپيوتر و نقد و اقساط و شغل گرفته تا آرايشگاه، تخليه چاه، نگهداري سالمند و هزار جور چيز ديگر.
خود شما چه طور، چند بار براي رفع حاجت هايتان به نيازمندي هاي روزنامه ها مراجعه كرده ايد. به هر حال افرادي هستند كه از اين طريق شغل موردنظر شان را پيداكرده اند يا صاحب خانه شد ه اند و...
اغلب اطلاع رساني از طريق رسانه هاي نوشتاري جلب اعتماد بيشتري براي مخاطبان داشته است اما به راستي مي شود تنها به اعتبار مكتوب بودن يك آگهي به آن اعتماد كرد.
آگهي هاي مندرج در روزنامه يكي از آسان ترين و فراگيرترين و در عين حال ارزان ترين طريق معرفي كالا و شايد معرفي خدمات و غيره باشد. اما در اين ميان افراد سودجويي هم هستند كه از اين ابزار تبليغاتي براي مقاصد شخصي نادرست خود استفاده كنند.
مرد با آن چهره محزون و در هم مي گويد:« همه سرمايه ام را از دست داده ام تمام زندگي ام را فروختم و سرمايه گذاري كردم.»
«ا.عباسي» مال باخته يك پيش فروش خانه است. او مي گويد در دي ماه سال ۸۱ آگهي پيش فروش خانه در سه راه حافظيه و پرديس كرج در دو روزنامه معتبر چاپ شده بود و من هم مثل بيش از صد نفر ديگر كه در اين قضيه سرمايه گذاري كرده بودند تمام سرمايه ام را براي خانه دار شدن در اختيار اين شركت گذاشتم.
حدود يك سال و نيم پيش شركت «نگين سازان آسايش» از طريق آگهي روزنامه سرمايه افراد زيادي را گرفت و درست در انتهاي سال روساي شركت ناپديد شدند.
عباسي مي گويد: تمام افرادي كه جزو مالباختگان هستند از افراد كم درآمد جامعه بوده اند. وي كه با استناد به اينكه شركتي كه تا اين حد هزينه صرف آگهي در روزنامه مي كند نمي تواند كلاهبردار باشد بدون تحقيق در اين شركت سرمايه گذاري كرده است. او ادامه مي دهد: بعدها كه پيگيري كرديم اين شركت از طرف سازمان زمين شهري تاييد نشده بود.
گرچه بر آگهي روزنامه ها به دليل حجم بالايي كه دارند نمي توان نظارت درستي داشت اما با اين حال كلاهبرداري تعدادي از افراد سود جو از طريق آگهي، اين حوزه را نيز مشمول قوانين محدود كننده اي كرده است.
«م.وفادار» مسوول يكي از مراكز پذيرش آگهي مي گويد: «چند سال پيش تب انبوه سازي در كشور بالا گرفت و كلاهبرداري هاي سنگين نيز در اين رابطه اتفاق افتاد. حتي روزنامه ايران نيز به دليل پذيرش آگهي از يكي از همين شركت هاي انبوه ساز مسكن كلاهبردار ۵۰۰ ميليون تومان متضرر شد.»
از همان زمان به بعد وزارت مسكن و شهرسازي بر اساس بخشنامه اي تعدادي از شركت هاي كلاهبردار را معرفي كرد تا روزنامه ها از اين شركت ها آگهي نپذيرند. اما بعد از مدتي يعني از دي ماه سال ۸۲ طبق بخشنامه اي تعدادي از روزنامه ها تنها آگهي شركت هاي انبوه سازي را در روزنامه درج مي كردند كه تصوير ثبت شركت و مجوز فعاليت خود را نيز همراه درخواست درج آگهي به روزنامه ارسال كرده باشند.
اما با اين حال نمي توان احتمال درست كردن مجوزهاي دروغين را هم احتمال دوري دانست.
اما محدوديت ها تنها درحوزه پيش فروش منازل نبوده است. فعاليت هاي پزشكي، ترك اعتياد، زيبايي بدن، آگهي كارت هاي اينترنت، فروش كامپيوتر وCD ، وكالت، مشاور خانوادگي، تورهاي سياحتي و زيارتي و اعزام دانشجو به خارج هم جزو آگهي هايي است كه درج آنها در روزنامه مشروط به وجود مجوز آن فعاليت است.
شركتها نيز براي درج آگهي مكلف به ارائه مدارك ثبت شركت مي باشند. گرچه بيشترين كلا هبرداري در حوزه آگهي ها بوسيله همين شركتهاي ثبت شده صورت گرفته است ، به عبارت ديگر ثبت شركتها نه خود را موظف مي داند و نه امكان اين را دارد كه شركتهاي متقاضي ثبت را گزينش نمايد.
آگهي روزنامه ها به دليل حجم بالايي كه دارد قابل كنترل نيست حتي موارد محدودكننده كه وجود مجوز را براي درج آگهي الزام مي داند نيز در بعضي موارد نمي توانند جلوي كلاهبرداري افراد سودجو را بگيرد و در حقيقت اين خود افراد هستند كه نبايد به صرف درج يك آگهي در روزنامه به آن اعتماد كنند و هنگام معامله تمام جوانب امر را در نظر بگيرند.

واجدين شرايط اخذ تراكم
روي كمك شهرداري حساب كنيد
وزارت مسكن و شهرسازي هيچ مداخله اي در نحوه ارايه تراكم ندارد وتنها متولي، يعني شهرداري هم مخالف نوسازي بافت فرسوده منطقه نيست، مشكل اينجا است كه اعطاي تراكم در هر شرايطي صورت نمي گيرد
006252.jpg
عكس : ساتيار
عليرضا قاسم 
پانزده سال پيش، عده اي از كارشناسان حيطه شهرسازي و عمران، گردهم آمدند، بحث كردند و به اين نتيجه رسيدند كه بهتر است حد فاصل خيابان آذربايجان تا ميدان توحيد تعريض شود. به تدريج اين تصميم به مرحله پنجم طرح نواب تبديل شد و بر پايه آن، شهرداري هاي مناطق ۱۰ و ۱۱، كليه املاك ۴۰ متري نواب را تا حريم ۵۰متري بلوكه و هر گونه ساخت و ساز را در آن ممنوع اعلام كردند.
طبق قانون مدون سال ۶۷، كليه وزارتخانه ها و موسسات، سازمان ها و نهادهاي وابسته به دولت و شهرداري ها، مكلف هستند در طرح هاي عمومي يا عمراني در اراضي و املاك اشخاص - حقيقي و حقوقي - در داخل محدوده شهرها، پس از اعلام رسمي طرح، ظرف مدت ۱۸ ماه نسبت به انجام معامله قطعي و انتقال اسناد رسمي و يا پرداخت بها و يا عوض آن بايد طبق قوانين مربوطه اقدام كنند.
اما بعد از اين ۱۸ ماه، ۱۴ سال ديگر هم گذشت و عمر تعداد زيادي از مالكان هم تمام شد و واقعيت اين است كه نه تنها خانه هاي مردم منتقل و تعويض نشد بلكه سه ماه پيش اعلام شد كه طرح، منتفي است.
چرا منتفي شد؟
بلاتكليفي اهالي و وضعيت نامناسب خانه هايي با قدمت پنجاه ساله زمينه ساز حضور مداوم و درخواست هاي مالكان ملك هاي بلوكه شده بود كه خواهان روشن شدن وضعيت خود بودند. در ادامه همين قضايا، در تيرماه سال ۸۰، حسيني شهردار وقت منطقه۱۰ طي نامه اي به شهردار تهران - آن زمان مرتضي الويري اين سمت را داشت - كسب تكليف كرد. متن نامه به اين شرح است:
«برادر بزرگوار جناب الويري 
در شبكه طرح جامع حمل و نقل ترافيك تهران، محور نواب به صورت بزرگراه تعريف شده است. در حالي كه قطعه پنج اين محور، حدفاصل ميدان توحيد تا خيابان آذربايجان به صورت شرياني است و از طرفي بر اساس مصوبه شماره ۱۹۱ مورخ ۲۱/۱۲/۷۰ كميسيون ماده پنج جهت بزرگراه مزبور از هر طرف ۵۰ متر حاشيه سبز به عنوان پوسته در نظر گرفته شده كه لازم است براي آزادسازي آن، كليه املاك داخل پوسته طرح تملك شود. در حال حاضر نيز براي تامين ارتباط مستقيم شمال خيابان توحيد تا جنوب خيابان آذربايجان مطالعات مقدماتي در گزينه هاي پل روگذر، تونل و تركيبي از پل و تونل در دست انجام است. حال با عنايت به اينكه بزرگراه يادگار امام به موازات بزرگراه نواب قرار دارد و بار ترافيك شمال به جنوب و بالعكس را تسهيل و روان مي كند، همچنين برابر اعلام سازمان مشاور فني و مهندسي شهر تهران، مطالعات انجام شده اوليه نيز به صورت پل روگذر بوده كه در اين صورت تملك املاك منتفي خواهد بود، پيشنهاد مي شود دستور فرماييد به منظور تسريع در انجام مطالعات گزينه اي كه با حداقل تملك همراه باشد در اولويت قرار گيرد و چنانچه مقرر است فضاي سبز طرفين بزرگراه برابر مصوبه كميسيون ماده ۵ اجرا شود و اعتبار لازم تامين شود تا نسبت به تملك املاك مربوطه اقدام شود. البته اين امر با توجه به بافت متراكم و تجاري و خدماتي محدوده ياد شده مستلزم صرف وقت و هزينه بسيار است. در غير اين صورت از طريق كميسيون ماده ۵ نسبت به لغو پوسته طرح مورد نظر اقدام لازم به عمل آيد.»
در نتيجه رايزني هاي مشابه، سرانجام مقرر شد تا طرح ياد شده منتفي اعلام شود كه اين امر، به مثابه ريختن آب پاكي بر دست ساكنان و مالكان املاك منطقه بود.
بر مردم چه گذشت 
در اين مدت نامه هاي بسياري از سوي مردم به مسوولان - از شهردار منطقه و تهران گرفته تا شوراي شهر و مجلس - نوشته شده كه در آن خواستار تعيين تكليف شدند. شوراي شهر در جلسه علني روز دوشنبه ۱۶ مهر سال ۱۳۸۰، ۵۰۰ ميليارد ريال اعتبار براي تملك اراضي واقع در چهار طرح اختصاص داد كه يكي از اين طرح ها «نواب» بود. رئيس وقت شوراي شهر بر لزوم اجراي اين طرح ها تاكيد كرد و يكي از اعضاي هيات رئيسه گفت كه به زودي حدود ۶ هزار خانوار از بلاتكليفي بيرون خواهند آمد. يك روز بعد يعني ۱۷ مهر همان سال شهردار منطقه ۱۰ وعده داد كه به زودي اجراي باقيمانده طرح نواب آغاز مي شود. مردم همچنان چشم به آينده مبهم طرح دوخته بودند و به دور از ديد نائبان محله گچ و سيمان را بر ديوارهاي كاه گلي مي كوبيدند و شب ها با نگاه به تيرهاي چوبي، دلهره را در دل مي پروراندند. نامه پشت نامه، عريضه پشت عريضه، ولي انگار بلاتكليفي گره خورده در سرنوشت آنها بود.
چشم منتظران تبصره
در اين ميان عده اي از مردم كه توان بازسازي خانه هاي خود را داشتند پس از منتفي شدن طرح مذكور اقدام به ساخت و ساز كردند و از خطر خفته در كمين، گريختند. حتي بعضي خانه ها برخلاف مصوبه موجود در چهارطبقه احداث شد، شايد صاحبان اين گونه ملك ها آينده نگر و قبل از اين حرف ها مجوز ساخت گرفته بودند ولي گروه زيادي كه توان اين كار - تخريب خانه كلنگي و احداث آپارتمان - را ندارند مجبور بودند كه دست ياري سازندگاني را بفشارند كه خانه آنها را بسازد و محصول اين شراكت را بين خود تقسيم كنند.
اما احداث آپارتمان سه طبقه هرگز ديگر مقرون به صرفه نيست.
شايد لحاظ كردن يك تبصره ناقابل براي اين دسته از مالكان كم درآمد، مرهمي بر زخم پانزده ساله آنان مي شد. واگذاري تسهيلات بانكي و وام به اين گروه، البته پايه هاي لرزان املاك رو به تخريب را قدري استحكام مي بخشيد. امروز، كوته انديشي است اگر چشمهايمان را به زلزله موعود تهران - كه كارشناسان به تقريب آرا از وقوع آن اطمينان دارند - ببنديم و نجات جان و مال شهروندان را به امداد غيبي محول كنيم.
شهردار چه مي گويد
حسيني، شهردار منطقه ۱۰، از مخالفان اصلي ادامه طرح و موافق فروش تراكم مناسب براي بازسازي بافت فرسوده املاك داخل طرح است. او مي گويد: طرح نواب از همان بدو امر وصله ناجوري بر پيكره شهر تهران بود.
چون برنامه ريزي خاصي نداشت و هيچ وجهي از خدمات رساني عمومي همچون مدرسه و فضاي سبز در آن پيش بيني نشده بود.
به همين جهت شهرداري منطقه آنقدر براي لغو پروژه تعريض خيابان آذربايجان تا ميدان توحيد پافشاري كرد تا سرانجام دوستان راضي شدند تا كوتاه بيايند. همين الان هم به صراحت اعلام مي كنم هر يك از مالكان ساختمان هاي مستهلك و قديمي كه مايل به نوسازي ملك خود هستند مي توانند روي كمك شهرداري حساب كنند. ما حتي حاضريم در شرايط خاص تا پنج طبقه تراكم هم واگذار كنيم.
وزارت مسكن و شهرسازي چه مي گويد
دسترسي به يكي از مسوولان بالارتبه وزارت مسكن به يقين از دشوارترين اقدامات پيش روي يك گزارش نويس روزنامه است. از شرق به غرب و از جنوب به شمال پاس تان مي دهند و در نهايت اگر شانس بياوريد مي توانيد يك رابط پيدا كنيد تا پيغام تان را به آقاي مسوول و بعد جواب آقاي مسوول را به شما برساند.
خانم فروغي، از قول چناحي معاون وزير چنين گفت: «ترميم و نوسازي بافت هاي فرسوده مسكوني در هيچ محدوده اي استثنا ندارد و تمام مناطق ۲۲ گانه شهرداري تهران را شامل مي شود اما اعطاي تراكم كاملا به نظر كارشناسي ادارات شهرداري مناطق بستگي دارد ومتغير است. در خصوص محدوده مرحله پنجم طرح نواب يعني از خيابان آذربايجان تا ميدان توحيد نيز اوضاع به همين منوال است.
نتيجه
وزارت مسكن و شهرسازي هيچ مداخله اي در نحوه ارايه تراكم ندارد وتنها متولي يعني شهرداري هم مخالف نوسازي بافت فرسوده منطقه نيست، مشكل اينجا است كه اعطاي تراكم در هر شرايطي صورت نمي گيرد. بدين معنا كه كوچه هاي تنگ و باريك حتي اگر محل لرزان ترين بناها و فرسوده ترين خانه ها باشند دست نخورده باقي مي مانند. ساكنان اين خانه ها كه ۱۵ سال به انتظار طرح نواب و معاوضه املاك فرسوده خود نشسته بودند، حال پس از منتفي شدن پروژه ياد شده بلاتكليف اند. اين صورت مساله اي است كه به شدت نياز به حل شدن دارد!

«تام و جري»هاي تهران مراقب باشند
006258.jpg
گربه بي صاحب بودن جزو مشاغل مزاحم تهران است و از آنجا كه تعداد اين شغل مزاحم به شدت رو به افزايش است، شركت ساماندهي صنايع و مشاغل مزاحم تهران تصميم گرفته است تا جمعيت گربه هاي بي صاحب را كنترل كند.
تقوي مديرعامل اين شركت اعلام كرده است كه طرحي در دست بررسي است كه بر اساس پروژه  آن، گربه هاي بي صاحب بعد از جمع آوري عقيم مي شوند، آنقدر كه توليد اين موجود بي صاحب كنترل شود. در اين طرح كه در نيمه اول سال جاري اجرا مي شود، قرار است پس از جمع آوري اين گربه ها، سالم ها را عقيم و مريض ها را اعدام كنند.
اين شركت پيشتر مقابله با سگ هاي ولگرد و موش هاي تهران را شروع كرده بود. از آنجا كه «سگ ولگرد» و «موش آلوده» بودن هم جزو شغل هاي مزاحم محسوب مي شود شركت ساماندهي صنايع و مشاغل مزاحم تهران چند سالي است كه با استفاده از مواد شيميايي جمعيت موش ها را كنترل مي كند. تقوي مي گويد: اينكه موش ها حتي در روز هم به چشم مي خورند نشان از آلودگي بحراني منطقه دارد. به گفته تقوي از ابتداي طرح مبارزه با موش سالانه ۶ تن سم و بيش از ۳ ميليون و ۲۰۰هزار لاشه موش جمع آوري شده و ۸۰۰ هزار و ۷۱۵ منفذ ورود و خروج موش شناسايي و طعمه گذاري شده است.
تقوي در مورد مقابله با سگ هاي ولگرد گفت: سال گذشته ۱۴ هزار و ۹۲۵ قلاده سگ معدوم شده است. روش مقابله سگ ها در طرح زنده گيري اين جانور كه در شش ماهه دوم سال جاري اجرا مي شود، به اين صورت است كه پس از گرفتن سگ ها، آنها را بيهوش مي كنند و بعد از معاينه مريض ها در همان بيهوشي تلف مي شوند.
با اين حساب به نظر مي رسد در تهران ديگر جايي براي «تام و جري»هاي شهر وجود ندارد و با اجراي اين طرح ها ناچار شوند اسباب و اثاثيه را جمع كنند و از اين شهر بروند.

اگزوز معيوب، قلب معيوب
حال كه سيگار نمي كشيد، هواي تهران اصلا ضرري متوجه ريه تان نمي كند، ترافيك روان شده، رواني تان نمي سازد و خلاصه تمام ناهنجارها را محو كرده ايد. لطفا اين يك قلم را هم چك كنيد ببينيد ايرادي نداشته باشد تا شرايط مناسب براي عمر نوح داشتن شما تكميل شود:
اگزوز اتومبيل بايد كاملا سالم و بدون منفذ باشد. در غير اين صورت، هواي آلوده به درون اتاقك ماشين راه مي يابد و راننده را در معرض بروز بيماري قلبي قرار مي دهد. محققان آژانس حفاظت از محيط زيست در پارك تحقيقاتي تراي انگل در كاروليناي جنوبي ميزان ذرات آلوده ساز درون اتومبيل ۹ ماشين گشت پليس را طي ۴ شبانه روز گشت اندازه گيري كردند و در هر روز از نحوه كار قلب افرادي كه در گشت شركت داشتند معاينه به عمل آوردند. در اين بررسي روشن شد نوعي ذره آلوده ساز نكبت موسوم به ۵/۲ كه از اگزوز ماشين بيرون مي آيد و به درون اتاقك اتومبيل نفوذ مي كند بر روي نحوه فعاليت قلب سرنشينان تاثير مي گذارند. ديديد اگزوز معيوب چه ضرري دارد؟ تا افقي نشده ايد مشكل اگزوزخودروي تان را حل كنيد.

عبور ممنوع براي پارك هاي جنگلي
مورد هجوم قرار گرفتن پارك ملي خجير و سرخه حصار طي سال هاي گذشته از سوي ارگان هاي نظامي، شركت ها، مردم و افراد فرصت طلب، سودجو و شكارچيان باعث شده است تا مسوولان بار ديگر به فكر مراقبت از اين مكان ها بيفتند. محمدحسن پيراسته مديركل محيط زيست استان تهران با توجه به اين موضوع گفت: احداث هر نوع جاده در پارك هاي ملي ممنوع است. وي اظهار داشت: با توجه به تمهيداتي كه به عمل آمده، تجهيز و احداث چند پايگاه جديد در نقاط حساس در دستور كار قرار گرفته است. گيت ورودي به پارچين در مديريت محيط زيست قرار دارد و محيط زيست استان تهران در نظر دارد، در آينده براي افرادي كه در منطقه ضرورت تردد دارند، كارت صادر كند. پيراسته با اشاره به اينكه پارك ملي سرخه حصار و خنجير تنها نقطه اي است كه تهران را به طبيعت پيوند مي دهد، گفت: احداث هر گونه جاده در داخل پارك هاي ملي ممنوع است و اگر در نقاط غيرحساس جاده احداث شود، باز هم اين امر مستلزم ارزيابي زيست محيطي است.

هجوم به حجاب
شايد اين چندمين خبر جنجال برانگيزي باشد كه در طول سال ۲۰۰۴ ميلادي درباره ممنوعيت حجاب شنيده مي شود. پس از آنكه در استراليا يك فوتباليست زن به دليل بر تن كردن لباسي كه تمام بدن او را مي پوشاند، محروم شد، شوراي ايالت نيدرز اكسن آلمان در تصميمي خبرساز حجاب در مدارس اين ايالت را ممنوع كرد. قانون منع حجاب در اين ايالت، با اتفاق نظر ميان نمايندگان احزاب دموكرات مسيحي، سوسيال دموكرات و دموكراتيك آزاد تصويب شده و در واقع دومين ايالتي است كه در آلمان اين قانون را به تصويب رسانيده است. پيش از اين ايالت «بادن ورتمبرگ» هم حجاب معلمان در مدارس دولتي را منع كرده بود. در واقع نوار تصويب چنين قانون هايي در نقاط مختلف جهان همچنان ادامه دارد و به نظر نمي رسد تصميم شوراي ايالت آلمان آخرين آنها باشد.

درآمد ۳۵ درصدي از فروش تراكم
006255.jpg
بر اساس بودجه بندي امسال شهرداري، ۳۵ درصد درآمد شهرداري تهران در سال جاري از محل فروش تراكم تامين مي شود.
عضو كميسيون برنامه و بودجه و امور حقوقي شوراي اسلامي شهر تهران، نادر شريعتمداري گفت: بر اساس لايحه شهرداري تهران ۳۵ درصد درآمد اين سازمان امسال از محل فروش تراكم تامين مي شود و اين در حالي است كه بيش از ۸۰ درصد درآمد شهرداري تهران در سال ۸۲ بر اساس درآمد مناطق تراكم تامين شد.
پيش از اين شوراي شهر و شهرداري در تلاش بودند به جاي تكيه بر درآمد حاصل از فروش تراكم كه موجب افزايش ساخت و سازهاي غيرمجاز مي شود به درآمدهاي پايدار به خصوص عوارض شهري تكيه كند.
شريعتمداري با توجه به اين موضوع گفت: محور برنامه هاي شهرداري تهران در حوزه ساخت و ساز شهري توجه به احياي بافت هاي فرسوده و نوسازي شهر تهران به خصوص مقاوم سازي در برابر خطر زلزله است.
وي اضافه كرد: يكي از محورهاي مهم برنامه ريزي شهري در سال ۸۳ توجه به آسيب هاي اجتماعي و حل معضلات اجتماعي مانند بيكاري، متكديان و بي خانمان ها و توجه به نيازهاي فرهنگي و اجتماعي جوانان است.

۶۹ تختخواب ايراني در صنعا
بيمارستاني كه ايران در يمن مي سازد ۶۹ تختخواب دارد و پيامد ملاقات رئيس جمهوري خاتمي و علي عبدالله صالح (رئيس جمهور يمن) است. اين دو سال گذشته در ديداري كه با يكديگر داشتند برسر مسايل گوناگون ازجمله پزشكي و بهداشتي توافقنامه هايي امضا كرده بودند.
اين بيمارستان تقريباً مجهز است و خدماتي درخصوص قلب، چشم، گوش، حلق، بيني، دندان، زنان و زايمان، بيماري هاي داخلي و نيز آزمايشگاه، راديولوژي و درمان هاي اوليه به مردم طبقه فرودست يمن ارايه خواهد داد.
اين بيمارستان هنوز افتتاح نشده و درصورتي كه فعاليت خود را آغاز كند احتمال مي رود كه مركز پزشكي هلال احمر ايران در صنعا جمع شود.

كتابخانه ديجيتالي در علم و صنعت
دانشگاه علم و صنعت تهران اولين قدم را در افتتاح كتابخانه ديجيتالي برداشت.
اين كتابخانه در دانشگاه علم و صنعت حدود ده هزار عنوان كتاب را به صورت ديجيتالي جمع كرده است. مزيني مدير كتابخانه مركزي دانشگاه علم و صنعت تهران به ايرنا گفت: بيش از ۳ هزار پايان نامه تحصيلات تكميلي دانشگاه فوق ليسانس و دكترا نيز در اين مجموعه جمع آوري شده است و تعدادي از مجموعه مقالات گزارش هاي فني و طرح هاي پژوهشي همايش هاي چندسال گذشته دانشگاه نيز تهيه و جمع آوري شده و در اين كتابخانه موجود است. اين كتابخانه خدمات ديجيتالي كتاب را به هر نحوي كه متقاضي كتاب هاي الكترونيك اراده كند در اختيار قرار مي دهد و ۲۰ نفر مي توانند در يك روز از كتاب هاي الكترونيك استفاده كنند و آن را به امانت بگيرند.

پليس حفاظت از آثار باستاني در افغانستان
به تازگي دولت انتقالي افغانستان براي جلوگيري از ادامه حفاري هاي غيرقانوني و ممانعت از غارت گنجينه هاي تاريخي اين كشور، پليس حفاظت از آثار باستاني تشكيل داد. باز گلي به جمال دولت انتقالي افغانستان. در ايران هنوز حفاري هاي غيرقانوني انجام مي شود و گاهي متخلفان به راحتي از چنگال قانون مي گريزند. اين گزارش حاكي است كه گردان ۵۰۰ نفري پليس حفاظت از آثار باستاني افغانستان كه توسط وزارت امور داخله اين كشور تشكيل و سازماندهي شده است، رسماً كار خود را آغاز كرد، سيد مخدوم رهين، وزير اطلاعات و فرهنگ افغانستان در مراسم آغاز به كار اين پليس طي سخناني حفاظت و حراست از آثار و گنجينه هاي تاريخي اين كشور را يك رسالت مهم خواند.

گلريزان براي سينماهاي كشور
سينماهاي ايران به غير از زمان جشنواره فيلم فجر و يا اكران فيلم هاي پرفروش، معمولاً چندان رونقي ندارد. يكي از مشكلات سينماگران كشور پايين بودن سطح كيفي سالن و عدم استفاده از سيستم صوتي مناسب است، اما از آنجا كه در سال ۱۳۸۲ سينماهاي كشور از نظر جذب مخاطب ۳۲ درصد رشد داشته اند موسسه سينما شهر، كشور تا سقف يك سوم از كل بدهي هاي سينماهاي كشور را پرداخت مي كند.
مديرعامل موسسه سينما كشور امروز در جلسه كار گروه حمايت و توسعه سالن هاي سينما در استان گيلان با اعلام اين خبر افزود: سينماهاي كشور باتوجه به سياست هاي معاون سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي مبني بر افزايش توليد فيلم از ۷۰ حلقه به ۲۵۰ حلقه در سال، تماشاچيان بيشتري جذب مي كند.

آموزش اجباري تا دوره راهنمايي
آموزش و پرورش تا پايان دوره راهنمايي اجباري مي شود. اين قانوني است كه به تازگي مجلس در راستاي برنامه چهارم توسعه به تصويب رسانده است. دولت براي تضمين دسترسي به فرصت هاي برابر آموزش به ويژه در مناطق كمتر توسعه يافته، گسترش دانش و مهارت و ارتقاي بهره وري سرمايه هاي انساني به ويژه براي دختران و توسعه كمي و كيفي آموزش عمومي به توسعه زمينه هاي لازم براي اجراي برنامه آموزشي براي همه موظف شد. طبق ماده ۵۲ لايحه برنامه چهارم توسعه آموزش همچنين دولت بايد علاوه بر تامين اعتبارات بخش آموزش نسبت به اتخاذ تدابير لازم به منظور توسعه استقلال مالي، مديران اجرايي واحد آموزش براي استفاده هر چه بيشتر از سرمايه و توان اجرايي بخش غيردولتي، در توسعه ظرفيت ها و ارتقاي بهره وري آنها اقدام كند.

كاهش سفر به عتبات عاليات
معاون فرماندار مهران اعلام كرد: سفر عتبات عاليات از طريق مرز مهران همچنان ادامه دارد، اما به دنبال توصيه هاي مسئولان كشور اين روند نسبت به قبل كاهش چشمگيري يافته است.
«نظام ملكشاهي» افزود: مرز مهران همچنان باز است اما تردد زوار از طريق اين گذرگاه به روزانه حدود ۳ تا ۴ خودروي جمعي كاهش يافته است.
وي افزود: كاهش چشمگير سفر عتبات عاليات به دنبال بحراني شدن اوضاع عراق از چند هفته قبل صورت مي گيرد.
مسئولان جمهوري اسلامي ايران همزمان با حادشدن اوضاع در عراق به علاقمندان سفر زيارتي توصيه كردند كه فعلا از عزيمت به اين كشور خودداري كنند.

ساخت مسكن براي معلمان اسلامشهر
هميشه هفته هاي گراميداشت، فقط به برنامه هاي تقدير و تشكر و نهايت، معرفي اشخاص نمونه آن مشاغل خلاصه مي شود.
هفته بزرگداشت مقام معلم هم از همان هفته هاست، اما اينبار گويا شانس معلمان اسلامشهري بله گفت و قرار است پروانه ساخت مسكن براي معلمان اين شهر، با تسهيلات ويژه صادر شود. معاون سياسي انتظامي فرمانداري شهرستان اسلامشهر گفت: معلمان متقاضي دريافت پروانه ساخت مسكن در اسلامشهر از تسهيلات ويژه برخوردار خواهند شد. سيدموسي هاشمي در جلسه ستاد گراميداشت مقام معلم افزود: به مناسبت گراميداشت هفته معلم طرحي در ستاد گراميداشت هفته معلم به تصويب رسيد.

در شهر
ايرانشهر
تهرانشهر
حوادث
خبرسازان
سفر و طبيعت
فرهنگ
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  سفر و طبيعت  |  فرهنگ  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |