شنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۳۷۲
تفاوت مغز مونث و مذكر
دست خودتان نيست
۳ نوع مختلف مغز وجود دارد: نوع E ،S و.B مغز شما كدام نوع است؟
006603.jpg
ترجمه: لاله ميراسكندري 
منبع: گاردين 

آيا تفاوت هاي اساسي بين مغز مذكر و مونث وجود دارد؟ يك تئوري مي گويد كه مغز مونث عمدتا براي همدردي و همدلي سازمان يافته و مغز مذكر عمدتا در جهت فهميدن و ساختن سيستم ها.
همدلي راهي است در جهت شناسايي احساسات و افكار ديگران و پاسخ به اين احساسات با احساسات مناسب ديگر. فرد داراي مغز همدل در پي اين است كه چطور مي توان احساسات مردم را درك كرد و چطور مي توان با انسان ها با احساس و توجه برخورد كرد و فرد داراي مغز ساختماني سعي مي كند، بفهمد كه اشيا چطور كار مي كنند، مي خواهد قوانين كنترل كننده رفتار يك سيستم را كشف كند و اينكه چگونه يك سيستم بسازد. اين سيستم ها مي توانند يك وسيله نقليه، يك كامپيوتر، يك معادله رياضي يا حتي يك واحد ارتشي باشند. اين نوع مغزها روي ورودي ها كار مي كنند و با استفاده از قوانين، خروجي هايي صادر مي كنند.
بر اساس اين تئوري يك شخص چه مرد و چه زن مغز خاصي دارد. ۳ نوع مشخص مغز وجود دارد و در بعضي افراد مغز همدلي كننده قوي تر از ساختماني است. به اين مغز نوع مونث گفته مي شود (يا به اصطلاح مغز نوع(E در مورد كساني كه مغز ساختماني قوي تر از همدلي كننده است، اصطلاحا نوع مغز، مذكر ناميده مي شود. (يا مدل(S مغز كساني كه هر دو خاصيت در مغزشان به طور مساوي قدرت گرفته است، اصطلاحا «مغز متعادل» ناميده مي شود. يا مغز از نوع B .در حال حاضر تست هايي وجود دارد كه معلوم مي كند مغز شما از چه نوعي است.
كليد اصلي اين تئوري آن است كه جنسيت تعيين كننده، نوع مغز نيست. يعني اينكه لزوما همه زنان مغز مونث يا همه مردان مغز مذكر ندارند. البته اين طبيعي است كه مردان بيشتر از زنان مغز نوعS و زنان بيشتر از مردان مغز نوعE دارند. پس آيا زنان بهتر همدلي مي كنند؟ اين تئوري جنبه جالبي دارد مثلا مردم معمولا چيزهاي مختلفي براي خواندن انتخاب مي كنند. مثلا در سالن انتظار ايستگاه قطار يا فرودگاه، زنان بيشتر به سمت مجلات مربوط به مد لباس، رومانتيك، زيبايي، مشكلات احساسي، مشاوره هاي اجتماعي و مسايل مربوط به پرورش فرزند مي روند. و در مقابل مردان به سراغ مجلات مربوط به كامپيوترها، اتومبيل ها، قايق ها، ورزش، اقتصاد، هيجاني، اسلحه ها و از اين قبيل مي روند.
تفريحات زنان و مردان هم متفاوت است. مردان اكثرا دوست دارند وقت خود را با قايق سواري، رانندگي تفريحي، ماهيگيري، وررفتن با سيستم صوتي خانه، بازي هاي كامپيوتري و رياضيات بگذرانند ولي زنان بيشتر دوست دارند وقت خود را سر ميز صبحانه، شام هاي طولاني، نصيحت دوستان خود در زمينه مشكلات احساسي آنها و يا وقت  گذاشتن براي دوستان، همسايه ها يا حيوانات اهلي بگذرانند.
ولي تئوريE-S بيش از اين رفتارهاي ساده بيروني است. علايم نشان دهنده يك مغزE جنبه هاي مختلفي دارد. مثلا تحقيقات نشان مي دهد كه اگر بازي كامپيوتري داشته باشيد كه فقط يك نفر بتواند بازي كند، حتي يك پسر اين كار را مي كند، پسرها هميشه دختران را كنار مي زنند بدون اينكه به آنها فكر كنند، پسرها هميشه فقط به خود فكر مي كنند. يا مثلا اگر تعدادي ماشين كوچك قابل رانندگي توسط اطفال داشته باشيد، پسرها هميشه ماشين خود را به شدت به ماشين هاي ديگر مي كوبند ولي دختربچه ها به آرامي دور مي زنند و مواظب هستند كه به ديگران نخورند! به اين ترتيب دختران بيشتر از پسران نسبت به اطرافيان خود حساس هستند.
حتي دختربچه هاي ۱ ساله نسبت به احساسات ديگران بيشتر واكنش نشان مي دهند، مثلا نسبت به نگاه هاي غمگين حساس هستند، در بزرگسالي هم همين روال وجود دارد. زنان نسبت به ناراحتي دوستان و مردم حساس هستند و وقت زيادي براي فراهم كردن وسايل راحتي ديگران مي گذارند.
زنان خيلي بهتر مي توانند احساسات خود را با حركات صورت بيان كنند و در رمزگشايي ارتباطات غيركلامي ماهرترند. آنها به راحتي از روي لحن صحبت يا حركات صورت يك شخص در موردش قضاوت مي كنند.
۲ روش ديگر براي اينكه بفهميم شخص چه نوع مغزي دارد به اين ترتيبند: يكي اينكه ببينيم شخص چطور وارد جمعي از افراد ناشناس مي شود و ديگر اينكه افراد يك گروه چطور از يك شخص غريبه استقبال مي كنند. اين مساله در بين گروهي از دختران و پسران كه با هم بازي مي كردند، بررسي شد: اگر تازه وارد دختر باشد مدتي ايستاده و تماشا مي كند تا ببيند چه خبر است و بررسي مي كند خود را با روند كاري منطبق كند. اين باعث مي شود به آرامي در جمع پذيرفته شود. ولي اگر تازه وارد پسربچه باشد، سعي مي كند بازي را عوض كند و توجه همه را به خود جلب كند. در سن ۶ سالگي معمولا دختران ميزبانان بهتري هستند و نسبت به تازه واردان مهربان تر هستند. ولي پسربچه ها اغلب اصولا تازه واردها را ناديده مي گيرند، بيشتر دوست دارند كار خود را ادامه دهند.
اين تفاوت هاي جنسيتي چه وقت اتفاق مي افتند؟ مطمئنا در ۱۲ ماهگي دختران بيشتر از پسران ارتباطات چشمي برقرار مي كنند و هنگام تولد دختران بيشتر به صورت خيره مي شوند و پسرها بيشتر به اشياي متحرك. علاوه بر اين تيم تحقيقاتي دانشگاه كمبريج متوجه شدند كه ميزان ارتباط چشمي اطفال به ميزان هورمون تستوستروني (هورمون مردانه) بستگي دارد كه قبل از زايمان با آن در تماس بوده اند.
تمام شواهدي كه در دست داريم علايم مغز نوع همدلي كننده هستند ولي در مورد مغز ساختماني چطور؟
پسربچه ها از همان دوران نوزادي به ماشين هاي جالب، هواپيماها، اسلحه ها، شمشيرها، اسباب بازي هاي ساختماني و مكانيكي علاقه دارند. آنها عاشق سر هم كردن اشياء هستند، ساختن برج و شهر و اتومبيل. از طرفي به اسباب بازي هايي كه عمليات واضحي انجام مي دهند مثلا دكمه براي فشار دادن دارند، چراغ دارند و يا وسايلي كه باعث حركت چيز ديگري مي شوند، خيلي علاقه دارند.
در بزرگسالي هم همين الگو دنبال مي شود. خيلي از محيط هاي كاري كاملا مردانه هستند از قبيل: صنايع اسلحه سازي، كارهاي فلزي، صنايع ساختماني مثل ساخت قايق، تخصص هايي مثل رياضيات، فيزيك و مهندسي هم بيشتر توسط مردان انتخاب مي شوند.
بعضي آزمايشات روانشناسي هم نشان مي دهند كه مردها در كارهاي ساختماني كارآيي بيشتري دارند اتفاقا اين تمايلات و تمركز سيستم ها، خيلي زود نمايان مي شود مثلا در يك سالگي پسرها دوست دارند فيلمي كه نمايش دهنده ماشين هاست تماشا كنند تا فيلمي كه يك صورت را با حالات احساسي مختلف نشان مي دهد. در صورتي كه دختران اين سني درست عكس آن عمل مي كنند.
البته فرهنگ و شرايط اجتماعي هم در تعيين نوع مغز موثر هستند ولي بيولوژي هم در تعيين آن بي تاثير نيست. يكي از عوامل تعيين كننده بيولوژيكي، هورمون ها هستند. زماني كه به زنان براي جلوگيري از سقط هاي مكرر هورمون زنانه دي اتيل استيل بسترول تجويز مي شد پسرهاي متولد شده رفتارهاي زنانه همدلي كننده بيشتري نشان مي دهند مثلا به عروسك علاقه پيدا مي كنند.
به هر حال هيچكدام از اين شواهد دال بر اين نيست كه يك جنس به جنس ديگر برتري دارد هر دو جنس توانايي هاي مخصوص به خود و ضعف هاي خاص خود را دارند. هيچ جنسي بر ديگري برتري ندارد.
اين نوع تعريف ها فقط معلوم مي كند كه خصوصيات يك فرد براي جنس او طبيعي است يا غيرطبيعي. هر كدام از خصوصيات مغزهاي نوعE و S تكميل كننده يكديگر هستند و بدون وجود يكي از آنها يعني جهان مطلقاE يا مطلقاS هرگز دوامي نخواهد داشت.

'پ و پ
علا يم ايدز
خانم «مرجان - ف» طي نامه اي از ما خواسته است علايم آلودگي با ويروسHIV را به طور كامل بيان كنيم. نكته اي كه اول از همه بايد در مورد بيماري AIDS (سندرم نقص سيستم ايمني) بدانيم، آن است كه؛ آنچه اين بيماري را به يك بيماري كشنده تبديل مي كند، در حقيقت عفونت هاي ثانويه ناشي از ضعف سيستم ايمني است. يا به قول معروف، بيمار از ايدز نمي ميرد بلكه با ايدز مي ميرد.
ويروسHIV هنگام ورود به بدن ابتدا در خون پخش مي شود در اين مرحله هيچ علامت ظاهري وجود ندارد ولي در صورت انجام آزمايشHIV مثبت خواهد بود. مرحله بعد ورود ويروس ها به داخل سلول هاي لنفوسيت است. ويروس در داخل سلول ها تكثير كرده و باعث انهدام سلول لنفوسيت مي شود. در اين مرحله علايم عمومي ناشي از ويروس ظاهر مي شوند كه شامل: علامات شبيه به آنفلوآنزا، ورم غدد لنفاوي، درد گردن و بدن، خستگي، تب و عرق شبانه است. اگر دقيقتر بخواهيد، تب در ۹۰ تا ۱۰۰ موارد، ورم غدد لنفاوي در ۸۰ درصد موارد، درد اعصاب محيطي در ۹۵ درصد موارد - فارنژيت (گلودرد) در ۷۵ درصد موارد - راش پوستي در ۳۳ درصد موارد - سردرد در ۳۰ درصد موارد - تهوع و استفراغ در ۲۰ درصد موارد و بزرگ شدن طحال در ۲۰ درصد موارد.
به طور كلي علايم اين مرحله هيچ كدام اختصاصي نبوده و در اكثر موارد، براي شخص آلوده شده شك برانگيز نيست. چون علايم آن مي تواند با علايم يك سرماخوردگي ساده اشتباه شود. ولي وقتي بر اثر تكثير ويروس و انهدام سلول هاي لنفوسيت، تعداد سلول هاي لنفوسيت پايين مي آيد نتيجتا نقص سيستم ايمني ايجاد مي شود. اين امر باعث ابتلاي شخص  آلوده به انواع مختلف عفونت هاي فرصت طلبي مي شود كه در شرايط عادي به راحتي توسط سيستم ايمني بدن سركوب مي شوند و دقيقا مشكل از همين جا شروع مي شود، چون همانطور كه گفتيم در حقيقت آنچه بيماري ايدز را به يك بيماري كشنده تبديل مي كند همين عفونت هاي ثانويه است؛
۱) از بين اين عفونت ها، عفونت هاي سينه و دستگاه تنفسي شايعترين نوع است مخصوصا پنوموني (نوعي عفونت ريه بسيار نادر) اين بيماري با سرفه هاي خشك و تنگي نفس نمايان مي شود. علايمي مثل تب و لرز و كاهش وزن هم بعضا بروز مي كند.
دومين بيماري شايع سيستم تنفسي سل است. عامل توليد كننده اين بيماري به نام مايكوباكتريوم توبركلوزيل به طور معمول در ريه بسياري از مردم وجود دارد ولي با نقص سيستم ايمني خاصيت بيماريزايي پيدا مي كند. سل اغلب در ريه ها ظاهر مي شود ولي در موارد پيشرفته بيماري ايدز در ساير نقاط بدن هم ديده مي شود. بر اساس آمار سازمان بهداشت جهاني، در حال حاضر بيش از
۴/۴ ميليون انسان در جهان به سل و ايدز تواما مبتلا هستند. در اين بيماري حتي در صورت درمان، باز هم در ۸۰ درصد موارد امكان مرگ وجود دارد.
۲) آسيب به سيستم عصبي 
ويروسHIV مستقيما به سلول هاي مغزي حمله كرده و به اين سلول ها آسيب مي رساند. آسيب مغزي تا وقتي كه قسمت مشخصي از مغز نابود نشده، مشخص نمي شود.
آسيب هاي مغزي در كودكان مبتلا هم ظاهر مي شود. البته آسيب سلول هاي عصبي فقط به سلول هاي مغزي محدود نمي شود بلكه اين ويروس ها مي توانند به ساير سلول هاي عصبي در نقاط مختلف هم حمله كنند.
۳) مشكلات دستگاه گوارش، چشمها و ساير اعضا
اكثر مبتلايان از مشكلات معدي ناشي از بعضي عفونت ها يا حتي سرطان هاي ناشي ازHIV و يا حتي حمله مستقيم ويروس به دستگاه گوارش رنج مي برند. دو سه عامل باعث مي شود غذا به طور كامل هضم نشده و در نتيجه كاهش وزن رخ دهد.
عفونت پشت چشم هم از ديگر بيماري هاي ثانويه ناشي از ويروسHIV است.

۲۵ درصد پزشكان كشور فقيرند
حدود ۲۵ درصد از پزشكان كشور كه اكثريت آنان را پزشكان جوان تشكيل مي دهند، به دليل درآمدهاي محدود روي مرز خط فقر قرار دارند. خسرو نيا رئيس هيات مديره جامعه پزشكان متخصص داخلي گفت: «اگر پزشكان جوان با پيگيري هاي زياد در بيمارستان ها و درمانگاه ها نيز استخدام شوند قادر نيستند درآمدي بيش از ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار تومان در ماه كسب كنند. در حال حاضر فقط ۲۵ درصد پزشكان ساكن در تهران صاحب خانه هستند». وي در صحبت هاي خود كنايه اي هم به بيمه هاي تامين اجتماعي و خدمات درماني زده است، وي عقيده دارد موسسات بيمه گر در پرداخت بدهي و تعهد خود به موقع عمل نمي كنند و همواره از اين بابت خسارت فراواني به جامعه پزشكي كشور وارد شده است، چون پزشكان مجبورند بخش عمده اي از درآمد خود را از موسسات بيمه طلب كنند.

تهيه بانداژ از پوست  خود مريض
كساني كه از سوختگي هاي شديد و ساير زخم هاي پوستي رنج مي برند به زودي مي توانند به كمك بانداژهايي كه از پوست خودشان تهيه شده است درمان شوند. دانشمندان انگليسي روش جديدي يافته اند كه از سلول هاي پوست قرباني سوخته شده، بانداژ زنده توليد كنند. كمپاني سلتران انگلستان روش درماني جديد خود را به اين ترتيب شرح مي دهد: «يك درمان انقلابي براي سوختگي، بر اساس قدرت التيام بخش سلول هاي خود بيمار». براي تهيه يك بانداژ زنده كه «پوست من» ناميده مي شود، سلول هاي پوست بيمار برداشته شده و بر روي ديسك هاي خاص كشت داده مي شوند. سلول هاي پوستي تكثير يافته و يك بانداژ زنده توليد مي كنند. اين بانداژ مي تواند در مورد آسيب هاي گسترده ناشي از سوختگي، استفاده شوند.

كسب كرسي آموزش سلامت يونسكو
همزمان با هفتادمين سالگرد تاسيس دانشگاه علوم پزشكي تهران، قرارداد «ايجاد كرسي آموزش سلامت يونسكو در دانشگاه علوم پزشكي تهران» به عنوان اولين مركز آموزش عالي علوم پزشكي كشور به امضا رسيد. اين قرارداد پس از ارزيابي هاي فشرده يونسكو در چند سال اخير از توانايي هاي علمي، آموزشي، تحقيقاتي و ارتباط بين المللي اين دانشگاه و با حضور دكتر محمدرضا ظفرقندي رئيس دانشگاه علوم پزشكي تهران و دكتر ماتسورا مديركل يونسكو، در اين سازمان در پاريس به امضا رسيد. به اين ترتيب اين دانشگاه براي اولين بار موفق به كسب اين كرسي علمي - فرهنگي سازمان ملل متحد (يونسكو) شد. كسب اين كرسي به عنوان دستاوردي مهم در توسعه علمي و آموزشي پزشكي و چارچوبي براي تامين روابط دانشگاهي كشورمان با سازمان يونسكو و نيز دانشگاه هاي منطقه و جهان تلقي مي شود.

درمانگاه
تهرانشهر
حوادث
خبرسازان
در شهر
يك شهروند
|  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  درمانگاه  |  يك شهروند  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |