پنجشنبه ۲۴ ارديبهشت ۱۳۸۳ - شماره ۳۳۷۷
در گفت وگو با كارشناسان دلايل گسترش ايدز مطرح شد
ويروس دوم
006699.jpg

محسن احمدي
همه كساني كه در كنفرانس كاهش خسارات ناشي از آسيب هاي اجتماعي در استراليا حاضر بودند سخنراني «مارينا ماهاتيرمحمد» را فراموش نخواهند كرد. مارينا، دختر نخست وزير سابق مالزي در اين كنفرانس گفت: فرض كنيم خانه اي در حال آتش گرفتن است. علت آتش سوزي هم اتصال جريانات برق است. منطق حكم مي كند كه ابتدا آتش را خاموش كنيم و بعد در پي علت آتش سوزي باشيم. او در اين مثال خانه در حال سوختن را، گسترش بيماري ايدز در دنيا و علت آتش سوزي را اعتياد و رفتارهاي پرخطر قياس مي كند.
رئيس مبارزه با ايدز مالزي از اين مقايسه نتيجه گرفت تنها راه جلوگيري از گسترش اين بيماري درمان توام با آموزش وآگاهي آست.او مي خواست بگويد در شرايط كنوني پيشگيري از ابتلا، اگرچه مهم، اما در اولويت بعدي قرار دارد.
بر اين اساس با دكتر مينو محرز متخصص بيماري هاي عفوني و عضو كميته ايدز كشور، ميترا معتمدي رئيس اداره ايدز وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي وسراج الدين وحيدي مهرجري، رئيس كميسيون بهداشت مجلس شوراي اسلامي درباره ايدز، راه هاي ابتلا، درمان و اطلاع رساني به ويژه براي قشر جوان به گفت وگو نشستم.
كدام يك از برنامه هاي جذاب تلويزيوني را سراغ داريد كه قبل، بعد و يا حين پخش آن آگهي آموزش مقابله با ايدز را نشان دهد، ما تبليغ انواع پفك ها را مي بينيم اما آگهي هاي هشدار دهنده
نسبت به ايدز هرگز، چرا؟
* همه ما مي دانيم كه بيماري ايدز فقط با آگاهي قابل كنترل است. بنابر اين موضوع بحث را با اين پرسش تكراري آغاز مي كنم:
ايدز چيست؟
دكتر محرز: عفونت HIV، طيفي وسيع، اما سيري كند دارد. نهفتگي اين ويروس از موقعي كه وارد بدن مي شود تا زماني كه به مرحله ايدز برسد، چندين سال طول مي كشد. البته امروز با تداخل درماني كه مي شود، نمي گذاريم بيمار به مرحله ايدز برسد. ايدز مرحله آخر عفونت HIV است. اما عفونت HIV به همه مراحل اطلاق مي شود. عفونت HIV چهار مرحله دارد. در مرحله اول در صورتي كه تعداد كافي ويروس ايدز وارد بدن فردي شود، در ۵۰ تا ۷۰ درصد موارد بعد از چند دقيقه علائم حادي به شكل تب ،گلودرد، بزرگي غدد لنفاوي، درد مفاصل و عضلات، سردرد، ضعف و بي حالي، بي اشتهايي، كاهش وزن، تهوع، استفراغ، اسهال و گاهي بثورات جلدي با تظاهرات عصبي متنوع به وجود مي آيد. اين علائم شباهت كاملي با بسياري از بيماري هاي عفوني ديگر دارد و چون خود به خود ظرف يك تا دو هفته بهبودي حاصل مي شود، كمتر اتفاق مي افتد كه بيماري در اين دوره تشخيص داده شود. از هنگام ورود ويروس ايدز به بدن تا مثبت شدن آزمايش پادتن كه نشانگر آلودگي فرد است، دو تا ۱۲ هفته و گاهي بيش از شش ماه طول مي كشد. به اين مرحله اصطلاحاً window period مي گويند. در مرحله دوم يا بدون علامت، پس از بهبودي خود به خود، بيمار وارد مرحله بدون علامت مي شود كه بر حسب نوع ويروس آلوده كننده از ۱۰ تا ۱۷ سال طول مي كشد. در اين مدت، فرد آلوده هيچ علائمي از هيچ بيماري ندارد و در ظاهر كامل سالم است، ولي براي ديگران آلوده كننده است. در مرحله سوم غدد لنفاوي بزرگ مي شود و در بيش از دو نقطه از بدن و حداقل سه ماه باقي مي ماند و بالاخره مرحله چهارم مرحله قبل از ايدز و نهايي است، در بيمار عوارضي به وجود مي آيد كه اصطلاحاً به آن علائم مربوط به ايدز يا كمپلكس ايدز مي گويند. اسهال و تب از نشانه هاي اين مرحله است. اين علائم مقدمه استقرار كامل ايدز است كه پايان طيف بيماري است. در نهايت به علت كاهش شديد قدرت دفاعي بدن، فرد مبتلا به بسياري از عفونت هاي فرصت طلب و سرطان هاي خاص مي شود كه علائم بسيار متنوعي دارند و در نهايت او را از پا درمي آورند. متوسط طول عمر افراد بالغ پس از رسيدن به مرحله نهايي ايدز، دو سال است. البته الان طول عمر بيماران به خاطر داروهاي جديدي كه به بازار آمده، بسيار زياد شده است.
* در چه مرحله اي فرد متوجه مي شود كه مبتلا است؟ آيا تغييري در وضعيت درمان افراد مبتلا به وجود آمده است؟ 
دكتر محرز: بسياري مواقع پزشك به علائم فردي مشكوك مي شود و برايش يك سري آزمايش مي نويسد. پس از اعلام نتيجه آزمايش مشخص مي شود كه فردي مبتلاست يا خير. در بعضي مواقع هم خود فرد به دليل رفتار پرخطري كه دارد، متقاضي آزمايش دادن است. خوشبختانه در سازمان انتقال خون، مركز مشاوره اي وجود دارد كه افراد با رفتار پرخطر مي توانند با مراجعه به اين مراكز و پس از مشاوره تست بدهند. درباره تغيير در وضعيت درمان هم بايد بگويم با آمدن داروهاي جديد، روند بيماري كندتر شده است. هر چند هنوز درمان قاطع برايش پيدا نكرده ايم تا بتوان با آن، تمام ويروس ها را از بين برد؛ اما اين داروها مي توانند رشد ويروس را كاملاً متوقف كننداگر چه با مصرف داروها مريض خسته شده و دچار برخي عوارض جانبي مي شود، اما تا زماني كه داروها را مصرف مي كنند، بيماري مقاوم نشده و فرد زندگي كاملاً خوبي دارد.
* هر چند بار هم كه آمار واقعي مبتلايان به ايدز از مسئولان پرسيده شود، پاسخ نزديك به واقعيت شنيده نمي شود. نخست مي خواهم بدانم چرا؟ و بعد بپرسم آيا به راستي درصد بالاي مبتلايان به ايدز در ايران، متعلق به معتادان تزريقي است يا به دليل پاره اي ملاحظات كه در كشورمان وجود دارد، از آوردن نام گروه هاي پرخطر ديگر معذوريم؟
معتمدي: در همه جاي دنيا آمار واقعي كساني كه مبتلا مي شوند، با آن آماري كه تخمين زده مي شود، متفاوت است. بخشي از اين تناقض به دليل ماهيت پنهاني و بدون علامت عفونت HIV است. اين بيماري مثل سرخك، آبله مرغان و يا ديگر بيماري هاي عفوني نيست كه فرد به خاطر بروز علائمي به پزشك مراجعه كند. روي اين اصل، فرد مراجعه نمي كند. بنابر اين شناسايي هم نمي شود. بخشي ديگر مربوط به وجود تبعيض و انگ اجتماعي است كه روي اين بيماري است. حتي خيلي از افراد علائمي هم دارند، اما از رفتن نزد پزشك و دادن آزمايش پرهيز دارند. نگرانند كه اگر مشكل شان فاش شود، از همه حقوق اجتماعي حتي عاطفه خانوادگي محروم شوند. در صورتي كه بيمار مبتلا به HIV زماني كه موارد بهداشتي رعايت شود هيچ خطري براي ديگران ندارد. وضعيت كشور ما با در نظر گرفتن نظام بهداشتي خوبي كه داريم، نسبت به كشورهاي ديگر بسيار عالي است. ما ۴۰ مركز پزشكي داريم كه كار مراقبت ، درمان و آموزش را انجام مي  دهند. در اين مراكز مواردي كه شناسايي مي شوند، بلافاصله تحت درمان قرار مي گيرند. اما در همه جاي دنيا بين آمار ثبت شده و آماري كه تخمين زده مي شود، تفاوت وجود دارد كه البته فاكتورهاي مهم ديگري هم غير از آنچه گفته شد، نقش دارند. در نهايت سازمان بهداشت جهاني و اداره ايدز سازمان ملل براي اين كه كشورها بتوانند آمار درستي ارائه كنند، نرم افزاري را تهيه كرده و آموزش مي دهند كه اين آموزش شامل كشور ما نيز است. با استفاده از اين نرم افزار توانستيم ۵ برابر آنچه را كه ثبت كرده ايم، تخمين بزنيم. آمار ثبت شده كنوني ۶ هزار و ۵۰۰ نفر است. در حال حاضر نيز با برنامه هايي كه شروع شده و پيش خواهد رفت، در صدد تقويت نظام  گزارش دهي مان هستيم كه امكان شناسايي افراد پرخطر و مبتلايان به HIV بسيار بيشتر خواهد شد. همچنين با ادغام برنامه كشوري در نظام شبكه اي جهاني، انتظار داريم كه از اواسط امسال كه سال اجراي اين طرح است، آمار مبتلايان سير صعودي فاحشي داشته باشد. به عنوان مثال يكي از اين طرح ها، راه اندازي مراكز مشاوره اي تست HIV به صورت رايگان است. اين امكان را هم خواهيم داشت كه افراد را تحت مراقبت هاي لازم قرار دهيم. مطمئن باشيد هر چه بيشتر شناسايي كنيم، تعداد بيشتري را گزارش مي كنيم. در نتيجه فاصله بين گزارش  آمار و تخمين كمتر مي شود. در حقيقت آمار مهم نيست، آنچه اهميت دارد متوقف كردن رشد اين ويروس با آگاهي و آموزش به جامعه است.
006705.jpg

اما درباره بخش دوم پرسش تان بايد بگويم در حال حاضر عمده مواردي كه گزارش مي شود، از پايگاه هاي ديده وري در زندان ها و از بين معتادين تزريقي است. در نتيجه يك درصد عمده از موارد گزارش شده ما همين افراد هستند. اما امكان دسترسي به گروه هاي پرخطر ديگر مثل زنان خياباني و مردان هم جنس باز خيلي سخت است. از آنجا كه امكان ديده وري در اين گروه ها دشوار است، اطلاعات آماري نيز در اين باره متفاوت است. مثلاً درباره دختران فراري تنها از طريق بهزيستي مي توانستيم آماري به دست بياوريم. از زنان خياباني تقريباً مي توان گفت هيچ آماري در دست نيست. گروه معتادان تزريقي به خاطر اين كه گروه محدودي است، بعد از اين به يك حدي رسيد، بالاتر نخواهد رفت. اما بايد توجه داشت كه خطر انتقال از طريق تماس جنسي به عنوان شايع ترين راه انتقال ويروس در دنيا مطرح است. تماس جنسي در تمام دنيا ۸۰ درصد راه ابتلا به ايدز است و تعداد آن مدام افزايش خواهد داشت.
* با توجه به اين مسئله، مهمترين وظيفه آموزش و آگاهي دادن به جوانان است. از اين نظر در چه مرحله اي هستيم؟
محرز: افتضاح. خيلي خيلي بد. آنهايي كه مي توانند كمك كنند همكاري نمي كنند...
معتمدي: قبول ندارم خانم دكتر. شما وضعيت را با دو سه سال پيش مقايسه كنيد خيلي بهتر شده...
محرز: هر چقدر هم آگاهي بدهيم، كم است. من دقيقاً به اين علت در اين ميزگرد شركت كرده ام كه اينها را بگويم. نقش راديو و تلويزيون از ديگر رسانه ها مهمتر است. مردم كمتر روزنامه  مي خوانند، اما تلويزيون را هميشه نگاه مي كنند. متأسفانه رسانه هاي گروهي ما مشكل ايدز را خوب متوجه نشدند. بايد جهاني فكر كنيم. اين مشكل جامعه ما نيست، مشكل دنياست. اگر در مقابل اين بيماري كند پيش برويم، اين بيماري به سرعت جامعه ما را مي گيرد. تداوم آگاهي مهم است. بايد سياست انكار را كه هميشه با ماست، كنار بگذاريم. درباره اپيدمي ايدز كساني مقصر هستند كه نمي خواهند به خاطر بعضي از مسائل، مردم را نسبت به اين بيماري آگاه كنند. صدا و سيما چند برنامه  بعد از يك نصف شب پخش مي كند، بعد ولش مي كند به امان خدا. درباره ايدز بايد هميشه آموزش داد. كدام يك از برنامه هاي جذاب تلويزيوني را سراغ داريد كه قبل، بعد و يا حين پخش آن، آگهي آموزش مقابله با ايدز را نشان دهد. ما تبليغ انواع پفك ها را مي بينيم، اما آگهي هاي هشدار دهنده نسبت به ايدز هرگز، چرا؟ همه مسئولند. مردم بايد راه هاي پيشگيري از ايدز را قبل از مبتلا شدن بدانند. يك سري برنامه ها توسط وزارت بهداشت و ارگان هاي ديگر انجام مي شود، اما خيلي به سرعت و ناتمام. همه راه كارها در حد كاغذ بازي هاي اداري باقي مي ماند. ايدز تنها يك مشكل پزشكي نيست، اجتماعي است. در تمام دنيا وزارت بهداشت به تنهايي نمي تواند كاري انجام دهد، بايد همه همكاري كنند. مگر وزارت بهداشت چقدر بودجه در اين باره در اختيار دارد كه براي هشدار و تبليغ به صدا و سيما بپردازد. تازه اگر هم بپردازد، آنها نخواهند چه؟ مدام مي خواهند انكار كنند چرا؟
معتمدي: خوشبختانه مسئولان ما نه تنها نسبت به اين بيماري چيزي را انكار نمي كنند، بلكه آن را به عنوان يك اولويت بهداشتي اجتماعي قبول دارند. به دنبال راهكار هستند، اما چون برنامه هاي بهداشتي تازه دارد گسترش پيدا مي كند، هنوز نوپاست و به كمك ساير ارگانها به شدت نيازمند است.
مطبوعات، رسانه هاي گروهي و مراكز بهداشتي، مهمترين نقش را در اطلاع رساني به مردم دارند. بايد روي پيشگيري بيشتر از ابتلا به بيماري سرمايه گذاري كرد. خوشبختانه آموزش و پرورش نه تنها اين مشكل را به عنوان يك اولويت كاري خودش پذيرفته، كه آموزش مقابله با اين بيماري را در ميان دروس خود گنجانده است. سربازان ما در دوران خدمت، آموزش هاي هشدار دهنده مي بينند. براي كارگران هم در سطح وسيع اقدام به آموزش كرده ايم.
محرز: در مورد ايدز، تداوم آموزش مهم است. تداوم آن باعث نگرش مثبت نسبت به اين بيماري در بين افراد جامعه مي شود. اگر فقط براي مدت كوتاهي آموزش داده شود، همه چيز به زودي از ياد مي رود. اين باور در تداوم آموزش است كه روي عملكرد فرد تأثير مي گذارد. كسي كه رفتار پرخطر دارد، مي تواند مبتلا به خيلي بيماري ها از جمله ايدز باشد.
معتمدي: تقريباً همه مي دانند راه هاي انتقال و يا پيشگيري چيست؟ ولي آيا اطلاع اين افراد تبديل به نگرش مثبت شده؟ اين نگرش را دارند كه به پزشك مراجعه كنند، يا كسي را كه مبتلا است، طرد نكنند؟ 
* نظرتان درباره آزمايش HIV قبل از ازدواج چيست؟
معتمدي: اين طرح نه تنها از نظر علمي مردود است كه مقرون به صرفه هم نيست چون نهفتگي اين بيماري، دوره طولاني دارد...
محرز: اصلاً غلط است. مخالفيم. ممكن است فردي هنگام ازدواج آزمايش بدهد و پاسخ آن منفي باشد در صورتي اين طرح موفق است كه ۶ ماه او را قرنطينه كنيم و بعد از اين مدت دوباره از او آزمايش بگيريم اگر منفي بود اجازه ازدواج داده شود كه عملاً اين كار مقدور نيست. بنابر اين خود به خود اين طرح مردود است. دوم اين كه هزينه اين عمل آنقدر بالا است كه به جاي گرفتن آزمايش بهتر است بودجه آن صرف تبليغات براي مقابله با اين بيماري شود.
* چرا بايد از ايدز بترسيم؟ به خاطر مسري بودن يا انگ اجتماعي آن؟ بسياري از سرطانها درمان ندارند، تهيه داروهايشان هم گران است، اما حرف زدن درباره آنها اين قدر وحشتناك نيست.
006708.jpg

معتمدي: اتفاقاً اصلاً نبايد بترسيم. خانم دكتر شما بگوييد.
محرز: ايدز با سرطان قابل مقايسه نيست. اين كه هر دو درمان ندارند، پس قابل مقايسه اند، غلط است. سرطان مسري نيست، در صورتي كه ايدز يك بيماري مسري است. در عرض ۲۵ سالي كه از شناخت اين بيماري مي گذرد، بيش از ۶۷ ميليون نفر مبتلا به جا مانده كه ۲۵ ميليون نفر آن از بين رفته اند. در رشته ما موقعي به يك بيماري اولويت داده مي شود كه چند معيار داشته باشد. شيوع بالا، مرگ و مير زياد و درمان و واكسن قاطعي برايش نباشد ايدز همه اين فاكتورها دارد. سرطان ربطي به رفتار پرخطر ندارد، در حالي كه اين بيماري دقيقاً به همين موضوع بستگي دارد. ايدز ويروسي است كه مي توان آن را پيشگيري كرد. اما سرطان نه. جوامع پيشرفته با سرعت زياد در حال متوقف كردن اين بيماري هستند.در جوامع ديگر هم وقتي روند آموزش كند مي شود، شيوع بالا مي رود. مثلاً در آمريكا وقتي آموزش براي مدتي در قشر نوجوان و جوان متوقف شد، ابتلا افزايش پيدا كرد. اين را آمارها مي گويند. بنابر اين با همكاري تشكل هاي غير دولتي و نيروهاي داوطلب اين بيماري قابل كنترل است. فقط بايد بخواهيم.
معتمدي: وزارت آموزش و پرورش، هلال احمر، سازمان زندانها، بهزيستي و... همه بايد كمك كنند. مهمترين مشكل، حل مسأله اعتبار و بودجه براي مبارزه با ايدز است كه به عهده سازمان برنامه و بودجه است.
* بالاخره مشكل كجاست؟
محرز: سياست انكار، كمبود بودجه، نداشتن پرسنل متخصص دولتي، نوپا بودن تشكل هاي غيردولتي از عمده مشكلات مبارزه با ايدز است. بايد ستادي در دولت تأسيس شود.
* تاكنون چه حمايتي از بيماران ايدزي شده است. منظورم اختصاص رديف بودجه و قانوني براي جمع آوري معتادان تزريقي، زنان خياباني و ساماندهي رفتارهاي پرخطر جوانان است؟
وحيدي: از نظر مجلس، هيچ خلأ قانوني براي مبارزه با ايدز وجود ندارد. سراغ ندارم طرحي از وزارت بهداشت و درمان درباره عدم قانون مربوط به هر موضوعي آمده باشد و نمايندگان به آن رأي مثبت نداده باشند. مسلماً نمايندگان نمي توانند خود به خود طرحي را بدهند. اين طرح ها بايد از طرف دولت ارائه شود.
تا آنجا كه مي دانم نگرش نمايندگان براي پيشگيري و مقابله با ايدز مثبت است. اگر احياناً مشكلي وجود دارد، پرسش من اين است كدام مشكل درباره مبارزه با ايدز در وزارت بهداشت مطرح شد و به مجلس آمد، اما نمايندگان آن را حل نكردند؟ در همين مجلس ششم ۳۰ نفر از ۲۹۰ نماينده پزشك هستند. از ۱۲ نفر هيأت رئيسه دو يا سه نفر پزشك هستند. تاكنون هيچ موردي كميسيون بهداشت و درمان نداشته كه در صحن علني مجلس رأي نياورد و تصويب نشود. منتها مجلس به تنهايي نمي تواند اداره كننده مبارزه با ايدز باشد. جهت اطلاع  عرض كنم در بودجه سال ۸۳ يك رديف بودجه براي ايدز وجود دارد. حالا اگر خانم دكتر محرز معتقدند خوب هزينه نمي شود، مجلس كه ناظر بر اعمال قانون نيست. در ماده ۸۷ برنامه چهارم توسعه آمده است وزارت بهداشت و دستگاه هاي ذي ربط مكلفند تا پايان سال اول برنامه چهارم برنامه هاي جامع كاهش رفتارهاي جنسي پرخطر، كاهش خطرات فردي و اجتماعي رفتارهاي جنسي پرخطر، كاهش خطرات زيان هاي فردي و اجتماعي اعتياد، پيشگيري و درمان ايدز و برنامه كاهش بار بيماران رواني را تدوين و به اجرا درآورند. بنابر اين اگر از نظر وزارت بهداشت هنوز مشكل بودجه اي و قانوني داردكه به نظر ما ندارداولاً قانون او را مكلف كرده كه در سال اول برنامه خود را بياورد و بودجه پيشنهادي خود را مطرح كند و مجلس هم مي تواند آن را تصويب كند كه قطعاً هم تصويب مي شود.
معتمدي: دو موضوع به عنوان دو مانع بزرگ پيش روي ماست. اول مسأله برخورد مجرمانه با معتادان و جمع آوري آنان است كه پس از دستگيري آنها را روانه زندان و پس از مدتي آزاد مي كنند كه اين عامل اصلي افزايش HIV و هپاتيت است. به نظر مي رسد بايد قانوني تصويب شود كه نگرش مجرمانه نسبت به معتادان عوض شود. در هيچ كجاي دنيا اعتياد جرم نيست. دوم، عدم تبليغ وسايل پيشگيري به طور واضح است. مسأله توزيع سرنگ رايگان هنوز در داروخانه ها جا نيفتاده، همين طور مسأله پذيرش بيماران HIV از طرف بعضي از پزشكان، دندانپزشكان و يا بيمارستانها؛ پرسشم اين است كه چطور مي توان يك ضمانت اجرايي براي همه اينها گرفت؟
محرز: نكته ديگري را كه بايد به حرف هاي همكارم اضافه كنم، ورود كيت هاي غيرمجاز و عرضه آن در ناصرخسرو و بعضي از داروخانه  هاست، متأسفانه يكي از آنها كيت هايي است كه از تايوان آمده افرادي داراي رفتار پرخطر به خاطر ترس از HIVكه ممكن است هم نداشته باشنديكي از اين كيت ها را تهيه و بر روي خود آزمايش مي كنند كه در همه موارد پاسخ اين آزمايش ها غلط است. اما عده اي سودجو به خاطر درآمد بيشتر استفاده از اين نوع وسايل آزمايشگاهي تقلبي را به جوانها توصيه مي كنند. بارها مشاهده شده است كه بيمار با ترس مراجعه مي كند و پس از آزمايش مشخص مي شود، پاسخ منفي است. پاسخ اين اضطراب و استرس كه به افراد وارد مي شود، با چه كسي است؟ بسياري از پزشكان تمايل ندارند بيماران HIV را جراحي كنند. مگر در بيمارستان امام خميني(ره) كه آنها هم ظرفيت شان تكميل است.
به تازگي برگه هاي آگهي در ميان خانه ها توزيع مي شود مبني بر اين كه در خانه خود تست HIV بدهيد. اين فاجعه است. تست HIV بدون آزمايش خون، ممكن نيست.
وحيدي:از نظر قانوني ما نبايد مدام براي هر چيز قانون وضع كنيم. به عنوان مثال اگر روزي قانوني وضع شد كه طبق آن وزارت بهداشت موظف به جلوگيري از بيماري هاي عفوني شد و زمان تصويب آن قانون مربوط به مسأله برخورد با سل و يا هر بيماري عفوني ديگر بود همان قانون را بايد درباره ايدز هم به كار ببريم. نمي توانيم دوباره قانون جديدي بنويسيم. ايدز هم يك بيماري عفوني است.
* صحبت درباره بسياري از رفتارهاي پرخطر از جمله هم جنس بازي و انحراف جنسي در ايران تابو است. اما چه بخواهيم يا نخواهيم اين نوع رفتار پر خطر در كشورمان وجود دارد براي پيشگيري اين گروه از بيماري چه كرده ايم؟
محرز: نمي گوييم وجود ندارد. اما بسياري از اين رفتارها زيرزميني و دسترسي به آن سخت است.به نظر من بايد بيشتر نگران كودكان و نوجوانان بود كه خطر تجاوز به آنها از سوي افراد بزهكار و معتادان تزريقي رو به افزايش است.
* تشكل هاي غيردولتي چقدر مي توانند در كاهش مبتلايان به HIV مؤثر باشند؟
محرز: خوشبختانه فعاليت هاي تشكل هاي غيردولتي براي زنان خياباني چشمگير است. شنيده ام خانمي نيز از طرف اداره ايدز سازمان ملل (U.N.Aids) براي آموزش زنان ويژه به ايران آمده است. اما توجه داشته باشيم كه اول بايد آگاهي درباره نقش اين تشكل ها باشد تا اينها بتوانند كار كنند. هنوز خيلي از نهادها و ارگانها نقش اين تشكل ها را جدي نمي گيرند. به عنوان مثال يكي از اين انجمن ها براي كمك به معتادان تزريقي، اقدام به سرنگ يك بار مصرف مي كند، نيروي انتظامي سر مي رسد و آن تشكل را ۲۰۰ هزار تومان جريمه مي كند. بنابر اين ابتدا بايد نگرش ها مثبت شود.
* هر سال سازمان بهداشت جهاني ۵۰ ميليون دلار به آفريقاي جنوبي براي پيشگيري و كمك به بيماران ايدزي پرداخت مي كند. آيا براي كشور ما هم سهمي قائل شده اند؟
معتمدي: قرار است ۱۵ ميليون دلار امسال به ما كمك كنند. به شرط آن كه پيشنهادها و طرح هايي را كه ايران براي مبارزه با ايدز به سازمان ملل ارائه كرده  است، اجرا شود. اين طرح ها توسط وزارت بهداشت نوشته شده است و براي اجرا به وزارت آموزش و پرورش، سازمان بهزيستي و بسياري از تشكل هاي غيردولتي فرستاده شده است.

نگاه امروز
حكايت لبخند
بچه كه بودم يك كتاب قصه داشتم به نام
سگ كوره پزخانه.
كتابي كه خيلي هم قصه نبود. حكايت پسر نوجواني بود كه در يك كوره پزخانه كار مي كرد. يادم مي آيد نويسنده كتاب همان طور كه خواننده را با شيوه كار در آ نجا آشنا مي كرد نگاهي هم به زندگي كارگران كور ه پزخانه داشت.
طرح  هاي اين كتاب نشان مي داد كه اين پسر هر روز با چه علاقه اي از خواب برمي خاست. صبحانه مي خورد و بعد در حالي كه هميشه لبخندي به لب داشت با يك ميني بوس راهي محل كارش مي شد. يادم مي آيد قهرمان قصه حتي زماني كه مادرش از مرض سل به خود مي پيچيد و پدر از درد بي پولي
باز هم مي خنديد.
در تمام قصه پسر نوجوان سر حال و اميدوار، لبخند به لب به زندگي اش در كوره پز خانه ادامه مي داد. آن زمان با خودم شرط بستم وقتي بزرگ شدم هميشه لبخند بزنم.
آوردن خلاصه اي از اين داستان از آنجا حائز اهميت است كه در ميزگرد دلايل گسترش ايدز،
به غير از كارشناسان و من، دو نفر ديگر نيز حضور داشتند: يك زوج مبتلا به Hiv . حكايت ابتلايشان به ويروس Hiv داستان همه كساني است كه به اين ويروس دچار شده اند: فرآورده هاي خوني، استفاده از سرنگ مشترك در مصرف مواد مخدر، تماس جنسي و ديگر رفتارهاي پرخطر.
آنها نه تنها با انگ اجتماعي اين بيماري كنار آمده اند كه با شركت در ميزگردها و كلاسهاي مشاوره، توانستند در يك تشكل غيردولتي كه در كار خدمات دهي به معتادان تزريقي است به عنوان مشاور مشغول به كار شوند. اين زوج با آموزش به زنان ويژه و معتادان تزريقي توانستند تاكنون بيش از ۵۰۰ نفر از اين افراد را شناسايي و تحت حمايت و درمان انجمن قرار دهند.
اما اين فقط آن روي سكه زندگي شان است.روي ديگر آن خستگي است .خسته از اجاره نشيني ،تهيه داروهاي گران،نداشتن بيمه ومزد اندك.آنها د ر رويايشان كودك خنداني را در آغوش مي كشند كه هرگزصداي آن را در
دنياي واقعي نخواهند شنيد.
آنها از اينكه مجبورند با احتياط زندگي كنند،عذاب مي كشند.اما آنها تمام اين كارها را با اميد به روزهاي بهتر و عشق به زندگي انجام مي دهند. مرد و زن جواني كه مدام لبخند بر لبهايشان است.

جزئيات طرح بازنشستگي پيش از موعد
نه براي همه
006702.jpg
ليلا خاكسار
كاهش سنوات بازنشستگي از جمله موضوعاتي است كه اين روزها توجه عده زيادي را به خود جلب كرده است. خبرهاي متفاوتي در ارتباط با اين مسئله به گوش مي رسد كه برخي اميدواركننده و تعدادي ناخوشايند است. از آنجا كه سرنوشت شغلي گروه زيادي از مردم با اين طرح گره خورده، ابهامات و سئوالات زيادي از طرف آنان مطرح شده است. براي روشن شدن اين ابهامات موضوع را در گفتگويي با علي حيدري معاون امور استانهاي تأمين اجتماعي در ميان گذاشته ايم
* بازنشستگي پيش از موعد شامل چه گروه هايي مي شود؟ آيا همه را در بر مي گيرد يا مربوط به گروه خاصي از مشمولين قانون كار است؟
- يكي از بندهاي قانون نوسازي صنايع مربوط به كارگاه هاي صنعتي مشمول نوسازي صنايع است كه مي توانند براساس توافقي كه بين كارفرما و بخش كارگري يا شوراي اسلامي كار مي شود به اين نكته برسند كه چه تعداد نيروي مازاد دارند و بر اين اساس تعدادي از نيروهايي را كه بالاي ۲۵ سال سابقه دارند بازنشسته مي كنند به شرط اينكه به جاي اينها يك نيروي جديد به كار گيرند. همچنين ۵۰ درصد مابه التفاوت شرايط اين فرد را با شرايط قانوني بازنشستگي معمولي سازمان مي پردازد و ۵۰ درصد آن را هم دولت متقبل مي شود. بنا بر اين كارگاه هاي صنعتي كه نيازمند بازسازي و نوسازي هستند و مشمول اين قانون مي شوند، در صورت توافق و تفاهم كارفرما و شوراي اسلامي كار مي توانند نيروهاي بالاي ۲۵ سال سابقه را با توافق حق سنوات مربوطه بازنشست كنند و در ازاي آنها حتماً بايد نيرويي به كار گرفته شود و شامل كارگاه هاي غيرصنعتي و كارگاه هايي كه نيازي به بازسازي و نوسازي  ندارد نمي شود.
* بازنشستگي زودرس از نظر شما چه تبعاتي را به دنبال دارد؟
- بازنشستگي زودرس چه در قالب قانون و چه در قالب مشاغل سخت و زيان آور دو اثر مضاعف بر سازمان يا هر صندوق بيمه گر دارد.
چنانچه بخواهند اين قوانين را اجرا بكنند صندوق هاي تأمين اجتماعي ضرري را محتمل مي شوند، يعني افرادي كه بايد تا ۵ سال ديگر حق بيمه با سطح دستمزدي بالا پرداخت كنند، از سيستم خارج مي شوند و آن حق بيمه ديگر پرداخت نخواهد شد.
* مگر شرط به كارگيري شخص ديگري وجود ندارد و اين حق بيمه جبران نخواهد شد؟
- درست است كه در قانون پيش بيني شده كه نيرويي جديد به كار گرفته شودكه او هم حق بيمه
مي پردازد اما تفاوت بين سطوح دستمزدي اين گروه مقداري عدم النفع براي سازمان دارد. با توجه به تجربه اي كه از كارفرمايان وجود دارد اين اشتغال، اشتغال پايداري نخواهد بود . موضوع اين است كه ما يك فرد را بازنشسته مي كنيم. ولي فردي ديگر را به كار مي گيريم، ضمانت اجرايي آن هم دست ما نيست كه دائم كنترل كنيم و ببينيم كه آيا كارفرما اين فرد را بطور دائم سركار حفظ مي كند يا خير؟ يا اينكه براي سه ماه مي آورد و بعد بيرونش مي كند، كنترل اشتغال افراد جديد به عهده وزارت كار و وزارت صنايع است و ما به عنوان سازمان تأمين اجتماعي نقشي در اين زمينه نداريم، ضمن اينكه نمي توانيم مستمري بگير را سركار برگردانيم و اين باعث مي شود كه عدم النفع سازمان افزايش پيدا كند، ضرر ديگري كه سازمان مي كند، يكسري تعهد و خدماتي است كه بايد ۵ سال ديگر ارائه مي داده، زودتر از موعد سررسيد مي شود، يعني افرادي كه بايد ۵ سال ديگر مستمري مي گرفتند، الان مستمري مي گيرند و ما بايد به آنها مستمري پرداخت كنيم و اين به ضرر سازمان است. وقتي كه فردي بيمه مي شود، بيمه اي كه ۲۵ سال پيش ما دريافت و سرمايه گذاري كرده ايم با فرض اين بوده كه فرد ۳۰ سال به ما حق بيمه پرداخت كند و پس از ۳۰ سال ما به او مستمري بدهيم. حال اين فرد وقتي ۲۵ ساله بازنشسته مي شود تمام محاسبات بيمه اي را كه ما بر روي ذخاير و حفظ ارزش و ارتقاء براي پاسخگويي به اين تعهدات كرده ايم، دچار خدشه و عدم تعادل مي شود. اين دو ضرر را سازمان در بازنشستگي هاي پيش از موعد متحمل مي شود.
* علاوه بر آنچه گفتيد سازمان چه انتقادات ديگري به اين طرح دارد؟
-سازمان تأمين اجتماعي تجربيات زيادي در زمينه اين گونه قانونها دارد و تا به حال سه بار قانون برقراري بازنشستگي در مشاغل سخت و زيان آور و بازنشستگي پيش از موعد را اجرا كرده ايم. يك بار قانون اصلاح ساختار صنايع و كميته صنايع بحراني را اجرا كرده ايم كه هزينه هاي زيادي در زمينه بيكاري براي ما داشته و همينطور قانون حمايت از نوسازي صنايع نساجي . در همه اين قوانين سازمان مشاهده كرده كه مصادره به مطلوب از طريق كارفرمايان صورت گرفته است. يعني اينكه كارفرما آن بخشي از قوانين را كه منجر به تعديل نيروي انساني و ايجاد هزينه براي سازمان مي شده انجام داده و آن بخشي را كه او موظف بوده، هزينه هايي را انجام دهد يا مابه ازاء هزينه هاي سازمان را به ما پرداخت كند، انجام نداده است. به طور مثال در قانون بازنشستگي در مورد مشاغل سخت و زيان آور كه ما در حال اجراي آن هستيم، براي اولين بار دو وجه كار ديده شد يكي بحث پيشگيري بوده كه بايد كارفرمايان كارگاه هاشان را سالم و محيط را ايمن و استاندارد مي كردند تا هيچ فردي از لحاظ جسمي در آن كارگاه ها دچار حادثه و امراض جسمي نشود. ضمن اينكه بايد ۴ درصد حق بيمه به ما بيشتر مي دادند، از طرفي هم سازمان مكلف بود كه چنانچه كسي دچار عارضه شد به او مستمري بدهد. قسمت دوم قانون را كارفرمايان، مجامع كارگري، وزارت صنايع، وزارت كار پيگيري كرده و ما بخشهاي زيادي از آن را انجام داده ايم و به آنهايي كه واجد شرايط بوده اند، مستمري پرداخت شد ولي بخش مربوط به ايمن سازي و سالم سازي محيط كار، پرداخت حق بيمه هاي ناشي از اين كار را تا به حال هيچيك از كارفرمايان اجرا نكرده اند. بنا بر اين سازمان هزينه هاي زيادي متحمل شده، بدون اينكه تأمين بار مالي لازم از طريق كارفرما شده باشد. در ارتباط با نوسازي هم سازمان به لحاظ پيشينه اجرايي كه دارد، مثلاً در ارتباط با بحث اصلاح ساختار صنايع،كارخانه هاي بسياري را داريم كه كارفرما براساس توافقي كه با وزارت كار و صنايع انجام شده، قرارگذاشته طي دوره كوتاه مدت دوساله - سه ساله و ۶ ماهه صنعتش را بازسازي و اصلاح ساختار كند و طي اين مدت هم ما مستمري پرداخت كنيم. اما متأسفانه، اغلب پرونده هاي مربوط به اصلاح ساختار صنايع كه وزارت صنايع و وزارت كار مصوبه اش را به ما داده اند و اجرا كرده ايم فقط در بخش پرداخت مقرري بيكاري عمل شده است اما ده سال است كارخانه هايي قرار به اصلاح ساختار دارند، اما هنوز اين كار را انجام نداده اند و عليرغم هزينه هايي كه براي سازمان، بانكها و خود كشور ايجاد كرده اند هنوز به تعهدات عمل نكرده اند.
*با توجه به توضيحاتي كه شما داديد به نظر مي رسد اين موضوع، تجربه موفقي نبوده و تنها بار مالي به سازمان تأمين اجتماعي تحميل كرده است.
- در بسياري از شهرها و سايتهاي صنعتي اگر مراجعه كنيد، مي بينيد كه ماحصل اجراي اين قانونها، يكسري زمينهاي تصديع شده است كه كل كارخانه و سوله هايش تغيير كاربري داده و تبديل به مجتمع هاي مسكوني شده  و واردبورس زمين و مسكن و املاك شده اند . ما خيلي كم كارخانه اي را مي بينيم كه با استفاده از اين قوانين به رونق مجدد و خط توليد واقعي و جديد رسيده باشد ، نيروي جديدي را به كارگيرد و از اين قوانين براي تعديل نيروي انساني استفاده نشود.
* چگونه سازمان زير بار چنين هزينه هايي مي رود؟
-سازمان تأمين اجتماعي از موضع كارشناسي توجيهات خود را به مراجع تصميم گيري و تصميم سازي ارائه كرده و در مرحله بررسي اين لايحه در دولت و مجلس محترم هم سعي شده ضمانت اجرايي اين قانون و بار مالي اش ديده شود. اما در هر صورت سازمان تأمين اجتماعي مكلف است قوانين و مقرراتي را كه تصويب مي شود، اجرا كند و اگرچنانچه، هر چيزي كه به عنوان قانون وضع مي شود عملي گردد هم براي كشور و هم براي مردم مفيد است و سازمان هم تلاش مي كند، توجيهات كارشناسي و دلايل و مباحث خود را مطرح كند. حال اينكه در مرحله اجرا آنهايي كه متولي كار هستند به وظيفه خود عمل نمي كنند. اين نافي خود قانون نيست و قانون در بخشهايي تكاليفي را ايجاد مي كند ما نيز مكلف به اجرا هستيم.
در ارتباط با بخش سخت و زيان آوربودن مشاغل نيز در هيچ جاي دنيا اجازه نمي دهند كارفرمايي محيط كاري را ايجاد كند كه به جسم و روح كارگران ضرر و زيان برساند. در كشورهاي پيشرفته دنيا شغل سخت وجود دارد اما شغل زيان آور نداريم و كارفرما مكلف است در ارتباط با شغل سخت براي كارگرانش تمهيداتي را بوجود آورد. مثلاً در كارگاه هايي كه شغل سخت وجود دارد مدت كاركرد كارگر بايد كم باشد، اما حقوقش را كامل بگيرد و به كارفرما اجازه داده نمي شود كه سودآوري براي خود بوجود آورد كه منجر به ضرر به جسم و روح كارگرانش بشود. اما در كشور ما متأسفانه در بخشهايي اين مسائل رعايت نمي شود.
* آيا برآوردي صورت گرفته افرادي كه تحت پوشش اين قانون قرار مي گيرند چند درصد و يا چه تعداد هستند؟
- با توجه به اينكه آيين نامه اين قانون هنوز به ما ابلاغ نشده برآورد دقيقي نمي توانيم ارائه دهيم. ضمن اينكه اين قانون شروط زيادي دارد، وزارت صنايع و وزارت كار بايد به توافقاتي برسند، كارگر بايد بپذيرد كه از اين قانون و مزيتي كه كارفرما برايش قائل شده استفاده كند و پس از آن اگر پذيرفت ما مكلفيم در ازاي نيروي جديدي كه كارفرما بكار مي گيرد عده اي را بازنشسته كنيم.
* سازمان تأمين اجتماعي تنها سازماني است كه بار مالي اين موضوع را بايد تحمل كند، يا اينكه سازمان ديگري هم در اين قضيه وجود دارد؟
- حدود ۵۰ درصد بار مالي برعهده دولت است كه البته با توجه به شرايطي كه بودجه عمومي دولت دارد باز هم به موقع به سازمان پرداخت نمي شود. يكي از مشكلات ديگر سازمان هم اين است كه بخشي از حق بيمه ها و بار مالي كه اين قانونها دارد و قرار است دولت به ما بدهد با تأخيرات زياد همراه است.

مخابرات وعده داد
نسل  جديد تلفن هاي  همگاني  در تهران
تصور شما از تلفن هاي نسل جديد چيست؟ لازم نيست خيلي به مخيله  خود فشار بياوريد؟زيرا شركت  مخابرات  استان  تهران  از نصب  پنج هزار دستگاه  تلفن  همگاني  نسل  جديد در اين  استان  خبر داد.
مديركل  فني  پشتيباني  شركت  مخابرات  استان  تهران ، گفت : در حال  حاضر بيش از ۳۴هزار دستگاه  تلفن  همگاني  از سه  نوع  مختلف  در استان  وجود دارد كه  اغلب آنها از نسل  جديد هستند.
با اين حساب، دستگاه هاي جديد چندان شكل و شمايل غير منتظره اي نخواهند دشت.
احمد نظر پور افزود: بيش  از ۱۷هزار دستگاه  تلفن  كارتي ، چهار هزار و ۵۰۰ تلفن سكه اي  و بالغ  بر ۱۳ هزار تلفن  همگاني  استيجاري  در استان  فعال  است .
به  گفته  وي ، تلفنهاي  استيجاري  در مغازه ها و ديگر اماكن  به  افراد حقيقي اجاره  داده  شده  كه  مردم  از طريق  آنها ارتباط بين  شهري  برقرار مي كنند.
وي  با بيان  اينكه  شركت  مخابرات  استان  تهران  برنامه اي  براي  گسترش تلفنهاي  سكه اي  ندارد، گفت : اين  شركت  به  جاي  تلفنهاي  سكه اي ، تلفنهاي  كارتي  را درسطح  استان  تهران  گسترش  مي دهد.
نظرپور در اين  حال  افزود:اين  به  اين  معني  نيست  كه  تلفن هاي  سكه اي  جمع آوري  مي شوند، بلكه  ديگر به  تعداد اين  تلفن ها اضافه  نمي شود.
اين  مقام  مسئول  در مخابرات  اضافه كرد: تلفنهاي  همگاني  كارتي  امكان  ايجاد ارتباط آسانتر را به  مردم  مي دهد.
به  گفته  وي ، سيستمهايي  در تلفنهاي  همگاني  نسل  جديد تعبيه  شده  كه  به  راحتي  و بدون  گرفتن  شماره  مي توان  با اورژانس ، ۱۱۰ و ديگر تلفنهاي  اضطراري  ارتباط برقرار كرد.
وي ، با بيان  اينكه  در تلفنهاي  سكه اي  تعرفه  بصورت  دقيق  رعايت  نمي شود، گفت : امكان  ارتباط برقراركردن  بين شهري  و تلفن  همراه  با تلفن هاي  سكه اي  ممكن  نيست .
به  گفته  وي ، اكنون  بيشتر تلفنهاي  مردم  با تلفن  همراه  صورت  مي گيرد كه  امكان  آن با تلفنهاي  كارتي  براحتي  فراهم  است .
نظر پور همچنين  به  افزايش  مراكز توزيع  كارت  تلفن  در تهران  اشاره  كرد و گفت : مردم  براحتي  مي توانند از مراكز مجاز كارتهاي  تلفن  را با تخفيف  خريداري  كنند.
به  گفته  وي ، كارتهاي  تلفني  دوهزار توماني  در مراكز مجاز، يكهزار و ۸۰۰تومان  عرضه  مي شود.
وي  اظهار داشت : شركت  مخابرات  استان  تهران  در حال  طراحي  سيستمي  است  كه  از طريق  آن تمام  نيازهاي  ارتباطي  مردم  تحت  پوشش  قرار بگيرد.
اميدواريم همه وعده هاي داده شده، از قبيل وعده هاي مربوط به تلفن هاي همراه نباشد.

زندگي
ادبيات
اقتصاد
انديشه
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  زندگي  |  ورزش  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |