اشاره:
هر روز شاهد تحولات و گسترش روزافزون بازار سرمايه در كشور هستيم، اما مسأله اي كه اكنون سياستگذاران با آن مواجه هستند جايگاه فعلي بازار سرمايه در اقتصاد كشور و برنامه هاي آتي آن است.
آيا بازار سرمايه به حال خود رها خواهد شد تا در زمان بهبود شاخص ها همه از عملكرد آن اظهار رضايت كنند و در زمان افت شاخص كمتر كسي مسئوليت آن را بپذيرد ؟ يا آن كه بازار سرمايه ايران براي خود داراي برنامه اي است كه درآن از يك طرف نقش مؤثري در اقتصاد داشته باشد و از سوي ديگر، سرمايه گذاران با اطمينان خاطر بيشتري به آن روِي خوش نشان دهند؟
دكتر حسين عبده تبريزي دبير بورس تهران به مناسبت هشتادمين سالگرد تأسيس بانك سپه تا حدود زيادي به اين سؤال ها جواب داد و آينده بورس تهران را در يك افق ۱۴ ماه (پايان عمر دولت فعلي) ترسيم كرد.
زير ذره بين
بين المللي كردن بورس تهران براي خروج از بن بست و منطقه اي شدن ضروري است. اين كه بايد با دنيا ارتباط برقرار كنيم جلوه اش بازار پولي، بانكي و مالي است. يعني اگر بتوانيم شركتها و سرمايه گذاريهاي خارجي را بپذيريم و خودمان سهام شركتهاي ايراني را در خارج بفروشيم، اولين ارتباط جدي با دنيا برقرار شده است . برنامه ما اين است كه اول معاملات ارزي را در كيش شروع كنيم كه اميدواريم بتوانيم مجوز آن را بگيريم.
ارزش فعلي بازار سهام، در ايران نزديك به ۴۰ ميليارد دلار است و اين رقم قابل مقايسه با بورس كشورهايي چون آمريكا، ژاپن و انگلستان نيست. ارزش سهام بورس هاي بزرگ دنيا چون نيويورك نزديك به ده هزار ميليارد دلار، توكيو دو هزار و صد ميليارد دلار و لندن دو هزار ميليارد دلار است.
ارزش بورس در ايران با كشورهايي چون تركيه و اتريش قابل مقايسه است كه هدف ما رسيدن ارزش بازار سهام به كشورهايي چون عربستان در حدود ۱۶۷ ميليارد دلار و كره ۲۲۰ ميليارد دلار مي باشد.
پيش بيني مي شود كه ارزش بازار سهام ايران در پايان سال ۹۴ به ۱۰۰ ميليارد دلار افزايش يابد.
اما در كنار ارزش روز در بازار، آنچه اهميت دارد گردش معاملات است. گردش معاملات بورس اكنون ۱۷ درصد است، يعني از ۳۲ هزار ميليارد تومان ارزش بازار سهام تنها هفت هزار ميليارد تومان گردش معاملات بوده كه رقم خيلي كوچكي است. مثلاً بورس استانبول كه ۴۵ ميليارد دلار ارزش آن است، سالانه ۹۰ ميليارد دلار معامله دارد كه علت پايين بودن گردش معاملات در بورس تهران سهامداران شبه دولتي است.
اما وضعيت معاملات روزانه بورس بايد به گونه اي باشد كه روزانه ۱۱۰ ميليون دلار ارزش آن باشد كه اميدواريم در پايان سال ۸۴ به اين ميزان دست پيدا كنيم.
افزايش تعداد شركتهاي پذيرفته شده در بورس از ۳۸۵ به ۵۰۰ شركت، عرضه اوراق مشاركت و ايجاد سبد سهام از جمله برنامه هاي بورس تا پايان مرداد ۸۴ است كه اميدواريم در سال جديد ۵۰ سبد سهام عرضه شود و مردم به جاي خريد تك سهم، سبد سهام خريداري كنند.
اكنون در بازار سهام ايران ۳/۲ ميليون مشتري وجود دارد كه البته اين تعداد فقط در كامپيوتر ثبت شده كه در واقع فقط ۸۰۰ هزار نفر فعال هستند و طي سال معامله انجام مي دهند. اين رقم در مقايسه با يك جمعيت ۶۰ ميليوني قابل ملاحظه نيست.
اكنون در كشوري چون تايوان با جمعيت ۲۳ ميليوني، ۹ ميليون نفر در بورس فعال هستند، بنابر اين بايد به سمتي حركت كنيم كه مردم ياد بگيرند چه كالايي خريداري كنند.
اميدواريم كه سرمايه گذار فعال در بورس از رقم ۸۰۰ هزار نفر به دو ميليون نفر افزايش پيدا كند. در كنار اين مسأله بايد به افزايش تعداد تالارهاي معاملاتي توجه شود.
در حال حاضر تعداد ۵ تالار در كشور فعال است كه اين ميزان تا چهارده ماه آينده بايد به ۴۵ تالار افزايش پيدا كند.
در تهران نيز شركتهاي كارگزاري در صدد هستند تا ۲۰ تالار تأسيس كنند كه با تلاش بانك سپه اولين تالار تأسيس شده است. اين امر باعث مي شود تا مردم اولاً بازار سرمايه را بهتر بشناسند و مشكلات حضور در يك تالار مرتفع شود.
برنامه هاي آينده بورس
در كنار اهداف استراتژيك بازار سرمايه ، افزايش سرمايه گذاري، ايجاد اشتغال و تجهيز پس انداز در آينده بازار سرمايه داري از برنامه هاي جدي است.
اولين برنامه بورس توسعه بازار با هدف دسترسي عامه شهروندان است، يعني عامه مردم بايد دسترسي فيزيكي و الكترونيك به بازار سرمايه داشته باشند.
اصلاح ساختار مالكيت خانواده ها برنامه بعدي بورس است. اكنون در كشور ما طبقه متوسط ضعيف داريم، كه به بودجه عمومي متكي هستند. اين خانوارها دارايي هاي ضعيفي دارند كه تقويت ساختار دارايي خانوارها اهميت فراواني دارد. كاهش ريسك و شفافيت بازار و پيشبرد كار از طريق نيروهاي بازار و انجام معاملات عادلانه از برنامه هاي ديگر بورس است.
اما در خصوص برنامه اول بايد گفت، دارايي هاي جامعه به دو شكل است، يكي دارايي هاي واقعي و ديگري دارايي هاي مالي.
دارايي واقعي مانند ماشين و خانه يا جنگل و معادن است اما دارايي مالي، نماينده دارايي واقعي است. دفترچه بانكي در حقيقت نشان دهنده پولي است كه در بانك سپرده گذاري شده و سهام نيز همين گونه است. بنابر اين كار بانك و بازار سرمايه فعاليت در زمينه دارايي مالي است. اكنون عده اي دنبال خريد سيم كارت، خانه يا ماشين هستند تا در مواقع گراني با فروش آنها سود ببرند، اين كار يعني فعاليت در دارايي هاي مالي و قطعاً به اقتصاد كشور ضربه مي زند. يك راه حل آن حركت در مسير دارايي هاي مالي است كه متأسفانه در كشور ما ابزارهاي جديد دارايي مالي چه در سيستم بانكي و چه در بازار سرمايه وجود ندارد.
اكنون يك خانوار معمولي در آمريكا داراي ۴۲ درصد دارايي مالي است، بيمه عمر، سبد سهام، حساب بازنشستگي و اوراق قرضه از جمله ابزارهاي دارايي مالي است كه كمتر در كشور ما وجود دارد. به همين دليل است كه مي گوييم ساختار مالكيتي خانوارها بايد به سمت دارايي مالي سمت و سو پيدا كند.
توسعه فيزيكي بازار
براي تحقق اين اهداف يكي از كارهاي ممكن توسعه فيزيكي بازار است، يعني تالار احداث كنيم كه مردم دسترسي راحت داشته باشند، درست است كه در كشورهاي توسعه يافته تالار وجود ندارد اما كارگزاريها مسئول داير كردن تالار بورس هستند. در كره در حال حاضر سه هزار تالار توسط كارگزاريها وجود دارد و معمولاً افراد مسن و بازنشسته ها وقت زيادي از روز خود را در اين تالارها به سر مي برند.
كار ديگري كه بايد انجام شود توسعه الكترونيكي است، يعني رابطه كارگزار با مردم بايد الكترونيكي شود. در حال حاضر توسعه شبكه كارگزاري در بسياري از كشورها بارش به دوش بانكها است، مثلاً در عربستان همه بانكهاي تجاري بدون استثنا خدمات جدي بازار سرمايه مي دهند و در آلمان تمام بانكهاي بزرگ كارگزاري دارند يعني بانك مانند مغازه اي است كه مي تواند جنس هاي مالي بفروشد و لازم نيست فقط كالاي بانكي داشته باشد.
از ديگر كارهاي مهم در بازار سرمايه كه به آن اشاره شد متنوع سازي است، اكنون بسياري از مردم حاضرند در بورس سرمايه گذاري كنند اما، ما كالاي مورد نياز آنها را براي عرضه نداريم كه اميدواريم امسال فراتر از سالهاي گذشته سهام براي عرضه داشته باشيم.
بين المللي شدن بورس
بين المللي كردن بورس تهران نيز براي خروج از بن بست و منطقه اي شدن ضروري است. اين كه بايد با دنيا ارتباط برقرار كنيم جلوه اش بازار پولي، بانكي و مالي است. يعني اگر بتوانيم شركتها و سرمايه گذاريهاي خارجي را بپذيريم و خودمان سهام شركتهاي ايراني را در خارج بفروشيم، اولين ارتباط جدي با دنيا برقرار شده است و برنامه ما اين است كه اول معاملات ارزي را در كيش شروع كنيم كه اميدواريم بتوانيم مجوز آن را بگيريم. مرحله دوم و سوم براي بين المللي شدن اجازه معامله خارجي ها در بورس تهران و فروش سهام شركت هاي ايراني در بورس هاي خارجي است.
در خصوص متنوع سازي محصولات در آينده نزديك آيين نامه انتشار اوراق مشاركت توسط شركتهاي پذيرفته شده در بورس تهيه مي شود. همچنين يك ماه ديگر سبد سهام در بورس ارائه خواهد شد و در نظر داريم تابلوي جداگانه اي براي آن در نظر بگيريم.
فروش متري مسكن در بورس برنامه ديگر است. دليلي ندارد كه سودهاي ميلياردي مسكن تنها نصيب عده خاصي شود، بلكه با ورود فروش متري مسكن در بورس، سود بازار مسكن به خريداران جز نيز خواهد رسيد.
اما براي بين المللي كردن بورس، الان سرمايه گذار خارجي هيچ مشكلي ندارد و با مجوز وزارت اقتصاد مي تواند ۵۰ درصد يك شركت را بخرد و سهام نيز به نام او مي شود. اما به وي اجازه نمي دهيم سهم خريد و فروش كند، البته در عمل وضع به گونه اي است كه اين كار ممكن است بدون آيين نامه نيز انجام شود و براي اين كه وضع بد موجود خاتمه پيدا كند آيين نامه اي تهيه شده و با همه مؤسسات و وزارتخانه ها نيزهماهنگ شده است. رويكرد ما به اين مسأله تدريجي است. مثلاً اگر شركت سرمايه گذاري اميد بانك سپه وارد بورس شد، ايرانيها ۹۰ درصد آن را معامله مي كنند و ۱۰ درصد را خارجي ها.
شفافيت و كاهش ريسك بازار
محور بعدي برنامه هاي بورس، كاهش ريسك و شفافيت بازار است وقتي ما به مردم عادي مي گوييم، بياييد در بورس سرمايه گذاري كنيد بايد نهادسازي كرده و ريسك را براي آنها كاهش دهيم، يكي از راه هاي كاهش ريسك نهادسازي است و ما بايد نهادهاي بيشتري داشته باشيم. يكي از كارهايي كه مي توان در اين زمينه صورت داد ورود «وقف» در بورس است. اكنون ساختار وقف در كشور ما خيلي سنتي است، فردي ۲۰ ساختمان كنار هم به عنوان دانشكده پزشكي در منطقه دورافتاده اي مي سازد و وقف مي كند، اين يعني از بين بردن منابع. اين منابع مي تواند در بازار سهام عرضه شود.
وقف فقط مخصوص ما نيست. اكنون ۶ درصد بورس نيويورك مربوط به خيريه ها است. آنچه در كارهاي خيريه در دنيا مطرح است استفاده از منافع يك دارايي واقعي است. اكنون صندوق وقف دانشگاه هاروارد حول و حوش بيست ميليارد دلار است. در اين زمينه قرار است با همكاري آستان قدس سمينار مشترك وقف و بازار سرمايه برگزار كنيم. اين كار يعني پيوند وقف با بازار سرمايه، به هر حال نهادسازي يكي از كارهايي است كه بايد انجام شود و مربوط به بورس نيست. بحث ما در خصوص كاهش ريسك بازار سرمايه بود. اگر مي بينيد در آمريكا ۱۶۰ ميليون سرمايه گذار است، اين تعداد تك سهم نمي خرند. اگر يك آمريكايي بخواهد براي فرزندش سهم بخرد، سهم كوكاكولا مي خرد كه پنجاه سال سابقه دارد. شركت جا افتاده اي است و يا سراغ چيزي مي رود كه به آن سرمايه گذاري غيرمستقيم در بورس مي گويند، يعني پولش را دست آدم ماهري كه مدير يك صندوق سرمايه گذاري يا صندوق بازنشستگي است مي دهد. البته آمريكايي ها تجربه بدي از دوره دوم حكومت كلينتون دارند، در اين دوران طي يك سال وضعيت بازار بسيار خوب شد و مردم طمع كرده به سراغ تك سهم رفتند كه بعد از آن با خراب شدن بازار خيلي افراد ضرر كردند.
در شرايط فعلي نيز ما نمي خواهيم عده اي از مردم ضرر و عده اي ديگر سود كنند و علاقه داريم ريسك را كاهش دهيم و راه كاهش ريسك سرمايه گذاري غيرمستقيم است.
محور آخر هدف گذاري در بورس اين است كه بايد دخالت در بازار صورت نگيرد و بازار بر اساس عرضه و تقاضا عمل كند. در سيستم معاملات بايد كاري كنيم كه بازار بهتر از هر آدم عادلي منابع را تخصيص بدهد. وظيفه ما اين است كه در بازار دخالت نكنيم و اين تجربه ۸۰ ، ۹۰ سال دنيا است البته بازار ناملايماتي دارد و امكان شكست در بازار نيز وجود دارد.