چهارشنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۳۷۶
۱۵ مورد كلاهبرداري از پشت كنكوري ها
شيادي، در دام
متهم با اين شيوه توانست از ۱۵ نفر كلاهبرداري كند و از هر طعمه خود به بهانه فروش سهميه خانواده شهدا يا جانبازان، ۱۰ تا۱۵ ميليون تومان پول دريافت كند
006966.jpg
حميده عبدالهي 
نام: «مجيد. ۳۲ ساله . همسر دو زن(!) و چهار فرزند. راننده تاكسي و داراي مدرك سيكل.» اين آقا به خاطر اينكه توانايي تهيه مخارج زندگي اش را نداشت از جوانان ساده لوحي كه در موسسات آموزش كنكور درس مي خواندند كلاهبرداري مي كرد. وي پس از خواندن مقاله اي درباره جلوگيري از فرار مغزها به دفتر چند موسسه آموزش كنكور و دبيرستان مراجعه مي كرد و پس از طرح دوستي با مديران اين موسسات خود را يكي از مسوولان ارگان هاي دولتي معرفي مي كرد.
او به آنها اظهار مي داشت كه مي تواند تعدادي از دانش آموزان را در دانشگاه هاي خارج از كشور ثبت نام كند، البته به شرط اينكه آنها صد درصد به ايران برگردند و به كشور خودشان خدمت كنند.
مديران اين موسسه كه حرف او را باور كرده بودند، چند نفر از بهترين دانش آموزان خود را به اين كلاهبردار معرفي كردند تا آنها بتوانند به راحتي وارد دانشگاه بشوند.
اين دانش آموزان و همچنين خانواده هاي آنها كه تنها موفقيت را در قبولي و ورود به دانشگاه مي دانستند و مي خواستند به هر طريق ممكن وارد دانشگاه شوند و فقط مدركي بگيرند، به سادگي فريب حرف هاي او را خوردند.
متهم با اين شيوه توانست از ۱۵ نفر كلاهبرداري كند و از هر طعمه خود با عنوان فروش سهميه خانواده شهدا يا جانبازان، ۱۰ تا۱۵ ميليون تومان پول دريافت كند.
آخرين طعمه اين شياد كه قصد داشت براي دو نفر از فرزندان خود سهميه خانواده شهدا وجانبازان را بخرد، از حرف ها و تناقض گويي هاي اين كلاهبردار پي به نيت او برد و موضوع را با يكي از مقامات قضايي در ميان گذاشت.
وي پس از پي بردن به مساله به تعدادي از ماموران دستور داد كه اين كلاهبردار را درحين ارتكاب جرم دستگير كنند.
«مجيد» هنگامي كه قصد داشت از آخرين طعمه خود پول دريافت كند، توسط ماموران نيروي انتظامي دستگير و تحويل مقامات قضايي شد.
متهم كه در ابتدا منكر قضيه شد در بازجويي ها اعتراف كرد كه به خاطر فراهم كردن وسايل رفاهي براي دو همسر و چهار فرزندش مجبور به اين كار شده است.
همچنين به گفته وي بيشترين طعمه هاي او از مناطق شمالي شهر تهران بوده اند.
ماموران نيروي انتظامي توانستند از مدارك كشف شده از متهم تا به حال ۱۵ مالباخته را شناسايي كنند.
متهم با شاكيان توافق كرده است كه پولهايشان را به آنها برگرداند.
در اصل مشكل ما ساده لوحي مردم و افرادي كه از ساده لوحي آدم ها استفاده مي كنند است. اگرآنها اندكي فكر مي كردند، به اين نتيجه مي رسيدند اگر قرار بر اين باشد كه سهميه خانواده هاي شهدا و يا جانبازان واگذار شود، پول آن بايد به حساب يكي از ارگان هاي دولتي ريخته شود.
وقتي هدف مردم تنها رسيدن به مدرك تحصيلي باشد و مسايل حاشيه اي آن از جمله فضاي كاري رشته تحصيلي شان مهم نباشد، براي رسيدن به يك اصل پوچ دست به هر كاري مي زنند. حتي خيلي راحت فريب افراد كلاهبردار را مي خورند.
همچنين فضاي به شدت متلاشي آموزشي ما فرصت سو ء استفاده براي كلاهبرداران را به وجود آورده است.
ظرفيت اندك دانشگاه هاي كشور، آموزش عمومي و بحران كنكور فضاي آلوده اي به وجود آورده است كه تمام كساني كه خود را براي كنكور آماده مي كنند در استرس كنكور و ورود به دانشگاه به سر مي برند. در يك فضاي بحران زده روحي كه همه دردغدغه و استرس بسر مي برند انواع و اقسام كلاهبرداري ها صورت مي گيرد.
عده اي قبل از برگزاري امتحان كنكور حرف از خريد و فروش سوالات مي زنند و به اين طريق جيب هاي خود را پر از پول مي كنند.
عده اي هم با معرفي خود با عنوان يكي از مسوولان ارگان هاي دولتي حرف از فروش سهميه مي زنند و به اين طريق كلاهبرداري مي كنند.
محمدعلي جداري فروغي - وكيل دادگستري- اظهار داشت: به طور كلي با توجه به وضعيت خاص تحصيلي در كشور و اينكه متقاضيان تحصيلات عاليه چندين برابر ظرفيت دانشگاه هاي كشور هستند و اصولا جوانان و خانواده ها تنها راه پيشرفت در جامعه را ادامه تحصيلات مي دانند و مانند بسياري از جوامع خارجي و پيشرفته كه اغلب جوانان پس از پايان تحصيلات دوره دبيرستان به كار مشغول مي شوند و حتي بسياري از آنان ضمن تحصيل به كارآموزي مي پردازند، در جامعه ما اغلب افراد بدون توجه به نياز بازار كار فقط در صدد ادامه تحصيلات و گاه فقط به فكر گرفتن مدرك تحصيلي حتي بدون توجه به اينكه حتي آيا با گرفتن اين مدرك دانش و تجربه كافي اندوخته اند يا نه، به دنبال تيترهاي تحصيلي اعم از كارشناسي، كارشناسي ارشد و دكترا هستند.
متاسفانه گاه شنيده مي شود كه حتي موقع برگزاري امتحان صحبت از خريد و فروش سوالات و مانند آن مي شود حتي وجود سهميه براي بعضي از افراد جامعه سبب دلسردي ديگران مي شود و جوي به وجود مي آيد كه هر كس كه مي خواهد به هر وسيله اي كه شده به دانشگاه راه يابد؛ اعم از اينكه امكانات در داخل يا خارج از كشور باشد.
در مورد مطلب پيش آمده قانون تشديد مجازات مرتكبين ارتشا و اختلاس و كلاهبرداري مواردي را پيش بيني و در ماده يك اين قانون آمده است كه هر كس از راه حيله و تقلب مردم را به وجود اختيارات واهي فريب دهد يا به امور غيرواقع اميدوار كند و همين طور موارد ديگري از اين قبيل، كلاهبردار محسوب مي شود. فرد خاطي به حبس از يك تا هفت سال و پرداخت جزاي نقدي معادل مالي كه اخذ كرده محكوم مي شود.
اين حقوقدان گفت: بنابراين عمل اين شخص كلاهبرداري بوده و قانون مي تواند او را به مجازات رساند. اما از سوي ديگر افرادي كه خود با آرزوهاي دور و دراز و افكار بلندپروازانه قصد رسيدن به اهدافي را دارند كه شايد شايسته آن نباشند و براي رسيدن به اين اهداف حاضر به پرداخت وجه و خرج كردن هستند، آنها خود مقصرند و از نظر اخلاقي عمل آنها زيبنده نيست.
همچنين وي افزود: ما شهروندان جمهوري اسلامي بايد توجه داشته باشيم حركت در چارچوب قانون رعايت حقوق ديگران بخصوص حقوق اساسي مردم بايد همواره مورد نظرمان باشد تا بتوانيم در جامعه با آسايش زندگي كنيم. هرگونه زياده خواهي و خروج از چارچوب قانون نه به نفع خاطي و نه به نفع ساير افراد جامعه است.

بازداشت عتيقه فروشان بدلي
سرباز هخامنشي متولد تهران بود
چند روز بعد ناگهان ديدم با سرباز هخامنشي به محل كار من آمدند و گفتند: فقط ده ميليون. تصديق بفرمائيد كه شما نيز اگر با چنين پيشنهادي روبه رو مي شديد دندان طمعتان تير مي كشيد
اين هم جرمي است. فروش اشياي عتيقه بدلي به جاي اصل.
گرچه مي گويند كلاهبرداران «بدل ساز» از «سارقان اصل » آدم هاي كم خطرتري هستند، اما هرگونه تقلب جرم است. مكان اين گزارش دادسراي عمومي تهران است و زمانش ۴۸ ساعت قبل. خبر را بايد با شرح بيشتري آغاز كرد؛ اين كلاهبرداران پس از شناسايي كلكسيونرهاي اشياي عتيقه اعتماد آنها را به خود جلب مي كردند و سپس به جاي مجسمه هاي اصلي، مجسمه هاي شبيه سازي شده را مي فروختند. حاصل اين معامله چند ميليون پول بود كه جيب را سنگين مي كرد!
چندماه قبل مردي با مراجعه به دادسراي ناحيه ۴ تهران شكايت كرد چهار كلاهبردار به جاي مجسمه سرباز هخامنشي به او يك مجسمه تقلبي كه به شيوه اي كاملاً حرفه اي شبيه سازي شده بود داده اند و در برابر آن ۱۰ ميليون تومان پول دريافت كرده اند.
اين مرد در ادامه شكايتش اظهارداشت: «اين كلاهبرداران در ابتدا چند ظرف عتيقه را براي فروش پيش من آوردند و من پس از آزمايش و بررسي به خريد ظرف ها رضايت دادم. پس از آن اين كلاهبرداران اشياي ديگري را براي من آوردند كه آنها هم تقلبي نبودند.»
اينجا جايي است كه اعتماد شاكي جلب شده است و حادثه به وقوع مي پيوندد: «چند روز بعد ناگهان ديدم با سرباز هخامنشي به محل كار من آمدند و گفتند: فقط ده ميليون. تصديق بفرمائيد كه شما نيز اگر با چنين پيشنهادي روبه رو مي شديد دندان طمعتان تير مي كشيد. آنها عجله داشتند و من ۱۰ ميليون به آنها دادم. پس از رفتن اين كلاهبرداران زماني كه مجسمه را براي فروش پيش يكي از همكارانم بردم در آنجا متوجه تقلبي بودن آن شدم.»
پس از شكايت اين مرد و باتوجه به چند شكايت مشابه اكيپي از ماموران تلاش گسترده اي را براي شناسايي اين كلاهبرداران آغاز كردند و سرانجام با تحقيقات پليسي موفق به شناسايي مخفيگاه آنها شدند و آنها را طي يك عمليات غافلگيرانه دستگير كردند. پايان ماجرا مثل هميشه سرشار از اعتراف است.
آنها پس از بازجويي با قرار بازداشت تا زمان محاكمه روانه زندان شده اند. نتيجه اخلاقي اين گزارش اين است كه پول خوشبختي نمي آورد!

آجيل فروش جاعل
مردي كه در قالب آجيل فروشي اقدام به جعل اسناد و مدارك مي كرد، توسط ماموران نيروي انتظامي دستگير شد.
ماجرا از اين قرار است كه چندي پيش ۲ مرد جوان با مراجعه نزد ماموران انتظامي استان قزوين عليه يك جاعل حرفه اي شكايت كردند و خواستار دستگيري وي شدند.
يكي از آنها به ماموران گفت: «مدتي قبل با مردي كه در نزديكي اداره راهنمايي و رانندگي تاكستان دكه آجيل فروشي دارد، آشنا شدم و او به من گفت مي تواند در ازاي مبلغ ۱۸۰ هزار تومان برايم گواهينامه بگيرد. من كه حرف هاي او را باور كرده بودم و از طرفي نمي خواستم براي گرفتن گواهينامه مراحل پيچيده اداري را طي كنم، پس از چند روز اين مبلغ را تهيه كردم و به او دادم اما حالا فهميده ام گواهينامه جعلي است.»
پس از طرح اين شكايت تحقيقات ماموران براي پي بردن به فعاليت هاي خلاف مرد آجيل فروش كه «جبار.م» نام دارد، آغاز شد.
آنها در نخستين گام از تحقيقات پليسي خود، دكه مورد نظر راتحت پوشش نامحسوسي قرار دادند و پس از چند روز متوجه شدند افراد مشكوكي با جبار در ارتباط هستند.
به اين ترتيب زماني كه ماموران توانستند سر نخ هاي اوليه و مدارك لازم را براي اثبات جرم مرد آجيل فروش به دست آورند، در يك عمليات ضربتي وي را دستگير و به پاسگاه نيروي انتظامي منتقل كردند.
از سويي ديگر دكه اين مرد تحت بازرسي قرار گرفت و ماموران موفق شدند از آنجا تعدادي فتوكپي شناسنامه، كارت پايان خدمت و فيش بانكي كشف و ضبط كنند.
از سويي با دستگيري اين متهم بازجويي هاي فني از او آغاز شد و وي با اعتراف به جرم خود گفت: «روزانه افراد زيادي به راهنمايي و رانندگي مراجعه مي كنند كه بنا به دلايل گوناگون نمي توانند گواهينامه دريافت كنند. من آنها را شناسايي و برايشان گواهينامه جعل مي كنم البته در برخي موارد كارت پايان خدمت و مدارك ديگر نيز تهيه مي كنم اما بيشتر مشتريان من متقاضيان گواهينامه هستند.»
در همان شرايط كه بازجويي ها از جبار ادامه داشت جوان ديگري نيز به نيروي انتظامي مراجعه و عليه وي شكايت كرد. مرد جوان كه از دستگيري جبار خبر نداشت، گفت: «اين مرد ۱۱۰ هزار تومان از من گرفته بود تا برايم گواهينامه بگيرد اما مرتب امروز و فردا مي كند و نه گواهينامه را تحويل و نه پولم را پس مي دهد.»
اين شاكي پس از آنكه از دستگيري مرد آجيل فروش باخبر شد، با راهنمايي ماموران به دادسراي عمومي مراجعه و عليه وي شكايت كرد.
به اين ترتيب پرونده جاعل حرفه اي به دادسرا ارجاع و تحقيقات قضايي از او آغاز شد.

حادثه
006957.jpg

عكس: ساتيار
احمدي از اعضاي هيات مديره ساختمان خيابان شيراز درباره حادثه يكشنبه شب مي گويد: «اين ساختمان مشكل سازه دارد و شهرداري هنوز پايان كار به آن نداده است.» اين در حالي است كه كليه واحدهاي اين ساختمان به قيمت متري يك ميليون و ۲۰۰  هزار تومان فروخته شده است.از آقاي احمدي در خصوص عدم دريافت مجوز پايان كار از شهرداري سوال كرديم. او علت اين مساله را علاوه بر بدهي  مالي صاحب اصلي ساختمان به شهرداري، تخلف ماده ۱۰۰ قانون شهرداري ها مي داند.
اين ساختمان از سال ۱۳۷۶ تكميل و به شهروندان فروخته شده و بيش از ۴ طبقه آن مسكوني است و ۴ طبقه ديگر اين ساختمان ۸ طبقه اي هم كاربرد تجاري دارد.
ساخت اين ساختمان از سال ۱۳۷۳ شروع و در سال ۱۳۷۶ به اتمام رسيده است. از بخت ياري اهالي ساكن در اين ساختمان و آدم هايي كه در آن وقت شب در اطراف اين ساختمان درآمد و شد بوده اند هيچ كس در اين حادثه صدمه اي نديده است و تير بلا بر سر دو دستگاه خودرو (رنو و پرايد) نازل شده است.
006960.jpg
006963.jpg
جالبتر اينكه صاحب خودروي پرايد لحظاتي قبل از فرو ريختن تاج ساختمان از خودروي خود پياده شده بود و اين اتفاق براي موتورسواري كه در حال عبور از اطراف ساختمان بود هم تكرار شده است. معلوم نيست اگر اين حادثه در شلوغ ترين ساعات روز اتفاق مي افتاد چه فاجعه اي به وقوع مي پيوست.
احمدي از عدم همكاري دستگاه هاي ذيربط براي رفع مشكل و اجاره ۲۵۰ هزار توماني جرثقيل براي ۸ ساعت كار گله مند بود و دير رسيدن ماموران نيروي انتظامي را مزيد بر علت مي دانست. او البته از حضور سريع و به موقع ماموران آتش نشاني تشكر و قدرداني  كرد.

تصادف عجيب
بيچاره دوربين كنترل نامحسوس ترافيك داشت كار خودش را مي كرد كه دنيا مقابل عدسي اش تيره و تار شد. دو روز پيش، ساعت ده صبح در بزرگراه نيايش يك دستگاه ميني بوس با سرعت تمام به پايه يكي از دوربين هاي كنترل نامحسوس ترافيك برخورد كرد و واژگون شد.
بعد از اينكه شش سرنشين خودرو مصدوم شده كه حال يكي از آنها وخيم گزارش شده است به سرعت به بيمارستان منتقل شدند، كارشناس حاضر در محل حادثه اعلام كرد:  دليل اين سانحه بريدگي ترمز ميني بوس بوده است.
آنهايي كه پشت ترافيك شديد نيايش معطل شده اند. دعا مي كنند هرگز ترمزي بريده نشود!

كشتن گربه دم حجله
اگر شما نوعروس خانواده اي باشيد و كمتر از يك ماه از زندگي مشتركتان نگذشته باشد و بر سر مسايل كاملا جزئي وكم اهميت با مادرشوهرتان دچار مشكل شويد چه مي كنيد؟ قطعا به هر كسي آسيب مي رسانيد الا خودتان.
اين خبري كه مي خوانيد در همين تهران خودمان اتفاق افتاده است. نوعروسي براي كشتن گربه، آن هم دم در حجله، اقدام به خودزني كرد. اين تازه عروس براي مقابله با مادرشوهر خود و انتقام گرفتن از او در يك مشاجره خانوادگي سر و دست و شكم خود را با چاقو و تيغ ريش تراش به شدت مجروح كرد.
البته با رساندن به موقع او به بيمارستان و مداواي پزشكان حال اين تازه عروس رو به بهبود است. اميدواريم مد نشود!

۱۳ نوزاد مرده
ملاحظه بفرماييد در يك بيمارستان در جنوب الجزاير ۱۳ نوزاد طفل معصوم ديار باقي را به دار فاني ترجيح داده اند. ۱۳ نوزاد در بين روزهاي اول تا هشت ماه مه (۱۲ تا ۱۹ ارديبهشت) در بخش زايشگاه بيمارستان «ديجمله» در جنوب الجزاير فوت كردند. اين ۱۳ نوزاد پس از جابه جايي از سالني به سالن ديگر در اثر ابتلا به عفونت خوني جان سپردند. تصميم به جابه جايي نوزادان از سوي مديريت بيمارستان بدون مشورت با متخصص كودكان كه مسوول اين نوزادان بوده، صادر شده است. «سليم بلقاسم» مسوول روابط عمومي وزارت بهداشت الجزاير از اعزام يك كميسيون تحقيقاتي به محل براي روشن شدن آنچه كه رخ داده است خبر داد.

با استفاده از روش بلع
معده آدمي چقدر جا دارد كه ۴ نفر بتوانند بيش از سه كيلو ترياك در آن جاسازي كنند. از دورود خبر مي رسد كه چهار نفر جوان كه ميانگين سني آنها به ۱۹ سال هم نمي رسد بيش از سه كيلو و ۳۸۲ گرم مواد مخدر از نوع ترياك را در معده خود جاسازي كرده اند.
جوانان قاچاقچي هر كدام با استفاده از روش بلع و انباري، مقداري از مواد مكشوفه را از بندر عباس تا محل دستگيري شان در محور اصلي ازنا به دورود حمل كرده بودند. اين قاچاقچيان قصد داشتند مواد مكشوفه را به خرم آباد انتقال دهند كه توسط ماموران مبارزه با مواد مخدر دورود در محور اصلي دورود به ازنا شناسايي و دستگير شدند. قاچاقچيان به همراه پرونده تشكيل شده و مواد كشف شده براي سير مراحل بعدي به دادگستري دورود تحويل داده شدند.

در رودخانه يانگ تسه
هواپيما با هواپيما و قطار با قطار برخورد مي كند و سواري با كاميون! در يكي از اين حوادث به هر حال چند نفر خواهند مرد و چندين نفر نيز مجروح مي شوند. اما تصادف آن هم روي عرشه كشتي و به خاطر برخورد باكشتي ديگر شايد غيرمنتظره ترين نوع تصادف باشد. اين همه را نوشتيم كه بگوييم از چين خبر مي رسد در اثر برخورد دو كشتي در جنوب چين ۷۰ نفر در رودخانه بزرگ «يانگ تسه» به شدت مجروح شده اند. اين حادثه شنبه شب در نزديكي شهر مركزي «چونگ چينگ» بين يك كشتي مسافري و يك كشتي تانكر نفت رخ داد. بيش از ۳۰ نفر از مجروحان اين حادثه در بيمارستان بستري شدند.
علت اين حادثه هنوز مشخص نشده است.

حوادث
ايرانشهر
تهرانشهر
در شهر
درمانگاه
سفر و طبيعت
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  در شهر  |  درمانگاه  |  سفر و طبيعت  |  يك شهروند  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |