پنجشنبه ۲۴ ارديبهشت ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۳۷۷
در جست و جوي كار
ماشين، تلفن همراه و چند آرزوي ديگر
در ستون  نيازمندي ها چنين جملاتي به چشم مي خورد:«جواني فعال با ماشين فلان و تلفن همراه آماده همكاري با شركت ها، سفارتخانه ها و سازمان ها»
007086.jpg
شايد بزرگترين آرزوي خيلي از جوانان آماده به كار داشتن يك پيكان باشد. پژو روياي بزرگي است.
عكس: هادي مختاريان 
محمد جباري 
خيلي ازما شايد آرزوي داشتن ماشين و تلفن همراه را داشته باشيم. چقدر با حسرت به ماشين هاي آخرين مدلي كه از روبه رويمان مي گذرد نگاه مي كنيم و وقتي صداي زنگ تلفن همراه شخصي به صدا درمي آيد، چه نگاهي به دارنده آن مي اندازيم. همه اينها وقتي صاحب آن جوان باشد چندبرابر مي شود و از اين كه سرنوشت باعث شده ما پشت آن ماشين هاي تر و تميز ننشينيم و صبح ها در صف اتوبوس  و ميني بوس پا درد بگيريم و در شلوغي داخل مترو له بشويم به خودمان وهركسي كه گير بياوريم، لعنت مي فرستيم.
ولي واقعا ما با داشتن ماشين و تلفن همراه و از اين جور چيزها خوشبخت مي شويم؟ (اين جمله خيلي شبيه جمله هاي شعاري انشاء هاي با موضوع «علم بهتر است يا ثروت؟» شده ولي خب سعي كنيد آن را شعاري نخوانيد و اگردوست داشتيد ادامه مطلب را بخوانيد.)
اگر تا به حال سرو كارتان به نيازمندي هاي روزنامه ها افتاده باشد، شايد ستون «آماده به كار» را ديده باشيد. در اين ستون افرادي كه به دنبال كار هستند با ذكر توانايي ها و امكانات خودشان اعلام آمادگي مي كنند. بيشترين موردي كه در اين ستون ها به چشم مي خورد چنين جملاتي است:«جواني فعال با ماشين فلان و تلفن همراه آماده همكاري با شركت ها، سفارتخانه ها و سازمان ها» با چند نفر از اين جوان ها تماس گرفتيم.
تماس اول
جوان ۲۸ ساله اي است و ليسانس مديريت، تلفن همراه دارد و يك پژو۴۰۵ كه آن را قسطي خريده وضعيت مالي خانواده اش هم بد نيست.
پس چرا دنبال كار مي گردي؟
خوب آدم تا آخر عمرش كه نمي تواند سربار خانواده باشد.
چرا رشته خودت را ادامه ندادي؟
چند جا براي استخدام رفتم. ماهي ۱۰۰ تا۱۵۰ تومان حقوق مي دادند. خيلي كم بود جاهاي خوب هم كه پارتي مي خواهد همين بانك... امتحان دادم ولي چون پارتي نداشتم قبول نشدم. فقط شمالي ها را آنجا استخدام مي كنند!
تو اين مدت بيكار بودي؟
بيكار كه نه، ۹ سال تو كار خريد و فروش املاك بودم البته براي خودم كار مي كردم ولي زمين خوردم و مجبور شدم برم دنبال يك كار ديگر.
چرا تو آژانس كار نمي كني؟
آژانس كه خرحمالي است از ۶ صبح تا ۴بعدازظهر براي ۲۰۰ تا۲۵۰ تومان بايد كار كني.
هنوز كار گير نياورده اي؟
فعلا براي استخدام توي يك سفارت مصاحبه كردم تاببينيم چه مي شود.
تماس دوم
مشكوك حرف مي زند. هنوز متوجه نشده براي گزارش داريم صحبت مي كنيم و طوري حرف مي زند كه انگار در مصاحبه استخدام شركت كرده. وقتي سنش رامي پرسيم مشكوك بودنش بيشتر مي شود. در آگهي زده «جوان» ولي ۴۳ سال دارد و متاهل.
الان شما بيكار هستيد؟
بيكار كه نه، تو بازار كار مي كنم كار نخ، گفتم براي وقت هاي اضافه ام يك كاري پيدا كنم.
يعني پاره وقت؟
بسته به موقعيتش دارد.
مشكل مالي داريد؟
نه ، از لحاظ مالي تامين هستم.
مستاجر هستيد؟
نه، تو خانه پدري زندگي مي كنيم .
پس براي چي دنبال كار مي گرديد؟
درآمد بيشتر.
تماس سوم
۳۱ سال دارد و متاهل و با پاترول  چهار در و تلفن همراه و يكسال است بيكار است.
پس اين يكسال را چطوري گذرانده ايد؟
از پول هايي كه داشتيم، خرج كرديم تاالان كه كفگير به ته ديگ خورده .
قبلا چه كار مي كرديد؟
تو بازار بودم ولي دزد اموالم را برد و به اين وضع دچار شدم.
يعني تو اين يكسال هيچ كاري نكرده ايد؟
هيچ كاري.
تماس چهارم
رستوران دارد و آن را اجاره داده و الان هم ۳۲ سال دارد و يك ميتسوبيشي گالانت.
پس چرا دنبال كار مي گرديد؟
كار رستوران خوب نبود آن را اجاره دادم. الان هم وقت خالي دارم دنبال يك كاري هستم .
تو آژانس  هم كه حتما كار نمي كنيد؟
يه جايي بايد كار كنم در حد اين ماشين باشد. آژانس خوب نيست.
يك سوال كليشه اي هم بپرسم. اززندگي راضي هستيد؟
راضي نيستم.
آرزوهاي بزرگ
يك نفر آرزويش داشتن يك پيكان درب و داغان است كه راه هم برود، ديگري با ماشين آخرين سيستم هم از زندگي راضي نيست. يكي به دنبال اين كه با مسافركشي در راه برگشت به خانه، پول بنزينش را در آورد و ديگري حاضر نيست حتي در آژانس كار كند. يكي ... و ديگري... جاي اين نقطه ها را با جمله هاي زيادي مي شود پر كرد. در دلتان هم نگوييد عجب آدم هاي حريصي. چرا به همين زندگي شان هم قناعت نمي كنند. شمايي هم كه الان با حقوق ۱۵۰ تومان زندگي مي گذرانيد، اگر حقوقتان دو برابر شود پس از مدتي باز هم ناراضي هستيد و كلي شكايت از وضع زمانه. اصلا به آن شخصي فكر كنيد كه صاحب جايزه الگانس فلان بانك مي شود. خيلي جالب است پس از چند روز از او بپرسيد آيا از زندگي اش راضي هست يا نه؟

چند ديالوگ با حسين عرفاني
صداي همفري بوگارت
007089.jpg
اگر يادتان باشد عرفاني با وجود مصاحبه همسر و دخترش با ما حرف نزده بود.
اگر همفري بوگارت را بشناسيد و فيلم هاي معروف او مثل كازابلانكا را ديده باشيد، با صداي او آشنا هستيد. البته صداي خودش كه نه. صداي دوبلوري كه چنان باقيافه و نوع حرف زدن بوگارت جور است كه تصور بوگارت بدون اين صداي هميشگي ممكن نيست. دوبلور همفري بوگارت را مي شناسيد و چهره او را در برنامه هاي زيادي ديده ايد. همسرش هم در كار دوبله است و يك راهنمايي ديگر: نام همسر او شهلا ناظريان است. درست حدس زديد، حسين عرفاني.
حسين عرفاني در سال ۱۳۲۱ در محله سلسبيل تهران به دنيا آمده و در دوران دبيرستان هم كار تئاتر مي كرده. كار دوبله را هم از سال ۱۳۴۰ شروع كرده يعني در سن ۱۹ سالگي و در استوديو دماوند. دوراني كه به قول عرفاني هر كسي وارد كار هنر شد ماندگار شد: «در دهه چهل و پنجاه در تمام زمينه هاي هنري چه موسيقي چه نقاشي و چه دوبله هر كسي وارد شد ماندگار شد.»
اولين نقش ها را هم در «شبي در رم» و «پرفسور كم حافظه» گفته و البته نقش هاي كوچكي بودند تا اين كه كم كم عرفاني جاي خود را به عنوان يك گوينده حرفه اي باز كرد و با دوبله در فيلم هايي مثل «ويلون زن روي بام»، نقش هاي جدي تري را نصيب خود كرد. از كلارك گيبل در برباد رفته بگيريد تا همه فيلم هاي همفري بوگارت. البته او تنها در كار دوبله نماند و ديگر عرصه هاي هنري را هم تجربه كرد: «پرويزكاردان در استوديوي دوبله من را ديد و دعوت به بازيگري كرد و بعد در سريال تلخ و شيرين نقشي را به عهده گرفتم.» نقشي كه باعث شد او بازيگري را هم در كنار كار دوبله ادامه دهد و در سريال هايي مثل زيرگذر عمر و اين خانه دور است بازي كند. فعاليت او در دوبله ادامه يافت تا زمان انقلاب كه دوبله و سينما تقريبا به حالت تعطيل درآمد: «ما دوباره سراغ تئاتر رفتيم و دو سه سال كار تئاتر كرديم تا يواش يواش فيلم ساختن شروع شد و كار دوبله هم همينطور.»
عرفاني درباره فضاي آن دوران مي گويد: «بعد از انقلاب فضا تغييري نكرده بود. تلويزيون فعال شده بود و بيشتر كارها در تلويزيون انجام مي شدو منحصر به تلويزيون بوديم. البته الان وضعيت فرق كرده و با رونق فيلم هاي ويديويي فيلم هاي خوبي در حال دوبله است و دوبله دارد به جايگاه اصلي خود بر مي گردد.»
عرفاني جز دوبله و بازيگري، مجري گري را هم تجربه كرده اجراي او و شهلا ناظريان را در مسابقه تلاش يادتان هست؟ «تهيه كننده مسابقه تلاش، موسسه كلك خيال بود. آنها از من و خانم ناظريان دعوت كردند تا اجراي آن را به عهده بگيريم. البته اين مسابقه مجري هاي ديگري هم داشت (آقاي محب اهري و خانم منافي ظاهر، آقاي قصاب و خانم پوريامين) ولي مجري گري قسمت هاي آخر بر عهده ما بود.»
عرفاني درباره وضعيت دوبله در اين روزها مي گويد: «آن وقت ها آپارات ۳۵ بود و با انگشت مجبور بوديم سه دقيقه فيلم را عقب ببريم و خيلي زحمت داشت. ولي حالا كامپيوتري و ديجيتال شدن، كارها را راحت كرده و عمل سينك كردن لب ها به راحتي انجام مي شود.»
براي علاقه مندان كار دوبله هم هميشه درها باز است البته بايد: «استعداد و صداي خوبي داشته باشي تا بتواني از نردبان ترقي بالا بروي.»
به جز دوبله و بازيگري ومجري گري، عرفاني در كارهاي تبليغاتي هم گويندگي مي كند: «از اول انقلاب تك و توك كارهاي تبليغاتي را گويندگي مي كردم و الان هم به صورت حرفه اي آن را دنبال مي كنم.»
اين روزها دوبلورهايي مثل عرفاني هم سرشان خيلي شلوغ است چون هم موسسه هاي خصوصي و هم دولتي فيلم هاي خارجي زيادي را خريده اند كه بايد دوبله شود: «فيلم هايي مثل مردان سياهپوش ۲ و داستان هاي عامه پسند را در استوديوي دوبله تصوير دنياي هنر دوبله كرده ايم. بنياد فارابي هم حركت خوبي كرده و حدود ۳۰ الي ۳۵ فيلم خيلي خوب را خريده تا در سينماها پخش كند.»
حسين عرفاني كه به جاي توشيرو ميفونه در ريش قرمز، به جاي اورسن ولز در اتتلو، به جاي دي دي در سري فيلم هاي كمدي دي دي، در سريال هاي مدير كل و آقاي دغل و كلي فيلم ديگر حرف زده و از آقاي علي كسمايي و احمد رسول زاده به عنوان استادان خود يادمي كند،ازآن شخصيت هايي است كه صدايش حتما جزو صداهاي ماندگار ايران باقي خواهدماند.

صبح تا شب
جواد رسولي 
سينما
فيلم ها تغييري نكرده اند و مارمولك و كما را در اكثر سينماهاي تهران مي توانيد ببينيد. امروز و فردا سينما رفتن برابر است با ساعت ها در صف ايستادن و كلي نگراني بابت رسيدن يا نرسيدن بليت. البته همه اين انتظارها اينقدر مزه مي دهد كه به تجربه كردنش مي ارزد. علاقه مندان فيلم هاي خارجي هم مي توانند براي تماشاي «مصائب مسيح» به سينما فرهنگ بروند. اين فيلم فعلا فقط در همين سينما و فقط در سانس ساعت ۲۲ شب به نمايش در مي آيد.
بازارچه 
شايد تا به حال با چادرها و ميزهايي در گوشه و كنار محل زندگي تان مواجه شده ايد كه در آن شير مرغ تا جان آدميزاد فروخته مي شود. در اين بازارچه ها چيزهاي جالبي مي توانيد پيدا كنيد و با قيمتي ارزان تر ازمغازه هاي بيرون آن را خريد كنيد. اين بازارچه ها بخصوص براي خانم ها خيلي فايده دارد. چون انواع وسايل تزييني و صنايع دستي در اين بازارچه ها پيدا مي شود و حتي شيريني هاي شهرهاي مختلف مثل كرمانشاه. يكي از اين بازارچه ها كه ديگر ثابت شده و مشتريان زيادي دارد، بازارچه اي است كه پنج شنبه ها در محوطه فرهنگسراي هنر (ارسباران) برپا مي شود. امروز فرصت داريد به پل سيد خندان، خيابان ارسباران مراجعه كنيد و از اين بازارچه ديدن كنيد.
نمايشگاه 
كامبيز درم بخش از معروف ترين كاريكاتوريست هاي ايراني و برنده گراندپري است و تا به حال جايزه هاي زيادي را از جشنواره هاي معتبر ژاپن، آلمان، سوييس، بلژيك، تركيه، برزيل و ... دريافت كرده است. ۳۲ اثر از اين هنرمند در گالري نشر ثالث به نمايش گذاشته شده. موضوع همه اين كاريكاتورها درباره كتاب است و درم بخش آنها را بين سال هاي ۱۳۵۰ تا ۱۳۸۲ كشيده است. اين نمايشگاه با همكاري نشر فرهنگ معاصر، نشر گويا، نشر ثالث و سفارت فرانسه برپا شده و تا آخر ارديبهشت فرصت داريد از اين كاريكاتورها ديدن كنيد.
فرهنگسرا
كودكاني كه در حوالي بزرگراه نواب زندگي مي كنند، از اين به بعد مي توانند جمعه هاي پربرنامه اي داشته باشند. فرهنگسراي انقلاب اقدام به برپايي مسابقات شاد در بعدازظهر جمعه ها كرده.
اين برنامه شاد كه شامل ايستگاه سفالگري، نقاشي، كلاژ، خوشنويسي و كاريكاتور براي كودكان و نوجوانان است هرجمعه از ساعت ۱۷ تا۲۰ در محوطه فرهنگسرا برگزار مي شود. در اين برنامه كه مخصوص رده سني ۴ تا۱۴ سال است، جوايز نفيسي هم مي دهند.
و اما بشنويد از جشنواره فرهنگ ايران زمين و برنامه هايي كه در اين رابطه در فرهنگسرا ها برپاست.
نمايشگاه عكس جشنواره ايران زمين از ۱۸ ارديبهشت تا۴ خرداد در فرهنگسراي هنر و نمايشگاه عكس، سفال گلپوريان تا ۴خرداد در فرهنگسراي دانشجو. نمايش فيلم هاي شركت كننده در بخش مسابقه هم در فرهنگسراهاي اقوام، بهمن، جوان، فردوس، هنر و دانشجو ادامه دارد و در سانس هاي مختلف از صبح تا شب شما مي  توانيد به تماشاي اين فيلم ها بنشينيد.
تلويزيون
امروز ساعت ۱۵ مي توانيد تكرار فيلم «ترن» را از سينما چهار ببينيد. اين فيلم  را جان فرانكن هايمر ساخته و جزو فيلم هاي كلاسيك سينما به حساب مي آيد. پخش فيلم هاي سينمايي را شبكه ۳ ادامه خواهد داد وساعت ۲۰:۲۰ مي توانيد در اين شبكه به تماشاي فيلم بنشينيد. بعد ازتماشاي اين فيلم مي توانيد سري به شبكه ۵ بزنيد و حوالي ساعت ۳۰:۲۲ فيلم ديگري را ببينيد. البته در حين پخش فيلم از شبكه پنج، برنامه سينما يك شروع مي شود. اگر سينما يك مثل هفته پيش، فيلم تكراري پخش نكند فيلم جديدي را پخش خواهد كرد. قرار بود «زندگي بدون توازن» ساخته گادفري رجيو هفته پيش پخش شود كه شايد اين هفته به نمايش دربيايد. اين فيلم فقط تصوير و موسيقي است تماشاي آن را ازدست ندهيد.
جمعه هم شبكه يك فيلم مهريه بي بي ساخته اصغر هاشمي و با بازي عليرضا خمسه، جهانبخش سلطاني و پروين دخت يزدانيان را ساعت ۱۶ پخش مي كند. در سينما۴ هم فيلم «شهر بچه ها» ساخته، كارگردان مشهور فرانسوي «ژان پيرژونه» را خواهيد ديد.

عذرخواهي از احمد منزوي
007092.jpg
همانطور كه ديروز هم نوشتيم در شماره روز دوشنبه ۲۱ ارديبهشت، اشتباه عجيبي رخ داده بود و در صفحه خبرسازان همراه با مطلبي درباره شاعر درگذشته حسين منزوي، به اشتباه عكس احمد منزوي محقق و نويسنده ارجمند (عكس روبه رو) چاپ شده بود كه ناشي از شباهت نام خانوادگي اين عزيزان بود. اميدواريم كه آقاي احمد منزوي از ما دلگير نباشند و براي اين اشتباه جدا از ايشان عذرخواهي مي كنيم.

ستون شما
چراغ اول
تقاضا دارم در رابطه با مصرف دخانيات همانند شهرستان بندرانزلي كه درميدان اصلي شهر با نصب پوستر بزرگ با متن مرگ فوري= فشنگ و مرگ تدريجي = سيگار نصب شده بود تبليغات مناسب و قاطع ايجاد كنيد. افرادي كه سيگار مصرف مي كنند با افرادي كه از سيگار دور هستند كاملا تفاوت در رفتار، در تصميم گيري و ايجاد امنيت رواني و عمومي و اجتماعي مي كنند.
رضايت از زيباشهر
مهران رفيعي خواننده است كه از صفحه زيباشهر و مطالب معماري و شهرسازي آن راضي است. اين كه يك كارشناس ارشد شهرسازي از يك صفحه مرتبط رضايت داشته باشد، خوشحال كننده است.
جمع دلخور
يك ميل بلند بالا از سوي معلمان. آنها از اينكه رسانه هاي گروهي خواسته هاي منفي آنها را به درستي انعكاس نمي دهند، ناراحتند.
نامه با عكس
از سعيد علمي دوست عزيزي كه درباره يك معضل شهري، انبار انبوه زباله در اطراف بازار ميوه گزارش و دو عكس فرستاده اند، متشكريم. از مسوولان بازار ميوه كرمان هم انتظار داريم بيشتر دقت كنند.
تقاضا
يك ميل داريم درباره سازمان ژئوفيزيك، صحت و سقمش زماني روشن مي شود كه گزارشي از آنجا تهيه كنيم.
تشكر و تشكر
از گزارش خانه كودك شوش تشكر شده است خانم بهشتي متقابلا متشكر مي كند!
شانه دار
خانم آنيتاارزاني تصوير نرم تن شانه دار را برايمان فرستاده اند تا اگر دوباره در خزر خرابكاري كرد بي عكس نمانيم.
خواهان بيمارستان
تاريخ اين نامه ۲۹ خرداد سال گذشته است، اما ۲۰ ارديبهشت به دست ما رسيده:
در حالي كه بيشتر وزارتخانه ها حتي ادارات متبوعه برخي از آنها با وضع موجود داراي بيمارستاني مجهز يا درمانگاه هايي براي رفع نياز كارمندان خود هستند، چرا وزارت آموزش و پرورش با آن طيف گسترده و كارمندان اداري و آموزشي حتي دانش آموزان و اولياي آنها كه از لحاظ پرسنل، جزو وسيع ترين و پرجمعيت ترين وزارتخانه هاي كشور است بايستي از اين امكانات و نعمت محروم باشد؟
از طرف صدها فرهنگي شاغل و بازنشسته كشور: سيد علي جماراني

چراغ سبز براي فيلم سازان
با وجود اينكه براي ما تماشاگران ايراني هيچ چشم اندازي زيباتر از تخت جمشيد و يا بناهاي تاريخي اصفهان، كاشان و ... نيست، فيلمسازان كشورمان كمتر سراغ فيلم هايي با موضوع آداب و سنت ها و آثار تاريخي ايران مي روند. مرتضي شايسته تهيه كننده سرشناس سينما در اين مورد مي گويد: «شايد يكي از دلايل آن اين است كه فيلمسازان ما اغلب با محدوديت هايي از سوي كساني كه بايد مجوز فيلمبرداري در مكان هاي تاريخي را صادر كنند روبه رو مي شوند. براي ساخت چنين فيلم هايي سازمان ميراث فرهنگي بايد چراغ سبز نشان داده و مسوولان مربوطه همكاري بيشتري با عوامل فيلم داشته باشند.

صداي جديد داستان ها در دهه ۸۰
«با توجه به رشد ادبيات داستاني كشورمان در چند دهه اخير، حالا مي بينيم بعضي كارهايي كه در داخل كشور نوشته مي شوند حتي خيلي بهتر و محكم تر از آثار مشابه خارجي خود هستند.» حسين  بني عامري نويسنده اي كه در حال حاضر رمان «نفس نكش بخند بگو سلام» او را انتشارات نيلوفر در نمايشگاه كتاب عرضه كرده، معتقد است دهه ۸۰دهه اي است كه در آن ادبيات داستاني دگرگون خواهدشد و اين دهه صداي جديدي توليدي خواهد كرد كه هيچ شباهتي به صداهاي گذشته ادبيات داستاني ندارد. بهتر است براي اطمينان از گفته هاي بني عامري، رمان مذكورش را كه به نظر خودش از نظر سوژه و ساختار پيشنهاد جديدي است، تهيه كرده و بخوانيم.

خارجي هاي  كم فروش
به دنبال انتقاد تعدادي از بازديدكنندگان نمايشگاه بين المللي كتاب از به روز نبودن كتاب هاي بخش بين المللي و عدم حضور ناشران معتبر دنيا در نمايشگاه امسال، مدير انتشارات غزال وجود مسايلي مانند پايين بودن سقف فروش و وارد نشدن كتاب ها براساس نيازمخاطبان را از دلايل استقبال كم ناشران خارجي از بخش بين المللي مي داند. همچنين رباني در مورد عدم حضور ناشران معتبر و كتاب هاي جديد مي گويد: ناشراني كه در اين نمايشگاه شركت مي كنند همه از ميان ناشران معتبر جهاني بوده و براساس قانون نمايشگاه، تمام كتاب هايي كه از سال ۲۰۰۲ ميلادي به بعد چاپ شده اند مي توانند در اين نمايشگاه به نمايش گذاشته شوند. ضمنا او معتقد است كه اگر ثبت و خريد سفارشي كتاب صورت بگيرد و كتاب ها براساس نياز مخاطبان وارد شوند بسياري از اين حرف و حديث ها ديگر بوجودنخواهند آمد.

ذهن زيبا
اگر ما آنچه را كه مي بايست انجام مي داديم، مي كرديم، به آنچه كه بايد مي داشتيم مي رسيديم.
ضرب المثل اسكاتلندي 
فكر مي كنم اگر كسي تنها روزي يك ربع در انديشه زندگي خويش باشد و بينديشد كه آن را اصلاح كند، هر ماه زندگي او بهتر از ماه قبل خواهد شد.
ولتر
نه از خودت تعريف كن و نه بدگويي. اگر از خودت تعريف كني قبول نمي كنند و اگر بدگويي كني بيش از آنچه كه اظهار داشتي، تو را بد خواهند پنداشت.
ضرب المثل يوناني 
وقتي افكار خوبي در سر داري، ترديد نكن و زودتر دست به كار شو. مطمئن باش كه همزمان با تو اشخاص ديگري هم همان فكر را در سر دارند. موفقيت از آن كسي است كه زودتر اقدام كند.
جكسون براون 

جنگ ايران و عراق به زبان هاي اروپايي
موسسه فرهنگي هنري سپيد پيام براي آشنايي بيشتر پژوهشگران با كتاب ها يا مقالاتي كه در غرب نگاشته ومنتشر مي شوند، اقدام به انتشار آثار كتاب شناسي به زبان هاي اروپايي و با موضوعات «اقليت هاي مسلمان در جهان» در يك دوره شش جلدي،« جنگ ايران و عراق»، «كرد و كردستان» و «نقاشي ايراني» به صورت تك جلدي كرده است.
اين كتاب شناسي ها براي اولين بار از طريق اين موسسه در قطع جديد و مطابق با استانداردهاي بين المللي و به عنوان يك اثر علمي به زبان هاي اصلي منتشر شده اند.
همچنين بخش ترجمه اين موسسه تا حالا تعداد ۱۰ عنوان از آثار مكتوب ايراني به زبان انگليسي را ترجمه كرده است

تهرانشهر
ايرانشهر
حوادث
خبرسازان
در شهر
سفر و طبيعت
عكاس خانه
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  سفر و طبيعت  |  عكاس خانه  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |