سه شنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۳۷۵
ستون ما
داغ داغديدگان
احمد جلالي فراهاني
داستان مديريت در اين سرزمين از آن حكايت هاست كه بيشتر به افسانه مي ماند تاواقعيت. شخصيت اصلي اين قصه را مردماني تشكيل مي دهند كه الهه و رب النوع شان «عقل بصري» است تا «درايت عملي». به وقت حادثه غمگين و پرخاشگر و هيجاني و به وقت چاره درمانده و وامانده چه كنم چه كنم هاي تكراري و هميشگي.
به كسي برنخورد! اما ظاهرا اين طور است كه مامردمان گل و بلبلم و برمدار قسمت مي گرديم و آنقدر اين دست و آن دست مي كنيم كه حادثه ما را با خود ببرد و هنوز گيج اولي هستيم كه دومي از راه مي رسد.
ماجراي نيشابور و خانواده هاي داغدارش خوب مثلي است. از همان لحظه آغاز ماجرا احساسات و هيجانات بود كه ما را با خود مي برد و از سر همين هيجان بود كه فراموش كرديم كي، چه وقت و كجا بايد جلوي فاجعه را گرفت؟ يادمان رفت كه بپرسيم بار آن واگن ها چه بود و چيست؟ و وقتي تمام آدم هاي هيجان زده آن حوالي واگن ها را دوره كرده بودند و سرك مي كشيدند تا از حادثه، خبر داغي دشت كنند ما هم افتاديم پي جمعيت كه «هان به كجا مي رويد؟» اين «عقل بصري» بود كه پاي رفتنمان را پيش كشيد و آنقدر جلوتر از جمعيت رفتيم كه خودمان هم قرباني شديم. نگاه كنيد چند نفر مسوول و مدير در آن ميانه كشته شدند.
هيچ كس از خودش نپرسيد «حالا شايد اين تمام ماجرا نباشد، مهار اين جمعيت بهتر از حوادث پشت سر نيست؟» نه هيچ كس نپرسيد و شد آنچه نبايد مي شد. بيش از ۳۸۰ نفر از مردم بي خبر از همه جا را حادثه باخود برد، از سر همين هيجاني بودن و «عقل بصري».
فرداي حادثه هم خود ماجرايي است. قلب مان فرو ريخت و عقل مان را زير پا گذاشتيم و فرياد دلخراش واويلا سردادنمان گوش فلك را كر كرد و اشك ريختيم و دست و پا زديم، همين.
يادتان هست افتاديم به جان اين و آن كه مثلا مقصر را پيدا كنيم و آبي سرد بر اين آتش بريزيم و آرام بگيريم؟
يادتان هست يكي سينه سپر كرده و يكي شمشير بدست گرفت؟ يكي گفت فلاني و ديگري به حاشا كردن هميشگي پناه برد و آن يكي به كتمان و آن يكي ديگر به توجيه و تفسير ؟ فعلا نتيجه اين است كه اين وسط سر ملت بي كلاه ماند و آنها كه داغ ديدند و داغدار ماندند.

شماره هاي تحريريه:
تلفن: ۹-۲۹۰۲۹۳۸
نمابر:۲۹۰۲۹۴۰

ايرانشهر
تهرانشهر
حوادث
خبرسازان
در شهر
زيبـاشـهر
سفر و طبيعت
طهرانشهر
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |  طهرانشهر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |