يكشنبه ۳ خرداد ۱۳۸۳ - شماره ۳۳۸۷
مشروعيت حكومت از ديدگاه شيعه
007299.jpg
«رأي مردم» و رفتار سياسي شهروندان بين «جبر و اختيار» قرار دارد. اختيار از آن جهت كه مردم حق انتخاب دارند و جبر از آن جهت كه مشعر به تكليف و عمل به وظيفه شرعي است يعني مردم موظف به انتخاب يكي از منصوبين عام شارع حكيم مي باشند. با اين تفسير حاكميت سياسي در اسلام انتخابي- انتصابي و امري ذو وجهين است كه يك روي آن ناظر به حق الناس و روي ديگر آن به «حق الله» است و به تعبيري شايد بتوان آن را امري بين الامرين ناميد.
بحث مشروعيت حكومت و مباني آن هميشه و از ديرباز توجه فلاسفه و دانشمندان علوم سياسي را به خود معطوف داشته و به عنوان يكي از اصولي ترين مسائل حكومت و فلسفه سياسي در دايره تحقيقات و تتبعات علمي قرار گرفته است، چرا كه بقا و دوام هر حكومت و نظام سياسي بستگي تام به ميزان مشروعيت آن نظام داشته و خواهد داشت.
در اين رساله نگارنده در نخستين گام تلاش مي كند تا ضمن توجه و دقت در معاني لغوي و اصطلاحي مشروعيت و ارائه تعاريفي كه از اين واژه در فرهنگ غرب و اسلام آمده، ابهامات و ايهامات موجود در تعريف مشروعيت را برطرف كند و نهايتاً به اين نتيجه مي رسد كه «حق حاكميت فرمانروايان» صحيح ترين و مناسب ترين تعريف براي اين واژه است.
مهمترين سؤال نيز بر اين پايه استوار است كه حاكم بر چه مبنايي حق حكومت و اعمال قدرت پيدا مي كند و عمده ترين عاملي كه اقتدار سياسي را در كشور موجه و بر حق مي سازد چيست؟ به عبارتي مشروعيت حكومت از كجا ناشي مي شود و منابع و مصادر آن كدامند؟ چندين فرضيه يا پاسخ احتمالي به پرسش فوق داده شده كه هر يك در جايگاه خود مورد تجزيه و تحليل قرار مي گيرد و در فصل سوم به مناسبت اهميت نظرات فقهاي عامه، مشروعيت حكومت از ديدگاه اهل سنت مورد بررسي و ارزيابي قرار مي گيرد و در آن آراء و فتاواي فقها و سران فرق اهل سنت در خصوص منابع مشروعيت حكومت بعد از رحلت پيامبر(ص) يعني بيعت و انتخاب مردم، استيلا و زور و غلبه، ولايت عهدي و استخلاف امام سابق، مطرح و مورد نقد و بررسي قرار گرفته سپس ايرادات و اشكالات آنها به تفصيل مي آيد. در فصل چهارم ضمن بيان تلازم و تداخل دين و سياست مشروعيت مردمي حكومت پيامبر(ص)، ائمه معصومين(ع) مورد بطلان قرار گرفته و بر يكي بودن منبع رسالت و حكومت پيامبر يعني منصوب بودن پيامبر(ص) از جانب خداوند هم در بعد رسالت و حوزه وحي و هم از بعد حكومت و تدبير مسائل سياسي و اجتماعي تأكيد و تصريح مي شود. در فصل پنجم نيز ديگر فرضيه هاي جانشين كه مشروعيت حكومت را يا با انتخاب و بيعت مردم و يا نصب و نص مطلق قلمداد مي كرد مطرح و مورد بررسي قرار مي گيرد و مستدلاً ناكارآمدي و نارسايي دلايل و مستندات عقلي و نقلي آنها تبيين و تحرير مي گردد. و اما فرضيه اصلي يا نظريه اي كه در اين رساله پس از بررسي و آزمون و خطا مورد تأييد و تثبيت قرار گرفت عبارت است از اين كه  «مشروعيت حكومت پيامبر(ص) و ائمه معصومين(ع) به نصب و نص الهي است ولي مبناي مشروعيت حكومت غير معصومين در زمان غيبت، نصب عام شارع مقدس و تعيين و تشخيص مصاديق آن با رعايت ضوابط شرعي و عقلايي با انتخاب و پذيرش مردمي به صورت توأمان مي باشد. بر اين مبنا، حق حكومت يا مشروعيت هم براي مردم و هم براي منصوبين عام شارع به طور مشترك لحاظ شده است.»
اين نظريه كه به مشروعيت الهي- مردمي تعبير مي شود از مقوله هاي دو حقي است و در آن هر دو حق يعني «حق الله» و «حق الناس» وجود دارد. بنابر اين براي مشروعيت حكومت، فقط رعايت حق الله و در نظر گرفتن نصب عام شارع كافي نيست بلكه اعتبار حق الناس و جلب آراء عمومي و مشاركت دادن مردم در انتخاب حاكم نيز قسمتي از مشروعيت حكومت و نظام سياسي قلمداد خواهد شد. به عبارتي در اينجا حق الله هيچگاه موجب سقوط حق الناس نخواهد بود. لذا مردم و خداوند هر دو با هم منبع و منشأ مشروعيت حكومت مي باشند به همين سببب يعني دخالت عنصر خدا- مردم(نصب عام الهي و انتخاب مردمي) مشروعيت الهي- مردمي ناميده مي شود. يعني كسي كه مي خواهد بر مردم حكومت كند علاوه بر آن كه بايد در مرتبه اي از ولايت منصوب شارع مقدس باشد، بايد مورد قبول و پذيرش مردم نيز باشد و گرنه اعمال ولايت امري غيرعقلايي و غيرقابل اجرا خواهد بود.
نكته اي كه بايد توجه داشت اين كه منظور از حق تعيين سرنوشت به معناي حق ذاتي و بالاصاله و حاكميت مطلق بشر بر سرنوشت خود و از جمله در امر حكومت نمي باشد چون انسان خليفه خدا روي زمين است و اين حق نيز حقي است خداداد. پس حضور فعال مردم در چارچوب دين و در راستاي حق الله مي باشد و اين از بديهيات است. به عبارت ديگر «رأي مردم» و رفتار سياسي شهروندان بين «جبر و اختيار» قرار دارد. اختيار از آن جهت كه مردم حق انتخاب دارند و جبر از آن جهت كه مشعر به تكليف و عمل به وظيفه شرعي است يعني مردم موظف به انتخاب يكي از منصوبين عام شارع حكيم مي باشند. با اين تفسير حاكميت سياسي در اسلام انتخابي- انتصابي و امري ذو وجهين است كه يك روي آن ناظر به حق الناس و روي ديگر آن به «حق الله» است و به تعبيري شايد بتوان آن را امري بين الامرين ناميد.
لذا اين نظريه با ويژگي فوق ضمن دارا بودن غالب عناصر و مؤلفه هاي نظام مردم سالاري، كار ويژه ها و امتيازات مثبت مشروعيت الهي را نيز در خود جاي داده است. بنابر اين نظامي با اين نوع مشروعيت اولاً از نيازهاي طبيعي انسان امروزي و متناسب با شرايط فكري عصر حاضر است كه آراء مردمي يكي از شاخصه هاي اصلي آن مي باشد. ثانياً در اين نظام مشروعيت اساساً و به طور كلي متزلزل و مورد خدشه واقع نمي شود چرا كه هر يك از نارسايي ها و كاستي هاي مشروعيت مردمي يا الهي به واسطه يكديگر جبران و مرتفع مي شود. ثالثاً حكومتي كه از مشروعيت دوجانبه برخوردار باشد ضمن پرهيز از تقابل با حاكميت مردم از دوام و قوام بسيار بالايي برخوردار خواهد بود و در ادامه نيز با تقويت اين دو منبع با بحران مشروعيت مواجه نخواهد شد.
برگرفته از:رساله دكتري درعلوم سياسي
به نگارش: محمدرضاحاتمي واستاد راهنما:
آيت الله مهدوي كني

جاودان خرد
007302.jpg
جلد اول مجموعه مقالات دكتر سيد حسين نصر كه با عنوان «جاودان خرد» منتشر شده داراي ۴۲ مقاله است كه نويسنده در دهه چهل و پنجاه شمسي و دو دهه اخير به زبان فارسي نگاشته است. فصول ششگانه جلد اول عبارتند از: ۱- مطالعات اسلامي و اديان تطبيقي (۸ مقاله)، ۲- تصوف، عرفان و هنر سنتي (۳ مقاله)، ۳- فلسفه اسلامي و مباحث فلسفي (۱۶ مقاله)؛ ۴- مباحث علمي و تاريخ علوم (۵ مقاله)، ۵- بزرگان تفكر اسلامي (۷ مقاله)؛ و ۶- ايران و فرهنگ آن (۳ مقاله).
«جاودان خرد» قرار است در چهار جلد منتشر شود. جلد دوم اين مجموعه كه به زودي توسط انتشارات سروش منتشر خواهد شد داراي چهل مقاله است كه در چهار فصل: ۱- آموزش و پرورش؛ ۲- دانشمندان معاصر، ۳- سنت، تجدد و بحران دنياي معاصر و ۴- مقدمه بر كتب گوناگون تنظيم شده است.
دكتر سيد حسن حسيني در پيشگفتاري كه بر اين كتاب نوشته است وعده كرده كه در جلد دوم و يا جلد سوم ترجمه زندگينامه كامل استاد را كه به قلم خودشان اخيراً در مقدمه مجموعه نفيس «كتابخانه فيلسوفان زنده» با عنوان «فلسفه سيد حسين نصر» ويراسته لوئيس ادوين هاهن منتشر شده همراه با فهرست كامل تأليفات ايشان اعم از كتاب،  ترجمه، مقاله، رساله و تك نگاري منتشر كند. وي همچنين وعده داده كه مجموعه مقالات ترجمه شده به فارسي را نيز در جلد چهارم اين مجموعه منتشر كند.
دكتر نصر در مقدمه اي كه بر جلد اول «جاودان خرد» نوشته، آورده است: «مقالاتي كه از مد نظر خوانندگان محترم مي گذرد، طي چهل سال گذشته نيمي در ايران و نيمي ديگر در خارج از كشور مخصوصاً در آمريكا به رشته تحرير درآمده است. برخي از اين مقالات نتيجه تحقيقاتي است كه راقم اين سطور در سال هاي پيش در زمينه هاي مختلف فلسفه، عرفان، تاريخ و علوم انجام داده است و برخي ديگر به موجب برگزاري بزرگداشت ها و جشن هاي مختلف مربوط به اساطين حكمت و معرفت اين ديار نوشته شده و باز گروهي ديگر نشانه اي است از بحث هاي فرهنگي، فلسفي و ديني ايامي كه آن مقالات در آن زمان به چاپ رسيده است. لذا اين مقالات هم منعكس كننده تحقيقات و تفكرات ناچيز حقير است و هم حكايت كننده از جو فكري و فلسفي و ديني دهه هاي چهل و پنجاه در ايران و دهه هاي بعد در محافل علمي مغرب زمين كه با ايرانيان و زبان فارسي سروكار داشته است.»
گفتني است كه «جاودان خرد» نام فصلنامه تخصصي انجمن حكمت و فلسفه ايران- كه اكنون با نام مؤسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران فعاليت مي كند- است كه در زمان رياست دكتر نصر بر اين انجمن پايه گذاري شد و پس از وي، دكتر غلامرضا اعواني- رئيس بعدي انجمن- چند شماره از آن را منتشر كرد، اما مدتي است كه انتشار آن متوقف شده است. دكتر اعواني در گفت وگويي كه چندي پيش با خبرگزاري «مهر» داشت وعده داد كه علاوه بر انتشار مجدد اين فصلنامه، نشريه جديدي را نيز منتشر كند.
كتاب هاي دكتر سيدحسين نصر استاد برجسته فلسفه و عرفان اسلامي تاكنون به زبان هاي مختلف انگليسي، فرانسه، آلماني و... منتشر شده است. وي علاوه بر تأليف و تدريس فلسفه و عرفان اسلامي در دانشگاه جورج واشنگتن شاگردان بي شماري در اقصي نقاط جهان دارد كه راه وي را دنبال مي كنند. متأسفانه نيمي از توجهي كه در جهان به آثار وي شده است در سرزمين او، يعني ايران نشده است. هر چند كه در اواخر دهه اخير (دهه ۷۰ شمسي) و دو سه سال اخير توجه اندكي به آثار وي شده است اما اين توجهات بيشتر به افرادي اختصاص دارد كه به طور فردي به آثار وي توجه نشان داده و برخي از آثار او را به زبان فارسي ترجمه كرده اند.
ناگفته نماند كه برخي از آثار دكتر نصر كه به زبان فارسي ترجمه شده عبارتند از: جوان مسلمان و دنياي متجدد، مرحوم دكتر مرتضي اسعدي، انتشارات طرح نو؛ معرفت و معنويت، دكتر ان شاءالله رحمتي، انتشارات سهروردي؛ صدرالمتألهين و حكمت متعاليه، حسين سوزنچي، انتشارات سهروردي، نياز به علم مقدس، دكتر حسن ميانداري، انتشارات طه؛ سه حكيم مسلمان، مرحوم دكتر احمد آرام، كه اخيراً پس از سال ها، توسط يكي از ناشران تجديد چاپ شده است؛ انسان و بحران محيط زيست، دكتر عبدالرحيم گواهي، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامي؛ آرمان ها و واقعيت هاي اسلام، انتشارات جامي، آموزه هاي صوفيان، انتشارات قصيده سرا و...
برخي از آثار دكتر نصر كه در حال ترجمه به زبان فارسي است عبارتند از: قلب اسلام، سيد مصطفي شهر آييني (اين كتاب توسط سعيد دهقاني نيز در دست ترجمه است)؛ سنت هاي عقلاني در اسلام، سعيد دهقاني؛ تاريخ فلسفه اسلامي، عده اي از مترجمان وتنگناهاي انسان متجدد، دكتر ان شاءالله رحمتي.

تازه هاي انديشه
زير آسمانه هاي نور
007296.jpg
«زير آسمانه هاي نور» عنوان جديدترين كتاب دكتر ابوالقاسم اسماعيل پور است كه در حوزه اسطوره پژوهي و ايران شناسي به همت نشر افكار و پژوهشكده مردم شناسي سازمان ميراث فرهنگي در نمايشگاه كتاب امسال عرضه شده است.
اسماعيل پور در اين كتاب به مطالبي چون اسطوره و هنر، چشم اندازهاي نقد اسطوره اي، درون مايه هاي اساطيري نوروز، نقش اجتماعي زنان در ايران باستان، زيبايي شناسي در هنر و ادبيات مانوي، اسطوره  تولد بودا پرداخته است. همچنين در بخش نقد و بررسي كتاب، نقدي بر افسانه اسطوره و نقدي بر نظريه ادبيات به چاپ رسيده است. ميترا در باستان شناسي ايران، انسان و اسطوره، شعر و جادو مطالبي هستند كه در بخش پيوست اين كتاب آمده اند.
اسماعيل پور در پيش گفتار كتاب آورده است:«اسطوره نه تنها در اعصار گذشته كاركردي ژرف در زندگي انسان داشته، بلكه در عصر جديد نيز هنوز كاركرد ويژه خود را از دست نداده است. اساطير قوام يافته و استحاله شده در آيين ها، باورها، قصه ها و افسانه ها، آثار ادبي، هنري و كهن نمونه هاي قومي، در زندگي امروزين بشر نمودي آشكار دارند. از اين رو، پيوند اسطوره ، ادبيات و هنر در جهان گذشته و امروز در زمره مباحث جدي و در عين حال جذاب اسطوره شناسي، تبيين هنر و نقد ادبي بوده است.»وي در اين كتاب، مكاتب جدي و مستقل در اسطوره شناسي را به گونه زير تقسيم بندي مي كند:
۱- مكتب ماكس مولر كه اسطوره هاي هند و اروپايي را بر اساس عناصر طبيعت طبقه بندي مي كند. ۲- مكتب دوركيم كه اسطوره را از ديدگاه جامعه شناسي تجزيه و تحليل مي كند.۳- مكتب روانكاوي يونگ كه اسطوره را تشريح نمادين و رمزگونه نيازهاي ژرف رواني مي داند. ۴- مكتب دومزيل كه اسطوره را پديده اي جهاني مي داند وطبقه بندي سه گانه اساطير هند و اروپايي را مطرح مي كند.۵- مكتب الياده كه اسطوره را پديده اي ديني مي شمارد و تجزيه و تحليل ديني از آن مي كند.اسماعيل پور، پس از تبيين هر يك از مفاهيم اسطوره ، حماسه و افسانه، به اساطير ايران مي رسد. وي در اين باره مي نويسد: «اساطير ايران سه مرحله را پشت سر گذاشته است:۱)اساطير گاهاني- اوستايي ۲)اساطير پهلوي زردشتي- مانوي ۳) اساطير ايراني پس از اسلام و پس از ذكر مشخصات و مصاديق هر كدام از اين دوره ها و چگونگي تجلي آنها در هنر و ادبيات چنين نتيجه مي گيرد:«اسطوره هاي ايراني، هنوز پايگاه والا و علمي خود را در جهان نيافته است، در حالي كه يكي از پايه هاي اساطير و فرهنگ غني هند و اروپايي و هند و ايراني است و در نتيجه، جزو پايه هاي فرهنگي جهان به شمار مي رود.»

ياد
گفت وگو با نشانه ها
007293.jpg
دكتر مسعود يزدي
كارل ياسپرس را مي توان پدر فلسفه مبتني بر «شرايط مرزي»دانست. «شرايط مرزي» وضعيتي است كه وجود با عدم روبه روست و به موازات آن فلسفه شكل گرفته و رشد مي كند.
در «شرايط مرزي» نوعي «گفت وگو» نيز جريان مي يابد و اين در واقع همان «اصالت» در گفت وگو است، اما ياسپرس را از جهت ديگري نيزمي توان شناخت. او نويسنده كتاب «انسان در زمانه جديد» است كه نقدي بر جامعه توده وار مي باشد. درآ ن، جامعه توده وار مورد ستايش و طغيان نيز مورد تأييد قرار مي گيرد. اولين اثر وجود توده  ها، همانا از هم پاشيدگي «خانه» و به شكل جديد درآمدن آن است.
در جامعه توده وار، فلسفه و فلسفيدن دچار سقوط مي شود و به جاي آن پزشكي و روانكاوي رشد مي كند. در واقع بحران جامعه توده  وار به اين دليل است كه فلسفه در آن يا به شكلي تخصصي درآمده و يا كلاً فراموش
شده است.
«شرايط مرزي» باعث مي شود كه «فلسفيدن» مجدداً مورد توجه قرار مي گيرد. اساس فلسفيدن همانا «گفت وگو» است.
گفت وگو زيربناي وجود است و در گفت وگو است كه امكانات نهفته هستي مجدداً شكل گرفته و رشد مي كند (بي جهت نيست كه هابرماس خود را مديون ياسپرس و هانا آرنت مي داند). در اين ميان «هنر» بدون ترديد نقشي اساسي به عهده دارد و در واقع انواع هنر قرن بيستم نشان دهنده بحران گفت وگو و تصور رهايي هنر از براي گفت وگوي بي نهايت است.
در جامعه توده وار «ورزش» رشد مي  يابد و جايي براي خود ايجاد مي كند. ورزش از انواع خود شيفتگي است و در جامعه توده وار خود شيفتگي، در كنار وحشت از زندگي رشد مي كند. وحشت از زندگي، نشانه ترس ها و واهمه هايي است كه مدرنيسم به همراه مي آورد.
كوشش ياسپرس براي به دست آوردن يك نقد كامل بر جامعه مدرن بسيار وسيع و چشم گير است. در اينجا بايد به بحران عقل نيز اشاراتي كرد. در جامعه توده تعقل دچار بحران است و نوعي «خود كودك بيني»(Infantalistic) در فرد رشد مي كند. آنچه كه مورد نظر ياسپرس است نوعي آسيب شناسي جهان بيني است. در شرايط وجودي جامعه، جهان بيني نوعي مكانيسم دفاعي است كه فرد بدان دست مي يابد. وحشت از زندگي سبب مي گردد كه انواع جهان بيني ها براي خود جاي باز كند. نقطه تعادل فرد با جامعه در جامعه توده وار دچار اغتشاش است و جهان بيني به عنوان يك نوعي كليت سعي دارد به كمك فرد بيايد.
اين تمسك به جهان بيني همانا نشاني از كودك شدگي توده ها را دربردارد.
جهان بيني در كنار كاريزما (charisma) توسعه مي يابد. كاريزما سعي بر آن دارد كه ابعاد خاموش توده را به تحرك درآورد. در ترس از زندگي بايد به ترس از «سكون» نيز اشاره كرد.
«جهان بيني» بر مبناي ديناميسم عظيمي در جامعه استوار است چرا كه امكان تفكر را از فرد مي ستاند. نشانه بيماري و عدم تعادل جامعه توده وار رشدسرسام آور ايده ئولوژيهاست.
هر چه وحشت از زندگي بيشتر باشد روي كردن به جهان بيني بيشتر خواهد بود. «جهان بيني»به نوعي «جانشين زندگي»است. در جايي كه زندگي بيرون از تجربه قرار مي گيرد، جهان بيني به جاي آن رشد مي كند. در واقع جهان بيني نشان دهنده فقر زندگي است. به عبارت ديگر هر قدر جهان بيني رشد يابد زندگي نيز به همان ميزان فقيرتر خواهد شد.
در اينجاست كه فلسفيدن مي تواند جهان بيني را مورد نقد قرار داده و به عنوان كمكي براي فرد تصور شود. فلسفيدن در اينجا به معناي روش سقراطي است. روش سقراطي كوششي براي توسعه عقل گرايي در فلسفه زندگي است. بنيان روش سقراطي گفت وگو است.
از نظر ياسپرس زندگي سرشار از علايم و نشانه هاست. «نشانه ها» گفت وگوهاي پنهاني اند كه فلسفيدن مي تواند آنها را بازسازي كند. نشانه پاره اي از جريان تاريخ و بخشي از دنياي معاصر است. روش سقراطي نوعي انسان گرايي در تاريخ و در دنياي معاصر است. يكي از مسايلي كه ياسپرس با آن برخورد مي كند مسئله نيهيليسم است. در اينجا نيهيليسم به شيوه هايي ديگر (غير از هايدگر) تصور مي شود. از نظر ياسپرس خطر اصلي براي زندگي انساني همانا گرايش توده ها به نيهيليسم و رهبر كاريزماتيك است.
اهميت اصلي ياسپرس در آن است كه آلام بشري را توصيف كرده ولي اعتقادي ندارد كه مي توان براي آن راه نجاتي پيدا كرد. شايد تاريخ- آگاهي و «خودبيني مجدد» از معدود راههايي است كه كمتر مورد توجه متفكران قرار گرفته است.

انديشه
ادبيات
اقتصاد
سياست
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  سياست  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |