يكشنبه ۳ خرداد ۱۳۸۳ - شماره ۳۳۸۷
سياست
Front Page

خرمشهر از اشغال تا آزادسازي
عليرضا اسدي
007311.jpg

رزمندگان اسلام در اولين اقدام خودنماز شكر را در مسجد جامع خرمشهر به جاي آوردند و مردم در سراسر كشور مسرور شده و به پخش شيريني و برقراري جشن پرداختند. امت شهيد پرور ايران با حضور در مساجد نماز شكر به جاي آورده و به يمن غلبه حق بر باطل بر پشت بام ها نداي الله اكبر سردادند
با پيروزي انقلاب اسلامي، كشورهاي منطقه و دو قطب جهاني احساس خطر كردند. زيرا ماهيت انقلاب اسلامي مي توانست باعث بيداري مردم منطقه شود .به عبارت ديگر انگيزه آغازگران جنگ عليه ايران تركيبي از دو انگيزه منطقه اي و جهاني بود. دنياي تقسيم شده به بلوك هاي شرق و غرب هرگونه انقلابي با ماهيت ديني و اسلامي را خلاف منافع خود ارزيابي مي كرد. از سوي ديگر اسرائيل و كشورهاي مرتجع عرب به دليل عدم مشروعيت مردمي از پيروزي انقلاب اسلامي احساس نگراني كرده  و از تأثير آن در مسلمانان منطقه هراسان بودند. ادامه نگهداري گروگان هاي آمريكايي نيز به خصومت آمريكا با انقلاب اسلامي مي افزود. در فروردين ۱۳۵۹ آمريكا رابطه خود با ايران را قطع كرد و پس از ناكامي و شكست در عمليات طبس و كودتاي نوژه آمريكايي ها تصميم گرفتند صدام را در جنگ عليه ايران حمايت كنند.
هجوم سراسري عراق
علي رغم تحركات نظامي عراق از چندين ماه قبل از هجوم سراسري در مرزها و همچنين پيش بيني نيروهاي مسلح در مورد وقوع يك جنگ تمام عيار، بني صدر كه در آن زمان فرمانده كل قوا بود اين تحركات را جدي قلمداد نكرد و هيچ اقدام عملي براي محافظت از مرزها و آمادگي نيروها انجام نداد.عراق هجوم سراسري خود را در ساعت ۱۴ روز ۳۱/۶/۱۳۵۹ با حملات هوايي آغاز كرد و ظرف چند ساعت ۱۹ نقطه مهم از جمله فرودگاه هاي كشور را مورد هدف قرار داد. نيروي زميني ارتش عراق با استعداد ۱۲ لشكر، ۱۵ تيپ مستقل به اضافه تيپ ۱۰ گارد رياست جمهوري و نيز نيروهاي گارد مرزي شامل ۲۰ تيپ مرزي از سه جبهه به خاك ايران تهاجم كرد: ۱- جبهه جنوبي براي تصرف خرمشهر، آبادان، بستان، سوسنگرد، شوش، دزفول و دهلران ۲- جبهه مياني براي تصرف مهران، سومار، نفت شهر، قصرشيرين،  سرپل ذهاب و گيلان غرب ۳- جبهه شمالي براي تصرف نوسود و ارتفاعات مرزي مريوان.
امام خميني ضمن هشدار به گروه هاي مخالف نظام و برحذر داشتن آنان از برپايي اغتشاشات در آستانه بازگشايي مدارس فرمود: «گمان نكند ملت ما كه دولت و ارتش ايران عاجز از اين است كه جواب به اينها (بعثي ها) بدهد... ملت ما نبايد خيال بكند كه جنگي شروع شده است... يك دزدي آمده سنگي انداخته و فرار كرده... آن روز كه مسأله (هجوم عراق) جدي شد، به تمام اينها (ارتش و سپاه) به طور جدي امر مي كنم كه عمل بكنند و عراق را سرجاي خودشان بنشانند.ما جرممان اين است كه با آمريكا مخالف هستيم. جنگ با ايران، جنگ با اسلام است، جنگ با قرآن است، جنگ با رسول الله است و اين از اعظم محرماتي است كه خداي تبارك و تعالي نمي گذرد از او».
نبرد در خرمشهر
عراقي ها از مدت ها قبل اقدام به سازمان دهي نيروهاي خود در داخل خرمشهر نموده و با توزيع سلاح و مهمات و تشديد تبليغات سياسي- رواني،  زمينه كار براي بهره برداري از نيروهاي موسوم به «خلق عرب» را مهيا نموده و درگيري هاي مرزي نيز از مدت ها قبل وجود داشت.
ارتش دشمن از مرز شلمچه تا پل نو را با سرعت طي كرد اما نزديك پل نو با مقاومت  شديد رزمندگان اسلام مواجه شد كه اصلاً انتظار آن را نداشت و ضايعات و خسارات قابل توجهي به نيروهاي دشمن وارد شد. رزمندگان اسلام در بندر خرمشهر با حمله به نيروهاي دشمن موجب عقب نشيني آنها تا پل نو شدند و در نتيجه وحشت شديدي بر دشمن مستولي شد و فرمانده نيروهاي دشمن در خرمشهر، ضمن تقاضاي كمك، عدم توانايي در اجراي مأموريت خود را اظهار نمود. هرچند شهامت رزمندگان در تمام دوران مقاومت در خرمشهر ستودني و غيرقابل توصيف است اما روز ۱۰ مهر جلوه ديگري داشت. در اين روز جنگ تن به تن و تانك در آستانه خرمشهر در گرفت در ميدان راه آهن، مدافعين شهر، چون صاعقه برتانك هاي دشمن فرود آمده و با پرتاب نارنجك و كوكتل مولوتف آنها را يكي پس از ديگري منهدم كردند و دشمن مجدداً اقدام به عقب نشيني كرد. دشمن پس از تقويت نيرو و سازمان دهي جديد و افزايش آتش توانست به داخل شهر نفوذ كند و با عبور از كارون شهر را محاصره كرد. عقبه نيروهاي اسلام و محل تدارك، سازمان دهي، استراحت و مداواي مجروحين در مسجد جامع واقع شده بود. به عبارت ديگر مسجد جامع با قدرتمندي، نقش ستاد عمليات و فرماندهي و مركز پشتيباني و تغذيه كننده روحي و معنوي رزمندگان اسلام را ايفا مي كرد. به تعداد نيروهاي داخل شهر نه تنها افزوده نمي شد بلكه تدريجاً با شهادت و مجروح شدن نيروهاي موجود هر لحظه از تعداد آنها كاسته مي شد. روز ۲۴ مهرماه خرمشهر «خونين شهر» نام گرفت. سرانجام پل خرمشهر نيز مسدود شد و دشمن روز دوم آبان را روز اشغال خرمشهر اعلام كرد و اين درحالي بود كه هنوز مقاومت نيروها ادامه داشت و مدافعين از زن و مرد و كوچك و بزرگ همگي تا آخرين لحظات با دشمن جنگيدند و با ۳۴ روز مقاومت خود حماسه آفريدند. دشمن بعثي كه در ابتدا تنها دو گردان را جهت تصرف خرمشهر اختصاص داده بود عملاً مجبور شد كه به منظور مقابله با مدافعين سلحشور و مظلوم خرمشهر كه از داخل كشور هم به خوبي حمايت نمي شدند و برخي از منافقين هم در داخل شهر كارشكني مي كردند بيش از دو لشكر را به كار بگيرد. صدام كه قول تصرف سه روزه استان خوزستان را داده بود: ۳۵ روز طول كشيد تا توانست قسمت غربي شهر مرزي خرمشهر را تصرف كند.
كسب اعتماد به نفس و آزادي مناطق اشغال شده
در اينجا نگاهي به تغيير و تحولات سياسي- نظامي كشور مي افكنيم كه منجر به آزادي مناطق اشغال شده و كسب پيروزي در جنگ شد.
در آغاز پيروزي انقلاب جرياناتي در كشور وجود داشت كه با آمريكا همسو بودند. اهداف سياسي بني صدر و تلاش وي براي بهره گيري از اوضاع بحراني به منظور حذف نيروهاي انقلابي موجب شد در آغاز جنگ درگيري هاي داخلي تشديد شود.
در ۹ ماه اول جنگ اين تفكر كلاسيك حاكم بود كه خاك بدهيم و زمان بگيريم و خود را از نظر نظامي قوي كنيم سپس به مقابله با دشمن بپردازيم و به همين علت در آغاز جنگ به راحتي شهرهاي ما سقوط كردند. آنها فاقد بينش انقلابي بودند و شيوه هاي پدافندي طراحي شده در رژيم گذشته را براي مقابله با ارتش عراق كافي مي انگاشتند. بر همين اساس بني صدر به منظور كسب برتري سياسي در داخل دو عمليات نصر و توكل را رهبري كرد كه هر دو با شكست مواجه شد. فرماندهي كل قوا (بني صدر) كه راه حل نظامي را مسدود شده مي ديد، به فعاليت هاي سياسي روي آورد. وي كه تنها عامل جنگ را احساس خطر غرب از انقلاب اسلامي و رهبري امام خميني تصور مي كرد درصدد برآمد رهبري امام را تضعيف كند و با كودتاي خزنده عليه خط امام اوضاع را در داخل به دست گيرد تا زمينه را براي سازش با غرب فراهم كرده و با زد و بندهاي پشت پرده، براي پايان دادن به جنگ راهي بيابد. بني صدر براي كسب برتري سياسي به طور آشكار به منازعات داخلي دامن زد و روابط سياسي خود را با نيروهاي مخالف جمهوري اسلامي به ويژه سازمان مجاهدين خلق و حزب دموكرات كردستان تحكيم بخشيد. اين مسئله از ۱۴ اسفند ۱۳۵۹ به صورت علني شروع شد و در ۳۰ خرداد به اوج خود رسيد كه منجر به بركناري بني صدر از فرماندهي كل قوا توسط امام و رد كفايت سياسي وي در مجلس شوراي اسلامي شد. بعد از بركناري بني صدر حركت مسلحانه منافقين آغاز شد كه منجر به حادثه هفتم تير، ترورهاي پي در پي مسئولان و قشر وسيعي از مردم شد كه سرانجام منتهي به درگيري مسلحانه در داخل كشور و در نهايت شكست و هزيمت ضد انقلاب و حذف آنها از صحنه سياسي شد. با فرار بني صدر و برطرف شدن موانع پيوند نيروهاي ارتش و سپاه و دلسوزي نيروهاي انقلاب، شرايط داخلي براي طرح ريزي عمليات هاي آزادسازي فراهم شد و نيرويي كه از دل انقلاب برخاسته بود به تدريج درمي يافت كه گره جنگ تنها به دست نيروهاي انقلابي باز مي شود و استراتژي جنگ تغيير كرد و از روش كلاسيك خارج شد و ابتكارهاي انقلابي شكوفا گرديد و با عمليات هاي بزرگ ثامن الائمه، طريق القدس، فتح المبين و بيت المقدس در ظرف كمتر از يك سال مناطق اشغالي جنوب كشور از جمله خرمشهر آزاد شد و جمهوري اسلامي توازن سياسي نظامي را به سود خود به چرخش درآورد. عوامل
007308.jpg
پيروزي هاي ايران را چنين مي توان ذكر كرد: ۱- تغيير وضعيت داخلي كشور كه توضيح داده شد ۲- تحول روحي و معنوي در مردم: با پيدايش اوضاع جديد و به موازات حذف منافقين و ليبرال ها از صحنه سياسي كشور و متقابلاً اقداماتي كه منافقين با ترور مسئولان نظام و مردم آغاز كردند، زمينه حضور مجدد مردم در صحنه سياسي كشور فراهم شد. ۳- گسترش سازمان رزم سپاه: در زمان فرماندهي بني صدر بر قواي مسلح سپاه پاسداران از توجه اندكي برخوردار بود اما با تغيير اوضاع و حضور مردم ظرف مدت كوتاهي سپاه توانست چهار تيپ سازماني تشكيل دهد. ۴- همكاري و هماهنگي ارتش و سپاه ۵- ابتكار و خلاقيت در صحنه هاي نبرد مثل عبور از رمل در عمليات طريق القدس و عبور از كارون در عمليات بيت المقدس ۶- عدم درك دشمن از وضعيت جديد: دشمن از وضع جديد كه اساساً بر حضور مردم و حذف جبهه ضد انقلاب از صحنه سياسي كشور متكي بود درك صحيحي نداشت و علي رغم اطلاع از عمليات ثامن الائمه از نظر تاكتيك غافلگير شده و به ناچار به اسارت نيروها و انهدام تجهيزاتش تن داد.
عمليات بيت المقدس و آزادسازي خرمشهر
دشمن در وضعيتي بحراني قرار داشت اما در مقابل رزمندگان اسلام ضمن برخورداري از هماهنگي فوق العاده  در طراحي فرماندهي، داراي روحيه اي بالا و معنويتي چشمگير بودند. ويژگي عمليات بيت المقدس ابتكار عبور از كارون مي باشد. دشمن براساس تفكر كلاسيك و دركي كه از توان رزمندگان اسلام داشت، عبور از رودخانه را به عنوان تلاش اصلي قواي اسلام پيش بيني نمي كرد كه اين امر موجب غافلگير شدن قواي دشمن مي شد. شب قبل از عمليات در جلسه قرارگاه مركزي اوضاع سياسي منطقه و اوج گيري مسئله فلسطين مورد بحث قرار گرفت و قرارگاه به اين نتيجه رسيد كه نام «بيت المقدس» را براي عمليات برگزيند. انتخاب اين نام و پيروزي محتمل رزمندگان اسلام، براي رژيم صهيونيستي به شدت شكننده بود. سيزدهم ماه رجب ، روز ميلاد حضرت اميرالمومنين (ع) به عنوان روز شروع عمليات انتخاب شد و متناسب با آن رمز مقدس «ياعلي بن ابي طالب(ع)» نيز براي عمليات انتخاب شد. با نزديكي زمان عمليات بزرگاني چون آيت الله مشكيني و آيت الله شهيد صدوقي وارد منطقه شده و در قرارگاه كربلا حضور يافتند. روز ۱۰ ارديبهشت ۱۳۶۱ ساعت ۳۰ دقيقه بامداد با تلاوت آياتي از سوره فتح عمليات بيت المقدس آغاز شد.
در مرحله اول و دوم عمليات نيروهاي دشمن غافلگير شده و در بسياري نقاط عقب نشيني كردند، به طوري كه مدام به نيروهايش پيام داد: «كليه نيروهايي كه مواضع و استحكامات خود را از دست داده اند بايد ظرف امروز و امشب دوباره از دشمن پس بگيرند، در غير اين صورت محاكمه انقلابي خواهند شد.» در مرحله سوم عمليات نيروهاي بسياري از دشمن منهدم شدند.
مرحله چهارم عمليات با هدف محاصره و آزادسازي خرمشهر در روز ۱/۳/۱۳۶۱ آغاز شد و رزمندگان با تصرف پل نو و پيشروي به سمت شط العرب محاصره خرمشهر را كامل كردند. فرمانده نيروهاي عراقي در خرمشهر كشته شد و نيروهاي دشمن سعي داشتند از طريق اروند فرار كنند.
از حدود ساعت ۱۰ صبح ۳/۳/۱۳۶۱ از گوشه و كنار شهر، عراقي ها در حالي كه دست ها را بر سر نهاده بودند و برخي هم قرآن و عكس امام خميني را در دست داشتند و الموت لصدام مي گفتند، فوج فوج خود را تسليم كردند. خرمشهر كه پس از ۳۴ روز مقاومت در برابر دشمن سقوط كرده بود ،بعد از ۵۷۵ روز اشغال ظرف كمتر از ۴۸ ساعت آزاد و به طور كامل از لوث وجود اشغالگران پاكسازي شد. رزمندگان اسلام در اولين اقدام خود نماز شكر را در مسجد جامع خرمشهر به جاي آوردند و مردم در سراسر كشور مسرور شده و به پخش شيريني و برقراري جشن پرداختند. امت شهيد پرور ايران با حضور در مساجد نماز شكر به جاي آورده و به يمن غلبه حق بر باطل بر پشت بام ها نداي الله اكبر سردادند.
نتايج آزادسازي خرمشهر
فتح خرمشهر به منزله بزرگترين پيروزي نظامي - سياسي جمهوري اسلامي در جنگ تلقي شده و در مقابل دشمن و حاميانش نيز بزرگترين ضربه سياسي - نظامي را متحمل شدند. تحميل جنگ با هدف مهار و تعديل ايران و تغيير توازن در منطقه به نفع آمريكا طراحي و اجرا شد اما فتح خرمشهر خط بطلاني بر نقشه هاي استكبار و ارتجاع كشيد و موجب نگراني آمريكا و غرب شد. در بررسي آزادسازي خرمشهر، تاكتيك  نظامي ايران، طرح ريزي عمليات عبور از رودخانه كارون، سرعت عمل در تصرف خرمشهر و مقايسه آن با زمان تهاجم عراق به خرمشهر و تأخيري كه در اشغال شهر صورت گرفت دلالت بر ضعف و ناتواني روحي و فيزيكي عراق مي كرد. به طور كلي آنچه كه رسانه هاي خارجي و كارشناسان نظامي درباره وضعيت جديد عراق و ضعف و ناتواني اين كشور مورد توجه قرار دادند عمدتاً شامل محورهاي زير بود: ۱- شكست سياسي - نظامي عراق از نظر استراتژي و تاكتيك ۲- از دست دادن برگ برنده براي مذاكرات صلح ۳- ضعف روحي نيروهاي عراقي و تحقيرهاي ناشي از شكست ها و عقب نشيني هاي پي در پي ۴- فزوني يافتن مشكلات اقتصادي عراق ۵- ترديد كشورهاي عربي در مورد توانايي نظامي عراق، علي رغم كمك هاي همه جانبه مالي (۲۵ ميليارد دلاري)، سياسي، تبليغاتي و نظامي. ۶- ابهام حاميان عراق در مورد سرنوشت رژيم اين كشور و حيات سياسي صدام.
آمريكا پس از فتح خرمشهر سعي كرد به منظور مهار و كنترل پيروزي هاي ايران به صورت همه جانبه رژيم صدام را تقويت و حفظ كند. همچنين «جبهه ميانه رو عرب» و «شوراي همكاري خليج فارس» را تشكيل داد و نيز سازمان دهي تلاش هاي ديپلماتيك براي تحميل صلح به ايران بخش ديگري از كوشش ها و اقدامات آمريكا را تشكيل مي داد.
تلاش براي تحميل صلح به ايران
بعد از حمله عراق به ايران در ۶ مهر ۵۹ شوراي امنيت كه مسئوليت اوليه حفظ صلح و امنيت بين المللي را برعهده دارد قطع نامه ۴۷۹ را صادر كرد كه در آن هيچ اشاره اي به تجاوز عراق و يا نقض تماميت ارضي ايران نشده، پيشنهاد آتش بس نداده و از نيروهاي متجاوز خواسته نشده كه سرزمين هاي اشغالي را ترك كنند. در اين قطع نامه تنها از ايران وعراق خواسته شده است كه از استفاده بيش تر از زور خودداري كنند كه در واقع مفهوم آن چنين است كه نيروهاي عراقي همچنان مناطق اشغالي را تحت كنترل داشته باشند و نيروهاي ايران از جمله براي باز پس گيري سرزمين هاي اشغالي بپرهيزند.
و بعد از اين به مدت ۲۲ ماه يعني در زماني كه عراق در حال پيشروي در خاك ايران و تحكيم مواضع خود بود شوراي امنيت سكوت كرد اما پس از پيروزي هاي بزرگ ايران در عمليات هاي فتح المبين و بيت المقدس شوراي امنيت سكوت خود را شكست و قطع نامه ۵۱۴ را در تير ۱۳۶۱ تصويب كرد. و در آن خواستار آتش بس و عقب نشيني دو كشور به مرزهاي بين المللي شد در حالي كه قبل از آن و پس از آزادسازي خرمشهر صدام حسين اعلام كرده بود به مرزهاي بين المللي عقب نشيني مي كند. درخواست عقب نشيني بدون قيد و شرط و رفع اشغال خاك ميهن اسلامي و برقراري آتش بس كمترين و طبيعي ترين حق مسلم كشوري است كه وحشيانه مورد تجاوز واقع شد و نيز درخواست تعيين متجاوز و پرداخت غرامت لازمه برقراري ثبات در منطقه بود تا ديگر عراق به خود جرأت ندهد به كشورهاي منطقه مثل كويت حمله كند. ليكن آمريكا و حاميان عراق همواره از پذيرش شرايط جمهوري و اسلامي طفره رفتند و فقط سعي كردند كه با تحميل صلح به ايران صدام را نيز از نابودي نجات دهند و آنچه كه نتوانسته بودند در ميدان نبرد كسب كنند در پشت ميز مذاكره به دست آورند.
اگر ايران بر اثر فشارهاي بين المللي آتش بس را مي پذيرفت با توجه به حمايت آمريكا و كشورهاي عربي، ايران نمي توانست در مذاكرات حق خود را بگيرد به خصوص كه عراق هنوز مناطقي از ايران را در اشغال خود داشت و اين امتيازي براي عراق بود. همچنين اگر ايران جنگ را ادامه نمي داد صدام ارتش خود را تقويت كرده و دوباره به مرزهاي ايران حمله مي كرد. سرانجام جنگ با ورود ايران به داخل خاك عراق، با هدف تنبيه متجاوز و تأمين حقوق مشروع ايران و اجتناب از فرسايش روحي و مادي و جلوگيري از حملات دوباره عراق به مرزهاي ايران با عمليات رمضان در ۲۳ تير ۱۳۶۱ ادامه يافت.

نگاه
نقش ارتش در فتح خرمشهر

سرهنگ حسين ايرجي
«خونين شهر آزاد شد» صداي بوق ماشينها و هلهله مردم كه پس از مدتها اشك و غم در فراق عزيزان و فرزندان، لبخند را بر لبانشان تجربه مي كردند فضاي تمام شهرهاي ايران را پر كرده بود. بسيج، سپاه و ارتش شگفتي آفريدند كه تكه اي از روح و جان ميهن را به دلخونان وطن بازگردانده بودند.هر چند حماسه آنان در كاغذ نگنجد، ولي سعي مي كنيم در اين مقال به نقش ارتش در اين حماسه بپردازيم.
مرحله يكم عمليات در دهم ارديبهشت ماه سال ۶۱ با رمز «يا علي بن ابي طالب» در ساعت سي دقيقه نيمه شب آغاز و واحدهاي هجوم برنده نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران همچون صاعقه بر سر خصم زبون فروباريدند.
در جناح شمالي رزمندگان ما با مقاومت دشمن مواجه شدند و نتوانستند آنها را از مواضع مستحكم خود بيرون كنند. اما اين امر باعث شد تا دو لشكر دشمن در اين جناح درگير شده و جرأت انتقال به جناح شرقي را كه نيروهاي ما موفق شده بودند نداشته باشند. اين مرحله از عمليات با موفقيت كامل به پايان رسيد و قبل از آنكه دشمن بتواند خسارت خود را جبران نمايد اجراي مرحله دوم عمليات لازم به نظر مي رسيد.
مقارن ساعت۳۰/۲۱ روز ۱۶/۲/۱۳۶۱ آغاز دومين مرحله از عمليات بيت المقدس بود.
يورش برق آساي نيروهاي مسلح ،نيروهاي بعث را در منطقه وسيعي به سمت غرب مرز بين المللي عقب راند و نيروهاي ديگرش در منطقه جنوب كرخه كور و خرمشهر به خطر افتادند.
پشتيباني قدرتمندانه از پياده نظام پرصلابت اسلام از يك سو و هجوم بي پرواي سلحشوران لشكرهاي نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران و سپاه پاسداران كه سنگر به سنگر خصم زبون را نابود كرده و پيش مي رفتند از سوئي ديگر، حماسه هائي را ترسيم كردند كه از ديد هر دوربين و ميكروفن هر ضبط صوت و قلم هر گزارشگري بدور و مخفي ماند.
دشمن سرسختانه مقاومت مي كرد. اهميت نبرد باعث شده بود كه صدام شخصاً در منطقه حضور يابد و از نزديك شاهد عمليات باشد. دشمن هرگونه تدبيري كه توانست بكار برد تا بتواند خرمشهر را در چنگال خود داشته باشد. جنگ تن به تن سختي در شمال و غرب خرمشهر درگرفته بود. دو هفته تمام اين نبرد ادامه داشت.
روز سوم خرداد سال ۶۱ درخرمشهر عزيز، آخرين مواضع دشمن از هم فروپاشيد و شجاعان ارتش اسلام پيروزمندانه و سرافرازانه خاك خونين خرمشهر را كه ۵۷۸ روز در اشغال نامحرم بود در آغوش كشيدند.
عمده ترين و سنگين ترين نقش بردوش پرصلابت و خم نگشته نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران قرار داشت كه دوازده واحد قدرتمند خود را در اين عمليات شركت داده بود.
يكي از عوامل بسيار مهم در موفقيت حملات و يا جلوگيري از حملات دشمن كسب اطلاعات و اخبار به شيوه هاي مختلف است. لذا در اين عمليات رزمندگان آگاه ما نهايت سعي خود را در حفظ اسرار نظامي نمودند. به طوري كه بعثي ها به كلي غافلگير و سردرگم شدند و عليرغم تلاش دشمن در كسب اطلاعات و اخبار، نتوانستند بفهمند كه نيروهاي اسلام حمله عمده خود را از چه جناحي آغاز خواهند كرد.
تقسيم بندي دقيق و بكارگيري نيروها در مقاطع مختلف و استفاده صحيح و به موقع از واحدها و سپردن مسئوليت به اندازه توان به هر واحد و هم چنين پذيرش مسئوليت از سوي واحدها از عوامل عمده پيروزي در نبرد و تقويت توانائي به شمار مي آمد كه در اين عمليات عليرغم حضور گسترده نيروهاي مسلح و نيروهاي بسيجي و مردمي، بخوبي طرح ريزي و به مرحله اجرا درآمد.
نيروي دريائي ارتش : در سرتاسر صحنه عمليات بيت المقدس نقش مؤثري ايفا نمود. در اين عمليات مأموريت پشتيباني نيروهاي عمل كننده به هنگام عبور از رودخانه كارون، پدافند از آبادان، اجراي آتشهاي ايذائي و اجراي تك هاي محدود براي نفوذ به خاك دشمن در منطقه آبادان به نيروهاي دريائي واگذار شد. فرماندهي منطقه عملياتي بيت المقدس با ايجاد يك ستاد هماهنگي توسط نيروي دريائي ارتش جمهوري اسلامي در منطقه عمليات پشتيباني نيروهاي زميني مستقر در شرق رودخانه كارون از سليمانيه تا سابله واقع در كرخه كور و نيز عبور رده هاي هجومي از رودخانه كارون را به اين نيرو واگذار نمود. اين ستاد در واقع مسئوليت سازماندهي، تجهيز و آموزش عملياتي يگانهاي نيروي دريايي متشكل از تكاوران، تفنگداران دريائي و ملوانان را عهده دار بود ضمن آنكه تعدادي از پرسنل ستاد به عنوان رابط در قرارگاه عملياتي كربلا حضور داشتند و سه يگان آب خاكي با بيش از ۳۰۰ فروند قايق هجومي جهت پشتيباني عمليات عبور از رودخانه سازماندهي شده و در طول بيش از ۶۰ كيلومتر در شرق رودخانه كارون و نيز در كرخه كور مستقر و در كنترل عمليات قرارگاه هاي نصر - فتح و قدس قرار گرفتند.
مضافاً اين كه با استفاده از طراده هاي آب خاكي تعداد قابل ملاحظه اي تانك، ادوات سنگين، ماشين آلات مهندسي و نفرات را از شرق رودخانه كارون به منطقه سرپل جابه جا نمايند. در مراحل اوليه عمليات يگان هاي آب خاكي نيروي دريايي مجروجين رزمنده ايراني و اسراي عراقي را نيز از غرب رودخانه كارون به شرق رودخانه تخليه نمودند. در طول مدت عبور پرسنل و تجهيزات سنگين يگان هاي هجومي توسط شناورهاي آب خاكي، طراده ها و پل ها از رودخانه، غواصان نيروي دريايي در محل هايي عبور و استقرار پل به منظور نجات نفرات و تجهيزات غرق شده حضور فعال داشتند. در طول مرحله دوم عمليات بيت المقدس نيز يگانهاي آب خاكي كماكان در محل هاي عبور مستقر بوده و ماموريت عبور نيروهاي متعاقب را در محل هايي كه استقرار پل نيز امكان  پذير نبود به عهده داشتند. در مراحل نهايي عمليات تكاوران دريائي با عبور از رودخانه كارون به كمك رزمندگان اسلام كه از ساير محورها عمل مي نمودند از سمت آبادان وارد خرمشهر گرديدند و محاصره خرمشهر را تكميل نمود.
نيروي هوايي ارتش: خلبانان نيروي هوائي به رغم تهديداتي كه از پدافند هوائي و هواپيماهاي پوشش دشمن مستقر در منطقه وجود داشت عمليات مربوط به شناسائي تاكتيكي و عكسبرداري هوائي از تركيب و استعدادهاي نيروهاي عراقي مستقر در صحنه عمليات را به طور موفقيت آميزي انجام دادند.
احداث سايت هاي تاكتيكي هاگ و همچنين هدايت و كنترل عملياتي اين سايت ها از طريق ايستگاه هاي رادار نيروي هوائي ارتش جمهوري اسلامي ايران و با بهره گيري از اطلاعات دريافتي از پستهاي شنود الكترونيكي مستقر در منطقه در تاريخ نيروي هوائي كشورمان كم نظير بود.
در طول عمليات بيت المقدس در حالي كه كليه تلاشهاي هوائي نيروي هوائي ارتش جمهوري اسلامي ايران در منطقه نبرد، از طريق ستاد عملياتي هوائي جنوب هماهنگ، هدايت و كنترل مي شد، تيزپروازان نيروي هوائي با بمباران پي در پي قواي دشمن در محورهاي عملياتي ،قواي زبون دشمن را كاملاً زيرفشار قرار دادند و سرانجام با هماهنگي، اتحاد و انسجام نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران ،امدادهاي غيبي الهي، مقاومت و پايداري ملت سلحشور ايران اسلامي و جانفشاني شهدا، جانبازان، مفقودين و آزادگان سرافراز دروازه طلائي خرمشهر به روي هموطنان عاشقش گشوده شد.

گفت وگو با دكتر صادق زيبا كلام (بخش دوم و پاياني )
وداع با دوم خرداد
007326.jpg

محسن حيدري
* آقاي دكتر!  بعضي از صاحبنظران معتقدند كه بعضي از طرح ها و لوايح تصويب شده در مجلس ششم بدون دقت كافي و بدون رعايت موازين حقوقي انجام شده بود و مي توان مشاهده كرد كه گاهي عليرغم علم به رد شدن يك طرح، باز هم بر تصويب آن اصرار مي شد و از اين رو عده اي معتقدند برخي طرح ها و لوايح فقط براي رد شدن تصويب مي شد و از جمله اين لوايح به لوايح دوقلو اشاره مي كنند كه به تعبير آنها فاقد ارزش حقوقي بوده اند. نظر شما در اين باره چيست؟
- من نمي خواهم درباره جزئيات طرح ها و لوايح رد شده صحبت كنم. اين درست است كه در ميان اين طرح ها و لوايح، مشكلات و معضلات حقوقي وجود داشته است، اما حرف من اين است كه بسياري از اين لوايح و طرح ها صرفاً به اين دليل كه توسط مجلس ششم تصويب شده بودند رد شدند.
نمونه برخورد سياسي شوراي نگهبان را مي توان در مراحل تصويب ممنوعيت شكنجه در مجلس ششم ديد كه با مخالفت شوراي نگهبان مواجه شد اما به مجرد دستور رئيس قوه قضائيه به ضابطان قضايي در اين باره و تبديل اين بخش نامه به قانون، شوراي نگهبان مخالفتي نكرد.
گفتن اين حرف، به معني خالي بودن اين طرح ها و لوايح از مشكلات حقوقي نيست و معتقد نيستم كه اگر اين لوايح تصويب مي شد، ايران گلستان مي شد.
اساساً يكي از اختلاف نظرهاي من با دوستان جبهه دوم خرداد اين است كه رهبران دوم خرداد به ويژه دوستان فعال در جبهه مشاركت، تمام مشكلات، ضعف ها و عدم موفقيت هاي جريان دوم خرداد را به گردن محافظه كاران مي اندازند.
سؤال من اين است كه مگر قرار بود محافظه كاران با اصلاحات مدنظر شما موافقت كنند؟ چه زماني چنين توافقي بين محافظه كاران و شما برقرار شد و چه زماني آنها به شما قول دادند كه با برنامه هاي اصلاحي شما مخالفت نكنند؟
اتفاقاً به نظر من آنچه كه محافظه كاران كردند، كاملاً طبيعي بود و جريان اپوزيسيون دولت، هيچ وقت به هيچ دولتي كمك نخواهد كرد. اين طبيعت مبارزه سياسي است. مگر خود ما چنين برخورد ايراد گيرانه اي با محافظه كاران و عملكرد آنها نداريم؟ آيا اكنون ما آماده مي شويم تا با دولت بعدي كه در دست محافظه كاران خواهد بود همكاري كنيم؟
به نظر من، اين وظيفه جريان دوم خرداد بود كه با وجود مخالفت محافظه كاران با آنها، برنامه بهتر و بهتري براي ارائه و اجراي واقعي تدوين مي كرد. متأسفانه جريان دوم خرداد در بسياري از برنامه هايش، مخالفت احتمالي محافظه كاران را در نظر نمي گرفت و پس از آنكه با مخالفت مواجه مي شد، ادعا مي كرد كه با وجود چنين مخالفتهايي، امكان تحقق هيچ برنامه اي را ندارد.
سومين اشتباه جريان دوم خرداد را مي توان در برخي سياست ها، تصميم ها و عزل و نصب هاي هفت سال اخير مشاهده كرد. يكي از دردآورترين مسائل هفت سال اخير اين بود كه نيروهاي دوم خردادي به عنوان يك جريان پيشرو، حتي يك بار هم منشأ ضعف ها و ناكامي هاي خود را بررسي نكردند و عملكرد خودشان را هرگز مورد انتقاد قرار ندادند.
از اين بابت، هيچ تفاوتي بين محافظه كاران و اصلاح طلبان نمي بينم و معتقدم كه نخبگان سياسي ايران اعم از اصلاح طلب و محافظه كار همه كارهاي خود را درست مي پندارند. هر كاري كه بهزاد نبوي انجام داده حتماً درست بوده و هر كاري كه مرتضي نبوي انجام داده، آن هم درست بوده است. اين فرهنگ سياسي كشور ما است كه همگي در اين فضا رشد كرده ايم و از هواي آن استنشاق كرده ايم.
به نظر من اولين اشتباه مجلس ششم در دستور كار قراردادن اصلاحيه قانون مطبوعات بود. عليرغم پيام قبلي رهبري در اين باره و با وجود مخالفت ايشان، اين اصلاحيه را در دستور كار قرار دادند و رهبري هم موضعگيري كردند و چپ ها دچار سردرگمي شدند. به نظر من بايد از طريق كدخدامنشي پيش مي رفتند، مصالحه مي كردند.
به هر ترتيب، بسياري از كارهاي ما بدون درنظر گرفتن نتيجه بعدي بودند. ما متوجه نيستيم كه توسعه سياسي صرفاً به معني با خاك يكسان شدن اوين نيست بلكه به معني صداقت در رفتار سياسي هم هست و اصلاح طلبان نشان دادند كه در اين مورد فرقي با محافظه كاران ندارند.
* عليرغم حضور چهره هاي شناخته شده دوم خردادي در دومين دوره انتخابات شوراي شهر و با وجود نداشتن هيچگونه مشكل رد صلاحيت از آن نوع كه در انتخابات مجلس است با اين حال نتيجه چنداني نصيب آنها نشد. اما ما شاهد تكرار برنامه هاي قبلي توسط اين نيروها بوديم و اندكي بعد در انتخابات مجلس هفتم نيز همان اتفاق تكرار شد. به نظر شما اذعان به اشتباه چه جايگاهي در جلوگيري از تكرار اين واقعه مي توانست داشته باشد؟
- يكي از آرزوهاي من اين است كه در جلسه اي رودررو با دوستان دوم خرداد به آنها بگويم كه ما به تعداد موهاي سرمان اشتباه كرديم. وقتي كه نتيجه انتخابات شوراها در اسفند ۸۱ به ما گفت كه مردم از ما رويگردان شدند و اعتمادشان از ما سلب شده است، ما اعتنايي نكرديم و باز هم دنبال همان حرف هاي قبلي رفتيم كه شوراي نگهبان نمي گذارد و حسن چنين مي كند و حسين چنان مي كند.
به نظر من وقتي كه آقاي سيدمصطفي تاج زاده در انتخابات شوراها رأي نياورد به اين معني بود كه سيدمحمد خاتمي رأي نياورد. اما ما اين واقعيت را با همه وضوحي كه داشت، نديديم. به نظر من، شوراي نگهبان با رد صلاحيت كانديداهاي حزب مشاركت، بزرگترين خدمت را به آنها كرد. چون من ترديدي ندارم كه بسياري از چهره هاي شاخص مجلس ششم حتي اگر وارد عرصه رقابت انتخاباتي شده بودند، بيشتر از خانم كديور و آقاي مجيد انصاري رأي نمي آوردند و به اين ترتيب، به نظر من شوراي نگهبان آبروي آقايان را خريد. باز مي خواهم برگردم به همان بحث قبلي كه ما دوم خردادي ها فكر مي كنيم كارهايمان حتماً صحيح است و خبط و خطا هميشه از ديگران است.
اگر شعارهاي مختلفي كه توسط نيروهاي دوم خرداد مطرح شد را كنار هم بگذاريم، نشان مي دهد كه چقدر بي برنامه عمل كرده ايم.
وقتي كه شعار جامعه مدني، نافرماني مدني، انسداد سياسي و تز فشار از پايين و چانه زني در بالا مطرح مي شود، معلوم است كه مبناي عمل ما واكنش و انفعال در برابر جناح مقابل بوده است. شعار جامعه مدني با شعار نافرماني مدني تعارض دارد. اگر دچار انسداد سياسي هستيم ديگر چه فشاري از پايين و چه چانه زني در بالا ممكن است؟ اينها شعارهاي متعارضي هستند كه بيش از همه نشان دهنده نبود استراتژي در بين جبهه دوم خرداد است.
* الان كه در آستانه پايان مجلس ششم هستيم و بحث كانديداتوري آقاي هاشمي رفسنجاني در انتخابات آينده مطرح شده است. به ياد تحليل هاي شما پيرامون حضور ايشان در انتخابات مجلس ششم مي افتم و منازعه هاي قلمي شما با مخالفان حضور ايشان كه در مطبوعات چاپ مي شد. به نظر شما حضور ايشان در مجلس چه نقشي در پيشبرد اهداف و برنامه هاي اصلاحي دوم خرداد و جلوگيري از پيدا شدن وضعيت فرودين فعلي مي توانست داشته باشد؟
- اولاً بايد بدانيم كه فقط دو سه نفر از چهره هاي راديكال و تندروي جريان دوم خرداد با حضور ايشان مخالفت آن چناني كردند و رهبري جناح دوم خرداد موافق حضور ايشان بود. متأسفانه نمي توانم نام ببرم. در صحبت هاي بسيار زيادي كه با دوستان دوم خردادي داشتم، مشاهده كردم كه با بندبند وجودشان موافق حضور ايشان هستند اما شهامت ايستادن در برابر آن موج مخالف را ندارند.
من به دوستان گفتم پس چرا سكوت كرديد و اجازه داديد چند جوان سي و چند ساله آن بلا را بر سر ايشان و بر سر دوم خرداد و اصلاحات بياورند و جريان اصلاحات را از يك موتور قوي و نيرومند محروم كنند. حقيقت اين است كه شهامت اخلاقي ندارند و نمي توانند همان طور كه در جلسات خصوصي به غلط بودن آن برخوردها اذعان مي كنند، در جلسات عمومي به غلط بودن سكوتشان اذعان كنند. در نتيجه اكثريت جبهه دوم خرداد اگر چه موافق حضور ايشان بودند و با مخالفان ايشان هم همصدايي نكردند، اما شهامت لازم را براي ايستادن در برابر آن موج نداشتند. در آن زمان، سئوال من از دوستان اين بود كه حتي اگر تمام مشكلات كشور نتيجه سوء عملكرد ايشان باشد، آيا در حال حاضر كوبيدن ايشان به نفع جريان دوم خرداد است؟ و اين سئوالي بود كه تاكنون هم جوابي براي آن نشنيده ام.
به نظر من اين موج مخالفت ها ناشي از بغض و كينه شخصي چند نفر بود و هيچ استدلال درستي در آن وجود نداشت.
* باتوجه به اين كه در روزهاي پاياني مجلس ششم هستيم و اكثريت دوم خردادي اين مجلس توان چنداني براي ادامه برنامه هاي مورد نظر خود ندارند، به نظر شما وداع با دوم خرداد به معني انكار ضرورت پيگيري برنامه هاي اصلاحي است يا به معني پايان يافتن رهبري اصلاحات توسط نيروهاي جبهه دوم خرداد؟
- من معتقدم كه در اينجا دو بحث وجود دارد: يكي اصلاحات و انجام برنامه هاي اصلاحي است و ديگري اصلاح طلبان يا كساني كه عهده دار انجام برنامه هاي اصلاحي مي شوند. اگر چه دوم خردادي ها كه عهده دار انجام اين برنامه ها بودند، به هر دليل، موفق نشدند اما اصل ضرورت اصلاحات همچنان و بيش از پيش احساس مي شود.
* نيروهايي كه در انتخابات اخير اكثريت كرسي هاي مجلس را به دست آوردند با شعار پيشرفت و آباداني كشور پيش آمدند و نقش چهره هاي دانشگاهي در آنها پررنگ تر است. امكان اجراي برنامه هاي اصلاحي مورد اشاره شما توسط اين نيروها چقدر است؟
- نيروهاي موجود در جبهه محافظه كاران را مي توان به دو دسته تقسيم كرد. بخشي از نيروها را مي توان نيروهاي آرمان گرا، ارزش گرا يا غير تعقل گرا ناميد كه از تغييرات داخلي و خارجي تصور صحيحي ندارند و به شدت در مقابل سر ديگر طيف محافظه كاران كه محافظه كاران تعقل گرا هستند، قرار مي گيرند.
به نظر من، اين نيروهاي غير تعقل گرا كه از مخالفان برنامه هاي اصلاحي دولت آقاي خاتمي بودند، نخواهند گذاشت اين برنامه ها توسط آبادگران نيز انجام شود. اگر جريانات غيرتعقل گرا بر جريانات تعقل گرا پيروز شوند، سرنوشت برنامه هاي اصلاحي در دوره آبادگران همان سرنوشت اصلاحات دولت خاتمي خواهد بود و در اين صورت نمي توان اميدي به تحقق اين برنامه هاي اصلاحي به دست آبادگران داشت.
* به نظر مي رسد به طور طبيعي طيف اكثريت مجلس هفتم توان بيشتري براي مقاومت در برابر انتقادات خواهد داشت و به دليل نوع روابط متفاوتي كه با طيف هاي منتقد دولت دارد، مي تواند از اين ظرفيت ها و روابط درون جبهه اي براي كاهش تنش ها و فشارها استفاده كند. با توجه به اين كه اصلاحات مورد اشاره شما از قبيل كاهش تصدي گري دولت و جذب سرمايه خارجي از اولويت هاي كاري اكثريت مجلس هفتم اعلام شده است، آينده اصلاحات اقتصادي را چگونه ارزيابي مي كنيد و اساساً به نظر شما مجلس و دولت آينده تا چه حد در تعقيب برنامه هاي اصلاحي موفق خواهد بود؟
- من هم معتقدم كه تعداد قابل توجهي از نيروهاي تعقل گرا توانستند به مجلس راه پيدا كنند. حال اگر نيروهاي غير تعقل گرا بر نيروهاي تعقل گرا پيروز شوند، آينده روشني فراروي كشور ديده نمي شود. اما اگر نيروهاي تعقل گرا بتوانند برابر نيروهاي تندرو و راديكال درون جبهه خودشان بايستند و عميقاً معتقد باشند كه بقاي نظام وابسته به تحقق اين برنامه هاي اصلاحي از قبيل زمينه سازي براي جذب سرمايه خارجي، كاهش تصدي گري دولت در اقتصاد، محو فساد از سيستم اداري و ساماندهي اقتصاد كشور، توزيع كارآمدتر يارانه هاي دولتي و كاهش فاصله روزافزون طبقاتي است، مي توان به آينده كشور اميدوار بود.
بنابراين به نظر من آينده كشور در تعاملات دروني جناح راست بين دو طيف تعقل گرا و راديكال اين جناح رقم خواهد خورد و اگر جريانات تعقل گرا بتوانند در اين تعاملات دروني موفق تر عمل كنند، مي توان به آينده كشور اميدوار بود؛ در غير اين صورت، سرنوشت دولت آينده كه به اعتقاد من قطعاً در اختيار محافظه كاران خواهد بود، همانند سرنوشت دولت آقاي هاشمي رفسنجاني خواهد بود و همان طور كه ايشان نتوانستند در دور دوم رياست جمهوي شان اهداف اصلاحي مورد نظر را پيش ببرند، اين دولت هم از اجراي چنين برنامه هايي نظير كاهش تصدي گري دولت در اقتصاد و جذب سرمايه خارجي باز مي ماند.
البته مطلبي كه به آن اشاره كرديد،  اصولاً صحيح است. يعني بسياري از تصميم ها و كارها اگر توسط بخشي از جناح راست صورت بگيرد، حساسيت و مخالفت كمتري را بر مي انگيزد.
اما اگر اصلاح برخي امور جدي مثل تصدي گري دولت در اقتصاد در دستور كار دولت آينده قرار گيرد، قطعاً واكنش شديد برخي نيروها برانگيخته مي شود چون حيات اين افراد و جريان ها وابسته به وضع موجود يعني دولتي بودن اقتصاد ايران است و اين يعني تهديد منافع آنان و پيچيدگي هاي رفتاري ناشي از آن.
متأسفانه ساختار نيروهاي سياسي در ايران به گونه اي است كه علاوه بر نيروهاي چپ كه در همه جهان مدافع اقتصاد دولتي هستند، نيروهاي راست هم مدافع حفظ تصدي گري دولت در اقتصاد هستند و بايد گفت از قضا سركنگبين صفرا فزود. بنابراين به نظر من هر گونه اقدام اصلاحي جدي مثلاً اقدام براي كاهش تصدي گري دولت، واكنش شديد نيروهاي محافظه كار را در پي خواهد داشت.
* به نظر مي رسد مفهوم محافظه كار در كلام شما حيطه بسيار وسيعي دارد به گونه اي كه تمامي نيروهاي سياسي داراي اينرسي منفي را در بر مي گيرد و از مرزهاي جناح منتقد دولت فراتر مي رود.
- من معتقدم در ايران نيروهاي درون حاكميت كه منافعشان با منافع حاكميت گره مي خورد، رفتار خاصي نشان مي دهند كه از جمله اين رفتارها مخالفت با كاهش تصدي گري دولت است. اين جريانات اسامي مختلف دارند؛ اصلاح طلب، دوم خردادي، محافظه كار، چپ و يا راست. از اين نظر، فرقي بين اين گروه ها نيست. من معتقدم كه آبادگران اگر بخواهند اين گونه مسايل مهم و جدي كشور را حل كنند، با عقبه خودشان معضلاتي پيدا خواهند كرد. اما اين بار پيگيري چنين برنامه هاي اصلاحي، براي آينده كشور بسيار ضروري تر از گذشته است و آبادگران بايد اين حساسيت و ضرورت را در نظر بگيرند.
* با توجه به نقلهايي كه در مورد كانديداتوري افراد مختلف هست و با توجه به تركيب مجلس هفتم، به نظر شما انتخابات رياست جمهوري تا چه اندازه مي تواند به پيگيري اين برنامه  هاي اصلاحي كمك كند؟
- گزينه هاي مختلفي براي نامزدي در انتخابات رياست جمهوري آينده وجود دارد. از جمله آقاي دكتر علي لاريجاني، دكتر محمود احمدي نژاد، دكتر علي اكبر ولايتي، دكتر احمد توكلي و آقاي هاشمي رفسنجاني و دكتر حسن روحاني.با نگاهي به سوابق مديريتي اين افراد و مقايسه سقف توانايي هاي مديريتي ايشان مي بينيم كه توان اجرايي هر يك از آنها متفاوت است.
علاوه بر توان اجرايي بالا، پارامتر ديگري نيز براي رئيس جمهور بودن داراي اهميت است . رئيس جمهور بايد از شأن بالايي در بين مديران ارشد اجرايي و روحانيون صاحب نفوذ از قبيل علما و مراجع، جامعه روحانيت مبارز و جامعه مدرسين حوزه علميه قم و فقهاي شوراي نگهبان برخوردار باشد تا بتواند جايگاه ويژه رياست جمهوري را در نسبت با ديگر منابع قدرت حفظ كند و چنين نباشد كه مورد امر و نهي ديگر نهادهاي قدرت قرار گيرد. در شرايط فعلي سيستم مديريتي كشور به علت رقابتي كه بين محافظه كاران و اصلاح طلبان وجود داشت به مقدار بسيار زيادي تضعيف شده است و اين مسأله را مي توان در ماجراي افتتاح فرودگاه امام خميني مشاهده كرد. به نظر من به ويژه در اين شرايط حضور يك شخصيت با توان اجرايي قوي و جايگاه سياسي بالا مي تواند جايگاه سابق رياست جمهوري را به اين منصب برگرداند و چنين نباشد كه مثلاً وزير از رئيس جمهور حرف شنوي نداشته باشد چنان كه در مورد وزارت اقتصاد و دارايي در كابينه آقاي خاتمي اين نكته وجود داشت. اما عليرغم همه آن چه كه گفتم، اگر نامزدهاي رياست جمهوري بخواهند توجه خودشان را فقط به توسعه اقتصادي متوجه كنند، حتي اگر همه مراكز قدرت رسمي و سنتي در ايران از ايشان حمايت كنند، باز هم ناموفق خواهند بود. به نظر من عمده ترين اشكال دولت آقاي هاشمي در آن هشت سال بي توجهي به توسعه سياسي بود.
مملكت به سدسازي، توسعه راه ها و فرودگاه ها و بنادر نياز دارد اما به حاكميت قانون و آزادي مطبوعات و پاسخگويي نهادهاي قدرت هم نياز دارد.

|  ادبيات  |   اقتصاد  |   انديشه  |   سياست  |   ورزش  |   هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |