سه شنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۸۳ - شماره ۳۳۶۸
سرمايه اجتماعي
006150.jpg
در نخستين سال هاي قرن بيست و يكم، توجه به اهميت سرمايه اجتماعي، در كنار ساير انواع سرمايه بيش از هر زمان ديگري ضروري است. شناخت ابعاد مختلف سرمايه اجتماعي، شيوه هاي مناسب سنجش آن و يافتن راه هاي مناسب ارتقاي اين نوع سرمايه و كاربرد آن در چارچوب محيط اجتماعي و سياسي هر جامعه مي تواند راهگشاي توسعه همه جانبه باشد.
صاحب نظران، از زواياي گوناگون، در سطوح مختلف و با فرضيات متفاوتي، سرمايه اجتماعي را مورد بررسي قرار داده اند. اما يك عامل در تمام تعاريف مشترك است. شبكه روابط اجتماعي غني و مؤثر كه به عنوان ذخيره و منبعي براي اقدام جمعي عمل مي كند.
طي سال هاي اخير شاهد توجه گروهي از انديشمندان و پژوهشگران ايراني به مفهوم سرمايه اجتماعي و طرح اهميت آن از منظرهاي مختلف بوده ايم كه مهمترين محورهاي اين توجه را چنين مي توان برشمرد:
۱- شناخت سرمايه اجتماعي
۲- سنجش سرمايه اجتماعي
۳- تعامل سرمايه اجتماعي و رفاه اجتماعي
۴- راههاي ارتقاي سرمايه اجتماعي
۵- زمينه هاي كاربرد سرمايه اجتماعي در ارتقاي نظام رفاه اجتماعي ايران
دكتر كيان تاجبخش عضو هيأت علمي دانشگاه نيواسكول نيويورك معتقد است: برنامه هاي توسعه كشور (مانند برنامه هاي عمران پنج ساله) ديگر نمي توانند صرفاً به بعد مادي يا رشد كلان اقتصادي توجه داشته باشند؛ زيرا چنين رويكردي در چند دهه گذشته مشكلات اجتماعي و فرهنگي را ناديده گرفته است و در نتيجه در ميان مدت و درازمدت جز زيان و در نهايت ايجاد موانع براي پيشرفت همه جانبه و توسعه پايدار در كشور ثمري را در پي نخواهد داشت. بنابراين اهميت موضوع كلي بحث سرمايه اجتماعي در وهله اول در روشن كردن ابعاد اجتماعي سياست هاي رفاهي كشور مانند برنامه هاي تأمين اجتماعي است و در نهايت مي توان از اين طريق، جايگاه ساختار و اشكال توسعه جامعه ايران را آشكار كرد.
سرمايه اجتماعي مفهوم نسبتاً جديدي در علوم اجتماعي است و به طور خلاصه به معناي هنجارها و شبكه هايي است كه امكان مشاركت مردم را در اقدامات جمعي به منظور كسب سود متقابل فراهم مي كند. اين مفهوم با شيوه هايي همچون سنجش سطح اعتماد اجتماعي و سطوح عضويت در انجمن هاي مدني، رسمي يا غيررسمي قابل اندازه گيري است. سرمايه اجتماعي مفهومي تركيبي است كه «موجودي» يا ميزان اين هنجارها و شبكه ها را در يك جامعه و در يك مقطع زماني خاص تشريح مي كند. رابطه متقابل، رفتار غيرخودخواهانه و اعتماد، نمونه هايي از اين هنجارها است. از اين منظر سرمايه اجتماعي يكي از عناصر مهم قدرت «جامعه مدني» يا ظرفيت جامعه براي مديريت خويش از طريق فعاليت هاي گروهي غيررسمي، داوطلبانه يا غيردولتي (و غيرانتفاعي) است.
سه نكته بسيار مهم براي درك پيوندها و روابط ميان سرمايه اجتماعي و نظام تأمين اجتماعي مطرح است. نخست اينكه سياست ها و برنامه تأمين اجتماعي بايد به افزايش انگيزه مشاركت مردم در هر سه زمينه نظام تأمين اجتماعي يعني بيمه، حمايت اجتماعي و امداد اجتماعي كمك كند. دوم اينكه انجمن هاي مدني غيردولتي از قبيل اتحاديه ها و انجمن هاي خيريه مي توانند نقش مهمي در مقابله با چالش هايي كه در آينده در برابر نظام تأمين اجتماعي ايران قرار خواهد داشت، ايفا كنند و سومين نكته اين است كه نظام تأمين اجتماعي در ايران «كالاي همگاني» محسوب مي شود.
سنجش سرمايه اجتماعي
دكتر غلامرضا غفاري، عضو هيأت علمي دانشكده علوم اجتماعي معتقد است: اين مفهوم به دليل ماهيت و محتوايي كه دارد تقريباً با تمامي موضوعات و مسائل مطرح در حوزه انساني و اجتماعي ارتباط پيدا مي كند.
اين ارتباط و پيوند هر چند كه در نوع خود بيانگر اهميت كاركردي سرمايه اجتماعي مي باشد ليكن موجب پيچيدگي، گستردگي و تنوع موضوع نيز شده است كه برآيند آن را مي توان در چند وجهي بودن، اختيار نمودن سطوح و واحدهاي تحليلي متعدد و پيچيدگي مفهومي جستجو كرد. شناخت سرمايه اجتماعي در درجه نخست مستلزم بررسي ابعاد مفهومي و نظري سرمايه اجتماعي به رغم تنوع قابل ملاحظه آن است تا پايه و مبنايي براي طرح ابعاد عملياتي آن فراهم شود. در نتيجه بررسي سرمايه اجتماعي در سطوح تحليلي خرد، مياني و كلان مورد توجه قرار مي گيرد. علاوه بر اين پس از طرح روش شناسي موضوع و نيز پژوهش هاي تجربي از منظر روش شناسي اثباتي و غيراثباتي در قالب هاي كمي، كيفي و تطبيقي شاخص هاي جزيي و كلي اين مفهوم استخراج و پس از مقايسه و بررسي آنها شاخص هاي مشترك تعيين خواهد شد. سنجش و تعيين شاخص هاي مربوط به سرمايه اجتماعي به مانند ديگر مفاهيم اجتماعي متأثر از تعريف مفهومي اختيار شده براي سرمايه اجتماعي، بينش نظري محقق، سطح تحليل، واحد مشاهده، داده هاي موجود و يا قابل جمع آوري، ساختار و شرايط تاريخي و حوزه مورد مطالعه مي  باشد. بديهي است كه با اين تأثيرپذيري وسيع، سرمايه اجتماعي صورت و محتواي واحدي نمي تواند داشته باشد.
سرمايه اجتماعي و رفاه
دكتر مريم شريفيان ثاني عضو هيأت علمي گروه آموزشي مديريت رفاه اجتماعي دانشگاه بهزيستي معتقد است: سرمايه اجتماعي مجموعه اي از شبكه ها، هنجارها، ارزش ها و دركي است كه همكاري درون گروه ها و بين گروه ها را در جهت كسب منافع متقابل، تسهيل مي كند. مصرف هاي سرمايه اجتماعي شامل مشاركت در اجتماع محلي، كنش گرايي در يك موقعيت اجتماعي، احساس اعتماد و امنيت، پيوندهاي همسايگي، پيوندهاي دوستي و خانوادگي، ظرفيت پذيرش تفاوت ها، بها دادن به زندگي و پيوندهاي كاري است كه كميت و كيفيت هر يك از آنها مشخص كننده روابطي است كه امكان دارد، رفاه مادي و اجتماعي را افزايش يا كاهش دهد.
وي مي گويد: برخي از پيش فرض هايي كه سرمايه اجتماعي را به عنوان يكي از عوامل مهم در برنامه ريزي براي بالا بردن رفاه اجتماعي تلقي مي كند، عبارتند از:
- اجتماع خود يكي از منابع تأمين كننده خدمات رفاه اجتماعي است.
- نيروهاي محلي منبعي جديد براي مديريت رفاه اجتماعي هستند.
- رفاه هر فرد در گرو حس مسئوليت اجتماعي ساير افراد در اجتماعي محلي است.
- رفتار مردم را مي توان به منظور بالا بردن رفاه اجتماعات محلي جهت داد.
- مردم مي توانند با همكاري هم تصميماتي بگيرند كه شرايط مادي و اجتماعي محيط زندگي آنها را به نحو مطلوبي تغيير دهد.
اين نوع نگرش براي حضور نيروهاي اجتماعي فرصت ايجاد مي كند، حس مسئوليت و پاسخگويي آنها را بالا مي برد و مشاركت داوطلبانه را تعميم مي دهد.
اهميت به سرمايه اجتماعي در برنامه ريزي براي رفاه اجتماعي، اهميت به يك سياست مردم باور است كه خود يك تحول در جهت توسعه رفاه اجتماعات محل به شمار مي رود و قادر است از نظر اجتماعي با ايجاد همبستگي اجتماعي، از نظر فرهنگي با ايجاد تعهد اخلاقي، از نظر اقتصادي با كاهش هزينه ها و از نظر سياسي با ترويج شكلي جديد از سياستگذاري با مشاركت مردم در جهت ارتقاي رفاه اجتماعي مؤثر باشد.
رسانه ها سرمايه اجتماعي
علي قنبري كارشناس ارشد جامعه شناسي درارتباط بانقش رسانه ها در تقويت سرمايه هاي اجتماعي مي گويد: سرمايه اجتماعي مثل ساير مفاهيم علوم اجتماعي تعاريف متعددي دارد. از جمله آن را ظرفيت مردم براي با هم بودن و مجموعه معيني از هنجارها و ارزش ها دانسته اند كه باعث افزايش همبستگي و اعتماد اجتماعي و تسهيل عمل جمعي و ايجاد شبكه ها مي شود. اين مفهوم بعنوان ابزاري براي ارزيابي كاركردهاي سازمان هاي اجتماعي و ميزان موفقيت و تلاش و محبوبيت نهادهاي اجتماعي يا گروه ها و انجمن ها مورد توجه قرار گرفته است. در تعريف سرمايه اجتماعي دو رويكرد اصلي وجود دارد. در رويكرد اول، سرمايه اجتماعي براساس كاركردهاي آن تعريف مي شود و در رويكرد ديگر سعي بر آن است سرمايه اجتماعي في نفسه (و به طور ذاتي) تعريف شود. از نظر «جيمز كلمن» سرمايه اجتماعي با كاركردش تعريف مي شود. به نظر «پونتام» سرمايه اجتماعي «وجوه گوناگون سازمان اجتماعي نظير اعتماد، هنجار و شبكه هاست كه مي توانند با تسهيل اقدامات هماهنگ،  كارآيي جامعه را بهبود بخشند». «فوكوياما» از دين، ايدئولوژي،  آموزش و پرورش به عنوان منابع سرمايه اجتماعي ياد مي كند، اما «آنتوني گيدنز» و «تاجفل» از رسانه هاي جمعي و همگاني بعنوان ابزارهاي اشاعه سرمايه اجتماعي ياد مي كنند. در واقع رسانه هاي همگاني ابزار شناسايي، استمرار و ترويج و يا حفظ و انتقال سرمايه هاي اجتماعي جامعه هستند.
ظهور رسانه هاي همگاني سبب شد، گسترش عظيم اعتماد مبتني بر اوهام كاهش يا به اعتقاد ايشان اخيراً تغييري در رسانه ها در جهت كم شدن ميزان اعتماد بوجود آمده است كه كاهش اعتماد آمريكائيان بزرگسال از مصاديق آن است. از طرفي در سال هاي اخير تكنيك هاي جديد رسانه اي سبب بازسازي و باز پس گيري اعتمادها شده است. رشد و افزايش اعتماد به اخبار تلويزيون و ثبات اعتماد به مطبوعات نشان مي دهد كه كاهش اعتماد به بعضي نهادها، ممكن است ناشي از قدرت فزاينده رسانه ها، به عنوان منبع و تفسير كننده اطلاعات باشد، يكي از اين منابع سه گانه اطلاعات، رسانه هاي جمعي هستند كه علاوه بر توليد اطلاعات، تفسير و آموزش را نيز همراه آن مي كند. نفوذ و گسترش سينما، تلويزيون و ساير رسانه هاي همگاني در گروه هاي مختلف سني سبب بسط اعتماد اجتماعي ميان نسلي در زمينه حوزه هاي مختلف فرهنگ، سياست و اقتصاد مصرف شده است.
«پيربورديو» جامعه شناس معاصر، معتقد است رسانه هاي جمعي از آن رو در تقويت سرمايه هاي اجتماعي مؤثر هستند كه شرايط و فضا را براي كنشگر در جهت «انتخاب عقلاني» فراهم مي آورد. انتخاب عقلاني و عقلانيت گزينشي در فضاي عمومي كنشگران حائز اهميت مضاعفي است و سبب تقويت اعتماد بين شخص و افزايش مشاركت عمومي مي شود. به هر حال منابع تجربي و تئوريك و تحقيقات متعدد داخلي و خارجي نشان داده است كه رسانه هاي جمعي يكي از عوامل بسترساز و رشد سرمايه هاي اجتماعي در نظام هاي اجتماعي كنوني است.
سرمايه اجتماعي و خانواده
دكتر عليرضا كلدي در ارتباط با سرمايه اجتماعي و خانواده مي گويد: تأمين نيازهاي اجتماعي از طريق همكاري و تعاون ميان انسان ها امكان پذير است. انسان ها به تجربه، ساليان دراز دريافته اند كه با تشكيل گروه ها و اجتماعات مي توانند توانمندي ها و تخصص هاي خود را با يكديگر مبادله و كارآيي و كارآمدي تلاش هاي خويش را افزايش دهند. انسان ها در جريان زندگي خويش در نهادهاي اجتماعي عضو مي شوند و در آنها به ايفاي نقش هاي اجتماعي مختلف (مانند پدر، مادر، فرزند) مي پردازند. نهادها نيز براي اعضا كاركردهايي (مانند حمايت، تأمين عاطفي، معنوي، ارائه آموزش،  منزلت اجتماعي، جامعه پذيري) دارند. عامل كارآيي نهادها، سرمايه اجتماعي است. اين سرمايه، با كاهش هزينه هاي عمل و تسهيل انجام برخي كنش ها، منابع سودمندي براي اعضا مهيا مي كند. سرمايه اجتماعي با توانايي خود در تلفيق مفاهيم اعتماد اجتماعي، هنجارهاي مشوق عمل جمعي و شبكه هاي تعامل توانسته در عرصه هاي علمي براي تبيين مسائل مورد بهر ه برداري قرار گيرد. سرمايه اجتماعي عاملي است كه كمك مي كند تا افراد عضو نهادهاي اجتماعي (مانند خانواده) به منابعي چون اطلاعات، آموزش و انواع حمايت هاي مادي و معنوي دست يابند. سرمايه اجتماعي به كمك مفاهيمي چون اعتماد و شبكه هاي تعاملي مي تواند با تسهيل اقدامات هماهنگ، كارآيي گروه را در دستيابي به اهداف خود بهبود بخشد. نقش چشمگير سرمايه اجتماعي و نحوه حضور آن در زندگي كنشگران اجتماعي، بعنوان راه حل مشكلات اجتماعي تلقي مي شود. سرمايه اجتماعي مي تواند از سوي گروه هاي مختلف به عنوان منبعي براي دستيابي به منابعي سودمند به كار گرفته شود. از آنجايي كه سرمايه اجتماعي نقش مؤثري در كاهش هزينه هاي فعاليت ها و موفقيت افراد در دستيابي به اهداف خود دارد، يكي از موضوعات پژوهشي مرتبط با نهادهاي اجتماعي است.وي مي گويد: فرض اساسي اين است كه افراد خانواده با گرد هم آمدن در قالب يك نهاد اجتماعي، سرمايه اجتماعي را شكل مي دهند كه پاداش هاي آن در شكل حمايت هاي مادي و معنوي به آنها در زندگي اجتماعي بروز مي كند. در مجموع سرمايه اجتماعي بنيان توسعه پايدار و همه جانبه را تشكيل مي دهد. تلاش براي تشكيل توسعه و تداوم چنين سرمايه اي كه كنار ساير انواع سرمايه ها چون سرمايه طبيعي، توليدي و انساني ضريب موفقيت برنامه هاي بلند مدت توسعه را دو چندان خواهد كرد.

سايه روشن زندگي
زنان به ازدواج با مردان
شبيه به پدر خود تمايل دارند
006147.jpg
محققان  مجارستاني  در يك  مطالعه  جديد متوجه  شدند زنان  در هنگام  انتخاب شوهر، پدر خود را الگو قرار مي دهند و به  مرداني  بيشتر توجه  مي كنند كه  به پدرشان  شباهت  دارند.
به  گزارش  سايت  اينترنتي  »نيوساينتيست «، از مدتها قبل  اين  مطلب  روشن شده  بود كه  برخي  از زن  و شوهرها تا حدودي  از لحاظ ظاهري  شبيه  به  يكديگرندو اين  وضعيت  در بسياري  از حيوانات  نيز به  چشم  مي خورد.
احتمال  وجود ژنهاي  مشترك  در زوجهايي  كه  ظاهري  شبيه  به  يكديگر دارندبيشتر است  و وجود اندكي  شباهت  ژنتيكي  ميان  همسران  مي تواند فوايدي  را به دنبال  داشته  باشد.
محققان  عقيده  دارند كه  اين  مطلب  مي تواند نتايج  مطالعه  اخير را توجيه كند، يعني  زنان  به  طور غريزي مايلند با كسي  ازدواج  كنند كه  تا حدودي  ازلحاظ ژنتيكي  به  آنان  نزديك  باشد، به  همين  علت  گاهي  مردان  شبيه  به  پدر خودرا برمي گزينند.
به  طور مثال ، تحقيقات  نشان  داده  كه  برخي  شباهتهاي  ژنتيكي  در پدر ومادر، خطر سقط جنين  را كاهش  مي دهد.
البته  با اين  وجود محققان  تأكيد كردند ميان  خطرات  ازدواج  ميان  افرادي كه  از لحاظ ژنتيكي  مشابه  هستند و فوايد آن ، تعادل  برقرار است .
محققان  دانشگاه  «پسز» مجارستان  در اين  مطالعه  از ۲۵۰ دانشجو خواستندكه  به  عكس  يك  زن  و عكس  چهار مرد نگاه  كنند و شوهر زن  را در ميان  آن  چهارمرد حدس  بزند و در نهايت  بسياري  از آنها موفق  شدند شوهر زن  را به  درستي تشخيص  بدهند.
نتايج  مطالعه  نشان  مي دهد كه  علاقه  زنان  به  مردان  مشابه  پدرشان ، يكي  ازعوامل  متعددي  است  كه  در هنگام  همسرگزيني  از سوي  زنان  به  صورت  ناخودآگاه مورد توجه  قرار مي گيرد.

زندگي
ادبيات
اقتصاد
انديشه
سياست
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  زندگي  |  سياست  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |