عليرضا آشوري
به رغم تمام پيشرفت هاي علمي و در دسترس بودن متخصصان مربوط، بيماري هاي دهان و دندان همچنان در جوامع مختلف بسيار شايع هستند كه بر طبق آمارهاي بين المللي گسترش جهاني دارند. در ميان تمام بيماري هاي حفره دهان، بيماري هاي لثه و بافت هاي نگهدارنده دندان يا در اصطلاح علمي بيماري هاي پريودونتال موجبات نگراني مضاعفي را براي دندانپزشكان فراهم مي آورند. ماهيت موذي و مزمن بيماري هاي پريودونتال باعث مي شود تا بيمار به راحتي از كنار آن عبور كند و تنها زماني متوجه مشكل شود كه تخريبي وسيع و غيرقابل ترميم در استخوان و لثه اتفاق افتاده باشد. پريودونتولوژي يا پريودونتيكس يا به اصطلاح خود دندانپزشكان پريوPerio علم شناخت و پيشگيري و درمان بيماري پريودونتال است.
در جامعه ايراني نيز بسياري از مردم به انواع درجات بيماري هاي پريودونتال مبتلا هستند و متاسفانه بي توجهي به امر بهداشت و عدم مراجعه منظم به دندانپزشك اين بيماري ها را در حالت مزمن و درمان نشده نگه مي دارد و زماني پريودونتيست يا جراح لثه با بيمار روبه رو مي شود كه اغب مشكلات عديده اي براي بيمار ايجاد شده است، اما بافت لثه به لحاظ عملكرد در حقيقت بخشي از ساختاري است كه از آن با نام پريودونشيم ياد مي شود.
دكتر خسرو ثائبي، متخصص پريودونتولوژي از انگلستان، دانشيار بخش پريودونتيكس دانشكده دندانپزشكي دانشگاه شهيد بهشتي و مدير گروه اسبق همين بخش در مورد پريودونشيم مي گويد: «انساج پريودونشيم بافت هاي نگهدارنده دندان هستند. اين ساختار از ۴ قسمت تشكيل شده است؛ اولي لثه كه با چشم ديده مي شود، دوم استخوان كه با راديوگرافي قابل ارزيابي است، سيمان يا سمنتوم و روي سطح ريشه و اليافPDL كه از دندان به استخوان امتداد دارند. اگر اين ۴ بافت سلامت باشند دندان، صحيح و سالم در داخل دهان قرار مي گيرد و قادر است وظايف خود را به خوبي انجام دهد و اگر احيانا دچار مشكل شود اصطلاحا فرد به بيماري هاي پريودونتال يا بيماري هاي لثه مبتلا شده است.»
دكتر عليرضا فتحيه، پريودونتيست و دانشيار بخش پريودونتيكس دانشكده دندانپزشكي دانشگاه شهيد بهشتي در مورد ساختمان پريودونشيم مي گويد: «اگر هر كسي لب خود را پايين بكشد و در آيينه نگاه كند لثه را مي بيند كه صورتي كمرنگ است. حالا اگر اين بافت را برداريم زير آن استخوان است؛ اگر استخوان را برداريم مي رسيم به ريشه دندان كه روي آن سمنتوم و اليافPDL قرار دارند. حالا بيماري هاي لثه مي تواند صرفا همين بافت صورتي/ قرمز سطحي را تحت تاثير قرار دهد يا اينكه از آن فراتر رفته و استخوان را هم درگير كند. اين دو نوع بيماري بافت هاي لثه كه به ترتيب ژنژويت و پريودونتيت ناميده مي شوند برحسب شدت درگيري بافت، درمان هاي متفاوتي دارند.»
بيماري پريودونتال اساسا يك بيماري عفوني است، اما مي تواند علل ديگري هم داشته باشد. دكتر فتحيه از لحاظ سن ابتلا، بيماري هاي لثه را به سه گروه تقسيم كرده و مي گويد: «يكي بيماري هاي لثه قبل از بلوغ است كه با بيماري هاي سيستميك بيمار مرتبط است. نوع دوم بعد از بلوغ و تا قبل از ۳۰ سالگي است كه مي تواند با شدت متفاوتي خود را نشان دهد كه در اين نوع نقايص و بيماري هاي ايمني عامل اصلي بروز بيماري لثه هستند. گروه سوم بيماري اي است كه از حدود ۳۰ سالگي آغاز مي شود و برخلاف دو مورد قبلي بيمار از لحاظ سيستميك سالم بوده و پلاك ميكروبي و جرم، راسا عامل بيماري است.
اگر براي جرمگيري به دندانپزشك مراجعه كرده باشيد قطعا واژه «پلاك» را از دهان او شنيده ايد. اين پلاك مايه اصلي تمام مشكلات است و به قول معروف همه آتش ها از گور همين پلاك ميكروبي بلند مي شود. دكتر ثائبي مي گويد: «پلاك ميكروبي اصلي ترين عامل ايجاد كننده بيماري لثه است. بعد از خوردن غذا، خرده هاي بسيار ريز و نرم از موادغذايي در اطراف دندان باقي مي ماند. رنگ اين مواد سفيد بوده و چون دندان هم سفيد است به سختي ديده مي شود. اين خرده ها به سادگي با مسواك برداشته مي شوند، اما اگر برداشته نشوند باكتري ها در آن تجمع پيدا كرده و بعد از ۳ روز آهكي شدن آنها آغاز مي شود و بعد از چند هفته به بافت سخت و آهكي به نام جرم تبديل مي شود كه اين جرم روي دندان قابل رويت است. اين ساختار چه زماني كه نرم است و حالت پلاك دارد و چه زماني كه به فرم جرم درمي آيد اصلي ترين عامل بيماري لثه است، چون ساختمان آن مملو از باكتري هاي بيماري زا است. پس اگر پلاك ميكروبي همان زماني كه نرم است برداشته شود از مشكلات بعدي جلوگيري مي شود. دكتر فتحيه در اين زمينه مي افزايد: «دو ساعت بعد از اينكه دندان به طور كامل از تمام عوامل محيطي و باكتري ها پاك شد، يك لايه موسيني سرتاسر دندان را دربرمي گيرد و حكم سفره اي را پيدا مي كند كه باكتري ها مي توانند در آن تجمع و تكثير پيدا كنند. اگر در عرض ۴۸ ساعت اين لايه پاك نشود باكتري ها به طرز قابل توجهي روي دندان جمع مي شوند. به همين دليل توصيه مي شود كه بيماران هر ۲۴ ساعت يك دور مسواك زدن «كامل» و دقيق داشته باشند.»
اما طبيعتا اين مسواك زدن كامل و دقيق اجرا نمي شود كه بيماري هاي لثه تا اين حد شايع هستند. كليد اصلي بعد از پيشگيري، تشخيص سريع و درمان به موقع بيماري است. دكتر ثائبي در مورد علايم ظاهري و نحوه تشخيص بيماري هاي پريودونتال مي گويد: « بيماري بسياري از افراد توسط دندانپزشك تشخيص داده مي شوند. اغلب بيمار براي مشكل ديگري به دندانپزشك مراجعه مي كند و دندانپزشك متوجه مي شود كه او دچار مشكلات پريودونتال است. خود بيمار هم با يكسري اطلاعات اوليه مي تواند از سلامتي يا بيماري لثه خود آگاه شود. لثه در حالت سلامت قوام محكم و مقاومي در برابر محرك هاي فيزيكي مثلا غذاخوردن و مسواك زدن دارد. خيلي اوقات بيمار حس مي كند لثه مقاومت خود را از دست داده و اصطلاحا حالت افتادگي پيدا كرده است.
لثه بيمار و ملتهب دچار تغييررنگ مي شود و رنگ آن از صورتي به سمت قرمزي و تيرگي مي رود. مساله ديگر خونريزي است. بيمار فرضا متوجه مي شود كه مدتي است هنگام مسواك زدن يا غذا خودن لثه اش دچار خونريزي مي شود. وضعيت ديگري كه ممكن است رخ دهد وقتي است كه در روند پيشرفت مزمن بيماري لثه، بافت هاي لثه دچار جابجايي شوند، يعني به اصطلاح لثه تحليل برود. بيمار متوجه مي شود كه لثه در فك بالا به سمت بالا و در فك پايين به سمت پايين حركت كرده. خود بيماران مي گويند ارتفاع دندانمان بلند شده است.»
دكتر فتحيه در مورد سير پيشرفت بيماري هاي پريودونتال مي گويد: «اگر پلاك ميكروبي پاك نشود علايم پاسخ بافتي كه غيرباليتي هم هستند در عرض ۱۱ تا ۲۱ روز ايجاد مي شوند. در مرحله بعد تغيير رنگ و احيانا خونريزي در لثه به طور باليني مشاهده مي شود. در مرحله سوم قرمزي، تيره و شديدتر شده و خونريزي خود به خود از لثه ديده مي شود. تا اينجا تمام مشكلات محدود به همان بافت سطحي لثه است، اما از مرحله چهار به بعد استخوان و ساير ساختارهاي پريودونتال هم درگير مي شوند كه از اينجا بيماري به نام پريودونتيت خوانده مي شود. اگر تا اينجا درمان صورت گرفته باشد احتمال بازگشت سلامتي به طور كامل وجود دارد، ولي اگر وارد فاز پريودونتيت شديم احتمال اينكه بتوان سلامتي اوليه را به بيمار برگرداند بسيار كم است و اغلب دندانپزشك صرفا مي تواند بيماري را در همان مرحله متوقف كند. در نتيجه از هرجا جلوي بيماري گرفته شود بهتر است، چون مراحل بعدي، تخريب شديدتري را به دنبال دارد. عوارضي مثل لقي دندان، تحليل استخوان و در نهايت از دست دادن دندان ها.»
دكتر فتحيه مي افزايد: «براي درمان بيماري هاي پريودونتال سازمان بهداشت جهاني يك فرمول دارد. اگر بيمار صرفا خونريزي از لثه دارد، ولي جرم و پلاك در دهان ديده نمي شود و ساختارهاي پريودونتال سالم است درمان اين بيمار آموزش و رعايت بهداشت است. اگر جرم در دهان وجود داشت، درمان غير از آموزش بهداشت، جرمگيري را هم شامل مي شود و بيمار بايد در فواصل زماني منظم پس از درمان به پريودونتيست مراجعه كند تا بيماري مجددا عود نكرده و سلامتي لثه بررسي شود. اما اگر تحليل و درگيري استخوان وجود داشته باشد آن وقت بايد به فكر درمان هاي جراحي باشيم.» دكتر فتحيه اضافه مي كند: «خوشبختانه بيماري بسياري از افراد جامعه ايراني با جرمگيري و يا حتي آموزش بهداشت قابل درمان است.»
دكتر ثائبي در مورد علل شيوع بيماري لثه در جامعه اينطور استدلال مي كند: «در هر مرحله اي از درمان بيماري (تشخيص، درمان و نگهداري) بيش از يك نفر دخالت دارد. اگر كسي به بيماري لثه مبتلا شود يعني جايي از يك كار تيمي ايراد دارد، يا دندانپزشكي كه درمان هاي بيمار را انجام مي دهد مقصر است كه يا بيماري لثه را نديده يا آموزش درستي به بيمار نداده، يا پزشك خانوادگي كه مشكلات سيستميك بيمار و تاثير آن روي دهان و دندان را يادآوري نكرده و يا خود بيمار كه نسبت به بهداشت بي توجهي كرده است، اما در هر حال وظيفه اصلي آموزش، برعهده دندانپزشك و رعايت آن وظيفه بيمار است.»
كليد اصلي در پيشگيري و بعد از درمان حفظ سلامتي بافت هاي لثه رعايت بهداشت است. اين رعايت بهداشت به طور عمده با استفاده از دو وسيله مكانيكي يعني مسواك و نخ دندان تامين مي شود و در كنار آن دهانشويه ها وجود دارند كه به عنوان مكمل مورد استفاده قرار مي گيرند، اما در عين اينكه مسواك زدن سلامتي لثه و دندان را تامين مي كند، وسواس در مسواك زدن مي تواند براي همين بافت ها بسيار مضر باشد. دكتر ثائبي مي گويد: «ببينيد؛ اصلا مسواك زدن براي چيست؟ براي تميز كردن دندان. طبيعتا وقتي كه پلاك ميكروبي از سطح دندان پاك شد هدف از مسواك زدن تامين شده است. حالا اگر كسي وسواسي به خرج دهد و بيش از حد يا با نيروي اضافي مسواك بزند يا از مسواك سخت استفاده كند يا اصلا با روش غلط مسواك بزند تحليل لثه و سايش ميناي دندان اتفاق مي افتد.» دكتر ثائبي مي افزايد: «يكي از مسايل مهم انتخاب مسواك مناسب است. اندازه مسواك بايد طوري باشد كه در محيط دهان به راحتي حركت كرده و دندان ها را تميز كند. از لحاظ جنس، مسواك نايلوني بر انواع ديگر ارجحيت دارد. مساله بعدي سختي و نرمي مسواك است كه با توجه به روش مسواك زدن بنابر تشخيص دندانپزشك متفاوت است ولي توصيه اكيد اين است كه مسواك بايد نرم باشد.»
بسياري از مردم فكر مي كنند مسواك سفت كارايي بيشتري براي پاك كردن دندان دارد. بنابراين از مسواك هاي سفت و نيروي زيادي هنگام مسواك زدن استفاده مي كنند. دكتر ثائبي مي گويد: «ببينيد ؛ اگر يك شيشه كثيف باشد با ابر و اسفنج آن را پاك مي كنند. اگر قرار باشد با يك جسم فلزي آن را پاك كنيم، درست است كه آلودگي را پاك مي كند ولي شيشه را هم خط مي اندازد. حال در مورد دندان اگر با مسواك سخت و خشن مسواك بزنيم چون اين فرآيند مدام تكرار مي شود بعد از مدتي لثه تحليل مي رود و ميناي دندان به شدت ساييده مي شود. بنابراين استفاده از مسواك هاي سخت اصولا توصيه نمي شود.»
دكتر فتحيه در مورد مسواك مناسب به نكته اي جالب اشاره مي كند: «اگر سطح مسواك را نگاه كنيم موهاي مسواك همه بايد در يك سطح قرار داشته باشد. متاسفانه در خيلي از مسواك ها ديده مي شود كه چند مو از سطح بقيه موها بالاتر قرار گرفته اند. همين چند مو بلند به شدت مي تواند براي لثه آسيب رسان باشد.» دكتر ثائبي در مورد چگونگي تشخيص زمان مناسب براي تعويض مسواك مي گويد: «جنس مسواك ها بر حسب كارخانه سازنده متفاوت است، اما وقتي انتهاي موهاي مسواك حالت رفتگي و ساييدگي پيدا كردند و موهاي طرفي مسواك از حالت مستقيم خارج شد و مثل بادبزن از اطراف باز شوند آن مسواك ديگر كارايي ندارد و اگر از آن استفاده شود نه تنها دندان را تميز نمي كند، بلكه به خاطر وضعيت بد موها به لثه آسيب مي زند.»
در كنار استفاده از مسواك و نخ دندان، دهانشويه ها به عنوان يك مكمل مطرح هستند. دكتر فتحيه در مورد لزوم استفاده از دهانشويه ها مي گويد: «استفاده از دهانشويه در كنار مسواك زدن حالتي جانبي و كمكي دارد و به هيچ وجه نمي تواند جانشين مسواك و نخ دندان شود. ديگر اينكه استفاده از دهانشويه حتما بايد با تجويز و زيرنظر دندانپزشك باشد و بيمار تحت هيچ شرايطي نبايد سرخود و بر مبناي تبليغات بدون مشورت با دندانپزشك از دهانشويه استفاده كند. معمولا اگر كسي خوب و درست مسواك بزند و از نخ دندان استفاده كند ديگر نيازي به مصرف دهانشويه براي از بين بردن ميكروب هاي حفره دهان نيست، چون استفاده مداوم از دهانشويه ممكن است گونه هاي مقاوم ميكروبي ايجاد كند. دهانشويه مي تواند براي خاصيت ضدپوسيدگي، ضدالتهابي يا ضدتجمع پلاك ميكروبي باشد. به هر حال دندانپزشك نياز بيمار به دهانشويه و نوع آن را تعيين مي كند.
دكتر ثائبي در خاتمه بحث يادآوري مي كند: «بيماري لثه يك بيماري فراگير است و به وفور در افراد جامعه ديده مي شود كه اصلي ترين علت آن بي توجهي و بي علاقگي به بهداشت يا عدم آگاهي از روش بهداشت صحيح دهان است. در اثر بيماري هاي لثه استخوان تحت تاثير قرار مي گيرد و استخوان بافتي است كه اگر دچار بيماري شود سازندگي در آن وجود نخواهد داشت. در نتيجه در اغلب موارد، درمان ما درمان سازنده اي براي بيمار نخواهد بود و دندانپزشك فقط قادر است بافت هاي پريودونتال را در همان وضعيت نگه دارد و از تخريب بيشتر جلوگيري كند. در حقيقت كار ما تحت كنترل درآوردن بيماري است و از اينجا به بعد وظيفه بيمار است تا با رعايت دقيق مسايل بهداشتي و پيگيري هاي منظم دندانپزشكي به سلامت فعلي بافت هاي لثه خود كمك كند، چون در غير اين صورت بهترين درمان پريودونتال بدون همكاري بيمار كوچكترين تاثيري نخواهد داشت.»